فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۷۴-۱۵۷
حوزه های تخصصی:
فرایند مستمر و رو به گسترش گرمایش جهانی به ویژه در منطقه آسیا، شرایط را برای افزایش خشکی و گسترش پدیده بیابان زایی فراهم کرده است. بسیاری از بیابان هایی که تا چندی پیش در تعادل اکولوژیک، شرایط حفاظت خاک را داشتند، امروزه به عنوان کانون های تازه ای از ایجاد مخاطره گردوخاک گسترش یافته تبدیل شده اند. نمونه های متعددی در ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص اش، در میان برخی از بیابان های مهم دنیا، اتفاق افتاده است. ناهنجاری دمایی 8 درجه ای در زمستان سال گذشته در حوضه آبخیر دریای کاسپین، کانون های گردوخاک جدیدی برای سواحل جنوبی این دریا فراهم کرده است. در تاریخ 30 الی 31 اردیبهشت 1400، گردوخاکی کم سابقه از لحاظ وسعت منطقه درگیر و همچنین غلظت، در ایستگاه های هواشناسی استان گیلان به ثبت رسید. اجرای مدل های پسگرد شیمیایی جو HYSPLIT نشان از گسیل گردوخاک از منطقه شمال غربی دریای کاسپین برای اولین بار به سواحل جنوبی دریای کاسپین (استان گیلان) با چنین شدتی دارد. کانون و منشاء این گردخاک بیابان راین در شمال غربی دریای کاسپین شناسایی شد. گرمایش مستمر و کم سابقه در منطقه و همراهی با جریان های قوی شمالی-جنوبی شرایط را برای گسیل این گردوخاک فراهم کرد. به دلیل منشاء گردوخاک گسیل شده و همچنین وضعیت جغرافیایی و توپوگرافیکی حوضه دریای کاسپین، تراز این گردوخاک از سطح زمین تا ارتفاع کمتر از 1500 متر ارزیابی شد. تحلیل شرایط همدید با استفاده از داده های بازتحلیل NCEP/NCAR با تفکیک مکانی 1 درجه، بیانگر استقرار توده هوای پرفشار با مرکز 1018 هکتوپاسکال روی بخش های شمال غربی دریای کاسپین و نفوذ زبانه پرفشار تا سواحل جنوبی دریای کاسپین است. با توجه به گرادیان مناسب فشاری و افزایش سرعت باد، چشمه های مولد گردوخاک روی مناطق بیابانی راین شکل گرفته و با حاکمیت جریان های شمالی (جنوب سو) توده گردوخاک به سمت استان گیلان گسیل می یابد.
نقش افغانستان در تغییر وضعیت هیرمند از هیدروپلیتیک به ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
357-336
حوزه های تخصصی:
افغانستان تا اسفند ماه 1236 خورشیدی جزوئی از ایران بود و در آن زمان براساس معاهده پاریس از ایران جدا و تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت؛ این وضعیت تا سال 1298 ادامه یافت و در آن سال افغانستان اعلام استقلال کرد. پیش از جدائی افغانستان از ایران، رود هیرمند یک رود داخلی محسوب می شد و حساسیتی در خصوص بهره برداری از آب آن وجود نداشت. مشکل بهره برداری و حقابه از زمان استقلال افغانستان پدیدار شد. چگونگی پیدایش مشکل و روندهای گوناگون آن و نقش افغانستان در آن موضوع اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله که با رویکردی استقرائی و با راهبرد مطالعات تاریخی- جغرافیایی انجام شده، از نوع تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده و در نگارش آن منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مورد توجه بوده اند. یافته های پژوهش تاکید دارند سهم ایران از آب هیرمند یک حق تاریخی است که پس از جدائی و استقلال افغانستان و با وجود معاهده در سال 1351 همواره رو به کاهش بوده و در مواردی به طور کامل قطع شده و منطقه سیستان را گرفتار زیان محیط زیستی و اقتصادی قابل توجهی کرده است. ساخت سدهای بزرگ و ایجاد کانال های انحراف آب از جمله اقدامات افغانستان بوده که به حقابه ایران از هیرمند و دوام جریان آن لطمه وارد کرده است. کارشکنی های افغانستان، آب هیرمند را از وضعیت هیدروپلیتیک به سطح ژئوپلیتیکی تغییر داده است. ضمن اینکه آن اقدامات مخالف اصل رفتار بر مبنای حسن همجواری و همچنین مغایر با کنوانسیون ها و اسناد بین المللی در خصوص آب های مشترک است.
