فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
رشد کالبدی فضایی شهر ارومیه در چند دهه اخیر موجب مسائلی همچون تغییر کاربری زمین، گسترش نامتناسب شهر و مخاطرات زیست محیطی شده است. از رویکردهای مطرح در این مورد، پهنه بندی و آمایش زمین های شهر برای توسعه متعادل شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی روند توسعه کالبدی - فضایی شهر ارومیه طی سال های ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰ و تعیین پهنه های مستعد توسعه کالبدی شهر بر اساس شاخص های کالبدی – فضایی است. آمایش شهری بر اساس شاخص های کالبدی- فضایی به توسعه متعادل و متوازن شهری کمک می کند. این پژوهش بر اساس ۱۰ شاخص مکانی- فضایی شامل: ارتفاع، شیب، وضعیت خاک، کاربری زمین، اقلیم، ژئومورفولوژی، فاصله از روستا، فاصله از شهر، فاصله از راه و فاصله از رودخانه، روند توسعه کالبدی فضایی شهر ارومیه و پهنه های مناسب برای توسعه شهر را ارزیابی نموده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی با استفاده از نرم افزار Arc GIS و منطق Fuzzy است. یافته ها و نتایج حاصله نشان می دهد پهنه های با تناسب بسیار زیاد برای رشد و توسعه شهر در قسمت های غرب و جنوب غربی شهر ارومیه و به صورت پراکنده در نواحی جنوب و شمال شرق واقع است. در پهنه های ساحلی دریاچه ارومیه و پهنه های بلافصل آن شاهد نهشته های پادگانه ای هستیم که پهنه های با تناسب بسیار کم، کم و متوسط هستند. این نواحی ازلحاظ توسعه کالبدی شهر قابلیت اندکی دارند. همچنین نواحی با تناسب کم در قسمت های شمال شرق تا جنوب شرق به صورت پراکنده نیز مشاهده می گردد.
فراتحلیلی بر پژوهش های حوزه ی حکمروایی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با مشخص شدن ناکارآمدی ابزار و شیوه های سنتی اداره جوامع شهری، اهمیت الگوهای گذار از حکومت شهری متمرکز و سلسله مراتبی، به حکمروایی خوب، غیرمتمرکز و مردم سالار روند فزاینده ای به خود گرفته است. رشد، تعدد و تنوع پژوهش های علمی منتشر شده در این حوزه نیز یکی از نشانه های قابل اتکا برای ضرورت توجه به این مفهوم است. بر این اساس پژوهش حاضر با بهره گیری از روش فراتحلیل و با رویکردی بازنگرانه و کالبدشکافانه، به بازخوانی مطالعات علمی حوزه حکمروایی خوب شهری در راستای برجسته سازی قوت ها و رفع نواقص و ضعف های آن مبادرت کرده است. قلمرو پژوهش حاضر، پژوهش های تدوین شده در قالب مقالات علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی در حوزه حکمروایی خوب شهری در داخل ایران است. نتایج حاصل نشان می دهد پژوهش های حوزه حکمروایی شهری که با روش شناختی توصیفی آغاز شده، اغلب از منظر ماهیت در رده پژوهش های توسعه ای و کاربردی بوده و همین امر این پژوهش ها را به نظریه آزمایی رهنمون کرده، همچنین غلبه روش های کیفی و توصیف و تحلیل درصد استفاده از روش های استنباطی را در فرآیند تحلیل بالاتر برده است. به طور کلی تحولات پژوهش های حوزه حکمروایی شهری با روش شناختی توصیفی آغاز شده و دوره تحلیل های کمی را هرچند به صورت محدود در شهرهای بزرگ کشور تجربه کرده است. حال اگر این پژوهش ها بخواهد برای شهرها و نظام های اداره آن ها مفید واقع شده و مشکلات آن ها را برطرف کند، هرچند نتایج و پیشنهادات خلاقانه و کاربردی را نیز تاکنون شاهد بوده ایم، اما ضروری است در سایه اتکا به نظریه ها و اندیشه های اجتماعی و فلسفی و الگوهای تبینی و آینده نگرانه به رویکردی بوم محور روی آورد.
