فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۲۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
استان یزد ازجمله استان های کم بارش ایران است که تقریباً نیمی از آن را بیابان و دشت کم آب وعلف پوشانده و همواره در معرض طوفان گرد و غبار است. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از مدل های عددی، رویکردی مناسب برای تحلیل دینامیکی طوفان های گرد و غبار استان یزد به کار گرفته شود. ابتدا طوفان های گرد و غبار در دوره آماری1388-1379 بررسی شده و طوفان های گرد و غبار شدید (با دید زیر 1000 متر) انتخاب شدند که شامل 20 مورد می باشند. از بین تاریخ های استخراج شده یکی از شدیدترین طوفان های گرد و غبار که در تاریخ8 خرداد 1382 اتفاق افتاده و دید را در ایستگاه های یزد و میبد و طبس نزدیک به صفر رسانده بود، به تفصیل بررسی گردید. برای این منظور ابتدا با استفاده از خروجی های مدل WRF به تحلیل همدیدی و دینامیکی طوفان پرداخته شده است. سپس برای بررسی چشمه طوفان، خروجی های مدل WRFبه مدل HYSPLIT داده شد و مسیرهای برگشت رسیده به ایستگاه ها، به دست آمد. نتایج نشان می دهند که عبور سامانه های چرخندی از سطوح بالای جو و ریزش هوای سرد ناشی از آن ها همراه با گرمایش سطحی در سطح زمین، زمینه ایجاد ناپایداری در منطقه را ایجاد کرده است. این شرایط همراه باوجود لایه آمیخته عمیق در مناطق مرکزی و خشک ایران در ساعت های قبل از شروع طوفان و همچنین منطقه بیشینه همگرایی باد و سرعت سطحی قوی در ساعت وقوع طوفان، این طوفان را به وجود آورده است. بررسی مسیرهای برگشت نیز نشان دهنده وجود چشمه احتمالی طوفان در مناطق خشک و نمک زار حاصل از خشک شدن باتلاق گاوخونی و کویرهای اطراف آن است.
بررسی تأثیر ساختار درآمدی شهرداری بر روند توسعه شهری با استفاده از تکنیک ضریب همبستگی و تحلیل عاملی؛ مطالعه موردی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری در قالب نگرش فرایند محور، برنامه های متعدد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی را در فضاهای شهری دربر گرفته و بمنظور اجرای آن، شناس ایی و طراحی درآمدهای پایدار به عنوان پشتوانه ای جهت تحقق برنامه های توسعه شهری، امری ضروری قلمداد می شود. با این نگرش در پژوهش حاضر، سنجش الگوی تأمین مالی شهر به لحاظ پایداری و ناپایداری و آثار آن بر روند پایداری توسعه شهر (برای کلانشهر مشهد) مورد نظر بوده است. بدین جهت با استفاده از روش تحلیلی – مقایسه ای و نیز انجام مطالعات کتابخانه ای، ابتدا با بهره گیری از ضریب همبستگی اسپیرمن، درجه همبستگی میان متغیر درآمد و متغیرهای مربوط به توسعه پایدار شهری محاسبه شد. سپ س بمنظور سنجش سطح توسعه پایدار در مناطق شهری مشهد، 43 متغیر در حوزه ه ای اقتص ادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی به تفکیک مناطق 13گانه شناسایی و برای انجام تحلیل عاملی و تلفیق آن با تاکسونومی عددی با استفاده از نرم افزار Spss18 مورد نظر قرار گرفتند. نتایج محاسبات حاکی از آن است که رابطه و همبستگی بالایی (86.3درصد) میان متغیر درآمد و شاخص های توسعه پایدار شهری (هزینه های مرتبط با توسعه پایدار شهری) وجود دارد. بدین معنی که پایداری یا ناپایداری درآمدهای شهری مشهد اثر مستقیم بر وضعیت توسعه پایدار شهری دارد. طبق محاسبات انجام شده، سهم درآمدهای ناپایدار شهر مشهد طی سالهای 1372 – 91، 75.07 درصد و سهم درآمدهای پایدار 24.93 درصد می باشد. یعنی درآمدهای ناپایدار بیش از 3 برابر درآمدهای پایدار در این 20 سال بوده است. از سوی دیگر نتایج تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی مؤید آن ادعاست که 61.5 درصد از مناطق شهری مشهد، به لحاظ شاخص های توسعه پایدار شهری، در وضعیت مطلوبی بسر نمی برند. حال با توجه به همبستگی بالا میان ساختار درآمدی و شاخص های توسعه پایدار شهر می توان گفت: ساختار ناپایدار درآمدهای شهرداری بر تعمیق و شدت ناپایداری در توسعه شهری مشهد اثرگذار بوده است.
