فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۲۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پراکندگی از موضوع های مهم در شهرسازی است که به خاطر عدم برنامه ریزی صحیح رخ داده است. این پدیده آثار نامطلوبی شهرها و زندگی شهری گذاشته و مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوانی به دنبال داشته است. در ایران از سال 1355 تاکنون نسبت شهرنشینی معکوس شده است و از حدود 30 درصد در سال 1355 به حدود 70 درصد در سال 1385 رسیده است. شهرهای ایران همچون بسیاری از شهرهای جهان سوم با افزایش سریع جمعیت و گسترش شهری مواجه بوده اند شهر اصفهان نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده و جمعیت آن در سی سال اخیر نزدیک به سه برابر رشد داشته است که این امر گسترش بی رویه شهر را نیز در پی داشته، به طوری که با گسترش فیزیکی بیش از 6 برابری در طی سه دهه اخیر، مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت زمین و مسکن، کمبود امکانات زیربنایی و تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر از ره آوردهای نامطلوب آن بوده است. این مقاله به برسی فرم و شکل شهر اصفهان پرداخته و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل و راهکارهایی برای رفع و تعدیل این فرآیند را ارائه نموده است. روش تحقیق، تحلیلی - توصیفی است، که به منظور تحلیل داده ها از ضرایب جینی و آنتروپی و موران و گری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شهر اصفهان دارای الگوی متمرکز است اما الگوی تمرکز آن به صورت تک قطبی کامل نیست و مقداری پراکنش در آن به چشم می خورد که عمدتا به صورت نواری بوده است و از مرکز شهر به اطراف از مقدار تراکم کاهش می یابد. از رهیافت هایی که به جلوگیری از پراکندگی نا منظم شهر کمک می نماید، می توان به گسترش درون بافتی شهر، استراتژی توسعه عمودی و بالاخره فراهم کردن امکانات رفاهی در روستاها برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر اشاره کرد که به طور کلی، دستیابی به چنین شرایطی مستلزم توسعه آگاهانه شهرها و سیاست های توسعه پایدار کالبدی جوامع شهری است که از کارآمدترین پیشنهادها به منظور رفع پدیده پراکندگی بی رویه، می توان به تلفیق کاربری های زمین مختلط، حمل و نقل عمومی، توسعه فشرده درونی و تاکید بر سرمایه گذاری در نواحی که قبلا زیرساخت ها در آن ایجاد شده است و همچنین در زمینه شهرسازی؛ ساماندهی بلند مرتبه سازی ها و بافت مرکزی شهر با هدف احیاء بافت های قدیمی، همراه با تأمین دسترسی مناسب و تأمین ایمنی لازم با هدف افزایش خدمات دهی به ساکنان باید مورد توجه قرار گیرد.
برنامه ریزی کاربردی اراضی با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی ( منطقه مورد مطالعه : خرم آباد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین یک محیط فیزیکی شامل آب وهوا – توپوگرافی – خاک – هیدرولوژی و پوشش گیاهی می شود . همه این عوامل برای بعینع سازی کاربردی اراضی بر مبنای توان اکولوژیک مناطق استفاده می شوند . در این مطالعه که در منطقه خرم اباد صورت گرفته است – عوامل محیطی از جمله شیب – جهت – زمین شناسی – پوشش گیاهی – ارتفاع – میزان بارندگی و نوع خاک با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تصاویر سنجش از دور تولید و جمع آوری شده اند . با بهرهگیری از توابع ویژه ساج از جمله همپوشانی و بافرینگ و ارزیابی چند عامله با استفاده از روش وزن دهی CRITIC – تناسب اراضی منطقه برای کاربردی های مختلف از جمله کشاورزی – ترسیم – جنگل کاری و مرتعداری تعیین شده است . نتایج این مطالعه نشان می دهد که در منطقه مورد بررسی امکان توسعه اراضی کشاورزی – مرتع و جنگلداری به ترتیب تا میزان 26-35-20 درصد از وسعت منطقه وجود دارد .
