فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۸۱ تا ۴٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
31 - 46
حوزه های تخصصی:
توجه به انگیزه های گردشگران از آن رو اهمیت دارد که به برنامه ریزان و سیاستگذاران این شناخت را می دهد که مقصد های عمده گردشگری کجاست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد. به این ترتیب مدیریت مقاصد گردشگری خواهد توانست بازار هدف خود را به گونه ای مناسب در جهت پاسخگویی به نیازهای بازار هدف تجهیز کند. آگاهی از انگیزه ها و خصوصیات روانی گردشگران و الگوهای رفتاری آنان ، به عنوان اولویت در برنامه های دست اندرکاران و متولیان صنعت گردشگری بایستی قرار گیرد. در این میان گردشگری به عنوان فعالیتی خدماتی و بازرگانی، نقش به سزایی در توسعه اقتصادی دارد. بنابراین در این مقاله سعی شده است که انگیزه های گردشگران نوروزی شهرستان مریوان مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف شناسایی انگیزه های گردشگران در راستای دستیابی به الگوی مناسب برای بازاریابی و تدوین راهبردهای توسعه محصولات در شهرستان مریوان با توجه به عوامل تاثیر گذار بر انگیزه های گردشگران صورت گرفته است. پرسشنامه حاوی 20 گویه در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت بوده که به تعداد 250 پرسشنامه در بین گردشگران نوروزی سال 1394 شهرستان مریوان توزیع شد و 230 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.86 درصد بسیار مناسب بوده است. یافته های تحقیق از طریق تحلیل نتایج حاصل از 230 پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، برای شناسایی انگیزه ها و با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل واریانس یک طرفه، برای آزمون فرضیات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که در انگیزه های گردشگران، چهار عامل 05/57 درصد واریانس کل گویه های مورد بررسی را تبیین می کنند؛ از این میان عامل فرهنگی- تاریخی و اکوتوریستی – تفریحی بالاترین درصد واریانس ها را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که رابطه بین جنسیت و گونه های انگیزشی گردشگران تنها در عامل انگیزشی خرید کمتر از 0.05 می باشد، بنابراین در بین جنس زن و مرد در مورد عامل انگیزشی خرید تفاوت معناداری مشاهده می شود و در مورد سایر انگیزه ها، تفاوتی بین جنس زن و مرد مشاهده نمی شود. همچنین نتایج آزمون Anova نشان می دهد که تفاوت معناداری بین سطح درآمد و انگیزه های گردشگری مشاهده نمی شود.
وا کاوی تعاملات اجتماعی در بازار تاریخی تبریز با تأ کید بر بعد کالبدی فضا؛ نمونه مورد مطالعه: سرای امیر و سرای دودری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
87 - 102
حوزه های تخصصی:
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغه های مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکان هایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفه های اثرگذار کالبد بر تعامل موجود در آن و بررسی میزان نقش فضای بازار تبریز به عنوان نمونه زنده و پویایی از بازارهای سنتی ایران، بر تعاملات موجود در آن است. در این تحقیق از دو روش توصیفی_تحلیلی و روش پیمایشی برای بررسی تعاملات اجتماعی و تأثیر کالبد بر میزان تعاملات استفاده شده که پس از به دست آوردن مؤلفه های نحو فضای بازار و تعاملات اجتماعی به بررسی تأثیر بازار بر تعاملات و مقایسه تطبیقی فعالیت های مختلف یک مجموعه به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (دپث مپ) می پردازد؛ سپس با کمک پرسشنامه، میزان تأثیر کالبد بر تعاملات موجود در بازار را ارزیابی می کند. از جمله سراهای این بازار دو سرای امیر و دودری هستند که از نظر کارکرد و شکل هندسی متفاوت از یکدیگر بوده و تعاملات متفاوتی ایجاد می نمایند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه عامل ارتباط، هم پیوندی و کنترل تأثیر مستقیمی بر میزان دسترسی، نفوذپذیری و انعطاف پذیری فضایی دارند که هر سه این عوامل از جمله عوامل ارتقای تعاملات اجتماعی از منظر نحو فضا هستند؛ بررسی نحو فضا در هر دو سرا نشانگر تأثیر مرکزی بودن فضا و ورودی ها بر ارتقای رفت و آمد و متمرکز کردن مخاطب و محوری بودن این دو مورد بر جذب کمتر مخاطب و ایجاد فضاهای دنج برای تعاملات اجتماعی است. بررسی عوامل کالبدی بیانگر تأثیر مثبت کف سازی مناسب، امکان رؤیت، خوانایی، استفاده از عناصر طبیعی در میزان تعاملات اجتماعی بوده و هرکدام از مؤلفه های مبلمان مناسب، دسترسی و فضاهای مکث در دو سرا متفاوت بوده که بیانگر تفاوت در میزان تعامل در دوسرا هستند.