پایگاه اطلاعات جغرافیایی کاداستر ( املاک ثبتی )
حوزههای تخصصی:
ارائه مدلی برای ناحیه بندی پهنه های شهری به کمک الگوریتم ناحیه بندی خودکار (AZP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو مسئله اساسی در منطقه بندی شهرها مطرح است. به دلیل پیچیدگی های محیط های شهری، روش های مرسوم راهگشای این مسائل نیستند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوریتم AZP به ارائه راهکاری برای این مسائل و پیاده سازی آن در یک منطقة شهری (زنجان) پرداخته می شود. روش های خوشه بندی فضایی (مانند AZP) در سال های طولانی توسعه یافته اند و با ترکیب و معاوضة واحدهای پایه فضایی (مانند محله های شهری، همسایگی ها، واحدهای مصنوعی چهارگوشه و...)، به همراه بهینه سازی توابع هدف، همگنی نواحی و فشردگی شکل فیزیکی، ناحیه یا منطقه را شکل می دهند. برای آزمودن بهینگی منطقه بندی حاصل، از لحاظ همگنی و فشردگی، پارامترهای فشردگی و همگنی برای چندین شاخص، به عنوان نمونه یک بار برای منطقه بندی حاصل از الگوریتم AZP و یک بار برای منطقه بندی طرح تفصیلی شهر زنجان محاسبه شدند. برای ارزیابی همگنی در سطح سراسری، از آماره موران I و برای ارزیابی شکل فیزیکی ناحیه بندی ها از پارامتر فشردگی استفاده شد. مطابق نتایج، از 13 شاخص مورد استفاده، 12 مورد دارای الگوی توزیع تصادفی اند و تنها یک شاخص، الگوی اولیه را حفظ کرده است. همچنین ناحیه بندی از لحاظ ایجاد مناطق همگن، کارایی مناسبی دارد؛ علاوه بر این ها، نواحی ایجادشده، بسیار فشرده تر از نواحی منطقه بندی شده در طرح تفصیلی شهر زنجان است.
ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه جهت توسعه شهری با استفاده از ANP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشدروزافزونشهرهامتأثرازرشدجمعیتو مهاجرت،منجربهساخت و سازهایبدونبرنامهو تغییراتزیادساختارفضایی،به خصوصتوسعةفیزیکی شهرهادرمکان هاینامساعدشده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از مدل ANP در رویکری تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه را برای توسعه شهری در ارتباط با 10 معیار اصلی (منابع آب، مخاطرات طبیعی، شکل زمین، وضعیت خاک، اقلیم، ملاحظات اقتصادی و جمعیتی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، زمین شناسی، کاربری اراضی، عدم آسیب به مناطق زیست محیطی) و 18 زیرمعیار ارزیابی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کاربردی است. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه بندی محدوده شهرستان ارومیه بر اساس توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب پنج طبقه نامناسب تا کاملاً مناسب است.در این میان، عرصه های کاملاً مناسب با 7/13 درصد از سطح منطقه (12/708 کیلومتر مربع) که دارای توان عالی برای توسعه شهری است، بیشتر اراضی شرق شهرستان را در بر می گیرد؛ اما پهنه های نامناسب با 8/18 درصد (8/869 کیلومتر مربع)، مناطق مرتفع و کوهستانی جنوب، قسمتی از شمال و بیشتر غرب شهرستان ارومیه را که شامل مناطق مرزی با کشور ترکیه است، به خود اختصاص داده است. نتایج نشان م ی ده د، دسترسی به منابع آب و مخاطرات محیطی بیشترین تأثیر را در تعیین توان اکولوژیکی برای توسعه شهری در شهرستان دارد. جلوگیری از توسعه افقی شهر در اراضی کشاورزی پیرامون، توسعه شهر در اراضی بلااستفاده درون محدوده و همچنین توسعه شهر بنا بر الگوهای شهر فشرده، شهر پایدار و رشد هوشمند شهری از مهمترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه است.
