فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ارکان اساسی در توسعه پایدار است و نقش کلیدی مباحث اجتماعی در طرح ها و برنامه ریزی های شهری آن را به یکی از مهمترین ابزار ها و سیاستگذاری های شهری تبدیل کرده است پایداری اجتماعی به معنای ارتقای کیفیت زندگی و توسعه منابع انسانی و در نهایت خودتوانی برای غلبه بر چالش ها و مسائل درونی و واکنش در برابر تغییرات بیرونی و مدیریت حفظ ارزش هاست . پدیده نابرابری و رشد نامتوازن از جمله مشکلات شهرنشینی کشورهای در حال توسعه است. این نابرابری در خدمات شهری باعث تفاوت بین محلات شهری شده است. چنانکه این عامل باعث ازهم پاشیده شدن محلات شهری شده است. کم رنگ شدن احساس تعلق و وابستگی، عدم امنیت اجتماعی و....که روند پایداری اجتماعی محلات را به مخاطره می اندازد. شهرتبریز امروزه به عنوان پارک شهر در کانون توجه برنامه ریزان و مدیران قرار گرفته است. این شهر امروزه در پناه جذب سرمایه های ملی و بین المللی و جذب توریسم می تواند نقش آفرین توسعه اقتصادی در مناطق همجوار باشد. به همین خاطر، مقاله حاضر به تبیین جامعه شناختی پایداری اجتماعی در محلات تبریز با استفاده از تئوری های پارسنز، دورکیم، ریگ گیتز ، وینگتنر و ... پرداخته است. تحقیق موجود به لحاظ هدف یک مطالعه کاربردی و به لحاظ زمانی، مقطعی است از نظر گرداوری داده های یک بررسی پیمایشی است. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است؛ که اعتبار آن از طریق اعتبار صوری بدست امد. جامعه آماری بررسی حاضر، شامل شهروندان تبریز بوده که بر اساس فرمول کوکران، 400نفر به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل های داده ها SPSS و Amoss بوده است. نتایج تحقیق بیانگر تایید فرضیات تحقیق (تاثیر سلامت شهری، رضایت از مسکن و مدیریت شهری بر پایداری اجتماعی می باشد .
پیش بینی آلودگی هوای شهر تهران با استفاده از ترکیب شبکة عصبی فازی تطبیقی وآنالیز مؤلفة اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعة شهری و افزایش استفاده از وسایل نقلیه در سال های اخیر منجر به افزایش آلودگی هوا، به ویژه در شهر های بزرگ و صنعتی، شده است. با توجه به آثار نامطلوب آلودگی هوا در سلامت انسان ها و دیگر جانداران، پیش بینی و مدل سازی این پدیدة پیچیده از دغدغه های اصلی محققان در سال های اخیر بوده است. هدف این تحقیق طراحی سیستمی است به منظور پیش بینی آلودگی هوا، طی 24 ساعت آینده، تا با شناسایی مناطق آلوده، به مدیران و برنامه ریزان شهری برای کنترل و کاهش میزان آلاینده ها کمک کند. در سیستم طراحی شده، از ترکیب آنالیز مؤلفة اصلی و شبکة عصبی فازی –تطبیقی (PCA-ANFIS)، به منظور پیش بینی آلودگی هوا در فصل های متفاوت، استفاده شده است. در این سیستم، داده های هواشناسی و غلظت آلاینده ها در روزهای گذشته، برای پیش بینی آلودگی هوای شهر تهران در 24 ساعت آینده، به کار رفته است. همچنین، از پارامتر های مکانی مانند ارتفاع، توپوگرافی سطح زمین و فاصله از جاده به منظور مدل سازی مکانی پراکندگی آلودگی هوا استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسة روش ترکیبی PCA-ANFIS با روش ANFIS دقت و سرعت بالاتر مدل ترکیبی طراحی شده را، به نسبت روش ANFIS در پیش بینی آلودگی هوا طی 24 ساعت آینده، بیان می کند.