کاربرد روش کارت متوازن در ارزیابی پایداری مجتمع های مسکونی
حوزه های تخصصی:
اصول پایداری در معماری بر اساس شاخص های توسعه پایدار در سه حوزه اقتصادی، محیطی و اجتماعی قرار دارد. یکی از مسائل مطرح در توسعه پایدار رشد متوازن این شاخص هاست. مدل هایی برای برنامه ریزی و ارزیابی این شاخص ها در سکونتگاه های انسانی ایجاد شده است اما با توجه به رویکرد محل گرایی در نظریه ها و طرح های مطرح پایداری، مدل ها نیازمند تطابق با شرایط محلی هستند و نیز نیازمند تخصصی شدن در بخش های مختلف معماری و شهرسازی می باشند. در این پژوهش تلاش شده است بر اساس نظریه ها، مدل ها و روش های ارزیابی پایداری، و با توجه به ماهیت معماری پایدار که در حوزه های مختلف باید ظهور یافته و به صورت متوازن متجلی شود. با مدل برنامه ریزی «کارت امتیازی متوازن» که اصولا مبتنی بر توازن متناسب رشد حوزه های مختلف یک پدیده مدیریتی با یکدیگر است ارتباط برقرار شود و یک ابزار مدیریت برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد بخش ساخت و ساز برای اشاعه معماری پایدار ساخته شود.
بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی منطقه یک شهرداری اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی باز آفرینی بافت تاریخی منطقه یک شهرداری اهواز در راستای توسعه گردشگری ب ا رویک رد آینده نگاری است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل بوده که در این تحقیق براساس روش گلوله برفی 50 نفر انتخاب شده اند. و از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود، برای تحلیل و ارزیابی بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری منطقه یک اهواز از 40 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شده اند . سپس این عوامل در قالب گمانه ها مورد تایید کارشناسان، طبقه بندی و وارد محیط سناریو ویزارد شده که در نهایت سناریوهای براساس گمانه ها در محیط سناریو ویزارد به صورت بحرانی، ایستا و مطلوب طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق بیانگر 14 سناریو با ضریب احتمال تحقق متنفاوت بوده است. در این میان 10 سناریو با حالت کاملا مطلوب تا مطلوب، 3 سناریو با وضعیت ایستا(بیانگر ادامه روند موجود) و 1 سناریو با وضعیت بحرانی قرار داشته اند. ارزیابی ها بیانگر دو وضعیت (سناریوهای طلایی، سناریوهای بحرانی) بوده است که با توجه به نظر کارشناسان، تحقق سناریو طلایی بیش از دیگر سناریوهای برای بازآفرینی بافت های فرسوده جهت توسعه گردشگری وجود داشته که بیانگر امنیت اجتماعی، علاقمند سازی ساکنان به بافت های تاریخی، بهبود دسترسی به حمل و نقل، توجه بیش از پیش به بافت های تاریخی، نظارت بر بازآفرینی، توجه به هسته مرکزی شهر بوده است. در نهایت جهت تحقق هرچه بیشتر سناریوهای طلایی پیشنهادهای ایراد شده اند.
