فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
119 - 132
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت به عنوان یکی از نیازهای انسان، عامل اصلی پایداری فضاهای شهری است. از آن رو که سبب تداوم استفاده از فضای عمومی بوده و زمینه ارتکاب به برخی رفتارهای نابهنجار را از بین می برد. یک عامل کالبدی تأثیرگذار بر جنبه های متنوع امنیت انسان در فضای عمومی کیفیت نفوذپذیری معابر شهری است. این مقاله با طرح فرضیه تأثیر الگوی پیکربندی محلات بر بعد روانی امنیت به مطالعه این موضوع می پردازد. پیکربندی با تقویت امکان حرکت راحت و جریان رفت و آمد پیاده در شبکه محلی و افزایش امکان نظارت افراد بر محیط زندگی، در ارتقاء احساس امنیت در فضای محله تأثیرگذار است. جهت آزمون فرضیه ابتدا از روش مشاهدات میدانی و برداشتهای کارشناسی در محدوده مورد مطالعه استفاده شده و کروکی ها و پلان های مورد نیاز تهیه گردید، سپس روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر در محلات مهرویلا و جهانشهر در شهر کرج با استفاده نرم افزار Depth Map، تعیین شد. همچنین معابر امن و نا امن هر دو محله توسط ساکنین مشخص گردید. برای بررسی درجه ایمنی معابر از تکنیک تحلیل خوشه ای و از نرم افزار SPSS در زمینه معناداری روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر استفاده شد. نتایج نشان دهنده این امر بود که معابر منزوی که کم تر مورد استفاده عابر پیاده قرار می گیرند، در مقایسه با معابر همپیوند با متوسط ارزش عمق پایین، نا امن ترند. جریان حرکت و نظارت بهتر افراد (به ویژه پیاده) در سطح معابر با متوسط ارزش عمق پایین و به اصطلاح همپیوندتر، عامل اصلی افزایش درجه ایمنی آن ها برای افراد است؛ بنابراین محلاتی که از ساختار فضایی عمیق تری در مقیاس محلی برخوردارند، عموماً برای ساکنین خود نا امن ترند. با تقویت همپیوندی میان معابر در ساختار محلی پیکربندی نواحی مسکونی، جریان حرکت و نظارت افراد بر محیط بیشتر شده و احساس امنیت در فضای عمومی محله افزایش می یابد.
اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در ساختار و شاخص های کالبدی-فضایی گونه های مسکن شهری گرگان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
102-117
حوزه های تخصصی:
ارتباط متقابل مسکن با اقتصاد به گونه ای است که هر یک از این بخش ها بر طرف مقابل اثرگذار بوده و باعث تغییراتی در ساختار و عملکرد هر یک از این متغیرها می گردد. نوسانات بخش اقتصاد و صنعت، شرایط اجتماعی- اقتصادی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب بروز شکل های مختلفی از سکونت و ساخت و ساز می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسکن شهر گرگان، به تحلیل و ارزیابی نقش متغیرهای اقتصادی در ساختار کالبدی مسکن شهری و شکل گیری گونه های مسکن می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام، ترکیبی از تحقیقات توصیفی، اسنادی و همبستگی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه میدانی، از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شده است. جامعه آماری نیز کلیه واحدهای مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 375 واحد مسکونی است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که برابر با 82/0 بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون های آماری رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ساختمان های مسکونی شهر گرگان به لحاظ گونه شناسی از نظر شاخص های اشتغال، قیمت زمین، نوع مصالح بکاررفته در بنا، عمر ساختمان و شاخص نمای ساختمان از تنوع و تفاوت برخوردار می باشند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که، شرایط اقتصادی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار در تنوع و شکل گیری گونه های مسکن در سطح شهر گرگان می باشد و ارتباط مؤثر و معناداری میان شرایط اقتصادی ساکنین سکونتگاه ها با شاخص های مورد بررسی در ارتباط با مسکن وجود دارد.
