فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان برآمده از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود. این مقاله ابعاد و شاخص های اصلی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تهران را از مدل سازی ساختاری- تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایش است، و ابزار گردآوری اطلاعات در آن پرسش نامه است. ابتدا ابعاد و شاخص های زیست پذیری براساس مطالعه ادبیات و تحلیل محتوایی و مقایسه ای پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری تعیین و به صورت یک پارچه تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است؛ نتایج نشان می دهد بُعد اقتصادی شامل شاخص های اشتغال و درآمد پایدار، مسکن مناسب و توزیع عادلانه امکانات و خدمات زیرساختی مشترکاً با میزان قدرت نفوذ 9 و با بیشترین تأثیر، محرک و برانگیزاننده زیست پذیری در کلان شهر تهران به شمار می روند. در نتیجه هرگونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و ارتقای زیست پذیری کلان شهر تهران باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه کند. این متغیرها در افزایش زیست پذیری شهر تهران دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی هستند و جزء اولویت های اقدام در زیست پذیر کردن کلان شهر تهران به شمار می روند.
مکان یابی ایستگاه های اتوبوس با مدل ANP و منطق فازی در GIS (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل، نقش اصلی را در توسعه شهری ایفا می کند. سیستم های حمل و نقل، قابلیت حرکت را برای افراد و کالاها می آورند. و بر الگوهای رشد و توسعه، درست مانند سطح فعالیت اقتصادی از طریق قابلیت دسترسی و فراهم آوردن زمین، تأثیر می گذارند. زیر ساخت های حمل و نقل، یکی از دلایل اصلی رشد شهری است. نقش حمل و نقل در توسعه اقتصادی، از میان برداشتن فاصله ها و گسترش حیطه امکان پذیری هاست. شیوه های حمل و نقل به ویژه شیوه های جدید، امکانات حمل و نقل بالقوه استفاده از منابع دور دست را به طرز شگفت انگیزی به فعلیت می رساند. این پژوهش با هدف مکان یابی ایستگاه های اتوبوس در شهر خرم آباد انجام شده است که از نظر روش تحقیق با توجه به محتوی و مؤلفه های مورد بررسی در زمره تحقیقات توصیفی تحلیلی، و از نظر هدف مطالعه تحقیق کاربردی توسعه ای محسوب می شود. اطلاعات و داده های اولیه پژوهش به دوشکل اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. به منظور تحلیل داده ها و تهیه نقشه های مورد نیاز از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (ANP) برای وزن دهی به شاخص های مورد مطالعه در پژوهش و از مدل منطق فازی (Fuzzy Logical) برای هم پوشانی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد ایستگاه های اتوبوس موجود در شهر خرم آباد، در مقایسه با فواصل استاندارد ایستگاه های پیشنهادی برخی از ایستگاه های موجود در شهر از موقعیت مکانی مناسب برخوردار نبوده و نیازمند ساماندهی هستند. ایستگاه های موجود در جنوب شهر و همچنین ایستگاه های موجود در شمال غرب شهر از استانداردهای موجود در فواصل ایستگاه ها (600-300 متر) به دور بوده و نیازمند مکان گزینی بهینه هستند. و همچنین در جنوب شهر خرم آباد که پهنه ای نامناسب است چهار ایستگاه قرار گرفته است که این وضعیت نشان دهنده مکان یابی نامطلوب ایستگاه ها در شهر خرم آباد است.
تحلیل آستانه های اقلیمی برای رشد مراتع با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعة موردی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات عناصر اقلیمی میتوانند بر وضعیت فنولوژی گیاهان مانند تاریخ شروع سبزینگی، اوج رشد و شروع پیری گیاه تأثیرات قابل توجهی بگذارند. تصاویر NOAA/AVHRR و داده های اقلیمی مربوط به سال 2006م است که در مراتع زاگرس در سطوح کم، متوسط و متراکم برای تعیین آستانه های اقلیمی بررسی شده است. نتایج طبقه بندی حاصل از همبستگی ترکیب مقادیر حداکثر شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده (NDVI) و عناصر اقلیمی درون یابی شده (بارش، دما و رطوبت نسبی) به صورت ماهانه عبارت انداز: بالاترین R2 در مراتع متراکم (6478/0) و کمترین R2 در مراتع کم تراکم (136/0). به طور کلی، تراکم مراتع زاگرس براساس ارتفاع زیاد می شود. در عناصر اقلیمی بارش با ارتفاع زیاد و با دما کم میشود؛ اما رطوبت توزیع نامتعادل تری نسبت به ارتفاع دارد. در مراتع کم تراکم، بارش تا 220میلیمتر بر مقدار NDVI میافزاید و دمای 4 درجة سانتی گراد آستانة رشد پوشش گیاهی است. در مراتع نیمه متراکم، بارش 108-38 میلی متر و دمای 21-18 درجة سانتیگراد بر رشد پوشش گیاهی تأثیر میگذارد و در زمستان دمای بالای 12 درجة سانتیگراد مقدار NDVI را افزایش میدهد. در مراتع متراکم، بارش 109- 33 میلی متر و دمای 22- 16 درجة سانتی گراد باعث افزایش NDVI میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد به طور کلی در همة سطوح تراکم مراتع زاگرس، رطوبت نسبی بیش از40درصد باعث افزایش مقدار NDVI می شود، همچنین در زمستان نقش اصلی را در افزایش NDVI عنصر دما، و در تابستان عنصر بارش ایفا می کند، اما در بهار هر دو عنصر بارش و دما تأثیر موازی دارند.