تبیین نقش اسکان جمعیت در تحقق توسعة پایدار مناطق مرزی مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة پایدار در یک کشور با در نظر گرفتن توان اکولوژیکی، نیروی انسانی، تکنولوژی و منابع مالی متعلق به آن کشور و درخور آن می تواند تحقق یابد و انجام چنان توسعه ای تنها در محیط یاد شده، پایدار خواهد بود. از این رو، هدف تحقیق حاضر، تبیین نقش مؤلفه های جمعیتی بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مناطق مرزی استان آذربایجان غربی بوده بنابراین، جامعة آماری تحقیق را تعداد 9 شهرستان مرزی استان آذربایجان غربی در سال 1390 تشکیل داده است. این تحقیق به روش «توصیفی تحلیلی» و با استفاده از مدل های کمّی به انجام رسیده است. داده های تحقیق به روش کتابخانه ای (اسنادی) جمع آوری گردید. در این راستا، ابتدا به تحلیل جمعیت شناختی شهرستان های استان آذربایجان غربی طی سال های 1390 1355، پرداخته شد، سپس رتبه بندی شهرستان های استان از نظر شاخص های مختلف توسعة پایدار در سال 1390 با استفاده از مدل ویکور (در محیط نرم افزار Excel ) و سطح بندی آنها با بهره گیری از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار SPSS 16 انجام شد. نتایج محاسبات حاکی از آن است که رتبة شهرستان ها در بخش های مختلف، متفاوت بوده و در نهایت نیز، شهرستان ارومیه بسیار برخوردار و شهرستان شوط محروم ترین شهرستان، شناخته شد. برای بررسی میزان نابرابری های میان شهرستان ها نیز از مدل ضریب پراکندگی ( CV ) استفاده گردید. کاربرد این مدل، نشان داد که در بین شاخص های مختلف، بیشترین میزان نابرابری در شاخص های اقتصادی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های زیست محیطی بوده است. براساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL ، مؤلفه های جمعیتی بیشترین تأثیر مثبت را بر بعد اقتصادی توسعة پایدار داشته اند. در آزمون فرضیه ها مشخص شد که تمامی مؤلفه های جمعیتی مورد بررسی، بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مؤثر بوده اند.
ارزیابی پایداری اجتماعی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین ابعاد توسعه پایدار، بعد اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیش تر با ابعاد کیفیت زندگی همگام است و بر مفاهیمی مانند آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمندسازی و ... تأکید دارد. هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در مناطق سیزده گانه شهر مشهد است. بدین منظور از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه برای رتبه بندی و سطح بندی مناطق سیزده گانه کلان شهر مشهد با توجه به شاخص های پایداری اجتماعی استفاده شده است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، مناطق سیزده گانه شهر مشهد و جمعیت ساکن در این مناطق به تعداد 2766258 نفر می باشند، که از میان آن ها بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه، 390 نفر تعیین گردید، که به روش تصادفی ساده از بین مناطق مختلف انتخاب شده است. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های «پایداری اجتماعی» در چارچوب مدل ویکور نشان می دهد که مناطق 1 و 9، بالاترین و مطلوب ترین شرایط را از نظر پایداری اجتماعی دارا می باشند و مناطق سه و یازده نامطلوب ترین شرایط را از نظر این شاخص ها دارا می باشند. نتایج حاصل از پژوهش، همبستگی بالایی (74/0) با مطالعات پیشین که در رابطه با وضعیت کلی پایداری در کلان شهر مشهد انجام شده است، دارد.
تقابل پایداری ابرپروژه های شهری: ارزیابی پایداری پروژه های بزرگ مقیاس در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابرپروژه های شهری طی دو دهة اخیر در شهرهای بزرگ ایران از جمله شهر مشهد گسترش یافته اند. این پروژه ها که عمدتاً مبتنی بر رویکرد مشارکت بخش خصوصی و عمومی تعریف می شوند، در راستای تحریک توسعة شهر، ایجاد زیرساخت ها و تسهیلات نوین و برتر شهری و ارتقا جایگاه شهر تعریف می شوند. علی رغم آثار مثبتی که از این پروژه ها در حوزة برندسازی، ارتقای مکانی و اصالت بخشی گزارش شده است، این پروژه ها به دلیل تبعات مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی و محیطی با انتقادات گسترده ای روبه رو بوده اند. با توجه به تضاد نگرش های موجود، ارزیابی نحوة انطباق آن ها با اهداف توسعة پایدار ضرورت می یابد. این مقاله به ارزیابی سه نمونه از ابرپروژه های شهر مشهد شامل پروژة نوسازی مجد، نوسازی شهدا و توسعة منطقة گردشگری سپاد براساس ابعاد چهارگانة توسعة پایدار شامل شکوفایی اقتصادی، سرزندگی فرهنگی، ارتقای اجتماعی، تاب آوری زیست محیطی می پردازد. رویکرد پژوهش، به کارگیری روش نمونة مطالعاتی و نظرسنجی از طریق توزیع 387 پرسش نامه (بین کارشناسان مدیریت شهری، مالکین و بهره برداران مرتبط با پروژه) با پایایی 0.94 است. تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک چرخه های پایداری، نشان داد که ابرپروژه های شهری در غالب شاخص های مدنظر برای پایداری به خصوص ابعاد اجتماعی و محیطی نامطلوب هستند. حجم بالای مهاجرت های ناخواسته، ناهماهنگی سازمانی و اداری در اجرای پروژه ها، کم توجهی و خوش بینی به مسائل فنی و مالی در اجرای پروژه و عدم توجه به خواست ساکنان، تقاضای بازار و طراحی پایدار از دلایل عدم موفقیت این پروژه ها است.