بهبود مدیریت منابع و کیفیت نقشه های ارزیابی تناسب اراضی با رویکرد فازی (مطالعه موردی: فرخ شهر- چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و طبقه بندی تناسب اراضی از جمله مفیدترین راهکارهای مدیریتی و بهینه سازی بهره برداری از منابع اراضی به حساب می آید. مبنای مطالعات ارزیابی تناسب اراضی، نقشه های خاک می باشد. در روش های مرسوم مطالعات خاک و ارزیابی اراضی، اطلاعات یک نقطه مشاهداتی (خاکرخ شاهد) در هر واحد نقشه به کل آن واحد تعمیم داده می شود. بنابراین تغییرپذیری مکانی ویژگی های خاک در یک واحد نادیده گرفته می شود و برای آن واحد تنها یک مدیریت یکسان اتخاذ می گردد. چنین دیدگاه مدیریتی با توجه به وجود تغییرات و ناخالصی ها در واحدهای نقشه خاک از کارآیی مطالعات ارزیابی اراضی می کاهد. رویکرد فازی در طبقه بندی تناسب اراضی، علاوه بر توانایی تبیین تغییرپذیری تدریجی ویژگی های مکانی خاک، همچنین باعث افزایش خلوص واحدهای نقشه خاک می شود. بدین ترتیب اعمال یک مدیریت یکسان در هر واحد نقشه منطقی تر خواهد بود. در مطالعه حاضر کلاس تناسب اراضی برای کشت گندم در یک واحد نقشه، در منطقه ای به وسعت تقریبی 1300هکتار در شمال شرقی فرخ شهر در استان چهارمحال و بختیاری، با رویکرد فازی تعیین شد و با نتایج روش مرسوم مقایسه گردید. در روش مرسوم کلاس تناسب واحد نقشه، 2S با خلوص 1/16 درصد به دست آمد در حالی که در روش فازی، علاوه بر آنکه کلاس اصلی تناسب، 3S با خلوص 9/96 تعیین شد، خلوص کلاس 2S نیز به عنوان کلاس دیگر تناسب واحد نقشه به 4/34 افزایش یافت. واقعیت کلاس تناسب منطقه نیز همان کلاس 3S میباشد که روش مرسوم قادر به تشخیص آن نبوده است.
کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی توریسم مطالعة موردی: ناحیة کوهستانی غرب گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعة توریسم به شمار می آید. در مقالة حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونة آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزارSuper Decisions ضمن مطالعة جاذبه های توریستی ناحیة کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مؤلفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 23/38 درصد، سراگاه با 23/34 درصد، سوباتان با 16/8 درصد، رندانه با 05/6 درصد، لومه دشت با 54/5 درصد، دشت دامان با 97/4 درصد و حیران با 80/2 درصد از درجة اهمیت.