نظام سطحبندی خدماترسانی روستایی در شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای بهبود قابلیت دسترسی جمعیت روستایی به خدمات اساسی،بیشتر کشورهای در حال توسعه برنامهها و اهدافی را در سیستم برنامهریزی خود گنجاندهاند. در اواخر سال 1378، شورای عالی معماری و شهرسازی ایران، مصوبه شورای هماهنگی عمران روستایی در خصوص ساماندهی فضاهای روستایی در سه سطح منظومه، مجموعه و حوزه را به تصویب نهایی رساند. بنابراین مکانیابی مراکز سهگانه، با توجه به موقعیت جغرافیایی، دسترسی، جمعیت و امکانات موجود، شبکه ارتباطی- زیربنایی، تقسیمات و مرکزیت سیاسی- اداری، مسایل امنیتی- استراتژیکی، همگنیهای فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و محیطی از اولویتهایی است که هرچند با تأخیر ولی به طور اجتناب ناپذیر و سریع باید انجام شود. نوشتار حاضر نتایج به دست آمده از سطحبندی خدماترسانی روستایی شهرستان مشهد را در سال 1382، ارائه میدهد. در مجموع 7 مرکز منظومه، 29 مرکز مجموعه و 66 مرکز حوزه از میان 573 سکونتگاه روستایی و 6 سکونتگاه شهری مشخص شدهاند تا با تجهیز و تقویت عملکردی آنها موجبات اشاعه خدمات با دسترسی مؤثر در راستای ایجاد پیوند بیشتر میان سکونتگاههای روستایی و در نهایت تعادل نسبی بین روابط شهر و روستا فراهم شود.
راهبردهای توسعه گردشگری بخش رودبار قصران، شهرستان شمیرانات با استفاده از تکنیک Qspm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری به عنوان مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی تأثیر بسزایی در تقویت بنیان های اقتصادی جوامع دارد.توسعه این صنعت موجب تنوع درآمدها، کاهش ناهماهنگی در اقتصاد، تولید ارز و ایجاد اشتغال می گردد.کشور ایران از جنبه جاذبه های گردشگری، آثار باستانی و زیبایی های طبیعی با کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری برابری می کند. به گونه ای که از لحاظ جاذبه-های اکوتوریستی در میان 10 کشور برتر دنیا قرار دارد. حال آنکه این صنعت نقش بسیار ناچیزی در اقتصاد کشور ایران ایفا می کند. بخش رودبار قصران یکی از نواحی است که دارای قابلیت های زیادی برای توسعه گردشگری می باشد. رودبار قصران از لحاظ جایگاه جغرافیایی دارای ویژگی های منحصر به فردی (پتانسیل ها و استعدادهای طبیعی) می باشد. این پتانسیل ها و قابلیت های طبیعی می تواند شرایط را برای توسعه گردشگری فراهم نماید به گونه ای که می توان این منطقه را منطقه ای مستعد برای تبدیل شدن به یک بخش توریستی لحاظ نمود. حال آنکه به دلیل عدم برنامه ریزی و سیاست گذاری های صحیح، منابع طبیعی و قابلیت های گردشگری بی استفاده و بدون ارزش باقی مانده است. در این پژوهش سعی شده است که با مطالعه بخش رودبار قصران راهبردها برای توسعه گردشگری با بهره گیری از تکنیک ها و مدل های تصمیم گیری از جمله تکنیک (SWOT) و (QSPM) ارائه گردد.
2- روش شناسی
الگوی پژوهش کاربردی می باشد. بنابراین جزء تحقیقات هدفگراست. روش حاکم بر پژوهش نیز پیمایشی- توصیفی و بهره گیری از روش دلفی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های توسعه گردشگری به عنوان مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی تأثیر بسزایی در تقویت بنیان های اقتصادی جوامع دارد.توسعه این صنعت موجب تنوع درآمدها، کاهش ناهماهنگی در اقتصاد، تولید ارز و ایجاد اشتغال می گردد.کشور ایران از جنبه جاذبه های گردشگری، آثار باستانی و زیبایی های طبیعی با کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری برابری می کند. به گونه ای که از لحاظ جاذبه-های اکوتوریستی در میان 10 کشور برتر دنیا قرار دارد. حال آنکه این صنعت نقش بسیار ناچیزی در اقتصاد کشور ایران ایفا می کند. بخش رودبار قصران یکی از نواحی است که دارای قابلیت های زیادی برای توسعه گردشگری می باشد. رودبار قصران از لحاظ جایگاه جغرافیایی دارای ویژگی های منحصر به فردی (پتانسیل ها و استعدادهای طبیعی) می باشد. این پتانسیل ها و قابلیت های طبیعی می تواند شرایط را برای توسعه گردشگری فراهم نماید به گونه ای که می توان این منطقه را منطقه ای مستعد برای تبدیل شدن به یک بخش توریستی لحاظ نمود. حال آنکه به دلیل عدم برنامه ریزی و سیاست گذاری های صحیح، منابع طبیعی و قابلیت های گردشگری بی استفاده و بدون ارزش باقی مانده است. در این پژوهش سعی شده است که با مطالعه بخش رودبار قصران راهبردها برای توسعه گردشگری با بهره گیری از تکنیک ها و مدل های تصمیم گیری از جمله تکنیک (SWOT) و (QSPM) ارائه گردد.