بررسی رابطه فعالیت اجتماعی با رفتار محیط زیستی (موردمطالعه: ساکنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتهای سیری ناپذیر انسان ها و بهره وری از منابع طبیعی و حس سودجویی و افزون طلبی سرمایه داران و تولیدکنندگان بزرگ تهدیدی روزافزون برای منابع طبیعی محسوب می گردد. بنابراین مسأله محیط زیست مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است. این مقاله به بررسی رابطه فعالیت اجتماعی، ارتباط با طبیعت با رفتار محیط زیستی شهروندان ساکن تهران پرداخته است. جامعه آماری افراد ساکن شهر تهران بوده که با استفاده از جدول لین تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که تحلیل آن از طریق نرم افزارآموس صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که میان متغیر فعالیت اجتماعی و ارتباط باطبیعت با متغیررفتارمحیط زیستی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که شاخص ریشه میانگین برابر 07/0، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر 95/2، برازش مقتصد نیز برابر 92/0 است. با توجه به شاخص های معادلات ساختاری مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده. نتیجه اینکه فعالیت اجتماعی و رابطه با طبیعت نقش مهمی در رفتارهای محیط زیستی دارند.
تحلیل و ارزیابی کیفیت زندگی شهری با رویکرد شهر سالم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد و توسعه شهرنشینی در جوامع در حال توسعه، مشکلات شهرنشینی از قبیل تخریب محیط زیست، آلودگی، کمبود مسکن، کیفیت زندگی و... شرایط دشواری را برای ساکنان شهرها فراهم آورده و سلامت عمومی که از مهم ترین شاخص های کیفیت های زندگی شهری می باشد، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. برنامه ریزان شهری برای رفع این معضلات در جوامع شهری رویکرد شهر سالم را در راستای تحقق توسعه پایدار شهری مطرح کرده اند، تا از آن طریق وضعیت مطلوب زندگی را برای ساکنان شهرها فراهم سازند. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و ارزیابی شاخص های شهر سالم در شهر کرمان پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شاخص های شهر سالم بر اساس شاخص های معرفی شده از سوی سازمان جهانی بهداشت و تجربه چند کشور و همچنین پژوهش های مشابه انجام شده در ایران در این زمینه استخراج و در قالب پرسشنامه میان ساکنین و کارشناسان سازمانهای مرتبط در شهر کرمان توزیع شد. جامعه آماری 384 نفر تخمین زده شد. سپس از نرم افزار آماری- تحلیلی SPSS جهت تجزیه و تحلیل با آماره تی مورد استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد شهر کرمان از دیدگاه ساکنان و کارشناسان از جنبه های سلامتی با سطح معنی داری (0.037)، بهداشت عمومی با سطح معنی داری (0.001)، آسایش (0.01) و زیبایی شهر (0.001) با استانداردهای شهر سالم فاصله دارد و از جنبه امنیت با سطح معنی داری (0.31) به استانداردهای شهر سالم نزدیک است.
تبیین مدل جذب گردشگر سلامت: با استفاده از استراتژی تئوری داده بنیاد کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 98
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از صنایع ممتاز دارای اهمیت بسیار فراوانی است. امروزه سفر برای درمان از اهداف مهم گردشگری است، بنابراین گردشگری سلامت و مراقبت های بهداشتی در دنیا رشد سریعی دارد. مساله اصلی که این پژوهش به دنبال پاسخی علمی و سیستماتیک برای آن می باشد، این است که مدل جذب گردشگر سلامت در ایران چیست؟ چه عوامل و مولفه هایی سبب جذب گردشگر سلامت در کشور ایران می شود؟ و کارکرد این عوامل به چه صورت است؟ مطالعه پیش رو با استفاده از روش پژوهش کیفی و با اتکا بر فلسفه تفسیری نمادین به دنبال استخراج چیستی و چرایی مدل جذب گردشگر سلامت در کشور ایران است. در این راستا از استراتژی تئوری داده بنیاد کلاسیک از طریق کد گذاری باز، انتخابی و نظری به منظور تبیین استقرایی نظریه جذب گردشگر سلامت استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از گردشگران خارجی سلامت کلانشهر مشهد از طریق نمونه گیری نظری و تا رسیدن به نقطه اشباع نظری جمع آوری شده است و بعد از تحلیل باز، انتخابی و نظری، مدل جذب گردشگر سلامت کشور ایران تبیین شده است. مدل جذب گردشگر سلامت در ایران از پنج مقوله اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: کیفیت و ارزش آفرینی درمان، تبلیغات سلامت، ارزش ویژه برند شهری، خدمات درمان اسلامی و زیرساخت و جاذبه های گردشگری است.
