فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
63 - 80
حوزه های تخصصی:
ارزیابی ظرفیتهای موجود و فرصت های قابل استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقاصد گردشگری، می تواند به مدیران این صنعت برای توسعه فعالیت های فنّاورانه کمک کند. هدف پژوهش پیش رو، ارائه مدل ارزیابی آمادگی گردشگری الکترونیک است، که با این مدل امکان سنجش استعداد یا میزان بهره برداری یک مقصد گردشگری از فناوری اطلاعات فراهم شود. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته است و بنیاد آن بر استفاده از نظر30 خبره آشنا با فناوری اطلاعات در بخش گردشگری بنا شده است. برای انجام پژوهش، نخست، مدل اولیه شامل عناصر (ابعاد، مولفه ها و شاخص ها) و ارتباطات آنها با روش تحلیل محتوای تلفیقی استخراج شد. سپس از روش فن گروه اسمی برای تایید اعتبار یا اصلاح ابعاد، مولفه ها و چینش آنها و از روش دلفی برای تایید حضور شاخص ها در مدل استفاده شد. سرانجام، روش مقایسات زوجی فازی برای وزن دهی به عناصرمدل به کار رفته است. دستاورد این مطالعه، گسترش مفهوم آمادگی الکترونیکی از سطح کشور یا سازمان به صنعت گردشگری است که می تواند وضعیت آمادگی گردشگری برای الکترونیکی شدن را در سطح کشور یا یک مقصد گردشگری، در ابعاد، مولفه ها و شاخص های مختلف نشان دهد. یافته پژوهش، مدلی وزندار با 5 بعد، 15 مولفه و 88 شاخص است. ابعاد مدل به ترتیب اهمیت شامل: زیرساخت های فناوری اطلاعات، توانمند سازهای گردشگری الکترونیک، آمادگی کسب وکارهای گردشگری، جامعه اطلاعاتی و آمادگی سازمان های مدیریت مقصد است. نتیجه مطالعه تعیین شاخص های پراهمیت برای توسعه گردشگری الکترونیک در استان همدان است.
گردشگری راهبرانه-مسئولانه: رویکردی برایمقابله با بحران کوید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
25 - 40
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه به سبب همه گیری بیماری کوید 19 با شرایط خاصی مواجه است. برای عبور از این بحران، نمی توان فقط به اقدامات دولت اتکا کرد. ایده اصلی این تحقیق، بهره گیری از مفاهیم و آموزه های گردشگری مسئولانه و پیشنهاد رویکردی تحت عنوان گردشگری راهبرانه مسئولانه برای مقابله با تبعات کروناست. در این رویکرد، نقش دولت، به منزله راهبر، با نقش بدنه گردشگری، درحکم مسئول، ترکیب شده، بیان می شود که چگونه رفتار مسئولانه در اقدام در سطح فردی و سازمانی، به مفهوم راهبری در سطح کلان کمک می کند. تحقیق حاضر، تحقیقی کیفی از نوع اکتشافی به شمار می رود. برای تدوین راهکارها، از روش تحلیل محتوی کیفی و برای نهایی سازی آن ها از غربالگری استفاده شده است و درنهایت راهکارها با توجه به دو بُعد قابلیت پیاده سازی و کمک به دستیابی اهداف، اولویت بندی شده اند. نتایج نشان می دهد که همه عناصر درگیر، اعم از دولت، بخش صنعت، گروه های اجتماعی، حتی مردم و گردشگران، در عبور سریع تر از این بحران نقش بسزایی دارند و باید سهم خود را ادا کنند.
بررسی آسیب توفان های گرد و غبار بر راه های ارتباطی سیستان (1396-1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
203 - 214
حوزه های تخصصی:
توفان های گرد و غبار یکی از مخاطرات طبیعی است که آسیب هنگفت اجتماعی و اقتصادی را بر سیستان تحمیل می نمایند. از آنجایی-که بررسی پیامدهای این توفان ها و آسیب های ناشی از آنها در بخش های مختلف دشوار است در این مطالعه تنها بخشی از پیامدها و آسیب های ناشی از این توفان ها در سیستان طی سال های 1398-1396 مورد بررسی قرار گرفته است. آسیب وارده بر راه های ارتباطی شامل آسیب وارده به بدنه راه، آسیب وارده به تاسیسات و تجهیزات و آسیب ناشی از نگهداری راه می باشد. به منظور برآورد آسیب ها و دریافت اطلاعات مورد نیاز جداولی تهیه شد و با مراجعه به اداره راهداری و حمل و نقل راه های شهرهای زابل، زهک و هیرمند تکمیل شدند. تحلیل توفان های گرد و غبار با استفاده از داده های سرعت باد و دید افقی ثبت شده در ایستگاه هواشناسی زابل انجام گرفت. نتایج نشان داد که توفان های گرد و غبار به تابلوها و تأسیسات و آسفالت راه ها آسیب هایی را وارد نموده بطوری که هزینه نگهداری و بازسازی آنها را افزایش داده است. بین فراوانی ماهانه و سالانه توفان های گرد و غبار و مقادیر ماهانه و سالانه رسوبات انباشته شده در سطح راه ها انطباق مناسبی وجود داشت. بیشینه تجمع ماسه در نیمه اول سال و ماه تیر و در سال 1397 مشاهده شده که منطبق با بیشینه فراوانی توفان های گرد و غبار می باشد. مقدار آسیب های وارده از توفان های گرد و غبار بر راه های ارتباطی سیستان 5/32 میلیارد تومان طی سه سال مورد بررسی برآورد شد.