برنامه ریزی منطقه ای بر مبنای سناریو با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مورد شناسی: تعاون روستایی شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی موجود، بی نظمی های اجتماعی در اشکال مختلف، ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی، رشد بی رویه مهاجرت، افزایش حاشیه شهرنشینی و بسیاری مشکلات دیگر، به نحوی ناشی ازتوسعه نیافتگی روستایی می باشند. در این میان تعاون روستایی، نقش عمده ای در توسعه روستا و دستیابی به توسعه منطقه ای ایفا می کند. بنابراین پرداختن به آینده و برنامه ریزی آن ، جزء جدانشدنی فرآیند برنامه ریزی توسعه روستایی است. هدف اصلی مطالعه ی حاضر، شناساییسناریوهای مختلف توسعه در بخش تعاون شهرستان های رستم و ممسنی، ارزیابی و انتخاب بهترین آن ها می باشد. رویکرد اینپژوهش،توسعه ایوروشتحقیق،توصیفی- تحلیلیاست. برای گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیدگاه متخصصان و صاحبنظران توسعه منطقه ای و از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expertchoice، جهت تجزیه و تحلیل و اولویت بندی سناریوها استفاده شده است. بر این اساس ابتدا نقاط ضعف، قوّت، فرصت ها و تهدیدها مشخص گردیده و سپس چهار سناریو شامل: قطب تولید دام و فرآورده های دامی،قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، قطب تولید محصولات راهبردی گندم و برنجو در نهایت ادامه وضعیت موجود طراحی گردید که در بین سناریوهای طراحی شده، سناریوی قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، در اولویت اول قرار گرفت.
نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز کارون بزرگ با استفاده از مدل AHP درمحیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به موضوع فراوانی و پراکنش زمین لغزشهای بزرگ و وسیع پس از احداث سدهای بزرگ کارون 1 و 2 و 3 در حوضه آبخیز کارون بزرگ میپردازد. با بررسیهای به عمل آمده، عامل اصلی و فراوانی زمین لغزشهای منطقه در احداث سدهای مذکور و تغییرات کاربری اراضی، زه کشی و اضافه شدن انشعابات رودخانهها و کانالهای آبیاری است. از سوی دیگر تغییرات توپوگرافی منطقه به علت جابجایی حجم عظیمی از خاک و سنگ در منطقه به عنوان عاملی دیگر در تشدید زمین لغزشها نقش داشته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر در زمین لغزشهای منطقه به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش نوین حوضه آبخیز کارون بزرگ است. در این تحقیق، ابتدا پس از بررسی ادبیات پژوهش و مطالعات کتابخانهای، 8 عامل شامل: شیب دامنه، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زه کشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزشهای منطقه تشخیص داده شدند. سپس لایههای اطلاعاتی این عوامل در محیط GIS با استفاده از نرم افزارهای 9,3 Arc GIS تهیه شده و وزن کلاسهای هر کدام از عوامل با روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) تعیین گردیدند. آنگاه با تلفیق نقشههای لایههای اطلاعاتی در محیط GIS ، اقدام به تهیه نقشه نهایی در 4 کلاس: خیلی پر خطر، پر خطر، با خطر متوسط و کم خطر صورت گرفت. نتایج نشان میدهد که نواحی خیلی پرخطر متأثر از عامل زمین شناسی منطقه به عنوان عامل اصلی(سنگ های آهکی، آهک متخلخل، آهک مارنی، مارن آهکی و مارن ) و عوامل تأثیرگذاری همچون، شیب بین 5 تا 30 درصد، بارندگی بیش از 1250میلیمتر، ارتفاع بین 500 تا 2000 متر، فاصله از شبکه زهکشی بین 0 تا 4 کیلومتر عوامل مؤثر در پراکنش زمین لغزشهای منطقه هستند. با مطالعه نقشه نهایی میتوان گفت، نواحی خیلی پرخطر و پرخطر اغلب در مجاورت مراتع و تپه ماهور با حاشیه دامنههای بلند و متوسط ارتفاع در مجاورت روستاها هستند. تغییرات کاربری اراضی و توپوگرافیکی ناشی از احداث سدها و جابجایی خاک در کنار عوامل جانبی همچون، فعالیت دامها و عشایر کوچ رو به منظور دسترسی به مراتع و آب، زراعت آبی در سطوح شیبدار توسط روستاییان کمک فراوانی به تشدید زمین لغزشهای منطقه میکنند. در نتیجه گیری نهایی میتوان گفت که روش AHP به دلیل برخورداری از متغیرهای بیشتر و کلاس بندی اصولی و بدون اعمال نظر مستقیم کارشناسان نسبت به روشها دیگر برتر بوده و از دقت بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر مطالعات میدانی صورت گرفته، مشاهدات تصاویر ماهواره ای ETM+ تأکیدی بر یافته های تحقیق است. که دلیل بر مناسب بودن انتخاب مدل ( AHP ) برای این پروژه است.