نقش گردشگری در پایداری شهری مورد: شهر سی سخت(شهرستان دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 12
حوزه های تخصصی:
این اعتقاد وجود دارد که توسعه گردشگری تغییرات قابل توجهی بر ابعاد و ساختار شهرها داشته و می تواند نقش موثری بر پایداری آنها ایفا نماید. در همین رابطه هر گونه برنامه ریزی و مدیریت نیازمند وضعیت و کارکرد این فعالیت در شهرهای گردشگر پذیر می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش گردشگری در پایداری شهر سی سخت (شهرستان دنا) تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و گردآوری داده های مورد نیاز بر اساس روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محلی شهر مورد مطالعه است که بر اساس روش کوکران تعداد 315 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. به منظور پردازش داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان از آن دارد که توسعه گردشگری توانسته نقش موثری بر پایداری شهر سی سخت ایفا نماید و در بین ابعاد پایداری شهر، بیشترین و کمترین نقش را به ترتیب بر بعد پایداری اجتماعی فرهنگی و بعد محیطی کالبدی شهر داشته است. همچنین نتایج نشان داد که مولفه های جنسیت، سن، تحصیلات و نیز وابستگی شغلی، بر درک ساکنان محلی از نقش گردشگری بر پایداری شهر تاثیرگذار است. واژگان کلیدی: گردشگری شهری، توسعه پایدار،شهروندان، سی سخت؛
مدل سازی پذیرش فناوری از سوی کاربران برای دستیابی به شهر هوشمند مطالعه موردی: مراکز استان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
27 - 42
حوزه های تخصصی:
تکوین فناوری های دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکان پذیر نموده است. سنسورهای جمع آوری داده های شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانه های اطلاعات مکانی و گوشی های هوشمند از جمله فناوری هایی اند که به جمع آوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک می نمایند. در زمینه شناخت، ارتقا و توسعه میزان دقت این فناوری ها، تحقیق های فراوانی منتشر شده است. با وجود این درک دقیقی از چگونگی فرایند پذیرش و عملیاتی کردن آنها توسط کاربران اعم از اشخاص یا سازمان های شهری وجود ندارد. هدف این پژوهش مدل سازی پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها با به کارگیری مدل ساختار یافته می باشد. این مقاله به معرفی یک مدل اولیه شامل نُه سازه می پردازد که براساس مرور ادبیات موضوع طراحی شده است. این مدل براساس داده های 110 پرسشنامه از زاهدان مورد آزمون و اصلاح قرار گرفت. مدل اصلاحی با داده های حاصل از 428 پرسشنامه از بجنورد، اصفهان، شیراز و تبریز مورد اعتبارسنجی و اصلاح نهایی قرار گرفت. مدل نهایی به پنج سازه کارآمد کردن فرد، قابلیت بهره برداری، تسهیل در انجام امور، مزیت نسبی و سازگاری به عنوان اولویت نخست کاربران مراکز استان ها و به سه سازه کیفیت کم خدمات، امنیت داده ها و ذخیره انرژی با عنوان کم اهمیت ترین ها اشاره دارد. مدل پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها، ابزاری مهم برای پیش بینی پذیرش فناوری برای مدیران شهری است. نتایج حاصله می تواند در جلوگیری از تأمین و اجرای ناموفق فناوری در مقیاس کلانشهری که هزینه های بالایی خواهند داشت، مؤثر باشد. مدل ارائه شده در این مقاله می تواند در شهرهای کوچک مقیاس نیز به عنوان تحقیق آتی مورد آزمون قرار گیرد.
بازشناسی عوامل کالبدی_فضایی مؤثر بر پیاده روی شهروندان در محله های شهری مطالعه موردی: نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
89 - 97
حوزه های تخصصی:
مبحث پیاده روی و تأمین محیط های مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیاده روی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیاده روی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی ها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهش های مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که اهداف شهروندان از پیاده روی با یکدیگر متفاوت می باشد و در حالی که وجوه مختلف محیط در ترغیب شهروندان به پیاده روی در عرصه های شهری اثرگذاری متفاوتی دارند، پژوهش حاضر در جست وجوی تبیین چگونگی اثرگذاری ویژگی های کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر میزان پیاده روی شهروندان بوده و در پی پاسخ به این سئوالات است که ابعاد کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر چه جنبه هایی از پیاده روی افراد تأثیر بیشتری دارند؟ و در این صورت کدام یک از عوامل کالبدی_فضایی محیط ساخته شده بیشترین تأثیر را بر میزان پیاده روی دارند؟ در این پژوهش پس از مطالعات نظری پیرامون شاخص های کالبدی_فضایی شهر و پیاده روی شهروندان و تدوین مدل مفهومی تحقیق، میزان پیاده روی ساکنان سه محله واقع در شهر نوشهر استان مازندران (مطالعه موردی تحقیق) بر حسب دو نوع پیاده روی کاری و تفریحی از طریق پرسشنامه مورد پرسش و ارزیابی قرار گرفت. سپس همپیوندی آنها با فاکتورهای کالبدی فضایی منتج از مطالعات نظری (از حیث شدت تأثیرپذیری) از طریق رگرسیون خطی چند متغیره سنجیده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای کالبدی_فضایی شکل شهر تنها بر میزان پیاده روی تفریحی به صورت معناداری تأثیرگذارند (فرضیه نخست). دلیل این امر می تواند این باشد که پیاده روی کاری جزو فعالیت های ضروری افراد است و فرد در هر شرایطی ناگزیر به انجام آن است؛ بنابراین محیط تأثیر کمتری بر میزان پیاده روی کاری دارد. در صورتی که پیاده روی تفریحی جنبه حیاتی نداشته و در شرایطی انجام می گیرد که زمینه مطلوب برای آنها فراهم باشد؛ در نتیجه شرایط محیط و شکل شهر می تواند تأثیر زیادی بر انجام آن بگذارد. همچنین آنالیز واریانس یافته ها نشان داد که عوامل کاربری، تراکم و دسترسی(در بین عوامل کالبدی_فضایی شهر) بیشترین همپیوندی را با میزان پیاده روی شهروندان دارند(فرضیه دوم).
