فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی و مدیریت توسعه گردشگری بهره بردن از روش های نوین بسیار پراهمیت می باشد. یکی از این روش های نوین استفاده از روش آینده پژوهی و نیز بهره بردن از سناریوهای مختلف جهت توسعه گردشگری می باشد که با بهره گیری از این روش ها سعی در ترسیم آینده های مختلف برحسب عوامل کلیدی موثر برای توسعه گردشگری شهر زنجان دارد. هدف پژوهش حاضر، آینده پژوهی و سناریو نگاری در توسعه و بهبود صنعت گردشگری شهر زنجان بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع می باشد پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش به صورت کیفی و در برخی موارد به صورت مختلط کمی و کیفی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی و سناریونگاری انجام پذیرفته است. در این پژوهش جهت یافتن عوامل کلیدی از اسناد فرادست، اسناد کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه باز استفاده شده است و پس از شناسایی مولفه ها جهت تحلیل و اولویت بندی عوامل از نرم افزار MIC MAC وScenario Wizard بهره گرفته شده است که بعد از بررسی و تجزیه وتحلیل 13 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شد. این 13 عامل به ترتیب عبارت بودند از: مدیریت یکپارچه شهری و اعمال سیاست های تشویقی، کاهش محدودیت ها، امنیت داخلی، بخش خصوصی، مشارکت شهروندان، سازمان های مردم نهاد، برندسازی شهری، موقعیت استراتژیک شهر، نقش بین المللی شهر و استان، ارتقا آگاهی های زیست محیطی، نرخ رشد اقتصادی، مراسمات آیینی و مذهبی، توسعه کمی و کیفی صنایع دستی. این 13 عامل برای نگارش سناریو با استفاده از نظر خبرگان و تشکیل پنل به 46 حالت از مطلوب تا نامطلوب تقسیم بندی شدند که در انتها 4 سناریو با سازگاری بالا برای شهر زنجان شناخته شد که 3 مورد از سناریوها حالت مطلوب و یک مورد نیز وضعیت بحرانی را برای شهر و استان زنجان متصور می شد. در انتها برای گذار از حالت سناریو بحرانی و حرکت به سمت سناریو و شرایط مطلوب راهبردها و برنامه ای پیشنهاد گردید.
تحلیل و ارزیابی زمینه های کالایی شدن مسکن در بازار مسکن ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مسکن مهم ترین دارایی خانوار به شمار می رود و کالایی اساسی و بدون جانشین است که با توجه به قیمت آن، سهم قابل توجهی از درامد خانوار را به خود اختصاص می دهد و صاحبان آن به منظور عدم پذیرش ریسک ها بالاتر در سایر بازارهای مالی به نگهداری از آن مبادرت می ورزند. بنابراین مسکن کالایی مصرفی و سرمایه ای به شمار می آید که قابل حذف از سبد هزینه ی خانوار ها نیست. تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایه ای به جای کالای مصرفی یکی از مشکلات حوزه مسکن در حال حاضر است که این سؤال را به ذهن متبادر می سازد که چرا مسکن در ایران کالای سرمایه ای شده است؟ پاسخ به این سؤال هدف اصلی است که در این نوشتار دنبال می گردد. برای رسیدن به پاسخ این سؤال، مطالعه ی اسنادی اساس قرار گرفته است و با تحلیل و توصیف مطالب موجود است درخصوص کالایی شدن مسکن کشور ایران به عنوان جامعه ی آماری پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که قیمت مسکن و عمده متغیرهای در نظر گرفته شده، درونزا می باشند، لذا در این پژوهش از الگوی خود توضیح برداری(VAR) مورد استفاده قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که؛ ماتریس ضرایب همبستگی بین متغیرها مثبت می باشد اما با نرخ ارز و نرخ سود بانکی رابطه منفی دارد و بالاترین ضریب همبستگی با قیمت مسکن را تولید ناخالص داخلی دارد. همچنین رابطه علی و معلولی بین متغیرها نشان می دهد که قیمت مسکن با متغیرهای سهام(S)، نرخ سودبانکی(R)، تابع اعتبارات بخشی(CRE) و تابع تولید ناخالص داخلی(GDP) رابطه علی و معلولی متقابل دارند و با متغیرهای نرخ ارز (EX)و قیمت سکه(G) رابطه علی و معلولی روشنی دیده نمی شود و همچنین با متغیرهای هزینه ساخت(C)، حجم نقدینگی(M) و نرح تورم(INF) رابطه یک سویه دارند که نشان می دهد متغیرهای مورد بررسی در قیمت مسکن و تبدیل آن به کالای سرمایه ای تاثیر گذارند و با مدیریت هر یک از این شاخص ها می توان مسکن را به کالای مصرفی تبدیل نمود.
