فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۷۸-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل و ترافیک یکی از مهمترین مشکلات شهرهای بزرگ و بخصوص شهرهای کشورهای در حال توسعه مانند ایران است. این مشکلات که خود را غالبا به صورت شلوغی و ازدحام وسایط نقلیه، افزایش زمان سفر، کاهش ایمنی و افزایش آلودگی هوا نشان می دهند، مدیران شهری را بر آن داشته تا از روشهای متعددی به منظور مدیریت و کنترل ترافیک استفاده نمایند. ایجاد محدوده های طرح ترافیک یکی از سیاستها و روشهایی است که برخی از شهرهای بزرگ به منظور کاهش ترافیک در محدودهای مرکزی بکار گرفته اند. اخیرا با تصمیم شورایعالی ترافیک کشور چند شهر بزرگ ایران از جمله شیراز قرار است در آینده نزدیک طرح ترافیک را در محدوده مرکزی خود به اجرا در آوردند. این مقاله به بررسی نقطه نظرات مردم در خصوص اجرای محدوده طرح ترافیک پیشنهادی شهر شیراز می پردازد. در این مطالعه تلاش بر آن بوده تا اولا میزان مقبولیت و حمایت مردم ازمحدوده طرح ترافیک و ثانیا عوامل موثر بر آن مورد مطالعه قرار گیرند. داده های این مطالعه با استفاده از پرسشنامه ای که به همین منظور طراحی گردید، از نمونه ای از مردم ساکن و شاغل در شهر شیراز جمع آوری شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهند گرچه عوامل چندی بر این مساله تاثیر گذار می باشند، با این حال درصد بالایی از پرسش شوندگان با اجرای این طرح موافق می باشند.
کاهش میزان جرم خیزی در بازسازی مناطق شهری زلزله زده با رویکرد CPTED با تاکید بر چرخه مدیریت بحران؛ مورد پژوهی: بازسازی شهر بم پس از زلزله سال 1382(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۳۲۰-۳۰۵
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران در برگیرنده یک سری عملیات و اقدامات پیوسته و پویا است که به طور کلی بر اساس اصول کلاسیک مدیریت شامل برنامه ریزی، سازماندهی، تشکیلات رهبری و کنترل است. مدیریت بحران مجموعه مفاهیم نظری و تدابیر عملی در ابعاد برنامه ریزی جهت مقابله با سوانح هنگام، قبل و بعد از سانحه است. از سویی دیگر، رویکرد CPTED (پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی) را می توان نوعی رویکرد هدفمند در جهت طراحی کارآمد و هوشمندانه مولفه های محیطی با بکارگیری بهینه محیط مصنوع در کاهش جرائم دانست که بطور موثری در افزایش سرمایه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و افزایش میزان رضایتمندی شهروندی و در نتیجه بهبود رفاه اجتماعی جامعه تاثیر بسزایی دارد؛ چنانچه رویکرد حاضر این امکان را فراهم می کند تا با طراحی کالبدی شهر از طریق طرح کالبدی ساختمان و طراحی پلان و دسترسی به سایتهای جرم خیز، بتوان از ایجاد محیطهای مناسب برای جرم و جنایت، پرهیز کرد تا بعنوان بازدارنده از ارتکاب جرائم عمل کند. در این مقاله «بازسازی بعد از وقوع بحرانهای طبیعی» مورد توجه است تا با کاهش میزان جرم خیزی در مناطق در حال بازسازی، امکان تقلیل امکان دهی به وقوع جرم از طریق محیط کالبدی فراهم گردد که یکی از مراحل چرخه مدیریت بحران و بازسازی پس از سانحه را شامل می شود. روش تحقیق مقاله حاضر در مرحله تدوین ادبیات نظری، رویکردی تحلیلی و اسنادی است که با بهره گیری از منابع موجود به بررسی و بازنگری این رویکرد می پردازد و در مرحله تدوین و ارائه راهکارها و تاکتیکهای طراحی، روش استدلال منطقی در بستر مطالعات میدانی است که با رجوع به فضاهای شهر بم به ارائه پیشنهاداتی چند در این رابطه می پردازد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که با التفات به چرخه مدیریت بحران و آخرین مرحله مفروض آن؛ بازسازی پس از سانحه، لازم است تا در طراحی شهر و ساختمانهای مسکونی و نیز الگوهای توسعه آتی شهر مواردی چند از قبیل تقویت قلمروهای طبیعی، کنترل دسترسی، نظارت طبیعی، حمایت از فعالیتهای اجتماعی و تعمیر و نگهداری مورد توجه قرار گیرد. در ضمن در پایان مقاله به ارائه تاکتیکهایی در حوزه طراحی شهر و معابر خیابان برای کاهش میزان جرم خیزی بر اساس رویکرد فوق الذکر اشاره شده است.