ارزیابی احساس امنیت زنان در فضاهای شهری؛ مطالعه موردی:منطقه یک شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
53 - 68
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت ساکن شهرها هستند و روند روزافزون حضور آنان در محیط های کار و فعالیت اجتماعی شهری سبب می شود تا در مکانیابی و طراحی و ساخت کالبد شهر حضور گسترده این قشر در عرصه های عمومی مورد توجه قرار گیرد. حضور در فضاهای عمومی، برنامه ریزی برای ارتقای امنیت زنان را ضروری می سازد. مرحله قبل از برنامه ریزی، ارزیابی و شناخت عوامل مؤثر بر امنیت زنان است. هدف این پژوهش ارزیابی احساس امنیت زنان در فضاهای شهری منطقه یک شهر اهواز می باشد. پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها جزو پژوهش های توصیفی_پیمایشی و به طور کامل مدل یابی معادلات ساختاری است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با هفت شاخص (نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی) و 35 گویه بر مبنای پاسخ های زنان ساکن منطقه یک با حجم نمونه 381 نفر انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS21 و smart- PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد شاخص های نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز تأثیر می گذارند. ضریب مسیر در شاخص دسترسی 549/0، شاخص اجتماعی 558/0، شاخص کالبدی 611/0.، شاخص مبلمان 284/0، شاخص محیطی 541/0، شاخص نظارتی 614/. و شاخص رفتاری 443/0 به دست آمده است. شاخص نظارت بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان منطقه یک شهر اهواز دارد و بعد از آن به ترتیب شاخص کالبدی، شاخص اجتماعی، شاخص دسترسی، شاخص محیطی و شاخص رفتاری و در آخر شاخص مبلمان کمترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز دارد.
تحلیلی فقهی بر نامطلوب بودن توسعه عمودی بناهای مسکونی در شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
3 - 16
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال ژرفکاوی الگوی توسعه عمودی در ابنیه مسکونی از منظر فقه شیعی است و مسئله ای که محور این پژوهش را تشکیل می دهد عبارت است از «مطلوبیت یا عدم مطلوبیتِ فقهیِ توسعه عمودی در ابنیه مسکونی و تبیین علل آن». برای ژرفکاوی این مسئله از روشی ترکیبی در این پژوهش استفاده شده است؛ به نحوی که در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی استفاده شده است اما در مقام تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی بهره گیری شده است. بر اساس یافته های پژوهش، توسعه عمودی در ابنیه مسکونی به دلایل متعدد فقهی، مطلوبیت ندارد که این دلایل را می توان به دو دسته ادلّه صریح و ادلّه غیر صریح تقسیم نمود. از مهمترین دلایل دسته اول می توان مواردی همچون موضوع اِشراف و ایجاد مزاحمت ساختمان های بلند در تهویه ابنیه مسکونی مجاور را برشمرد که به صراحت در متون فقهی مورد نهی قرار گرفته است و قبل از این پژوهش، در سایر پژوهش های مشابه نیز کمابیش مورد بحث قرار گرفته است؛ اما نوآوری این پژوهش در تبیین دسته دوم (ادلّه غیر صریح) است که در این خصوص می توان به مواردی همچون تقابل با انجام برخی تکالیف شهروندی و اجتماعی، تقابل با برخی از سنن معصومین (ع) نظیر سنت استهلال و تقابل ضمنی با برخی از آیات و ادعیه اشاره نمود که همانطور که اشاره شد، تحلیل و استنتاج یافته ها از این نوع ادلّه از ابداعات این پژوهش است.
