فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی با توجه به نقش پذیری و ایفای نقش ساکنان روستایی در برنامه های اقتصادی- اجتماعی به ویژه در طرح های عمرانی برای دستیابی به اهداف جمعی به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این میان، موانعی در ارزیابی مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی وجود دارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مهم ترین موانع مشارکت اجتماعی روستاییان در فعالیت های عمرانی روستایی در دهستان بناجوی شمالی شهرستان بناب است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی بوده است و با فرمول کوکران 320 خانوار در سطح محدوده مورد مطالعه، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. بخشی از داده ها براساس مطالعات میدانی (پرسشنامه) و مشاهده (شاخص های انتخابی و محقق ساخته) و بخشی دیگر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب روایی پرسشنامه نیز برابر با 81/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ANPو نرم افزار Super Decisions،SPSSاستفاده شده است. نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان داد که از بین عوامل مختلف مؤثر مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی، به ترتیب عامل اجتماعی (470/31)، آموزشی- ترویجی (269/29)، نهادهای دولتی (925/26)، اقتصادی (351/20)، نهادهای روستایی (721/18) و درنهایت عامل نهاد حقوقی- قانونی (231/14) به ترتیب در رتبه های یک تا شش قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده با تأکید بیشتر بر عوامل اجتماعی، استراتژی های رفع این موانع و راهکارهای پیاده سازی این استراتژی ها تدوین شده است.
سنجش تغییرات هندسه بافت شهری بر شرایط آسایش حرارتی بیرونی مطالعه موردی: بافت مسکونی قدیمی و میانی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 22
حوزه های تخصصی:
تأمین آسایش حرارتی شهروندان در فضاهای باز به عنوان اصلی مهم جهت حضور آن ها در فضاهای بیرونی بافت های مسکونی تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، سنجش تغییرات هندسه بافت شهری بر دمای محیط و آسایش حرارتی بیرونی در دو بافت مسکونی قدیمی و میانی شهر شیراز است تا با شناخت رابطه بین متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آسایش حرارتی و خصوصیات هندسه بافت های مذکور، امکان ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش کیفیت فضاهای بیرونی در دو بافت ارائه گردد. جهت انجام پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و سنجش کمی با استفاده از دو نرم افزار ENVI-met و SPSS بهره برده شده است. در مرحله اول با استفاده از منابع کتابخانه ای مؤلفه های هندسه شهری مؤثر بر آسایش حرارتی در فضاهای بیرونی شناسایی شد. سپس با بهره گیری از نرم افزار انویمت به شبیه سازی نقاط منتخب در این دو بافت پرداخته و شاخص آسایش حرارتی «»PMV، برای نقاط مشخص در گرم ترین ماه سال بر اساس اقلیم شیراز و داده های آب هوایی سی ساله استخراج گردید و توسط نرم افزار «»SPSS تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری میان «ضریب دید به آسمان» به عنوان یکی از مؤلفه های هندسه بافت مسکونی منتخب با میزان آسایش حرارتی در بافت های قدیم و میانی وجود دارد و مقادیر عددی به دست آمده شاخص «»PMV، با استناد به استاندارد 7 درجه ای اشری نشان داد که میزان آسایش حرارتی در بافت قدیم بیشتر از بافت میانی است و این موضوع ناشی از جهت گیری معابر و میزان محصوریت آن هاست.
تحلیل فضایی زیرساخت های سبز با استفاده از اصول آمایش سرزمین (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از چالش هایی که بسیاری از شهر ها در نتیجه افزایش جمعیت و مصرف زمین، با آن مواجه اند، از بین رفتن سیستم پشتیبان حیات یا شبکه ی زیرساخت سبز است. حضور زیرساخت های سبز به اندازه زیرساخت های مصنوع برای جوامع مدرن ضروری است و از دست رفتن آن ها هزینه های پنهانی برای جامعه به دنبال دارد. از آنجا که زیرساخت ها سبز ارائه دهنده خدمات اکولوژیک متعددی برای سکونتگاه ها هستند، امروزه اهمیت بسیاری دارند. روش: در روش شناسی این پژوهش ابتدا به مطالعه و بررسی اسناد و مدارک علمی مرتبط با بنیان نظری و همچنین اسناد فرادست و همتراز و موضوعی منطقه مذکور پرداخته و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای از محصولات سری ماهواره ای Cartosat-1/IRS-P5 در بازه زمانی 2008 تا 2015 به مطالعه زیرساخت سبز پرداخته شده است. یافته ها: اصول و مراحل صحت تطبیقی مطالعات در حوزه طبقه بندی اراضی و ... جهت تأیید مراحل بکار رفته است، بعد از آن آشکار سازی تغییرات با مدل، انجام شده است. در گام بعدی نیز مولفه های آمایش سرزمین که شامل پراکنش فضایی، گسترش، همجواری و کفایت بوده اند، با استفاده از تکنیک های آمار فضایی درمحیط ArcMap مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج: نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات و گسترش زیرساخت های سبز در بازه زمانی و مکانی مورد نظر از اصول آمایش سرزمین تبعیت نمی کند، و پراکنش فضایی نامتعادل، گسترش ناهمسو، سازگاری متوسط و کفایت نامطلوب را در زیرساخت های سبز نشان می دهد.