بررسی عوامل مؤثر بر قصد بازدید از مقاصد بوم گردشگری (مورد مطالعه: شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
بوم گردشگری (اکوتوریسم) مسافرتی مسئولانه به مناطق طبیعی است که محیط زیست را حفظ می کند و در ارتقای زندگی مردم محلی تأثیر بسزایی دارد. بوم گردشگری دربردارنده انواع گوناگونی از گردشگری است. حتی سفری علمی یا گذراندن تعطیلات آخر هفته در حومه شهر یا روستا نیز نوعی بوم گردشگری به شمار می رود. تمامی انواع گردشگری به نوعی در طبقه بندی بوم گردشگری جای می گیرند. در مفهوم عام، بوم گردشگری شامل گشت و گذار در محیط های طبیعی و بکر دارای عناصر طبیعی منحصر به فرد است. برای مثال، گردش در غارها، کوه ها، آبشارها، بیابان ها، کویرها، جنگل و دیگر پدیده های طبیعی. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر گروه های مرجع سودمند در مصرف مسئولیت پذیر اجتماعی، جهت گیری کنش گرایی، جمع گرایی و قصد بازدید از اکوتوریسم بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد سیلوا و همکارانش بوده است. 222 نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. سنجش روایی صوری با بهره گیری از نظر خبرگان، بررسی روایی سازه با تحلیل عاملی و روایی هم گرا و واگرا، و تعیین پایایی با روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب صورت گرفته است. مقدار آلفای کرونباخ کل 87/0 برآورد شده است که در محدوده پذیرفتنی قرار دارد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گروه مرجع سودمند در مصرف مسئولیت پذیر اجتماعی، جهت گیری کنش گرایی، جمع گرایی و قصد بازدید از مقاصد اکوتوریسم تأثیری مثبت و معنادار می گذارد.
تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا مبتنی بر سناریوهای باورپذیر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله (نمونه موردی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
235 - 254
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تکیه بر عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری کالبدی در بافت های فرسوده شهری و با بهره گیری از رویکرد سناریونگاری، سناریوهای افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در برابر زلزله را موردبررسی قرار داده و بر اساس سناریوهای باورپذیر به تدوین و اولویت بندی راهبردهای پابرجا در راستای افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در افق 1404 بپردازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که راهبردهای پابرجا و مطلوبی که بتوانند تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه در برابر زلزله را در افق 1404 تضمین کنند کدامند؟ بدین منظور برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع بیان شده و سپس با تکیه بر تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی مستخرج گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصین شهری بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. در گام اول، پس از تعیین وضعیت های احتمالی عوامل کلیدی و وزن دهی به آن ها توسط خبرگان، داده های لازم وارد نرم افزار ScenarioWizardشدند و سناریوهای قوی، ضعیف و باورپذیر از این نرم افزار مستخرج گردیدند. در گام بعدی با تحلیل عوامل داخلی و خارجی مرتبط با تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه، راهبردهای پژوهش در قالب روش SWOT و بر اساس سناریوهای باورپذیر ارائه شدند و درنهایت با استفاده از تکنیک ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM)، راهبردهای پابرجا به منظور افزایش تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه، احصاء و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد چنانچه منطقه 10 شهر تهران قصد داشته باشد تا به سمت افزایش و ارتقای تاب آوری کالبدی در برابر آسیب های ناشی از مخاطرات طبیعی همچون زلزله قدم بردارد، تکیه بر راهبردهای پابرجای تدافعی اجتناب ناپذیر و الزامی است.
اولویت بندی اقدامات کلیدی جهت افزایش مشارکت عمومی در مدیریت سوانح طبیعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
215 - 227
حوزه های تخصصی:
سوانح طبیعی از گذشته تا کنون در کشور ایران، تلفات جانی و خسارات مالی فراوانی را به بار آورده است. در این مقاله به لزوم اهمیت مشارکت عمومی نهادها و مردم در مدیریت این سوانح پرداخته شده است. ازاین رو ده نوع از اقدامات کلیدی در جهت افزایش موفقیت در مشارکت عمومی و همچنین سه معیار مرتبط با سرعت، کیفیت و اثربخشی که هر سه جزو معیارهای مثبت می باشند، در نظر گرفته شده است. جهت انجام فرآیند تصمیم گیری با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره آن ها را رتبه بندی نموده تا در مرحله آخر بهینه ترین روش موجود انتخاب شود. برای این منظور از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیار ها و جهت رتبه بندی گزینه ها از روش TOPSIS استفاده شد. یافته ها برای ده نوع از این اقدامات کلیدی، نشان می دهد پشتیبانی حاکمیت و تعهد قابل اعتماد در رتبه اول، لزوم تعریف اهداف و منافع مشترک در رتبه دوم، تضمین اتحاد بین نهادها و مردم در رتبه سوم، تضمین رهبری مؤثر حاکمیت در رتبه چهارم، پیدا کردن رویکردهای مشترک در راه رسیدن به اهداف در رتبه پنجم، اطمینان از ارتباط شفاف و مؤثر در رتبه ششم، شفاف سازی نقش ها و مسئولیت ها در رتبه هفتم، سرمایه گذاری در جهت اجرای دقیق فرآیندها در رتبه هشتم، افزایش زمان کارکنان دولت برای تسهیل و پشتیبانی از فرآیندها در رتبه نهم و مدیریت و نظارت بر مشکلات در روابط مشارکتی در رتبه دهم قرار گرفته اند.