تحلیل فازی استقرار بهینه مکانی فضای سبز شهری در شهر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساس ظهور رویکردهای جدید نظریه ای در ساخت، طراحی و برنامه ریزی شهری مانند شهرهای سبز، شهرهای سالم و شهرهای اکولوژیک توجه به محیط زیست شهری و توجه بیش از پیش به برنامه ریزی کاربری فضاهای سبز در ساخت و طراحی شهرهای پرتراکم از لحاظ کالبدی و جمعیتی می باشد. بنابراین وجود چنین کاربری در شهرهای امروزی حیاتی و ضروری است. از این رو در مطالعه حاضر با روش شناسی «توصیفی– تحلیلی» هدف پژوهش ارزیابی و تحلیل مکان های بهینه برای استقرار فضاهای سبز شهری در شهر ماهشهر می باشد. در این راستا با توجه به داده های در دسترس شاخص های تعیین کننده در دستیابی به هدف موضوع پژوهش، 11 کاربری عمده شهری در شهر ماهشهر تحت عنوان کاربری های تجاری، فرهنگی، درمانی، آموزشی، فضای سبز، صنعتی، مذهبی، اداری، راه های ارتباطی، ورزشی و مکان های توریستی- تاریخی می باشند که برای تحلیل استقرار بهینه مکانی فضای سبز از آنها استفاده شده است. برای تحلیل داده ها ابتدا با استفاده از توابع فازی درمحیط نرم افزار Arc GIS 10 شاخص های پژوهش (کاربری های 11 گانه طبقه بندی شده) به عضویت فازی در آمده و سپس با استفاده از عملگر گامای فازی (Fuzzy Gama) مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد آزمایش حد آستانه های 7/0، 8/0 و 9/0 در عملگر گامای فازی با توجه به شرایط موجود کاربری ها، گامای فازی با حد آستانه 9/0 بهتر از بقیه حد آستانه های مورد آزمایش با لحاظ اهمیت و تعادل در گرایش های کاهشی و افزایشی کاربری ها به تحلیل استقرار مکانی فضای سبز شهری در شهر ماهشهر پرداخته است. همچنین مطابق با نتایج این عملگر قسمت های مرکزی شهر در دو بخش غربی و شرقی آن مناسب ترین مکان ها برای استقرار و مکان گزینی برای کاربری فضای سبز شهری می باشد.
مصرف گرایی نمادین و جدایی گزینی فضایی در شهر تبریز مطالعه موردی: کوی فردوس و ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر فرمی در داخل چشم اندازهای جغرافیایی در ارتباط با فرایندهای اجتماعی شکل می گیرد. جدایی گزینی اکولوژیک و فضایی در داخل شهر ها دلایل متعددی ازجمله ویژگی های اجتماعی ، نژادی ، اقتصادی دارد. مصرف گرایی نمادین که یک نوع سبک زندگی به شمار می رود، سبب می شود تا افراد با سلایق مشابه در محلات مرفه نشین شهرها دور هم جمع شده و از این طریق تشخص خاصی را به محل زندگی خود می دهند که مانع از ورود افراد با سبک زندگی متفاوت به این محلات می شود. این تحقیق قصد دارد تا به بررسی رابطه بین مصرف گرایی نمادین و جدایی گزینی اکولوژیک در شهر تبریز در دو محدوده ی جداگانه ی کوی ولیعصر و فردوس به مطالعه بپردازد. سؤال اصلی تحقیق "" آیا بین مصرف گرایی نمادین و جدایی گزینی اکولوژیک رابطه وجود دارد "" ، می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیّت از نوع پژوهش های کمّی با روش توصیفی-تحلیلی می باشد که در آن برای یافتن پاسخ به سؤالات از پیمایش استفاده شده است. برای تحلیل های آماری از آزمون همبستگی پیرسون و برای آزمون استقلال دو نمونه ازهم از آزمون یومن ویتنی استفاده شد. تعداد نمونه انتخابی برای کوی ولیعصر 350 نفر و برای کوی فردوس 150 نفر بود. نتایج مربوط به آزمون همبستگی نشان می دهد که همبستگی مثبت با ضریب 623/، 0 بین مصرف گرایی نمادین و جدایی گزینی اکولوژیک وجود دارد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که 39 درصد از علت جدایی گزینی را می توان در ارتباط با مصرف گرایی دانست. نتایج به دست آمده از آزمون استقلال دو نمونه از هم نیز نشان می دهد اگرچه این دو جامعه به لحاظ وفاداری به برند و تمایل به جدایی گزینی تفاوتی از هم ندارند ولی تمایل به تجمل گرایی و مصرف کالاهای لوکس و دلایل اجتماعی و نگرش ها و رویکردهای آنان نسبت به هم متفاوت بوده و همین امر سبب شده است که گروهی محله ولیعصر و گروهی دیگر محله فردوس را به عنوان برند برای جدایی گزینی انتخاب نمایند.