شناسایی ویژگی های محیطی تأثیرگذار بر احساس امنیت بانوان در فضاهای شهری مطالعه موردی: محلات مخصوص و سلامت، منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
77 - 91
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از نیازهای پایه و حقوق بنیادی انسانی است. از آن جا که فضاهای شهری درحقیقت ظرف و بستر تعاملات اجتماعی را تشکیل می دهند، می بایست بتوانند امنیت استفاده کنندگان خود را تأمین کنند. در غیر این صورت، افراد جز در صورت لزوم و اجبار حاضر به گذران وقت خود در آن ها نخواهند بود و این امر می تواند به کاهش پویایی و سرزندگی فضا های مذکور و درنهایت تبدیل آن ها به فضاهایی مرده و بدون نظارت اجتماعی بینجامد. این موضوع، به ویژه در مورد بانوان، به دلیل آسیب پذیری بالاتر آن ها از جایگاه برجسته ای برخوردار است. با توجه به رابطه متقابل محیط و رفتار، بدیهی است که ویژگی های محیطی در ایجاد احساس امنیت یا ناامنی در استفاده کنندگان(افراد) تاثیر بسزایی دارد. بنابراین در پژوهش حاضر تلاش شده که از طریق شناسایی این ویژگی ها، زمینه ایجاد فضاهای شهری ایمن و امن و امکان حضور فعال بانوان در عرصه عمومی به دور از اضطراب های محیطی فراهم شود. در این راستا، در مرحله نخست، تلاش شده با مطالعه متون و ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش، چهارچوبی از عوامل، شاخص ها و متغیرهای تعریف کننده و تأثیرگذار بر احساس امنیت بانوان در فضاهای شهری تدوین شود. سپس چهارچوب تدوین شده در محدوده ای که به عنوان محدوده مطالعاتی پژوهش حاضر معرفی شده (محدوده محلات مخصوص و سلامت، واقع در منطقه 11 شهرداری تهران)، مورد آزمون قرار گرفته است. برای این منظور، از ترکیبی از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. درنهایت، پس از انجام مشاهدات میدانی، برگزاری چندین جلسه بحث متمرکز گروهی با حضور بانوان و مصاحبه عمیق با کارشناسان و مسئولان محدوده مطالعاتی، پرسش نامه ای تنظیم و توسط 200 نفر از بانوان محدوده مطالعاتی پاسخ داده شده است. از مجموع مطالعات انجام شده، می توان نتیجه گرفت عوامل مکانی (فرم، عملکرد و معنا) در تعریف و سنجش احساس امنیت بانوان در فضاهای شهری تاثیر بسزایی دارد.
ارزیابی شاخص های کمّی و کیفی مسکن با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهر سامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة توسعة پایدار با توجه به آثاری که در محیط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی گذاشته، اخیراً مورد توجه شهرسازان و برنامه ریزان شهری واقع شده است. با توجه به اهمیت مسکن در ساختار شهرهای امروزی و زندگی شهروندان توجه به اصول توسعة پایدار در جهت عدالت فضایی و اجتماعی و ساختار کالبدی شهرها، مطلوبیت کمّی و کیفی کاربری ها به ویژه کاربری مسکونی و مقولة مسکن امری مهم است. لذا، هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی وضعیت شاخص های کمّی و کیفی مسکن در شهر سامان است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش برای ارزیابی وضعیت شاخص های مسکن در نواحی چهارگانة شهر سامان، از سه مدل تصمیم گیری تاپسیس، ویکور و کوپراس استفاده شده است. در این پژوهش همچنین برای مقایسة زوجی معیارهای هر شاخص و وزن دهی به معیارها از مدل تحلیل شبکة ANP استفاده شده است. شاخص های به کار رفته در پژوهش حاضر شامل شش شاخص اجتماعی، اقتصادی، ریزدانگی، تراکمی، محیط زیستی و تسهیلات مسکن با رویکرد توسعة پایدار است. برای گردآوری داده های پژوهش از اطلاعات حاصل از داده های مرکز آمار ایران (1390)، طرح تفصیلی شهر سامان (1391) و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم نمونة 320 خانوار استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مسکن شهر سامان متناسب رویکرد توسعة پایدار نیست و در بیشتر شاخص های مسکن در نواحی چهارگانة شهر سامان عدم برابری و ثبات وجود دارد، به طوری که در شاخص اجتماعی، نواحی 1 و 4 نسبتاً مطلوب، ناحیة 2 نامطلوب و ناحیة 3 نسبتاً نامطلوب، در شاخص اقتصادی ناحیة 1 نامطلوب، ناحیة 2 نسبتاً مطلوب و نواحی 3 و 4 مطلوب است. در شاخص ریزدانگی، نواحی 1 و 2 نامطلوب و نواحی 3 و 4 مطلوب است. در شاخص تراکمی، ناحیة 1 مطلوب، ناحیة 3 نسبتاً مطلوب و نواحی 2 و 4 وضعیت متوسطی دارد. در شاخص تسهیلات مسکن ناحیة 1 نامطلوب، ناحیة 2 مطلوب و نواحی 3 و 4، به ترتیب نسبتاً مطلوب و متوسط است؛ اما در شاخص محیط زیستی مسکن نواحی چهارگانة شهر سامان وضعیت نامطلوبی دارد.