نقش مؤلفه های کالبدی در حس مکان مجموعه های مسکونی: مقایسه دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان پدیده ایست که انسان در طول زندگی خود به آن معنا بخشیده و وابسته می شود. جایگاه عوامل کالبدی به واسطه گریزناپذیر بودن امر کالبد در معماری سبب شکل گیری پایگاه وجودی در افراد می گردد. هدف از این مطالعه تأثیر مؤلفه های کالبدی بر دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز و مشخص کردن تأثیر سهم هریک از این مؤلفه ها بر القای حس مکان توسط مخاطبین است. این تحقیق با روش ترکیبی کیفی در کمی، ابتدا به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای با تکنیک اسنادی پرداخته و سپس از تکنیک دلفی برای صحت سنجی مؤلفه های استخراج شده از متون بهره گرفته است. مؤلفه ها در پرسشنامه با طیف لیکرت بین ساکنین توزیع شده است. نتایج با نرم افزار SPSS و با استفاده از آماره های مختلف تحلیل استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که در مجموعه مسکونی کوی استادان بیشترین سهم مربوط به مؤلفه های تنوع، نورپردازی، با مقدار(000/1)، حضور نیمکت ها با مقدار (946/0) و کمترین سهم مربوط به سهولت دسترسی با مقدار (383/0) است. در واقع در ایجاد حس تعلق، عامل نورپردازی دارای تأثیر بسزایی است. تنوع فضایی در این مجموعه مسکونی و وجود نیمکت ها موجب افزایش زمان حضور در فضا شده است و همین امر موجب افزایش دل بستگی و ایجاد حس مکان می شود. در مجموعه مسکونی نیوساید بیشترین همبستگی بین متغیر فضای سبز با دیگر متغیرهاست و بیشترین به صورت موردی بین خوانایی و تنوع با مقدار (955/0) و سپس فضای سبز با معنادهی (921/0) و کمترین بین نما و کف سازی با مقدار (104/0) است. در مجموعه مسکونی نیوساید، تنوع فضایی را به وسیله مکان عرضه می کند و میزان خوانایی آن موجب ایجاد فهم یا درک مکان می شود. همچنین فضای سبز، امکان حضور پذیری و استفاده از فضا را افزایش داده است.
اثرات رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : رشد هوشمند رویکردی برای توسعه پایدار شهری است که مسائل و مشکلات حاصل از گسترش پراکنده رویی شهری مناطق کلان شهرها را مهار می کند. این رویکرد با سیاست های سطح خرد و کلان، برابری اجتماعی و عدالت محیطی را تقویت می کند، علاوه بر این، جنبه های پایداری را نیز موردبحث قرار می دهد. داده و روش : روش پژوهش از لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت کاربردی است. روش گرداوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری جمعیت ساکن منطقه 12 شهر تهران (241475 نفر) است که حجم نمونه برابر با 400 نفر مشخص شد. متغیرهای پژوهش شامل رشد هوشمند شهری در 10 مؤلفه و توسعه پایدار اجتماعی در 8 مؤلفه بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های گرایش به مرکز (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار و ضریب پراکندگی) و مدل سازی معادلات ساختاری از رویکرد حداقل مربعات جزئی(PLS) استفاده شده است. یافته ها : یافته ها حاصل از آمار توصیفی از طریق شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی نشان داد که نمره متغیر رشد هوشمند شهری در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نمره متغیر توسعه پایدار اجتماعی همراه با تمام مؤلفه های آن بر اساس طیف 5 سطحی در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نتایج در بخش اثرگذاری متغیرهای مستقل بر وابسته با توجه به مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که اثر رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در سطح ضریب معناداری 005/1 و میزان سطح معناداری315/0 معنا دار نیست. نتیجه گیری : بنابراین برای دست یابی به توسعه پایدار اجتماعی منطقه 12 شهر تهران، باید استراتژی رشد هوشمند را به عنوان راهبرد اصلی در انتظام بخشی به شکل پایدار شهری قرار داد.
نقش عوارض شهرداری بر قیمت مسکن در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
44 - 49
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با ماهیت توصیفی- تحلیلی، نقش عوارض شهرداری با تاکید بر عوارض واگذاری امتیاز تراکم مازاد در قیمت مسکن بررسی شده است. قلمروی مطالعاتی تحقیق حاضر، منطقه11 شهرداری مشهد می باشد. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق مطالعه منابع اسنادی، اخذ اطلاعات از شهرداری منطقه، سایت ها و مراکز مربوط به املاک و مستغلات، سامانه سیستم یکپارچه شهرسازی شهر مشهد و برداشت های میدانی و نمونه گیری از منطقه (250 نمونه) به دست آمده و با استفاده از نرم افزار SPSS و با مدل رگرسیونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که واگذاری تراکم مازاد در شکل کنونی، میانگین سهم عوارض شهرداری را در هزینه تولید واحدهای جدید مسکونی به میزان 10درصد افزایش می دهد. ضریب همبستگی پیرسون (882/0=r)، فرض مورد آزمون را مبنی بر وجود یک رابطه مستقیم و معنادار بین قیمت مسکن و عوارض شهرداری، در شرایط واگذاری امتیاز تراکم مازاد، تایید می کند و براین اساس پیشنهاد می شود که نظام درآمدی شهرداری اصلاح و برپایه منابع درآمدی پایدار قرار گیرد و سهم عوارض بر تولید مسکن کاهش و به سمت عوارض بر مصرف مسکن روی آورده شود.