تببین سطوح خلاقیت در نظام شهری کلان شهر تهران
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر مفهوم شهر خلاق به یکی از مباحث پرطرفدار نزد صاحب نظران، محققان و تصمیم سازان بدل شده است، به طوری که شهرهای بزرگ و کلان شهرهایی تمرکز دارند که بتوانند آستانه ی تقاضای کافی و متنوعی از مردم و فعالیت ها را به وجود آورند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت کلان شهر تهران می باشد، به این منظور که وضع موجود تا چه حد می تواند شهر تهران را به عنوان شهری خلاق با توجه به عوامل و ویژگی های عنوان شده، معرفی کند. در همین راستا پرسش نامه ای براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش در 6 شاخص (سرزندگی شهری، مشارکت، تکنولوژی ارتباطی، کارآیی و اثر بخشی، تنوع شهری و صنایع خلاق) طراحی گردید. روش بررسی: با توجه به اینکه جمعیت شهر تهران در سال 1395 برابر با 8679936 نفر است. طبق فرمول کوکران تعداد پرسش نامه توزیع شده برابر با 403 عدد می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های اماری آزمون t، آزمون فیشر، میانگین رتبه، رگرسیون و همبستگی چند متغیره استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بیشترین مقدار t متعلق به تکنولوژی ارتباطی می باشد که مقدار آن برابر033/11می باشد. کمترین مقدار هم متعلق به صنایع خلاق امور با 780/2- می باشد که بیانگر نامطلوب بودن وضعیت این گویه می باشد. در تمامی شاخص های به جزء صنایع خلاق مقدار t بیشتر از صفر و مثبت است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان شاخص های بررسی شده، شاخص صنایع خلاق با مقدار بتای313/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق شهر خلاق در محدوده مورد مطالعه داشته است. همچنین با توجه به آزمون های آماری مناطق 22، 6 و 2، 1، 21 در رتبه های اول و دوم سطوح خلاقیت در شهر تهران قرار گرفته اند.
تبیین مدل برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری؛ نمونه مورد مطالعه: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
3 - 14
حوزه های تخصصی:
برندسازی شهری به عنوان روشی برای افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکل دهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها می شود. هدف مقاله حاضر ارائه مدلی است تا برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری را تسهیل کند. در این پژوهش، شهر یزد به عنوان محدوده مطالعاتی مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و تلاش دارد تا با استفاده از راهبرد داده بنیاد، مدل گفته شده را از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با حرفه مندان، دانشگاهیان و نخبگان استخراج کند. مصاحبه شوندگان با تکنیک ارجاعی زنجیره ای (گلوله برفی) انتخاب شدند و در نمونه دوازدهم، اشباع نظری تا حدودی شکل گرفت، اما روند پژوهش تا مصاحبه چهاردهم ادامه یافت. نتایج پژوهش بیان می کند که «لزوم رقابت شهرها در عرصه جهانی»، «مشکلات اقتصادی و لزوم توجه به گردشگری و برندسازی شهری» و «پتانسیل بالای شهر یزد برای توسعه گردشگری و برندسازی شهری» از شرایط علی تحقیق بوده و لزوم بررسی موضوع را آشکار می سازد. همچنین این پژوهش نشان می دهد با مجموعه راهکارهایی از جمله «تشکیل کارگروه ویژه برندسازی در شهر یزد»، «جلب مشارکت نهادهای مردمی در تدوین و اجرای طرح های برندسازی»، «آموزش به مدیران و کارمندان برای اجرای هرچه بهتر طرح های برندسازی شهری»، «برگزاری جشن ها و رویدادهای ملی و بین المللی به منظور توسعه برند» و «توسعه زیرساخت های گردشگری» می توان توسعه گردشگری را از طریق برندسازی در شهر یزد دنبال کرد که پیامدهایی همچون «تأمین درآمد پایدار برای مجموعه مدیریت شهری یزد»، «تقویت هویت منحصر به فرد شهر یزد»، «کاهش مهاجرت»، «افزایش رضایتمندی گردشگران داخلی و خارجی شهر یزد»، «جهانی شدن»، «توسعه سرمایه اجتماعی»، «دستیابی به رشد اقتصادی» و «دستیابی به مدیریت شهری یکپارچه» را در پی خواهد داشت.