بهبود توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای شهر تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای یکی از مسائل مهم در برقراری عدالت فضایی است که از نظر رویکردهای توسعه پایدار در کانون توجه خدمات رسانی و توسعه قرار دارد. شهر تهران 54 فروشگاه زنجیره ای دارد که به نظر میرسد، در نقاط مختلف این شهر به صورت نامطلوبی توزیع شده باشند. در این خصوص سؤال اصلی تحقیق جستجوی الگوی مناسب فضایی فروشگاه های زنجیره ای در شهر تهران است که جهت پاسخ گویی به آن از روش توصیفی- تحلیلی و تکنیکهای تحلیل فضایی استفاده شد. برای این منظور نخست بر اساس ادبیات تحقیق به استخراج شاخص ها مبادرت شد سپس یک تابع الگوی مناسب فضایی تعریف و بر اساس آن به سؤالات تحقیق پاسخ داده شد.
نتایج تحقیق نشانگر کفایت نداشتن فروشگاه های موجود در شهر تهران و نیز نبودن تناسب توزیع آن ها است. هم چنین موقعیت تقریبی فروشگاه های جدید نیز پیشنهاد شده است.
آماربرداری از جنگل های شهری با استفاده از عکس های هوایی مطالعة موردی: منطقة شش تهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کارکردهای بسیار زیاد فضای سبز شهری، ضرورت مدیریت این منابع روز به روز بیشتر احساس میشود. به منظور مدیریت صحیح در وهلة اول آماربرداری از آن منبع مطرح است. متأسفانه تاکنون در ایران الگوی مطالعاتی جامعی برای مطالعة وضعیت فضای سبز شهری وجود ندارد. در این مطالعه با استفاده از تفسیر عکس های هوایی به صورت رقومی، فضای سبز شهری طبقه بندی شد. پس از بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که طبقه بندی بر روی ارتوفتوموزاییکهای رقومی سهولت و دقت بالاتری نسبت به تفسیر دستی دارد. روش کار بدین صورت بود که در مرحلة اول عکس های هوایی 1:8000 و 1:10000 سال 1381 منطقة شش تهران به تعداد 23 قطعه با استفاده از نرم افزار PCI Geomatica ارتو و سپس موزاییکی از عکس های ارتو شده تهیه شد. در مرحلة بعد طبقه بندی در 5 کلاسه بر روی ارتو فتو موزاییک رقومی صورت گرفته و نقشة حاصل از این طبقه بندی با استفاده از نرم افزار Arc Gis تهیه شد. همچنین مساحت و طول طبقات محاسبه شد. این طبقات عبارت بودند از: پارک شهری در مقیاس فرامنطقه ای و منطقه ای، پارک شهری در مقیاس محله ای، مجتمع های درختی، درختان خطی و درختان پراکنده. به منظور محاسبة تاج پوشش از شبکه نقطه چین با فواصل 1 میلیمتری(به صورت لایه رقومی) استفاده شد و برای برقراری ارتباط بین این مؤلفه(تاج پوشش) روی عکس و زمین آمار برداری در دو طرح جداگانه، نمونه برداری با قطعات نمونه دارای مساحت ثابت(7 آر) و ترانسکت های 5 درختی انجام شد. این آمار برداری در پارکهای ساعی و لاله به صورت قطعات نمونه و خیابان های ولیعصر و بلوار کشاورز جمعاً به طول 9500 متر به صورت ترانسکت های 5 درختی صورت گرفت. پس از انجام آزمون های آماری مشخص شد که اختلاف معنیداری بین تاج پوشش عکس و زمین وجود ندارد و میتوان با استفاده از روش محاسبه تاج پوشش در روی عکس به تاج پوشش زمینی دست یافت.