واکاوی طرح های توسعه شهری جدید با الگوهای نوین برنامه ریزی شهری (مطالعه موردی: شهرک خاوران تبریز)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی در ایران از دهه 40 به بعد، شدت می گیرد که نتیجه آن پیداش طرح های شهری (جامع و تفصیلی) جهت انتظام بخشیدن به توسعه های شهری است. این طرح ها به دلیل نگرش صرفاً کالبدی که به شهرها داشته اند از بُعد اجتماعی، اقتصادی، فنی و سازمانی با نارسایی های بسیاری همراه بوده و در مجموع نتواسته اند برای توسعه موزون و متناسب شهرها مؤثر باشند و غالباً نیز، به دلیل بلند مدت بودن و فاقد انعطاف پذیری، در مقابل پویایی شهر نتوانسته اند به اهداف خود دست یابند. ضرورت این امر، استفاده از الگوهای نوین توسعه شهری است که در اواخر قرن بیستم در کشورهای اروپایی و آمریکایی به کار گرفته شده و نسبت به طرح های موجود موفقیت بیشتری را نشان می دهند و شهرهای بی روح مدرنیته را به سمت زندگی های محله ای با ساختارهای سنتی پیشین خود سوق می دهند که مقیاس انسانی دارد و سرزندگی و زندگی در این گونه شهرها موج می زند. از این رو باید الگوهای نوین، که بیشتر بر پایه توجه به اصول و معیارهای انسان گرایی و منعطف بودن استوار است، به عنوان طرح آلترناتیو استفاده گردد که بیشتر بر مقیاس های کوچک (محلی) با بازه زمانی کم تأکید می کنند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل طرح توسعه شهرک خاوران با استفاده از مبانی نظری الگوهای نوین توسعه شهری از قبیل TND، TOD، رشد هوشمند، واحدهای برنامه ریزی شده و ... است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. محدوده مورد مطالعه این تحقیق، شهرک خاوران یکی از شهرک های تازه طراحی شده شهر تبریز است. برای گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده؛ همچنین از نرم افزار ArcGIS برای تهیه نقشه ها استفاده شده است. تحلیل های صورت گرفته، براساس نقشه های ترسیم شده محدوده و گزارش کار طرح بازنگری شهرک خاوران است. نتایج تحقیق نشان می دهد با وجود توسعه و گسترش ادبیات نظری الگوهای نوین برنامه ریزی شهری در کشور، این اصول و مبانی کمتر در طرح های شهری کشور به طور عام و شهرک خاوران تبریز به صورت خاص مد نظر قرار گرفته است.
بررسی نیازهای آموزشی شهروندان تهران در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی تبیین نیازهای آموزشی شهروندان تهرانی بر اساس هدف اصلی ""شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی مردم تهران، در زمینه زلزله"" انجام گرفته است. این پژوهش از نوع پیمایشی است و جهت تعیین نیازهای آموزشی از روش نیازسنجی مبتنی بر مدل سه بُعدی کافمن، گوریکان و جانسون استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه، جمعیت شهر تهران (بر اساس آمار سال 1385، بالغ بر 7797520 نفر) بوده است؛ که از میان آنها 750 نفر نمونه، شامل 700 نفر شهروند با روش تصادفی طبقه ای از پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران و نیز 50 نفر متخصص و مسئول به روش غیراحتمالی و هدفمند، جهت پژوهش انتخاب شده اند. پژوهشگران با مراجعه به منابع کتابخانه ای و جستجو در سایت های اینترنتی مرتبط با امر دفاع غیرنظامی، فهرستی نسبتاً کامل از مصادیق دفاع غیرنظامی جهت آمادگی در برابر زلزله در شهر تهران استنتاج نموده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در طیف لیکرت (چهارگزینه ای) داده های موردنیاز را از نمونه های آماری گردآوری نموده اند. تحلیل اطلاعات جهت نیازسنجی، مقایسه نظرات بین گروه ها و اولویت بندی نیازها؛ توسط نرم افزار SPSSو آزمون فریدمن انجام گرفته است. اولویت بندی کلی در میان سه بخش مذکور مشخص نموده که نیازهای آموزشی مربوط به مهارت های کاهش آسیب پذیری قبل از وقوع زلزله در اولویت اول قرار دارد. علاوه بر این، مقایسه نیازهای آموزشی به تفکیک مشخصات جمعیت شناختی (جنسیت، گروه، میزان تحصیلات و منطقه محل سکونت) در این پژوهش نشان دهنده آن است که مشخصات مذکور بر نیازهای آموزشی افراد تأثیری ندارند.