کاربرد انتقال حقوق توسعه (TDR) بهعنوان سازوکار تحققپذیری طرحهای توسعه شهری (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
41 - 54
حوزه های تخصصی:
طرح های توسعه شهری در ایران، دارای کارایی و کارکرد مناسب و مورد انتظار مدیران شهری، کارشناسان و مردم نیستند. از جمله دلایل اصلی عدم موفقیت این طرح ها را می توان مقابله آن ها با حقوق مالکیت دانست؛ در جامعه ای که این حق به صورت قانونی رسمیت دارد. طراحی نظام انتقال حقوق توسعه، بسترسازی و سازماندهی آن در چارچوب طرح شهری، از طریق برقراری پیوند درونی وسایل و اهداف توسعه، به عنوان مبادی و مقاصد انتقال حقوق توسعه، راهی نو برای تحقق طرح های شهری در ایران است. در صورت تدوین برنامه انتقال حقوق توسعه در قالب طرح توسعه شهری( شامل طرح جامع و تفصیلی) از سویی با ایجاد پیوند میان حقوق مالکیت و طرح، و از سویی دیگر با ایجاد تعامل میان توسعه و حفاظت، به نظر می رسد به تحقق اهداف طرح شهری بیش از پیش می توان امیدوار بود.در برنامه انتقال حقوق توسعه پیشنهادی کاشان، حقوق توسعه از مناطق ارسال به عنوان مناطق دارای اهداف حفاظت و مبادی توسعه، به مناطق دریافت به عنوان مقاصد توسعه، انتقال می یابند. مناطق ارسال در شهر کاشان به دو دسته عمده تقسیم می شوند: دسته نخست، اراضی واجد ارزش های خاص هستند که این اراضی دارای اهداف حفاظتی بوده و لازم است تا حد امکان از توسعه این اراضی جلوگیری شود. دسته دوم، اراضی پیشنهادی طرح شهری برای خدمات عمومی هستند. مناطق دریافت در شهر کاشان شامل اراضی هستند که برای توسعه آن هاتقاضای مناسبی در بازار وجود دارد و با توجه به پتانسیل بالای توسعه و موجود بودن زیرساخت های کافی، از سوی برنامه ریزان شهری برای توسعه آتی کاشان پیشنهاد شده اند.
بررسی نقش حق به شهر بر احساس تعلق در میان گروه های جنسیتی (مطالعه موردی: فضاهای عمومی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که احساس تعلق به شهر در میان شهروندان با توجه به تفاوت جنسیتی آنان بررسی و به مفهوم حق به شهر به عنوان رویکردی جدید در شکل گیری این احساس پرداخته شود. جنسیت مانند محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی-اقتصادی و قومیت، بر ادراک و تعلق به محیط تأثیر می گذارد. آنچه اهمیت دارد شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد احساس تعلق با توجه به شاخص های برگرفته از حق به شهر است؛ بنابراین در این نوشتار با بهره گرفتن از چارچوب نظری ارائه شده از سوی هانری لوفور و عملیاتی کردن ایده حق به شهر او، رابطه مؤلفه حق به شهر و حس تعلق در فضاهای عمومی شهری و تفاوت حس تعلق گروه های جنسیتی بررسی می شود. پژوهش حاضر پیمایشی و ابزار سنجش در آن پرسشنامه پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت است. به منظور سنجش روایی پرسش ها از اعتبار عاملی استفاده شده است. در تحلیل عاملی اکتشافی متغیر حق به شهر و احساس تعلق، مقدار KMO به ترتیب 85/0 و 83/0 است که این امر کفایت نمونه گیری را برای متغیرهای پژوهش نشان می دهد و از آنجا که ضریب معناداری آزمون بارتلت صفر بود، تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مناسب تشخیص داده شد. همچنین پس از تأیید مدل فرضی، برای صحت مدل های اندازه گیری از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. براساس نتایج، تمام بارهای عاملی بیشتر از 5/0 بوده که بیانگر روایی همگراست. در بحث پایایی ابزار سنجش، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقیاس مورد اشاره برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد که در حد مطلوبی قرار دارد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر است که با استفاده از ترکیب دو روش نمونه گیری خوشه ای و شیوه طبقه بندی متناسب انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS 24 صورت گرفت. نتایج بخش تبیین و مدل سازی به منظور تحلیل تأثیر مؤلفه های حق به شهر بر احساس تعلق در میان ساکنان ارومیه، نشان دهنده الگوی رابطه معنا دار و مستقیم شاخص های متغیرهای مستقل حق به شهر با متغیر وابسته تعلق شهری است. همچنین اختلاف معنا داری در احساس تعلق زنان و مردان وجود دارد؛ زیرا معنا داری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگ تر است.
گفتگو با مهندس گلرخی: ساماندهی سفرهای درون شهری گامی بسوی مدیریت پایدار عرضه و تقاضا توسط شرکت پیک بادپا
حوزه های تخصصی:
طی مصاحبه ای که در تاریخ 24/10/85 با آقای مهندس گلرخی رئیس شرکت حمل و نقل کالای تهران ( پیک بادپا ) انجام پذیرفت ، عملکرد و اهداف و برنامه های این شرکت به شرح ذیل عنوان گردید : شرکت حمل و نقل کالای تهران « پیک بادپا » وابسته به شهردای تهران در سال 1374 و با هدف اصلی کاهش سفرهای درون شهری و نیز اهداف جانبی اشاره شده در ذیل تاسیس گردید : - کاهش مصرف سوخت ، - کاهش زمان اتلافی شهروندان ، - کاهش آلودگی هوا و در نتیجه کاهش هزینه های منتج از آن ...