ارائه الگوریتم تلفیقی برای حل مسائل تحلیل تناسب کاربری اراضی با رویکرد تصمیم گیری چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین در طرح های توسعه شهری و منطقه ای یکی از محورهای اصلی مطالعه است، هنگامی که محدوده اراضی طرح وسیع و تعداد محدودیت های موجود برای استقرار پهنه ها زیاد است، مشکل بتوان بدون استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتم های فرا ابتکاری پهنه بندی بهینه و یا حتی نزدیک به آن را در مقیاس زمان و هزینه قابل قبول بدست آورد. هدف این مقاله در ابتدا معرفی رهیافتی تلفیقی برای مدل سازی مسئله پهنه بندی و سپس معرفی یک الگوریتم جدید برای حل مدل است. در این راستا یک مسئله پهنه بندی برای 14پهنه و حدود600 هکتار اراضی پارک علم و فن آوری خلیج فارس به عنوان مطالعه موردی بر اساس الگوریتم های مذکور مورد مطالعه قرار گرفت و بنا بر شاخص هایی چون اهداف اقتصادی، حجم ترافیک مجموعه و سایر، بصورت یک مدل برنامه ریزی ریاضی با 3 تابع هدف تناسب کاربری، هزینه حمل و نقل در درون مجموعه و یکپارچگی پارسل های تخصیص یافته به هرکاربری پیکربندی شد. در نهایت و با حل مدل از میان تعداد بسیار زیادی طرح پهنه بندی قابل قبول(بیش از -101000 طرح پهنه بندی) بهترین جواب که توسط الگوریتم پیشنهادی تولید شده است به عنوان جواب نهایی ارائه گردید، این فرآیند مدل سازی و حل مسائل تحلیل تناسب کاربری اراضی با توجه به سرعت نسبتا بالا در طراحی وهمچنین ارائه یک سیستم-پشتیبان تصمیم به عنوان رهیافتی جدید در مسائل پهنه بندی اراضی قابلیت جایگزینی مناسبی برای روش های سنتی خواهد بود.
ارزیابی و تحلیل منحنی های شدت ، مدت و فراوانی بارندگی گرمسار به روش IDF
حوزههای تخصصی:
بررسی توزیع مکانی بارش سالانه با استفاده از روش های زمین آماری (مطالعه ی موردی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از مطالعات و بررسی های منابع طبیعی و کشاورزی، به دلیل عدم پوشش کامل ایستگاه های اندازه گیری نقطه ای باران ، برآورد بارش منطقه ای یا تخمین بارش در مناطق خشک میان ایستگاه ها ضروری است. بنابراین، آگاهی از میزان متوسّط بارندگی در یک حوضه ی آبخیز، از عوامل اساسی در هیدرولوژی و طرّاحی سازه است. روش های مختلفی برای برآورد بارش وجود دارد که ازجمله ی آن می توان به روش های میان یابی اشاره کرد. در بیشتر موارد، یکی از روش هایِ موجودِ دلخواهِ کارشناس انتخاب و مورد استفاده قرار می گیرد که ممکن است برآورد دقیقی نباشد. هدف از این پژوهش، مشخّص کردن توزیع مکانی بارش سالانه ی حوزه ی آبخیز قم با استفاده از روش های زمین آماری و مقایسه ی روش های موصوف با یکدیگر است. برای این کار، پس از جمع آوری آمار و اطلاعات مربوطه و وارد کردن آنها در محیط نرم افزار GS+و ARC GIS نسخه ی 10، نقشه ی هم باران تهیّه و آنالیز واریوگرام منطقه ی مورد مطالعه انجام شد. سپس برای ارزیابی روش های میان یابی از روش ارزیابی متقابل و دو عامل MAE وMBE استفاده شد. در این مطالعه، دو روش زمین آماری کریگینگ و عکس فاصله با توان های (1تا 3) برای برآورد بارش سالانه با استفاده از آمار سی ساله ی ایستگاه های باران سنجی در استان قم و اطراف آن مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای ارزیابی دو روش فوق نیز، از معیار میانگین خطای مطلق (MAE) استفاده شد. نتایج این ارزیابی نشان داد که تغییرات بارندگی سالانه، بیشتر از مدل گوسی تبعیّت می کند. در محدوده ی مورد مطالعه، روش کریگینگ با MAE برابر 22/30 میلی متر، مناسب ترین روش تخمین بارندگی سالانه است و روش عکس فاصله به توان یک با MAE برابر 23/32 میلی متر و عکس فاصله به توان دو با MAE برابر 55/33 میلی متر وعکس فاصله به توان سه با MAE برابر1/35میلی متر در رده های بعدی قرار می گیرند.