تحلیل و ارزیابی توزیع و توسعه پایدار فضاهای سبز درون شهری؛ نمونه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۷۶-۲۵۹
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعه شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. تأثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع انکار ناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه آن از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری محسوب می شود. شهر در حال توسعه میاندوآب با جمعیتی در حدود 120 هزار نفر در جنوب استان آذربایجان غربی، با توجه به توان بالای محیطی و موقع ممتاز چهار راهی در سال های اخیر از جمعیت پذیری و رشد کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است. تبعات چنین رشد سریعی را می توان در توسعه فیزیکی ناموزون شهر، تخریب تدریجی محیط زیست شهری، تغییر کاربری باغات و اراضی کشاورزی پیرامون شهر مشاهده کرد. از این رو تحلیل و بررسی کاربری فضای سبز و سرانه آن در شهر میاندوآب و ارائه پیشنهادهای مناسب در جهت تعادل بخشی به ساختار کالبدی و اجتماعی شهر از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آمار و اطلاعات مختلف مربوط دو دوره زمانی 1380 و 1390 انجام پذیرفته است، نشان می دهد که برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی ارائه شده برای کاربری فضای سبز شهری و علی رغم توان بالای محیطی، شهر میاندوآب در این زمینه با کمبودهای بنیادین مواجه است و طی یک دهه گذشته همزمان با افزایش نسبی سرانه فضای سبز شهری، اختلاف بین نواحی در برخورداری از این فضاها نیز به نحو چشم گیری افزایش یافته و عدم تعادل موجود در توزیع فضایی پارک های شهری، شدیدتر شده است. در نهایت با استفاده از یک مدل مطلوب و با در نظر گرفتن توان ها و نیازمندی های محیطی و اجتماعی شهر سرانه مناسبی برای شهر میاندوآب پیشنهاد شده است.
رویکردی تحلیلی بر تبارشناسی زیبایی شناسی شهری در تعامل با ساختار مدیریتی شهر؛ بررسی و پیمایش جهانی با ارائه راهکارهای راهبردی و اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۹۰-۶۹
حوزه های تخصصی:
امروزه فقدان نگاه سیستمی و طرحهای فرادست و جامع نگر در طرحهای توسعه شهری، دیوانسالاری عریض و پراکنده و ناهماهنگ نهادهای رسمی و ذی نفوذ در حوزه مدیریت شهری، عدم آگاهی شهروندان و کاربران اقتصادی- اجتماعی شهری از حقوق خود نسبت به فعالیت و نظارت و مشارکت در روند طراحی و ساخت و ساز شهری، از عمده موانع در مسیر زیباسازی سیما و منظر شهری است. از سویی دیگر، تبیین مفهوم شناختی زیبایی شناسی و ارتباط آن با مقوله زیباسازی و مدیریت شهری طلب می کند تا شاخصها، مولفه ها، قلمرو شناختی و اصول زیباسازی شهری به تفصیل احصاء گردیده و در فرآیند مدیریت شهری مورد استفاده قرار گیرد. این مقاله بر اساس این ضرورت نگارش یافته است که از روش توصیفی و تحلیلی، و روش فراتحلیل و بررسی نمونه های موردی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که آرایش ساختاری ق وی: تشخیص اصول طراحی و بخشهای مختلف آن مثل معماری برجسته؛ ارتباط آشکار کل به اجزا: از نظر فرم، رنگ، ابعاد، اندازه، کیفیت مواد، گرافیک طرح؛ پیروی از قواعد مشخص طراحی و سبک شناسی: (انسجام طرح)؛ دقت و وضوح عناصر: تغییرات فرم، تضادهای ظاهری، رنگ و نوشتار، تناسبات طراحی؛ هماهنگی: با روش تولید، استفاده کننده، تعمیر و نگهداری؛ طراحی منطقی: انتخاب مواد مناسب، فرآیند تولید و کاربردهای طرح، زیبایی شناسی پرمعنا و با ارزش (بدون آشفتگی بصری)، انگی زش احساس و هوش از مهمترین شاخصها و اصول زیباسازی بشمار می روند. در پایان نیز راهبردها و راهکارهایی در زمینه بهبود وضع موجود ایران ارائه شده است.
توسعه کالبدی ـ فضایی شهر ورزنه و ارایه راهبردهای توسعه آتی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک فرآیند توسعه شهری در برنامه ریزی توسعه شهری و مدیریت توسعه شهری پایدار نقش تعیین کننده ای دارد. در تحقیق پیش رو فرایند توسعه کالبدی ـ فضایی شهر ورزنه مورد بررسی قرار گرفته و پس از مشخص شدن پتانسیل ها و محدودیت های توسعه با استفاده از مدل های بولین و همپوشانی در GIS، و نیز محاسبه میزان فضای مورد نیاز برای جمعیت اضافه شده در دهه های اتی، راهبردهای بهینه برای توسعه آتی شهر ارایه شده است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بوده و شیوه گردآوری داده ها اسنادی-کتابخانه ای است و برای تکمیل داده ها و پایش مراحل توسعه از مطالعات میدانی و مصاحبه با شهروندان نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که توسعه شهری ورزنه در ابتدا به صورت خودرو و در اطراف هسته اصلی شهر به صورت دایره ای رخ داده است، لیکن در مراحل بعدی، توسعه شهری به دلیل وجود زمین های کشاورزی در اطراف هسته اصلی ممکن نبوده و لذا شهر به صورت یک شهر موازی در طرف مقابل شهر فعلی(که توسط یک رودخانه از هم جدا می شوند)رخ داده و در طرح های جدید نیز توسعه در همان سمت و در جهت شمال در نظر گرفته شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که برای توسعه آتی شهر حتی برای جمعیتی سه برابر جمعیت فعلی نیازی به گسترش محدوده شهری نیست وبه دلیل پراکنده بودن شهر و ساختمان های غالبا یک طبقه در داخل محدوده شهری، پتانسیل توسعه در بعد ارتفاعی وجود داشته و نیز میزران زیادی زمین های خالی در داخل محدوده وجود ندارد که پتانسیل توسعه را دارا هستند.