طراحی سامانه مبتنی بر اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه جهت ارزیابی سریع خسارت زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای مدیریت بحران در زمان وقوع زلزله و کاهش آسیب های ناشی از آن، حجم گسترده ای از اطلاعات در زمان های اولیه پس از وقوع زلزله ضروری است. مشکل اصلی سیستم های موجود برای برآورد خسارت این است که اطلاعات را نمی توانند به صورت لحظه ای در هنگام وقوع فاجعه مخابره کنند و بر اساس اطلاعات از پیش جمع آوری شده اقدام به برآورد می شود. در سامانه طراحی شده تحت وب در این تحقیق, کاربران با به اشتراک گذاری لحظه ای داده های مربوط به خسارت واردشده به خود یا سایر افراد، حجم گسترده ای از اطلاعات را برای تحلیل در اختیار تیم مدیریت بحران قرار می دهند. سیستم توسعه داده شده علاوه بر جمع آوری و ذخیره اطلاعات داوطلبانه, آنالیز مکانی Heatmap را برای بررسی پراکنش مکانی و نمایش خسارت انجام میدهد. برای بررسی نتایج, سیستم به صورت فرضی در شهر اشنویه در غرب استان آذربایجان غربی پیاده سازی شده ویک سناریوی فرضی برای زلزله طراحی شد. پس از به اشتراک گذاری اطلاعات توسط مردم داوطلب، Heatmap میزان خسارت در زمان کوتاهی تولید و در اختیار مدیران بحران که در اجرای این طرح همکاری کردند قرار گرفت تا درک مناسبی برای تصمیم گیری در هنگام بروز زلزله های احتمالی به دست آید. نتایج نشان میدهد که پیاده سازی این سیستم علاوه بر کاهش چشمگیر سرعت جمع آوری اطلاعات، کاهش زمان تحلیل اطلاعات بر اساس تولید Heatmap را به همراه خواهد داشت به طوری که استفاده از اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه باعث افزایش 6.5 برابری سرعت و زمان تخمین خسارت در مقایسه با روش های سنتی موجود می شود به طوریکه می تواند به عنوان یک روش و دیدگاه نوین در مدیریت مخاطرات محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل روش شناسی مطالعات جغرافیا در ایران،نقدی بر کمی گرایی افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد نشانگر پویایی در عرصه های علمی است و علم جغرافیا نیز به عنوان یک علم ریشه دار به ویژه بعد از سال 1923 با نقد انس گرفته است و وجود بسترهای انتقادی را الهام بخش پیشرفت نظریه های علمی و دگرگونی در روش های موجود می داند. اگر صف بندی روش های علمی در جغرافیا را متأثر از دیدگاه های هارتشورن و شیفر و در قالب استثناگرایی و مکتب علم فضایی بدانیم، گرایش های موجود در روش های تحلیل در این علم را نیز می بایست در دو مقوله کمی و کیفی دنبال نماییم. دغدغه جغرافیدانان در به کارگیری کمیت رسیدن به چارچوبی است که بر مبنای آن مطالعات جغرافیایی به قوانینی علمی برسد که بدین منظور به کارگیری استدلال های کمی، علوم جغرافیایی را در رسیدن به این هدف یاری می رساند. براین اساس رویکرد غالب در جغرافیای کشور ما نیز به این طیف فکری گرایش داشته و ابعاد این روش علمی به ویژه دهه اخیر در پایگاه های علمی کشور رشد شتابانی پیدا کرد که مصادیق آن نگارش پایان نامه ها و مقالات فراوان با تحلیل کمی است. این پژوهش به آسیب شناسی روش های کمی در جغرافیای معاصر ایران می پردازد و برای مصادیق این آسیب ها تحلیل محتوای مقالات را در سه مجله علمی - پژوهشی داخلی را دستمایه این بررسی قرار داده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از منابع اسنادی و بهره گیری از محتوای مقالات فصلنامه های «پژوهش های جغرافیای انسانی»، «مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی» و «فضای جغرافیایی» به دست آمده است. داده ها با استفاده از اطلاعات مستخرج از این مجلات و تطبیق محتوای این پژوهش ها با مفاهیم، محورها و رسالت های جغرافیدانان مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که در 6/92 درصد از تحقیقات شیوه گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و در 7/64 درصد از آن ها تکنیک پرسشنامه به عنوان شیوه غالب مورد استفاده قرار گرفته است. در بین سؤالات اساسی جغرافیا هنوز پیگیری چیستی و کجایی پدیده ها غلبه دارد و در 3/79 درصد مقالات شیوه کمی در تحلیل داشته که در بخشی از آنها جهت اثبات بین متغیرها نیازی به همبستگی و تحلیل رگرسیونی وجود نداشته است نتیجه بررسی مقالات در مجلات این پژوهش نشان داد که دغدغه های جغرافیای مدرن در اغلب نوشته های جغرافیایی دیده نمی شود، بطوریکه تنها 30 درصد از پژوهش ها به مسائلی چون «نظریه ای اجتماعی»، «اقتصاد سیاسی» و «نظریه های فرهنگی» پرداخته اند که تا حدی بر محافظه کار بودن پژوهش های جغرافیایی ایران گواهی می دهد.
ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری روستاها در برابر مخاطرات محیطی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 90
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط خاص جغرافیایی روستاهای شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی، این روستاها در برابر تهدیدات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و منطقه ای مستعد وقوع حوادث می باشند. تحقیق حاضر، با تمرکز بر مفهوم تاب آوری، به بررسی و تحلیل تاب آوری روستاهای شهرستان سردشت در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی در ابعاد گوناگون بر اساس موقعیت جغرافیایی آنها پرداخت. تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده ها به شیوه های اسنادی و میدانی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی بود. در بعد اقتصادی، نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه و پس انداز کشاورز (در روستاهای دره ای)، اشتغال (در روستاهای دره ای)، درآمد حاصل از فعالیت های غیرکشاورزی (در روستاهای مرزی)، درآمد حاصل از وجوه ارسالی از شهر (هم در روستاهای کوهستانی و هم در روستاهای حاشیه شهر) و مالکیت املاک و تعداد زمین (در روستاهای مرزی) شاخص های دارای اهمیت بالا در تاب آوری به شمار می روند.
مفهوم سازی مناطق مرزی و تبیین پارامترهای شکل دهنده آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
116 - 141
حوزه های تخصصی:
تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در طی دهه های اخیر روند وابستگی و پیوند روزافزون کشورها را به یکدیگر فراهم آورده است و در این بین مناطق مرزی را به کانون توجه مطالعات تبدیل کرده است. مطالعات مرزی در دوره حاضر بیشتر روی توسعه مناطق مرزی، سطح کنش ها، نفوذپذیری مرزها، ساکنین مرزی و غیره همه به نوعی بر برجسته تر شدن مطالعه مناطق مرزی تأکید کرده اند. بررسی مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشانگر وجود نوعی ابهام و عدم مفهوم سازی درست از منطقه مرزی است. از سوی دیگر، در زمینه وسعت و پهنه سازی منطقه ای که به عنوان منطقه مرزی در نظر گرفته شود، کاری صورت نگرفته است. تحقیق حاضر با هدف مفهوم سازی و تبیین مولفه های شکل دهنده منطقه مرزی با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و پرسش نامه ای به انجام رسیده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که مفهوم منطقه مرزی فضای جغرافیایی بلافصل خطوط مرزی با وسعت های متفاوت که تحت تأثیر مستقیم مرزها قرار می گیرند، می باشد. برای تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی(ANP)، استفاده شده است. نتایج اولویت بندی نیز نشان می دهد که دارا بودن پیوند طبیعی با فراسوی مرز، سرمایه گذاری پایین در منطقه(به دلایل امنیتی و غیره)، دارا بودن پیوند قومیتی با فراسوی مرز، تأثیرپذیری از سیاست ارتباطی نسبت به کشور هم مرز، دارای پیوندهای تاریخی با فراسوی مرز، آمیختگی زندگی بازیگران با مرز، منطقه ای با وسعت توافق شده و در آخر قرارگیری در خط مقدم حمله و جنگ، موثر مولفه های شکل دهی منطقه مرزی انتخاب شدند
The Role of Science and Technology Diplomacy in Preventing Nuclear Proliferation (A Case Study: EU and Kazakhstan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
307 - 333
حوزه های تخصصی:
Science and technology diplomacy has been considered as one of the influential tools in the international arena by many countries and even trade and political unions. The European Union has also implemented various programs with Central Asian countries. The research question is what are the goals and objectives of EU science and technology diplomacy in Kazakhstan? The results show that EU scientific diplomacy is pursued in two forms: scientific diplomacy based on technology and scientific diplomacy based on the humanities in Central Asia. For example, 4 to 7-year programs have been implemented in Central Asian countries, such as Kazakhstan include biology, genomics and biotechnology for health, information technologies, nanotechnology, knowledge-based multifunctional materials and new manufacturing processes and tools, air and space, food quality and safety. The main focus of the program is on Kazakhstan. The main objectives of these programs appear to monitor the country's nuclear activities with the aim of preventing nuclear proliferation via support from the model of neoliberal economic development, increase the capacity of civil society, and support the soft power of the union. This research will use descriptive-analytical methods and second-hand data collection.