طراحی و پیاده سازی یک سیستم اطلاعات مکانی مردم گستر برای شبکه آب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر محدودیت منابع آب شهری و فرسودگی خطوط انتقال، عمرکوتاه عناصر شبکه ی آب، افزایش شکستگی لوله ها و تلفات بالای شبکه ها سبب افزایش هزینه های اقتصادی و اجتماعی در بهره وری از زیرساخت های شبکه ی توزیع شده است. کمبود اطلاعات، قدمت داده های مربوط به شبکه و عدم وجود سیستم اطلاع رسانی مکانی حوادث، یکی از بزرگترین مشکلات فراروی مدیریت شبکه های انتقال آب می باشد. گرچه تهیه ی اینگونه داده ها توسط سازمان های دولتی نظارت شده و تحت استانداردهای خاصی هستند، اما کماکان مشکل کمبود، نقص و دیرکرد تهیه داده مشهود است. یکی از راهکارهای ارائه شده برای حل این مشکل، استفاده از مشارکت شهروندان در تهیه ی داده های مکانی می باشد. استفاده از محیط های اطلاعات مکانی مردم گستر و اطلاعات افراد بومی می تواند روش سریع تر و کم هزینه تری برای به روزرسانی نقشه ها باشد. در چارچوب مقاله ی حاضر از محیط اطلاعات مکانی مردم گستر برای تسریع فرآیند خدمات رسانی در شبکه های آب شهری به هنگام به وجود آمدن مشکلاتی از قبیل نشت لوله های آب، ترکیدن لوله ها، حفاری های غیرقانونی و غیره استفاده شده است.پس از مدلسازی و طراحی سیستم پیشنهادی، پیاده سازی آن در محیط Visual Studio2012و در چارچوب ASP.NETو با زبانC# انجام شد. برای ذخیره اطلاعات مکانی و غیرمکانی به ترتیب از پایگاه داده SQLServer2012و GeoDataBase استفاده شد. برای ورود نقشه ها بر روی سیستم از نرم افزار ArcGIS Server10.2بهره گرفته شد. در پایان طبق نظرسنجی انجام شده از مردم حدود 80 درصد از افراد شرکت کننده، از سیستم طراحی شده رضایت داشتند. همچنین براساس نظرسنجی که از 4نفر از کارشناسان سازمان آب صورت پذیرفت، 3نفر آنها از طراحی چنین سیستمی رضایت داشتند.
ارزیابی و پهنه بندی خطر سیل خیزی با استفاده از منطق فازی TOPSIS در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه ی آبخیز شهر باغملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد بی رویه جمعیت، تسطیح زمین و اشغال حریم رودخانه ها و مسیل ها در کنار عوامل اقلیمی و فیزیوگرافی در شهرهای بزرگ سبب گسترش سیلاب های شهری شده است. حوضه آبخیز شهر باغملک نیز از این شرایط مستثنی نیست، به طوری که رخداد این پدیده مخرب در طی چند سال گذشته باعث تخریب برخی از راه های ارتباطی، آسیب به برخی مناطق مسکونی، اراضی زراعی و باغات واقع در این حوضه شده است. از سوی دیگر این حوضه با داشتن آب و هوای نیمه خشک مستعد وقوع سیلاب های ناگهانی است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه آبخیز شهر باغملک واقع در شرق استان خوزستان می باشد. در این تحقیق عوامل موثر در ایجاد سیلاب شامل: بارش، ارتفاع، شیب، جهت شیب، سازند، فاصله از آبراهه و کاربری اراضی در محیط Arc GIS10 ساخته و طبقه بندی شدند؛ سپس این داده ها به نرم افزار Idrisi منتقل شدند. استانداردسازی آن ها بر اساس توابع فازی صورت گرفت و با استفاده از روش CRITIC وزن دهی شدند. در نهایت نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل فازی TOPSIS تهیه شد. نتایج نشان می دهد که 86/17 درصد از محدوده در طبقه با خطر بسیار بالا، 15/24 درصد در پهنه با خطر بالا قرار دارد. روش TOPSIS فازی در مقایسه با روش TOPSIS غیر فازی به دلیل استفاده از مجموعه های فازی سازگاری بیشتری با توضیحات زبانی و گاه مبهم انسانی دارد این روش با داشتن انعطاف پذیر فوق العاده برای تحلیل معانی زبان طبیعی قادر است ابهامات برخواسته از ذهن انسان، محیط و عدم قطعیت را مدل سازی نماید.