بازشناسی اصول ایجاد حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهر شیراز با تکیه بر مفهوم سلسله مراتب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
194 - 207
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در ساختار فضایی و کالبدی شهرهای معاصر بسیار کم رنگ شده ، مفهوم سلسله مراتب است. این مفهوم که برگرفته از مبانی فلسفی و عرفان اسلامی است، از جمله عواملی است که می تواند باعث القای حس معنویت و قداست در مکان ها گردد. بنابراین شناخت بن مایه های حس معنویت از طریق مفهوم سلسله مراتب و استفاده از آن ها در برنامه ریزی فضایی شهر شیراز، هدفی است که این پژوهش در پی دستیابی به آن است. با این توضیح تحقیق حاضر در پی تحلیل نقش مفهوم سلسله مراتب در شکل گیری بن مایه های حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی است. در این پژوهش، حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی متغیر مستقل و انواع سلسله مراتب به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبنی بر مطالعات کتابخانه ای و پژوهش میدانی است که در بخش مبانی نظری با تکیه بر اسناد موجود، به استخراج بن مایه های حس معنویت پرداخته و در بخش میدانی با استفاده از پرسش نامه مستخرج از بخش نظری، به تحلیل میزان و چگونگی نمود بن مایه های حس معنویت بر اساس سلسله مراتب موجود در بافت پیرامون فضاهای مذهبی پرداخته است. نمونه های موردی در این تحقیق، بافت پیرامون آستان مقدس شاه چراغ، مسجد صاحب الزمان و حسینیه ثارالله در شهر شیراز و جامعه آماری 15 نفر از استفاده کنندگان هر یک از این بافت ها است. نتایج تحقیق نشان داد که بن مایه های جهت گیری، گذرگاه و نظم هندسی بیشترین تاثیر را در شکل گیری احساس حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی بر عهده دارند که این نتیجه می تواند در طراحی فضاهای شهری به ویژه بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهرها مورد توجه طراحان و برنامه ریزان قرار گیرد.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر رفع نیاز به تفریح کاربران در مجتمع های تجاری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه است که طراحی و اجرای مجتمع های تجاری بزرگ مقیاس در کلانشهر تهران رونق دارد و اغلب این مجتمع ها به راحتی نظر گروه های سنی گوناگون را به خود جلب می کنند؛ البته برخی موفق تر و ماناتر هستند و برخی پس از یک دوره رونق، مشتریان خود را از دست می دهند و کمرنگ می شوند. شکل همنشینی عرصه های عمومی و واحدهای تجاری در این مجتمع ها گویای تفوق امر تفریح بر امر خرید است و سازماندهی فعالیت ها در این مجتمع ها به گونه ای است که امکان گذران اوقات فراغت به بهترین شکل ذیل عنوان مرکز خرید فراهم آمده است. هدف از این پژوهش تدقیق میزان موفقیت این مجتمع های تجاری در رفع نیاز به تفریح شهروندان است. پرسش این است که نیاز انسان به تفریح، چه تأثیری بر ادراک محیطی شهروندان از مجتمع های تجاری کلانشهر تهران دارد؟ و چگونه است که در سال های اخیر، مجتمع های تجاری کلانشهر تهران در نزد شهروندان با سنین گوناگون، اقبال بیشتری نسبت به دیگر فضاهای تجاری دارند؟ مبانی نظری پژوهش متکی بر دستاوردهای علم روانشناسی محیطی است که با نظریه انتخاب ویلیام گلاسر و اهمیت نیاز به تفریح شروع شده و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت محیطی در حوزه نیاز به تفریح بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استناد به آراء اندیشمندان از ادبیات مرتبط استخراج شده است. سپس به روش پژوهش پیمایشی و از طریق توزیع 462 پرسشنامه بین کاربران مجتمع های تجاری منتخب شهر تهران ( کوروش، تیراژه، پالادیوم و تیراژه2) که بر اساس میزان استقبال کاربران از طیف های مختلف و پیکر بندی فضایی متفاوت با پاساهای خرید صرف و همچنین وجود جنبه های تفریحی، خدماتی و سرگرمی موجب پدید آمدن قرارگاه های رفتاری متنوع شده اند.، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش همبستگی، اثر مؤلفه ها بر نیاز به تفریح کاربران و بر همدیگر تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که سنجه های سامانه طراحی شده متشکل از سه مؤلفه جمعی-رفتاری، کالبدی-فضایی و دریافتی-ادراکی با هدف رفع نیاز به تفریح کاربران، ارتباط معناداری با تفریح به عنوان دلیل حضور کاربران در مجتمع های تجاری دارند.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فقر و پیامدهای منفی آن توسعه انسانی را محدود می کند، به طوری که فقرا اغلب در سطح نهایی آسیب پذیری در برابر نابسامانی های بهداشتی و اقتصادی و بلایای طبیعی قرار دارند. اکنون متفکران، سیاست گذاران و مدیران و برنامه ریزان شهری کاملاً آگاه هستند که ریشه اکثر مسائل اجتماعی- فرهنگی در شهرها تمرکز فقر است. علیرغم تلاش های دولت ها و نهادهای حاکمیتی برای بهبود زندگی ساکنان شهری خود، فقر همچنان پایدارترین معضل اجتماعی- اقتصادی در کلان شهرهای ایران است که سهم فقر جهانی در آن ها در حال افزایش است. در این میان داشتن مطالعه ای جامع در خصوص فقر که در بردارنده تحلیل دقیقی از عوامل ایجابی آن باشد لازم به نظر می رسد. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف بررسی و سنجش عوامل مؤثر بر پیدایش پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز تدوین شده است.داد
داده و روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی- نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، فقر شهری در قالب پنج بُعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی، کالبدی- زیرساختی و محیطی- جغرافیایی در قالب 36 شاخص بررسی شده است. برای سنجش، تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در منطقه موردبررسی، از آزمون فریدمن و آزمون های آماری T مستقل در نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر این بوده است، در بٌعد اقتصادی بیش ترین تأثیر را نداشتن شغل و درآمد پایدار با میانگین 4/09، بوده است و در بٌعد اجتماعی- فرهنگی بیش ترین تأثیر را عدم مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، با میانگین 3/08، داشته است و همچنین در بُعد مدیریتی- نهادی بیشترین تأثیرپذیری فقر شهری در کلان شهر اهواز از عامل تحریم ها، با میانگین 3، تأثیر مثبت و معناداری داشته است. پدیده فقر شهری از دیدگاه شاخص های کالبدی و زیرساختی بیشترین تأثیرپذیری را از عامل عدم زیرساخت فعالیت های فرهنگی، حاشیه نشینی به ترتیب با میانگین 3/07 و 3 داشته است. آخرین مؤلفه از عوامل تأثیرگذار بر الگوی فقر شهری که در این تحقیق به آن پرداخته شده عوامل محیطی – جغرافیایی است که گویه های موقعیت جنگ تحمیلی و موقعیت خاص منطقه به ترتیب با میانگین 4/05 و 3، بیشترین اثرگذاری را بر وجود پدیده فقر شهری را در کلان شهر اهواز داشته است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان می دهد، بخش عمده ای از ساکنین شهر اهواز را اقشاری با وضعیت نامناسب اقتصادی تشکیل می دهند. همچنین معضل بیکاری و حاشیه نشینی در این شهر به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد و گسترش فقر بشمار می آید.