تحلیل مضامین موثر بر خلق ارزش از طریق زنجیره تامین یکپارچه الکترونیکی خدمات گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
321 - 335
حوزه های تخصصی:
یکپارچگی زنجیره تامین، با توجه به تنوع و پیچیدگی محصولات نهایی خدمت گردشگری، بسیار با اهمیت بوده و می تواند موجب ایجاد ارزش برای همه ذینفعان شود. با وجود موانع متعددی که باعث شده اند زنجیره تامین خدمات گردشگری در ایران یکپارچه نشود، محرک هایی نیز وجود دارند که آن را به سمت یکپارچگی سوق می دهند. توسعه فناوری اطلاعات و الکترونیکی شدن زنجیره تامین در این روند نقشی کلیدی دارد. در این مقاله به منظور تحلیل مضامین موثر بر این موضوع، با استفاده از روش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و آگاهان موضوع، انجام و در نرم افزار MAXQDA تحلیل و در نهایت بر اساس یافته ها شبکه مضامین موثر بر خلق ارزش زنجیره تأمین ترسیم شده است. بر این اساس عوامل موثر بر یکپارچگی زنجیره تامین شامل عوامل محرک و موانع یکپارچگی هستند. یکپارچگی زنجیره تامین در ابعاد درونی، بیرونی و با مشتریان می تواند موجب خلق ارزش شود. زنجیره تامین الکترونیکی با ایجاد بستر همکاری و یکپارچگی، خلق همکارانه ارزش و ظهور یکپارچه سازهای خدمت می تواند به ارزش آفرینی کمک کند. اما از سوی دیگر این بسترها همچنین می توانند موجب ایجاد ارزش برای ذینفعان یا تخریب و تغییر ارزش ها شوند. در نهایت زنجیره های یکپارچه با درنظر گرفتن الزاماتی می توانند موجب خلق ارزش شوند.
پیش بینی خطر تخریب جنگل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
69 - 92
حوزه های تخصصی:
مدل سازی الگوی مکانی– زمانی در تغییرات پوشش جنگل اطلاعات ارزشمندی را جهت درک بهتر فرآیند تغییر، تعیین عوامل مؤثر مناطق در معرض تغییر فراهم می آورد. در این پژوهش سعی و تلاش ما بر آن بوده تا با استفاده از قابلیت ها و توانایی های فناوری های روز ازجمله سنجش ازدور، سیستم اطلاعات جغرافیایی عوامل موٌثر بر کاهش و تخریب جنگل های غرب ایران را شناسایی کرده و سپس در قالب الگوی محاسباتی مناسب به صورت یک مدل ریاضی بر گرفته از رفتار طبیعت پیاده سازی کنیم. در این پژوهش به منظور بررسی کاهش پوشش جنگلی شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی، از طریق تصاویر سنجندهMSS ، ETM و OLIمربوط به سال های 1356، 1379 و 1397 استفاده گردید. تصاویر ذکر شده مورد پیش پردازش و پردازش قرار گرفتند و به دو طبقه جنگل و غیر جنگل طبقه بندی شدند. برای بررسی ارتباط مکانی کاهش پوشش جنگل با عوامل فیزیوگرافی و انسانی از روش آماری رگرسیون لجستیک استفاده شد. برای به دست آوردن نقشه شایستگی تبدیل اراضی، رابطه رگرسیون لجستیک بین نقشه کاهش پوشش جنگلی سال های 1356 تا 1379 و 1379 تا 1397 و همچنین عوامل مؤثر بر آن، برقرار شد. درنهایت، یک مدل مکانی ساده که توانایی پیش بینی پراکنش مکانی تخریب جنگل را با استفاده از رگرسیون لجستیک دارد، ارائه شد. نتایج نشان داد که در طول 41 سال حدود 33721 هکتار از سطح جنگل های شهرستان سردشت کاسته شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که از متغیّرهای توپوگرافی، پارامترهای فاصله از جاده و فاصله از روستا بر میزان تخریب جنگل بیشترین تأثیر را داشته اند.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
19 - 56
حوزه های تخصصی:
ایران و ترکیه به عنوان دو کشور دارای نظام معنایی و علایق خاص و سلسله منافع مشترک و برخی تضادها هستند. عوامل گوناگونی بر روابط این دو کشور تأثیر می گذارد که سبب ایجاد نوساناتی در روابط دوجانبه آنها می شود. آنچه در این پژوهش مد نظر قرار داد بررسی روابط ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه و فراز و فرودهای آن در دوره حزب عدالت توسعه است.روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و بر مبنای رویکرد واقع گرایی ژئوپلیتیکی است. علاوه بر این جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش AHP بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد روابط ژئوپلیتیکی در این دوره تحت تاثیر سه عامل رقابت، تعارض و همکاری قرار داشته است. می توان بیان نمود که ایران و ترکیه در سطح منطقه ای علاوه بر همکاری های گسترده در زمینه انرژی و پرونده هسته ای به عنوان رقیب یکدیگر مطرح هستند و هر یک در تلاش برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود در قالب مطرح شدن به عنوان قدرت سطح یک در منطقه غرب آسیا هستند. در نهایت نتایج تحقیق نشان می دهد که با استفاده از الگوهای تعارض، همکاری و رقابت می توان سیاست خارجی متناسب با شرایط را تدوین نمود و از طریق تدوین سیاست های صحیح در راستای رسیدن به اهداف و منافع ملی گام برداشت.
