فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۲۱ تا ۷٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
615 - 635
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهمی که بسیاری از مراکز شهرها و به ویژه بافت های تاریخی با آن مواجه اند، عدم انطباق ساختار فضایی این بافت ها با نیازها و فعالیت های امروزی است. در سال های اخیر، بی توجهی به بافت های تاریخی، آن ها را از جریان زندگی دور کرده است. این بافت ها از یک سو با فرسودگی و چالش های بسیاری از جنبه های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند و از سوی دیگر ظرفیت ها و ارزش های هویتی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری دارند که این امر بازآفرینی را به اقدامی مهم و ضرورتی انکارناپذیر در مواجهه با آن ها تبدیل کرده است. این بافت ها از ظرفیت های بی نظیری برای ساخت و احیای فضاهای خلاق، شکل گیری صنایع خلاق و جذب و نگه داشت گروه های خلاق برخوردار هستند. به همین سبب الگوی بازآفرینی خلاق مبتنی بر ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و تولید مکان های خلاق در زمینه مراکز شهری به ویژه مراکز تاریخی از ظرفیت قابل توجهی برخوردار است. هدف این پژوهش تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران است؛ چرا که این بافت علی رغم ارزش های هویتی با فرسودگی مفرط به ویژه در سال های اخیر روبه رو بوده است. رویکرد این پژوهش آمیخته است و از روش دلفی به منظور تدوین شاخص ها و از روش تحلیل محتوای کیفی داده های متنی حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی شهر تهران استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بافت تاریخی تهران با دوگانه ای از دارایی ها و محدودیت های ساختاری در مواجهه و تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق روبه رو است که نتیجه آن همچنان افت کیفیت بافت و عدم بهره گیری حداکثری از توان و ظرفیت های موجود در بافت بوده است. در چنین شرایطی رویکرد بازآفرینی خلاق می تواند به الگویی مناسب برای بافت تاریخی و به موتوری برای توسعه اقتصادی و فرهنگی شهر تهران تبدیل شود. در این پژوهش به منظور ارائه چارچوب تحقق پذیری رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران، شاخص ها و مفاهیم استخراج شده در قالب مفاهیم در ارتباط با فرایند بازآفرینی و مفاهیم مربوط به محتوا و محورهای موضوعی بازآفرینی، در سه بخش شاخص های بازآفرینی خلاق، ساختارهای پیشران و محدودکننده تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق و راهکارهای مواجهه بازتنظیم می شوند.
ارزیابی الگوی سیاست گذاری مسکن بی خانمان ها(ساکنان مسکن نامناسب) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن و تامین آن برای گروه های کم درآمد از جمله مسائلی بوده که در کشور ما دارای سابقه ای بسیار طولانی است. با وجود چندین دهه سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد تغییر نگرش سیاسی در هر دوره سبب گردیده که سیاست گذاری یکپارچه و منسجمی برای حل این مسئله شکل نگیرد. هدف این پژوهش ابتدا تعریف مفهوم بی خانمانی مدنظر فارغ از مفهوم کارتن خواب و امثالهم و سپس تبیین یک الگوی سیاست گذاری مشخص و جامع نگر برای برنامه ریزی مسکن گروه های فوق با استفاده از رویکرد ترکیبی (سیاست گذاری راهبردی) می باشد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوا ابتدا ابعاد سیاست راهبردی شامل (چشم انداز مشخص، ظرفیت تفکر راهبردی، جهت گیری های سازمانی) و هر یک از شاخص های آن را تعیین و سپس از طریق پرسشنامه هر یک از برنامه های هفت گانه تامین مسکن شامل برنامه واگذاری انفرادی زمین، آماده سازی زمین، شهرهای جدید، ساخت و عرضه واحدهای مسکونی استیجاری، مسکن مهر،سامان دهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی و بازآفرینی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری توسط 20 نفر از متخصصین و اساتید حوزه مسکن با استفاده از آزمون(T تک نمونه ای) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این ارزیابی حاکی از این است که از دیدگاه خبرگان هیچ یک از این هفت برنامه مسکن از ویژگی های سیاست گذاری راهبردی پیروی ننموده اند و در سطح پایینی قرار دارند.در شاخص های آینده نگری، واقع گرایی، هماهنگی با سیاست های بخش های دیگر و هماهنگی با اسناد فرادست برنامه های (آماده سازی زمین و واگذاری زمین)؛ در شاخص های جامع نگری، ارزش گرایی، سطح تصمیم گیری برنامه (آماده سازی زمین)؛ در شاخص ساختار تصمیم گیری برنامه(واگذاری زمین) کمترین میزان تبعیت از شاخص های سیاست های راهبردی را به خود اختصاص داده اند که این مسئله منجر به تداوم مسئله بی خانمانی در کشور شده است. در نهایت برای برون-رفت از این چالش پیروی و تبعیت از الگوی سیاست گذاری راهبردی مسکن بی خانمان ها در نظام سیاست گذاری مسکن کشور پیشنهاد می گردد.
