فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش روز افزون شهرنشینی و تبدیل زمین های حاشیه شهرها از قبیل باغ ها، زمین های کشاورزی، زمین های بایر به مناطق مسکونی باعث بر هم زدن مورفولوژی و خصوصیات فیزیکی و هیدرولوژیکی حوضه شده اند، که این امر باعث تغییر مسیر جریان طبیعی حرکت آب حاصل از بارندگی و کاهش نفوذپذیری حوضه در نتیجه بروز مشکلاتی از قبیل سیل گردیده است. منطقه مورد مطالعه شهرستان داراب در محدوده استان فارس و در اقلیمی خشک قرار گرفت است و آمارها نشان می دهد که باران های شدیدی هر از چندگاهی به وقوع می پیوندد که میزان رواناب تشکیلی از این بارش ها قابل توجه می باشد. در تحقیق پیش رو از تکنیک های "بهترین راهکار مدیریتی [1]" و " توسعه کم اثر[2]" و راهکارهای همچون بشکه های باران، ترانشه های نفوذ، چاه های جذبی، کفپوش های نفوذ پذیر، باغچه های زیستی و همچنین استفاده از مخازن نگهداشت استفاده شده است و عملکرد خوبی نشان داده اند. با استفاده از اطلاعات موجود از قبیل نقشه های کاربری اراضی، توپوگرافی منطقه، و آمار بارندگی و مدلسازی به کمک مدل SWMM5 و پس از اصلاح و به کارگیری روش های مطرح شده و مقایسه آن با وضعیت موجود جهت باران با دوره بازگشت ده ساله میزان اوج رواناب در زیر حوضه ها 31 درصد و حداکثر ارتفاع آب در کانال محل خروجی به نصف تقلیل و میزان نفوذپذیری حوضه 5/17 درصد نسبت به وضع موجود افزایش داشته است و با احداث 6 مخزن ذخیره سازی میزان 61 هزار متر مکعب آب باران ذخیره سازی می گردد. [1] Best Management Practice (BMP) [2] Low Impact Development (LID)
ارزیابی مؤلفه های تاثیرگذار بر رضایتمندی از مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: شهر های ساحلی استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
49 - 64
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری ترکیب پیچیده ای از فعالیت های مختلفی است که از به هم پیوستن ویژگی های محیطی و میزان توانمندی جاذبه های شهری در جذب بازدیدکنندگان و ارائه خدمات مناسب شکل می گیرد. نخستین شرط موفقیت هر شهر در توسعه گردشگری، وجود زیرساختهای مناسب شهری، یکپارچگی همه سازمانهای ذیربط و مدیریت عاقلانه و مدبرانه در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. از طرف دیگر تنسیق و آمایش جاذبه های شهر، استفاده پایدار از منابع گردشگری، ایجاد امکانات و تسهیلاتی است که دسترسی به جاذبه ها را تسهیل می کند، دومین شرط لازم در توسعه گردشگری رضایت خاطر بازدیدکنندگان و کنترل محلی است. ه دف ای ن تحقی ق، ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی گردشگران از توسعه گردشگری پایدار در شهرهای ساحلی استان بوشهر است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. داده های پژوهش از350 پرسشنامه گردآوری و با روش آمار توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار عامل، کیفیت امکانات و خدمات زیرساختی، کیفیت محیطی، کیفیت رفتار جامعه میزبان و کیفیت خدمات می توانند بیش از 59 درصد واریانس کل متغیرهای مورد بررسی را تبیین نمایند. به این ترتیب با وجود تعداد زیاد متغیره ای م ورد مطالعه، عوامل شناسایی شده م ی توانن د تص ویر نس بتاً روش نی از دی دگاهه ا و می زان رض ایت گردشگران وارد شده به شهرهای ساحلی استان بوشهر را ارائه نمایند. همچنین دراین تحقیق مشخص گردید که بین شاخص ها و میزان رضایت گردشگران همبستگی معناداری وجود دارد. در پایان تحقیق راهکارهایی جهت افزایش میزان رضایت گردشگران و توسعه گردشکری پایدار شهرهای ساحلی استان بوشهر ارائه شده است.
سنجش سطح پایداری اکولوژیکی شهری (مورد شناسی: منطقه یک کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
147 - 166
حوزه های تخصصی:
طی سالیان اخیر، رابطه متوازن انسان با طبیعت با توسعه شهریِ سریع و اقدامات ناسنجیده و مخرب انسان در بهره برداری بیش از حد از منابع شهری، منجر به برهم خوردن این رابطه شده و محیط های شهریِ شکننده و ناپایداری را به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان پایداری اکولوژیکی شهری منطقه یک کلان شهر تبریز، با 59 مؤلفه پایداری در قالب 4 شاخص محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با استفاده از روش معادلات ساختاری(SIM) و تحلیل چند متغیّره فازی (WLC) در محیط GIS انجام شده است. در این پژوهش که با ماهیت کاربردی- عملی و روش توصیفی- تجربی است، به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ، 0.93 برآورد شد. نمونه آماری مشتمل بر 382 نفر از ساکنان منطقه یک تبریز به طور تصادفی انتخاب شده است. با استفاده از آزمون رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS، اولویت بندی شاخص های پنهان و با استفاده از آزمون بارهای عاملی در نرم افزار LISREL، شاخص های آشکار براساس درجه اهمیت و تأثیرگذاری اولویت بندی و خلاصه سازی شدند و برای تهیه نقشه شاخص های مؤثر، از مدل منطق فازی در قالب GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داد ه ها نشان می دهد که همه قسمت های منطقه یک کلان شهر تبریز پایدار نیست؛ به طوری که محله های شمالی در سطوح پایین پایداری اکولوژیکی شهری و محله های میانی در سطوح متوسط و محله های جنوبی و جنوب شرقی در سطوح بالای پایداری قرار دارند؛ بنابراین عوامل مؤثر در این سطوح پایداریِ ناموزون در سطح منطقه یک به ترتیب اهمیت اولویت بندی شده اند، به طوری که شاخص محیط زیستی با 46.2 درصد، شاخص اجتماعی با 30.1 درصد، شاخص اقتصادی با 19.7درصد و شاخص کالبدی با 4 درصد به ترتیب اولویت، در این پایداری نامتوازن سهیم بوده اند که با ارائه پیشنهادهایی، بر تقویت شاخص های مؤثر براساس اولویت آن ها تأکید شده است.
مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافت فرسوده و سطح شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
159 - 178
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری عبارت است از شرایط اجتماعی، کالبدی- فضایی و اقتصادی محیط شهری که نشان دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است. این مفهوم از دهه 60 و 70 میلادی و با هدف اصلاح و تکمیل مفهوم توسعه، از توسعه صرفاً کمّی و اقتصادی به توسعه پایدار شهری مطرح شده است. امروزه در شهرها، بافت قدیمی و فرسوده ازجمله مناطقی شهری است که موجب توسعه ناپایدار شهری و کاهش رضایت شهروندان از محیط های شهری شده است. هسته مرکزی شهر کهن آمل نیز که خاستگاه تشکیل این شهر محسوب می شود، به سبب گذر زمان دچار فرسودگی شده، که زمینه را برای بروز مشکلاتی برای شهروندان سبب شده است. در این راستا هدف از این تحقیق، سنجش شاخص کیفیت زندگی در بافت فرسوده و همچنین در سطح شهر آمل و مقایسه این نتایج با یکدیگر و تحلیلتأثیرفاکتورهایاجتماعی- اقتصادیبرکیفیت زندگی شهروندان آمل بوده است. بدین منظور تعداد 350 پرسشنامه میان سرپرستان خانوار در بافت فرسوده شهر آمل و به همین تعداد پرسشنامه در سطح شهر آمل توزیع شده است. برای آزمون فرضیات از آزمون هایT و همبستگی در نرم افزارSPSS استفاده شده است. نتایج اینآزمون ها نشان می دهدکه سطح شهر به لحاظ مؤلفه کیفیت زندگی در وضعیت متوسط رو به بالا و بافت فرسوده شهر نیز در این شاخص زیر سطح متوسط و میانگین شهر قرار داشته و میان میانگین کلی کیفیت زندگی بین دو موقعیت، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون T مستقل نیز نشان داده است که تفاوت میانگین در مؤلفه اجتماعی و کالبدی برخلاف تفاوت میانگین کیفیت اقتصادی، در دو موقعیت بافت فرسوده و سطح شهر آمل معنی دار است.
بیوتروریسم و تأثیر آن بر امنیت شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: پیشرفت های اخیر در علوم زیستی از یک سو و سوء استفاده از نتایج پژوهش های علمی توسط گروه های تروریستی از سوی دیگر، منجر به این امر شده است که عوامل میکروبی به سلاح های مهلک تبدیل شوند که به طور همزمان دو مقوله امنیت ملی و سلامت عمومی جوامع را مورد تهدید جدی قرار می دهد. هزینه های ارزان، دسترسی و تهیه آسان، اثر گذاری فوری، گسترش سریع و تأثیر بسیار زیاد آن در گسترش احساس ناامنی باعث شده است که این نوع اقدامات تروریستی برای برخی گروه های تروریستی جذابیت بالایی داشته باشد. روش: این پژوهش تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر به بررسی عوامل بیولوژیکی که ممکن است توسط تروریست ها مورد استفاده قرار گیرد، و همچنین مهمترین راه های انتقال این عوامل و به تأثیری که حملات بیوتروریستی بر امنیت و سلامت شهرونداران می گذارد بپردازد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که بیوتروریسم به دلیل جذابیت های مواد بیولوژیک برای تروریست ها خطر بیشتری نسبت به برخی دیگر از انواع تروریسم برای تهدید جان شهروندان و مردم عادی دارد. برخی از این ویژگی ها و جذابیت ها عبارت است از: تشخیص و شناسایی مشکل عوامل زیستی، عدم نیاز به حجم زیاد عوامل بیولوژیک برای انجام یک حمله بیوتروریستی، پخش راحت تر عوامل بیولوژیکی، مشکل بودن دفاع در برابر عوامل زیستی، عدم نیاز به فضا و تأسیسات بزرگ و پیچیده برای ساخت، تولید، انبار و ذخیره سازی سلاح زیستی و داشتن دوره کمون. نتیجه گیری: به دلیل همین ویژگی ها، عوامل زیستی به وسوسه ای جذاب برای تروریست ها تبدیل شده اند تا در قالب حمله تروریستی زیرساخت های شهری در بخش آب، غذا، خدمات عمومی و ... جان شهروندان را در معرض تهدید قرار دهند. با وجود اقدامات حفاظتی مختلف دولت ها، اکثر مردم و شهروندان در مقابل این نوع تروریسم آسیب پذیر هستند و از این رو لازم است با بررسی و مطالعه دقیق میزان و نحوه آسیب پذیری مردم و زیرساخت ها در مقابل این نوع حملات و تدوین پیوست امنیتی، نسبت به پیشگیری از چنین حملاتی اقدام شود؛ به ویژه در کشور ایران که در معرض بیشتر چنین حملاتی قرار دارد.