آینده نگاری توسعه منطقه ای با رویکرد تلفیقی سناریونویسی و مدل تحلیلی SWOT مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بحث در خصوص توسعه استان گیلان در افق 1404، با رویکرد سناریونویسی می پردازد. با توجه به ماهیت پژوهش حاضر و افقی که برای برنامه ریزی در نظر گرفته شده است، روش پژوهش مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است و از تکنیک هایی مانند روش دلفی، تحلیل اثرات متقاطع، نرم افزار سناریو ویزارد و مدل تحلیلی SWOT جهت تحلیل یافته ها بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که 16 عامل کلیدی در توسعه منطقه ای استان گیلان نقش دارد که 48 وضعیت محتمل در آینده برای آن ها در نظر گرفته شد و به صورت ماتریس اثرات متقاطع 48×48 طراحی گردید؛ سپس با اخذ نظرات کارشناسان و براساس تحلیل های نرم افزار سناریو ویزارد، 17 سناریو باورکردنی و 5 سناریو قوی استخراج گردید. براساس تحلیل های انجام شده بروی سناریوهای قوی، سه سناریو اول شرایط مطلوب و دو سناریو آخر شرایط بحرانی را برای آینده استان نشان می دهد. درواقع سناریوی سوم با 5/87 درصد مطلوبیت، در رتبه اول و سناریو پنجم با 16 فرض بحرانی (100 درصد) در رتبه آخر قرار گرفته است. درنهایت براساس نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای ارائه شده برای هریک از سناریوهای قوی و با بهره گیری از نتایج مدل تحلیلی SWOT، به ارائه راهبردها و جهت گیری های کلان جهت تحقق سناریوهای مطلوب توسعه استان مبادرت ورزیده شد.
ارزیابی و اولویت بندی تصمیم گیران شهری در یکپارچه سازی سیستم حمل و نقل عمومی با استفاده از روش کوپراس (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، با رشد جمعیت شهری استفاده از حمل و نقل عمومی و شخصی به سرعت در حال افزایش است که باعث آلودگی هوا و صوتی و مصرف بی رویه سوخت می شود. مطالعات نشان داده که حمل و نقل عمومی در مقایسه با وسایل نقلیه شخصی مقرون به صرفه تر است وآلودگی کمتری ایجاد می کند. حمل و نقل عمومی برای داشتن عملکردی پایدار به هماهنگی و یکپارچگی با دیگر وسایل حمل و نقل نیاز دارد. کلان شهر ارومیه با رشد سالانه 42/1 درصدی جمعیت، با تراکم ترافیک سنگین و افزایش زمان سفر روبرو شده است. به منظور کاهش تراکم سنگین ترافیک و مشکلات ناشی از آن در این کلان شهر اتوبوس های تندرو (BRT) توسط برنامه ریزان شهری و مهندسین به عنوان سیستم حمل و نقل عمومی طراحی و عملیاتی شدند. اما، این سیستم حمل و نقل برای این که بتواند به خوبی در این کلان شهر عمل کند و توانایی رقابت با دیگر وسایل حمل و نقل عمومی داشته باشد به یکپارچگی در جنبه های مختلف اقتصادی، فنی، زیست محیطی و اجتماعی نیاز دارد. بنابراین ابتدا در این مقاله معیارهای یکپارچه سازی در این سیستم حمل و نقل با طرح پرسشنامه به دست می آیند و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، این معیار ها وزن دهی می شوند و سپس ارزیابی و اولویت بندی تصمیم گیران شهری از قبیل مسئولان اجرایی شهری، هیئت مدیره شهری، رانندگان و مسافران برای اجرای برنامه ها و سیاست های یکپارچه سازی و گسترش آن ها به دیگر مناطق شهر با استفاده از روش کوپراس (COPRAS) انجام می شود. در کل نتایج نشان می دهند مسئولان اجرایی شهری به ترتیب اولویت اول، رانندگان اولویت دوم، مسافران اولویت سوم و هیئت مدیره شهری اولویت چهارم را در تصمیم گیری و یکپارچه سازی این سیستم حمل و نقل عمومی دارند.