تحلیل و پایش آلودگی نور مصنوعی در ایران با استفاده از داده های ماهواره ای نور شب (از سال 1996 تا 2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آلودگی نوری عموماً اشاره به افزایش برنامه ریزی نشده در روشنایی مصنوعی و نتیجه آن تغییر در سطوح نور هدایت نشده است. در ایران نیز رشد جمعیت و گسترش سریع شهرنشینی و صنعتی شدن می تواند عاملی برای افزایش آلودگی نوری باشد، ازاین رو پایش تغییرات نور شب و تعیین مناطق با آلودگی نوری بسیار زیاد امری ضروری می باشد و می تواند رهیافت جدیدی را در اختیار برنامه ریزان محیط قرار داده تا با استفاده از آن در جهت مدیریت آلودگی نوری در سطح ملی و استانی اقدام نمایند. ابزارهای مختلفی برای ارزیابی تغییرات میزان نور شب وجود دارد که داده های ماهواره ای اسکن خطی عملیاتی مربوط به برنامه ماهواره دفاع هواشناسی (DMSP/OLS) از آن جمله است. این داده های نه تنها در ارزیابی شدت آلودگی نوری کمک می کند، بلکه می تواند به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک و پهنه بندی ریسک آلودگی مور استفاده قرار گیرد. این مطالعه تلاش می کند با پردازش داده های DMSP/OLS به تجزیه وتحلیل الگوی فضایی-زمانی نور مصنوعی و آلودگی نور در ایران در حدفاصل سال های 1996 تا 2013 بپردازد و علاوه بر آن کانون های بحرانی آلودگی نوری را شناسایی نماید. از داده نور شب در شش دوره زمانی (2013 و1996،2001،2004،2006،2011) استفاده شد و تغییرات میزان نور شب و شدت آلودگی نوری در مقیاس کشوری و رابطه بین تغییرات تراکم نسبی جمعیت در هر استان و تأثیر آن بر تغییرات نور شب مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده افزایش میزان نور شب و همچنین تبدیل مناطق با درخشندگی کم به مناطق با درخشندگی بالا در سطح کشور است. علاوه بر آن استان های تهران و البرز به عنوان استان هایی با بالاترین میزان آلودگی نوری در کشور شناسایی گردید و استان های خوزستان، اصفهان، بوشهر و فارس در جایگاه های بعدی قرارگرفته اند. افزایش تراکم نسبی و توزیع نامتوازن جمعیت، مهاجرت های جمعیتی و تشدید آن در حدفاصل سال های 1375 تا 1390 از عوامل اصلی گسترش آلودگی نوری در کشور و همچنین تمرکز حداکثر آلودگی نوری در بعضی استان ها است.