تحلیل اهمیت – عملکرد شاخص های حکمروایی خوب در شهر میراث جهانی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای هنگام جست و جو برای راه حل توسعه پایدار، همواره حکمروایی خوب به عنوان یک ابزار حیاتی برای پیشبرد توسعه پایدار مطرح می گردد و به صورت یک عنصر حیاتی در استراتژی های توسعه پایدار گنجانیده شده است. در همین راستا و به منظور ایجاد بستر مناسب توسعه گردشگری به ویژه در شهرهای مقصد گردشگری، حکمروایی خوب شهری و نزدیک شدن به شاخص های آن ضرورتی اساسی است. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی میزان اهمیت و عملکرد هر یک از شاخص های حکمروایی خوب در شهر میراث جهانی یزد است. تا از این طریق از یک سو به مهم ترین و کم اهمیت ترین شاخص ها پی برد و از سوی دیگر میزان عملکرد هر یک از شاخص ها تعیین شود تا کمبودها مورد توجه قرار گیرد و برنامه ریزی هایی جهت ارتقاء شرایط انجام شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و روش های میدانی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری کارشناسانی است که تحصیلات دانشگاهی دکتری در رشته های مرتبط با امور شهری دارند. جهت نمونه گیری از بین کارشناسان از روش نمونه گیری قضاوتی که یکی از شیوه های نمونه گیری هدفمند است استفاده شده است. برای تحلیل داده ها نیز از روش IPA[1] بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از بعد اهمیت، مشارکت با میانگین 00/7، پاسخگویی و عدالت با میانگین 60/6 با اهمیت ترین و شاخص های اجماع سازی با میانگین 80/3، شفافیت و تمرکززدایی با میانگین 00/4 کم اهمیت ترین شاخص ها شناخته شده است. از طرفی از نظر میزان عملکرد شاخص اثربخشی و کارایی با میانگین 60/6 بیشترین عملکرد و مشارکت با میانگین 80/3، پاسخگویی، مسئولیت پذیری و امنیت با میانگین 20/4 کمترین عملکرد را به خود اختصاص داده است از طرفی با توجه به نتایج آزمون t همبسته و با عنایت به اینکه مقدار Sig (سطح معناداری) در همه شاخص ها برابر با صفر و کمتر از 05/0 است لذا تفاوت میانگین ها در همه شاخص ها از سطح معناداری برخوردارند و از سویی نتیجه رابطه (P-I) نیز در اکثر شاخص ها منفی شده است که این نشان دهنده فاصله همه شاخص ها از وضعیت ایده ال است.
تحلیل فضایی شاخص های کالبدی مسکن با تاکید بر شهر عادل (مطالعه موردی: مناطق 22گانه کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های مسکن به عنوان شالوده اصلی یک برنامه جامع و ابزاری ضروری برای بیان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی مسکن از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی مسکن برخوردارند. ازاین رو، شناخت وضعیت شاخص های مسکن مناسب و تلاش در جهت تحقّق سکونتگاه مطلوب و کاهش نابرابری ها، امر مهمی در بحث تحقق پذیری شهر عادل و نهایتا توسعه پایدار شهری تلقی می گردد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر سنجش و تحلیل فضایی شاخص های کالبدی مسکن درچارچوب شهر عادل است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های کمی آنتروپی شانون، تاپسیس (TOPSIS)، ضریب پراکندگی (C.V)، آمار خودهمبستگی فضایی موران و از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که شهر تهران در توزیع یکسان و دسترسی به شاخص های کالبدی مسکن، شهری عادل نیست. به طوری که الگوی توزیع فضایی شاخص های مورد مطالعه در سطح مناطق 22 گانه به صورت خوشه ای می باشد و توزیع شاخص های مورد مطالعه به صورت خوشه ای به چند منطقه (مناطق شمالی) تهران از جمله مناطق 1، 3 و 2 اختصاص دارد که به ترتیب با کسب میزان امتیاز تاپسیس 855/0، 447/0 و 385/0 رتبه های اول تا سوم به خود اختصاص داده اند. از نظر جغرافیایی توزیع شاخص های کالبدی مسکن از مناطق شمالی به سمت جنوبی، شرقی و غربی سیر نزولی داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که افتراق و ناعدالتی فضایی در توزیع شاخص های کالبدی مسکن در بین مناطق 22 گانه تهران وجود دارد و فضای غالب در مناطق، پهنه های نامناسب (27/0 درصد) و بسیار نامناسب (32/0 درصد) است.