پهنه بندی مناطق مناسب برای تغذیه مصنوعی دردشت ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های شهر با مدل Fuzzy AHP وGIS مطالعه موردی: منطقه 3 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور سیاست گذاری و برنامه ریزی کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری در مقابل زلزله و ارائه ی تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب ناشی از آن ارزیابی پهنه های آسیب پذیر شهری ضروری است. براین اساس امروزه وضعیت و شرایط مختلف قبل از رخداد زلزله های احتمالی در شدت های مختلف شبیه سازی و بر مبنای آن نقشه های پهنه بندی آسیب پذیری ساختمان های شهری تهیه و مورد ارزیابی قرار می گیرد. پژوهش حاضر سعی دارد تا با مدلFuzzyAHP و نرم افزارGIS به طراحی سناریوهای زلزله در شدت های مختلف به منظور برآورد آسیب پذیری ساختمان های منطقه 3 شهرداری تهران در برابر زلزله ارائه نماید. این پژوهش کاربردیو با روش هایتوصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. میزان آسیب های وارده به ساختمان های این منطقه شهری در پنج گروه شامل: پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و نابودی کامل تقسیم شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان آسیب پذیری ساختمان ها در سناریوهای طراحی شده 6 مرکالی به ترتیب 88/53، 77/26، 04/19، 04/0، 25/0 درصد و در 7 مرکالی به ترتیب 28/23، 22/21، 31/9، 42/26، 75/19 درصد و در 8 مرکالی به ترتیب 54/0، 33/22،59/20، 55/9، 97/46 درصد است. بالاترین میزان آسیب پذیری بر اساس تعداد ساختمان ها به ترتیب در نواحی 2، 3، 5، 4، 1 و 6 منطقه وجود دارد. مهمترین دلایل این وضعیت استفاده از مصالح بی دوام و کم مقاوم در ساخت و سازها، بالا بودن عمر ساختمان ها، مکان یابی ساخت و سازها بر روی زمین های ناپایدار، عدم رعایت استاندارد های ساخت و ساز از جمله آیین نامه 2800، تمرکز و تراکم زیاد جمعیّت و برج سازی با مطالعات ضعیف می باشد.
استفاده از الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی مسأله مکانیابی-تخصیص چندهدفه در محیط GIS (مطالعه موردی: ایستگاههای آتش نشانی منطقه 11 شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
مسأله موردنظر در این مقاله،مسألهمکانیابی-تخصیص چندهدفه برایتعیین موقعیت و تخصیص ظرفیت بهینه به ایستگاههای آتش نشانی منطقه 11 شهر تهران در محیطGIS و با استفاده از الگوریتم ژنتیک می باشد. اهداف این تحقیق شامل: 1- کمینه کردن فاصله بین ایستگاه آتش نشانی و تقاضاها2- کمینه کردن زمان رسیدن به تقاضا از ایستگاههای آتش نشانی 3- بیشینه کردن پوشش ایستگاههای آتش نشانیمی باشد.مسألهمکانیابی-تخصیص یک مسأله بهینه سازی ترکیبی است و به دلیل پیچیدگی محاسباتی، معروف به NP-Hard است. بنابراین روشهای جبری رایج،نمی توانند در حل مسائل مکانیابی-تخصیص پیچیده با چندین شرط مختلف، موفق باشند. برای حل این مسألهمکانیابی-تخصیص، از روش فوق ابتکاری الگوریتم ژنتیک استفاده می شود.در این مدل ژنتیک چندهدفه،برای بررسی اثر هر هدف، ابتدا هر تابع به صورت تک هدفه اجرا و نتایج آنها مقایسه می شود. در مرحله دوم، خروجی مدل با یک بردار وزن ثابت ارزیابی می شود و نتیجه نشان می دهد که مدل بخوبی می تواند موقعیتهای بهینه ایستگاههای آتش نشانی را با در نظر گرفتن ظرفیت ایستگاههای آتش نشانی مشخص کند. در نهایت، برای ارزیابی مناسب بودن مدل، از یک برنامه وزندهی اتوماتیک استفاده می شود. در این حالت هر بار به هر جواب، بردار وزنی تصادفی تعلق می گیرد و در نهایت مجموعه ای از جوابهای غیرمسلط حاصل می گردد که به تصمیم گیرندگان، فرصت می دهد،جوابهای مناسب(Non-dominated)را با توجه به شروط مشخص و یا اولویت آنها به یک هدف،انتخاب کنند.