ظرفیت سنجی میزان خطرپذیری سکونتگاه های حوضه آبریز تهلابِ سیستان و بلوچستان از سیلاب های اتفاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
193 - 218
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از پدیده های مخرب طبیعی است که فعالیت های انسانی و سکونتگاه های بشری را به شدت تحت تأثیر قرارداده است. پژوهش حاضر با هدفِ شناسایی سکونتگاه های مستعد خطرپذیری سیلاب-های اتفاقی حوضه آبریزِ خشکِ تهلاب در استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیل و از نظر هدف، کاربردی است. داده ها با استفاده از 12 شاخص ظرفیت سنجی میزان خطرپذیری سکونتگاه ها شامل: جاده، آبادی، خاک، شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زهکشی حوضه جمع آوری گردیدند. در ادامه با استفاده از نظر کارشناسان خبره اصلاح و در 3 مرحله مورد تحلیل قرار گرفتند. ابتدا میزان اهمیت داده ها با استفاده از روش ANP، در محیط نرم افزار Super Decision v2از عدد 1 تا 9 ارزش گذاری شد. در گام دوم در محیط Arc GIS 10.7 و بر اساس میزان اهمیت، هر لایه به 4 طبقه پرخطر، کم خطر، خطر متوسط و بدون خطر طبقه بندی شد. درگام سوم، با استفاده از ابزار همپوشانی وزنی، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب حوضه آبریز تهلاب تهیه گردید. نتایج نشان داد که از میان 12 لایه فوق، آبراهه اصلی، شیب، کاربری اراضی و بارش بیشترین نقش را در تعیین پتانسیل خطر سیل خیزی محدوده تحقیق دارند. بر اساس یافته های پژوهش در مناطق خطرپذیر، 24 سکونتگاه از مجموع 68 سکونتگاه، در محدوده پتانسیل خطر زیاد تا خطر بسیار زیاد سیلاب واقع گردیده اند؛ به کارگیری روش های سازه ای (برنامه تأمین زمان ماند آب) و غیرسازه ای (سیستم اعلام هشدار برمبنای مدل های پیش بینی سیلاب) به منظور کاهش خطر سیلاب در این سکونتگاه ها امری ضروری است.
تبیین مفهوم گردشگری چوگان بر مبنای ارزش های گردشگری فرهنگی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
167 - 185
حوزه های تخصصی:
میراث فرهنگی چوگان از ارزش های فرهنگی ایران زمین است. واکاوی داشته های چوگان بر مبنای مناطق و نمایاندن ارزش های آن به منزله ی سرمایه ی فرهنگی در قالب نوعی از گردشگری و نمایاندن هویت فرهنگی و عناصر فرهنگی موجود و استفاده ی بهینه در صنعت گردشگری، علاوه بر سود و منافع اقتصادی، در دیپلماسی فرهنگی و ورزشی نیز کارآمد و اثربخش است. هدف از پژوهش حاضر تبیین مفهوم گردشگری چوگان بر مبنای ارزش های گردشگری فرهنگی است. این مطالعه پژوهشی از نوع کاربردی است که به روش مروری اجرا شده است. از تجربه ی زیسته ی محقق در بیان محتوایی استفاده شده است. در بخش دیگر تحقیق، از داده های ثانویه استفاده شده است که این داده ها از مقالات تحقیقی، نشریات، وب سایت ها، گزارش های نظرسنجی و غیره جمع آوری شده است. بدین منظور، با مرور تحقیقات قبلی و استدلال مستقل و روش مند اکتشافی برای دستیابی به ایده ای نو و کاربردی برای ایجاد و توسعه ی مدلی تازه از انواع گردشگری به وسیله ی توصیف، تلفیق، تبیین روابط و روندهای موجود در بدنه ی دانش گردشگری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که آداب، رسوم و فرهنگ و عناصر فرهنگی به خصوص چوگان به همراه نمودها و عناصر گوناگون هویتی آن، که نشان روشنی از تمدن ایران را حکایت می کنند، زمینه ی لازم برای ایجاد و توسعه ی گردشگری مستقل با عنوان «گردشگری چوگان» را دارند.
شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
145 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان است. در این پژوهش، با روش تحلیل مضمون، از طریق مصاحبه نیمه سازمان دهی شده با متخصصان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی و مصاحبه های منتشرشده مدیران اجرایی در رسانه ها، تلاش شده است تا چالش های توسعه این صنعت شناسایی شود. نتیجه مرحله کدگذاری باز شناسایی 85 چالش توسعه گردشگری پایدار استان کرمان است. در مرحله بعد، مفاهیم به دست آمده از مرحله کدگذاری بار در هشت مضمون دسته بندی شده است:1. چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی، 2. چالش های مدیریتی و اداری، 3. چالش های حمل ونقل و ارتباطات، 4. چالش های هتلداری و اقامت، 5. چالش های تبلیغات و اطلاع رسانی، 6. چالش های زیرساخت ها و امکانات رفاهی و تفریحی، 7. چالش های آموزش و راهنمای گردشگران، 8. چالش های زیست محیطی. هریک از مضامین دربرگیرنده چالش هایی است که با یکدیگر قرابت مفهومی دارند و بعد خاصی از گردشگری پایدار استان کرمان را تبیین می کنند.