مقایسه میزان آسایش حرارتی درونی و بیرونی زمستان نشین و حیاط مرکزی در خانه سنتی به روش PMV و PPD (مطالعه موردی: خانه تولایی شیراز)
حوزه های تخصصی:
تامین آسایش حرارتی در ساختمان از مهمترین اهداف طراحی اقلیمی است، که به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های انسان در نیم قرن گذشته محسوب گردیده است. در این پژوهش میزان آسایش حرارتی فضای زمستان نشین و حیاط مرکزی خانه سنتی بررسی شد. بخشی از روش تحقیق این پژوهش بر مبنای میزان آسایش حرارتی به روشPMV و میزان رضایت مندی ساکنان به روشPPD بوده است. اطلاعات دما و رطوبت با کمک دستگاه Data Logger TA120 اندازه گیری شد و اطلاعات سرعت باد و دمای تابشی با استفاده از نرم افزار EnergyPlus 8.6بدست آمد و بر اساس آنها PMV و PPDمحاسبه شد. نهایتاً با مقایسه آسایش حرارتی فضای زمستان نشین و حیاط مرکزی نتایج نشان داد که آسایش حرارتی زمستان نشین خانه تولایی در فصل سرما نسبت به حیاط مرکزی آن، از درجه راحت تر برخوردار بوده است و بیش از 85 درصد کاربران از زمستان نشین این خانه احساس رضایت دارند. این نحوه عملکرد حرارتی در خانه های سنتی که هنوز پس از گذشت سال های طولانی مشاهده می شود، بسیار ارزشمند و جالب توجه است. از این رو این پژوهش می تواند در ساخت و ساز امروزی، زمینه ساز طراحی اقلیمی مناسب در جهت افزایش میزان رضایت مندی استفاده کنندگان از فضا باشد.
آموزه های مشارکت کودکان در فرایند طراحی فضای شهری دوستدار کودک مطالعه موردی : شهر سده لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
111 - 120
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژه ای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه می دهد که در برنامه ریزی و طراحی محیط زندگی خود اثر گذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروه های دخیل در کانون توجه قرار می گیرد، مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان نیز این ضرورت را ایجاد می کند که مراحل برنامه ریزی و طراحی با همکاری کودکان انجام شود. همچنین به این دلیل که نوع نگاه کودکان به شهر از موضع بزرگسالان متفاوت است، روش های مشارکت کودکان در فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری نیز متفاوت خواهد بود. در این مقاله که از نظر روش توصیفی_تحلیلی است، با مرور مفاهیم و فرایند مشارکت کودکان در ایجاد فضا های شهری دوستدار کودک، الگویی برای فرایند مشارکت آنها در شهر استخراج شده و به این سئوال پاسخ داده شده که چگونه می توان یک الگوی مشارکتی مبتنی بر آموزش و ایجاد یک زبان مشترک با کودکان را تدوین کرد؟ و چه رابطه معناداری میان نظرات و پیشنهادهای کودکان آموزش دیده با سایر گروه های جانشین آنها در طراحی و برنامه ریزی شهر وجود دارد؟ در این پژوهش با برگزاری فراخوان ها و کارگاه های شهرسازی برای کودکان تلاش شده بستر مناسبی برای مشارکت داوطلبانه کودکان در شهر سده لنجان فراهم شود تا از این طریق بتوان نظر کودکان را به عنوان گروه دخیلان اصلی در فضاهای دوستدار کودک بررسی کرده و انگاره و پیشنهاد های آنها را متناسب با نظر طراح تعدیل کرد که برای این منظور 128 کودک آموزش دیدند و سپس به سئوالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، فرایند انجام شده در این تحقیق در جهت افزایش مشارکت پذیری کودکان و ایجاد یک زبان مشترک میان کودکان و سایر گروه های دخیل و طراحان کارآمد بوده و به خوبی می تواند در برنامه های مشارکتی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون پیرسون_خی دو) نشان داد، نظرات کودکان با نظرات سایر گروه های دخیل و همین طور طراحان، تفاوت های فاحشی دارد که لزوم بهره مندی از مشارکت فعالانه کودکان در برنامه های مشارکتی را بیش از پیش مورد تأکید قرار می دهد.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری Vikor و WasPas (مطالعه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.