تبیین نقش نماهای شهری در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان (نمونه موردی: نماهای مسکونی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
217 - 232
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و جهت ارزیابی مؤلفه های تدوین شده در مدل مفهومی از ترکیب روش های پژوهش پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج تحلیل های کمی و کیفی نمایانگر آن است که نماهای ساختمانی را می توان در قالب ابعاد کالبدی (بتا:322/0)، ادراکی-احساسی (بتا: 284/0) و عملکردی- فعالیتی (بتا: 217/0) بررسی نمود. همچنین، عامل کالبدی با ضریب بتا 322/0 مهم ترین اثرگذاری را بر احساس دلبستگی به مکان ایفا می کند. مبتنی بر یافته های آزمون فریدمن مؤلفه های نوع مصالح با میانگین رتبه 98/16، رنگ نما با میانگین رتبه 88/16، هماهنگی با ابعاد بومی و زمینه ای 64/16، وجود سطوح پر و خالی 28/16 مهم ترین معیارهای کالبدی، تعامل با بنا با میانگین رتبه 63/16 و تناسب فرم و عملکرد 76/15 و مشارکت مردم 55/15 در مکان مهم ترین عوامل عملکردی- فعالیتی و خاطره انگیزی بنا با میانگین رتبه 60/16 و دلبستگی به بنا 28/16 و تجارب و انباشت ذهنی 13/15 دارای بالاترین میانگین رتبه در عامل ادراکی- احساسی در بین شهروندان مورد مطالعه می باشند.
تدوین الگوی توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 112
حوزه های تخصصی:
مبحث توسعه اجتماع محلی به رغم سابقه نسبتاً طولانی در متون و نوشتارهای علمی و اجرایی، در اواخر دهه ۱۹۸۰ در قالب نظریه توسعه محلی مورد توجه قرار گرفت. این در حالی است که شاخص های مربوط به توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی به رغم وجود بنیادهایِ معرفتی آن در کانون توجه پژوهشگران قرار نداشته و پژوهش های انجام شده در این مورد بسیار اندک اند. از این رو شناسایی شاخص ها و میزان اهمیت آنها برای تدوین الگویی در جهت توسعه اجتماعات محلی مناسب با شرایط شهرهای اسلامی می تواند این رهیافت برنامه ریزی را بیش از پیش در شهرهای اسلامی کاراتر سازد. هدف این پژوهش، شناسایی عناصر الگوی توسعه اجتماعات محلی در شهر اسلامی است و روش این مطالعه با توجه به سؤالات و اهداف پژوهش، کیفی است که در دو مرحله بازبینی مدون متون و پیمایشی- مصاحبه با خبرگان به روش دلفی- صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعاتی ده نفر از صاحب نظران حوزه توسعه اجتماع محلی و شهر اسلامی هستند که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داده است که ابعاد اصلی الگوی مورد نظر شامل 4 مؤلفه، 13 معیار و 23 شاخص می باشد که در این الگو، وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها در هر دسته نشان داده شده است. طبق نظر خبرگان مهم ترین مؤلفه مربوط به سیاست های کاربردی توسعه اجتماع محلی با امتیازی برابر با 31/8 است که دارای معیارهایی چون عدالت محوری، مسئولیت پذیری، توانمندسازی و مشارکت در امور محله می باشد. پس از آن مولفه سرمایه اجتماعی محله با امتیاز 27/8، دارایی های مالی محله با امتیاز 23/8 و مولفه نهادها و عوامل اثرگذار با امتیاز 15/8 قرار دارند. در پایان دور سوم روش دلفی، ضریب هماهنگی کندال برای این پژوهش معادل 59/0 بدست آمد که به مقدار نسبتا متوسط تا زیاد می توان به ترتیب عوامل آن اعتماد کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری به برند و ارتباط آن با توصیه شفاهی به دیگران (مطالعه موردی گردشگران ورودی شهر اصفهان)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
153 - 165
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در علم بازاریابی، مبحث رفتار مصرف کننده است. فرهنگ مصرف کننده در سال های اخیر به تدریج به سمت یکی از عناصر قدرتمند و عاملی مؤثر در شکل دهی به افراد و جوامع گسترش پیدا کرده است. از منظر استراتژی بازاریابی، درک الگوهای خرید برندهای مختلف از سوی مصرف کنندگان بسیار مهم است و یکی از اهداف بازاریابان در مطالعه رفتار و یادگیری مصرف کنندگان، تشویق آن ها به وفاداربودن به برند است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل ایجادکننده وفاداریِ رفتاری و وفاداریِ نگرشی در یک مقصد و همچنین سهم این وفاداری ها در توصیه شفاهی به دیگران است. تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران ورودی به شهر اصفهان در اردیبهشت و خرداد 1392 تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول آماری تعداد 152 نفر به دست آمد. برای این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ای به گردشگران ورودی شهر اصفهان داده شد و روایی و پایایی آن مورد آزمون قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ 816/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که تصویر مقصد، کیفیت ادراک شده و رضایت از جمله عوامل تأثیرگذار بر وفاداری رفتاری و نگرشی گردشگران است و همچنین، وفاداری گردشگران سبب توصیه شفاهی مقصد به دیگران می شود.