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
مکان یابی محل دفن پسماند با استفاده از منطق فازی در GIS و مدل تحلیل فرایند شبکه ای فازی (FANP) (مطالعه موردی: شهرستان علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مناسب محل دفن پسماند های شهری از به وجود آمدن معضلات زیست محیطی در اطراف شهرها جلوگیری می کند. انتخاب مکان مناسب برای دفن پسماند نیازمند در نظر گرفتن عوامل متعددی است که با توجه به گستردگی و پیچیدگی عوامل مؤثر در مکان یابی، ضرورت استفاده از فناوری های اطلاعات مکانی و تلفیق آن با سایر امور مدیریتی و برنامه ریزی مطرح می شود. به این منظور، به کارگیری سیستمی یکپارچه متشکل از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) ابزار مناسبی برای مکان یابی دفن پسماند هستند. در این تحقیق برای تعیین مکان های مناسب دفن پسماند شهرستان علی آباد از معیارهای فاصله از جاده، شیب، ارتفاع از سطح دریا، کاربری، میزان بارش، فاصله از گسل، فاصله از آب های سطحی، فاصله از مناطق حفاظت شده، زمین شناسی، فاصله از شهر و فاصله از روستا استفاده شد. نقشه های مربوط به هر یک از لایه ها در محیط Idrisi استانداردسازی و به صورت فازی تهیه گردید، در ادامه برای وزن دهی و تلفیق لایه ها از تحلیل فرایند شبکه ای فازی (FANP) و GIS استفاده شد و نقشه های نهایی به پنج روش gamma، And، Or،Sum و Productتهیه شد. سپس نقشه های مناسب مکان یابی دفن پسماند انتخاب شدند و هرکدام از آن ها به چهار طبقه مناسب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف طبقه بندی گردید و طبقه مناسب روش های انتخابی لکه بندی شدند. روش هایی که میزان مساحت لکه های آن ها از میزان مساحت لازم برای دفن پسماند برای جمعیت تخمینی ۲۰ سال آینده شهرستان علی آباد کمتر بود، حذف شد. درنهایت روش های And و gamma با عدد ۹/۰ مکان مناسب دفن پسماند برای یک دور زمانی ۲۰ ساله را مشخص کردند.
تعیین اراضی مناسب توسعة شهری با بهره گیری از مدل های چندمعیاره در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، موضوع مکان یابی توسعة آتی شهر مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در سال های اخیر، تغییر شدید کاربری اراضی شهری بر اثر رشد بی برنامة شهرها با توجه به موقعیت مناسب و ارزش بالای زمین به علت حاصل خیزی برای فعالیت های کشاورزی باعث شده است تا تعیین اراضی مناسب در محدوده های شهری از دغدغه های پژوهشگران و متولّیان امور شهری باشد. بنابراین، هدف مقالة حاضر مشخص کردن اراضی مناسب توسعة شهری برای گسترش آتی است. روش شناسی این مقاله بر تلفیقی از تحلیل سلسله مراتبی و تصمیم گیری چند معیاره در GIS استوار است؛ به طوری که در تلفیق نقشه های موضوعی از راهبرد ترکیب خطی وزنی[1]- که از راهبردهای ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر (AHP[2]) به شمار می رود- استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از کل مساحت محدودة مورد مطالعه، 05/58 درصد اراضی محدوده در گروه زمین های با تناسب زیاد و بسیار زیاد برای توسعة شهری قرار دارند که اغلب در قسمت جنوب شرقی و جنوب شهرستان واقع شده اند. همچنین، 33/12 درصد از اراضی تناسب متوسطی دارند و بقیة اراضی یعنی 62/29 درصد تناسب کم و بسیار کمی برای توسعة شهری دارند.