بررسی پراکنش فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری کشور مطالعه موردی: تصادفات 1386
حوزه های تخصصی:
امروزه تصادفات رانندگی از مرز یک حادثه یا رویداد یا مشکل خارج شده و تبدیل به بحران شده است. تعداد متوفیان و مجروحین و نیز خسارات روحی و جسمی و معلولیت های ناشی از تصادفات به صورت لحظه ای در حال تغییر است، که در این میان کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بیشترین سهم را از این حوادث دارا هستند.
بر اساس آمارهای موجود تخمین زده می شود سالیانه حدود یک میلیون نفر در جهان به علت تصادف با وسیله نقلیه فوت می کنند و حدود 15 تا 20 میلیون نفر آسیب می بینند. ضرر و زیان ناشی از تصادفات سالانه 1.3 درصد تولید ناخالص ملی کشورهای در حال توسعه را به هدر می دهد که طبق یک برآورد نقریبی میزان خسارت های ناشی از هزینه های بیمارستانی و از کار افتادگی و خسارت های دیگر ناشی از حوادث رانندگی، سالیانه 500 هزار میلیون دلار برآورد شده است(WHO,1993). طبق اخبار منتشر شده از رسانه های عمومی و رسمی کشور به نقل از سازمان جهانی بهداشت، کشور ایران از نظر میزان وقوع تصادفات رانندگی مقام اول را در جهان دارا می باشد (WHO, 2003). آمارهای منتشره نشان می دهد بطور سالیانه در ایران بیش از 210.000 مورد تصادف صورت می گیرد که 14.000 کشته و چندین برابر نیز مجروح دارد(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، 1380). توزیع فضایی تصادفات و آسیبهای ناشی از آن در سطح کشور نشان می دهد که سهم استانها متناسب با جمعیت آنها و حجم جابجائیهای اتفاق افتاده در آنها نمی باشد.
مطالعه حاضر با استفاده از داده های ترکیبی سالنامه آماری استانهای کشور در 1386 و نتایج عمومی سرشماری 1385، به بررسی الگوی توزیع فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری، مرگ و میر، مجروحین و خسارات ناشی از تصادفات در سطح شهرستانهای کشور با استفاده از تکنیک آمار مکانی و شاخص توزیع فضایی موران[1] پرداخت.نتایج بررسی ها نشان داد که در سطح کشور الگوی مختلف فضایی در وقوع تصادفات درون شهری و برون شهری وجود دارد. سنجش تاثیر چگالی جمعیت نشان داد که بر خلاف تصور کانونهای جمعیتی متراکم از سرانه مرگ و میر ناشی از تصادف کمتری برخوردار هستند و خوشه های معنادار مرگ و میر بر نواحی کم جمعیت و با چگالی کم متمرکز است.
بررسی رابطه اشتغال و اندازه شهر در شهرهای استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی ارتباط اشتغال و اندازه شهرهای استان آذربایجان شرقی و تأثیر جمعیت شهرهای استان آدربایجان شرقی بر بخش های اشتغال در سال 1385 است. محدوده مورد مطالعه، شامل نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سال 1385 است. اطلاعات و داده ها از سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1385 گرفته شده است. روش پژوهش «توصیفی – تحلیلی» است. برای محاسبه داده ها از مدل رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتیجه پژوهش مبین آن است که بین اشتغال و اندازه شهرهای استان رابطه مستقیم وجود دارد. بدین صورت که به ازای یک واحد تغییر در متغیر مستقل یا به عبارتی افزایش هزار نفری جمعیت، 003/0 یا 3 نفر به شاغلان بخش کشاورزی، 149/0 یا 149 نفر به ازای هزار نفر به جمعیت شهری شاغل در بخش صنعت، 118/0 یا 118 نفر به ازای هزار نفر جمعیت شهری به اشتغال در بخش خدمات و 024/0 یا 24 نفر به ازای هزار نفر جمعیت شهری به اشتغال در بخش نامشخص افزوده خواهد شد. در این ارتباط تعداد نفرات افزوده شده در بخش صنعت بالاتر از سایر بخش هاست که دلیل اصلی آن افزایش جمعیت شهرهای استان شاغل در بخش صنعت و سرمایه گذاری و گرایش بیشتر مردم به بخش صنعت است. همچنین گرایش مردم به بخش کشاورزی پایین است که دلیل این امر را بیشتر ماهیت بخش کشاورزی و عدم تجانس آن با محیط شهری استان می توان برشمرد.