گونه شناسی خدمات هتل ها برای آژانس های مسافرتی، مطالعه موردی: هتل های پنج ستاره شهر مشهد
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
191 - 204
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه ها و هتل ها از جمله عناصر مهم هر مقصد گردشگری اند. مدیران هتل ها باید مضامین استراتژی های بازاریابی خود را بازبینی کنند. این کار مستلزم بررسی ویژگی هایی است که مشتریان آن ها، اعم از واسطه های تجاری (به ویژه، آژانس های مسافرتی و تور اپراتورها) و مصرف کنندگان نهایی (گردشگران و مسافران)، برای تفاوت قائل شدن بین برند یک هتل با برندهای دیگر به کار می برند و بر پایه آن ها، محصول خدماتی خود را تعریف می کنند. هدف اصلی از پژوهش حاضر این است که گونه شناسی مناسبی از خدمات ارائه شده از سوی هتل های پنج ستاره مشهد به آژانس های مسافرتی شهر تهران تعریف شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. کلیه مدیران آژانس های مسافرتی تهران، که به طور مستقیم خدمات «سفر به شهر مشهد با اقامت در هتل های پنج ستاره» را ارائه می دهند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. منظور از مدیر، مدیر عامل، مدیر فنی بند ب، مدیر تور و مدیر داخلی است. با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه محدود، حجم نمونه 218 نفر برآورد شد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، پرسش نامه پژوهش با در بر داشتن 31 سؤال اصلی طراحی و بین اعضای جامعه آماری توزیع شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از نرم افزار لیزرل و آزمون تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هتل ها سه نوع خدمت را در قالب «هسته اصلی محصول»، «خدمات تسهیل کننده» و «خدمات فزاینده» به آژانس های مسافرتی ارائه می دهند. تحلیل داده های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار SPSS حاکی از آن است که میزان مشارکت زنان در پژوهش بیش از مردان بوده است. درصد بیشتری از پاسخ دهندگان، مدیران تور بوده اند و بیش از نیمی از آن ها، سابقه کاری کمتر از پنج سال داشته اند. از طرف دیگر، «وب سایت هتل»، «بازدید از هتل»، و «نظرهای مشتریان آژانس مسافرتی» رایج ترین منابع کسب اطلاعات درباره هتل های مطالعه شده بوده اند.
واکاوی شکل گیری سایبرپارک ها به عنوان فضاهای باز عمومی هوشمند شهری (مطالعه موردی: پروژه های پیشگام سایبرپارک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
855 - 877
حوزه های تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری محرک هوشمندسازی در حوزه های مختلف است که به ظهور الگوها و روابط نوینی میان مکان ها، انسان ها و افزارها منجر شده است. فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی با وجود چالش ها، فرصت های فراوانی را با ارائه خدمات گوناگون دیجیتالی در اختیار کاربران قرار می دهند. در این میان، سایبرپارک ها نوعی از فضاهای باز عمومی شهری هوشمند هستند که با هم آفرینی و برهم کنش های دیجیتالی، به منظور جمع آوری اطلاعات، انتقال دانش و به اشتراک گذاری تجارب شکل می گیرند. از آنجا که سایبرپارک فضای واقعی و مجازی را با هم ادغام می کند، می تواند تعادلی میان زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار کند؛ بنابراین با توجه به معضلات فعلی شهرها و رهیافت های نوین شهری، مطالعه نیازها، اولویت ها، الزامات و ملاحظات پیرامون پروژه های سایبرپارک ضروری است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی، مقایسه و تحلیل پروژه های پیشگام سایبرپارک به منظور استخراج مدل ها، اجزا و فرایندهای شکل گیری آن هاست تا بتوان به ُسوی توسعه و تکامل این فضا گام برداشت. با توجه به اینکه سایبرپارک مفهومی جدید و پیچیده و پروژه های آن نیز نوظهور است، در این پژوهش، با استفاده از ویژگی های تحلیل محتوایی و راهبرد پژوهشی مطالعات موردی، بررسی موشکافانه و نظام مند پژوهش ها، اسناد و مدارک مرتبط با این پروژه ها، اهداف و روش های اجرای سایبرپارک بیان شده است. در روند پژوهش، سه نمونه اصلی پروژه پیشگام سایبرپارک و زیرمجموعه ها و اجزای آن ها بررسی و تحلیل شده اند. همچنین نقش و جایگاه فضاهای باز عمومی، ذی اثران و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی به همراه روش های اجرا و اهداف شکل گیری سایبرپارک ها در نمونه های مطالعاتی بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد مهم ترین دستاورد سایبرپارک ها، تشویق مردم برای مشارکت، تعامل و هم افزایی در امور گوناگون جامعه، به منظور آفرینش محیط زیست شهری باکیفیت و درنتیجه ارتقای کیفیت زندگی در شهر است.