ارزیابی روش های استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله و ارائه ی الگوریتمی بر پایه لایه های GIS و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه ها از بلایای ویرانگر طبیعی تهدید کننده بشر می باشند. از جمله مشکلات بعد از وقوع یک زمین لرزه می توان به موضوع ارزیابی خسارت اشاره کرد. ناحیه، میزان، نرخ و نوع آسیب، اطلاعات ارزشمندی را به منظور فعالیت های بشردوستانه، امداد و بازسازی در منطقه آسیب دیده در اختیار قرار می دهد. عوامل اصلی تعیین کننده هزینه کلی یک بحران، هم به لحاظ آسیب های اقتصادی و هم به لحاظ تلفات جانی، روشن شدن این مسئله است که با چه سرعتی رویداد مورد پاسخ قرار گرفته و با چه کیفیتی اقدامات واکنشی سازماندهی می گردد. تکنیک های سنجش از دور بدلیل دارا بودن قابلیت هایی از جمله واکنش سریع، عدم تماس فیزیکی، هزینه پایین و دید وسیع، نقش ارزشمندی را در استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان ها دارا می باشند. امروزه بدلیل دسترسی به انواع داده های سنجش از دور، روش های متعددی برای ارزیابی خسارت ساختمان ها طراحی و گزارش شده است. هدف از این تحقیق، مروری بر این روش ها بر مبنای بکارگیری تصاویر نوری در سه دسته: رویکرد تصاویر تک زمانه، چند زمانه و تلفیق داده های بُرداری و تصاویر و همچنین ارائه و پیاده سازی یک روش خودکار به منظور تعیین ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک بالا و لایه های GIS می باشد. در روش پیشنهادی، پس از استخراج توصیفگرهای بافتی از تصاویر قبل و بعد از زلزله برای هر ساختمان و تعیین توصیفگرهای بهینه، یک سیستم استنتاج فازی عصبی برای تعیین وضعیت ساختمان ها در چهار کلاس «سالم تا تخریب ناچیز»، «تخریب متوسط»، «تخریب سنگین» و «ویران» طراحی شد. نتایج نشان می دهد که این سیستم، صحت کلی 89%در دسته بندی ساختمان ها به 4 کلاس تخریب را دارا می باشد.
امکان سنجی کشت کلزا در شهرستان ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ریزی منطقهای و بویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. متکی بودن اقتصاد مردم نواحی روستایی بر کشاورزی، قابلیت کشاورزی منطقه مورد مطالعه، اقلیم مناسب و چند فصلی، خاک مطلوب، تنوع محیطی و تعیین و تفکیک پتانسیلها و تنگناهای منطقه از لحاظ درصد تولید و بازدهی کشت کلزا، ضرورت تحقیق را بازگو می کند. هدف از انجام پژوهش این بوده که توان و پتانسیل کشاورزی شهرستان ایذه برای کشت کلزا با بررسی عوامل طبیعی و اقلیمی شناسایی و امکان سنجی شود و اثرگذاری هر یک از این عوامل مورد بررسی قرار گیرد.12 لایه مورد استفاده عبارت اند از لایههای ارتفاع، شیب، فرسایش، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، پوشش زمین، تیپ اقلیمی، متوسط دمای سالانه، متوسط بارش سالانه، حداکثر دمای سالانه، حداقل دمای سالانه. برای انجام این پژوهش از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شده که وزن دهی به معیارها مطابق نظر کارشناسان مربوطه و منابع موجود در درون و همچنین بین لایهها انجام گرفت. سپس اراضی منطقه به پنچ طبقه تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که از 39/3779 کیلومتر مربع مساحت شهرستان ایذه، طبقه بسیار مناسب این نقشه15997/565 کیلومتر مربع معادل 95/14درصد، طبقه دوم یعنی مناسب 15997/963 کیلومتر مربع برابر 48/25 درصد مساحت منطقه میباشد یعنی بیش از 40 درصد مساحت محدوده مورد مطالعه برای کشت کلزا دارای شرایط ایده آل و مساعدی هستند. پهنههای اکولوژیکی دیگر نقشه یعنی طبقه متوسط، ضعیف، نامناسب نیز به ترتیب 49/22، 34/20، 02/16 درصد از مساحت شهرستان را در بر میگیرند. در نقشه نهایی پهنه مناسب با رنگ سبز در مرکز منطقه و پهنه نامناسب برای کشت کلزا با رنگ نارنجی در چهار چهت اصلی مشخص میباشند.