امکان سنجی و اولویت بندی گردشگری شهرستان کنگان با استفاده از تکنیک SWOT و مدل ANP (با تأکید بر گردشگری صنعتی پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و توسعه ی مناطق صنعتی، تجاری و آزاد مزایای متعددی در عرصه ی اقتصادی، تجاری- بازرگانی و صنعتی به دنبال دارد. با توجه به روند توسعه ی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در دهه ی اخیر با سیاست افزایش بهره وری در حوزه ی مشترک با کشور قطر، سایر محورهای توسعه ی اقتصادی در شهرستان کنگان کمتر مورد توجه قرار گرفته شده است. بر این اساس اولویت-بندی مکانیسم و سازوکارهای توسعه ی پاک (CDM) و پایدار با برنامه ریزی جامع و استراتژیک جهت تنوع بخشی به فعالیت ها، حفظ محیط زیست با رویکرد توسعه ی گردشگری شهرستان کنگان ضروری است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن بیان، شناخت و ارزaیابی توانایی های بالقوه این محدوده ی جغرافیایی در زمینه ی گردشگری؛ امکان سنجی و اولویت بندی توسعه ی گردشگری در شهرستان کنگان (راهکارها) با استفاده از مطالعات کتابخانه ای -اسنادی، بررسی های میدانی، تکنیک تحلیلی (SWOT) و مدل تحلیل شبکه ANP)) صورت گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل گردشگری شهرستان کنگان در سه وضعیت اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، اکولوژیکی در قالب تکنیک سوات (WT)، (WO)، (SO) و (ST) انجام شده که نشان دهنده ی اهمیت نقاط قوت با مجموع وزن نهایی 25/1 و عوامل داخلی (S/W)، با امتیاز وزنی کل11/2 بوده بر اساس نتایج(SWOT)، راهبردهای دفاعی (Mini-Min)، تهاجمی (بیشینه-بیشینه)، استراتژی هایST (Maxi-Min) و راهبرد انطباقی (راهبرد کمینه- بیشینه) ارائه شد. سپس با توجه به ویژگی های ANP و خصوصیات گردشگری منطقه، داده-ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به دنبال آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر اولویت بندی گردشگری در شهرستان کنگان شامل سه خوشه (معیار/ گروه) و یازده گزینه (زیر گروه) با استفاده از نرم افزارSuper Decisions تولید شد. داده های حاصل نشان داد که، بیشترین اولویت از نظر نوع گردشگری به ترتیب شامل؛ گردشگری تاریخی و فرهنگی (با امتیاز نرمال شده0.474) و گردشگری ساحلی ( با امتیاز نرمال شده 0.236) و همچنین بیشترین اولویت از نوع مکان گردشگری (خوشه)، شهر تاریخی سیراف (با امتیاز نرمال شده 0.486)، جنگل های حرا (با امتیاز نرمال شده 0.283) و منطقه ی پارس جنوبی/ گردشگری صنعتی (با امتیاز نرمال شده 0.147) بوده است.
بررسی روند توسعه فیزیکی شهر جدید سهند و تعیین محدوده های مناسب به منظور توسعه آتی آن
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه خود سبب دستاندازی به محیطهای طبیعی و از بین بردن آنها شدهاند. در حالی که افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعه پایدار را الزامی مینماید. شهر جدید سهند که در حدود دو دهه پیش و به منظور جذب سرریز جمعیت کلانشهر تبریز ایجاد گردیده است نیز از این قاعده مستثنی نیست. از آنجا که این شهر در محیطی که از نظر منابع طبیعی از غنای بالایی برخوردار است واقع شده است، ضرورت توجه به چگونگی رشد و توسعه آن و همچنین تدوین برنامهای مناسب به منظور توسعه مناسب این شهر را دوچندان مینماید. در این مقاله نحوه توسعه فیزیکی شهر سهند و ویژگیهای جمعیتی آن از ابتدا تا به امروز مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به منظور توسعه آتی این شهر در نواحی با توان اکولوژیکی مناسب، اراضی صفه سهند بر اساس اصول آمایش سرزمین مورد ارزیابی قرار گرفته و مناسبترین اراضی برای این توسعه معین شده است. بدین ترتیب که ابتدا اطلاعات مربوط به منطقه با استفاده از آمار و اطلاعات موجود تهیه گردید. سپس بر اساس روش سیستمی و با استفاده از نرمافزارهای مختلف مانند GIS تجزیه و تحلیل و جمعبندی داده ها صورت گرفت. در ادامه توان اکولوژیکی محدوده مورد مطالعه تعیین و محدودههای مناسب برای توسعه آتی شهر جدید سهند با مساحتی حدود 3200 هکتار پیشنهاد گردید.
