فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 116
حوزه های تخصصی:
توجه به شادی و ابعاد راهبردی آن، نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات شهری دارد که امروزه عدم توجه به آن، یکی از چالش های پیشِ رو شهرها به ویژه کلانشهرهایی مانند مشهد به عنوان بستر زیست انسان در راه رسیدن به زندگی پایدار شهری است. طی دهه های اخیر با توسعه های جدید و قدیم شکل گرفته در سطح کلانشهر مشهد، محلاتی ایجاد شده اند که از سطح کیفی مطلوبی برخوردار نبوده و با مشکلات و معضلات فراوانی مانند فقدان عرصه های همگانی، ناامنی، نبود زیبایی های بصری، نبود امکانات محلی، تعلق پایین، آلودگی های محیطی، فقدان بسترهای مناسب روابط همسایگی و... روبه رو بوده که به واقع از میزان شادی و نشاط به عنوان حلقه مفقوده و فراموش شده زندگی شهروندان مشهدی، کاسته و ضرورت طراحی محیطی مناسب و شاد را افزایش داده است. از جمله این محلات در توسعه جدید، محله فارغ التحصیلان و در توسعه قدیم، محله طبرسی است. از این روهدف مطالعه حاضر، ارزیابی ابعاد و شاخص های شادی در دو بافت قدیم و جدید شهر مشهد با خصیصه های متفاوت است تا ضمن شناسایی ابعاد و شاخص های شهر شاد به حل مشکلات محلات شهری به روشی اصولی و کارآمد برای حرکت به سوی پایداری بیشتر جوامع محلی دست یافت. مطالعه حاضر از نظر نتایج، کاربردی_توسعه ای، از نظر فرآیند اجرا به صورت کمی و از نظر هدف توصیفی_تحلیلی با استناد به مطالعات کتابخانه ای است و از میان ساکنان محلات طبرسی و فارغ التحصیلان، 320 نفر به صورت تصادفی برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری شامل فریدمن، من_ویتنی، اسپیرمن، کای اسکوئر و ضریب کرامر در نرم افزار SPSS انجام شده است. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل، تنها بعد کالبدی در محله فارغ التحصیلان (3.22) در بین ابعاد شادی شرایط نسبتاً مطلوبی دارد و در سایر ابعاد، هر دو محله شرایط نامطلوبی دارند. همچنین اختلاف معنی داری میان شاخص های شادی در محلات قدیم و جدید وجود دارد. از دیگر یافته هایتحقیق اینست که میانگین رتبه شادی در محله فارغ التحصیلان (167.90) بیشتر از محله طبرسی (135.45) است که نشان از شادتر بودن ساکنان محله جدید در مقایسه با محله قدیم دارد. اما تفاوت این دو از نظر شادی زیاد و محسوس نیست. شادی با متغیرهای درآمد، مالکیت مسکونی، قومیت، اشتغال، وضعیت تأهل و تعداد اعضای خانوار رابطه مثبت و با سن رابطه منفی و معنی داری دارد. در نهایت، شاخص های امنیت شغلی در هر دو محله از بعد اقتصادی، سطح ایمنی و کیفیت نورپردازی در محله قدیم و دسترسی به فضای سبز، کیفیت فضای آبی در محله جدید از بعد کالبدی، سطح امنیت در محله قدیم و شرکت در جشن های بومی و مشارکت در حل مشکلات در محله جدید از بعد اجتماعی، دارای بیشترین میزان همبستگی با شادی و نشاط هستند.
بررسی رابطه بین شاخص های ذهنی مبتنی بر درک و نگرش جامعه محلی و بهبود کیفیت صنعت گردشگری (مورد مطالعه: استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
91 - 106
حوزه های تخصصی:
از جمله اقداماتی که در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه برای تحقق توسعه پایدار و کاستن از فشارهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت می گیرد، اجرای برنامه های توسعه گردشگری در سطوح محلی، ملی و بین المللی است. گردشگری، یکی از پاک ترین صنایع عصر حاضر به شمار می رود که توجه دولت ها و کشورهای جهان را به خود جلب کرده است.هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر در بهبود وضعیت صنعت گردشگری در استان البرز است. پژوهش حاضر از نظر روش و ماهیت کار، توصیفی-همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. در این پژوهش، از پرسشنامه استانداردشده استفاده شده و برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS به کار گرفته شده است. مطابق نتایج، بین زیرساخت های اقتصادی، پایداری محیطی، پایداری اجتماعی-فرهنگی، شاخص های ذهنی مبتنی بر درک و نگرش جامعه محلی و پایداری سیاسی-امنیتی و بهبود کیفیت گردشگری استان البرز رابطه وجود دارد. براساس آزمون فریدمن، عامل پایداری اجتماعی-فرهنگی (کاهش دشمنی با علم و صنعت، کاهش بزهکاری، مشارکت در حفظ میراث فرهنگی) با نمره میانگین 67/6 در رتبه نخست قرار دارد. پس از آن، عامل های پایداری محیطی، کاهش فقر و توزیع درآمد و پایداری سیاسی-امنیتی با فاصله بسیار کمی در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار دارند. درنهایت، عامل های زیرساخت های اقتصادی (رشد فزاینده زیربناها و منابع گردشگری به عنوان یک ضرورت) و شاخص های ذهنی با فاصله بیشتری نسبت به 4 عامل اول به ترتیب در رتبه های پنجم و ششم قرار گرفته است.