University Good Governance; The study of autonomy and accountability in Islamic Azad University, Qazvin Province(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۲۴۴-۲۳۵
حوزه های تخصصی:
University autonomy and accountability have been playing such a vital role in all aspects of university governance that their importance cannot be over emphasized. Autonomy can be defined as “the right of a group of people to govern itself or to organize its own activities” and being autonomous means “being independent and having the power to make your own decisions”. On the other hand, accountability means being responsible for decisions or actions and being required or expected to justify them. The purpose of this study is to examine and assess the degree and sufficiency of university autonomy in the four area of institutional, financial, staff, and academic and also the degree of accountability of universities to their external stakeholders. The instrument for gathering data was a researcher-made questionnaire with a five- point Likert scale and its calculated Alpha was above ./70. This means that the instrument was reliable. Data were obtained randomly from university managers at Islamic Azad University branches in Qazvin province. The data were analyzed using percentage and five-point Likert scale to objectively determine the degree of accountability and the sufficiency of the university autonomy for good governance of their branches at the four area of autonomy from the view point of university chancellors, vice-chancellors, Dean and Head of the Departments. The analysis of data in relation to research questions were investigated, using one-sample t-test by means of version 18 of SPSS software. The findings indicate that the degree of autonomy in the four area is not sufficient to govern the university well and the University administrators suggest that granting more autonomy from the central administration of Islamic Azad University and Ministry of Science, Technology and Research to the university branches may hold them to be more accountable to internal and external stakeholders.
Analysis and Explanation of Presence of Foreign Nationals in Khorasan Razavi Province with a Passive Defense Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۱۹۴-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
Due to its neighborhood with Afghanestan and the subsequent problems of this country such as insecurity, weak economic conditions, and lack of proper border monitoring, Khorasan Razavi Province has always been the inhabitat of numerous foreign nationals. Legal and illegal entry of these people has created plenty of issues from different economic, social, and cultural aspects for the citizens of this province. Negative consequences arising from the presence of foreign nationals on one hand and threats that may form from the Trans powers (using the nationals) have emphasized the necessity of considering the passive defense issue. So, one of the issues that requires further investigation is the security implications of foreign nationals in Khorasan Razavi province in terms of a passive defense approach. The main question of the current research is that of regarding the passive defense viewpoint, how the presence of the foreign national affects the security of Khorasan Razavi province and the Islamic Republic of Iran in general. This study has a cross-sectional study approach and through library studies, along with a comprehensive perspective, different threats are identified in the field. Proposing practical solutions, it attempts to take effective measures in controlling such consequences.
تأثیرات وابسته (متقابل) مهارت سیاسی و موفقیت شغلی (کارکنان) با نقش میانجی اخلاق حرفه ای؛ نمونه موردی: شهرداری بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۲۴۸-۲۳۷
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان مهارت های سیاسی را از جمله مهمترین ویژگی های هر مدیری دانست که در صورت در اختیار داشتن آن، می تواند به مدیریت مناسب تر کارکنان بپردازد. از آنجا که تاکنون مطالعات کمی در این حوزه صورت گرفته، هدف ما در این مطالعه بررسی نقش مهارت های سیاسی کارکنان بر موفقیت شغلی آنها با درنظرگرفتن نقش میانجی اخلاق حرفه ای است. جامعه آماری این مطالعه کارکنان و مدیران (رسمی و پیمانی) شهرداری بندرعباس بود که بر اساس جدول مورگان 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه به کمک ضریب آلفای کرونباخ و روایی صوری و محتوایی آن با بهره گیری از نظرات اساتید و صاحبنظران این حوزه تایید شدند. همچنین مدل و فرضیات پژوهش با کمک نرم افزار معادلات ساختاری AMOS مورد برازش سنجی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد مهارت سیاسی کارکنان با اخلاق حرفه ای، و موفقیت شغلی آنها ارتباط مثبت و معنی داری دارد. و در پایان نقش میانجی اخلاق حرفه ای نیز در رابطه مهارت سیاسی و موفقیت شغلی کارکنان تایید شد.
تبیین و پهنه بندی آسیب پذیری منطقه شش شهر تهران در هنگام و پس از وقوع سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۶۸-۳۵۱
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش تبیین عوامل موثر بر آسیب پذیری منطقه 6 شهر تهران و پهنه بندی آسیب پذیری در مواجهه با بحران طبیعی سیل است. با توجه به هدف تحقیق ابتدا معیارهای موثر بر میزان آسیب پذیری شهرها از طریق مطالعه تحقیقات پیشین، روش های کتابخانه ای و روش دلفی، مصاحبه از کارشناسان شناسایی خواهد شد. و سپس متناسب با نوع معیار، داده های مورد نظر از طریق عملیات رقومی سازی و پیمایش با فرمت مناسب وارد محیطGIS می شوند. برای شناسایی روابط میان معیارها و تهیه ساختار از تکنیک DEMATEL استفاده می شود. تهیه ساختار از طریق پرسشنامه تکمیل شده توسط کارشناسان بدست خواهد آمد؛ از آنجا که میزان اهمیت معیارها برابر نمی باشد از روش ANP برای بدست آوردن وزن معیارها استفاده خواهد شد. در این پژوهش از نرم افزار MATLAB برای محاسبات مربوط به ساختار معیارها (تکنیک دیماتل) و از نرم افزارSuper decision برای محاسبه وزن معیارها استفاده می شود. برای مدل سازی فضایی و پهنه بندی آسیب پذیری شهر تهران از مدلی مبتنی بر مرتب سازی گزینه ها بر اساس پروفایل استفاده می شود که این مدل برخی از محدودیت های روشهای سابق را برطرف کرده است. این مدل از طریق طراحی و الحاق یک افزونه (extention) با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون به نرم افزار ArcGis عملیاتی خواهد شد. در پایان مناطق مختلف منطقه شش شهر تهران از نظر میزان آسیب پذیری در مقابل بحران طبیعی سیل پهنه بندی خواهد شد. نتایج نشان داد که بخش های با آسیب پذیری بالا در مناطق با تراکم جمعیتی و کالبدی شهری قرار دارند که جنوب شرق منطقه را در بر گرفته است. دسترسی به فضاهای بی کالبد شهری پس از وقوع سیل در میزان آسیب پذیری بسیار حائز اهمیت است.