بررسی تأثیر شهرنشینی بر روابط اجتماعی در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه شهری شدن لوئیس ویرث ادعا می کند که شهر نشینی بر خانواده و روابط خانوادگی تأثیر منفی می گذارد و موجب کاهش روابط صمیمی و اعتماد می شود . هدف این تحقیق که یک مطالعه مقایسه ای است؛ بررسی این مسأله است که آیا بین افراد شهرنشین و غیر شهرنشین از لحاظ برخی مولفه های روابط انسانی مانند انسجام اجتماعی، احساس داشتن کنترل روی زندگی؛ اعتماد ورزی، میزان مشارکت اجتماعی و دارا بودن روابط نزدیک با اقوام و دوستان تفاوت معناداری وجود دارد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان ساکن بوشهر و دیّر -که هنوز شهری نشده است- در استان بوشهر است که از بین آنها با استفاده از رابطه کوکران 397 نفر (200 نفر از بوشهر و 197 نفر از دیّر) با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شهرنشینی روی اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی افراد تأثیر منفی معنی داری داشته است ولی روی گسترش معیارهای عام گرایانه، احساس بی کنترلی و داشتن روابط و اتکاء روی خانواده و اقوام تأثیر چندانی نداشته است.
مدیریت مسیرهای راهپیمایی با رویکرد پدافند غیرعامل، مطالعة موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، برنامه ریزی و مدیریت بحران شهری جایگاه ویژه ای در حوزة مسائل شهری پیدا کرده است. وقوع بحران های انسانی متعدد در شهرها و کلان شهرهای دنیا و نیاز به برنامه ریزی و مدیریت این گونه بحران ها سبب شده است تا مدیران و برنامه ریزان شهری نیاز به تحقیق و پژوهش بیشتر در این زمینه را به خوبی احساس کنند. گاهی، وقوع بحران های انسانی از قبیل شورش ها و آشوب های شهری در شهرها و کلان شهرها و حوادث ثانویة ناشی از آن ها (خسارت به اموال عمومی، وندالیسم و سرقت) در برهه ای، باعث نبود امنیت در شهرها شده است و مدیریت آن ها راهکارهایی اساسی را طلب می کند. مسیرهای هشت گانة راهپیمایی شهر اصفهان که هر ساله در روزهای خاصی از سال جمعیت انبوهی را در خود می پذیرد، ممکن است در معرض هر گونه بحران احتمالی قرار بگیرد. وقوع بحران در این مسیرها نه تنها خسارت ها و تلفات مالی و جانی فراوانی به بار می آورد؛ بلکه تجمع جمعیت در این مسیرها نیز ممکن است باعث کاهش کارایی سازمان های متولی بحران در این مسیرها شود. فرضیة تحقیق این است که مسیرهای راهپیمایی شهر اصفهان با توجه به تراکم کاربری ها در معرض آسیب پذیری قرار دارند. مطالعات میدانی، پراکندگی فضایی کاربری ها در نقشه های ترسیمی با GIS و محاسبات پژوهشگران حاکی از آسیب پذیری بالای مسیرهای پنج، هشت و شش است. در ضمن، هنگام وقوع بحران کارایی سازمان های متولی بحران نیز کاهش می یابد و این کاهش در مسیر اول و سوم بسیار بارزتر است. بنابراین به جای مسیرهای با آسیب پذیری بالا مسیرهای جدید پیشنهاد شده و برای سایر مسیرها نیز در جهت کاهش خسارت ها و تلفات، راهبردهای مدیریتی معرفی شده است.
توسعة یک روش ابتکاری برای بهینه سازیمسئلة مکان یابی و تخصیص در عملیات امدادرسانی به مصدومان زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر راه حل های مطرح شده برای مسائل مکان یابیوتخصیص- که در آن متقاضیان خدمات و مراکز خدماتی دارای ظرفیت مشخصی باشند- از لحاظ محاسباتی پیچیده اند.برای حل این مشکل، روش های ابتکاری متناسب با شرایط مسئله توسعه یافته اند. مکان یابی مراکز و تخصیص مصدومان زلزله به این مراکز درمانییکی از مسائل مهم در مدیریت بحران زلزله است؛ زیراتوسعة روشی مناسب برای بهینه سازیِ تخصیص مصدومان به مراکز درمانی می تواند در کاهش زمان امداد رسانی و در نتیجه کاهش آسیب های جانیاثر مهمی داشته باشد. در این مقاله، توسعة روشی ابتکاری بر پایةیک الگوریتم ژنتیک تو در تو برای بهینه سازی مکان یابی مراکز درمانی و تخصیص مصدومان زلزله به این مراکز، با استفاده از قابلیت های علم سیستم اطلاعات مکانی توضیح داده می شود. باتوجه بهاینکهمکان یابیوتخصیصمنابعدومسئلةجدااز هم نیستند وبرهمتأثیرمستقیمدارند،درروشپیشنهادی،ایندومسئلهبه صورتهم زمانحلمی شوند.با بررسیداده هایتحقیق و با توجه به نتایج آنمی توان گفت ساختار طراحی شده توانایی لازم جهت حل این نوع مسائل را با انتخاب میزان جمعیت اولیة مناسبداراست.