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا مطالعه موردی: ریخت-گونه های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 64
حوزه های تخصصی:
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریان های شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریان های انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکل گیری و دگردیسی شکل شهر می شود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریان های یاد شده، فرستنده جریان های اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریان های انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریان های اطلاعات (بصری) در نظر گرفته می شود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریان های اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته می شوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنش های یکپارچه جریان های انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری " شکل شهر بوم _کارا " مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف جست وجوی روابط یکپارچه درونی میان جریان های اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار می دهد. حالت نخست شاخص بسته شدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکره بندی هندسی آن در پایداری جریان های اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونه های نظام ریخت شناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان دو حالت شاخص بسته شدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنی دار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریان های اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریان های بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
بررسی ظرفیت های توسعه درونی اراضی ناکارآمد و فرسوده مطالعه موردی: مناطق 4 و 14 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 104
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده که کمبود خدمات شهری و ناپایداری در آن ها مشهود است، دارای ظرفیت های فروانی برای حرکت به سمت توسعه درونی در چارچوب توسعه پایدار می باشند. تحقیق حاضر به شناسایی ظرفیت های موجود اراضی ناکارآمد و فرسوده شهری در راستای توسعه درونی پرداخته است. محدوده موردمطالعه در این تحقیق، مناطق 4 و 14 شهر تهران است. تحقیق از نوع کاربردی است و با روش توصیفی تحلیلی به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته است. جامعه نمونه شامل 30 نفر از کارشناسان که با روش گلوله برفی شناسایی شده اند. ارزیابی ظرفیت های توسعه درونی در اراضی ناکارآمد و بافت فرسوده با استفاده از روش Fuzyy GIS انجام شده است. نتایج به دست آمده از نقشه های ترکیب لایه ها و شاخص های تحقیق نشان می دهد که محدوده های با اولویت بالا و بسیار بالا در بافت فرسوده منطقه 14 تهران در راستای توسعه درونی حدود82/116 هکتار (6/60% از کل مساحت) را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که محدوده های با اولویت بالا و بسیار بالا در توسعه درونی در منطقه 4 شهر تهران حدود 05/25 هکتار از مساحت بافت فرسوده منطقه 4 تهران است که حدود 4/82 % مساحت از کل بافت فرسوده و زمین های فاقد بنا در این منطقه از تهران را شامل می شود، اما به علت بالا بودن حجم اراضی ناکارآمد و فرسوده منطقه 14 شهر تهران حجم جمعیت پذیری این منطقه بیشتر از منطقه 4 است. مقایسه معیارهای مؤثر بر توسعه درونی در اراضی ناکارآمد و فرسوده منطقه 4 و 14 شهر تهران نشان می دهد، که در منطقه 14 معیار مساحت زمین با امتیاز 412/0 و در منطقه 4، شاخص کاربری زمین با امتیاز 346/0 بیشترین اهمیت را نسبت به سایر شاخص ها دارا می باشد
بررسی و تحلیل اثرات نانو بتن در توسعه پایدار فضاهای شهری (مورد پژوهشی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
75 - 88
حوزه های تخصصی:
تاکنون در راستای تحقق توسعه پایدار شهری از سوی متخصصان، برنامه ریزان، و سیاست گذاران شهری نسخه های متعددی پیچیده شده است و این برنامه ها در مواردی موفق و در موادی ناکام مانده است. استفاده از فناوری نانو در توسعه پایداری فضاهای شهری، از جمله مواردی است که اکثر صاحب نظران روی آن توافق نظر دارند. یکی از مهم ترین موارد استفاده از فناوری نانو در فضاهای شهر، فناوری نانو بتن است. علی رغم توجه و تأکید محققان بر استفاده از این فناوری در فضاهای شهری، شواهد نشان می دهد تاکنون از این فناوری استقبال ضعیفی به عمل آمده است. این پژوهش در راستای توسعه و ترویج استفاده از این فناوری مدرن در فضاهای شهری، با هدف بررسی و تحلیل اثرات نانو بتن در توسعه پایدار کلانشهر شیراز، با در نظر گرفتن نظرات و دیدگاه های متخصصان، کارشناسان، محققان و اساتید دانشگاهی که در خصوص موضوع مورد مطالعه دارای تجربه کاری و تخصص علمی بوده اند، انجام گرفته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مطالعات پیمایشی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر متخصصان، استفاده از فناوری نانو در بتن با عمکلرد متنوع خود در زمینه های مختلف از جمله بهبود مقاومت مکانیکی، افزایش دوام و پایداری بتن، کاهش نفوذپذیری، سازگاری با محیط زیست و افزایش مقاومت در برابر سایش و ضربه می تواند در توسعه پایدار شهری موثر باشد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد میان دو متغیر استفاده از فناوری نانو بتن و توسعه پایدار کلانشهر شیراز رابطه آماری معناداری وجود دارد و نتایج رگرسیون خطی (دو متغیره) نیز نشان داد متغیر مستقل نانو بتن توانسته است 698/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته (توسعه پایدار فضاهای شهری در کلانشهر شیراز) را تبیین نماید.