مدل سازی و پهنه بندی مناطق مستعد آتش سوزی در جنگل های زاگرس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی بر پایه رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
43-58
حوزه های تخصصی:
جنگل ها به عنوان یکی از مهم ترین منابع طبیعی تجدیدشونده، نقش مهمی در پایداری زیست بوم ها ایفا می نمایند. یکی از مهم ترین آشفتگی های مؤثر بر اکوسیستم های جنگلی زاگرس، آتش سوزی جنگل است؛ بنابراین شناسایی مناطق بحرانی آتش سوزی به منظور کاهش خسارات احتمالی، امری لازم و ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی میزان تأثیر متغیرهای مؤثر در ایجاد آتش سوزی و تهیه نقشه خطر آتش سوزی است. ازاین رو متغیرهای مؤثر بر آتش سوزی شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از آبراهه ها و فاصله از جاده برای تعیین تأثیر هریک در آتش سوزی، بررسی شدند. نقشه ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت جغرافیایی با کمک مدل رقومی ارتفاع و نقشه های فاصله از مناطق مسکونی و فاصله از جاده از نقشه های رقومی 25000/1 تهیه شد. همچنین مناطقی که طی سال های 90-94 در آن ها آتش سوزی رخ داده بود، با دستگاه جی پی اس برداشت گردید. در این تحقیق از روش رگرسیون لجستیک برای بررسی تأثیر عوامل مختلف در آتش سوزی استفاده شد. نتایج نشان داد که ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه و درصد شیب، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در آتش سوزی جنگل در منطقه بودند. مدل سازی براساس سه متغیری که ارتباط معنی داری با آتش سوزی جنگل در منطقه داشتند و ضرایب حاصل از روش رگرسیون لجستیک، انجام شد. نتایج اعتبارسنجی مدل با ضریب تبیین نگلکرک حدود 500/0 و ضریب منحنی راک 701/0 نشان از دقت، برازش و اعتبار مناسب مدل به دست آمده داشت. همچنین نتایج نشان داد که 81 درصد از مساحت منطقه در مناطق بحرانی و خطرناک قرار دارد.
بررسی تغییرات مکانی غلظت آلاینده های سرب و کادمیم در خاک سطحی بخش هایی از ایران مرکزی (مطالعه موردی: دشت قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
59-78
حوزه های تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخریب و تنزل کیفیت اجزای بیوسفر محسوب شده و در این میان فلزات سنگین به دلیل سمیت، تجزیه پذیری و تحرک کم در خاک و تجمع زیستی در گیاهان موردتوجه هستند. این پژوهش با هدف تهیه نقشه پراکنش سرب و کادمیم خاک های سطحی بخش هایی از استان قم به مرکزیت شهر قم، با کاربری های متفاوت کشاورزی، شهری و صنعتی بایر در دو شکل کل و قابل جذب انجام گرفته است. توزیع مکانی این عناصر در خاک های سطحی با کاربری های متفاوت به وسعت 1054 کیلومترمربع بررسی شد. نمونه برداری در 209 نقطه با شبکه بندی منطقه مطالعاتی انجام و مقدار کل و قابل جذب سرب و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. واریوگرام های همه جهته عناصر مذکور توسط نرم افزار Variowin ترسیم گردید. به دلیل عدم دستیابی به ساختار مناسب تغییر نما در مورد کادمیم، کریجینگ و تهیه نقشه در مورد آن صورت نگرفت. میانیابی به روش کریجینگ نقطه ای و با نرم افزار WinGslib صورت گرفت. به منظور تعیین دقت تخمین های انجام شده از MEE، MSEE استفاده گردید. دامنه تغییرات سرب کل با حداقل 6/9 و حداکثر 4/123 میلی گرم بر کیلوگرم، مقدار 8/113 گزارش می گردد. در این مطالعه حداقل و حداکثر غلظت کادمیوم کل به ترتیب 2/0 و 5/5 بوده است. میانگین غلظت سرب قابل جذب در منطقه مطالعاتی 1/4 میلی گرم بر کیلوگرم با حداقل 5/0 و حداکثر 8/34 میلی گرم بر کیلوگرم است. بر اساس نقشه های پراکنش سرب به نظر می رسد عامل مؤثر بر روند افزایشی این عنصر، نوع کاربری باشد. اراضی با کاربری شهری و صنعتی بیشترین مقدار سرب کل و قابل جذب را دارا بودند که نشان از پتانسیل بالای منطقه برای آلودگی است. لذا لازم است اقدامات مدیریتی لازم جهت جلوگیری از بروز حوادث مخرب زیست محیطی انجام گیرد.