تأثیر پروژه ترسیب کربن بر تقویت شبکه همکاری رهبران محلی در روستاهای آزادشهر استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
133 - 150
حوزه های تخصصی:
رهبران محلی در نظریه های توسعه نقش مهمی در پیشرفت روستایی دارند. بااین حال، برخورداری از رهبری مؤثر یکی از چالش هایی است که جوامع روستایی با آن روبه رو هستند. برخی معتقدند ایجاد یک شبکه ارتباطی منسجم از رهبران محلی می تواند به حل این چالش کمک نماید. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر یکی از برنامه های توسعه روستایی با عنوان پروژه ترسیب کربن در تقویت شبکه همکاری رهبران محلی در استان گلستان پرداخته است. بدین منظور شبکه ارتباطی رهبران محلی در روستاهای تحت پوشش این پروژه با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که در آن، پیوند همکاری بین رهبران محلی در قبل و بعد از اجرای پروژه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که اجرای پروژه ترسیب کربن موجب شده است پارامترهای شبکه ارتباط همکاری رهبران محلی مانند تراکم، پیوندهای درون گروهی، پیوندهای برون گروهی، دوسویگی پیوندها، انتقال یافتگی پیوندها و شاخص E-I افزایش و میانگین فاصله ژئودزیک و تمرکز شبکه کاهش یابد. این یافته ها نشان می دهد با اجرای پروژه ترسیب کربن، شبکه ارتباط همکاری در بین رهبران محلی تقویت شده و این شبکه از سرمایه اجتماعی و پایداری بیشتری برخوردار شده است.
سناریوهای توانمندسازی ساکنین فقیر بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان در افق 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اصلی ترین چالش های پایدار در بافت های ناکارآمد شهری، فقر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی-فضایی بیشتر ساکنین این بافت ها است. به کارگیری استراتژی توانمندسازی در مواجهه با فقر شهری یکی از راهکارهای پیش روی بسیاری از شهرها است. فقر بافت های ناکارآمد منعکس کننده کاستی ها و نارسایی های سیاست های دولت و بازار رسمی است و از عوامل عمده ناهنجاری در مناسبات شهری محسوب می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است با شناسایی عوامل استراتژیک و کلیدی مؤثر، زمینه تهیه سناریوهای محتمل برای توانمندسازی فقر بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان در افق 1420 فراهم آورده شود. داده های این پژوهش با روش ترکیبی مصاحبه با نخبگان و روش دلفی به دست آمده و طی دو مرحله عوامل اصلی مشخص، پالایش یا ترکیب شده اند. درنهایت، 50 عامل و روند اصلی مشخص شد و از طریق پرسشنامه هایی، تأثیرات متقابل آن ها جمع آوری شد و با نرم افزار میک مک تحلیل شد. سرانجام 15 عامل به عنوان پیشران های استراتژیک و کلیدی شناسایی شد. در مرحله بعد با ادغام روش ماتریس اثرات متقابل و نرم افزار سناریو ویزارد به شناسایی سناریوهای پیش روی توانمندکردن ساکنین فقیر بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان پرداخته شد. پانزده سناریو از شدت بسیار زیاد در احتمال وقوع برخوردار بودند؛ به طوری که میزان امتیاز این 15 سناریو بین 17 تا 25 بود. پس از صحه گذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان، چهار سناریوی فاجعه، در آستانه فاجعه، ایستا و سناریوی طلایی به دست آمد. سپس وضعیت هرکدام از سناریوها با توجه به شاخص های استخراج شده با مدل گرافیکی توسط نرم افزار GIS ترسیم شد. نتایج نشان می دهد، در تمامی سناریوهای یادشده وضعیت دو شاخصه عمده فساد و قیمت مسکن در تمام سناریوها به سمت افزایش پیش خواهند رفت. به نظر می رسد، حتی خوش بینانه ترین تحلیل ها نیز گونه ای از مدیریت در حوزه سیاسی-اقتصادی فارغ از فساد را در نفت شهر آبادان پیش بینی نمی کنند.