واکاوی نقش اقتصاد سبز بر کاهش فقر شهری (مورد پژوهی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اقتصاد سبز یکی از مهم ترین جلوه های ادغام ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است و بدون آن توسعه پایدار محقق نخواهد شد. هدف این مقاله شناسایی مؤلفه ها و شاخص های سازنده اقتصاد سبز در هم پیوند با کاهش فقر شهری در شهر مشهد است.
داده و روش : این پژوهش، از حیث روش جز پژوهش های کمی- کیفی، به لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی و تحلیلی است. در گام اول با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری مرکز آمار برای شهر مشهد در سال 1395، اقدام به شناسایی پهنه های فقر شهری با استفاده از تحلیل های فضایی در محیط نرم افزار GIS شده است. سپس پهنه های فقر شناسایی شده، اقدام به بررسی تأثیر شاخص های سازنده اقتصاد سبز بر کاهش فقر شهری شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون شاخص ها مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.
یافته ها : یافته های این تحلیل نشان می دهد که مؤلفه های دربرگیرنده اقتصاد سبز شامل دسترسی به منابع، سرمایه انسانی، ساختار اقتصادی، مدیریت سبز، سرمایه گذاری سبز، مشاغل سبز و حمل و نقل سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کند که مقدار آن برابر با 3/87 درصد است. به عبارتی دیگر، مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز 3/87 درصد از تغییرات متغیر فقر شهری شهر مشهد را تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است.
نتیجه گیری : : با توجه به اینکه مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کنند باید برنامه ریزی لازم در این مورد انجام شود که در این پژوهش راهکارهایی را با محوریت اقتصاد سبز در راستای کاهش فقر در پهنه های فقیرنشین شهر مشهد آورده شده است.
مطالعه تطبیقی زیستپذیری در بافت جدید و قدیمی شهرها؛ نمونه مورد مطالعه: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
35 - 48
حوزه های تخصصی:
گسترش بی ضابطه شهرها و غلبه رویکردهای کیفی نسبت به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی مانند زیست پذیری شهری شده که در جهت ارتقای ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توسعه پایدار گام بر می دارد. این پژوهش بر آن بوده تا با مطالعه تطبیقی، میزان زیست پذیری را در بافت قدیمی و جدید شهر ارومیه مورد واکاوی قرار دهد. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق، تعداد 12 شاخص براساس موجود بودن اطلاعات انتخاب شده و در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی لایه های اطلاعاتی برای آنها تشکیل شده است. برای محاسبه وزن شاخص ها از روش تصمیم گیری چند معیاره بهترین- بدترین استفاده شده و نتایج آن در نرم افزار گامز مورد تحلیل قرار گرفته است. سرانجام، وزن به دست آمده از روش بهترین- بدترین در شاخص های 12 گانه استاندارد ضرب شده و با هم ترکیب شده است. خروجی به دست آمده بیانگر آن بوده که به طور کلی میزان زیست پذیری در بافت قدیمی شهر ارومیه نسبت به بافت جدید شهر بیشتر بوده است. همچنین میزان زیست پذیری در بافت قدیم براساس شاخص های دسترسی به معابر اصلی، متوسط قیمت زمین، تراکم جمعیتی، دسترسی به کاربری ورزشی و تفریحی، دسترسی به کاربری درمانی، دسترسی به کاربری آموزشی و فرهنگی، دسترسی به کاربری تجاری، تعداد افراد با سواد و تعداد شاغلان نسبت به بافت جدید در وضعیت بهتری قرار داشته؛ از طرف دیگر میزان زیست پذیری براساس شاخص های کیفیت ابنیه، محدوده تحت پوشش فاضلاب و دسترسی به کاربری فضای سبز در بافت جدید نسبت به بافت قدیم وضعیت خوبی را دارا بوده است.