تحلیل خط فقر خانوارهای روستایی استان هرمزگان بر حسب بعد خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر روستایی چالش اساسی اکثر کشورهاست و کاهش آن مهم ترین هدف توسعه پایدار روستایی محسوب می شود. پژوهش حاضر جهت محاسبه خط فقر بر حسب بعد خانوار در مناطق روستایی استان هرمزگان از داده های تفصیلی بودجه خانوار طی سال های 1380- 1396 استفاده نموده است. در این راستا پس از استخراج تابع مخارج غیرمستقیم از تابع مطلوبیت استون گیری، ویژگی های خانوار از قبیل سن، جنسیت، وضعیت شغلی و تحصیلات در تابع مطلوبیت خانوار مدل سازی گردیده است و خط فقر از دو روش رگرسیون غیرخطی و پانل دو مرحله ای به ازای بعد خانوار ( 1 تا 10 نفر) برای سال های 1391- 1396برآورد شده است. نتایج برآورد نشان می دهد توجه به ویژگی های اقتصادی- اجتماعی خانوارهای روستایی به خصوص بعد خانوار الزام اساسی محاسبات مربوط به خط فقرروستایی است و اثر بعد خانوار بر خط فقر به صورت از پیش تعیین شده و سرانه موجب ایجاد تورش تخمین خط فقر می گردد به طوریکه میزان اختلاف خط فقر تک نفره ضرب در 10 و یک خانواده 10 نقره با روش محاسبه شده قابل تامل بوده که این اختلاف مربوط به وجود مصرف مشترک و بُعد خانوار است لذا توصیه می شود جهت اثربخش بودن سیاست های رفاهی و حمایتی خانوارها توسط برنامه ریزان و سیاستگزاران ضمن کنترل تورم به مقوله بعد خانوار و خصوصیات آن توجه لازم صورت گیرد. همچنین با توجه به تمایزات مناطق روستایی استان هرمزگان جهت مبارزه با فقر از روش های هدف گیری جغرافیایی بر اساس و یژگی های اقتصادی اجتماعی خانوارهای روستایی استان استفاده شود به همین منظور تهیه نقشه مبارزه با فقر روستایی استان با توجه به معیارهای مطرح شده ضرورتی انکارناپذیراست.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین امروزه اداره مطلوب شهرها، بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نیست. هدف پژوهش، سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی در کلان شهر اهواز است. پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مدیریت یکپارچه شهری شناسایی و تبیین شده و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته این مؤلفه ها در شهر اهواز بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق مهم ترین دستگاه های اجرایی حوزه مدیریت شهری است که فعالیت های مشابه و متداخل در حیطه مدیریت شهری انجام می دهند؛ از جمله: اداره آب و فاضلاب، سازمان برق، گاز، مخابرات، شرکت های خصوصی و سازمان و نهادهایی چون شهرداری، شورای اسلامی شهر، مسکن و شهرسازی، استانداری، نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی، سازمان بهداشت- درمان و نهاد مردمی. حجم نمونه براساس فرمول کوکران انجام گرفته که مطابق با هر سازمان، پرسشنامه هایی اختصاص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل پرامیتی در محیط (V-Promethee) بهره گرفته شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در تکنیک پرامیتی نیز رتبه بندی نهادها براساس سه تحلیل خروجی (رتبه بندی مثبت، رتبه بندی منفی و خروجی خالص) صورت گرفته است و وضعیت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری به تفکیک نهادها براساس نمره 1+ و 1- به دست آمد. شاخص های با نمره 1+ در سطح مناسب و شاخص های با نمره 1- در سطح نامناسب قرار دارند. به صورت کلی وضعیت شاخص های مدیریت یکپارچه سازی مدیریت شهری ازنظر مدیران و کارشناسان سازمان های مختلف شهری در شهر اهواز نشان دهنده آن است که وضعیت هیچ یک از شاخص ها، بالاتر از میانگین فرضی نیستند و به ترتیب شاخص های هماهنگی، بسترسازی، وحدت، حکمرانی خوب، تعامل، ساختار، انسجام، هم پایانی و دیدگاه سیستمی به ترتیب در جایگاه اول تا آخر قرار گرفته اند.