تحلیل و سطح بندی پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM (مورد پژوهی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
285 - 309
حوزه های تخصصی:
تاب آوری رویکردی نو در راستای ارتقای ظرفیت مانایی و تحمل پذیری بنیان های توسعه در شهرهاست. هدف از پژوهش پیش رو مدل سازی پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 تهران در برابر زلزله با رویکرد آینده نگاری و طراحی ارتباطات بین این پیشران ها است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و پیشران های کلیدی موردبحث با روش تحلیل محتوا شناسایی شده اند. در بخش مدل سازی، از آرای خبرگان دانشگاهی در حوزه تاب آوری با روش دلفی استفاده شده است. داده ها با ابزار مصاحبه و پرسشنامه دو به دویی جمع آوری و با استفاده از ملاک روایی صوری، روایی پرسشنامه سنجیده شده است. روابط بین پیشران های کلیدی مؤثر بر افزایش تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه در برابر زلزله با استفاده از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM) تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. درنهایت با استفاده از تحلیل میک مک (Micmac) نوع پیشران های کلیدی با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری آن ها بر سایر عوامل مشخص و در شش عرصه، سطح بندی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشران "کلاس دانه بندی" با بیشترین قدرت نفوذ، زیربنا و محرک اصلی تاب آوری کالبدی شهری بوده و هرگونه اقدام برای افزایش تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه در برابر زلزله، مستلزم اصلاحات در این پیشران است. پیشران های "توزیع خدمات" و "استحکام بناهای با کاربری عمومی" نیز به ترتیب با میزان قدرت نفوذ 1 و 3 کمترین تأثیر را در تاب آوری کالبدی نمونه موردمطالعه دارند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از این است که عناصر در سطوح بالاتر، قدرت تحریک کنندگی کمتر و میزان وابستگی بیشتر دارند.
U.S Foreign Policy and Regional Power and Influence of Iran: A Comparison of Bush, Obama and Trump Administrations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
194 - 219
حوزه های تخصصی:
In the present study, the impact of U.S. foreign policy strategies on Iran's regional power and influence is investigated. The main question is how U.S. foreign policy strategies on the Middle East and Iran during George W. Bush, Barack Obama and Donald Trump's presidencies affected Iran's regional power and influence. The hypothesis is that various principles and strategies of U.S. foreign policy during Bush, Obama and Trump administrations have led to the greater regional power and influence of Iran. In order to test this hypothesis, after investigating the historical context and selecting a conceptual framework, the impact of U.S. foreign policy on Iran's regional power and influence has been studied. Next, the impact of the U.S. foreign policy strategy on Iran’s regional power and influence, such as aims, interests, behaviors, actions, costs, achievements, effects, and implications are analyzed.
فراتحلیل پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۷۸-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
مدل های تحلیل فضایی به ارائه الگو و راهکار واحدی برای حل مسائل مختلف حوزه مطالعه ای می پردازد، یکی از کاربردهای این مدل ها در سنجش مخاطرات شهری است. در سال های اخیر با وقوع بحران های مختلف در جوامع شهری، سیستم مدیریت شهری و طرح های توسعه ای در پی دسترسی به الگوهای پیشگیری و مقابله با این بحران ها هستند، هدف این پژوهش مرور ادبیات پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری به شیوه فراتحلیل است، بنابراین این پژوهش با بررسی و جمع بندی مقالات خارجی انجام یافته(جامعه آماری پژوهش) در رابطه با این موضوع در پی شناسائی، تجزیه و تحلیل و جمع بندی راهکارهای پیشینه های مورد بررسی است. بحث جامعه آماری با چهار سنجه استاندارد تحلیل فضائی، شامل: توصیف و شناسائی پراکندگی مخاطرات، استدلال پراکندگی مخاطرات، درون یابی و برنامه ریزی فضائی صورت می گیرد. جامعه آماری پژوهش، تحقیقات و مقالات نمایه شده در پایگاه های علمی Sciencdirect، Willey، Web of Science در بازه سال 2021-2000 است که از بین 99 مقاله، 78 مقاله به شیوه غربال گری مطابق اهداف و شاخص های پژوهش انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل به دو صورت آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و آمار استنباطی در نرم افزار جامع فراتحلیل CMA2 صورت گرفت. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش که بدنبال چگونگی کاربرد هر یک از این چهار مولفه در پژوهش های گذشته است، محقق برای هر مولفه به سنجش اندازه اثر(شاخص اندازه اثر r)، سوءگیری انتشار تحقیقات(آماره های QوI2)، ناهمگونی تحقیقات(آزمون رگرسیون ایگر، تعداد ناکامل بی خطر و اصلاح و برازش دووال توئیدی) و متغیرهای تعدیل کننده در تحقیقات بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که درمجموع در مولفه توصیفات پراکندگی مخاطرات، اغلب تحقیقات در مدل های بکار برده شده خود نتوانسته اند توصیف عمومی ملموس و مناسبی را ارائه دهند، اما در مولفه های استدلال پراکندگی، درون یابی و برنامه ریزی فضایی مخاطرات شهری بنا به نمره میانگین اندازه اثر، مدل های کاربردی بکار برده شده در تحقیقات به طور نسبی توانسته اند با مدل کاربردی تحلیل فضایی در تحقیقشان توجیه مناسب و نتایج ملموسی ارائه بدهند.