راهبردهای پایداری کالبدی - اجتماعی در محلات تاریخی مطالعه موردی: محله عودلاجان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
3 - 14
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی و با ارزش محله عودلاجان به دلیل فرسودگی مفرط در کالبد و ساختار و کمبود تأسیسات و تجهیزات زیرساختی و امکانات رفاهی در پاسخ گویی به نیازهای امروزی شهروندان ضعیف عمل می کند. به همین دلیل جمعیت بومی ساکن در این بافت کم کم به محلات دیگر شهر که دارای رفاه بیشتری می باشند، مهاجرت می کنند و مهاجران جدید که اغلب از اقشار کم درآمد اجتماع هستند، جایگزین آنها می شوند. در نتیجه در پی چنین رخدادی، بی ثباتی اجتماعی و فرهنگی در بافت حاکم می شود و با گذشت زمان افزایش می یابد. در بافت محله عودلاجان تجانس و همگونی فرهنگی وجود ندارد و نظام همسایگی و همبستگی اجتماعی به دلیل افت هویت و اصالت، بسیار ضعیف شده است. با مهاجرت ساکنان اصیل و قدیمی از این بافت تاریخی رفته رفته ارزش ها، خاطرات جمعی، هویت و حس تعلق خاطر افراد در این بافت ها رو به افول می گذارد و با فرسودگی فضاها و ایجاد مخروبه ها، مکان هایی مناسب برای آسیب های اجتماعی فراهم می شود. با بررسی مکرر محله عودلاجان و وجود مشکلاتی از قبیل فرسودگی زیاد بافت، خروج ساکنان اصیل، تغییر کاربری واحدهای مسکونی به کاربری های ناسازگار، کمبود امکانات رفاهی و خدمات زیرساختی شهری، ضعف در شبکه ارتباطی و معابر و وجود آسیب های اجتماعی فراوان، بهسازی و نوسازی محله برای افزایش پایداری در آن امری ضروری و مهم می باشد. در این تحقیق اطلاعات لازم از طریق مشاهده، تصویربرداری، تهیه نقشه های مورد نیاز و پرسشگری از ساکنان محله جمع آوری شد و برای تحلیل آن بر اساس اطلاعات کمی و کیفی و با استفاده از تکنیک «SWOT» در چارچوب عوامل درون محله ای(نقاط ضعف و قوت) و برون محله ای(تهدیدها و فرصت ها) عنوان شد تا راهبردهای پایداری کالبدی _ اجتماعی در محلات تاریخی و محله مورد بررسی استخراج شوند. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که تأثیر عوامل بیرونی در عدم پایداری محله عودلاجان بیشتر از عوامل درونی محله می باشد.
بررسی عوامل مؤثر در معرفی بازار تبریز به عنوان برند گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
برندها به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های ناملموس به حساب می آیند. برندسازی ایده ی خلق ویژگی منحصر به فرد برای متمایزسازی، یکی از اجزای ضروری در برنامه های گردشگری و از ابزارهای مهم توسعه ی جوامع است. همان گونه که یک محصول و یا خدمت برند می شود و فرآیند برندسازی را طی می کند تا در ذهن و قلب مشتری قرار بگیرد و سهمی از ذهن و فکر مشتری را به خود اختصاص دهد، مکان های گردشگری هم از این قاعده مستثنی نیستند. با توجه به این که برای موفقیت در زمینه ی ساخت برند، شناسایی عوامل آن یکی از گام های نخستین است، در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از مدل معادلات ساختاری، به بررسی عوامل مؤثر در معرفی بازار تاریخی تبریز به عنوان برند گردشگری پرداخته شود. برای این منظور از نرم افزارهای LESREL و SPSS 22 کمک گرفته شده است. این تحقیق بر مبنای نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است. در این تحقیق جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. جامعه ی آماری این تحقیق، ساکنان محلی بالای 15 سال شهر تبریز است که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه ی کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، اهمیت نسبی، هویت برند با ضریب بتای (318/0)، تسهیلات با ضریب بتای (311/0)، تصویر مقصد با ضریب بتای (247/0) و تمایز با ضریب بتای (147/0) می باشد و این متغیرها به ترتیب بیش ترین تا کمترین تأثیر را در ساخت برند بازار تبریز داشته اند.