مطالعه ی تطبیقی پایداری محلات سراب و سجاد مشهد با استفاده از روش های AHP و دلفی (با مشارکت شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه امروزه در اکثر کشورها به منظور رسیدن به توسعه ی پایدار شهری به برنامه ریزی در سطح کوچک ترین واحد شهری، یعنی محلات مسکونی، توجه بسیار می شود، در این پژوهش با هدف ارتقای سطح پایداری محلات مسکونی سراب و سجاد شهر مشهد، به شناخت مفهوم توسعه ی پایدار محله ای، بررسی و مطالعه ی ادبیات مربوط و تدوین شاخص های تأثیرگذار بر سطح پایداری محلات مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پیمایش و اطلاعات گردآوری شده درباره ی این شاخص ها در سطح محلات مورد بررسی، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ترکیب روش های تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و دلفی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که محله ی سجاد با وزن نهایی پایداری 794/0 نسبت به محله ی سراب با وزن نهایی 357/0 در شرایط پایدارتری به سر برده، اما از منظر سطح بندی ابعاد پایداری، با توجه به حاصل نظرات ساکنین محلات در باب شاخص های مورد مطالعه و وزن دهی گروه تصمیم ساز این پژوهش به این شاخص ها، محله ی سجاد از منظر اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و محله ی سراب از منظر شاخص های زیست محیطی در شرایط پایدارتری نسبت به دیگری قرار داشتند.
تحلیل طبقه بندی کیفیّت زندگی شهری با روش SAW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیّت زندگی شهری، امروزه به عنوان یکی از مسائل اساسی مورد توجّه اندیشمندان علوم شهری است. در منابع مختلف، تعاریف متفاوتی از کیفیّت زندگی ارائه شده است. در یک نگاه می توان کیفیّت زندگی را، شرایط عینی مطلوب محیطی و ارزیابی مثبت فردی از این شرایط تعریف کرد. در عین حال، مقیاس مطالعه و روش مطالعه ی کیفیّت زندگی نیز، پیرو قانون خاصّی نیست. در رشته های مختلف علمی همچون، پزشکی، علوم اجتماعی، برنامه ریزی شهری، جغرافیا و... هر یک بسته به تخصّص خود، کیفیّت زندگی را مورد مطالعه قرار داده اند. تعیین نوع شاخص ها، نحوه ی تحلیل، روش به کار برده شده، مقیاس مطالعه و به طور کلّی تمام ابعاد مطالعاتی در بررسی کیفیّت زندگی، مرتبط با هدف اصلی مطالعه و تخصّص پژوهشگر است. در این مقاله، هدف اصلی تحلیل طبقه بندی کیفیّت زندگی شهری در شهر بابلسر است. روش این پژوهش از انواع روش های توصیفی تحلیلی است. برای تبیین کیفیّت زندگی در محلّه های شهر بابلسر، از داده های پرسشنامه ای و داده های مستخرج از منابع دیگر استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه ی مورد مطالعه، از رابطه ی کوکران بهره برده و تعداد320 پرسشنامه در سطح محلّه ها توزیع شده است. برای تعیین رتبه ی کیفیّت زندگیِ محلّه های شانزده گانه ی شهر بابلسر، از روش آنتروپی و SAW استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، ساکنان محلّه های شهری با وجودی که می توانند دارای استانداردهای بالایی از کیفیّت زندگی عینی باشند، اما باز هم از زندگی خود حسّ رضایتمندی نداشته باشند و در مقابل، محلّه های فقیرنشین ممکن است که از زندگی خود راضی باشند. در مجموع می توان گفت در بسیاری موارد، کیفیّت های مربوط به محیط ساخته شده و سایر ابعاد کیفیّت عینی زندگی، بر حسّ رضایتمندی افراد تأثیر دارد.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در بهبود سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: اراضی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (محله غازان داغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست. این شیوه سکونت، در شهر تبریز با سرعت فزاینده ای افزایش می یابد. از مهم ترین این بافت ها می توان به بخش هایی از شمال شهر (محلات عینالی- زینالی)، بخش شمال غرب شهر (پارک بزرگ تبریز)، بخش جنوب شهر (حاشیه شمال کنار گذر جنوبی، قسمت هایی از اراضی دانشگاه علوم پژشکی تبریز – محله غازان داغی- انتهای خیابان مارالان، حافظ، طالقانی، لاله) و بخش جنوب غربی شهر (محله اخمه قیه) اشاره نمود که با مکانیسم خاص خود، به سرعت در حال گسترش اند. این پژوهش به بررسی شاخص های کالبدی، جمعیتی، اجتماعی – اقتصادی، شاخص زیست محیطی و برخورداری از خدمات اساسی به عنوان معیارهای اصلی بررسی و ارزیابی سکونتگاه های غیر رسمی، در اراضی علوم پژشکی دانشگاه تبریز (محله غازان داغی) می پردازد. مهم ترین هدف این تحقیق بررسی سکونتگاه های غیر رسمی محدوده مورد مطالعه برای بهبود شرایط آنهاست که مبتنی بر رویکرد CDS تهیه و تدوین خواهد شد. داده های مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی (پرسشگری) و با روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شده است. برای روایی و اعتبار فرایند پرسشگری و طراحی پرسشنامه از آزمون کرونباخ و برای ارزیابی، بررسی و اولویت بندی استراتژی ها از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است.