شناسایی محرک ها و موانع توسعه گردشگری تجربه محور در اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
135 - 148
حوزه های تخصصی:
امروزه باارزش ترین ابزار بازاریابی مورداستفاده توسط کسب وکارهای گردشگری جهت کسب مزیت رقابتی، تجربه است. اقامتگاه های بوم گردی نیز ازجمله بخش های صنعت گردشگری هستند که می توانند با ارائه تجربه های غنی و به یادماندنی به گردشگران، به منافع زیادی دست پیدا کنند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی محرک ها و موانعی است که در مسیر تحقق این تجارب در اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان، وجود دارد. برای رسیدن به این هدف، با ۱۷ نفر از صاحبان اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان مصاحبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون صورت پذیرفت. از دیدگاه صاحبان اقامتگاه های بوم گردی، از یک سو محرک ها (مانند عوامل مدیریتی-نهادی، عوامل فنّاورانه و عوامل اجتماعی-فرهنگی) و از سوی دیگر موانعی (مانند موانع اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی، آموزشی، اقتصادی، زیرساختی، نهادی-سازمانی و ضعف در بازاریابی) برای توسعه گردشگری تجربه محور وجود دارد. توجه هرچه بیشتر به ایجاد محرک ها، باعث می شود تا صاحبان اقامتگاه بوم گردی تجربه غنی تر و به یادماندنی تری را به گردشگران، ارائه دهند. این امر موجب تقویت توسعه گردشگری تجربه محور می شود. از سوی دیگر، بی توجهی به رفع موانع و محدودیت ها، باعث می شود تا موفقیت اقامتگاه ها در ارائه تجربه غنی به گردشگران کمتر شود و درنتیجه از سرعت توسعه گردشگری تجربه محور در اقامتگاه های بوم گردی استان سمنان، کاسته شود.
نقش عملکرد کارمندان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی (مطالعۀ موردی: شهرداری منطقۀ دو شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مهمترین وظیفه منابع انسانی در سازمان کمک به عملکرد بهتر برای نیل به اهداف سازمانی است، که یکی از زمینه های مورد توجه در نیل به عملکرد مطلوب کارمندان شهرداری، لزوم توجه به مشارکت مردمی است. هدف این مقاله، نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقا مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو شیراز و ارتباط آن دو با یکدیگر است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های مربوط به مبانی نظری تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای تهیه شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه است که آزمون پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ که برابر عدد 89/0 می باشد، صورت گرفته است. جامعه آماری تمامی کارمندان شهرداری منطقه دو می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 153 نفر از آنان بوده است. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. در این پژوهش ابتدا 9 شاخص نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی در منطقه دو کلانشهر شیراز تعریف شده اند و با استفاده از محیط نرم افزار SPSS و آزمون Anova و رگرسیون گام به گام برای تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد که بعد مبتنی بر نتایج با 51 درصد مهم ترین عامل عملکرد کارکنان می باشد که در جهت بهبود مشارکت مردمی نقش دارد و پس از آن به ترتیب بعد مبتنی بر کیفیت با 4/7 درصد، بعد ذهنی با 8/6 درصد، بعد رفتاری با 7/2 درصد، بعد خصیصه ای با 1/2 درصد و بعد عینی 1/1 درصد بر بهبود مشارکت مردمی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری : بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور افزایش مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو، راهکارهایی نظیر آگاهی بیشتر کارمندان از نیازهای شهروندان، جلب اعتماد شهروندان از طرف شهرداری، رعایت اصول اخلاقی و پرهیز از هرگونه ضابطه بازی، سنجش میزان انگیزه کارکنان، بهبود خودآگاهی کارکنان و ارتقای مهارت های فردی کارکنان امری ضروری است.
بررسی وضعیت پیاده سازی راهبردهای توسعه پایدار و تببین نقش حقوق شهروندی در آن (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
119-131
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مدل پیاده سازی راهبردهای توسعه پایدار و تببین نقش حقوق شهروندی با مطالعه موردی شهر شیراز بوده است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، از نوع همبستگی بوده و روش گردآوری اطلاعات تحقیق، کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق، اساتید و خبرگان دانشگاهی حوزه مدیریت شهری، برنامه ریزی شهری و حقوق شهروندی و همچنین کارشناسان و مدیران واحدهای مختلف شهرداری شهر شیراز به تعداد 59 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، از آمار توصیفی و آمار استنباطی و روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smasrt_PLS استفاده گردید. یافته ها و نتایج تحقیق در آزمون نرمال بودن داده های پرسشنامه های تحقیق و متغیرهای مورد مطالعه که از طریق آزمون چولگی و کشیدگی انجام گردید فرض نرمال بودن داده ها را اثبات کرد. البته ناگفته نماند توسعه پایدار شهری در کلان شهری مانند شیراز هنوز با چالش های مختلفی مواجه است و با توجه با اینکه ضریب مسیر مدل برازش شده تحقیق حدود 4/26 درصد بوده، لذا حدود 4/26 درصد از تغییرات متغیر وضعیت پیاده سازی راهبردهای توسعه پایدار شهری تحت تأثیر متغیر آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی است و نتیجه نهایی تحقیق نیز همین بوده که یکی از راهبردهای غلبه بر موانع و چالش های توسعه ی پایدار، وضعیت حقوق شهروندیِ شهروندان است. بنابراین بهبود وضعیت حقوق شهروندی، جزو یکی از شاخص ترین راهبردهای توسعه پایدار است و در صورت لحاظ نمودن حقوق شهروندی در برنامه ریزی های توسعه شهری، می توان مسیر دستیابی به توسعه پایدار را هموار نمود.
تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهرهای جدید تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهرهای جدید با توجه به اهداف ایجاد و عملکردهای خاصی که داشته اند،گاه تبدیل به یک قطب جمعیتی شده و گاه آن قدر ضعیف عمل کرده اند که انسان تمایلی به زندگی در آن ها ندارد. هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید هشتگرد، اندیشه، پردیس، پرند می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. از نظر روش انجام دادن تحقیق به طور کلی، این تحقیق یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش شناسی: جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه ساکنین شهرهای پردیس، پرند، اندیشه و هشتگرد می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 383 نفر برای هر 4 شهر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 17 شاخصه(حمل و نقل، مخابرات، آب، فاضلاب، برق، مسکن، اجتماعی، تجهیزات عمومی شهر، آموزشی، اقتصادی، مدیریتی، رودخانه و مسیل، فضای سبز، بهداشت و درمان، مدیریت پسماند، انرژی و تأسیسات گاز) است. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظر 5 نفر از متخصصین حوزه برنامه ریزی شهری استفاده شده و روایی آن چندین بار مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از روایی سازه ای بر اساس تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. برای بررسی پایایی نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که مقدار آن 83/0 و در وضعیت مطلوبی است. در قسمت تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای spss22 و Amos به بررسی سؤالات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که عملکرد شهرهای مختلف در زمینه ها و خدمات مختلف به گونه ای بوده است که شهر هشتگرد در رتبه نخست، اندیشه در رتبه دوم، پردیس در رتبه سوم و پرند در رتبه آخر قرار دارد بر این اساس عملکرد شهرهای پیرامونی شهر تهران هیچ کدام بالاتر از 65/0 نبوده است و دو شهر پرند و پردیس حتی زیر 50/0 بوده اند که این نشان از ضعف در این زمینه می باشد.
بررسی سناریوهای محتمل ظهور جهانشهراسلامی با رویکرد آینده نگاری (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
129 - 156
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان با توجه به سوابق تاریخی و توانایی های طبیعی و سیاسی و اقتصادی و موقعیت راهبردی آن در کشور و منطقه خاورمیانه، از نظر نگارندگان بیش از کلان شهرهای کشور، قابلیت تبدیل شدن به جهانشهر اسلامی را دارد؛ اما با توجه به چالش های اقتصادی و سیاسی در سال های اخیر، به ویژه تحریم ها و رکودهای اقتصادی اخیر، این فرصت ها را با مخاطراتی مواجه کرده است که در این تحقیق سناریوهایی محتمل (طلایی، ایستا و فاجعه) را به عنوان جهانشهر اسلامی بررسی می کند. پژوهش مورد نظر از لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی-تحلیلی است و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیر ها و شاخص ها استفاده شده است. براساس منابع به دست آمده و نظر کارشناسان از متغیر شهر جهانی و شهر اسلامی، 51 متغیر به منظور شناسایی شهر جهانی اسلامی به دست آمد. متغیرهای شناسایی شده براساس سطح تأثیرگذاری دسته بندی و در نرم افزار میک مک درجهت محاسبات ماتریس تحلیل اثرات متقاطع جای گذاری شد. براین اساس، 16 متغیر شامل میزان رشد تولید ناخالص داخلی، پویایی بازار شهری، تنوع و رقابت پذیری قیمت کالاها، میزبانی شرکت های بزرگ بین المللی (500 شرکت برتر جهانی)، میزان جمعیت شهری، تعداد پروازهای مستقیم بین المللی، تعداد هتل های بزرگ، تعداد بازدیدکنندگان خارجی، تنوع تولید انرژی، ظرفیت جاذبه سایت های گردشگری، واقع شدن در مسیرهای اصلی حمل ونقلی، دخالت کم دولت در بازار و انجام امور نظارتی بر بازار، استقرار بانک های بین المللی، وجود بورس های بین المللی، تعداد دانشگاه های برتر و میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر تبدیل اصفهان به یک شهر جهانی به دست آمدند. از تحلیل این 16 متغیر، 3 سناریو برای 10 سال آینده جهانشهر اصفهان پیش بینی شد.
بهینه سازی فضایی ایستگاه های آتش نشانی در زمینه دسترسی و پوشش خدماتی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 159
حوزه های تخصصی:
امروزه مکان گزینی بهینه ایستگاه های آتش نشانی یکی از ضروریات مهم در زمینه کارآمدی و واکنش به موقع مدیریت شهری به مخاطرات احتمالی است. روش های بهینه سازی فضایی به دلیل ویژگی های خاص فضایی و مکانی مسائل مرتبط با تسهیلات شهری کاربرد گسترده ای در این زمینه دارند. از عمده ترین این موارد می توان به روش های مبتنی بر میان یابی و حداکثر پوشش خدماتی اشاره کرد. شهر زابل در وضعیت موجود دارای دو ایستگاه آتش نشانی عملیاتی است که به دلیل وسعت زیاد شهر و توسعه فیزیکی سریع آن، توانایی پاسخ گویی مطلوب به حوادث و اتفاقات شهری را ندارد ازاین رو نیازمند تجدیدنظر جدی و افزایش تعداد ایستگاه ها تا حد مطلوب است. تحقیق حاضر از لحاظ روش شناسی توصیفی، ازلحاظ هدف کاربردی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. این پژوهش با تکیه بر سناریو نگاری یک مدل بهینه سازی فضایی چندهدفه را ارائه می نماید که اهداف مرتبط با حد میانه و حداکثر پوشش خدماتی در زمینه استقرار ایستگاه های آتش نشانی در شهر زابل را باهم ترکیب کرده و درنهایت با استفاده از روش بهینه سازی پارتو شدت بهبود دسترسی با فرض مقادیر مختلف q (تعداد ایستگاه آتش نشانی) را نمایش می دهد. یافته های حاصل از سناریو های پژوهش نشان داد که با افزایش تعداد معینی از ایستگاه ها در بخش های مختلف شهر، دسترسی با شدت های متفاوتی بهبود پیدا می کند، برای مثال با فرض استقرار تعداد 6 ایستگاه در فواصل مشخصی نسبت به هم دیگر، دسترسی در مقایسه با وضعیت موجود تا 9 درصد بهبود پیدا می کند و در صورت افزایش این تعداد تا 12 مورد دسترسی تا 60 درصد ارتقا پیدا می کند.