تبیین اهمیت کیفیت مکان در بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی، مورد مطالعه منطقه 10 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
957 - 980
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرها در ایران در ادوار مختلف، مشکلات و نارسایی هایی را در پی داشته است. یکی از این مسائل، بافت های ناکارآمد شهری است که زندگی در چنین مکان هایی را مشکل کرده است. بازآفرینی رویکردی نوین برای تولید سازمان فضایی به منظور ایجاد یا تجدید روابط شهری است. موضوع کیفیت مکان های شهری یکی از محورهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. هدف از تحقیق حاضر تبیین اهمیت کیفیت مکان های شهری با توجه به جنبه های بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در منطقه 10 شهر تهران است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به شناسایی مؤلفه ها و متغیرهای مؤثر بر کیفیت مکان های شهری پرداخته و سپس پیشران ها و سناریوهای پیش روی آن تدوین شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عوامل تحرک پذیری، نشاط و پویایی (خاطره انگیزی)، رضایت از تنوع ارائه محصولات (تنوع فعالیت های اقتصادی)، ارتباط معنادار استقرار کاربری های مختلف، میزان نظارت طبیعی، محدودیت های فرهنگی، فیزیکی، خوانایی مسیر، جانمایی مناسب روشنایی معابر، وجود شهرت و خوش نامی فضاهای فراغتی، زیبایی شناسی بنا و سبک معماری ساختمان های موجود و وجود فضاهایی برای مطالعه مهم ترین عوامل کیفیت مکان برای بازآفرینی شهری در منطقه 10 شهر تهران هستند. برای تحقق کیفیت مکان در بازآفرینی شهری نیاز است تا با برنامه ریزی و مدیریت صحیح طرح ها و برنامه های توسعه شهری، از حرکت به سمت وضعیت های احتمالی که شرایط نامطلوب دارند، جلوگیری کرده و با اقداماتی شرایط خیزش به سمت وضعیت های مطلوب را فراهم کرد تا درنهایت شاهد اجرای سناریوهایی باشیم که به بهبود کیفیت مکان های شهری منجر شود.
ارزیابی رابطه رضایت شهروندی و الگوی عملکرد مدیریت محلی مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری؛ مطالعه موردی مناطق 2، 5 و 6 شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود حکمروایی خوب شهری می باشد. هدف از حکمروایی خوب شهری تقویت فرایند توسعه شهری می باشد به گونه ای که زمینه و محیط مناسبی برای زندگی راحت و کارامد شهروندان و رضایت آنان فراهم شود. لذا در این مقاله سعی شده است که با استفاده از پرسش میدانی رضایت شهروندان از وضعیت عملکرد شهرداری مناطق 2، 5 و6 مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری پیمایش شود. در پرسشنامه برای ترسیم نقشه ذهنی از شاخص هایی هم چون : اعتماد سازی، پاسخگویی، تکریم و احترام، تخصص گرایی، نظم و قانون مداری، اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق خود، استفاده شده است که هدف رسیدن به بازخورد عملکرد شهرداری در میان شهروندان است. جامعه مورد نظر ما در این پژوهش مراجعه کنندگان به شهرداری های سه منطقه شهری تبریز (مناطق 2، 5 و 6) هستند که به صورت تصادفی 300 نفر انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای مختلفی از جمله spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که رضایت شهروندی از عملکرد شهرداری در ارتباط با کارایی شاخص های حکمروایی از حد متوسط پایین تر است. همچنین نتایج نشان می دهد که شاخص اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق بیشترین تاثیر را بر رضایت از عملکرد شهرداری داشته است.