ارزیابی کیفی مکان گزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و سطح بندی مکانگزینی فضاهای ورزشی شهرکرد بر اساس معیارهای مکان یابی است. روش پژوهش «توصیفی- تحلیلی» بوده که با استفاده از مطالعات میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام فضاهای ورزشی شهرکرد است. در این پژوهش، داده های حاصل از پیمایش میدانی با مدل AHP وزن دهی شده و با استفاده از مدل تاپسیس درجه مطلوبیت و رتبه هریک از فضاهای ورزشی در چهار معیار همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش مشخص شده است. در مرحله آخر جهت رتبه بندی نهایی فضاهای ورزشی شهرکرد، از مدل تصمیم گیری ویکور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به وزن های سلسله مراتبی (AHP) و رتبه بندی انجام شده در مدل تاپسیس، بین مکانگزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد و معیارهای مکانیابی (همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش) تفاوت وجود دارد. یافته های حاصل از روش ویکور نشان می دهد که سالن یادگار امام و مجموعه ورزشی انقلاب در وضعیت مطلوب، مجموعه ورزشی تختی نیمه مطلوب و فضاهای ورزشی حجاب، باستانی و رسالت در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
تحلیل فضایی و جانمایی خدمات گردشگری شهری با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی: اقامتگاه های گردشگری شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
763 - 784
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری با ویژگی های خاص خود صنعتی پویا با آینده ای روشن تلقی می شود. سرمایه گذاری در این صنعت در همه کشورهایی که از جاذبه های گردشگری برخوردارند، رو به افزایش است. امروزه جذب گردشگران به رقابتی فزاینده در میان نهادهای درگیر در صنعت گردشگری تبدیل شده است. شهر اصفهان، یکی از شهرهای کشور در عرصه گردشگری است که نقش منحصربه فردی در سیستم اقتصاد گردشگری ایران دارد. براساس اعلام سازمان میراث فرهنگی، سالانه 3 میلیون گردشگر داخلی و 300 هزار گردشگر خارجی از این شهر بازدید می کنند. پژوهش تحلیلی کاربردی حاضر به بررسی تحلیل فضایی و مکان یابی مراکز اقامتی شهر اصفهان پرداخته است. اطلاعات موردنیاز به کمک مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوط به دست آمده است. تجزیه و تحلیل لایه های اطلاعاتی در نرم افزار ArcGIS و IDRISI Taiga و با استفاده از منطق فازی انجام شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش میانگین نزدیک ترین همسایه (Moran's) تحلیل وضعیت اقامتگاه های گردشگری شهر اصفهان صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد الگوی پراکنش فضایی اقامتگاه های گردشگری به صورت خوشه ای است. پس از استانداردسازی هرکدام از معیارها، از نرم افزار IDRISI استفاده شد؛ یعنی با استفاده از منوی MCE و انتخاب گزینه WLC، نقشه های محدودیت و نقشه های معیار با یکدیگر تلفیق شدند. نتیجه حاصل از این تلفیق، نقشه نهایی است که در آن پهنه های مناسب برای احداث اقامتگاه های گردشگری جدید در شهر اصفهان شناسایی شد. مکان های بهینه برای احداث اقامتگاه های گردشگری جدید در اطراف حاشیه رودخانه زاینده رود و در مجاورت مراکز تفریحی ازجمله باغ گل ها، باغ تجربه، باغ جوان، مجموعه تفریحی ناژوان و صفه، باغ پرندگان، باغ نور، باغ بانوان ناژوان، کوه آتشگاه و منارجنبان و همچنین در قسمت هایی از منطقه 3 اصفهان و در مجاورت جاذبه های گردشگری از جمله مسجد جامع و بازار، منار سابان و... در کنار سایر معیارهای مورد نیاز مکان یابی شده اند.