تحلیل وضعیت محیط زیست شهر مشهد با مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخریب محیط زیست طبیعی و انسانی در نتیجه ی افزایش جمعیت، صنعتی شدن و توسعه شهرها، در حال حاضر به چالشی بزرگ برای شهرها به ویژه کلانشهرها تبدیل شده، و شهرها را به مرکز توجه سیاست های زیست محیطی تبدیل نموده است. با توجه به این که کلان شهر مشهد از انواع آلودگی ها و مشکلات زیست محیطی رنج می برد، آغاز هر اقدام مدبرانه برای ساماندهی به این وضعیت و حل آن ها، از راه شناخت محرک های پیدا و پنهان پدیدآورنده این وضعیت و مکانیسم اثرگذاری آنها می گذرد. از این رو، هدف این مقاله آن است که با مدل DPSIR، به عنوان یکی از مدل های مطرح به منظور تحلیل علی معلولی محیط زیست، وضعیت شهر مشهد را مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری، شهر مشهد بر اساس هفت بعد مورد مطالعه در سند توسعه محیط زیست شهر مشهد (1396) انتخاب شده است. پس از شناسایی عوامل DPSIRدر هر بعد، از نظر 14 تن از خبرگان استفاده شده و با اهمیت ترین و اثرگذارترین عوامل تلفیق شده مشخص گردیده و سپس بر اساس عوامل نهایی شده، تحلیل علی معلولی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که گسترش شهرنشینی، رشد جمعیت شهری، مهاجرت و حاشیه نشینی، رشد و توسعه صنعتی؛ سبک زندگی و گرایش به رفاه بیشتر؛ رشد سریع فناوری؛ تغییر اقلیم و نبود مدیریت یکپارچه شهری و زیست محیطی مهمترین نیروهای محرکه ای هستند که در یک سلسله روابط علی معلولی به روند فشار، وضعیت، اثر و در نهایت پاسخ هایی منجر شده اند.
تحلیل نقش گردشگری خلاق در توسعه شهری با استفاده از شاخص های فضایی موران (نمونه موردی شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
92 - 109
حوزه های تخصصی:
ایده گردشگری خلاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه مطات شهری به ویژه توسعه گردشگری شهری بوده و بر ارتقای کیفیت زندگی به واسطه تفکرات نو شهروندان تأکید دارد. ایجاد گردشگری خلاق باعث رونق و شکوفایی حیات شهری می گردد، که این خود سطح مناسبات یک شهر در پیوند با سایر شهرها در مقیاس ملی و فراملی گسترش می دهد. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل نقش گردشگری خلاق در توسعه شهری ایذه می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی است که گرد آوری داده ها و اطلاعات به روش های کتابخانه ای و مطالعات میدانی شامل پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری آن نیز کلیه شهروندان شهر ایذه و کارشناسان گردشگری در اداره میراث فرهنگی استان، شهرداری ها، اساتید دانشگاهی، مدیران شهری و متخصصین امر گردشگری هستند که با حجم نمونه 325 نفر به روش تصادفی و گلوله برفی انتخاب شدند. شاخص های مربوط به گردشگری خلاق از ادبیات پژوهشی این حوزه جمع اوری شد. فرایند تحلیل شبکه برای شاخص های مرتبط با توسعه شهری در نرم افزار Geoda تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سطح 95 درصد اطمینان می توان ادعا نمود که وضعیت شاخص های پنج گانه گردشگری خلاق در سطح شهر ایذه وضعیت مناسبی دارند و تنها در بخش زیر ساخت های فیزیکی کمبود احساس می گردد. از دیدگاه کارشناسان و شهروندان، این شهر دارای قابلیت گردشگری فراوانی می باشد که اگر به صورت خلاقانه استفاده شوند؛ می تواند در توسعه شهر ایذه مؤثر و شهر در ا قتصاد بومی و اقتصاد پایدار شهری تقویت می شود.