اصول توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در مناطق شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت شهری در کشورهای در حال توسعه مشکلاتی مانند آلودگی زیست محیطی و بهداشتی، تردد زیاد اتومبیل های شخصی، و عدم سرزندگی شهرهارا به وجود آورده است. جنبش هایی مانند نوشهرگرایی در اواخر قرن بیستم در جهت رفع این مشکلات و افزایش پایداری شهرها ایجاد شدند. «توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی» (یکی از مشتقات جنبش نوشهرگرایی) رویکردی است که با تأکید بر افزایش سیستم حمل ونقل عمومی و مناسب سازی محلات برای پیاده روی سعی در کاهش استفاده از خودروی شخصی دارد. از این الگو در دهه های اخیر با هدف افزایش کیفیت توسعه های جدید و بهبود وضع موجود استفاده شده است. قزوین پس از انقلاب رشد چشم گیری داشته و ازآنجا که رشد کالبدی شهر با گسترش زیرساخت های حمل ونقل عمومی مطابقت نداشته موجب بروز مشکلات مختلفی شده است. این پژوهش با هدف بررسی معیارهای توسعه حمل ونقل در منطقه۳ قزوین انجام شده است. برای دست یابی به هدف، نخست نظریات در زمینه توسعه حمل ونقل مطالعهو معیارهای بررسی این توسعه تدوین شد و در قالب پرسش نامه در محدوده مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و در زمره پژوهش های کمی و کیفی قرار می گیرد. در این پژوهش از روش تحلیل کیفی (تحلیل محتوا) و تحلیل کمی (آمار توصیفی و استنباطی) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد منطقه۳ قزوین از نظر معیارهای توسعه حمل ونقل وضعیت متوسطی دارد. معیارهایی مانند دسترسی و پیاده مداری وضعیت متوسطی داشته و بایستی در جهت ارتقای وضعیت آن ها در منطقه برنامه ریزی شود. در انتها راهبردهایی برای بهبود منطقه از نظر توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی ارائه شده است.
تاثیرات منطقه ای ساختار ژئوپولیتیکی عراق با تاکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوپولیتیکعلممطالعهروابطقدرت هاستوهنگامییکبحثبهحقیقتبحثژئوپولیتیکاستکهچهاررکنتکمیلکنندهآن(رقابت،قدرت،سلطه،زمین)بهصورتکاملاًتعریفشدهدرآنحضورداشتهباشند.عراققلبمنطقهعربی،آسیاییبهشمارمی رودوازنظراجتماعیدارایبافتموزائیکیومتشکلازگروه هایقومی فرقه ایمتعدداستبهعبارتیمی تواناینکشوررامینیاتوریازخاورمیانهتلقیکرد.ماهیتسه گانهجمعیتیوسیاسیکشورعراق،هموارهزمینه هایبالقوهتنشوجداییرادربرداردازاینروحوزهژئوپولیتیکیعراقداراینیروهایهمگراوواگرادردرونخودمی باشدکهتحتشرایطخاصعملنمودهودائمبایکدیگردرحالرقابتهستند.عراقواجدتحولاتیاستکهتغییردرساختارقدرتوهویتآنباعثدگرگونی هاییدرژئوپولیتیکورویکردهایبازیگرانمنطقه ایشدهاست.گروه هایقومیومذهبی،هیدروپولیتیکوکیفیتدسترسیدرخلیجفارسو...کهدرآمایشوروندتحولاتعراقباعثاتخاذاستراتژیهایسیاسیامنیتیویژهایراندرقبالاینواقعییاتشدهاست.پژوهشذیلباروشتوصیفی–تحلیلیبهبررسیفضایدرونی،تاریخیوژئوپولیتیکاینسرزمینبایکسریالزاماتیفضاییامنیتی–سیاسیمی پردازد.لذاایراننیازمندتعریفاستراتژی هایسیاسی–امنیتیخاصخودباتوجهبهفضایجدیدبینالمللی،منطقه ایوداخلیعراقاست.