بررسی ارتباط بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز و کیفیت زندگی شهروندان در حوزه پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
107 - 122
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی برکیفیت زندگی افراد تأثیرگذار است که از جمله آنها میزان صنعتی شدن محدوده زندگی می باشد. تداوم تعهد فرد به نظام اجتماعی ریشه در رضایت از کیفیت زندگی خود، وضعیت جامعه و به طور کلی شرایط زندگی فرد دارد. هر فرد از طریق تحلیل شرایط پیرامون خود، می تواند اوضاع فردی خویش را دریافته و به ارزیابی آن بپردازد. عواطف مثبت در مورد شرایط خود اگرچه عنصری ذهنی است، ریشه در شرایط عینی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با کیفیت زندگی شهروندان در حوزه پارس جنوبی ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهرستان های عسلویه و کنگان می باشد که تعداد 376 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران بدست آمده مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و معادلات ساختاریSmart PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با میزان کل کیفیت زندگی (34/0 -P= ) و شاخص های آن یعنی کیفیت زندگی اجتماعی (37/0 -P= )، کیفیت زندگی روانی (36/0 -P= )، کیفیت زندگی جسمانی (30/0 -P= ) و کیفیت زندگی خانوادگی (39/0 -P= ) ارتباط منفی و معکوس وجود دارد. اما بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با کیفیت زندگی اقتصادی ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان می دهد که پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز بر کیفیت زندگی تأثیر متوسط داشته (513/0-) و متغیر پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز در مجموع (263/0) از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می کند.
الگوی فضایی فقر و طلاق در شهر قائمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فقر شهری پیامدهای نامطلوب زیادی دارد که یکی از آن ها طلاق است. هدف این مقاله، بررسی پراکندگی جغرافیایی شاخص های فقر و طلاق در سطح بلوک های آماری شهر قائمشهر و ارتباط آن دو با یکدیگر است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای بی مقیاس سازی شاخص های فقر شهری و شاخص طلاق از روش فازی استفاده شده است. سپس شاخص های فقر و طلاق در محیط نرم افزار ArcGIS با روش لکه های داغ و خودهمبستگی موران تحلیل فضایی می شوند و جهت بررسی رابطه فقر و طلاق از آزمون رگرسیون چند متغیره و پیرسون در محیط نرم افزار SPSS استفاده می شود. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که 9/54 درصد مساحت و 54 درصد جمعیت شهر قائمشهر فقیر و خیلی فقیر می باشد. همچنین 14/1 درصد از کل جمعیت، 64/0 درصد از جمعیت مردان و 63/1 درصد از جمعیت زنان نیز در وضعیت بی همسر بر اثر طلاق قرار دارند. جمعیت زنان طلاق گرفته 5/2 برابر مردان طلاق گرفته می باشد که بیشتر در مرکز و شمال شرق شهر تمرکز دارند. بر اساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، شاخص های تراکم نفر در اتاق، تراکم اتاق در واحد مسکونی، بار تکفل، بار معیشت و میزان فعالیت عمومی نقش موثر و معناداری در میزان طلاق شهر قائمشهر دارند. نتایج: بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور کاهش پدیده طلاق در شهر قائمشهر، برنامه ریزی دقیق برای کاهش عوامل دخیل در فقر که از عوامل اصلی طلاق به شمار می روند، امری ضروری به نظر می رسد.
بررسی شاخص های حکم روایی خوب شهری در شهرهای منطقه ای شمال کشور (مورد پژوهی: شهر گرگان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۴۴-۴۶
حوزه های تخصصی:
جهان در طی دهه گذشته با مشکلات عظیم شهری روبرو بوده که مراکز علمی و سازمان های شهری جهت حل مسائل تئوری های مختلفی اعم از رشد هوشمند شهری، نوشهرگرایی، توسعه پایدار و در زمان حاضر رویکرد حکمروایی خوب شهری را به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت صحیح مطرح نموده اند. حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. هدف پژوهش حاضر اولویت بندی شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر گرگان می باشد. روش پژوهش در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی می باشد. بدینوسیله 9 شاخص حکمروایی خوب شهری به این شرح انتخاب گردید. مشارکت، اجتماع محوری، پاسخگویی، شفافیت، مسئولیت پذیری، کارایی و اثر بخشی، امنیت، تساوی و حاکمیت قانون که از مهم ترین و اساسی ترین شاخص های مود نظر سازمان ملل به منظور ارزیابی و اولویت بندی مولفه های حکمروایی شهری است. نتایج به دست آمده از تکنیک تصمیم-گیری چند معیاره (AHP) نشان می دهد که شاخص مشارکت در اولویت اول، شاخص اجتماع محوری در مرتبه دوم و شاخص پاسخگویی با میزان 0.139 در مرتبه سوم از معیارهای حکمروایی خوب شهری قرار گرفته است. شاخص شفافیت با امتیاز 0.114 در مرتبه چهارم، مسئولیت پذیری با ضریب اهمیت 0.072 در مرتبه پنجم، کارایی و اثر بخشی در مرتبه ششم. شاخص امنیت در مرتبه هفتم، شاخص تساوی با ضریب اهمیت 0.026 در مرتبه هشتم و در نهایت حاکمیت قانون با ضریب اهمیت 0.017 در مرتبه نهم از مولفه های حکمروایی خوب شهری قرار گرفته است.
کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب دربرنامه ریزی استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب در مدیریت استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان انجام پذیرفته است.نوع مطالعه از نوع مطالعه موردی- کیفی و روش تحقیق میدانی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کشاورزان توابع بخش مرکزی شهرستان پارسیان(نواحی نیمه شهری مهرگان و بوچیر) و کارمندان فعال در زمینه مدیریت منابع آب در شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان های حفاظت از محیط زیست و سازمان های مردم نهاد تشکیل داد.پس از تعیین فرضیه های تحقیق با توجه به متغیرهای پژوهش پرسشنامه ای برای جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها توسط پژوهشگر طراحی شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار واریانس و درصد و در بخش استنباطی و تحلیل فرضیه ها از آزمون T تک نمونه، تحلیل واریانس تک عاملی، آزمون توکی،آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد .رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی کشاورزان و تمایل به مدیریت حکمرانیمنابع آبی وجود دارد.رابطه معنی داری بین عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی–ترویجی و مشارکت جوامع محلی در مدیریت حکمرانیمنابع آب وجود دارد. از نظر کشاورزان، حمایت های دولتی تاثیر معنی داری بر بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آب دارد .بین سطح دانش و اطلاعات کشاورزان از برنامه های مدیریت حکمرانیمنابع آب با بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آبی رابطه معنی داری وجود دارد .
فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
83 - 104
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیتی که بحث عدالت، به طور بازفزاینده ای در سطح جامعه، عرصه سیاسی و حوزه شهرسازی دارد، بازشناسایی این موضوع دارای اهمیت بسیاری است. زندگی در شهرها براثر تفاوت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افراد، به پدیدآمدن تفاوت های فضایی منجر شده است که این تفاوت های فضایی در طبقه بندی و جدایی گزینی افراد در شهرها نقش کلیدی و مهمی دارند. مقاله پیشِ رو مبتنی بر راهبرد فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش را 49 مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در بازه زمانی 1386-1397 تشکیل می دهد. روش گردآوری داده ها برطبق پروتکل PRISMA[1] که استانداردی برای مطالعات فراتحلیل است، صورت گرفت. با بررسی های به دست آمده از نتایج مقالات مشخص شد که در اکثر مناطق بررسی شده، توزیع خدمات عمومی شهری به صورت عادلانه صورت نگرفته است. همچنین با وجود اهمیت بسیار زیاد بحث عدالت فضایی و تأثیرگذاری بسیار زیاد آن از یک سو و مبتلابودن تقریباً همه کلان شهرهای ایران به مسائل ناشی از عدم تعادل های فضایی از سوی دیگر، متأسفانه این مسئله در میان جامعه علمی اعم از مراکز دانشگاهی و پژوهشی فعال در مطالعات شهری، در اولویت مطالعات و تحقیقات قرار ندارد. نتایج پژوهش، بیانگر پایین بودن مطالعات از حیث کمّی، عمقِ کم مطالعات در مقیاس شهری ایران و تعمیم پذیری نتایج مطالعات است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت موضوع عدالت، جامعه علمی توجه ویژه ای به چالش های نظری و ریشه یابی بی عدالتی در این زمینه داشته باشند تا امکان ارائه راه حل های نظری در این زمینه فراهم شود.
مدل سازی ریسک سقوط درختان چنار خطرآفرین در فضای سبز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت درختان خطرآفرین به بررسی احتمال خطر درختان در محیط های طبیعی و انسان ساخت می پردازد. از آنجاییکه درختان خطرآفرین در فضای سبز شهری از اهمیت بالایی برخوردارند، شناسایی و کمی سازی شدت ریسک این درختان اجتناب ناپذیر است و فقط در این صورت امکان مدیریت ریسک و انجام اقدامات پیشگیرانه و به موقع فراهم می گردد. در این مطالعه در مجموع 200 درخت چنار خطرآفرین با ساختار ناپایدار در شهر کرج شناسایی و اطلاعات مربوط به ویژگی های عمومی و عیوب آنها ثبت گردید و شدت ریسک آنها با توجه به سال آسیب پذیری ارزیابی شد. در این تحقیق به کمک الگوریتم آموزشی پس انتشار خطا در محیط شبکه های عصبی مصن وعی، شدت ریسک سقوط درختان چنار خطرآفرین (دو کلاسه شدت خطرآفرینی بر اساس سقوط اجزا در سال اول و دوم) بر اساس مقادیر کمی مشخصه های عمومی و عیوب درختان شبیه سازی شد. بر اساس نتایج آنالیز حساسیت قطر تاج، طول تاج درخت، انحراف تنه درخت و قطر یقه درخت به ترتیب بیشترین تاثیر را در طبقه بندی شدت ریسک درختان خطرآفرین داشته اند. صحت مدل با مقایسه خروجی آن و شاخص های محاسبه شده شامل ضریب تعیین (87/0 کلاس یک و 9/0 کلاس دو)، میانگین خطای مطلق (17/0 کلاس یک و 18/0 کلاس دو) و میانگین مربعات خطا (084/0 کلاس یک و 085/0 کلاس دو) سنجیده شد. مدل شبکه عصبی مصنوعی با دقت بالا در کلاسه بندی شدت ریسک چنارهای خطرآفرین در اکوسیستم های شهری، مدل SFHR را به عنوان یک مدل پیش بینی در ارزیابی احتمال سقوط درختان چنار معرفی نمود.