فرآیند گسترش فضایی سکونتگاه های پیرامون کلانشهر تهران مطالعه موردی: محدوده شهری اسلام شهر-رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
51 - 64
حوزه های تخصصی:
تمرکزگرایی و فقدان رویکرد کارآمد آمایشی در ایران از دهه 1330 ه.ش به بعد موجب قطبش فضایی توسعه در این پهنه سرزمینی شده است. شهر تهران در این فرآیند به جهت جایگاه پایتختی و تنوع و تراکم کارکردیان قطبش بیشتری برخوردار گردیده است. این روند فاصله روزافزون توسعه مرکز-پیرامون و مهاجرت از پیرامون به مراکز به ویژه منطقه و شهر تهران را در ی داشته است. این روند اغلب به واسطه حومه و حاشیه نشینی فقر، موجب پراکنده گویی فضایی و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در این منطقه و این شهر شده است. این روند به گونه ای به وقوع پیوست که از سازمان دهی مدیریت و برنامه ریزی ملی، منطقه ای و محلی پیشی گرفت و بر آن استیلا یافت. یکی از محدوده های مکانی شکل گیری این نوع سکونتگاه ها در منطقه تهران، محدوده شهری اسلامشهر- رباط کریم در حاشیه جنوب غربی شهر تهران می باشد. منابع زیستی سرشار آب وخاک، قیمت پایین زمین و مسکن،سهولت خریدوفروش زمین، سهولت ساخت وسازهای مسکونی غیرمجاز، وجود جاده ساوه و فاصله کم و سهولت دسترسی به شهر تهران ازجمله زمینه ها و عوامل محلی بودند که این روند در این محدوده را در قیاس با کل کشور و سایر مناطق تشدید و متمایز نموده است. هدف این تحقیق، آشکار سازی تغییرات فضایی کانون های شهری این محدوده از سال 1355 تا 1394 است. داده های موردنیاز این تحقیق به روش مطالعات کتابخانه ای ، ازجمله تصاویر ماهواره ای لندست به دست آمده و با استفاده از نرم افزارهای ENVI,ARCGIS,QGIS پردازش و تحلیل شده اند. جامعه آماری این پژوهش، کانون های شهری واقع در این محدوده است. ازاین رو این تحقیق ازنظر هدف؛ شناختی، ازنظر زمان؛ مقطعی، ازنظر داده؛ کیفی و ازنظر روش؛ توصیفی-تحلیلی است. طبق یافته های این تحقیق، بیشترین و کمترین میزان توسعه فیزیکی این کانون ها در طول این دوره، به ترتیب در اسلامشهر، گلستان، نسیم شهر،رباط کریم، صالحیه و نصیرشهر به وقوع پیوسته است. توسعه فیزیکی شتابان این کانون ها در این دوره، اراضی کشاورزی را به شدت بلعیده و به شهرها الحاق و ادغام نموده است.
بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری، نمونه موردی: خیابان عاشوری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری در محدوده خیابان عاشوری با طول حدود 2100 متر، واقع در منطقه یک شهر بوشهر انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی – توسعه ای می باشد و روش آن توصیفی- تحلیلی و برداشت به صورت میدانی و چک لیست مشاغل بود. در این پژوهش، ابتدا کلیه اصناف آلاینده و مزاحم تقسیم بندی، سپس نوع آلایندگی و مزاحمت های آن تعیین و سپس ارزیابی های کمی و کیفی مربوط به آن ها انجام شده است. بررسی های کمی نشان داد که 28 نوع کاربری مزاحم و آلاینده شهری که تعداد آن ها بالغ بر 60 واحد فعال یود، در این خیابان وجود دارد. در تحلیل کیفی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS، تراکم کاربری های مزاحم و سپس سازگاری کاربری ها و همچنین مطلوبیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که کاربری ها از لحاظ سازگاری، در حد نسبتاً سازگار و در ماتریس مطلوبیت شرایط آن ها نسبتاً نامطلوب می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر وضعیت نامناسب کاربری ها می باشد؛ در این محدوده بایستی به توسعه درون بافتی اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک و باز توزیع فضایی- مکانی کاربری ها پرداخت.