تعیین نرخ لغزش گسل رفسنجان با استفاده از سن نمونه های برداشت شده و مقایسه نتایج حاصل از دو نرم افزار آنالیست و آر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
101 - 120
حوزه های تخصصی:
نرخ لغزش گسل میزان جابجایی یک دیواره نسبت به دیواره دیگر گسل در مدت زمانی مشخص است. مدت زمان این جابجایی را می توان با استفاده از روش سن یابی لومینسانس اندازه گیری کرد. برای تعیین سن به روش سن یابی لومینسانس به دو پارامتر دز معادل دز طبیعی و دز سالانه نیاز است. با تقسیم دز معادل دز طبیعی به نرخ دُز سالانه، سن واحد ساختاری مشخص می شود. برای تعیین دز معادل دز طبیعی، نیاز به پروتکلی برای اندازه گیری سیگنال های لومینساس (داده ها) و برنامه ای برای آنالیزداده ها است. آنالیزداده ها با بهره گیری ازنرم افزار آر انجام شد. از آنجا که برنامه رایج بین المللی جهت انجام این مهم، نرم افزار آنالیست است. داده ها با این نرم افزار نیز تحلیل گردید. نتایج حاصل از این دو نرم افزار و تاثیرآن درتعیین نرخ لغزش گسل رفسنجان مقایسه شد. مقدار جابجایی اندازه گیری شده بر روی گسل رفسنجان ۴±۴۸ متر می باشد. سن بدست آمده با استفاده از نرم افزار آر ، ۱۱۸-۹۷ هزار سال و توسط نرم افزار آنالیست ۱۰۱-۱۲۹ هزار سال برآورد شد. نرخ لغزش توسط نرم افزار آر و آنالیست به ترتیب، ۴۱/۰ الی ۵۳/۰ و ۳۶/۰ الی ۴۸/۰ میلیمتر بر سال به دست آمد. لذا تقریباً نتایج یکسانی برای نرخ لغزش گسل رفسنجان با استفاده از این دو نرم افزار بدست آمد. اماکیفیت گرافیکی و تحلیل آماری نرم افزار آر اطلاعات کامل تری نسبت به آنالیست ارائه داد.
تحلیل روند تغییرات سری زمانی بیشینه بارش روزانه و سالانه حوضه آبریز کرخه و دز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
149 - 168
حوزه های تخصصی:
بارش به عنوان مهم ترین مشخصه اقلیمی هر منطقه است. این مشخصه اقلیمی جز نوسانی ترین متغیرهای اقلیمی است که بر منابع آب منطقه به طور جدی ﺗﺄثیرگذار است. این مسئله به ویژه در ایران با بارش متوسط بیش از 250 میلی متر، اهمیت دارد. هدف این مطالعه تحلیل بارش های سنگین حوضه کرخه و دز با استفاده از روش های آماری است. بدین منظور از داده های بارشی 14 ایستگاه سینوپتیکی و باران سنجی بازه زمانی 60 ساله (2019 – 1959) استفاده شد. جهت نیل به اهداف پژوهش، ابتدا با استفاده از تابع توزیع احتمالاتی حد نهایی تیپ 1 (گامبل)، آستانه بارش سنگین هر ایستگاه مشخص شد. آنگاه برای شناسایی روندهای یکنواخت و نایکنواخت موجود در سری زمانی بیشینه بارش های روزانه و مجموع بارش سالانه از روش گرافیکی ITA و آزمون ناپارامتری من- کندال استفاده شد. نتایج به دست آمده از آستانه های بارش سنگین مشخص شد. به طور متوسط بارش بیش از 7/40 میلی متر در حوضه کرخه و متوسط بارش بیش از 47 میلی متر در حوضه دز به عنوان بارش سنگین محسوب می شوند. تعداد روزهای بارش سنگین حوضه کرخه متوسط 118 روز و حوضه دز 81 روز است. آستانه سیلاب خیزی حوضه کرخه کمتر از حوضه دز است. بنابراین بارش های کرخه ناگهانی تر و نامنظم تر رخ می دهد، درحالی بارش های حوضه دز از سری های زمانی به هنجارتری برخوردار است. در نتیجه حوضه کرخه ازنظر افزایش بارش های سنگین منجر به سیلاب آسیب پذیرتر از حوضه دز است. نتایج حاصل از کاربرد آزمون من - کندال و ITA نشان داد آزمون من - کندال تنها قادر به شناسایی روندهای یکنواخت در سری های زمانی هستند، چنان که مزیت روش ITA این است علاوه بر روندهای یکنواخت، قادر است روندهای پنهان و داخلی را در سری های زمانی شناسایی کند. برای نمونه اگرچه آزمون من - کندال روند مشخصی برای بارش های بیشینه ایستگاه خرم آباد نشان نداد، ولی آزمون ITA روندهای پنهان و نایکنواخت این ایستگاه کشف و شناسایی کرد.