تهیه مدل دمای سطحی بیابان با استفاده از داده های حرارتی ماهواره NOAA.AVHRR و داده های زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بالاترین دما در جهان، مربوط به اقلیم های خشک و گرم است. صاف بودن آسمان موجب می شود که در طول روز حداکثر تابش به سطح زمین برسد و زمین به سرعت گرم شود. به ویژه در بیابان ها که پوشش گیاهی کم و نمک و رطوبت خاک غالباً ناچیز است، سطح خاک در طول روز حرارت بالایی را دریافت می کند و دمای آن بالا می رود. از آنجا که بیابان لوت دارای ویژگی های مذکور است، محیط مناسبی برای مطالعه و تهیه مدل دمای سطح زمین (LST) به شمار می آید. در تحقیق حاضر سعی شده است تا با استفاده از دوازده تصویر ماهواره NOAA-AVHRR سال 2001 و داده های هواشناسی، مدل دمای سطحی منطقه حاشیه یاردانگ های بیابان لوت طراحی شود. بنابراین برای بررسی دقت مدل به دست آمده، از 8 اندازه گیری زمینی به عنوان نقاط کنترل استفاده شده است. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، مشخص گردید که به رغم مشکلات متعددی که برای محاسبه دقیق دمای سطحی پدیده ها از طریق داده های سنجش از دور حرارتی وجود دارد، ولی با استفاده از داده های ماهواره ای و زمینی می توان اطلاعات مفیدی از پدیده های سطحی به دست آورد. اما برای محاسبه دقیق تر دما، در نظر گرفتنِ توان تابشی دقیق برای پدیده ها یا خاک های مورد مطالعه الزامی است.
کاربرد سیستم استنتاج فازی در زمینه سنجش توسعه انسانی مورد شناسی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش درجه توسعه انسانی شهرستان پارس آباد (شامل چهار شهر پارس آباد، اصلاندوز، اسلام آباد و تازه کند) بر اساس پاره ای از شاخص های توسعه انسانی به منظور دستیابی به میزان و علل نابرابری های شهرستان همراه با ارائه راهکارهایی به منظور حل مشکلات توسعه انسانی، تسهیل امر برنامه ریزی و درنهایت افزایش ضریب توسعه انسانی این نقطه از استان می باشد. نوع تحقیق کاربردی – توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مدل سیستم استنتاج فازی (FIS) در محیط متلب صورت گرفته است. در این تحقیق درمجموع تقریباً از 40 شاخص تقلیل یافته به دو عامل توسعه اجتماعی (شامل اشتغال، خدمات اجتماعی و بهداشت) و توسعه فرهنگی (شامل آموزش، عوامل فرهنگی و انحرافات اجتماعی) برای مقطع زمانی 1390 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل های مربوط به تمام مراحل پژوهش بخصوص تعریف شاخص ها، انتخاب توابع عضویت مربوطه، تشکیل پایگاه داده ها، قانون سازی و درنهایت خروجی گرفتن از داده ها در محیط متلب انجام شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله این مدل نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که مدل سیستم استنتاج فازی با تکیه بر پایگاه دانش و استنتاجات گام به گام مربوطه مدل مناسبی برای تشریح جزئیات مربوط به شاخص های اولیه و ثانویه و درنهایت برآورد توسعه انسانی می باشد. همچنین نشان می دهد که میان شهرهای این شهرستان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه انسانی چه در داخل شهرستان و چه در رابطه با شهرهای دیگر استان تفاوت های اساسی وجود دارد و به غیراز شهر مرکزی پارس آباد که با وزن نهایی 0.507 در گروه نیمه برخوردار قرار دارد بقیه شهرهای این شهرستان جزء مناطق محروم تلقی می شوند.