ارزیابی و الویت بندی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیکTopsis و AHP (مطالعه موردی: منطقه سه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی است و انباشت آن از اقتدارگرایی و تفکرات آمرانه، فرصت طلبی، بی اعتمادی، حس بدبینی و... جلوگیری می کند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازده گانه منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در حجم نمونه ۳۸۲ نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل های AHP و Topsis صورت گرفته است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از گام های مختلف مدل تاپسیس نشان می دهد که به جهت سطح بندی سرمایه اجتماعی در نواحی منطقه سه تفاوت وجود دارد و نواحی با طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بالا و رضایت بخش تر همچون ۲، ۱، ۱۱ و ۹ از رتبه به مراتب بهتری نسبت به سایر نواحی همچون ۴، ۶ و ۷ دارا می باشند. نتیجه گیری: در این میان، وجود عوامل سرمایه ساز در سطح نواحی همچون مساجد و حسینیه ها و ... در جهت ارتقای شاخص های سرمایه اجتماعی در منطقه سه و در نهایت شهر، استفاده گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نواحی ۴ (با ضریب ۱۵۰۸/۰) و ۶ (با ضریب ۴۹۲۰/۰) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخص های امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرح های امنیتی و گسترش نظارت بر این منطقه، تبلیغات و فرهنگ سازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی می تواند از جمله این راهکارها باشد.
بررسی آسیب پذیری شهر از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مستمر کشورهای همسایه و غیرهمسایه، متأسفانه پروژه ها و تأسیسات اقتصادی و زیر بنایی بدون ملاحظات دفاعی و امنیتی در شهرها به صورت یک هدف تهدیدی قابل دسترس دشمن و هر تهاجمی استقرار یافته اند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری شهرها از منظر پدافند غیرعامل با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. در چارچوب مباحث پدافند غیر عامل داده های 18 شاخص در قالب 5 مؤلفه شریان های حیاتی، مراکز مدیریت بحران، مراکز نظامی و انتظامی، تجهیزات شهری و مراکز پشتیبانی با سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی تهیه شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی هانشان می دهد، در سطح اردبیل شش پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آن ها خروجی شمال شرقی اردبیل (میدان جهاد منتهی به دروازه آستارا)، جهت جنوبغربی اردبیل (از ایستگاه سرعین منتهی به میدان بسیج و به طرف روستای شاماسبی) ودر نهایت بخش هایی از شمال و شمال غربی اردبیل (میدان وحدت) با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های سطح شهر بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده که علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و تمرکز نهادهای مدیریتی، سازمانی، نظامی و استانی در این مناطق از شهر اردبیل می باشد.
تحلیل توزیع فضای سبز شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در برنامه ریزی شهری اهمیت دارد، ایجاد برابری بین نواحی مدنظر در برخورداری از مواهب توسعه است. این امر به تحقق پذیری عدالت شهری کمک می کند. در این میان، برنامه ریزی در راستای برقراری تعادل زیست محیطی در شهرها، یکی از ضروریات رویکرد عدالت فضایی است. فضای سبز شهری با ایجاد تعادل در ارکان توسعه پایدار و عدالت اجتماعی، ما را در رسیدن به شهری عدالت محور یاری می کند. شهر اردبیل ازنظر توسعه کالبدی شهر، تخریب فضاهای سبز، رشد محلات حاشیه ای و افزایش جمعیت با معضل جدی روبه رو بوده و به همین منظور، به عنوان پایه مطالعاتی با هدف تحلیل توزیع فضای سبز با رویکرد عدالت فضایی انتخاب شده است. نوع تحقیق مدنظر براساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، علمی محسوب می شود. در این مقاله، با استفاده از معیارهای مناسب (آسایش، هم جواری با کاربری مسکونی، تراکم جمعیت، بعد خانوار، هم جواری با معابر اصلی، هم جواری با کاربری آموزشی، مساحت، سازگاری، شیب، مدل رقومی ارتفاع، لیتولوژی، دسترسی به تأسیسات و تجهیزات) لایه های مدنظر در محیط Arc Map آماده سازی شد و با اعمال وزن های حاصل از فرایندهای وزن دهی در نرم افزار Expert Choice به روش AHP در یک مدل فراهم آمد. سپس این لایه ها در محیط نرم افزار IDRISI استانداردسازی شدند. نتایج نشان داد بین پراکنش فضای سبز شهر اردبیل و توزیع جمعیت رابطه ای وجود ندارد و تحلیل شاخص سرانه فضای سبز مؤید رقم بسیار اندک سرانه فضای سبز است. مناطق 1 و 3 با کمبود حدود 16 مترمربع فضای سبز برای هر نفر و منطقه 4 نیز با کمبود حدود 15 مترمربع فضای سبز برای هر نفر روبه رو است. در کل، از بین مناطق اردبیل، منطقه 2 فضای سبز بیشتری از سایر مناطق دارد؛ اما همین فضای سبز نیز متناسب با عدالت فضایی توزیع نشده است.