تحلیل ارتباط شهرهوشمندباتوسعه پایدارشهری درمنطقه 22 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
293 - 309
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهادراثررشدجمعیت وشهرنشینی شتابان باچالش های گسترده ای ناشی ازرشدفراترازظرفیت مواجه شده اند.ازجمله مسائلی چون فقرشهری،اسکان غیررسمی،رشدآلودگی،کاهش کیفیت زندگی رامی توان مشاهده نمود.رشدسریع شهرها وپیشی گرفتن آن ازتوانایی هاومنابع مدیران شهری ارائه خدمات شهری مناسب رابرای مدیران به یک چالش تبدیل کرده است. تمرکزپیش ازحدجمعیت وبه تبع آن افزایش فعالیت هاوتعاملات درنواحی شهری باعث افزایش فشاربرمحیط شهری وبروزمشکلات زیست محیطی، افزایش اختلاف طبقاتی دراجتماع وبی عدالتی دردسترسی گروه های اجتماعی مختلف به منابع شهری شده است.این عوامل کیفیت زندگی ساکنان شهرها راتحت تاثیرقرارداده است.(اسکندری وهمکاران،درچنین وضعیتی یافت راهکارهای جدیددرجهت دستیابی به توسعه پایدارهمچون شهرهوشمندبیش ازپیش ضروری بنظرمی رسد. .هدف این تحقیق بررسی وتحلیل ارتباط شهرهوشمندباتوسعه پایدارشهری درمنطقه 22کلانشهرتهران می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های میدانی (پرسش نامه) است. نمونه آماری به منظور جمع آوری داده های میدانی در این مطالعه تحت نمونه اماری از حجم کلی نمونه آماری برابر 300 نفر تشکیل شده است. تحلیل آن با استفاده از تحلیل های و هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی مولفه هاانجام شده است. بر این اساس نتایج تحلیل هبستگی پیرسون شهرهوشمندباپایداری شهری رابطه همبستگی معناداری درسطح معناداری کمتراز0.01دارد.ضریب همبستگی آن 0.555است که نشان می دهدرابطه هوشمندوپایداری شهری رابطه مستقیم است یعنی باافزایش شهرهوشمندپایداری شهری افزایش وباکاهش می یابدوبالعکس. باتوجه به تحلیل رگرسیونی تمامی مولفه های شهرهوشمندبرای پیش بینی ودستیابی پایداری مناسب است و50درصدپایداری شهری راتبیین می کندباتوجه به سطح معناداری برای محیط زیست هوشمند حکمروایی هوشمند وجابجایی هوشمندبیشتر از5صدم است معنادارنیست.اماشهروندوزندگی هوشمندواقتصادهوشمندمعناداراست.بنابراین این سه مولفه ازمهم ترین عوامل موثرهستندومیزان تاثیرگذاری آن هابه ترتیب 0.891و0.875است. ازمیان این عوامل شهروندوزندگی هوشمندبیشترین تاثیرگذاری دردستیابی به توسعه پایدارشهری ومهم ترین عامل تبیین پایداری است.
تبیین توزیع فضایی سرمایه خلاق به عنوان پیشران رشد اقتصادی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
37 - 51
حوزه های تخصصی:
قرن بیست ویکم، قرن شهرها، ایده ها و خلاقیت هاست. خلاقیت انسان و استعداد او به عنوان سرمایه انسانی خلاق، محرک اصلی رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلقی می شود که رقابت روزافزون شهرها، مناطق و کشورها به طور فزاینده به پرورش، حفظ و جذب آن وابسته خواهد بود. در همین راستا این تحقیق بر آن است تا ابتدا مفهوم نوین سرمایه خلاق که در توسعه بحث سرمایه انسانی به وجود آمده است را در بستر ایران تعریف عملیاتی کند. سپس تأثیرات سرمایه خلاق بر عملکرد اقتصادی کلانشهرها را سنجیده و عوامل مؤثر بر توزیع سرمایه خلاق در کلانشهرهای ایران را تبین نماید. این تحقیق از نوع تحقیقات همبستگی و تبینی و ازنظر هدف توسعه ای است. یافته ها نشان می دهد کلانشهرهای ایران با اینکه سهمی 26 درصدی از جمعیت و شاغلان کشور دارند، 46 درصد سرمایه خلاق کشور را در خود جای داده اند. همچنین یافته ها نشان می دهد سرمایه خلاق می تواند درصد بالایی از تغییرات سرانه تولید ناخالص داخلی و سرانه سپرده های بانکی را تبیین نماید و به طورکلی تأثیر مثبتی بر شکوفایی اقتصادی کلانشهرها دارد. بااین وجود توزیع سرمایه خلاق در کلانشهرهای ایران از الگویی نابرابر و نامتوازن پیروی می کند و بین حضور سرمایه خلاق و عامل استعداد (متغیرهایی همچون تمرکز دانشگاه بخصوص دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی برتر، جمعیت با تحصیلات عالی، شاغلان و دانشجویان با تحصیلات عالی)، تسامح، مداراگری و تنوع (تنوع ادیان، اقلیم هنری و خلاقانه شهر از طریق تمرکز هنرمندان، پذیرش مهاجرین داخلی و خارجی) و خدمات مصرف کننده یا امکانات رفاهی که بیانگر نقش خدماتی شهر است رابطه قوی و معنی داری وجود دارد.
تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی در توسعه محله ای (مورد مطالعه: محله دیزج جنوبی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزه های تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.