ارزیابی آسیب پذیری بافت های مسکونی در برابر زلزله و راهکارهای کاهش آسیب پذیری مطالعه موردی: منطقه شش شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
93 - 112
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی و سابقه لرزه خیزی بسیاری از شهرهای ایران، از جمله تهران، توجه به موضوع آسیب پذیری از زلزله را در رشته ها و تخصص های گوناگون ملزم نموده است. برنامه ریزی شهری به دلیل ماهیت خود، این مسئله را در بافت های شهری مورد بررسی قرار می دهد. در همین راستا، پژوهش حاضر با بررسی و مطالعه متون و اسناد مرتبط با زلزله و نقش برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات آن و همچنین برنامه ریزی بافت مسکونی و ابعاد و ویژگی های آن، به یک مدل عملیاتی برای سنجش میزان آسیب پذیری بافت های مسکونی منطقه شش تهران از زلزله دست یافته است. بر مبنای این مدل، معیارهای لازم به منظور بررسی میزان آسیب پذیری تعیین گردید. براساس معیارهای یادشده، منطقه شش تهران به تفکیک محله های مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. سنجش میزان آسیب پذیری محلات مسکونی مورد بررسی، بر مبنای مقدار استخراج شده برای معیارهای ارزیابی و با استفاده از روش AHP صورت گرفت. در نهایت، اهداف، راهبردها و سیاست های لازم برای کاهش میزان آسیب پذیری با توجه به ضریب اهمیت های به دست آمده با استفاده از همین روش، به تفکیک محلات 17 گانه مورد بررسی تدوین گردید. براساس نتایج به دست آمده از بررسی ها و محاسبات انجام شده در پژوهش حاضر، اتخاذ راهکارهایی در پنج دسته شکل کلی بافت مسکونی (قطعه بندی، توزیع کاربری ها، همجواری ها و...)، فضاهای سبز و باز عمومی، شبکه دسترسی، تراکم جمعیت و کنترل و نظارت بر ساخت وساز می تواند در ارتقای ایمنی محله های منطقه شش در برابر زلزله مؤثر واقع شود.
بررسی روش ترکیبی در تشخیص جزایر گرمایی و راهکار تعدیل از طریق ظرفیت فضای سبز شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
41 - 54
حوزه های تخصصی:
پدیده جزایر گرمایی شهری یکی از چالش هایی است که در پی گسترش بدون برنامه شهرها گریبانگیر اغلب کلانشهرها شده است. از آنجایی که در هر شهر و یا منطقه شهری پدیده جزیره گرمایی برآیند عوامل متفاوتی است که می تواند منحصر به آن مکان باشد، راهکارهای ارائه شده برای آن منطقه نیز باید در جهت تصحیح و یا تقلیل آن عوامل باشد. در این پژوهش سعی شده به کمک داده های ماهواره ای شامل یک تصویر حرارتی روزانه 18 جولای 2015 ماهواره لندست و همچنین تصویر شبانه ماهواره مدیس و سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه داده زمینی نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی شهری به محل شبیه سازی جزایر گرمایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا میزان تأثیرپذیری کاربری های مختلف بر ایجاد و شدت جزایر گرمایی در اصفهان بررسی شده و بر پایه یافته های تحقیق، پیشنهادهای قابل اجرا در حوزه فعالیت شهری با نگاه ویژه بر روی فضای سبز داده شده است. از میان کاربری های شهری به کمک شبیه سازی تأثیر فضاهای سبز و به ویژه فضای سبز حاشیه معابر بر خرد اقلیم های شهری در یکی از محدوده های دارای با قدمت ترین فضای سبز حجمی شهر، محدوده عباس آباد مورد مطالعه قرارگرفت. در این راستا این فضای سبز شهری با درختان با قدمت زیاد در بافت تاریخی اصفهان انتخاب شد و به وسیله نرم افزار Envi-met مدل سازی شد. نتایج این شبیه سازی برای تابستان 2015 میلادی نشان می دهد که در سه نقطه انتخاب شده باوجود نزدیکی فواصل، حدود 1 درجه تفاوت دمایی مشاهده می شود که نزدیکی به بدنه های آبی و به خصوص فضای سبز از عوامل اصلی تأثیرگذار می باشند و همچنین داده های زمینی انطباق نسبی با روند تغییرات در نقاط دارند. بر این اساس سناریوهای مختلفی از حضور فضای سبز پیشنهاد و به کمک شبیه سازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مقاله نشان می دهد که فضاهای سبز خرد می تواند در صورت طراحی مناسب و بر مبنای اصول علمی تأثیر مناسبی در تعدیل اثرات حرارتی جزایر گرمایی در مقیاس های کوچک داشته باشد. همچنین به علت گستردگی محدوده شهری روش های ترکیبی پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحلیل های حداکثری برای اقدامات کاربردی به منظور کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی برای مدیریت شهری به ارمغان آورد.