مدلسازی تأثیرات فقر شهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت های فرسوده (مطالعه موردی: شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فقر شهری یکی از مشکلات اصلی در بافت های فرسوده می باشد که امروزه این دو موضوع باهم عجین شده اند و ساختار نامناسب شهری را به وجود آورده اند. هدف این مقاله، بررسی تأثیرات فقرشهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت های فرسوده در شهر ایذه است. روش: روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است، جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در محلات بافت فرسوده شهر ایذه با حجم نمونه مورد می باشد. و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری(SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دو عاملی مرتبه اول استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، در بین مولفه های تشکیل دهنده فقر شهری، شاخص اقتصادی که نقش بسیار مهمی در ساختار کالبدی- فضایی بافت فرسوده شهر ایذه داشته است با کاهش این شاخص ، ساختار کالبدی- فضایی دچار افزایش نارسایی شده است. همچنین با بررسی گویه های مهاجرت و انتخاب ناحیه برای زندگی توسط ساکنین و همسایه ، رضایت از همسایگان غیر بومی در ناحیه، مهاجرین غیر بومی و بهبود وضعیت فضایی و کالبدی نشان می دهد که دلیل اصلی ساکنین و مهاجرین در انتخاب محله برای سکونت، همسطح بودن همسایگان از نظر اقتصادی و درآمدی است. نتایج: نتایج حاصل از معادله معادلات ساختاری نشانگر این است که بین مؤلفه های فقر شهری با مؤلفه های ساختار کالبدی- فضایی بافت فرسوده شهری رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
تحلیل انطباق پذیری کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با معیارهای مرکزیت و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت انطباق توزیع مکانی کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با دو معیار مرکزیت و سازگاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها به روش پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 17 باب کتاب خانه های وابسته آستان قدس رضوی در مشهد است. پس از تشکیل پایگاه داده ای در محیط ساج لایه های اطلاعاتی زیرمجموعه های معیار مرکزیت و سازگاری جداگانه تهیه و پس از تلفیق نقشه های به دست آمده از معیارها در محیط ساج، وضعیت موجود کتاب خانه ها بررسی شده است. با بررسی میزان انطباق موقعیت مکانی کتاب خانه های آستان قدس مشخص شد این کتاب خانه ها اگرچه از نظر مطابقت با عامل سازگاری (کاملاً سازگار 42%) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما از نظر مطابقت با معیار مرکزیت (کاملاً مناسب 24%) وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود تأسیس کتاب خانه های جدید براساس نظر کارشناسی سازمان کتاب خانه ها مکان یابی، مصوب و اجرایی شود.
نقش امنیت در توسعه گردشگری خارجی (نمونه موردی: گردشگران خارجی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
77 - 91
حوزه های تخصصی:
امنیت و گردشگری، پارامترهای یک معادله هستند که نسبتی مستقیم و ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. اصولاً تا امنیت برقرار نباشد، سفری شکل نخواهد گرفت و سخن گفتن از گردشگری، بیهوده خواهد بود. امنیت به عنوان مهمترین فاکتور در تدوین استراتژیهای توسعه گردشگری در جهان به شمار می رود. در این تحقیق وضعیت امنیت گردشگری در ایران از دیدگاه گردشگرانی که در پاییز و زمستان سال 1391 به ایران و شهر یزد مسافرت کرده بودند سنجیده شد. مهمترین هدف تحقیق شناخت احساس امنیت گردشگران در ایران بود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به دو صورت مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) می باشد. جامعه آماری گردشگران خارجی شهر یزد، روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه 150 نفر که با استفاده از روش کوکران محاسبه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها کمی و با استفاده از مدلهای آماری در محیط نرم افزاری spss بود. نتایج تحقیق بیانگر این است که گردشگران قبل از ورود به ایران شناخت درستی از وضعیت امنیت گردشگری نداشتند و 55 درصد آنها وضعیت امنیتی ایران را بد می دانستند. در این بدبینی و عدم شناخت درست نقش رسانه های غربی و تبلیغات منفی آنها تأیید شد. گردشگران پس از ورود به ایران و مواجه با واقعیت ها 80 درصد آنها وضعیت امنیت گردشگران در ایران را خوب می دانستند و راضی بودند گردشگران اعتقاد داشتند وجود پلیس ویژه گردشگری در سایتهای گردشگری باعث بالا رفتن امنیت می شود اما حضور بسیار زیاد پلیس نتیجه عکس هم می دهد و گردشگران احساس ناامنی روانی می کنند چرا که احساس می کنند جو امنیتی و پلیسی است. ارتباط معناداری بین امنیت جانی و مالی بالا و انگیزه مسافرت مجدد به ایران وجود داشت یعنی گردشگرانی که احساس امنیت بالاتری می کردند تمایل بیشتری برای بازدید مجدد از ایران داشتند. همچنین با توجه به اینکه گردشگری ارتباطی دو طرفه است نقش آن در اشاعه واقعیت های ایران در سطح جهانی تأیید شد.