شناسایی و طراحی رهیافت معیشت پایدار مکمل در نواحی روستایی کشور افغانستان مورد: شهرستان اندر در استان غزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پایداری فعالیت های معیشتی می بایستی تلاش های زیادی صورت گیرد تا بتوان از راه فعالیت های تولیدی، منابع پایداری برای امرار معاش خانواده ها ایجاد کرد. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و طراحی رهیافت معیشت پایدار در روستاهای شمالی شهرستان اندر در کشور افغانستان می باشد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهره مندی از روش نظریه مبنایی انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش استراوس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های عمیق و مشاهده بوده و به منظور گردآوری داده ها از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 19 مقوله اصلی و 27 مقوله فرعی شد که در قالب مدل پارادایمی دسترسی به معیشت پایدار به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالش های امنیتی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور)، عوامل زمینه ای (ضعف در زیرساخت و خدمات، پایین بودن سطح آگاهی کشاورزان و تکانه های اقتصادی و مالی)، شرایط مداخله گر (فروش و بازاریابی محصولات کشاورزی، مسایل اجتماعی و هزینه های بالایی منابع مصرفی)، راهبردها (صنعتی سازی روستاها، استفاده از انرژی های خورشیدی، مقاوم سازی مساکن روستایی، اثربخشی عوامل تولید و پرورش طیور بومی در حیاط) و پیامدها (ایجاد فرصت های شغلی متنوع، کاهش میزان وابستگی به بخش کشاورزی، کاهش هزینه های زندگی، تقویت صنایع دستی و بهبود روش های کسب درآمد) قرار گرفت.
تأثیر حوضه جدایشی-کششی شرق رفسنجان در راستای برنامه ریزی روستایی و شکل گیری طرح هادی روستای خنامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهار قطعه گسلی راستالغز F1، F2، F3 و F4 در امتداد روستای خنامان در شرق رفسنجان واقع شده است. دو قطعه گسلی F1 و F2 به صورت پلکانی نسبت به هم قرار گرفته اند در محدوده پلکانی بین این دو قطعه گسلی در اثر فعالیت گسل ها، دچار کشش شده و حوضه جدایشی - کششی ایجاد شده است. در این حوضه روستای خنامان و زمین های کشاورزی اطراف آن شکل گرفته است و به سمت کشیدگی این حوضه یعنی سمت شمال غرب و جنوب شرق توسعه فیزیکی پیدا کرده است. قطعات گسلی F1 و F4 و قطعات گسلی F2 و F3 نسبت به هم طوری به صورت پلکانی قرار گرفته اند که با فعالیت گسل ها بین هر دو قطعه گسلی حوضه فشارشی همراه با پشته های فشارشی ایجاد شده است. وجود پشته ها در قسمت های شرق، شمال شرق، غرب و جنوب غرب روستا از توسعه فیزیکی روستا و زمین های کشاورزی در این قسمت ها جلوگیری می کنند. در برنامه ریزی روستایی و طرح هادی روستایی جهت ایجاد زمین های کشاورزی جدید و فضاهای با کاربری متفاوت و مورد نیاز روستا می توان از قسمت های شمال غرب و جنوب شرق روستا که هم حاصلخیز می باشد و هم تا حدودی مسطح است استفاده کرد و در قسمت هایی از روستا که ارتفاعات و گسل، وجود دارد توسعه فیزیکی روستا امکان پذیر نیست و جهت ایمن سازی ساختمان های روستا باید از ساخت و ساز در حریم گسل و پای ارتفاعات و شیب های بالای دامنه جلوگیری کرد.