تعیین و تحلیل سطوح برخورداری و سطح بندی دهستان های استان زنجان با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و پرستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستائی و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستائی اهمیت به سزائی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستائی جهت ارائه طرح ها و برنامه های توسعه نوعی ضرورت محسوب می شود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستائی در زمینه های مختلف با استفاده از روش های کمی نقش مهمی در این فرایند دارد. در این مقاله با بهره گیری از ""مدل های شاخص مرکزیت"" و ""پرستون"" و استفاده از 45 شاخص در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی) به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستان های استان زنجان پرداخته شده است. امکانات محیطی، مجاورت و فاصله نزدیک با مراکز شهری، کانون ها و محورهای توسعه، محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنائی عمده نقش موثری در سطوح برخورداری نواحی روستائی استان دارد. نتایج نشان می دهدکه این دهستان ها، از لحاظ میزان برخورداری، در هر یک از ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی - درمانی و کشاورزی) با یکدیگر تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند؛ به طوری که 9 دهستان از مجموع 46 دهستان در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی در سطح محروم و تنها یک دهستان در سطح بسیار برخوردار قرار دارد. این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن نواحی روستائی ایجاب می کند.
تحلیل فضایی- امنیتی خطوط انتقال انرژی در ایران(خطوط لوله نفت و گاز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تطابق مراکز و نواحی تولید و مصرف منابع انرژی زمینه شکل گیری چگونگی انتقال انرژی در مقیاس های مختلف را فراهم نموده است. کشور ایران همواره تلاش نموده تا با استفاده از خطوط لوله انتقال انرژی میزان بهره وری از ظرفیت های تولید و مصرف خود را به حداکثر برساند. یکی از موارد مهمی که در زمینه طراحی خطوط انتقال انرژی باید مورد دقت قرار گیرد، توجه به مسائل امنیتی می باشد. براین اساس، این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل فضایی سعی دارد تا به تحلیل فضایی- امنیتی خطوط لوله انتقال انرژی در ایران بپرازد. نتایج حاصله نقش متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و جغرافیایی را از بعد امنیتی در طراحی مسیر و استقرار خطوط انتقال انرژی در ایران نشان می دهد.
ارزیابی پهنـه های تحت خطر فرسایش خاک در حوضه سراسکندر چای، دامنه های شرقی کوهستان سهند با استفاده از مدل USLE و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تداوم روند خشکی محیط و مدیریت غیراصولی آن، فرسایش خاک به یکی از مهمترین مسائل دامنههای شرقی سهند تبدیل شده است. در این محدوده و در مقیاس حوضهای، عوامل متعددی در زمینهسازی و تشدید فرسایش خاک دخیل هستند. در محدوده مورد مطالعه - به عنوان یک منطقه نیمهخشک واقع در دامنههای شرقی کوهستان سهند (شمال غرب ایران) - خاک تحت فرسایش شدید آبی قرار گرفته است. آثار این فرسایش در محدوده مورد مطالعه - به عنوان یک محدوده کشاورزی و دامپروی مهم کشور ـ به صورت سطوح آشفته با خندقها و شیارهای متعدد ظاهرشده است. برای بررسی علل و عوامل فرسایش آبی و شناسایی محدودههای تحت خطر فرسایش از مدل USLE استفاده و از تکنیک GIS بهرهگیری شده است. در این مقاله، با استفاده از مدل مذکور که اساس آن بکارگیری پارامترهای توپوگرافی، اربری، بارندگی و نوع خاک است، فرسایش آبی مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت محدودههای تحت خطر، پهنهبندی شده است. نتایج این بررسیها نشان میدهد که در بین عوامل مورد بررسی، طول و شیب دامنه به عنوان عوامل توپوگرافی، نقش اصلی در فرایند فرسایش ایفا میکنند. در محدوده مورد مطالعه، طول دامنه، نوع و الگوی فرسایش را تعیین میکند. در بخشهایی که طول دامنه افزایش افته، خندقهای عمیق تشکیل گردیده و با افزایش میزان سیلت، فرسایش خطی نیز تشدید شده است. نقشه پهنهبندی خطرفرسایش نشان مـیدهد که شیبهای منتهی بـه دشتهای سیلابی از پتانسیل بالایی بـرای تشدید فرسایش آبی برخوردارند.