ارزیابی تناسب اراضی شهری به روش Fuzzy AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، مستلزم توجه ویژه به ارتباط و وابستگی کاربریها و تأثیر عملکرد هر کاربری بر دیگر کاربریهاست. روش های مبتنی بر سامانه اطلاعات مکانی و تصمیم سازی چندمعیاره، ابزارهای سودمندی برای این منظور به شمار میآیند. از آنجا که پرداختن به موضوع مذکور نیازمند مشارکت افراد با دیدگاه ها و سلایق گوناگون است، ارزیابی تناسب اراضی شهری نیز دارای ماهیت تصمیم سازی گروهی است. در پژوهش حاضر با تلفیق قابلیت های GIS و تکنیک های تصمیم سازی گروهی چندمعیارة فازی، روشی به منظور ارزیابی تناسب اراضی شهری برای کاربریهای خدماتی مورد نیاز شهروندان ارائه شده است. در روش به کار گرفته شده، فرایند کلی ارزیابی تناسب کاربری زمین به روش Fuzzy AHP شامل انتخاب معیارهای مؤثر، تعیین میزان اهمیت و وزن هر معیار، تهیه و تولید نقشه های معیار در محیط GIS و در نهایت تلفیق نقشه های معیار و محاسبه مقدار تناسب هر قطعه زمین برای کاربری تعیین شده، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج مدل در محدوده مطالعه موردی در منطقه 6 شهرداری اصفهان، مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج این مدل سازی، توانایی کافی روش Fuzzy AHP و GIS را در ارزیابی تناسب زمین شهری با دیدگاه تصمیم سازی گروهی نشان میدهد. مقایسه نتایج حاصل از مدل Fuzzy AHP با نتایج روش مرسوم مبتنی بر جمع بندی نظرهای کارشناسی در 15 قطعه زمین منتخب برای تخصیص چهار کاربری (کتابخانه، درمانگاه، ورزشگاه و مدرسه راهنمایی)، نشان میدهد که در قطعات به اولویت تخصیص اول تا سوم برای هر چهار کاربری مورد نظر تحقیق، تطابق کامل وجود دارد.
ارزیابی حریم امن شهری در ارتباط با آسیب پذیری لرزه ای؛ مورد شناسی: شهرهای استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش فیزیکی بیبرنامه شهرها، بدون در نظر گرفتن وضعیت و جهت گسل ها، احتمال قرارگیری شهرها را در پهنه لرزه خیز بالا میبرد؛ به این ترتیب در صورت وقوع زمین لرزه باعث ایجاد خسارات مالی و انسانی بیشتری پدید می آید. در این مورد تعیین حریم امن شهرها و رعایت آن میتواند در کاهش خسارت های ناشی از زمین لرزه مؤثر باشد. ایجاد امکانات امداد رسانی از جمله ایستگاه های آتش نشانی، مراکز پلیس و مراکز بهداشتی و درمانی با گسترش فیزیکی شهر سخت تر، پر هزینه تر و زمان بر است. این مقاله از جمله پژوهش های کاربردی است که با توجه به موقعیت شهرها و گسل ها، در پی تعیین حریم امن شهری در ارتباط با آسیب پذیری لرزه ای است. محدوده مورد مطالعه شهرهای استان یزد میباشد. به این منظور ابتدا وضعیت زمین شناسی و زلزله خیزی و سپس ویژگیهای جمعیتی و شهرنشینی استان مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با دو روش متفاوت: الف- استفاده از استانداردهای موجود (حریم امن گسل ها با کمینه و بیشینه استاندارد، 1000- 300 متر). ب- استفاده از داده های 100 سال اخیر، موقعیت شهرها و شعاع فاصله از گسل ها در ارتباط با زلزله های احتمالی، حریم امن شهری مشخص شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که، قسمت عمده ای از استان یزد در پهنه خطر نسبی پایین و متوسط قرار میگیرد و پهنه های با خطر بالا، شهرهای جنوب، شرق و شمال شرق استان را در بر میگیرد. لزوم رعایت حریم امن گسل ها در شهرهای ندوشن، هرات، مروست، تفت، بهاباد، دیهوک و عشق آباد بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. از نظر وضعیت شهرنشینی، 74/21 درصد شهرها و 63/7 درصد جمعیت شهرهای استان در پهنة خطر بالا قرار دارند. با پیش بینیهایی که در مورد جمعیت شهرهای استان انجام شده است، آشکار شده که تمرکز شهری در استان در حال افزایش است و جمعیت آسیب پذیر نیز بیشتر می شود. با توجه به شعاع فاصله از گسل ها در ارتباط با زلزله های احتمالی و با توجه به زلزله های تاریخی، تمامی شهرهای استان در شعاع مناسبی قرار گرفته اند. این موضوع به معنای امن بودن شهرهای استان در برابر خطر زلزله نیستزیرا با روش اوّل (استانداردهای موجود) خلاف این موضوع اثبات شد. در ضمن این پژوهش نشان داد که تنها اکتفا به داده های تاریخی (در این پژوهش دوره 100 ساله بررسی شده) نمیتواند ضامن ایمنی شهرها در برابر زلزله باشد.