ارزیابی توان زیست محیطی مناطق خشک و نیمه خشک با استفاده از تواناییهای سامانة اطلاعات جغرافیایی (مطالعة موردی: حوضة آبخیز بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده انسان از سرزمین از دو جنبة مدیریت سرزمین و نحوة بهره برداری از آن اهمیت پیدا میکند. ارزیابی توان زیست محیطی به عنوان راهکاری به منظور استفادة بهینه از امکانات آب و خاک و بررسی پیامدهای زیست محیطی، مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه ارزیابی توان زیست محیطی حوضة آبریز بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی با استفاده از روش رویهم گذاری نقشه ها بررسی شده است. شوری و قلیاییت، عدم تکامل پروفیل خاک، بافت نامناسب خاک، بارندگی کم و پراکنده و فقدان پوشش گیاهی مناسب از مهم ترین محدودیت های اساسی فعالیت های کشاورزی دشت بیرجند است. از تلفیق 5 نقشة جهات جغرافیایی، شیب، ارتفاع، اجزای واحد اراضی، پوشش گیاهی و در نظر گرفتن ویژگیهای اکولوژیک اقلیمی، جمعیتی و هیدرولوژیکی، نقشة نهایی واحد های زیست محیطی و در خاتمه نقشه توان زیست محیطی حوضة آبریز بیرجند به دست آمده است. بخش عمده ای از اراضی این حوضه، به استثنای بخش مرکزی به دلیل محدودیت های پیش گفته فاقد توان کاربری زراعیاند و فعالیت های کشاورزی به صورت فاریاب فقط در محدودة آبخوان دشت بیرجند قابل پیش بینی است. کاربری زراعی دیم نیز در محدودة آبخوان و در سطح کمی بیشتر از آبخوان بر روی تراس های فوقانی و دشت های دامنه ای و مناطقی با خاکهای عمیق قابل اجراست. کاربری باغی در محدودة آبخوان و در دره ها و مظهر قنات های واقع در بخش کوهستانی و کاربری مرتعی و حیات وحش نیز در مناطق با شیب بیش از 10 درصد قابل اجراست.
تحلیلی بر آمار گردشگران و زایران داخلی ورودی به کلانشهر مشهد با استفاده از مدل های سری زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آماریکی از بنیانی ترین پارامترهای سنجش عملکرد زیارت و گردشگری در یک مکان محسوب می شود. از این رو ، امروزه داشتن اطلاعات آمارى در مورد شمار زائران خارجى و داخلى و میزان مخارج آنها در مقاصد گردشگری در جهت برنامه ریزی و پایداری گردشگری بسیار ضرورى است. به گونه ای که فقدان مبناهای آماری در رابطه با تعداد و دیگر شاخه های مرتبط ، گونه ای ناهماهنگی در ارائه خدمات سبب شده و مانع از مدیریت صحیح بحران بخصوص در ایام اوج گردشگری می شود. کلانشهر مشهد از جمله مقاصد زیارت و گردشگری در کشور است که برآورد آماری زائران و گردشگران این مقصد بیش از همه ضرورت یافته است. با این وجود جز آمارگیری در حجم بسیار گسترده در سال 1365 تا اکنون پژوهش های پراکنده ای صورت گرفته که آن هم در چارچوب برآورد حجم نمونه کوچک در پژوهش های با موضوعات غیر آماری بوده است. بر این مبنا این مقاله در چارچوب یک تحلیل محتوایی به بررسی اسناد، مطالعات و پژوهش های انجام گرفته در رابطه با آمار گردشگران کلانشهر مشهد پرداخته و در چارچوب تعمیم های صورت گرفته تعداد زائران ورودی به مشهد در دوره آماری 1380 تا 1390 برآورد نموده و با استفاده از مدل سری های زمان ARIMA و ARFIMA برآورد آماری تعداد زائران و گردشگرانداخلی را در افق پنج ساله پیش بینی نموده است. براساس نتایج به دست آمده تعداد زائران ورودی به کلانشهر مشهد در افق 1395 معادل 27654068 نفر برآورد گردیده است.