بررسی تأثیر سناریوهای ساختار فضایی شهر بر آلودگی هوا (نمونه مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهرها به شکلی عمیق با الگوی سفرهای درون شهری به منظور دسترسی به محل کار، سکونت، تفریح و امور روزمره در ارتباط است. این پیوند ناگسستنی به نوبه خود تحت تأثیر کیفیت و شیوه های مختلف سفر می تواند بر کیفیت محیطی شهرها و از آن جمله کیفیت هوا، تأثیر مستقیم برجای بگذارد. از این رو تأثیر ساختار فضایی شهر بر کیفیت هوای شهری تحت تأثیر الگوی های سفر قابل تحلیل و پیش بینی است. این تحقیقی است توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اطلاعات ثانوبه و طی آن ابتدا ساختار فضایی شهر تهران توسط ضریب آنتروپی شانون و ضریب موران بر اساس آمار بلوک های جمعیتی و جِرم فعالیت های جاذب سفر در سطح مناطق 22 گانه تهران تعیین گردید. در ادامه به بررسی وضعیت آلودگی هوای شهر در وضع موجود پرداخته شد. در مرحله بعدی با استفاده از مدل سازی سناریو، تأثیر ساختارهای فضایی مختلف شهری بر آلوگی هوای تهران مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار فضایی بی مرکز یا پراکنده تأثیری معنی دار بر افزایش میزان آلودگی هوای تهران دارد.
مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی با منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی: منطقه یک شهری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اولویت های مکانی برای استقرار ایستگاه های آتش نشانی می باشد. مهم ترین مشکل در خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی منطقه یک شهر بندرعباس، ناکافی بودن تعداد ایستگاه های موجود و محدود بودن شعاع عملکردی آن ها است. در این راستا، شاخص های مطرح به ترتیب اولویت، شامل نزدیکی به پارامترهای شبکه ارتباطی، تراکم جمعیت، مراکز تجاری، مراکز صنعتی، مراکز آموزشی، مراکز اداری، مراکز درمانی و فاصله از پوشش عملکردی هستند. اثر هر یک در ارتباط با مکان گزینی در قالب نقشه در محیط نرم افزاری ارائه گردیده است. در این تحقیق از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فازی (Fuzzy) برای برآورد اهمیت نسبی هر یک از پارامترها استفاده گردید. سپس مقایسه زوجی و مقادیر ناسازگاری قضاوت ها محاسبه گردید که سطح قابل قبولی برابر با 06/0 به دست آمد. بعد از تعیین وزن معیارها در محیط نرم افزار، لایه های اطلاعاتی فازی سازی شده و با تحلیل همپوشانی لایه های فازی وزن دار مکان گزینی نهایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ایستگاه های موجود در محدوده ی شهرداری منطقه یک با اولویت مکانی، جانمایی شده اند. مناطق اولویت دار جهت استقرار ایستگاه های آتش نشانی شامل قسمت هایی از شمال شرقی، شمال غربی، غرب و جنوب منطقه ی یک شهری می شود. قسمت های جنوبی و شمال غربی در حیطه ی شعاع عملکردی ایستگاه های موجود قرار دارد، اما مناطق غربی و شمال شرقی منطقه در خارج از عملکرد ایستگاه هاست. بنابراین نیاز به احداث دو ایستگاه جدید در این محدوده ها به منظور پوشش عملکردی کل منطقه ی یک شهری است. در نهایت با استفاده از داده های رقومی ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، تعدادی مکان با ابعاد مناسب در شمال شرقی و غرب منطقه یک شهری به عنوان مکان های پیشنهادی احداث ایستگاه جدید معرفی شده است.
پایش عناصر محیطی مؤثر بر سلامت و توسعه شهری با استفاده از مدل HDI مطالعه موردی کلانشهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
137-148
حوزه های تخصصی:
امروزه نیمی از جمعیت کره زمین در مراکز شهری زندگی می کنند و این روند رشد شتابان شهرنشینی چالش های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی را به دنبال داشته و منجر به افت زیست پذیری شده است. شهر زیست پذیر به عنوان اتصال بین گذشته و آینده مطرح است؛ شهر زیست پذیر، شهری است که علیه هرگونه هدر دادن منابع طبیعی و آنچه که باید به صورت دست نخورده برای آیندگان نگاه داری شود، مبارزه می کند. بنابراین شهر زیست پذیر شهر پایدار نیز هست. که می توان بیان نمود زیست پذیری به سیستم شهری سالم، امن، با دسترسی مناسب خدمات شهری اطلاق می شود؛ که کیفیت بالای زندگی و محیطی جذاب برای شهروندان به ارمغان می آورد و اصول اساسی را در خود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای – کاربردی به بررسی موضوع در کلانشهر اهواز پرداخته است. که در این راستا روشناسی تحقیق ترکیبی ار روش های توصیفی/ تحلیلی و میدانی می باشد. لازم به ذکر است جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از برنامه های آماری و مدل HDI با رویکرد آمار فضایی استفاده گردیده است. که بر اساس نتایج تحقیق میانگین توسعه کالبدی – اجتماعی در کلانشهر اهواز برابر 766/0 درصد بوده است از این میزان HDI مناطق دو، سه و چهار کمتر از میانگین و HDI دیگر مناطق بیشتر از میانگین می باشد. همچنین بر اساس رویکرد آمار فضایی زیست پذیری شهر ایلام الگوی شرقی – غربی را دارا می باشد.