سنجش تأثیرگذاری مؤلفه های کیفیت طراحی شهری بر قیمت مسکن (مطالعه موردی: مناطق سیزده گانه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی انسان است که نوسانات قیمت آن، به ویژه در فضای کلان شهرها، تحت الشعاع عوامل بسیاری قرار دارد. این عوامل شامل ویژگی های کیفی و کمی مسکن، سیاست گذاری های بازار مسکن و کیفیت طراحی شهری است که تأثیر تعیین کننده ای بر تقاضا و قیمت مسکن در برخی نواحی شهری می گذارد. بر این اساس مطالعه حاضر به دنبال تبیین و سنجش میزان تأثیرگذاری عامل کیفیت طراحی شهری بر قیمت مسکن در مناطق سیزده گانه شهر مشهد است. این مطالعه با روش شناسی توصیفی- تحلیلی و با ابزار پرسش نامه ای، به تبیین نگرش 282 نفر از شهروندان مناطق سیزده گانه شهر مشهد می پردازد که طبق نتایج به دست آمده براساس آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره، کیفیت طراحی شهری، حدود 41درصد از تغییرات قیمت مسکن در این مناطق را تبیین می کند. نتایج میزان هم بستگی بین متغیرهای کیفیت طراحی شهری با قیمت مسکن نیز بیانگر این است که بین تمامی متغیرها، به جز سه متغیر انعطاف پذیری فضا، کیفیت محیط ادراکی- ذهنی و کیفیت منظر شهری، هم بستگی معناداری با قیمت مسکن دارند. همچنین رتبه بندی مناطق سیزده گانه شهر مشهد براساس تکنیک تصمیم گیری ORESTE، نشان می دهد مناطق 8، 9 و 11 دارای بالاترین رتبه ها به لحاظ کیفیت طراحی شهری هستند.
تحلیل سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه یافتگی از مباحثی است که در سال های گذشته میان جغرافی دانان و برنامه ریزان اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی ساختاردهنده ی شکل و ماهیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و فضایی مناطق است، نابرابری در نحوه ی پراکنش و توزیع آن ها تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت مناطق گذاشته و سبب پیدایش انواع سطوح توسعه شده و برای برخی مناطق، منافعی را به وجود می آورد. این پژوهش باهدف تحلیل سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان البرز انجام شده است. بر این اساس، روش انجام پژوهش مقایسه ای تحلیلی، نوع آن کاربردی، و جمع آوری داده ها به شیوه ی اسنادی و کتابخانه ای است. در این راستا پس از تعیین شاخص ها (43 شاخص) در قالب چهار بعد با بهره گیری از سه مدل TOPSIS ، SAW ، WASPAS و روش ادغام نتایج با روش میانگین رتبه ها، شهرستان های استان البرز ازنظر برخورداری از خدمات، سطح بندی شده و اولویت برنامه ریزی ها برای هر شهرستان باتوجه به پراکنش خدمات عمومی مشخص شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرستان های کرج، ساوجبلاغ و نظرآباد ازنظر پراکنش خدمات عمومی در پایین ترین سطح توسعه یافتگی (چهارم) و شهرستان های اشتهارد و طالقان با رتبه ی 2 و 1 در بالاترین سطح توسعه یافتگی (اول) جای گرفته اند. نتایج ضریب هم بستگی پیرسون [nyh1] نیز بیانگر آن است که بین جمعیت به عنوان مهم ترین عامل در خدمات رسانی و پراکنش خدمات رابطه ی منطقی ای نیست؛ بنابراین نظام توزیع خدمات در استان البرز نیازمند برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین توزیع جمعیت و پراکنش خدمات است.