الزامات پدافند غیرعامل در طراحی ایستگاه های مترو با استفاده از تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دفاع مفهومی یکپارچه است که شامل دو بخش دفاع عامل و دفاع غیرعامل است. در اثر بروز جنگ، صدمات و آسیب های انسانی و مادی سنگینی به شهرهای کشور وارد می شود که با بکارگیری تمهیدات و شیوه های پدافند غیرعامل قبل از وقوع جنگ، امکان کاهش آسیب پذیری، وجود دارد. قطارهای شهری به عنوان یکی از مستحدثات حیاتی و حساس کشور و همچنین کاربردی می تواند در مواقع بحران و تهدید مکانی امن جهت اسکان پناهجویان در نظر گرفته شود. رعایت ضوابط ایمنی و محافظت در برابر تهدیدات می تواند رویکردی پدافندی را شاخصه اصلی ساختمان های مترو نماید. به همین سبب هدف از این پژوهش بدست آوردن الزامات معمارانه در طراحی ایستگاه مترو با رویکرد پدافند غیرعامل است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و تکنیک مورد استفاده در آن دلفی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه متخصصان حوزه پدافند و معماری است که از آنها 6 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الزامات معمارانه از منظر پدافند غیرعامل در 4 دسته کلی اعم از الزامات طراحی، الزامات دسترسی و مکانیابی، الزامات مدیریتی و الزامات تاسیساتی طبقه بندی می شوند. هم چنین اعضای پانل از بین معیارهای متعدد بیشترین امتیاز را به 11 معیار فرعی اختصاص دادند به طوری که گویه ""چند منظوره بودن مترو که قابلیت پناهگاهی در شرایط بحران و کاربری های معمولی در شرایط عادی را داشته باشد"" نخستین معیار با بالاترین میانگین و با موافقت 100 درصد از نظر متخصصان دارای بیشترین اهمیت بوده و گویه"" استفاده از سطوح کف و دیواره های سفید یا براق برای تقویت نورپردازی و لحاظ نمودن لامپ های شب تاب و کم انرژی"" با کمترین میانگین و با موافقت60 درصد از متخصصان، دارای کمترین اهمیت از دیدگاه متخصصان پدافندی بوده است.
بهینه سازی مکانی فرایند طراحی و برنامه ریزی شهری به کمک عملگرهای ابتکاریِ توسعه داده شده در قالب الگوریتم تکاملی چند هدفه NSGA-II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از روش های امروزین برای بهینه سازی فرایند برنامه ریزی شهری می تواند منجر به حل بسیاری از مسائل پیچیده ای شود که تصمیم گیرندگان و تحلیل گران امور شهری با آن مواجه اند. الگوریتم های تکاملی چند هدفه را می توان با توجه به گستردگی عوامل درگیر با امور شهری، به عنوان ابزاری مناسب در این زمینه در نظر گرفت. اما با توجه به ماهیت مکانی بسیاری از امور مرتبط با برنامه ریزی شهری، استفاده از الگوریتم های تکاملی که عموماً روابط مکانی و منطقی موجود میان عوارض را در جهان واقعی نادیده می گیرند و صرفاً به بهینه سازی اطلاعات توصیفی عوارض می پردازند، نمی تواند به حل درست و مناسب مسائل پیچیده شهری بینجامد. در این مقاله با ارائه ی مدلی نو و ابتکاری، راه حلی مؤثر برای به کارگیری الگوریتم های تکاملی در انواع مسائل مکان محور، به گونه ای که امکان تحلیل های مکانی نیز وجود داشته باشد، ارائه شده است. این مدل ابتدا با استفاده از ساختار جدید سلولی ـ درختی، فضای جست وجو را کدگذاری می کند و سپس با استفاده از علمگرهای ابتکاری ادغام و جهش مکانی در قالب جست وجویی تکاملی به ارائه راه حل های مناسب می پردازد. مدل ابتکاریِ تکوین و توسعه یافته براساس الگوریتم NSGA-II برای طراحی و برنامه ریزی به منظور ایجاد شهری به کار گرفته شده و نتایج و بررسی های حاصل از آن در این مقاله ارائه گردیده است.
برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع تولید کشاورزی در شرایط عدم قطعیت؛ کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نادقیق بودن و عدم قطعیت از جمله جوانب اجتناب ناپذیر در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های زراعی است. لحاظ نمودن عدم قطعیت در بهینه سازی برنامه ریزی محصول و مدیریت منابع آب و خاک، طی سال های اخیر به کمک انواع مدل ها و رهیافت های برنامه ریزی ریاضی فازی میسر شده است. تحقیق حاضر به معرفی و کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی (FGP) در بهینه سازی الگوی کشت و برنامه ریزی کاربری اراضی زراعی در شرایط عدم قطعیت در منطقه روستایی براآن شمالی در شرق شهر اصفهان می پردازد. برای این منظور معیارهایچندگانه حداکثرسازی سطح زیرکشت، سود خالص و فرصت های اشتغال در قالب اهداف فازی و کاهش هزینه ها و جلوگیری از فشار بر منابع آب (بصورت ماهانه) در کنار محدودیت های ماهانه نیروی کار و تناوب زراعی نیز در قالب محدودیت های فازی در تدوین مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند.علاوه بررهیافت FGPبعنوان مدل اصلی تحقیق، مدل های GP و LP دیگری نیز تدوین و همگی به کمک نرم افزار LINDO حل گردیدند. تحلیل کمی نتایج حاصل، بیانگر برتری رهیافت FGP بر دیگر مدل ها به لحاظ دستیابی همزمان به اهداف و همچنین کاهش هزینه ها و مصرف منابع آب نسبت به الگوی کشت فعلی، با وجود مجموع سطح زیرکشت تقریباً برابر در این دو الگو می باشد که نشان دهنده بهینه نبودن وضعیت موجود بهره برداری از منابع آب و خاکدر منطقه مورد مطالعهاست.ترکیب کشت محصولات در الگوی FGP با حذف جو، برنج، ذرت دانه ای و پیاز، کاهش سطح زیرکشت یونجه و افزایش سطح زیرکشت گندم و سیب زمینی نسبت به الگوی فعلی به گونه ای تغییر کرده است که مجموع سطح زیرکشت این دو الگو تقریباً مساوی می باشد. .
بررسی الگوی پیچان رودی رودخانه تالار با استفاده از شاخص های ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از شهرها و آبادیها در امتداد رودخانه ها و به ویژه در روی پادگانه های رودخانه ای استقرار یافته اند. از دلایل اصلی این استقرار دسترسی به آب این رودها به منظور بهره برداری زراعی، شرب و صنعت و از طرفی مساعد بودن توپوگرافی و خاک این زمین ها، می باشد. این زمین ها تحت تاثیر دینامیک رودخانه و تغییرات دبی، همواره در معرض خطراتی از جمله سیلاب و ناپایداری بستر، در نتیجه حرکات پیچان رودی است.محدوده مورد بررسی این مقاله، رودخانه تالار واقع در جلگه ساحلی مازندران می باشد. برای تعیین الگوی این رودخانه از ضریب خمیدگی (به روش لئوپلد و ولمن) و نیز زاویه مرکزی (به روش کورنایس)، به عنوان ابزار غیر فیزیکی و از نقشه های توپوگرافی بزرگ مقیاس و عکسهای هوایی به عنوان ابزار فیزیکی تحقیق استفاده شده است. با توجه به اینکه سرعت تکامل پیچان رودها از نظر زمانی و مکانی یکسان نیست، بنابراین مدلهای مذکور میانگین ضریب خمیدگی قوسها را برابر 1.39 نشان می دهند و این رقم بیانگر بالا بودن نسبت پیچ و خم دار بودن رودخانه تالار است. از طرفی با توجه به نتیجه به دست آمده از شاخص ضریب خمیدگی، 26.45 درصد از قوسهای این رودخانه در زمره الگوی پیچان رودی تکامل یافته قرار می گیرند. همچنین، شاخص زاویه مرکزی، میانگین زاویه مرکزی، قوسهای رودخانه تالار را 129.1 درجه نشان می دهد که با توجه به این شاخص (مدل کورنایس)، 60.4 درصد قوسها در زمره پیچان رود توسعه یافته و 25.5 درصد قوسها در زمره پیچان رودهای خیلی توسعه یافته قرار دارند. ضرایب به دست آمده از طریق این مدلها، ضرورت تثبیت میان مدت و کوتاه مدت بستر را از طریق روشهای مدیریتی و مهندسی سازه ایجاب می کند
فضا، بعد چهارم قدرت: فناوری فضایی
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع و اسناد مرتبط با حوزه ی فضا درکشور، ضرورت تبیین جایگاه فضا در توسعه ی کشور و امنیت پایدار را ایجاب می نماید؛ که ضمن بیان مسائل اساسی و با اهمیت در خصوص فناوری فضایی و فعالیت های فضایی کشور، حوزه های تخصصی سنجش از دور و تصویر برداری فضایی را مورد بررسی قرار دهد. ساختار فضا، رژیم حقوقی فضا، کارکردهای فضا و فناوری فضایی، مباحث عمده ای هستند که در این نوشتار به آن ها پرداخته شده است.
تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در کاربری اراضی شهرستان گلوگاه با استفاده از GIS و RS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از زمین بدون توجه به سیمای توپوگرافی منطقه، باعث پیامدهای ناگواری، مانند: فرسایش، بیابان زایی وتخریب منابع محیطی می شود. این مطالعه که در منطقه گلوگاه در شرق استان مازندران صورت گرفته است، درصدد تبیین نقش عامل توپوگرافی در کاربری اراضی، در بخشی از شهرستان به وسعت، 19603 هکتار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تصاویر سنجش از دور است. در این تحقیق، به منظور طبقه بندی تصویر ماهواره ای برای تهیه نقشه کاربری اراضی، از روش حداکثر احتمال( Maximom likelihood )، به دلیل دقت بیشتر این روش در منطقه، استفاده شده است. پراکنش و وسعت کاربری های مختلف، شامل: ابنیه انسانی، اراضی کشاورزی، باغ ها، مراتع، جنگل های انبوه وتنک، منابع آب دایمی، زمین های شنی و سنگلاخی با استفاده از نرم افزار Arcview تعیین و تفسیر و نقشه سیستم های ارضی بر مبنای نقشه های کاربری اراضی، شیب و هیپسومتری تهیه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در منطقه مورد بررسی، کاربری کشاورزی و جنگل انبوه به طور تقریبا"" یکسان، بیش از 95 درصد از وسعت منطقه را در برگرفته و سایر کاربری های انسانی 7/3 درصد از مساحت ناحیه را به خود اختصاص داده که قریب 90 درصد آن در ارتفاع کمتر از 200 متر جلگه ای هموار استقرار یافته است. به این ترتیب، سه کاربری عمده متناسب با توپوگرافی منطقه استقرار یافته اند.
تعیین عدم قطعیت حاصل از داده ورودی در خروجی آنالیزهای مسیریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کاربردهای سامانه های اطلاعات مکانی در زمینه مدیریت بهینه فراهم آوردن تسهیلاتی در حمل ونقل است. قابلیت های تجزیه و تحلیل شبکه در سامانه های اطلاعات مکانی، از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر، می تواند بسیار مفید واقع شود. تا کنون معیارهای مختلفی از قبیل مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر، زیبایی مسیر و مانند اینها برای انجام آنالیز کوتاه ترین مسیر در تجزیه و تحلیل شبکه در سامانه های اطلاعات مکانی در نظر گرفته شده اند. اما یکی از موضوعاتی که تا کنون در مورد این مسیریابی ها به آن توجه چندانی نشده، مسئله عدم قطعیت حاصل از خطای داده ورودی در مسیر خروجی است. به عنوان مثال در مورد معیار طول، خطای موقعیت که تابعی از روش جمع آوری داده و مقیاس داده است می تواند در نتیجه آنالیزهای مسیریابی تاثیرگذار شود و نتایج آنالیزهای مسیریابی را تغییر دهد. این عدم قطعیت در مورد معیارهای دیگر مسیریابی نیز وجود دارد. در پژوهش حاضر کوشش شده است که راه حلی برای تعیین میزان عدم قطعیت در مسیریابی های براساس معیار فاصله و زمان ارائه شود. برای این منظور از قوانین انتشار خطا برای مدل کردن عدم قطعیت معیار طول و از نظریه مجموعه های فازی برای مدل کردن عدم قطعیت معیار زمان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که با استفاده از قوانین انتشار خطا و نظریه مجموعه های فازی در مدل سازی عدم قطعیت معیارهای طول و زمان می توان به جای ارائه مسیری واحد به عنوان خروجی، چندین مسیر مجزا را که هر کدام دارای طول ها و عدم قطعیت های متفاوتی هستند، به کاربر ارائه داد. آنگاه کاربر براساس نیاز خود مسیر مناسب را انتخاب خواهد کرد. نظریه ها و روش های ارائه شده در این مقاله در مطالعه ای موردی اجرا شده است. نتایج به دست آمده در مطالعه مذکور نشان داد که مدل کردن عدم قطعیت در آنالیزهای مسیریابی براساس معیار فاصله و زمان می تواند منجر به مسیرهایی هر چند کمی طولانی تر، اما مطمئن تر شود.