تحلیل فضایی بازتاب های گردشگری تجاری در شهرهای شمال غرب کشور،( مطالعه موردی شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
143 - 160
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل در حوزه گردشگری شهری و تحلیل فضایی اثرات، بازتابها و الگوهای فضایی آن در فضاهای شهری می باشد. به نحوی که می توان به این وسیله شناخت با ارزشی را از نحوه تأثیر گذاری گردشگری و الگوهای خلق شده فضایی حاصل از آن بدست آورد. شهر بانه یکی از شهرهای میانه اندام شمال غرب کشور است که طی سالهای اخیر بر اثر رشد گردشگری تجاری در سطح شهر شاهد تغییرات وسیع فضایی در داخل خود بوده است. این تغییرات از الگوی خاصی پیروی کرده اند که با توجه به تحلیل ها و مطالعات صورت گرفته کاربریهای جدید و یا رشد کاربری های مرتبط با گردشگری از بارزترین اثرات رشد این صنعت در شهر بانه بوده است. هدف از مقاله حاضر تحلیل الگوهای فضایی گردشگری و نحوه خلق آثار و پدیده های جغرافیایی در مکانهای جغرافیایی می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های فضایی مانند موران سراسری و موران محلی به بررسی نحوه توزیع کاربری های گردشگری و الگوهای فضایی آنها در سطح شهر پرداخته ایم. که نتیجه بررسی ها و تحلیل های فضایی نشاندهنده خوشه ای بودن نحوه توزیع کاربریهای ثانویه گردشگری در شهر بانه است. کاربریهای گردشگری و یا مرتبط با بخش گردشگری از الگوی خوشه ای تبعیت کرده و در یک یا دو بخش از شهر توزیع شده اند. که این توزیع در رابطه با موقعیت کاربریها و ارتباط کارکردی آنها با همدیگر می باشد. به عبارتی فضای شهری متأثر از فعالیت گردشگری در شهر بانه شکل گرفته و کاربریهای گردشگری تحت تأثیر این فعالیت در بخش خاصی از شهر و در مجاورت همدیگر قرار گرفته اند.
تحلیل مهاجرت های روستا– شهری وپیامدهای آن بر ناپایداری شهری، مطالعه موردی: شهربیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناخت ماهیت، نوع و سهم هر یک از عوامل مهاجرت (دافعه، جاذبه، تبعی و شخصی) در مهاجرت از روستا به شهر و پیامدهای آن بر ناپایداری شهر بیرجند بوده است. نوع پژوهش کاربردی با ماهیت توصیفی- تحلیلی که با استفاده از پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام خانوارهای مهاجر روستایی ساکن در شهر بیرجند بود که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 329 خانوار تعیین گردید. نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از نرم افزارSPSS وExcel استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده، پیامدهای اجتماعی سکونت در شهر نشان داد که پیامدهای منفی اجتماعی برای مهاجرین بعد از مهاجرت به شهر بیشتر است. در میان عوامل دافعه مهاجرت های روستایی،عوامل اجتماعی -خدماتی بیش ترین تأثیر را داشته اند و بعد از آن عوامل اقتصادی،آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و مذهبی، طبیعی و سیاسی، در رده های بعد قرار دارند. از میان متغیرهای طبیعی« خشکسالی های اخیر» مهم ترین عامل دافعه و در بین عوامل اقتصادی« دستیابی به شغل وکار» و «کسب درآمد بیش تر در شهر» مهمترین عوامل جاذبه بوده اند.