تحلیلی بر الگوی گسترش کالبدی-فضایی روستا-شهرها با مدل آنتروپی شانون و مدل هلدرن (مطالعه موردی: روستا شهر جورقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
:در ادبیات برنامه ریزی شهری، توسعه شهری غالبا از نگرش کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و راهکارهای متعددی در این رابطه ارائه می گردد.در ایران با رشد فزاینده شهر ها در پی اصلاحات ارضی و تشدید مهاجرت های روستایی به کلان شهرها، سیاست های جدیدی برای ایجاد شهر های کوچک بوجود آمد که در شکلی از این سیاست، روستاهای بزرگ به شهرهای کوچک تبدیل شدند و الگوهای متفاوت فضایی و کالبدی را در نحوه رشد و توسعه خود به ارمغان آوردند،لذا در این تحقیق که یک تحقیق کاربردی است و هدف آن شناخت الگوی فیزیکی و نحوه گسترش روستا-شهرها با روش میدانی و مشاهده ای است محقق ابتدا با استخراج اطلاعات ساخت وساز شهری در دو زمان مختلف و تطبیق و توجیه آن روی زمین،نحوه تغییرات صورت گرفته را ثبت و با اندازه گیری متغییرهای پژوهش( جمعیت،مساحت ساخت و ساز شهری و وسعت شهر) در روش آنتروپی شانون و مدل هلدرن در طول دوره های مورد نظر، نحوه گرایش رشد فیزیکی شهر را از نظر قواره بررسی نموده است؛ نتایج این تحقیق در نمونه موردی که شهر جورقان یکی از شهرهای ناحیه میانی در کلان شهر همدان میباشد؛ نشان میدهد این شهر دارای یک رشد بی قواره و اسپرال بوده و در بی قواره گی شهری آن، رشد جمعیت تاثیر کمتری داشته و این شهر در روند رشد فیزیکی خود تمایل به گسترش پراکنده و حاشیه ای در امتداد راههای منتهی به دسترسی های برون شهری دارد.
نقش گردشگری کویری در توسعه روستایی (مطالعه موردی شهرستان گرمسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین نقش کویر در توسعه گردشگری مناطق روستایی شهرستان گرمسار بود. در این راستا با اتخاذ پارادایم ترکیبی و غور در نظریه ها و مدل های مختلف گردشگری، گردشگری کویر و پایداری روستایی، گردشگری پایدار روستایی اقدام به مفهوم سازی سازه های مفهومی تحقیق گردید. جامعه آماری پژوهش در سطح کلان شهرستان گرمسار و کارشناسان اجرایی و سیاست گذاران گردشگری مرتبط با موضوع پژوهش، اعضای شورای اسلامی و دهیاران دهستان حومه و لجران شهرستان گرمسار به تعداد 20 نفر و گردشگران پارک ملی کویر به تعداد 200 نفر بود. از روش تحلیل فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و معادلات ساختاری در تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد مدل بهینه توسعه گردشگری کویر با محوریت پارک ملی کویر در محدوده مورد مطالعه نشان از برتری و اهمیت مدل ژئومورفوتوریسم در فرایند توسعه گردشگری ارک ملی کویر با توجه به ماهیت و دارایی آن می باشد. این مدل از بین شش مدل مشهود و منتخب جهانی در توسعه گردشگری یعنی مدل گونه شناسی کوهن، مدل چرخه عمر باتلر، مدل رنجش داکسی، مدل توسعه تفرجگاهی پریدوکس، مدل رقابت پذیری تفرجگاهی کراچ و ریچی و مدل ژومورفوتوریسم تحلیل و انتخاب گردید. همچنین شناسایی پیشران های قابل اتکا برای برندسازی گردشگری در توسعه گردشگری مناطق روستایی نشان داد که شش پیشران اصلی در این امر تأثیر راهبردی دارد که از آگاهی تا کیفیت اقتصادی-راهبردی را در بر می گیرد. همچنین پایداری گردشگری مناطق روستایی در محدوده مورد مطالعه از طریق شش شاخص یعنی پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری فرهنگی، پایداری سیاسی، پایداری اکولوژیکی و پایداری تکنولوژیکی مورد تحلیل قرار گرفت. در آخر، یافته های تحقیق بر این استوار بود که آیا مدل ژئومورفوتوریسم می تواند به تحقق برند گردشگری مناسب با توسعه گردشگری مناطق روستایی و همچنین پایداری گردشگری مناطق روستایی در شهرستان گرمسار کمک کند؟ این فرایند از طریق سنجش ساختار ارتباطی بین این دو در قالب مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت و نتایج نشان داد که مدل ژئومورفوتوریسم می تواند در ساخت برند گردشگری و پایداری مناطق روستایی شهرستان گرمسار مؤثر باشد. بر اساس یافته های تحقیق، با توجه به دستاوردهای نظری و عملیاتی آن، اقدام به ارائه مدل تبیین کننده نهایی موضوع و هدف پژوهش گردید که از دو بخش کلان (سیاست ها) و خُرد (راهبردها) و راهکارهای تحقق بخشی خاص هر سطح تشکیل شده است.