بررسی و تحلیل تهدیدهای سیاسی، امنیتی و دفاعی در استان البرز با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب می شوند. به لحاظ کارکردهای ویژه ای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازاین دست می توانند نقش مؤثری در شکل گیری تصمیم های مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدید های امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، سطح بندی شهرستان های استان البرز بر اساس این تهدیدها و گزینش راهکار های آمایش سرزمینی برای آنها می باشد. این تهدید ها از طریق مطالعات اسنادی، پیمایشی و مصاحبه ای گردآوری شده اند. سپس با نخبان جهت پایایی پرسشنامه ، رتبه دهی به هرکدام از شهرستان ها از لحاظ تهدیدهای موجود و انتخاب راهکارها مصاحبه به عمل آمده است. به منظور رتبه بندی شهرستان های مختلف استان البرز از لحاظ تهدید های موجود، مدل ویکور را به کار گرفته است. همچنین برای وزن دهی شاخص ها در مدل ویکور از آنتروپی شانون استفاده شده است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید که در بین شهرستان های استان البرز شهرستان کرج به عنوان مرکز استان دارای بیشترین تهدید های سیاسی، امنیتی و دفاعی است. مهم ترین دلیل تمرکز تهدید ها در کرج، می تواند تمرکز خدمات، امکانات و دسترسی های مختلف استانی در این شهرستان باشد. همچنین دیگر شهرستان ها به دلیل عدم ارائه خدمات مناسب و درخور جمعیت نیز دارای تهدیدهای گوناگون در گروه های مختلف می باشند. نتایج نشان می دهد که از بین گروه های مختلف تهدید ها، تهدیدهای اقتصادی دارای بالاترین درصد اهمیت از لحاظ میزان تأثیرگذاری بر شهرستان های مختلف استان البرز است. بعد از تهدیدهای اقتصادی، تهدیدهای محیطی و زیست محیطی بیشترین اهمیت را در استان دارند. برای خروج استان به ویژه شهرستان کرج از وضعیت تهدیدزای موجود، در پایان به ارائه راهکار پرداخته ایم. یکی از مهم ترین راهکارهای آمایش سرزمینی برای کاستن از مسائل و مشکلات شهرستان های استان البرز، تمرکززدایی از کرج و ارائه امکانات و خدمات در دیگر شهرستان هاست.
تأثیر تقسیم سیاسی فضا بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان های سواحل جنوبی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات کشوری، علم و هنر سازمان دهی فضای سرزمینی است. نظام های تقسیماتی- سیاسی رایج در حکومت های ملتپایه، به سه دستة متمرکز، فدرال و ناحیه ای تقسیم می شوند. تمرکززدایی، توسعة متوازن منطقه ای و توزیع متوازن منابع، از اهداف کلان نظام تقسیمات کشوری بهشمار می روند. در قانون تقسیمات کشوری ایران مصوب آبان 1316، مؤلفه های نظامی- امنیتی محوریت داشتند. این سال و سال های پس از آن، همزمان جنگ جهانی دوم و حاکمیت گفتمان ژئواستراتژیک بود. همچنین ایران از سال 1347 براساس نظریه دوستونی نیکسون، نقش ژاندارم منطقة خلیج فارس را برعهده داشت. تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی ایران، به ایجاد استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان منجر شده است. استان هرمزگان با طول تقریبی بیش از 900 کیلومتر و بوشهر به طول 707 کیلومتر، بهترتیب در سال های 1346 و 1352، به صورت باریکه ای در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان تشکیل شدند. در پژوهش حاضر، محدودیت های توسعة منطقه ای، متأثر از تقسیم بندی استان ها در سواحل جنوبی ایران بررسی شد. در پاسخ به این پرسش که آیا نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با فرایند توسعة منطقه ای همخوانی دارد، این فرضیه مطرح شد که با توجه به تغییر گفتمانی از ژئواستراتژیک به ژئواکونومیک، نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با این فرایند همخوانی ندارد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. فرضیة مذکور با تکیه بر تبیین مؤلفه های میزان و تراکم جمعیت، توزیع متوازن و بهینة منابع، کمبود منابع آب ایران و لزوم گرایش برنامه ریزی های ملی به منابع آبی پایدار، مثبت ارزیابی شد. مطابق یافته ها، تشکیل استان های هرمزگان و بوشهر، متأثر از اندیشه های نظامی- امنیتی بوده است. در پایان، مدل جدیدی از نظام تقسیمات کشوری، متناسب با فرایندهای توسعة منطقه ای در سواحل جنوب ایران پیشنهاد شد.