ارزیابی توان اکوتوریسم و برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری نمونه موردی: پارک جنگلی آبیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
13 - 23
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری طبیعی نخستین اقدام در مدیریت مناطق طبیعی با رویکرد گردشگری است که در آن عرصه های مستعد طرح ریزی تفرجی، پهنه بندی می شود. در این مطالعه با هدف شناسایی و پهنه بندی گونه های مختلف گردشگری طبیعی در پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج، از روش تجزیه و تحلیل سیستمیک استفاده شد. با استفاده از مدل تجزیه و تحلیل سیستمی در سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه توان تفرجی حاصل از این مدل تهیه شد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد که منطقه ی مورد مطالعه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. و بیشترین مساحت منطقه را مناطقی با توان گسترده طبقه دو تشکیل می دهند. به منظور بررسی تأثیر فاکتور اثرگذار گردشگران ،450 پرسش نامه در بین گردشگران منطقه توزیع شد. نتایج این بررسی نشان داد که اکثر گردشگران نیز دلایل انتخاب منطقه تفرجی مورد مطالعه را دسترسی به منابع آبی معرفی می کنند. جهت ارتقای مدل تجزیه و تحلیل سیستمی و بررسی تأثیر فاکتور منابع آبی بر طبقات مختلف تفرج حاصل از مدل سیستمی، نقشه ی بافر منابع آبی تهیه شد و با نقشه ی توان تفرجی حاصل از مدل سیستمی تلفیق و نقشه ی توان تفرجی نهایی به دست آمد. نتایج این ارزیابی نشان داد که 6 درصد از مساحت منطقه، توان تفرج متمرکز طبقه یک، 28 درصد از مساحت منطقه توان تفرج متمرکز طبقه دو، 35 درصد مساحت منطقه توان تفرج گسترده طبقه یک و توان تفرج گسترده طبقه دو 31 درصد مساحت منطقه را در بر می گیرد. مقایسه بین دو نقشه توان تفرجی نشان داد که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، منطقه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. با دخالت دادن فاکتور منابع آبی 6 درصد (320/160هکتار) از مساحت منطقه دارای توان تفرج متمرکز طبقه یک شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که فاکتور منابع آبی، پوشش گیاهی، راههای دسترسی، فاکتورهای فیزیکی (شیب و جهت) به ترتیب بیشترین تأثیررا بر فرایند ارزیابی توان تفرجی در منطقه ی مورد مطالعه دارند. در صورتی که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، پارامترهای مؤثر در ارزیابی توان تفرجی به ترتیب شیب، خاک، جهت، آب، گیاه و اقلیم ذکر شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که فعالیت های تفرجی مورد انتظار در زون های گسترده، شامل مواردی همچون پیاده روی، کوه پیمایی، بازدید از چشم اندازها و اسکیت روی برف و غیره است که نیاز به هیچ گونه استقرار و خدمات تفرجی به جز طراحی مسیرهای پیاده روی آن هم در شرایط خاص ندارد. اما در مناطق با زون تفرج متمرکز فعالیت های اردو زدن، پیکنیک های خانوادگی وغیره نیازمند استقرار امکانات و تسهیلات مناسب گردشگری است.
تحلیلی بر تضاد منافع در نهاد دولت به مثابه متولی برنامه ریزی فضایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
3 - 14
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی فضایی شهری کنشی جمعی مربوط به تصمیم های مرتبط با به کارگیری اجتماعی زمین و یک عمل اجتماعی است؛ به معنای عملی که از راه هم رأیی به وسیله دولت منتخب مردم انجام می گیرد. بنابراین دولت به مثابه نهادی انگاشته می شود که در پی تحقق منفعت عمومی و جبران شکست های بازار از طریق قدرت مشروع است. اما سئوال اساسی این است که آیا واقعاً دولت به عنوان یک کل، خیرخواه در برنامه ریزی فضایی شهری تنها بر مبنای منفعت عمومی شهر عمل می کند؟ هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش بنیادی از دریچه نظریه انتخاب عمومی است که با تمرکز بر نهاد دولت برای تحلیل و درک پیامدهای حاصل از تعامل عناصر موجود در آن، بر شباهت های انتخاب افراد در تصمیم های بازاری و غیر بازاری تأکید دارد. برای این منظور با استفاده از روش شناسی مربوط به تحلیل های کیفی و پس از دستیابی به شاخص های اصلی مرتبط با هر یک از مؤلفه های مربوطه، مبتنی بر داده های استخراج شده از نظر خبرگان این حوزه و کمی سازی این داده ها با استفاده از طیف لیکرت، با بهره گیری از مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی در نرم افزار اسمارت پی ال اس سعی می شود، میزان اثرگذاری مؤلفه های نظریه انتخاب عمومی بر فضای تصمیم سازی و تصمیم گیری برنامه ریزی کلانشهر تهران مورد تحلیل قرار گیرد. براساس یافته های پژوهش و ضرایب مسیر مؤلفه های پیگیری منافع فردی، رانت جویی و منافع سیاسی بر تصمیم سازی و تصمیم گیری افراد در فرآیند برنامه ریزی فضایی کلانشهر تهران تأثیر معنی دار و منفی دارند. همچنین محاسبه و تحلیل شاخص های برازش نشان دهنده مناسب بودن مدل اندازه گیری و ساختاری الگوی مفهومی پژوهش است. بر این اساس در پایان راهکارهایی برای اصلاح وضعیت حاضر در راستای تأمین بهتر منفعت عمومی و کاهش تضادهای موجود پیشنهاد شده است.