تحلیل میزان خطر و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در زیرساخت آب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
125 - 146
حوزه های تخصصی:
دسترسی به آب سالم و پایدار، یکی از نیازهای بسیار ضروری برای تداوم زندگی شهروندان در همه جوامع، به خصوص کلان شهرها و شهرهای بزرگ است و هرگونه اختلال در عملکرد زیرساخت آب در شهرها، به سرعت امنیت شهروندان را با تهدید جدی مواجه می کند و می تواند به موضوع امنیتی در سطح ملی تبدیل شود. سامانه های تأمین و تصفیه آب و خطوط آب رسانی در سطح کشور، دارای پتانسیل های بالقوه ای درجهت عملی شدن تهدیدات دشمن با شیوه های حملات نظامی و اقدامات تروریستی و خراب کاری هستند. اقدامات تروریستی با شیوه ها و ابزارهای مختلفی می تواند صورت گیرد. یکی از خطرناک ترین انواع تروریسم، «بیوتروریسم» و استفاده از مواد سَمی و بیولوژیک به منظور ایجاد آلودگی در تأسیساتِ آب رسانی؛ مانند منابع آب، تصفیه خانه ها و شبکه توزیع است که می تواند بر سلامت، بهداشت و آرامش جامعه تأثیر مخرب بگذارد و آن را با بحران مواجه سازد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و مطالعه میدانی به دنبال بررسی تأثیر اقدامات بیوتروریستی در تهدید عناصر زیرساخت آب شهری است. یافته های پژوهش نشان می دهد، در عملیات بیوتروریستی امکان آلودگی عناصر مختلف زیرساخت آب شهری در بخش تأمین، تصفیه و انتقال با استفاده از باکتری ها و توکسین های کشنده و بیماری زا، مانند سیاه زخم، وبا، تیفوئید، بوتولینوم و... وجود دارد. همچنین میزان آسیب پذیری و احتمال تهدید حملات بیوتروریستی در هریک از عناصر زیرساخت منابع آب ارزیابی شد و براساس آن مشخص شد که بین میزان آسیب پذیری و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در بخش های مختلف زیرساخت آب شهری تفاوت وجود دارد؛ بدین ترتیب ازنظر معیار «میزان آسیب پذیری»، در بین بخش های مختلف زیرساخت آب، «شبکه توزیع» آب شهری در معرض تهدید بیشتری است و ازنظر «احتمال وقوع تهدید» نیز بخش «منابع تأمین» آب شهری در معرض تهدید بیشتری قرار دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی از ساختار کالبدی- فضایی روستاها و عوامل مؤثر بر تحول این ساختار، خصوصاً در پیرامون کلان شهرها ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری و روستایی است. ازاین رو در این تحقیق سعی شده است به شناخت و معرفی عوامل تأثیرگذار بر تحولات کالبدی-فضایی روستاهای مجموعه شهری مشهد پرداخته شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد می باشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. از مجموع 20083 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 377 خانوار به دست آمده این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تبیین شاخص های مؤثر در تحولات کالبدی – فضایی سکونتگاه های روستایی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) (دیدگاه 32 کارشناس) و مدل آنتروپی شانون (دیدگاه روستاییان نمونه) انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد که بعد هم جواری با کلان شهر مشهد با وزن 3556/0 و شاخص های اقتصادی با وزن 457/0 و سیاسی– مدیریتی با وزن 2464/0 بیشترین و در مقابل شاخص های محیطی کمترین تأثیر را در تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد داشته است. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون تأثیر شاخص های مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی روستایی در محدوده حریم شهری مشهد و روستاهای نزدیک تر بیشتر بوده و به تغییر کارکردی این روستاها نیز منجر شده است.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران می باشد. نوع تحقیق، تلفیقی از روش های عینی و ذهنی بوده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد، آمارنامه ها و گزارش های سازمان ها و دستگاه های مرتبط بوده اند. کیفیت محیط زندگی با 23 سنجه در قالب شاخص های آلودگی، اکولوژیک، زیرساخت ها و امکانات شهری در 5 درجه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به اهمیت ناهمسان شاخص ها و سنجه ها، از مدل AHP، برای تعیین وزن شاخص ها استفاده گردید. نوآوری تحقیق حاضر، تلفیق داده های اسنادی با داده های ذهنی، ابداع یک مدل ریاضی ضمن تعیین وزن برای سنجه ها و بیان نتیجه نهایی ارزیابی به صورت کمی و به عنوان نسبتی از وضعیت آرمانی، می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که 4 سنجه در طیف خیلی خوب، 4 سنجه در طیف خوب، 4 سنجه در طیف متوسط، 8 سنجه در طیف ضعیف و 3 سنجه در طیف بد قرار دارند. با لحاظ امتیازات 1 تا 5 برای 5 طیف مورد ارزیابی، میانگین وزنی سنجه ها در شرایط اعمال وزن برای سنجه ها، 31/3 و بدون آن 91/2 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که محدوده مطالعاتی از 1/66 درصد حد مطلوب کیفیت زندگی برخوردار می باشد؛ بنابراین وضعیت کیفیت محیط زندگی باقرشهر، در سطح متوسط، ارزیابی گردید. سرانه بالای فضای سبز شهری و میزان بهره مندی اماکن از شبکه های آب لوله کشی و گاز شهری از نقاط قوت و آلودگی هوای ناشی از صنعتی بودن منطقه و مجاورت با تهران و وجود بیابان در اطراف، عدم وجود شبکه لوله کشی فاضلاب و سرانه های پایین فرهنگی، ورزشی، بهداشتی درمانی و آموزشی از جمله کاستی های مهمی بودند که در این بررسی مشاهده گردید.