آینده پژوهی راهبردی کلانشهر اصفهان (بر مبنای آنالیز چالش ها با مدل علت و معلولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم وجود نگاه آینده پژوهانه در نظام توسعه شهری از عوامل عمده ضعف نظام برنامه ریزی شهری در نظر گرفته شده است، از این رو ضروری است تا آینده را در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی شهری قابل فهم کرده تا از چالش های پیش رو با حداقل آسیب عبور نمائیم. این پژوهش، با هدف آینده پژوهی در برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکرد شناخت چالش های آین ده در ح وزه برنامه ریزی شهری کلانشهر اصفهان و شناخت راهبردهای اجرایی به منظور کاهش چالش ها از دیدگاه متخصصان و مدیران اجرایی نگاشته شده است. در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان اجرایی حوزه مدیریت شهری و مدل دلفی، تعداد 16 عامل به عنوان چالش های کلیدی شهر اصفهان در آینده تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی عوامل علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که عدم مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری، الحاقات به شهر اصفهان و تراکم فروشی شهرداری اصلی ترین و تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد بحران های آینده شهر اصفهان هستند و در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و استفاده از مدل دلفی کارآمدترین راهکارها با توجه به معضلات مطرح شده تعیین و با استفاده از مدل آنتروپی شانون رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبردهای برون رفت از معضلات کلانشهر اصفهان برنامه ریزی و دیدگاه یکپارچه به مسائل شهری و استقرار مدیریت یکپارچه شهری، تهیه و تدوین طرح جامع شهری با رویکرد های نوین و برنامه ریزی با مشارکت مردم ( مردم برای مردم) است.
مستندنگاری تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانیِ فضاهای باز شهری (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای باز شهری یکی از عوامل هویت بخش ساختار محلات تاریخی شهرها محسوب می شوند که در بسیاری از موارد، نادیده گرفته شدن ارزش های ساختاری و معنایی آنها باعث از هم گسیختگی بافت تاریخی در پی طرحهای توسعه ای شده است و این امر به وضوح در مرکز تاریخی شهر کرمان مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات مدوّن و مستندی پیرامون فضاهای باز و عمومی در قلمرو پژوهش (بافت قاجاری شهر کرمان) صورت نگرفته و خطر تخریب و دگرگونی تمامیت بافت تاریخی و از جمله فضاهای باز را تحت تاثیر قرار داده، شناخت و مستندنگاری روند و علل تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانی در این فضاها ضروری به نظر می رسد. روش: نوشتار حاضر پژوهشی کیفی با راهبرد تاریخی– تفسیری است که با روش توصیفی-تاریخی، تحلیلی با کمک اسناد مکتوب، پیمایش میدانی و تبدیل عکس های هوایی دهه های مختلف به نقشه های متریک درصدد این مهم برآمده است. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که حضور کاربری های مذهبی (مسجد و به خصوص حسینیه) در پویایی و مانایی فضاهای باز شهری کرمان نقش تعیین کننده دارند و هندسه و نحوه شکل گیری غالب در این فضاها هندسه منظم ارگانیک است که مرکزیت فضایی آنها در بافت همجوار کاملا مشهود می باشد. در بررسی تحولات نیز نقش عوامل طبعی و انسانی به چشم می خورد. نتایج: با توجه به سرعت روند تخریب و از هم گسستگی در بافت تاریخی شهر کرمان و حذف یکایک فضاهای باز شهری (و نقش غیرقابل انکار عوامل انسانی)، بازبینی سیاست های توسعه ای و تعریف پروژه های تخصصی مستندنگاری در بافت تاریخی، جهت اتصال گذشته ارزشمند به آیندهای با هویت و پویا ضروری به نظر می رسد.
بررسی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی، گسترش شهری و تأثیر آن بر افزایش دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
545 - 568
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی، گسترش شهری و تأثیر آن بر افزایش دمای سطح زمین است. براین اساس برای مدیریت بهینه آثار منفی ناشی از افزایش دمای سطح زمین، تعیین نوع تغییرات کاربری که بیشترین تغییرات دمای سطح زمین را در بازه زمانی ایجاد می کنند مفید است. بدین منظور از داده های ماهواره ای لندست که به دوره زمانی 23 ساله مربوط است استفاده شد تا نقشه های کاربری اراضی و تغییرات آن، همچنین دمای سطح زمین استخراج شود. پس از انتخاب باندهای بهینه، به کمک روش فاکتور شاخص مطلوبیت، تصاویر ماهواره ای با روش ماشین بردار پشتیبان طبقه بندی شدند. همچنین برای بازیابی دمای سطح زمین نیز از الگوریتم Mono-Window استفاده شد. طبقه بندی تصاویر و استخراج اطلاعات آماری هر کلاس نشان دهنده ارتباطی قوی میان نوع کاربری و دمای سطح زمین است؛ به طوری که بررسی رابطه NDVI و حرارت سطح با استفاده از تحلیل هم بستگی و رگرسیونی، نقش مؤثر پوشش گیاهی در تعدیل دمای سطح را نشان می دهد. باید توجه داشت که کاربری آیش دمای بیشتری از مناطق ساخته شده دارد؛ زیرا این مناطق ترکیبی غیریکنواخت از ساختمان، چمن و گیاه هستند. نتایج بررسی ارتباط تغییرات کاربری اراضی و تحولات دمای سطح زمین نشان می دهد با تبدیل کاربری فضای سبز به زمین آیش، بیشترین تغییرات دمای سطح زمین رخ می دهد. از دیگر نتایج این پژوهش کاهش طبقات دمایی خیلی سرد و سرد و افزایش طبقات دمایی نرمال و گرم است که مهم ترین دلیل آن افزایش مساحت کاربری های ساخته شده و آیش است.