موقعیت بلاکینگ ها و بارش ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
79-91
حوزه های تخصصی:
برای تعیین موقعیت و نوع بلاکینگ ها مؤثر بر اقلیم دوره سرد ایران، داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل متر سطح 500 هکتوپاسکال در محدوده 10-70 درجه شمالی و 10-80 درجه شرقی با تفکیک 5/2 درجه در دوره آماری 2010-1961 استفاده شد. بلاکینگ ها با شاخص کمی تیبالدی بر روی نقاط رقومی شناسایی گردید. در منطقه موردمطالعه، سه ناحیه وقوع بلاکینگ به ترتیب در اروپای مرکزی، اروپای شرقی و آسیای مرکزی وجود دارند. نوع غالب بلاکینگ ها در این نواحی از نوع رکس با قرارگیری بلاکینگ و سردچال در سطوح میانی جو، روی همدیگر می باشد، چنانچه در اروپای مرکزی و شرقی یک بلاکینگ از نوع رکس شکل گیرد، همزمان در آسیای مرکزی یک تراف عمیق یا سردچال ایجاد می شود و این تسلسل در سیستم های جوی نصف النهاری طبیعی است. بارش های ایران با سیستم بلاکینگ رکس اروپای شرقی و سردچال آسیای مرکزی بیشترین ارتباط را داشته و ریزش ها در غالب نقاط ایران افزایش دارد؛ اما چنانچه در ناحیه آسیای مرکزی، ارتفاع افزایش داشته و بلاکینگ از نوع امگا شکل گیرد، به دلیل افزایش ارتفاع جو، بارش ها در غالب نقاط ایران کاهش دارند؛ اما چنانچه در اروپای مرکزی یک بلاکینگ از نوع امگا شکل گیرد با عمیق شدن تراف در بالکان و دریای سیاه، با ریزش های جوی در شمال غربی ایران همراه است و اگر این نوع بلاکینگ در اروپای شرقی شکل گیرد، عمدتاً تمرکز بارش ها در ناحیه خزری، خزر شرقی تا شمال شرقی ایران، است.
نظام حقوقی حاکم بر نظارت بر اماکن گردشگری در حقوق ایران
حوزه های تخصصی:
امروزه به گردشگری به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه نگریسته می شود. دولت ها با سرمایه گذاری و تدوین قوانین و مقررات لازم، در تلاش اند تسهیلات بهتری در گردشگری، به عنوان مولد اقتصادی با ضریب تکاثر بالا، ارائه نمایند. در این بین، تأسیسات گردشگری و قوانین و مقررات ناظر بر آن یکی از عناصر حیات بخش و زیر ساختی صنعت گردشگری به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررسی نظام حقوقی حاکم بر نظارت بر اماکن گردشگری (به عنوان بستر این صنعت) می کوشد نقاط قوت و ضعف این گونه نظارت ها را بر تأسیسات گردشگری تبیین نماید. پژوهش پیش رو از نوع کاربردی است که با بهره گیری از قوانین و مقررات انجام شده و اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج بیان می دارد که از یک سو وجود قوانین و مقرراتْ افق های نظارتی فعالیت اماکن و تأسیسات گردشگری را شفاف کرده است و از سوی دیگر، وجود نهادهای نظارتی متعدد موجب سرخوردگی سرمایه گذاران و بهره برداران در این حوزه شده است. وجود نهادهای متعدد و متناظر نظارتی باعث خواهد شد فعالان حوزه گردشگری، با هدف خلاصی از تنوع قوانین و مقررات دست وپاگیر، از روش های غیر اخلاقی و غیر قانونی برای پیشبرد فعالیت های خود استفاده کنند.
محدودیت های ادراک شده گردشگری توسط معلولان، در پرتو نظریه درماندگی آموخته شده سلیگمن
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
117 - 127
حوزه های تخصصی:
برخورداری تمامی اقشار به ویژه گروه های آسیب پذیر از امکانات گردشگری، امروزه یکی از موضوعات موردتوجه در جامعه علمی و صنعت گردشگری است. یکی از این گروه ها معلولان هستند که به علت مشکلات جسمی و حرکتی، برای سفر و گردشگری با دشواری های فراوانی مواجه اند و اغلب تجارب خوشایندی از سفر به دست نمی آورند. بدیهی است برخی از این مشکلات و موانع به صورت ملموس و در قالب کمبود امکانات و تسهیلات فیزیکی و برخی دیگر به صورت ذهنی و ادراکی که ریشه در موضوعات روان شناختی و تعاملی دارد بروز می کند و ممکن است در بلندمدت به ناامیدی و کاهش رغبت این گروه به شرکت در فعالیت های گردشگری منجر شود. بنابراین ریشه این محدودیت ها، چه ذهنی و چه فیزیکی، مستلزم توجه و رسیدگی مسئولان است. به علت چنین ضرورت و اهمیتی، مقاله حاضر با رویکردی توصیفی قصد دارد با توجه به نظریه درماندگی آموخته شده سلیگمن و مروری بر تحقیقات پیشین، به تبیین محدودیت ها و موانع سفر در ارتباط با تمایل معلولان به شرکت در فعالیت های گردشگری بپردازد.