مقایسه تطبیقی نقش عوامل محیطی-کالبدی بر میزان سلامت اجتماعی در دو محله سنتی و جدید مطالعه موردی: محله های دردشت و ملاصدرای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
99 - 110
حوزه های تخصصی:
ویژگی های کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار می رود این رشته با ماهیتی میان رشته ای و تأکید و تمرکز بر جنبه های کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن و از جمله سلامت اجتماعی ایفای نقش نماید. در همین راستا هدف کلی این مقاله بررسی و مقایسه تأثیر ویژگی ها (شاخص های) کالبدی_محیطی بر سلامت اجتماعی شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحقیق رگرسیون چندگانه (مدل گام به گام) در دو محله قدیمی (ارگانیک) و جدید (شطرنجی) در اصفهان، نخست همبستگی میان شاخص های بیان شده (متغیرهای مستقل) و سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) بررسی و سپس شاخص های مؤثرتر در پیش بینی متغیر وابسته شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش از کل شاخص های مورد نظر تعدادی به صورت مشترک در هر دو محله و تعدادی فقط در هر محله، همبستگی دو به دو با سلامت اجتماعی شهروندان را نشان داده اند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد، تعداد محدودی از شاخص های دارای همبستگی مشخص شده به صورت معناداری قابلیت پیش بینی سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) و قرارگیری در معادله رگرسیون پیش بینی متغیر وابسته را دارند. در نهایت مشخص شد که در محله دردشت، شاخص های وجود فضاهای گردهمایی و پاتوق ها، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، همبستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و بومی بودن ساکنان نقش اساسی در پیش بینی سلامت اجتماعی شهروندان داشته و این شاخص ها در محله ملاصدرا امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، حس تعلق به محله، میزان سواد (تحصیلات)، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت و ایمنی کودکان در فضاهای عمومی، منظر مطلوب فضاهای عمومی، پوشش گیاهی و میزان درگیری و نزاع های قومی هستند.
تدوین مدل رضایتمندی جامعه میزبان از توسعه گردشگری (مورد مطالعه: ساکنان شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
127 - 141
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های درآمدزا و اشتغال زا در سطح بین المللی است. در این بین، یکی از ذی نفعان مهم در این حوزه، جوامع و ساکنان مقاصد گردشگری هستند که هم از این صنعت تأثیر بسیاری می پذیرند و هم در توسعه و پیشرفت آن تأثیرگذار هستند. در این پژوهش تلاش شده است عوامل تأثیرگذار بر سطح رضایت جوامع محلی از توسعه گردشگری با استفاده از روش تحلیل مسیر و آزمون مدل مفهومی مستخرج از ادبیات بررسی شود. متغیرهای اصلی مدنظر با توجه به پرسش های پژوهش عبارت است از ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در جوامع میزبان و اثرات ادراک شده مثبت و منفی ساکنان محلی؛ همچنین تلاش شده است تا چگونگی تأثیرپذیری این متغیرها بر یکدیگر و نیز تأثیرات آن ها بر میزان رضایت جامعه میزبان از گردشگری بررسی شود. برای بررسی روایی، پایایی و شناسایی متغیرهای اصلی و تأثیرگذار از روش تحلیل عامل استفاده شده است و به منظور بررسی چگونگی روابط بین متغیرهای پنهان این پژوهش بر یکدیگر، روش مدل سازی معادلات ساختاری به کار رفته؛ تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS23 و AMOS 18 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد یکی از عوامل مهم در میزان رضایتمندی، بعد اجتماعی با ضریب تأثیر 9/0 است و آثار ادراک شده مثبت نیز با ضریب تأثیر 748/0 به صورت مستقیم بر رضایتمندی تأثیرگذار است؛ یعنی آثار اجتماعی و متعاقب آن آثار مثبتی که ساکنان محلی درک کرده اند، به اندازه ای تأثیرگذار است که موجب رضایت می شود و آن ها را برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با توسعه گردشگری ترغیب می کند.
مقایسه تطبیقی ارزشگذاری اقتصادی CVM مقاصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: پارک های ائل گلی و باغلارباغی کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
33 - 48
حوزه های تخصصی:
بنا به گزارش سازمان جهانی گردشگری، صنعت گردشگری بعد از صنعت نفت به عنوان دومین اقتصاد جهان، درآمدهای بسیاری را برای کشورهای مختلف در پی دارد و از طرفی چون به گسترده ترین صنعت دنیا نیز تبدیل شده است، لذا به یکی از مؤلفه های تفکیک ناپذیر زندگی انسان معاصر نیز تبدیل شده است. ارزشگذاری مناطق توریستی در شهرها در راستای اتخاذ راهبردها و سیاست های اقتصادی از مهمترین مقولات توسعه و برنامه ریزی صنعت گردشگری به شمار می-آید. پارک های ائل گلی و باغلارباغی واقع در استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز به دلیل دارا بودن جاذبه های زیاد، از مناطق توریستی و گردشگری مهم شهر تبریز می باشند. لذا مطالعه ارزش توریستی آن می تواند در پیش بینی نیاز ها و رفع کمبود ها و توسعه گردشگری در این شهر مؤثر باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر برآورد ارزش توریستی پارک های ائل گلی و باغلارباغی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط CVMبوده که در این راستا با استفاده از مدل لوجیت و پرسشنامه انتخاب دوگانه به بررسی عوامل مؤثر در پذیرش تمایل به پرداخت برای بازدید از این پارک ها می پردازد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 320 نمونه برای پارک ائل گلی و تعداد 150 نمونه برای پارک باغلارباغی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که 65 درصد بازدیدکنندگان پارک ائل گلی و 67 درصد بازدیدکنندگان پارک باغلارباغی حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدید از این جاذبه های توریستی می باشند. متغیر های مبلغ پیشنهادی، میزان تحصیلات، درآمد، رضایت، بعدخانوار، سن و جنسیت عوامل مؤثر در احتمال پذیرش تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از این پارک ها می باشند. متوسط تمایل به پرداخت گردشگران در ازای استفاده از خدمات گردشگری پارک ائل گلی 12000 ریال برای هر نفر و پارک باغلارباغی 10000 ریال برای هر نفر است و با در نظر گرفتن این میزان متوسط ارزش کل تفریحی سالانه پارک ائل گلی 1.069.409.952.000 میلیارد ریال و ارزش کل تفریحی سالانه پارک باغلارباغی 63.894.732.000 میلیارد ریال برآورد می شود.. لذا با توجه به ارزش و اهمیت بالای این پارک ها، می بایست برنامه ریزان برای توسعه گردشگری و بالا بردن رفاه بازدیدکنندگان به این منطقه توجه بیشتری داشته باشند
تبیین نقش مساجد در ارتقاء سطح کیفیت زندگی ساکنین محلات شهر ایرانی- اسلامی (مطالعه موردی: مسجد حسینیه اعظم، در محله حسینیه شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام مقاله حاضر، بررسی و تبیین نقش مساجد در ارتقاء سطح کیفیت زندگی ساکنین محلات شهر ایرانی- اسلامی است. روش تحقیق در مطالعه حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، تمام ساکنین محله حسینیه بوده با فرمول کوکران 341 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها نیز از روش های آماری توصیفی، آزمون Tو روش تحلیل مسیر و نرم افزار Lisrelو SPSSاستفاده شده است. با بهره گیری از آزمون T نقش مسجد حسینیه اعظم در ارتقاء سطح کیفیت زندگی ساکنین در شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و بهداشت محیط محله حسینیه ازنظر ساکنین آن با یک نگاه واقع گرایی اسلامی انجام گرفته است؛ که یافته ها بیانگر آن است شاخص های اجتماعی کیفیت زندگی محله حسینیه زنجان با آماره تی 29/18 نسبت به سایر شاخص ها به شکل قابل توجهی از مسجد متأثر بوده است؛ اما درزمینه شاخص های اقتصادی از عملکرد مسجد حسینیه با آماره 67/4- تأثیر چندانی نپذیرفته اند. بدین ترتیب شاخص های کالبدی- فضایی، بهداشت محیط به ترتیب با آماره های 24/16 و 24/2 در رتبه های بعدی قرار می گیرند. در ادامه از آزمون تحلیل مسیر جهت بررسی میزان تأثیرات هر یک از شاخص های فوق در بهبود کیفیت زندگی ساکنین محله استفاده گردید. آزمون تحلیل مسیر نیز گویای این است که شاخص های اجتماعی و کالبدی با اثر کل به ترتیب 643/0 و 572/0 تأثیر قابل توجهی در کیفیت زندگی ساکنین دارد و اما شاخص اقتصادی با اثر کل به ترتیب 277/0 در ردیف آخر قرار دارد.
ارزیابی رابطه رضایت شهروندی و الگوی عملکرد مدیریت محلی مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری؛ مطالعه موردی مناطق 2، 5 و 6 شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود حکمروایی خوب شهری می باشد. هدف از حکمروایی خوب شهری تقویت فرایند توسعه شهری می باشد به گونه ای که زمینه و محیط مناسبی برای زندگی راحت و کارامد شهروندان و رضایت آنان فراهم شود. لذا در این مقاله سعی شده است که با استفاده از پرسش میدانی رضایت شهروندان از وضعیت عملکرد شهرداری مناطق 2، 5 و6 مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری پیمایش شود. در پرسشنامه برای ترسیم نقشه ذهنی از شاخص هایی هم چون : اعتماد سازی، پاسخگویی، تکریم و احترام، تخصص گرایی، نظم و قانون مداری، اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق خود، استفاده شده است که هدف رسیدن به بازخورد عملکرد شهرداری در میان شهروندان است. جامعه مورد نظر ما در این پژوهش مراجعه کنندگان به شهرداری های سه منطقه شهری تبریز (مناطق 2، 5 و 6) هستند که به صورت تصادفی 300 نفر انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای مختلفی از جمله spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که رضایت شهروندی از عملکرد شهرداری در ارتباط با کارایی شاخص های حکمروایی از حد متوسط پایین تر است. همچنین نتایج نشان می دهد که شاخص اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق بیشترین تاثیر را بر رضایت از عملکرد شهرداری داشته است.