بررسی شاخصه های موثر بر هویت مکان در مسکن اجتماعی نمونه موردی: (مسکن مهر گلها، همدان)
حوزه های تخصصی:
از پیشنهادات اخیر دولت در راستای دستیابی به هدف تأمین مسکن در توان مالی خانوارها، پروژه مسکن اجتماعی برای اقشار کم درآمد است و از نکات مهم در این مساکن توجه به کیفیت مساکن تولیدی در برابر سرعت بالای این ساخت و سازها است و ممکن است کشور را در آینده با مشکلاتی پیچیده و بعضاً غیرقابل حل همچون بافت فرسوده شهری و حاشیه نشینی روبرو کند. هویت مندی و اقدام برای تقویت آن یکی از موضوعات مهم است که توجه به آن، بهبودبخش بسیاری از مشکلات پیشروی این مساکن باشد. بنابراین این مقاله با هدف ارتقای هویت مندی مساکن برای اقشار کم درآمد و انتخاب مسکن مهر گلها در همدان به عنوان نمونه موردی و با رویکردی کاربردی و دیدگاهی فرآیندگرا انجام شد. فنون مورد استفاده در گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مشاهده و پرسشنامه بود که در میان 100نفر جامعه نمونه توزیع شد. یافته های کلی پژوهش نشان می دهد؛ تاثیر متغیرهای "کالبدی-فضایی"، "عملکردی-ساختاری"، "دسترسی به خدمات شهری"، "مردم و روابط اجتماعی" و "حس تعلق" در نمونه ی مورد مطالعه با 95 درصد اطمینان تایید می شود و این متغیرها تاثیر معناداری بر ارتقا هویت مکان دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در میان ساکنان محله مسکونی (نمونه موردی: محله برج قربان همدان)
حوزه های تخصصی:
تعاملات اجتماعی یکی از مهم ترین جلوه های فضاهای شهری موفق می باشد. محلات شهری به دلیل نقشی که در زندگی و مناسبات اولیه مردم ایفا می کنند. از اهمیت خاصی در ایجاد روابط اجتماعی برخوردارند. امروزه توسعه و برنامه ریزی بر مبنای محلات شهر در مرکز توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد این امر مستلزم درک نیازها و خواسته های شهروندان از محیط زندگی شان است. در مقاله حاضر روابط اجتماعی میان ساکنان محله که با افراد بیرون از محله نیز در تماس هستند، موردتوجه قرار می گیرد. این مقاله میزان سطح تعامل اجتماعی بین ساکنین محله برج قربان را موردبررسی قرار می دهد و شاخص های میزان تعامل اجتماعی را برای این محله بازگو می کند. در ابتدا با انجام مطالعات میدانی بر روی نمونه موردی بافت اجتماعی و روابط میان ساکنان بررسی می شود. آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آماره استیودنت (t)، همبستگی و رگرسیون صورت گرفته و سپس با طرح ریزی مناسب سعی می شود تا فضای موردنیاز برای شکل گرفتن روابط و تعاملات اجتماعی در محله ارائه شود.