تمایل به پرداخت برای بازدید از منطقه تاریخی اشکفت سلمان (مقایسه ی رو شهای پارامتری و غیرپارامتری ارزش گذاری مشروط)
حوزه های تخصصی:
منطقه تاریخی اشکفت سلمان ایذه که شامل چندین سنگ نوشته است در زمان حکومت پادشاهی محلی به نام هانی نقش شده است. بدلیل اهمیت و قدمت آثار این منطقه هر ساله افراد زیادی از این منطقه بازدید می کنند. هدف این مطالعه برآورد میزان تمایل به پرداخت افراد برای بازدید از این منطقه با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط می باشد. بدین منظور با تدوین پرسشنامه و مصاحبه با 207 نفر از بازدیدکنندگان در سال 1393 اطلاعات مورد نیاز تکمیل و به دو شیوه ی پارامتری و غیرپارامتری به تخمین پرداخته شد. طبق نتایج بدست آمده میانگین تمایل به پرداخت به ازای هر بازدید در روش های پارامتری و غیرپارامتری به ترتیب 1800 و 1100 تومان است. یافته های حاصل از این مطالعه می تواند راهنمای مناسبی برای سیاستگذاران و برنامه ریزان میراث فرهنگی و گردشگری کشور در جهت تعیین بهای مناسب بلیط و تامین مالی هزینه های ارایه خدمات، بازسازی و نگهداری این اثر باشد.
تحلیل موانع گرایش زنان روستایی به مشارکت در مدیریت اجرایی روستاها (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، توجه به مشارکت زنان روستایی در مدیریت روستایی اهمیت زیادی یافته است؛ با وجود این، ورود زنان به عرصه مدیریت روستایی با کندی چشمگیری مواجه است؛ ازاین رو هدف این پژوهش، تحلیل موانع گرایش زنان روستایی به مشارکت در مدیریت اجرایی روستا یی در شهرستان زنجان است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده شده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق در دو سطح مردم محلی (267نفر نمونه) و مدیران محلی (28 نفر) در نظر گرفته شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از دیدگاه مردم محلی، موانع نهادی و سازمانی با میانگین رتبه ای 3/32و موانع اقتصادی-مالی با 2/72 بیشترین و کمترین رتبه را به خود اختصاص دادند. از طرف دیگر، دیدگاه مدیران محلی نشان داد، موانع نهادی و سازمانی با میانگین رتبه ای 3/47 و موانع اطلاعاتی و ارتباطی 2/57 بیشترین و کمترین رتبه را در موانع مشارکت زنان در مدیریت اجرایی روستاها به خود اختصاص دادند. نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد، از دیدگاه مردم محلی، عامل های فردی و شخصیتی، محیط اجتماعی و فرهنگی، نهادی و سازمانی، اطلاعاتی و ارتباطی و اقتصادی و از دیدگاه مدیران محلی ، عوامل محیط اجتماعی و فرهنگی، فردی و شخصیتی، نهادی و سازمانی، اطلاعاتی و ارتباطی و اقتصادی-مالی مهم ترین موانع مشارکت اجرایی زنان بودند. نتایج نشان داد، موانع بسیاری در تمایل به گرایش زنان روستایی به مشارکت در مدیریت اجرایی روستاها وجود دارد و یافته های تحقیق آن را تأیید می کند.
منطقه گرایی انرژی؛ مطالعه موردی مدیترانه شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
43 - 62
حوزه های تخصصی:
کشف ذخایر گاز، تاثیر قابل ملاحظه ای بر موازنه اقتصادی، ژئوپلیتیکی و سیاسی در منطقه مدیترانه شرقی داشته است. توسعه میادین و انگیزه بازیگران دولتی برای استخراج و صادرات احتمالی باعث شده تا منطقه انرژی در مدیترانه شرقی شکل بگیرد. اگرچه در نظریات کلاسیک منطقه گرایی، تشکیل منطقه با قرابت جغرافیایی و انگیزه امنیتی بازیگران دولتی گره خورده و عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به عنوان عناصر وابسته و فرعی در نظر گرفته می شوند اما در این پژوهش تلاش شده تا عامل انرژی را به مثابه عاملی مستقل در شکل گیری منطقه در نظر گرفته شود. این مساله باعث شده تا نقش بازیگران و عوامل دیگری در نظم منطقه ای مدیترانه شرقی مورد تاکید واقع شود. سوال اصلی مقاله آن است که فاکتورها و عوامل دخیل در شکل گیری یک منطقه انرژی کدامند و چه تاثیری روی امنیت و نظم منطقه ای به ویژه در منطقه مدیترانه شرقی داشته اند؟ فرضیه این مقاله آن است اکتشاف انرژی و ظهور منطقه انرژی در مدیترانه شرقی باعث شده تا بازیگران مختلفی از جمله بازار، شرکت ها و تنظیم کننده های ملی و بین المللی با فشار روی دولت های منطقه از درگیری ها و منازعات مستقیم ژئوپلیتیک جلوگیری کرده و بسترهای همکاری و به تعبیر بهتر رقابت غیر مستقیم را فراهم آوردند.