تحلیلی بر عوامل کالبدی مؤثر بر حس تعلق به مکان در مرکز قدیمی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
125 - 136
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان، موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افراد می شود و توجه به تقویت آن خصوصاً در مراکز قدیمی و بافت تاریخی شهرها از اساسی ترین دغدغه های دانش طراحی شهری محسوب می گردد. مطالعات بسیاری بر ضرورت توجه به نقش عناصر کالبدی در شکل گیری و تداوم رضایتمندی از مکان، هویت فردی و حس تعلق اشاره می نماید. از این رو هدف پژوهش حاضر استخراج هنجارها و سنجه های کالبدی جهت ایجاد و ارتقاء حس تعلق و سنجش این هنجارها و سنجه ها در خیابان بیهق شهر سبزوار است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده، رویکردی ترکیبی دارد. ابتدا با استفاده از مطالعه و بررسی متون نظری موجود، عوامل کالبدی مؤثر بر حس تعلق به مکان استخراج گردیده و در قالب هنجارها و سنجه هایی دسته بندی شده اند که روش مورد استفاده در این قسمت از نوع کیفی است. در گام بعدی با هدف سنجش وضعیت موجود و بررسی هنجارها و سنجه های کالبدی مؤثر بر حس تعلق حاصل از مبانی نظری در نمونه ی مورد مطالعه از تکمیل پرسشنامه استفاده شده و اطلاعات حاصل از طریق بررسی رابطه ی همبستگی (همبستگی پیرسون) بین متغیرهای مستقل و وابسته ی تعریف شده با استفاده از نرم افزار SPSS و به روش کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج بررسی نشان می دهد سه هنجار «تنوع و جذابیت»، «شخصیت کالبدی منحصر بفرد» و «دید و منظر» نسبت به سایر عوامل کالبدی همبستگی بیشتری با حس تعلق به مکان مورد مطالعه دارند و «انعطاف پذیری» از میزان همبستگی پایین تری نسبت به سایر عوامل برخوردار است. همچنین سنجه های «وجود تسهیلات رفاهی»، «وجود پارکینگ کافی»، «وجود نظم و هماهنگی»، «رعایت تناسبات بصری در فضا» و «ایمنی عابر پیاده» به ترتیب کمترین مطلوبیت را دارند که لازم است به منظور افزایش حس تعلق به مکان، در بازطراحی فضا مورد توجه بیشتری قرارگیرند.
مدل سازی تفکیک قطعات زمین در فرایند توسعه شهری (مورد شناسی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
225 - 252
حوزه های تخصصی:
با پیدایش طرح های توسعه جدید شهری در کشورهای مختلف و همچنین ضرورت بهره گیری مناسب از زمین، مقوله تفکیک اراضی همواره ازموضوعات بحث برانگیز در راستای توسعه های جدید بوده است. هدف اصلی تفکیک اراضی شهری، فراهم کردن حداکثر بهره وری از زمین و فضا و رعایت دسترسی بین قطعات شهری است، به طوری که محیط شهری مطلوب را پدید آورد. عوامل متعددی در تعیین اندازه مساحت قطعات تفکیکی مؤثرند. در این میان ویژگی های اجتماعی- اقتصادی خانوارهایی که پیش بینی می شود در افق طرح در ناحیه توسعه یافته سکونت خواهند یافت، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این مبنا، در پژوهش حاضر چهار عامل بُعد خانوار، سطح درآمد، قیمت زمین و میزان دسترسی به مراکز شهری، به عنوان متغیّرهای مستقل و مساحت زمین به عنوان متغیّر وابسته انتخاب شده اند و نتایج به دست آمده، از میزان اهمیت هر یک از متغیّرهای مستقل در تبیین متغیّر وابسته در یک رابطه رگرسیون ارائه شده است. منطقه مطالعه موردی، شهر سمنان است که براساس پیش بینی فرایند رشد شهری تا افق طرح جامع (1405)، نیاز به 86 هکتار زمین دارد. فرایند مدل سازی تفکیک زمین در شش گام انجام شده است و ابزار پایه مورد استفاده درجهت تقسیم بندی زمین، مدل ارائه شده توسط داهال و چو (2014) است که براساس اندازه، شکل و جهت، طرح تقسیم بندی قطعات بزرگ زمین را به صورت کاملاً خودکار ارائه می دهد. با استفاده از این مدل، قطعه زمین موردنظر به 16 بلوک اولیه تفکیک می شود. هر یک از بلوک ها با توجه به قیمت زمین و میزان دسترسی خود به مراکز شهری، ارزش یا اهمیت مکانی متفاوتی برای سکونت خانوارها دارند. با محاسبه میانگین شاخص دسترسی و پیش بینی قیمت زمین و درآمد در سال افق و به کارگیری رابطه رگرسیون، مساحت موردنیاز قطعات زمین برای سطوح درآمدی مختلف به دست می آید. از سوی دیگر با محاسبه ارزش مکانی برای هر یک از بلوک ها و با فرض آنکه خانوارهای با سطح درآمدی بهتر تمایل به زندگی در بلوک هایی با ارزش مکانی بالاتر را خواهند داشت، مساحت های به دست آمده به بلوک های مورد نظر تخصیص می یابند. در نهایت برای رسیدن به نتایج بهتر، محدودیت های مدل تقسیم بندی خودکار زمین و همچنین پیشنهادهای مورد نیاز درجهت دستیابی به نتایج دقیق تر، ارائه شده است.