نقش گردشگری دانش محور در توسعه جوامع محلی ( مطالعه موردی: ژئوپارک قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
189 - 202
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم، گردشگری مبتنی بر دانش است که با حفاظت از میراث های زمین شناسی، با رونق-بخشی به اقتصاد محلی، افزایش دانش جامعه و حفظ فرهنگ بومی نقش مهمی در توسعه پایدار ایفا می کند. ژئوپارک های روستایی (پارک های زمین شناسی) به عنوان مقصدهای جدید گردشگری دانش محور، یک نوآوری برای انتقال دانش زمین است که می تواند راهکاری نوین برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر ژئوتوریسم و ژئوپارک قشم به عنوان تنها ژئوپارک جهانی ایران، در توسعه روستاهای جزیره قشم است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با کسب نظرات از کارشناسان مربوطه و پایایی آن با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ، به تایید رسیده است. تحلیل اطلاعات نیز با استفاده SPSS، Lisrel و GIS صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای 20 روستای جزیره که در محدوده 23 ژئوسایت ژئوپارک قشم واقع شده اند، است. نتایج مطالعه اسنادی موجود نشان می-دهد میزان رشد فرصت های شغلی در مناطق روستایی جزیره طی سال های 1385- 1390 و 1390 – 1395، به ترتیب 53/2 و 64/4 درصد بوده است و 98/28 درصد از مهاجرت ها به روستاهای جزیره قشم با هدف جستجوی کار و یا جستجوی کار بهتر بوده است. نتایج مطالعه میدانی نیز نشان می دهد از مجموع سه هدف اصلی شبکه جهانی ژئوپارک، گسترش ژئوتوریسم و تأسیس ژئوپارک قشم به ترتیب در بعد حفاظت از میراث تاریخی و طبیعی 98 درصد، در بعد آموزش و حفظ فرهنگ بومی 84 درصد و در نهایت در بعد رونق اقتصاد جامعه محلی 83 درصد تأثیرگذار بوده است.
تحلیل فضایی تاثیر شاخص های عدالت توزیعی بر تاب آوری مناطق روستایی در برابر خشکسالی (مطالعه موردی: مناطق روستایی غرب دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
127 - 150
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگوهای فضایی تاب آوری و بررسی روابط فضایی بین تاب آوری و عوامل تأثیرگذار از جمله عدالت توزیعی بسیار ضروری خواهد بود، زیرا باعث درک بهتر وضعیت تاب آوری و مدیریت بهینه خدمات توزیعی خواهد شد. لذا، هدف از مطالعه حاضر، که از نوع توصیفی تحلیل است، بررسی عدالت توزیعی و تأثیر آن بر سطح تاب آوری روستاهای غرب دریاچه ارومیه در زمینه خشکسالی است. جامعه آماری مطالعه حاضر تمامی روستاهای واقع در محدوده 10 کیلومتری از ساحل دریاچه ارومیه بوده، که جهت مطالعه 53 روستا و در نهایت با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای تصادفی 380 خانوار جهت مطالعه انتخاب شد. ابزار جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش، عوامل تأثیرگذار (شاخص های عدالت توزیعی) بر سطح تاب آوری روستاهای مورد مطالعه با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی ( GWR ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج رگرسیون GWR نشان داد که متغیرهای وارد شده به مدل 8/47 درصد متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین، نتایج مدل رگرسیون ( OLS ) نشان داد که شاخص های زیربنایی، بازرگانی خدماتی و اقتصادی دارای بیشترین تأثیرگذاری بر سطح تاب آوری در روستاهای مورد مطالعه در زمینه خشکسالی هستند.
تحلیلی بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر زمین لرزه: مطالعه موردی روستاهای کوهستانی و جلگه ای شهرستان آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
172 - 196
حوزه های تخصصی:
با توجه به شدت آسیب پذیری روستاهای ایران در برابر حوادث پیش بینی نشده، رعایت استانداردها به ویژه برای ساخت بناهای مقاوم تر در برابر زمین لرزه ضروری و اجتناب ناپذیر است. از این رو، مطالعه توصیفی- تحلیلی و میدانی حاضر با هدف بررسی میزان تاب آوری روستاهای کوهستانی و جلگه ای و کاهش خسارات احتمالی ناشی از زلزله در شهرستان آمل انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن چهار روستای کوهستانی و چهار روستای جلگه ای بود که از آن میان، با استفاده از رابطه کوکران، 270 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با بهره گیری از روش های مشاهده و مصاحبه سازمان یافته و نیز پرسشنامه صورت گرفت و برای سنجش و تحلیل داده ها نیز ازمدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی استفاده شد. طی فرآیند خوشه بندی، روستاهای مورد مطالعه، از نظر میزان تاب آوری در برابر زمین لرزه، به چهار خوشه متفاوت طبقه بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که تک روستای خوشه اول و روستاهای خوشه دوم واقع در منطقه کوهستانی، به ترتیب، آسیب پذیرترین روستاها محسوب می شوند و روستاهای خوشه سوم و تک روستای خوشه چهارم واقع در نواحی جلگه ای نیز به ترتیب، از میزان تاب آوری بالاتری در برابر زلزله برخوردارند.