ارزیابی آسیب?پذیری آب زیرزمینی دشت های بازرگان و پلدشت با استفاده از مدل دراستیک بر اساس GI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت های بازرگان و پلدشت در شمال غرب ایران و شمال استان آذربایجان غربی قرار دارند. مهم ترین منابع آب موجود در دشت های بازرگان و پلدشت را آب زیرزمینی تشکیل می?دهد. در این تحقیق با توجه به ویژگیهای هیدرولوژی و هیدروژئولوژی منطقة مورد مطالعه، آسیب?پذیری آبخوان در برابر عوامل آلاینده پهنه?بندی شده است. برای این منظور از مدل دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای پردازش و تجزیه و تحلیل کیفی آبخوان استفاده شده است. در مدل دراستیک از مشخصه های مؤثر در ارزیابی آسیب?پذیری سفر? آب زیرزمینی شامل عمق سطح ایستابی، تغذیه، جنس سفره، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیل دهندة منطقة غیراشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده می?شود که به صورت هفت لایه در نرم?افزار Arc View تهیه شدند و با وزن?دهی و رتبه?بندی و تلفیق هفت لایة فوق، نقشة نهایی آسیب پذیری آبخوان نسبت به آلودگی، با تقسیم?بندی به سه محدود? آسیب?پذیری کم، متوسط و زیاد تهیه و شاخص دراستیک برای کل منطقه بین 71 تا 175 برآورد شد. برای صحت?سنجی نقشة نهایی آسیب?پذیری از یون فلوئورید استفاده شد. با انطباق غلظت فلوئورید بر روی نقشة نهایی دراستیک مشخص شد که کلیة نقاطی که دارای فلوئورید بالا هستند، در محدود? با نیروی آلودگی زیاد قرار گرفته?اند که این می?تواند دقت و صحت مدل را مورد تأیید قرار دهد. از نظر وسعت می?توان گفت که حدود 3 درصد از منطقة مورد مطالعه در محدود? آسیب?پذیری کم، 37 درصد متوسط و 60 درصد در محدود? آسیب?پذیری زیاد قرار می?گیرد که قسمت های وسیعی از شرق، غرب و بخشی از مرکز را شامل می?شود. با توجه به حجم زیاد منابع آب زیرزمینی در منطقة مورد مطالعه و استفاده از آن در شرب، کشاورزی و پرورش آبزیان، حفاظت این مناطق به منظور جلوگیری از آلودگی و مدیریت بهینة منابع آب ضروری است.
مکانیابی مراکز فضای سبز با استفاده از مدل منطق فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه هشت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد صنعت در شهرها منجر به آلودگی زیست محیطی گردیده و نیز اثرات مخربی را بر شهرنشینان وارد نموده است. به منظور تعدیل اثرات مخرب این پدیده ساده ترین راه حل، توسعه فضای سبز شهری بوده است. فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع مناسب آن در سطح شهر از اهمیت زیادی برخوردار است. شهر تهران به ویژه منطقه مورد مطالعه از پراکندگی مناسب فضای سبز برخوردار نبوده بطوری که سرانه آن به میزان 4.11 متر مربع به ازای هر نفر نشان داده شده است. هدف از این پژوهش ساماندهی پراکنش فضایی، فضای سبز شهری در منطقه هشت شهر تهران است. در این پژوهش از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و منطق فازی استفاده شده است. در این پژوهش جهت تعیین مکان های مناسب از معیارهایی مانند تعداد جمعیت، فاصله از راه های ارتباطی، فاصله از تأسیسات و تجهیزات شهری، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از کاربری ورزشی، فاصله از پارک های موجود، فاصله از کاربری تجاری، فاصله از کاربری فرهنگی،فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از کاربری مسکونی، فاصله از مراکز بهداشتی- درمانی، فاصله از کاربری مذهبی استفاده شد. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS پس از تعریف نمودن مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها(فازی سازی) برای تعیین مقدار عضویت فازی از روش خطی استفاده گردید سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فضاهای سبز موجود در منطقه هشت تهران کافی نبوده است و نیازمند توجه مسئولان در این زمینه است.
هیدرودینامیک رود خانه های تالار و بابل و نقش آن در ناپایداری و تغییر مشخّصات هندسی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها با بستر فرسایش پذیر، سیستم پویایی هستند که مقاطع عرضی و طولی آنها در اثر فرسایش و رسوبگذاری تغییر شکل می یابد و هیدرو دینامیک گویای چگونگی جریان آب در رودخانه، فرسایش و ته نشینی موادّ رسوبی در نتیجة این جریان و از طرفی نقش آن در تحوّل پارامترهای هندسی رود می باشد. حتّی در دوره های کوتاه مدّت (کمتر از یکصد سال) نیز روند فرسایش و رسوبگذاری در هر رودخانه تابع توازن میان عوامل کنترل کنندة (متغیّر های وابسته و مستقل) آن می باشد. در این بین رواناب حاصل از زهکشی حوضه، بار و نوع رسوبی را که جریان با خود به آبراهه می رساند از متغیّر های عمده ای است که در تعیین اندازه و ویژگی های شکل آبراهه ها نقش اساسی را ایفاء می نماید؛ چنانچه بار رسوبی یا مقدار دبی تغییر پیدا کند، به همان نسبت آبراهه نیز ناپایدار خواهد بود. این مقاله نیز سعی دارد تا نقش دبی جریان و رسوب را در تغییرات آبراهه و مشخّصات هندسی(هیدرو دینامیک) رودخانه های تالار و بابل مورد بررسی قرار دهد که در این راستا پس از بررسی مشخّصات هندسی آبراهه در رودخانه های مذکور سعی شده که ارتباط متغیّر های دبی آب و رسوب به طور مقایسه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و سپس رابطة موجود بین آنها استخراج شود. برای دستیابی به این هدف، ابتدا با توجّه به ایستگاه های موجود، مقادیر دبی آب و رسوب در امتداد هر یک از دو رودخانه از علیا تا سفلای آنها استخراج شده و در ادامه، مشخّصات هندسی شامل عرض، عمق، نسبت عرض به عمق، ضریب خمیدگی، زاویة مرکزی و طول موج رودخانه های مورد مطالعه محاسبه گردید و در نهایت این متغیّر ها در قالب مدل ویژه ای تجزیه و تحلیل شدند که با استناد به آن می توان ضمن برقراری ارتباط متغیّرها با یکدیگر، تغییرات دوره ای ابعاد، شکل و الگوی رودخانه ها را برآورد نمود. واژگان کلیدی: رودخانه، بابل رود، رود تالار، الگوی رود، مرفولوژی، هیدرولوژی.