امکان سنجی گسترش فیزیکی شهر سراب در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه روند نابسامان گسترش شهر و شهرنشینی در ارتباط با رشد روزافزون جمعیت، شرایط ناگوار و نامطلوبی را برای محیط زیست به وجود آورده است؛ از این رو برنامه ریزان و مدیران حرفه ای شهری در استقرار و توسعه شهرها توجه ویژه ای به حفظ تعادل زیست محیطی مناطق درون شهری و برون شهری پیدا کرده و سعی در به حداقل رساندن زیان های محیطی ناشی از گسترش فیزیکی شهرها دارند. بدیهی است گام نخست در رسیدن به این هدف، شناخت صحیح امکانات و قابلیت هایی است که محیط طبیعی برای برپایی و توسعه آتی شهر به مناطق پیرامونی خود فراهم ساخته است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی امکانات مساعد و نامساعد محیط طبیعی برای گسترش فیزیکی شهر سراب انجام شد. متغیّرهای انتخابی شاملِ ارتفاع، شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، خاک و عمق آب های زیرزمینی بود که داده های آن ها از طریق منابع مختلف کتابخانه ای فراهم شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل تصمیم گیری چندمعیاره فازی به منظور تعیین پهنه های مساعد یا نامساعد برای گسترش فیزیکی شهر کمک گرفته شد. در این راستا آماده سازی، مدیریت و تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل هم پوشانی بر مبنای عملگر فازی گامای 9/0 در قالب نقشه نهایی تناسب اراضی نشان داد که اختلاف کمی به لحاظ درصد مساحت بین پهنه های مناسب (%38) و نامناسب (42%) برای گسترش فیزیکی شهر سراب وجود دارد. در این میان اگرچه شهر سراب از سمت جنوب با تنگناهای عمده ای به لحاظ شرایط طبیعی برای گسترش فیزیکی خود مواجه است، اما از جهات شرق، غرب و به ویژه شمال شرایط مناسبی برای گسترش دارد. در این راستا با درنظر گرفتن اوضاع طبیعی منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه به منابع آب های سطحی و زیرزمینی آن ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی و سنجش شاخص های ذهنی کیفیت زندگی شهری (مورد شناسی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
107 - 126
حوزه های تخصصی:
هدفمطالعه حاضر سنجش کیفیت زندگی در منطقه 6 شهر تهران با استفاده از شاخص های ذهنی است که این شاخص ها در قالب سه قلمرو اقتصادی،کالبدی-زیست محیطی و فرهنگی-اجتماعی تدوین و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش ساکنان منطقه 6 شهر تهران بوده اند. حجم نمونه گیری به طور تصادفی ساده انجام شده و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران با احتمال 95 درصد صحت استفاده شده است که حجم نمونه 383 نفر برآورد شده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. به همین دلیل در این پژوهش به منظور دستیابی به قضاوتی صحیح، از 10 شاخص در سه قلمرو اقتصادی، کالبدی-زیست محیطی و فرهنگی-اجتماعی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی شهری در منطقه 6 در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و شاخص های دسترسی و حمل و نقل با میزان بتای 234/0، شاخص تسهیلات خدماتی با میزان بتای 172/0 و شاخص زیبایی شناختی با میزان بتای 167/0، تأثیر گذارترین شاخص ها بر کیفیت زندگی شهری هستند. طبق نتایج، بین ویژگی های فردی، (سن، جنس، میزان تحصیلات) و سطحکیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد و میزان رضایت مندی زنان از کیفیت زندگی، بیشتر از مردان است که با افزایش میزان تحصیلات، کیفیت زندگی نیز افزایش پیدا می کند. همچنین بین دو متغیّر سن و کیفیت زندگی، روابط به صورت معنادار و معکوس است، به این صورت که با افزایش میزان سن، کیفیت زندگی کاهش پیدا می کند.
معیارهای موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی زنان از فضای شهری مطلوب مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
3 - 16
حوزه های تخصصی:
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزش ها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروه های مختلف اجتماع و یا گروه هایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگی های هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، قومیت، سطح درآمد بر ادراک و شناخت محیط تأثیر می گذارد. بنابراین پرداختن به مفاهیم ذهنی فرد و شکل گیری تصویر ذهنی از محیط و تأثیر آن در رفتار و همچنین قضاوت نسبت به انتخاب مکان مطلوب، برای زنان ضرورت می یابد. این مقاله با بررسی عوامل تأثیرگذار در شکل گیری تصویر ذهنی زنان، به منظور امکان به وجود آمدن محیطی مطلوب از دید این گروه اجتماعی، ترجیحات فضایی آنان را ارزیابی نموده است. آنچه اهمیت دارد، شناسایی و ارزیابی معیارهای اصلی انتخاب زنان در تعیین مکان مطلوب با توجه به معانی بر گرفته از تصاویر ذهنی ارزیابانه است. هدف این پژوهش، بازیابی معیارهای مؤثر بر مطلوبیت مکان از دید زنان و ارزیابی تصویر ذهنی شکل گرفته آنها از فضاهای عمومی شهر تهران است. رویکرد تفسیر گرایانه پدیدارشناسی برای توصیف معانی ضمنی و احساسات و عواطف بازنمایی شده از تصویر ذهنی زنان در تجربه فضاهای شهری مطلوب شهر تهران انجام گرفته و ماهیتی توسعه ای دارد. به این منظور 15 مصاحبه عمیق به صورت نمونه گیری هدف مند صورت گرفت. مصاحبه ها ضبط شده و داده های به دست آمده از آن به صورت جداول مکتوب شده و با آنالیز تکرار پذیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج گویای آن است که انتخاب مکانی که از دریچه تصویر ذهنی زنان مطلوب ارزیابی شده است، به معانی مشترکی مرتبط با مفاهیم آزادی، عدالت، امنیت، منزلت مکان، دارای وجهه اجتماعی_فرهنگی، هویت تاریخی، زیبایی، شیک و پر از جزئیات، آرام و دنج، دارای حریم در عین وسعت، سرسبزی، روحیه شاد و سلامت تمایل دارد.