نقش عوامل کالبدی– فضایی در امنیت فضای شهری (مطالعه موردی: مناطق 6، 10و 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به توسعه شتابان شهرگرایی، یکی از دغدغه های مدیران و برنامه ریزان شهری افزایش آسایش و رفاه شهروندان است. در این ارتباط، ارتقا حس امنیت شهروندان یکی از اولویت های برنامه ریزی شهری محسوب می شود. برای تحقق پذیری و افزایش امنیت شهری، گاهی اقداماتی فیزیکی همچون حفاظت، حراست، کنترل در فضاهای شهری طرح ریزی می شود، درحالیکه افزایش احساس امنیت شهروندان به لحاظ بکارگیری ابزارهای برنامه ریزی کالبدی-فضایی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری معیارهای کالبدی-فضایی در ایجاد احساس امنیت ساکنان است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد کاربردی، تلاش بر بررسی ایفای نقش عوامل کالبدی-فضایی در افزایش میزان احساس امنیت شهروندان دارد. نمونه های موردی با توجه به شناخت ویژگی های کالبدی-فضایی در سه منطقه کلان شهر تهران با دارا بودن بافت اداری، بافت فرسوده و بافت تاریخی انتخاب شده است. در ادامه با بهره گیری از ده عامل مؤثرکالبدی-فضایی بدست آمده از نظریات اندیشمندان و پژوهشگران در زمینه امنیت شهری، بوسیله پرسشنامه با روایی و پایایی گویه های آماری، میزان امنیت شهروندان در مناطق 6 ، 10 و12 پایش و تحلیل شده است. در فرآیند انجام پژوهش از روش های تفسیری، پیمایشی، میدانی و در پایان به منظور مطالعات تطبیقی میان سه منطقه شاهد در کلان شهر تهران از روش ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که از دیدگاه شهروندان در منطقه 10 امنیت بیشتر و نقش آفرینی عامل نظم محیطی به عنوان مهم ترین معیار قابل توجه بوده و منطقه 12 به دلایل متعدد از جمله فضاهای رهاشده میزان کمتری امنیت احساس می شود.
بررسی تاب آوری کالبدی-اجتماعی بافت فرسوده تاریخی با تأکید بر فرم شهری پایدار با روش میانگین فاصله از حد بهینه (نمونه موردی: محلات بافت تاریخی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات بافت های شهری فرسودگی است. تاب آوری سعی در پیش بینی آسیب ها و پایدارسازی سیستمی دارد و زمانی که موضوع بافت تاریخی باشد، مسئله اهمیتی دوچندان دارد. فرم شهری به عنوان یک ساختواره جامع، شکل یافته از تمامی عناصر قابل رؤیت شهر و تبلور فضایی و شکلی فعالیت های شهری است. هدف پژوهش با روش تحقیق تحلیلی-توصیفی تبیین ساختار و مدل بهینه از نگرش تاب آوری در فرم شهری در محلات فرسوده تاریخی است؛ لذا می توان این میزان عددی را در سطح مقایسه ای با نمونه های جهانی، تحلیل کرده و تاب آوری فرم شهری را با تأکید بر دو بعد اجتماعی و کالبدی موردسنجش قرار داده و بعد از تحلیل یافته ها، راهبردهای لازم را جهت تبیین و مستندسازی در پروژه های شهری ارائه کرد. نتایج نشانگر این است که تاب آوری فرم شهری محلات، دارای فاصله نامناسب از حد بهینه مطلوب بوده و تاب آور نیستند؛ اما محله دولت با میزان ARI، 65/0می تواند نمونه مناسب تری در تبیین رویکرد بازآفرینی باشد.