ارزیابی روش های ساخت و اصلاح مدل های ارتفاعی "مطالع؟ موردی حوض؟ سد گلستان 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدل های ارتفاعی در زمینه های مختلف کاربرد وسیعی پیدا نموده است. به طوری که بسیاری از پژوهش های کاربردی و توسعه ای بر اساس آن انجام می شود. چون هدف مدل های ارتفاعی ساخت روی? زمین می باشد و روی? زمین را پستی و بلندی ها تشکیل می دهد، لذا ساخت مدل های ارتفاعی بدون توجه به شرایط ژئومرفولوژیکی بر طبیعت زمین منطبق نمی شود. از طرف دیگر چون متغیر ارتفاع از یکپارچگی و پیوستگی برخوردار است و تغییرات آن تابع جهت و فاصله می باشد، لذا انتخاب مدل ساخت پوست? زمین با روش های آمار کلاسیک غیر دقیق می باشد. در نتیجه برای ساخت مدل های ارتفاعی توجه به شرایط مرفولوژیکی و روش های آمار زمین در درون یابی و روش های اصلاح مدل های ارتفاعی ضروری می باشد. این پژوهش روش های تولید مدل های ارتفاعی را در حوض? سد گلستان2 اجرا نموده و نتایجی ارزشمند کسب نموده است که از جمله استفاده از روش های نمونه گیری نامنظم در مسیر عوارض ژئومرفولوژیکی، عدم استفاده از منحنی های میزان در مدل ارتفاعی، کاربرد بهتر روش مثلث بندی نسبت به درون یابی برای نمایش عوارض زمین، استفاده از روند یابی و واریوگرافی برای درون یابی دقیق تر ارتفاع، ارزیابی مدل ارتفاعی توسط تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی و . . . می باشند.
پیش بینی میزان موفقیت کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه با استفاده از تحلیل شبکه عصبی مصنوعی(ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش نرخ بیکاری، سرمایه بر بودن طرح ها و ... موجب افزایش شکاف میان طبقات درآمدی و اشتغال کاذب شده است. چنین پیامدهای مخربی که ریشه در فقدان فرصت های شغلی مناطق داشته است، موجب گردیده تا کشورهای در حال توسعه استراتژی های جدیدی را با هدف رشد فرصت های شغلی به صورت غیرمتمرکز به کار گیرند. در این راستا، استراتژی کارآفرینی، در جهت دستیابی به اهداف فوق، در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته است. نوشتار حاضر با هدف پیش بینی میزان موفقیت کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه به وسیله تحلیل شبکه عصبی مصنوعی انجام شده است. جامعه آماری قابل دسترس در این مطالعه 68 نفر از کارآفرینان شهرستان کرمانشاه بوده که در آن گردآوری داده های موردنیاز از طریق سرشماری انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن از طریق پانل متخصصین و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (0.79) انجام گرفت. جهت پیش بینی میزان موفقیت کارآفرینان روستایی از نرم افزار MATLAB استفاده شده است. که پس از طراحی شبکه مناسب جهت پیش بینی میزان موفقیت به یازده شبکه با میزان دقت قابل قبول دست یافتیم. از این یازده شبکه می توان جهت شناسایی کارآفرینان موفق استفاده نمود. در پایان پیشنهادهایی جهت بهبود کار ارائه شده است.
تحلیل فضایی - مکانی جایگاه های پمپ بنزین و تعیین مکان بهینه احداث جایگاه های جدید با استفاده از GIS و MCDM (مطالعه موردی: منطقه ۶ شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تهران با توجه به نقش مرکزیتی با افزایش جمعیت و تراکم همراه بوده و به تبع آن در ارائه خدمات در زمینه های مختلف، به جهت کمبود و در پاره ای از موارد به دلیل عدم توزیع جغرافیایی مناسبِ کاربری ها دچار نارسایی هایی است. شبکة جایگاه های سوخت رسانی از جمله اجزاء شبکه خدمات شهری است که به عنوان تأمین کننده سوخت بخش حمل ونقل درون شهری عمل کرده و به نوبه خود از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی، ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت است. منطقه شش تهران به لحاظ نقش فرامنطقه ای و برخورداری از شبکه بزرگراهی علاوه بر عبور و مرور داخلی، پذیرای حمل ونقل عبوری سایر مناطق نیز می باشد که این مسئله ضرورت نیاز به جایگاه های سوخت رسانی و مکان یابی بهینه آن ها را بیان می دارد. به همین منظور پژوهش پیشِ رو با هدف تعیین مکان بهینه برای احداث جایگاه های پمپ بنزین و بررسی موقعیت جایگاه های موجود در منطقه ۶ تهران انجام شده است. روش پژوهش در این بررسی، توصیفی تحلیلی و با به کارگیری روش های تحلیلی (MCDM) و نیز استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تلفیق آن با قابلیت های GIS است. جهت نیل به اهدف مذکور از شاخص های مناسب و سازگار با منطقه مورد مطالعه استفاده شده است و در نهایت با استفاده از دانش کارشناسان و نرم افزار Expert Choice وزن نهایی معیارها مشخص شده است. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، ضمن مشخص کردن مکان های مناسب برای احداث جایگاه های جدید، موقعیت قرارگیری جایگاه های پمپ بنزین را تحلیل کرده است که نشان می دهد به جز جایگاه شماره ۲۴ که در موقعیت نامناسبی استقرار یافته است سایر جایگاه ها در مکان های بهینه و نسبتاً مناسبی قرار دارند.
رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفرهای درون شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (نمونه موردی نواحی شهری سنندج)
حوزه های تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حمل ونقل شهری است. تأمین خدمات ساکنین به گونه ای که نیاز به مسافت های طولانی به حداقل برسد، یکی از راهکارهای کاهش ترافیک در شهرهاست. ازآنجاکه تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده ازجمله محل کار، مراکز تفریح، مراکز آموزشی و یا مراکز خدماتی مشتق می شود، امروزه در الگوهای جدید توسعه شهری سعی بر نزدیک تر ساختن کانون فعالیت ها به همدیگر در جهت کاهش حجم سفرها شده است. اصلاح الگوی کاربری زمین و مکان یابی کارآمد فعالیت ها یکی از راه های مؤثر در کاهش تولید سفر عنوان شده، به گونه ای که تصمیم گیری در رابطه با انجام و یا عدم انجام سفر به اندازه زیادی از عوامل اقتصادی – اجتماعی و شرایط توزیع کاربری زمین تأثیر می پذیرد. در این تحقیق به رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در نواحی شهری سنندج پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای این منظور به گردآوری اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی و کتابخانه ای و برای انجام تحلیل های لازم به استفاده از نرم افزارهای GIS جهت تهیه نقشه های مربوطه و همچنین استفاده از روش AHP جهت وزن دهی معیارهای مؤثر در تولید سفر و درنهایت رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل تودیم (TODIM) پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تولید سفرهای درون شهری با متغیرهای اقتصادی اجتماعی و توزیع کاربری ها در ارتباط است. بر اساس نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل تودیم ناحیه 3 شهر سنندج در رتبه اول تولید سفرهای درون شهری و ناحیه 15 در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین یافته های تحقیق بیانگر این است که افزایش تنوع کاربری ها در سطوح ناحیه موجب کاهش سفر به نواحی دیگر و کاهش ترافیک نیز خواهد شد.
شناسایی و تحلیل قابلیت های اکوتوریستی دریاچه کافتر به روش SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان مدرن و صنعتی امروز، نیاز بشر به تفریح، گشت و گذار و بهرهگیری از مواهب طبیعی موجود در نواحی طبیعی بکر بیش از پیش احساس میگردد. یکی از این مواهب طبیعی که همه ساله گردشگران زیادی را در سراسر دنیا به خود جذب مینماید، نواحی ساحلی و دریاچهها میباشند. دریاچه کافتر که در شمال استان فارس و در جنوب شهرستان اقلید قرار گرفته است، نیز یکی از این منابع طبیعی جذاب میباشد که علیرغم وجود قابلیتها و توانمندیهای فراوان در زمینه توسعه صنعت گردشگری، تاکنون مطالعهای به منظور شناسایی قابلیتها و توانمندیهای آن صورت نگرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توسعهای-کاربردی و روش تحقیق تلفیقی از روشهای تحلیلی، پیمایشی و علّی است که با بهرهگیری از تکنیک SWOT به شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید توسعه صنعت گردشگری در دریاچه کافتر پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که توسعه گردشگری دریاچه علیرغم دارا بودن نقاط قوت فراوان، با ضعفها و تهدیدهای زیادی روبروست که این امر لزوم توجه بیشتر مسئولان و مردم محلی را بیش از پیش نشان میدهد. با اولویت بندی که در میان راهبردها صورت گرفته است، مشخص گردید که راهبرد جذب سرمایهگذاری خصوصی و دولتی از شهرهای بزرگ اطراف به منظور تقویت زیر ساختهای بهداشتی- درمانی و اقامتی- رفاهی با کسب 370 امتیاز بهترین راهبرد توسعه گردشگری دریاچه کافتر محسوب میگردد. در پایان پژوهش به ارائه راهکارهای توسعه گردشگری دریاچه کافتر در چهار فاز زمانی ضربتی، کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت پرداخته شده است.