بازخوانی تأثیر محیط یادگیری بر فرایند ادراک و شناخت کودکان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل کالبدی محیط و شناخت عناصر محیطی تأثیرگذار بر فرایند ادراک و شناخت کودکان در محیط های یادگیری به معرفی مؤلفه هایی کیفی برای طراحی این نوع فضاها پرداخته است و با مطالعه و بررسی پتانسیل های موجود در محیط در جهت پیشبرد این نوع ساختارها و سازماندهی عوامل کالبدی محیط در کالبد فضاهای آموزشی گام برداشته است. بنابراین با نگاهی به روان شناسی محیط و تأمل بر اینکه محیط در رشد و پیشرفت فرد از راه های مختلف تأثیر می گذارد و نوع عادات و مهارت هایی که فرد کسب می کند مربوط به شرایط و اوضاع و احوال محیطی است که او در آن زندگی می کند، مشخص می شود که وضع تربیتی و زندگی اجتماعی فرد نیز تابع محیط است و تجربه هر فرد در زندگی محصول تأثیر متقابل میان آن فرد و محیط اوست. بنابراین محیط با ایجاد فرصت و تحریک و تشویق فرد، در فرایند ادراکی و شناخت او تأثیر می گذارد. در این مطالعه با تأکید بر عوامل اجتماعی و کالبدی فضاها و نقش ادراک و شناخت از محیط به بررسی مؤلفه های سازنده فضاهای آموزشی پرداخته شده است.
تعیین و طبقه بندی الزامات رضایتمندی گردشگران با استفاده از مدل کانو و مدل سازی معادلات ساختاری(مطالعه موردی: گردشگران باغ بهادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
161 - 179
حوزه های تخصصی:
رضایت گردشگرمقوله ای است که سبب وفاداری گردشگر برای تداوم مسافرت به مقصد و تشویق و ترغیب دوستان و آشنایان به دیدار از شهر مقصد می گردد به این ترتیب موجب رونق، تداوم و پایداری گردشگری در مقاصد گردشگری فراهم می آید. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگران باغ بهادران است. بدین منظور از مدل سنجش رضایتمندی کانو استفاده شده و در ادامه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری عوامل اثرگذار بر رضایتمندی گردشگران اولویت بندی شده است. جامعه آماری کلیه گردشگران وارد شده به شهر باغ بهادران می باشد و حجم نمونه محاسبه شده با فرمول کوکران 381 نفر است. عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگران با توجه به مدل کانو به سه بخش الزامات عملکردی، اساسی و انگیزشی تقسیم بندی شده است. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر آن است، الزامات عملکردی با بار عاملی 98/0 بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی گردشگران داراست. الزامات انگیزشی با بار عاملی 91/0 و الزامات اساسی با بار عاملی 89/0 به ترتیب در جایگاه های دوم و سوم قرارگرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از مدل کانو در بین عوامل عملکردی، امنیت با ضریب رضایتمندی 765/0 بیشترین اثر را بر رضایتمندی گردشگران داشته است. در بین عوامل الزامات انگیزشی، سیستم های ارتباطی مناسب با ضریب رضایت 536/0 و در بین الزامات اساسی تنوع در فعالیت ها با ضریب رضایت 339/0 اثرگذارترین عامل برانگیزاننده احساس رضایت تشخیص داده شد.