کاربرد مدل لوسیس (LUCIS) در مدل سازی تعارض تناسب اراضی با رویکرد آمایش سرزمین (مورد مطالعه: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزان در تخصیص زمین به فعالیتی خاص همواره با یک سری تعارض های مکانی مواجه اند؛ بدان معنا که یک مکان ممکن است برای دو یا چند کاربرد هم زمان در اولویت استفاده قرار گیرد. در حال حاضر، در طرح های آمایش سرزمین، شناسایی اولویت های تخصیص زمین به صورت مجزا و بدون درنظرگرفتن نقش سایر کاربری ها مدل سازی می شود. همچنین تعارض های احتمالی تناسب زمین مبحثی است که از آن غفلت شده است. هدف پژوهش حاضر، معرفی و استفاده از مدل آمایشی لوسیس (LUCIS) به منظور شناسایی اولویت های تخصیص اراضی به همراه مدل سازی تعارض هاست. برای پیاده سازی مدل لوسیس با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون جعبه ابزاری در محیط نرم افزار ArcGIS توسعه داده شده که به واسطه آن با تعریف ورودی ها، وزن ها و اولویت های ذی نفعان، مدل سازی کاربری اراضی به صورت خودکار صورت گرفته است. درنهایت، اولویت ها و تعارض های عمده در رابطه با تخصیص اراضی در محدوده مورد مطالعه شناسایی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد مدل لوسیس علاوه بر داشتن قابلیت های سایر مدل های تحلیل تناسب اراضی، به شکل مناسبی می تواند تعارض های موجود را مدل سازی کند. بنابراین پیشنهاد می شود در شرح خدمات طرح های آمایش سرزمین بخشی تحت عنوان «شناسایی تعارض های تناسب اراضی» تعریف شود.
تاثیر دلبستگی به مکان بر سرمایه اجتماعی در محیط های مشترک همسایگی؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی نور در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
39 - 52
حوزه های تخصصی:
فضای باز در بافت های مسکونی فراتر از دیگر فضاهای مشترک مورد توجه کاربران آن قرار دارد که باعث شده در حوزه روان شناسی و جامعه شناسی محیط جایگاه ویژه ای پیدا کند. همگام با ابداع روش ها و نیز ارتقای دانش در حوزه های علوم انسانی و محیطی این دو حوزه نیز با ظهور رویکردهای مختلف، گاه متضاد و گاه مکمل رشد یافته اند. نقاط و مفاهیم مشترک در این دو حوزه می توانند راه را برای ارتباط دانش در میان این دو برای افزایش کیفیت محیط تسهیل کنند. در این مقاله سعی شده تا یکی از مهمترین مفاهیم نهفته در حوزه روان شناسی محیط یعنی دلبستگی مکانی برای افزایش سرمایه اجتماعی در محیط مورد بررسی قرار گیرد. معمولاً مطالعات در حوزه های فردی مانند دلبستگی مکانی و نیز معنای محیط به صورت فردی و یا تجربه و احساس فردی انجام شده و مطالعات در حوزه های جمعی نیز در روش ها و صورت های اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. در این مقاله با محوریت بهبود سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی سعی شده تا بر چندبعدی بودن این موضوع توجه شود و نیز مدلی با کمک روش مدل یابی و موضوعات اثرگذار بر دلبستگی به مکان، برای تعریف ارتباط میان سه مفهوم دلبستگی مکانی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارائه شود. برای آزمون این مدل از پیمایش و روش تحلیل "مدل یابی معادلات ساختاریافته" استفاده شده که تکنیک تحلیل نیرومندی از خانواده رگرسیون چندمتغیری است. در نهایت مشخص شد که دلبستگی مکانی و مشارکت هر دو تأثیر قابل ملاحظه ای بر سرمایه اجتماعی دارند و همچنین مشارکت تأثیر زیادی بر تعلق دارد.
Identify and Evaluate the Dimensions of Organizational Structure at Agile University; Case Study: Azad University Units of Mazandaran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۰۰-۲۸۷
حوزه های تخصصی:
The objective of present study was to identify and evaluate the organizational structure of agile universities. The research method was mixed (qualitative-quantitative). Statistical populations in the qualitative section consisted of 18 researchers in the field of organizational agility and were selected by purposive sampling method. Statistical society in quantitative section consisted of 150 members of the faculty of management at the University units of Mazandaran province. These subjects have been teaching in the universities at least for 10 years. Stratified random sampling was done considering the size of the faculty members in each college. The sample size was 90 people calculated based on Cochran Formula. Data collection tools in qualitative section were semi-structured interviews and questionnaire respondents agreed determining factor in the quantitative part questionnaire had 25 questions drawn from the results of the interviews. This question has two dimensions and evaluated the existing and desired agile organizational structure. In the qualitative data analysis methods, using the technique of open coding, axial, and selective and Kendall test showed agreement among experts; In the quantitative data analyses using descriptive and inferential statistics were used. The qualitative findings stage of the existence of qualitative show there are 7 factors and 25 indexes. Kendall's coefficient of agreement for the issue of the right size were (0.72), improving the organizational level (0.66) decreased organizational formalities, (0.67), effective communication, (0.69) now and integration (0.61) the center of decision-making (0.67) and the improvement of human resources. So these concepts were introduced as aspects of organizational structure. The findings of this assessment indicate that between the status quo and the ideal situation is marked on all sides there is a significant difference. Most of this difference in the dimensions of formalization and the lowest levels in the structure; According to the strategy managers and planners Islamic Azad University about creating agile university research findings can provide special approaches.