بررسی طرح های مداخله جویانه توسعه شهری از منظر فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۲۴-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
طرح های توسعه شهری بایستی متضمن منافع جمعی همه یا اکثر ساکنین باشد. در خلال طرح های توسعه شهری، بسیاری از مردم متضرر می شوند لذا ضروری می نماید مباحث مربوط به تحصیل زمین و مسکن جهت این طرح ها مورد بررسی قرار گیرد. در اسلام همواره به بحث عدالت و انصاف توجه ویژه ای شده است و در ساحت جهان بینی اسلامی مفاهیم متعددی چون اکرام انسانی، تعادل فضایی، ظلم ستیزی، انصاف گرایی، حق گرایی و ... وجود دارد که نمود عینی آن را می توان در قواعد فقهی متعددی که بر اخلاق اسلامی تمرکز دارد، مورد بررسی قرار داد. آنچه امروزه به عنوان ملاک عمل در تملک اراضی در طرح ها مورد استفاده قرار می گیرد، بهره مندی از روش های مبتنی بر اندیشه غرب همچون انتقال حقوق توسعه مالکیت می باشد. براین اساس سؤالات اصلی پژوهش این است که "1. رویکرد انتقال حقوق توسعه ((TDR از منظر اندیشه اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟" و "2. قوانین در زمینه تملک اراضی و انتقال حقوق توسعه چگونه تعریف شده است؟". لذا در این پژوهش با هدف بررسی قوانین مرتبط با طرح های توسعه شهری و تطبیق آن ها با فقه اسلامی و رویکرد انتقال حقوق توسعه، تحقیقات بر سه بعد، فقهی، اخلاقی و حقوقی در قالب مطالعات اسنادی و بررسی نصوص دینی به انجام می رسد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای بوده و ازنظر ماهیت تحلیلی- توصیفی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که اگر قوانین مشارالیه، منطبق بر اصول فقهی- اخلاقی دین مبین اسلام بازبینی گردند و الگوهای در نظر گرفته شده برای تملک دارای کمترین میزان مداخله و همچنین رضایت کامل مالکینی باشد که مالِ آنان در مسیر طرح های توسعه قرار می گیرد، می توان تلالؤ تحقق احکام اسلامی را در شهرها نظاره گر بود. در پایان ضمن پاسخگویی به سوالات، پیشنهاد هایی جهت بهره مندی از قواعد فقهی/ اخلاقی مبتنی بر اندیشه اسلامی در طرح های توسعه شهری ارائه می گردد.
بررسی میزان کاربست ابعاد و مؤلفه های نظام تفسیر ژئوتوریسم به منظور ارائه مدل مفهومی مناسب در ژئوپارک جهانی قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
105 - 118
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدلی برای نظام تفسیر ژئوتوریسم در ژئوپارک جهانی قشم انجام شده است. دراین راه، برای تبیین وضعیت ابعاد و مؤلفه های نظام تفسیر ژئوتوریسم و ارائه ی الگوی آموزش گردشگران در ژئوپارک جهانی قشم به الگوی نظام تفسیر ژئوتویسم نکوئی صدری، قورچیان و محمدداودی براساس روش های معتبر جهانی (منطبق بر وضعیت آرمانی) توجه شده است. بنابراین، با بررسی ادبیات موضوعی مدیریت نظام تفسیر ژئوتوریسم، این ابعاد در قالب عبارات «مفسر»، «محتوا»، «مکان»، «اصول»، «شیوه»، «ابزار» و «مخاطب» در هفت بُعد و با سی مؤلفه ی مرتبط با هرکدام از ابعاد هفت گانه ی فوق الذکر مطرح شده است. در پژوهش حاضر، میزان کاربست ابعاد و مؤلفه های نظام تفسیر ژئوتوریسم در مدیریت ژئوپارک جهانی جزیره ی قشم در وضعیت موجود به شیوه ی توصیفی - پیمایشی مطالعه شده است. این تحقیق با هدف کاربردی و به روش کمّی انجام شد و جامعه ی آماری این پژوهش بازدیدکنندگان ژئوپارک جهانی قشم به روش نمونه گیری در دسترس در نوروز 1398 بوده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش آمار توصیفی (مانند میانگین و انحراف معیار) و در بخش استنباطی از روش تحلیل عاملی تأییدی (با نرم افزارSmart Pls نسخه ی 3/3) و آزمون t تک نمونه ای (با نرم افزار SPSS نسخه ی 26) استفاده شد. برای تعیین درجه ی تناسب و اعتبار مدل با برآورد 99 از 100، از دیدگاه های 30 نفر از متخصصان ذی ربط بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان کاربست کلیه ی ابعاد و مؤلفه ها در وضعیت موجود نظام تفسیر در مدیریت ژئوپارک جهانی قشم کمتر از سطح متوسط است و با وضعیت آرمانی فاصله ی زیادی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میزان کاربست مؤلفه های بُعد آموزشگر (مفسر)، در وضعیت موجود، از بقیه ی ابعاد بیشتر و میزان کاربست مؤلفه ها در بُعد ابزار پایین ترین است. درنهایت، به راهکارهای پیشنهادی برای ارتقای هفت بُعد مورد بررسی در این تحقیق و حرکت به سمت وضعیت مطلوب در ژئوپارک جهانی جزیره ی قشم اشاره شده است.