بررسی حس مکان در مساجد معاصر با طرح سنتی و نو
حوزه های تخصصی:
مسجد قلب تپنده شهر است. شهر با خانه ها و مغازه ها و بازارها گرد این قلب ساخته می شود و از وجود آن حیات می یابد؛ مسجد، نقطه ای که هنر رنگی الهی به خود می گیرد معماری اسلامی چنین است. ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم وبیش آگاهانه از محیط است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد این حس عاملی که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد که حس مکان نام دارد. این پروژه به بررسی دو مسجد معاصر سنتی و نوآور و به نقش طرح کالبدی در حس مکان بر اساس روانشناسی محیطی می پردازد و با ارائه پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده های استخراج شده نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. ارائه عوامل مهم در بهبود فضاها و ارتباط فرد و محیط با رویکرد روانشناسی محیطی و مدلی مفهومی از پدیده حس مکان در مسجد نو ارائه می دهد.
تحلیل نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزه های تخصصی:
در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب، توسعه گردشگری می تواند تأثیرات منفی عمده ای بر توسعه اقتصادی، محیط فیزیکی و ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه برجای بگذارد. بر این اساس دستیابی به توسعه گردشگری بوم گردی موفق و پایدار به گونه ای که بتواند به اهداف خود دست یافته و تأثیرات و پیامدهای کمتری برای مقاصد ایجاد نماید نیازمند شناخت ساختارهای و عوامل تشکیل دهنده جوامع میزبان بخصوص عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار می باشد. در این تحقیق تلاش شد نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی زنجان مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاه، کارمندان سازمان میراث فرهنگی، خبرگان حوزه گردشگری و... مشتمل بر 396 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 213 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل فرهنگی با میزان ضریب مسیر 48/0 بر توسعه گردشگری بوم گردی تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 23 درصد از واریانس متغیر وابسته را تببین نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی با میزان ضریب مسیر 38/0 بر توسعه بوم گردی زنجان تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 4/14 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی نماید.
تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله های شهری (مطالعه موردی: محله سیروس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع:هدفاین مقاله، تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله سیروس می باشد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، بنیادی- شناختی و ازلحاظ ماهیت و روش، کیفی – اکتشافی است. برای گردآوری اطلاعات از بررسی اسنادی- میدانی استفاده شده است. جامعه آماری شامل متخصصان موضوع مربوطه، ساکنین و مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار می باشند، که با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. با 25 کارشناس مرتبط با حوزه پژوهش، 42 نفر از ساکنین و 38 نفر از مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار مصاحبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار spss استفاده گردید. یافته ها: از 7 متغیر مورد بررسی، متغیر «نحوه تملک و تخریب توسط شرکت بازآفرینی»، با 16.7 و 83.3 درصد فراوانی به ترتیب در طیف زیاد و خیلی زیاد بر اساس نظر پاسخگویان، از بالاترین سطح اثرگذاری در زوال محله برخوردار بوده است. مولفه های «ورود بازار و تغییر کاربری» و «صرفه جویی ناشی از تجمیع و مجاورت» به ترتیب در رتبه های دوم و سوم اثرگذاری و مداخله در زوال محله قرار دارند. مولفه های انباشت ، ترغیب مالکان، رانت و اعیان سازی، به ترتیب اهمیت تأثیر بر زوال محله، در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتایج: با وجود طرح های متعددی که برای محله سیروس تهیه شده، محله مذکور از نظر فیزیکی و اجتماعی مورد غفلت واقع شده، به طوری که، برهم کنش دو نیروی دولت و بازار با داشتن ابزار سیاست واقتصاد، به زوال تدریجی سکونت، منجر شده است.
طراحی فرایند انسجام فضایی در برنامه ریزی منطقه ای
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در زمینه برنامه ریزی و توسعه منطقه ای، تفاوت مناطق در ابعاد مختلف است. پژوهش پیش رو، با تأکید بر ضرورت توجه به ماهیت انسجام منطقه ای سعی در معرفی رویکرد انسجام فضایی در برنامه ریزی منطقه ای دارد تا بتواند گامی در جهت کاهش ناپایداری های موجود و کاهش اثرات سوء ناشی از مدیریت چندگانه و متعدد مناطق بردارد. این پژوهش با هدف تأکید بر رویکرد انسجام فضایی در تکمیل برنامه ریزی فضایی پایدار، ارائه چارچوبی برای مشارکت وسیع و تحلیل تضاد میان توسعه های اقتصادی و نیازهای حفاظت از منابع را گامی مهم در این راستا می داند. پژوهش حاضر در این راه با تشریح عمده ترین نظریه های مربوط به انسجام فضایی، به ارائه مدل مفهومی در چارچوب فرایند رویکرد انسجام فضایی در برنامه ریزی به عنوان نتیجه تحقیق می پردازد.