رابطه فرهنگ سازمانی در شهرداری و توانمندسازی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت توانمندی ساکنین حاشیه نشین مشهد و اثر فرهنگ سازمانی بر این روند بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه مورد بررسی 240 نفر از سکونتگاه های غیررسمی و 120 نفر از پرسنل شهرداری بودند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و توانمندی روانشناختی استفاده شد. داده های گردآمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به خصوص رگرسیون و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سطح توانمندی در بین ساکنین حدود 41/2 می باشد. در بخش عوامل موثر بر ارتقای سطح توانمندی آزمون اول نشان داد که سطح معنی داری 000/0 بوده و تی محاسبه شده 296/2 می باشد، بنابراین، فرهنگ سازمانی نیروهای شهرداری در این امر نقش تعیین کننده ای دارد. همین آزمون ها نشان داد که 55 درصد از توانمندسازی ناشی از درگیرشدن در کار می باشد. سوال بعدی آن بود که آیا نیروهای شهرداری امکان درگیرشدن در کار را برای ساکنین فراهم می آورند؟ نتایج نشان داد که در سطح معنی داری 011/0 و در صورت فراهم آمدن شرایط، توانمندی ساکنین بیشتر می شود. همچنین ضریب تشخیص 047/0 محاسبه شد که نشان می داد توانمندی ایجاد شده مربوط به سازگاری است. اطلاعات موجود تحلیل شده و مشخص شد در سطح معنی داری 039/0، انطباق پذیری بر توانمندسازی ساکنین اثرگذاراست. در آخر، نقش و جایگاه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی و نقش آن بر توانمندسازی بررسی شد. مطابق بررسی صورت گرفته، سطح معنی داری آزمون 000/0 محاسبه شد و نشان داد که این تاثیر مطرح می باشد. از آنجا که میزان ضریب تشخیص نیز 130/0 به دست آمد، مشخص گردید که توانمندسازی حاصل، نتیجه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی است. به طورکلی، هرچه اعتقاد پرسنل شهرداری به درگیر شدن، سازگاری، انطباق پذیری و کیفیت رسالت بیشتر باشد، توان و قابلیت آنها برای توانمندسازی ساکنین بیشتر خواهد بود. در این روند، متغیر انطباق پذیری بالاترین تاثیر و رسالت، کمترین نقش را بر عهده داشته است. در نتیجه، چنانچه مسئولین بپذیرند که ساکنین توان و تمایل تغییر امور را دارند، می توان امیدوار بود که سطح توانمندی ساکنین به حد قابل قبولی افزایش پیدا نماید.
تبیین راهبردهای افزایش تاب آوری کالبدی در برابر سیلاب مطالعه موردی: رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 105
حوزه های تخصصی:
سوانح طبیعی که جزئی از فرآیند زندگی بشر به شمار می رود و هرروزه بر تعداد و تنوع آن ها افزوده می شود، به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار مطرح می شود. ازآنجاکه طی سال های اخیر، خسارات قابل توجهی در اثر وقوع سیلاب به بافت کالبدی شهر تنکابن واردشده است و اثرات آن بیشتر بر بافت شهری پیرامون رودخانه اصلی این شهر (رودخانه چشمه کیله) می باشد، بر این اساس هدف از تدوین این مقاله، تبیین راهبردهای افزایش تاب آوری کالبدی در برابر سیلاب رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن می باشد. پژوهش حاضر از روش توصیفی –تحلیلی بهره برده است. لذا پیش از شروع گام های مدل سوات، با استفاده از مطالعه پژوهش های پیشین در بخش مبانی نظری، متغیرها و شاخص ها استخراج گردیده و بر اساس آن مدل مفهومی اولیه تدوین گردید. در ادامه با استفاده از روش تحلیل روایی محتوایی (CVR)، متغیرها و شاخص های ضروری شناسایی شده و مبنای مدل سوات قرار می گیرند. روش این تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی است که از نرم افزارهای GIS، AHP و SWOT بهره گرفته است. و همچنین به منظور پهنه بندی خطر سیل در بافت از نرم افزار شبیه سازی جریان رودخانه (HEC_GEORAS) استفاده گردید که بر این اساس سه پهنه خطر سیل تعیین گردید (حریم رودخانه، پهنه پرخطر، خطر متوسط) سپس به اولویت بندی شاخص ها و متغیرهای کاربردی در پژوهش، پس از استخراج آن ها از منابع مختلف و تعیین روایی موارد برگزیده پرداخته شد و در انتها راهبردهای کاربردی برای کاهش خطر سیل در بافت پیرامون رودخانه چشمه کیله ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود رابطه منسجم بین ساختار کالبدی در بافت پیرامون رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن و افزایش تاب آوری کالبدی شهر تنکابن در برابر سیلاب است. بنابراین با کاربست اصول و راهبردهای تدوین شده در این مقاله، می توان از طریق برنامه ریزی، طراحی و اجرای ساختار مناسب بافت پیرامونی رودخانه چشمه کیله، به بهبود عملکرد شهر به هنگام سیل دست یافت.