تحلیل پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تغییر کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلان شهر مشهد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
17 - 34
حوزه های تخصصی:
امروزه بر اثر گسترش ارتباطات میان شهرها و روستاها شاهد تاثیرپذیری سکونتگاه های واقع در حریم شهرها از کلانشهرها هستیم، تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهرها نمودی از آن می باشد که شاهد افزایش آن هستیم و این روند می تواند نتایج جبران ناپذیری برای کلانشهرها و سکونتگاه های واقع در حریم آن ها در برداشته باشد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری با استفاده از رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد می باشد که با استفاده از نرم افزار GIS و دستور Buffer سکونتگاه های واقع در حریم 3 کیلومتری شهر مشهد مشخص شدند که در این حریم تعداد 34 سکونتگاه قرار گرفتند و به عنوان جامعه آماری مشخص شدند. جهت تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری اراضی نخست عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی با روش مشاهده اسنادی استخراج شدند سپس با استفاده از تکنیک دلفی مدیران (دهیاران)، ماتریس اثرات متقاطع مولفه ها تشکیل شد و در مرحله بعد با کمک نرم افزار MicMak عوامل کلیدی مؤثر در تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری در سه دسته عوامل درونی، عوامل بیرونی و عوامل ناشی از همجواری دسته بندی شد. نتایج نشان می دهد که از 35 عامل اولیه استخراج شده، متغیرهای اشتغال و الگوی بهره برداری از اراضی با امتیاز 82 دارای بیشترین ضریب تأثیرگذاری بر دیگر متغیرها بوده است. درنهایت 14 عامل الگوی بهره برداری از اراضی، اشتغال، تغییر در الگوهای بهره برداری از فضا، تحولات جمعیتی، تغییر ساختار معیشت روستایی تحت تأثیر هم جواری با شهر، تغییر استانداردهای زندگی، تغییر ارزش زمین و مسکن، نزدیکی روستا به شهر، جریان ها و پیوندهای روستا- شهری، توسعه و خزش شهری بر اثر تصمیمات مدیریت شهری، رونق سوداگری زمین، رشد بی رویه جمعیت حاشیه ای کلان شهر، ضعف در نظارت بر حرایم و عرصه های ممنوعه در ساخت وسازها، تغییر ابزار و منابع تولید، براساس نیروهای مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری محسوب می شود.
تحلیل ساختاری موانع توانمندسازی اجتماع محور در مناطق اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله بان برز شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
22 - 32
حوزه های تخصصی:
پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می کنند. از این رو مقاله حاضر نیز با روش توصیفی-تحلیلی، عوامل و موانع اصلی در توانمندسازی ساختاری اسکان غیررسمی در محله بان برز شهر ایلام را مورد بررسی قرار می دهد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 38 شاخص در چهار حوزه آموزش، مشارکت، ظرفت سازی و هم افزایی نهادی برای تحلیل موانع ساختاری توانمندسازی محله بان برز استخراج گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون نیکوئی برازش، تحلیل عاملی و مدل تحلیلی اثرات متقابل/ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Mic Mac استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت محله بان برز از یک سیستم پایدار تبعیت می کند. از طرفی 41 درصد از توانمندسازی محله بان برز از طریق مؤلفه های ظرفیت سازی، هم افزایی نهادی، آموزش و مشارکت، قابل تبیین است. در این میان، مؤلفه «ظرفیت سازی» با مقدار ویژه 289/2 بالاترین واریانس (893/22) و بیشترین سهم را در تبیین توانمندسازی محله بان برز داشته است. بر اساس روش تحلیل اث رات متقابل/ساختاری، مولفه های امنیت(4064843)، اعتماد (4809443)، طولانی بودن فرآیند اداری تهیه و اجرای طرح ها (4957464)، و آموزش جوانان(4814855) مهم ترین موانع توانمندسازی اسکان غیررسمی هستند. در نتیجه، جهت توانمندسازی محلات اسکان غیررسمی، توسعه امنیت، آموزش ساکنین و تسریع در اجرای پروژه های عمرانی و اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام ضروری است.
تحلیل زیست پذیری در محله های بخش مرکزی شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
3 - 16
حوزه های تخصصی:
شهرهای امروزی به اصلی ترین مکان برای کار و زندگی انسان ها تبدیل شده اند؛ از این رو با چالش های بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی مواجه هستند. تداوم این روند، کاهش کیفیت زندگی و به دنبال آن کاهش زیست پذیری شهرها را در پی خواهد داشت. این پژوهش بر آن است تا میزان زیست پذیری بخش مرکزی شهر بروجرد را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر از حیث هدف از جمله تحقیقات اکتشافی_شناختی، از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی_تحلیلی و از نظر داده، از جمله تحقیقات کمی_کیفی است. برای دستیابی به اهداف از دو بخش مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده گردید. واحد تحلیل، 230 نفر از سکنه بخش مرکزی شهر بروجرد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار GIS وSPSS (آزمون های تی تک نمونه ای، آنووا و فریدمن) و در ترسیم مدل تحلیلی ساختارها از مدل معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد و شاخص های زیست پذیری در بخش مرکزی شهر بروجرد از مطلوبیت بالایی برخوردار است. همچنین در مقایسه بین محلات بخش مرکزی از نظر میانگین شاخص ها و ابعاد مشخص گردید که زیست پذیرترین محله، محله صوفیان است و دودانگه از کمترین میزان زیست پذیری نسبت به سایر محلات برخوردار است. در اولویت بندی فریدمن، بعد خدمات، فعالیت ها و امکانات شهری در رتبه نخست و بعد اقتصاد شهری در رتبه آخر قرارگرفته است. در مدل معادلات ساختاری که به وسیله نرم افزار ایموس ترسیم شد، در بین ابعاد، بعد اقتصاد شهری بیشترین تأثیر بر عوامل محیطی و زیست محیطی را داشته است.