بررسی وضعیت آگاهی و آموزش شهروندان در استفاده از خدمات الکترونیکی (مقایسة تطبیقی مناطق 1،6 و 8 شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده شهروندان، سطح آموزش و میزان آگاهی آن ها از خدمات الکترونیکی در مناطق 1، 6 و 8 شهر مشهد و مقایسة این مناطق با یکدیگر است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامة پژوهش حاوی 41 سؤال در سه محور آموزش، آگاهی و سطح استفاده از خدمات الکترونیکی است. جامعة آماری شامل شهروندان سه منطقه از شهر مشهد است که با توجه به توزیع درآمدی، منطقه 1 منطقة برخوردار، منطقة 8 منطقة نیمه برخوردار و منطقة 6 منطقة کمتر برخوردار انتخاب شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 شهروند برآورد شد. نتایج پژوهش نشان داد سطح آگاهی، آموزش و استفاده شهروندان از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه پایین تر از سطح متوسط است. همچنین، مقایسة میانگین های آموزش، آگاهی و استفاده از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه نشان داد که وضعیت این سه متغیر بین مناطق مختلف متفاوت است و منطقة 1 که از لحاظ سطح درآمدی منطقه ای برخوردار است نسبت به دو منطقة دیگر از نظر میزان استفادة شهروندان از خدمات الکترونیکی، سطح آموزش ها و آگاهی شهروندان در وضعیت بهتری قراردارد. این سه شاخص در منطقة 8 به عنوان منطقة نیمه برخوردار نسبت به منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار در وضعیت بهتری قراردارد. در نهایت، این سه شاخص در منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار نسبت به دو منطقة دیگر در وضعیت نامطلوب تری است.
تدوین و اولویت بندی راهبرد توسعه امنیت اجتماعی و ارزیابی آنها در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع وقوع جرم در محلههای دارای بافتهای قدیمی یکی از چالشها و دشواریهای زندگی شهری است که مورد توجه کارشناسان حقوقی و جرمشناسان بودهاست. در پژوهش حاضر سعی شده است بررسی راهبردی بافتهای فرسوده شهر قروه و تدوین راهبردها و اولویتبندی آنها در ارتباط با دلایل جرمخیزی و رفع آنها انجامشود. روش تحقیق از نوع تحلیلی- توصیفی است که بااستفادهاز مطالعات کتابخانهای موضوع پژوهش مورد مطالعه قرارگرفت و مبانی نظری مطالعه شد. سپس، بااستفادهاز پرسشنامه به جمعآوری اطلاعات از مردم و مسئولان شهری پرداختهشد. در ارزیابی راهبردی مشخصشد که بافتهای فرسوده شهر قروه از نظر عوامل درونی با ضعفهای قویتری نسبتبه قوتها روبهرو است و در شرایط مناسبی قرارندارد. از طرف دیگر، در بخش عوامل بیرونی هم این بافت با تهدیدهای بیشتری نسبتبه فرصتها روبهرو است و نوع بهینه راهبردی برای تعیین راهبرد جلوگیری از وقوع جرم راهبردهای تدافعی است. در اولویتبندی راهبردها براساس نظرات کارشناسان و تکنیکهای تاپسیس فازی و ایاچپی فازی راهبرد فرهنگسازی دینی به صورت پایهای در مرتبه اول قرارگرفت.
ارزیابی نگرش ساکنان نسبت به کیفیت محیط شهری (نمونه موردی: محله یافت آباد تهران)
حوزه های تخصصی:
محیط شهری مکانی است که فرد و یا به عبارت بهتر شهروندان در آن زندگی کرده، کار می کنند و در آن به استراحت و فراغت می پردازند؛ اما برای اینکه یک محیط شهری بتواند ضامن حیات سالم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم باشد نیازمند کیفیت مناسب و شایسته شهروندان خود می باشد. دراین بین برای دستیابی به کیفیت مطلوب محیطی نظرسنجی و مشارکت دادن مردم در برنامه ریزی و طراحی شهری گامی اساسی می باشد. ازآنجاکه ارتقاء کیفیت محیط شهری یکی از ملزومات ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری محسوب می گردد. این تحقیق برآنست تا با بررسی شاخص های مرتبط باکیفیت محیط شهری از منظر دید شهروندان محله یافت آباد شهر تهران، به شناسایی ابعاد آن به پردازد. این تحقیق به لحاظ روش از نوع پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه می باشد. تعداد جامعه نمونه 250 نفر است. به منظور تحلیل و استنتاج، بسته به نوع داده، مقیاس متغیرها و اهداف موردنظر از روش آماری توصیفی نظیر میانگین، روش های تحلیل آماری نظیر همبستگی و برای درک شکاف بین وضع موجود و ایده آلات از دید جامعه نمونه از روش های آماری نا پارامتری نظیر آزمون ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت کیفیت محیط شهری در منطقه موردمطالعه در اکثر شاخص های بررسی شده با وضعیت مطلوب از دید ساکنین فاصله زیادی دارد و تنها در برخی شاخص ها نظیر فضای سبز، حمل ونقل، بهداشت و درمان در حد مطلوب ارزیابی شده است.