شهر و عدالت اجتماعی: تحلیلی بر نابرابری های محلّه ای(مطالعه ی موردی: محلّه های قدیمی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر، نگاهی نوین به زندگی جدید بشر و چشم انداز توسعه از ابعاد مختلف است، اما در عین حال تأکید بر ابعاد کمّی رشد در بسیاری از کشورها به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت، منجر به دوقطبی شدن شهرها شده است. از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه ی فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان و میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری در بافت قدیم شهر شده است. هدف این مقاله، تبیین سطوح کیفیّت زندگی در بافت قدیم شهر میاندوآب با 17 شاخص کیفیّت زندگی و ارتباط آن با سرانه ی کاربری های شهری در سطح محلّه ها بوده که از سرانه ی 15کاربری استفاده شده است. روش کار در این مقاله، توصیفی تحلیلی است. نخست مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و بازدید مقدماتی و پس از آن، مطالعه ی میدانی با استفاده از روش پرسش نامه ای انجام شده است. برای تعیین حجم نمونه ی مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شده است و در نهایت، برای تحلیل و رتبه بندی محلّه ها از طریق شاخص های کیفیّت زندگی روش آنتروپی و SAW استفاده شده و برای تبیین و رتبه بندی محلّه ها از طریق سرانه های شهری، روش آنتروپی و TOPSIS به کار گرفته شده است. بر اساس بررسی های انجام شده با شیوه ی SAW محلّه های 21، 20، 19 و 16 در شاخص های کیفیّت زندگی در رتبه های نخست قرار داشته اند، در توزیع سرانه ی کاربری های شهری بر اساس شیوه ی TOPSIS محلّه های 20، 4، 21 ، 19و 16 در رتبه های اوّل قرار داشتند. نتایج نشان می دهد که ارتباط معناداری بین توزیع سرانه ی کاربری های شهری و کیفیّت زندگی وجود دارد.
ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح جامع شهر جدید بینالود (جمعیت-اشتغال-مسکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح جامع شهری بیشتر به منظور ترویج ضوابط شهرسازی، کنترل توسعه شهرها، هماهنگ سازی بخش های مختلف شهر و شناخت حوزه های نفوذ شهر تهیه می شود. این طرح ها در کشور ما با توجه به این که برداشتی از الگوها و تجربیات کشورهای دیگر است، دارای نتایج متفاوتی بودند که بعضاً با موفقیت همراه نبوده است. سابقه تهیه طرح های جامع شهری در کشور ما به اوایل دهه 1340 بر می گردد. هدف از این تحقیق، بررسی و ارزیابی طرح جامع شهر جدید بینالود است و روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله «توصیفی ـ تحلیلی» است. نتایج بررسی ها نشان می دهد میزان تحقق پذیری جمعیت شهر جدید بینالود در سال 1390 که به عنوان دومین شهر اقماری مشهد در 55 کیلومتری جنوب غربی آن و با هدف توسعه ناپیوسته و جذب سرریزهای جمعیتی بالقوه مشهد ایجاد شده است، 66/5 درصد است که از علل عدم تحقق آن می توان به کاهش رشد جمعیت شهر مشهد، کمبود امکانات، تأسیسات و خدمات در شهر اشاره کرد. میزان تحقق پذیری اشتغال شهر هم برابر 36/35 درصد است. میزان تحقق پذیری مسکن هم برابر 46/9 درصد است. نتایج بررسی ها، نشان دهنده عدم تحقق پذیری مطلوب طرح جامع شهر جدید بینالود است. از علل عدم تحقق پذیری مناسب طرح جامع شهر جدید بینالود می توان به عدم تحقق جمعیت پیش بینی شده، بورس بازی زمین، کمبود امکانات، تأسیسات و خدمات در این شهر جدید اشاره کرد. در نهایت، پیشنهاد می شود که در درجه اول باید مشکلات عدم تحقق جمعیت شهر جدید بینالود که مهم ترین آن نبود خدمات و امکانات مناسب است، رفع گردد تا این شهر جدید به اهداف پیش بینی شده خود نزدیک تر شود.