کشف و بازیابی تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهر اصفهان به کمک سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشکارساختن تغییرات یکی از نیازهای اساسی در مدیریت و ارزیابی منابع طبیعی است. بنابراین نقشه تغییرات کاربری را که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات میباشد، میتوان براساس تصاویر چند زمانه سنجش از دور تهیه کرد. لازم به ذکر است که روشهای متفاوت و گوناگونی برای آشکارسازی تغییرات و تحولات کاربریها ارائه شده است. در این تحقیق تغییرات، تحولات کاربری و پوشش اراضی منطقه اصفهان با استفاده از تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست اخذ شد؛ سپس در سالهای 1998و 1990 پردازش رقومی تصاویر ماهوارهای و سیستم اطلاعات جغرافیایی با بهرهگیری از روشهای پیشرفته ارزیابی شد. در مرحله اول تصاویر یاد شده با استفاده از الگوریتمهای مناسب از لحاظ هندسی و رادیومتریک تصحیح شدند؛ آنگاه نمونههای آموزشی بهصورت فازی در ده کلاس کاربری و پوشش بهوسیله نرمافزار Idrisi ایجاد شدند. سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از الگوریتم حداکثر مشابهت طبقهبندی شد. در مرحله بعد تصاویر طبقهبندی شده به کمک روش مقایسه پس از طبقهبندی مقایسه شدند. نتایج بهدست آمده نشاندهنده تغییر وسیع کاربری اراضی کشاورزی مجاور شهر اصفهان به منطقه مسکونی در طول هشت سال میباشد. دراین صورت توصیه میشود مدیران و برنامهریزان به نظارت هر چه بیشتر بر روند تخریب اراضی کشاورزی در این منطقه توجه کنند.
ترکیب تصاویر IRS و MODIS به منظور بهبود دقت طبقه بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر با توان تفکیک مکانی بالا مانند IRS به منظور استخراج اطلاعات پوشش زمین در مقیاس محلی تا ناحیه ای مورد استفاده قرار می گیرند. اما استفاده از این تصاویر به صورت چندزمانه بسیار پرهزینه و دسترسی به آنها با محدودیت هایی روبرو است. از سوی دیگر، تصاویر سنجنده MODIS به صورت روزانه در 36 باند مختلف و با توان های تفکیک مکانی 250، 500 و 1000 متر در دسترس قرار می گیرند. اما این تصاویر برای نمایش جزئیات مناطق با تنوع پوشش زیاد مناسب نمی باشند. لذا استفاده همزمان از تصاویر MODIS و IRS می تواند مفید باشد. هدف این تحقیق استفاده از تکنیک جداسازی طیفی برای ترکیب تصاویر IRS و MODIS اخذ شده از منطقه اسلامشهر می باشد. در ابتدا تصویر IRS طبقه بندی شده، سپس سهم هر کلاس در هر یک از پیکسل های تصویر با توان تفکیک مکانی پایین اما توان تفکیک طیفی بالاتر (MODIS) محاسبه می شود. با محاسبه رادیانس هر یک از پیکسل های MODIS و اعمال الگوریتم جداسازی طیفی، مشخصه طیفی برای هریک از انواع پوشش های زمینی موجود مشخص شده و تصویر ترکیب شده حاصل می شود. سپس تصویر IRS و تصویر ترکیب شده به منظور استخراج نقشه پوشش زمینی، طبقه بندی می شوند. بررسی و مقایسه تصاویر طبقه بندی شده، حاکی از همبستگی بالای تصویر ترکیبی طبقه بندی شده با تصویر IRS ، در مقیاس ناحیه ای می باشد. نتایج این روش بستگی زیادی به دقت زمین مرجع نمودن تصاویر با توان تفکیک مکانی بالا و پایین دارد و با افزایش این دقت میتواند بهبود یابد.
رتبه بندی استان های کشور از نظر ایجاد ارزش افزوده زیر بخش های اقتصادی بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره (VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از منابع و پتانسیل های اقتصادی مناطق در جهت رشد و پیشرفت آنها، ضروری است. یکی از شاخص های مهم اقتصادی، که نشان دهنده ی نحوه ی بهره گیری از ظرفیت منابع انسانی و طبیعی متناسب با هر منطقه در جهت رشد اقتصادی و تولید آن است، ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصادی می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر، دستیابی به مزیت های نسبی هر استان از طریق رتبه بندی ارزش افزوده ایجاد شده فعالیت های اقتصادی مختلف است. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش آنتروپی شانون به وزن دهی هر یک از 15 زیر بخش اقتصادی پرداخته، سپس به منظور دستیابی به نتایج تحقیق، با استفاده از داده های موجود در مرکز آمار و استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره (VIKOR) برای داده های سال1390 تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که استان خوزستان به دلیل سهم بالای 48 درصدی ارزش افزوده در بخش معدن و مقدار عددی شاخص ویکور معادل 290/0 بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است، تهران به دلیل داشتن سهم زیاد در بخش «واسطه گری مالی» و «مستغلات، کرایه و خدمات کسب و کار»، با مقدار عددی 472/0 از شاخص ویکور، رتبه دوم را به خود اختصاص داده است و استان کهگیلویه و بویر احمد به دلیل دارا بودن سهم بالا (11درصدی) بخش معدن و مقدار عددی 538/0 شاخص ویکور، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. استان های قم (مقدار شاخص 993/0)، سمنان (993/0) و چهارمحال و بختیاری (993/0) به دلیل پایین بودن سهم آنها از بخش های مختلف اقتصادی، کمترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. بنابراین در راستای سیاست عدالت اجتماعی، به عنوان هدف محوری برنامه های توسعه کشور، لازم است که وضعیت مناطق مختلف کشور (استان های کشور) از نظر نحوه پخشایش خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی-اجتماعی و زیربنایی، بررسی شود و نارسائی ها برای برنامه های آتی توسعه در نظر گرفته شود.