الگوسازی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهر گنبد کاووس با تاکید بر رویداد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 105
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شهرها جهت ارتقای خود به منظور ایجاد یک مقصد گردشگری جذاب، ناگزیر به رقابت با یکدیگر هستند. در بازار پررقابت جهانی مدیریت برند و جایگاه یابی مقاصد گردشگری از مهم ترین چالش های مطرح در عرصه گردشگری می باشد. رویدادهای ورزشی یکی از ابزارهای راهبردی برای برند سازی مقصد گردشگری در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف الگوسازی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری با تأکید بر رویدادهای ورزشی در شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران رویداد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1397 انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مقدار ضریب تأثیر تمامی متغیرهای آگاهی، تصویر ذهنی، کیفیت ادراک شده، وفاداری و برگزاری رویداد ورزشی بر ارزش ویژه برند در مقصد گردشگری با توجه به مقدار تی در سطح 05/0 معنادار است. وفاداری و رویداد ورزشی نسبت به سایر عوامل موردبررسی، بیشترین میزان اثرگذاری بر ارزش ویژه برند در مقاصد گردشگری را داشتند. برگزاری رویداد ورزشی باعث انتقال تجارب مثبت از رویداد ورزشی به مقصد گردشگری در ذهن گردشگران می شود و درنتیجه وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری را افزایش و هزینه های تحقیق و ریسک ادراکی گردشگران را کاهش می دهد.
شناسایی و ارزیابی پیشران های شگفت انگیز در تاب آوری کالبدی کاربری های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد پژوهی: ناحیه یک شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
33 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی میزان آسیب پذیری کاربری های ناحیه یک شهر یاسوج در برابر بحران های احتمالی از منظر پدافند غیرعامل و شناسایی پیشران های شگفت انگیز در کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از بحران های انسانی می باشد. در این راستا جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات پژوهش، از نرم افزار تحلیلگر فضایی ARC GIS ، Auto CAD و نرم افزار آینده پژوهی MICMAC و مدل های آماری تحلیل اثرات متقاطع و IHWP استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، در مجموع 89/5 درصد از کاربری ها با میزان 118893 مترمربع و وزن (151/0 – 099/0) دارای درجه آسیب پذیری بسیار کم، 35/25 درصد از کاربری ها با وزن (179/0-151/0) دارای آسیب پذیری کم، 94/28 درصد از کاربری ها با مقدار مساحت (551018 متر مربع) و با اوزان (235/0-204/0) دارای درجه آسیب پذیری زیاد، 36/9 درصد از کاربری ها با مساحت (131314 متر مربع) داری درجه آسیب پذیری بسیار زیادی هستند. و به طور کلی نزدیک به 40 درصد از کاربری ها در برابر شاخص های آسیب پذیری پدافند غیرعامل و بحران های انسانی، آسیب پذیر هستند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که پیشران های هدف عبارتند از؛ مصالح ضعیف ابنیه و کیفیت پایان ابنیه، عدم استفاده از متخصصان و نخبگان درحوزه ی مدیریت شهر، عدم توجه به اصول پدافند غیر عامل درساخت و طراحی ساختمان ها، نبود ساختمان های امن و پناهگاه های مناسب در شهر و عدم توجه به مسئله پدافند غیرعامل در طرح ها و برنامه ریزی های شهری جزء متغیرهای ورودی بوده و بیشترین شدت خالص تأثیرگذاری را دارند. همچنین پیشران مصالح ضعیف ابنیه و کیفیت پایان ابنیه با خالص اثرگذاری 25/0درصد، دارای بیشترین شدت اثرگذاری مستقیم و تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی با خالص اثرگذاری غیرمستقیم 20/0 درصد، دارای بیشترین شدت اثرگذاری غیرمستقیم هستند.
ارزیابی شاخص های کیفی مسکن در برنامه ریزی مسکن (مطالعه موردی: نواحی شهری نظرآباد، استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه ویژه به مسکن نیز پس از گذر از جبران کمبود مسکن، نگاهی کیفی به آن است. تحلیل ویژگی های کیفی می تواند زمینه ساز تحول در برنامه ریزی جامع مسکن و اتخاذ سیاست مناسب در عرصه های مختلف شهری به ویژه بخش مهم مسکن شود. در این پژوهش شاخص های کیفی مسکن در شهر نظرآباد استان البرز و نواحی شهری آن ارزیابی می شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و براساس هدف کاربردی است. ابتدا شاخص های کیفی مسکن در سه بخش اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی استخراج و تنظیم و با استفاده از پرسش نامه، این شاخص ها در سطح شهر نظرآباد و نواحی آن در معرض سنجش توسط شهروندان گذاشته شد. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران، 378 واحد مسکونی است. از مدل VIKOR برای سنجش اختلاف نواحی شهری در شاخص های کیفی و سطح بندی این شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وضعیت شاخص های سه گانه در شهر نظرآباد مطلوب نیست. طبق خروجی مقدار آمارهٔ آزمون T تک نمونه ای برابر با 268/83 و سطح معناداری آزمون فرضیه (000/0) است. بنابراین، ازآن جایی که سطح معناداری کمتر از 05% است، وضعیت نسبتاً نامطلوب در سه گروه شاخص کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح کل شهر نظرآباد تأیید می شود. نتایج مدل VIKOR هم نشان می دهد که مقدار Q در ناحیه دوم شهر نظرآباد برابر است با 406/0 که نشان دهنده وضعیتی نیمه توسعه یافته و نسبتاً مطلوب در شاخص های کیفی است. نواحی اول و چهارم شهر در مقدار Q، با 588/0 و 0490/0 وضعیت متوسط دارند. نواحی سوم و پنجم به ترتیب با 641/0 و 643/0 وضعیت نسبتاً نامطلوب و کمترتوسعه یافته دارند.
تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهرهای میان اندام (مطالعه موردی: شهر مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
181 - 194
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، شهرها با چالش های متعددی مواجه اند که ناشی از نیازهای اجتماعی جدید می باشد. با توجه به پیشرفت علم و صنعت، ضرورت استفاده بهینه از زمین و مدیریت توسعه شهری را بیش از پیش نمایان می سازد. رویکرد رشد هوشمند شهری در پی نظم بخشی به رشد و توسعه و تجدید حیات شهری است. هدف مقاله حاضر تحلیل کالبدی- فضایی و اولویت بندی نواحی شهری مرند بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری است. روش تحقیق در این مقاله «توصیفی- تحلیلی» و «کاربردی- توسعه ایی» است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. روش نمونه گیری و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه جامعه آماری شهروندان شهر مرند از روش کوکران 348 پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک ویکور (vikor) و نرم افزارspss انجام شد است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ناحیه سه شهر با مقدار عددی Q (صفر) در مجموع شاخص های مورد ارزیابی از وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر نواحی قرار دارد. و سپس ناحیه یک شهر با مقدار Q (128/0) در رتبه دوم و بعد از آن ناحیه چهار شهر با مقدار Q (183/0) در رتبه سوم قرارگرفته و نواحی دو و پنج با توجه به شاخص های شهر هوشمند با مقدار Q (454/0 و 736/0) در رتبه های چهارم و پنجم قرار دارد. بر اساس مدل برازش رگرسیونی، بخش کاربری اراضی کالبدی بیشترین تأثیر را در پیش بینی و توسعه ی ساختار فضایی رشد هوشمند در نواحی شهر مرند داشته است؛ به طوری که یک واحد تغییر در رشد هوشمند، به ترتیب 684/0 ، 352/0 و098/0 واحد در انحراف بخش کالبدی و کاربری اراضی، دسترسی و ارتباطات و زیست محیطی تغییر در شاخص های تلفیقی رشد هوشمند ایجاد کرده است. در ادامه یافته های حاصله از آزمون (T) نشان داد که مجموع شاخص ها شهرهوشمند در نواحی پنجگانه شهر مرند کمتر از میانگین انتخاب شده است.
ارائه مدل ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
189 - 212
حوزه های تخصصی:
مدیریت محیط زیست شهری با مسائلی روبه روست که حل بنیادین آن ها، نیازمند ارائه یک مدل جامع عملکرد مدیریت است. در حوزه عملکرد، معیارهای متعددی درجهت ارزیابی عملکرد مدیریت وجود دارد، اما این معیارها مدوّن نشده تا بتوان بر مبنای آن درباره عملکرد مدیریت محیط زیست شهری قضاوت کرد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و معیارهای ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست شهر تهران با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری(ISM) ، به مرحله اجرا درآمده است. این روش جزء روش های تجزیه و تحلیل سیستم هاست که به بررسی تعاملات میان عناصر سیستم می پردازد. به منظور خوشه بندی معیارها نیز از روش MICMAC استفاده شده است. تحقیق از حیث هدف، کاربردی و گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. از آنجایی که این روش مبتنی بر نظر خبرگان است، 10 نفر متخصص در زمینه مدیریت محیط زیست شهری، به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب و براساس نظر آن ها 8 معیار اصلی و 27 زیرمعیار شناسایی شده است. نتایج این مدل، معیارها را در سه سطح «ظرفیت سازهای رشد و توسعه»، «فرایندهای کلیدی» و «خروجی عملکرد» گزارش کرد که معیار «ظرفیت سازها» با بیشترین قدرت نفوذ و تأثیرگذاری، جزء اولویت های توجه و معیارهای محرک در ارتقاء عملکرد مدیریت محیط زیست شهری تهران به شمار می روند. مدل ارائه شده قابلیت تعمیم به سایر نقاط شهری، با توجه به پتانسیل های موجود آن شهر را داراست.