مهاجرت و تاثیر قوم مداری و تنوع زبانی در توسعه شهری تاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت های بی رویه و روز افزون، پیامدهای بسیاری برای شهرها و سکونتگاه های مقصد به وجود آورده است. اثرات اجتماعی مهاجرت بر شهرها باعث می شود قوم مداری و تنوع زبانی و چگونگی ایجاد هم نوایی در بین ساکنین شهر مدنظر باشد. این موضوع در شهر تاکستان در استان قزوین مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. برای تبیین مسئله از نظریه های مایکل تودارو ، ادوارد ساپیر، بنیامین ورف و ویلیام. جی. سامنراستفاده شده است. این تحقیق به روش های کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (به ویژه پرسش نامه و پیمایش) انجام پذیرفته است. ضمن تأیید روایی پرسشنامه توسط اساتید مجرب ،پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ و با ضریب 82.2 درصد به دست آمده و از نرم افزار SPSS در تحلیل و پردازش آن، با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتیجه بدست آمده از تحلیل پرسشنامه های تکمیل شده توسط 400 نفر که تعداد آن براساس جدول مورگان و افراد آن به روش تصادفی انتخاب شده اند،حاکی از آن است که بین قوم مداری و تنوع زبانی با توسعه ی شهری رابطه معنی داری وجود دارد.
ارزیابی عوامل سازه ای موثر بر حس امنیت فضایی شهروندی در زیرگذرهای کلان شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مناطق 11 و 12(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری امروزی، مولفه ای برای وقوع نابهنجاری های شهری و در نتیجه عدم وقوع امنیت در شهر می باشند، در بسیاری موارد نوع طراحی فضای کالبدی، نقشی که مکان خاص به خود می گیرد و ابعاد اجتماعی یک محدوده منجر می گردد که فضاها امن و یا بالعکس ناامن گردند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عوامل سازه ای موثر بر حس امنیت فضایی شهروندی در زیرگذرهای کلان شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. جهت اولویت بندی شاخص های ایمنی زیرگذرها از فرآیند ""تحلیل شبکه"" (ANP) استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد که به نسبت جمعیت نواحی در این دو منطقه 383 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران، توزیع شده است. علاوه بر این 20 پرسشنامه در بین خبرگان شهری(متولیان امور زیرگذرها-سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد) توزیع شده است. نتایج حاصل از مقایسه ی میانگین دو جامعه ی مستقل بیانگر این است که منطقه 11 در تمامی شاخص های مورد مطالعه به استثنای بهداشت و روشنایی وضعیت مساعدتری را داراست و اولویت بندی حاصل از تکنیک ANP بیانگر این است که شاخص دسترسی و سهولت کاربرد با وزن نرمال شده ی 0.19 در اولویت اول و شاخص طراحی داخلی با وزن نرمال شده ی 0.09 در اولویت آخر جهت تامین ایمنی زیرگذرها قرار دارد.
تحلیل توزیع خدمات عمومی با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به دلیل جاماندن توسعه شهر از رشد آن، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. با بررسی میزان نابرابری ها در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر می توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند و بی عدالتی ها بیشتر در کدام بخش و محله شهری تمرکز یافته است؛ از این رو مدیریت شهری می تواند با عمل آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش دهد و با ارتقای کیفیت زندگی، توسعه پایدار شهری را تضمین کند. بدین منظور در پژوهش حاضر به مسئله توزیع خدمات عمومی با تأکید بر عدالت اجتماعی توجه شده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. سپس با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای، تکنیک ویکور فازی و آزمون های آمار استنباطی میزان برخورداری از خدمات عمومی به تفکیک محله و بافت های شهری تحلیل شده است. براساس نتایج، شهر بجنورد با کمبود شدید مراکز خدمات عمومی روبه روست. همچنین این کمبود به صورت ناعادلانه در محله های شهری مشاهده می شود و شاهد بروز نابرابری و بی عدالتی میان محله ها هستیم. این نابرابری ها به صورت مرکز پیرامونی است و هرچه از بخش مرکزی شهر به سمت حاشیه ها حرکت می کنیم، به محرومیت محله ها افزوده می شود. درواقع توسعه شتابان این شهر در سال های اخیر و برخی مشکلات ساختاری مربوط به نظام برنامه ریزی شهری سبب ناکارآمدی در تخصیص خدمات میان محله ای شده است؛ به طوری که تمرکز و تجمع امکانات در محله های مرکزی شهر سبب بروز مشکلات عدیده ای برای ساکنان این محله ها شده و دسترسی به خدمات عمومی برای ساکنان محله های محروم و حاشیه ای دشوارتر شده است.