اولویّت بندی مکان های مستعد دفن پسماند شهر مشهد با تأکید بر شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیّت شهرها و کلان شهرها ضمن ایجاد فرصتهای مناسب جهت توسعه فیزیکی - کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و افزایش سطح رفاه، نیاز به مدیریت شهری را در برنامهریزی محیط زیست کلان شهرها ضروری کرده است. افزایش تولید زبالههای خانگی، از جمله چالش های محیط زیستی گریبانگیر اکثر کلان شهرها در سالهای اخیر است، به گونهای که انتخاب مکان مناسب دفن این پسماندها با توجه به شرایط مکانی، از اولویتهای مدیریت شهری است. شهر مشهد، با بیش از 3 میلیون نفر جمعیّت، دومین کلا ن شهر ایران، دومین شهر مذهبی جهان و پایتخت معنوی ایران است که با تولید حجم وسیعی از زباله های خانگی در دهه اخیر روبه رو است. شناخت مناطق مستعد دفن زباله های مذکور، از مسائل مهم مدیریت پسماندها در این کلان شهر محسوب میشود. هدف این پژوهش مکان گزینی مناطق مناسب دفن پسماند خانگی کلان شهر مشهد بر پایه ی شاخص های ژئومورفیک بوده است. بدین منظور با کمک روش های تصمیم گیری چندمعیاره رتبه ای تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، پنج مکان دفن پسماند شناسایی، اولویّت بندی و مکان یابی گردید. رتبه بندی مناطق دفن پسماند بر اساس هفت معیار ژئومورفولوژیک شیب، جنس سنگ بستر، فاصله از گسل، فاصله از آب سطحی، عمق آب زیرزمینی، کاربری اراضی و تیپ ژئومورفولوژی انجام گرفته است. با استفاده از الگوریتم تاپسیس شاخص ها امتیازدهی و وزن دهی شد و در نهایت، رتبه بندی مناطق، صورت گرفت. همچنین، با کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، مقایسه زوجی بین شاخص ها انجام و اهمیت معیارها و نقش مؤثر هرکدام در انتخاب مناطق مشخص شد. نتایج نشان دهنده ی آن است که منطقه ی دو - مکان جدید دفن پسماند واقع در جاده میامی- در رتبه ی نخست دفن زباله قرار دارد. همچنین منطقه یک، واقع در جاده نیشابور، که مکان قدیم دفن زباله های شهر مشهد بوده است، در این رتبه بندی، جایگاه مناسبی را کسب نکرده است.
تلفیق GIS و AHP با روش مارینونی
حوزههای تخصصی:
آشنایی با جغرافیای ارتباطات
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی فضایی شهرهای کوچک اندام با استفاده از مدل Meta-SWOT (مطالعه موردی: شهر تفت در استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای به ثبات رساندن شهرهای کوچک احتیاج به برنامه ریزی راهبردی کارآمدی دارد. برنامه ریزی راهبردی به عنوان یک ابزار در مدیریت، با هدف کمک به یک سازمان برای انجام بهتر کارها و اطمینان از اینکه اعضای سازمان در حال فعالیت در راستای هدف تعیین شده قرار دارند، به کار می رود. در این راستا، از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی کاربردی در توسعه، به ویژه در توسعه شهری، مدل سنتی سوات است؛ اما امروزه طی سال ها استفاده و ارزیابی از این مدل کاربردی، به این نتیجه رسیده اند که سوات مبتنی بر الهامات ذهنی است و از طرف دیگر، از کمی سازی اجتناب کرده و فاقد قدرت پیش بینی است. این پژوهش با هدف توسعه راهبردی شهر تفت برای نخستین بار مدل راهبردی Meta-SWOT را در مطالعات شهری و منطقه ای معرفی کرده است. برای اجرای این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است و روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و میدانی است. برای تدوین راهبردی توسعه و تشریح اهداف، منابع و توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta-SWOT استفاده شده است. بر اساس نتایج، برای توسعه شهر تفت، توجه مقامات و مسئولان به توزیع بودجه و رفع تحریم ها و مسئله تورم اقتصادی در اولویت است. همچنین برنامه ریزی منسجم از ضروریات توسعه این شهر است، چرا که مشکلات عدیده ای همچون خشکسالی، از بین رفتن باغ ها، بحران آب و شدت گرفتن مهاجرت نیازمند انسجام در برنامه ریزی است. از طرفی، استفاده درست از پتانسیل بخش کشاورزی، از جمله ایجاد کارخانه های فرآوری محصولات کشاورزی و ترغیب کشاورزان به استفاده از روش های نوین کشاورزی و آبیاری می تواند در پویایی اقتصادی شهر تفت راهگشا باشد.