تحلیل فضایی ارزش کیفیت محیطی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی: دهستان فضل، شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبنای سنجش کیفیت محیط روستاهای گردشگری، معیار رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط از دیدگاه روستاییان و کارشناسان است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های کیفی نشان می دهند که در مجموع از میان 7 شاخص، مقدار 6 شاخص(بصری و جاذبه های گردشگری، زیست محیطی، بافت و شبکه های ارتباطی، محیط اجتماعی و پویایی محیط) بالاتر از اندازه میانگین بوده است و معادل کیفیت نسبتا مطلوب ارزیابی می شود و شاخص (عملکردی - ساختاری،) از اندازه میانگین کمتر بوده و وضعیت مناسبی ندارد. همچنین اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری دهستان فضل با استفاده از تکنیک ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS)نشان می دهد محیط گردشگری بوژان و سمرقند در تمام ارزیابی ها وضعیت مناسبی را به خود اختصاص داده اند و در آخرین مرتبه روستای غار و روی قرار دارند. بنابراین، توسعه نماگر های عملکردی – ساختاری مانند امکانات و تسهیلات اقامتی، پذیرایی، خدمات مالی، خدمات فروشگاهی و... می تواند نقش مهمی در بالابردن مطلوبت کیفیت محیط و امکان رقابت با دیگر مکان های گردشگری و جذب گردشگران داشته باشند و زمینه توسعه پایدار منطقه را فراهم کنند.
رضایتمندی شهروندان کمال شهر از عملکرد زیباسازی با رویکرد پایداری محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
125 - 136
حوزه های تخصصی:
زیباسازی فضای شهری ارتباط مستقیم با پایداری محیط شهری دارد، به طوری که عملکرد صحیح و عینیت کالبدی آن در شهرها، تأثیرات مطلوبی بر رضایتمندی شهروندان خواهد داشت. هدف این پژوهش ارزیابی رضایتمندی شهروندان کمال شهر استان البرز از عملکرد زیباسازی با رویکرد پایداری محیط شهری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا، توصیفی، همبستگی با رویکرد علی است. متغیرهای مستقل این پژوهش شامل کیفیت خدمات ادراک شده از قابلیت ملموسات، اعتماد،اطمینان، پاسخگویی، همدلی است. متغیروابسته نیز، رضایتمندی شهروندان است. جامعه آماری را شهروندان کمالشهر استان البرز تشکیل می دهند. حجم نمونه ۲۵۲ نفر از پرسشنامه استاندارد سروکوال در پنج بعد ملموسات، اعتماد، اطمینان، پاسخگویی و همدلی تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آمار ناپارامتریک تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه بین گروههای سنی متفاوت در ابعاد ادراکات و انتظارات، شکاف کیفیت خدمات وجود دارد و بیشترین شکاف (7921/0-) مربوط به گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال است. بیشترین میزان شکاف بین انتظارات و ادراکات مربوط به بعد قابلیت اعتماد (83/3-) و کمترین به بعد ملموسات (92/1-) است. خروجی حاصل از نرم افزار آموس نیز نشان داد که با تغییر یک واحد در متغیر پاسخگویی و اعتماد به میزان 4/72 تغییر در میزان رضایتمندی شهروندان به دست خواهد آمد و در مجموع بین مولفه های رضایتمندی و پایداری محیط شهری (001/0= sig) ارتباط وجود دارد. پاسخگویی به عنوان هسته اصلی در میزان رضایتمندی شهروندان محسوب می شود. پاسخگویی دارای رتبه اول، اعتماد رتبه دوم و ملموسات دریافت شده رتبه سوم است.
تأثیر کاربرد تجارت الکترونیک در کاهش سفرهای درون شهری و انتشار آلاینده منواکسیدکربن در منطقه5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایین بودن نرخ زمین و مهاجرت های بی رویه در دو دهه گذشته، سبب افزایش تراکم، افزایش حجم ترافیک و بالتبع آن افزایش آلودگی هوا و هزینه های اقتصادی در منطقه 5 شهر تهران گردیده است. در همین راستا، تلاش گردید تأثیر خرید الکترونیک از فروشگاه های زنجیره ای بر میزان سفرهای درون شهری و انتشار آلاینده منواکسیدکربن در این منطقه مورد بررسی قرار گیرد. در فرآیند پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. لذا پرسشنامه سنجش میزان تمایل به خرید الکترونیک در میان 384 نفر از شهروندان به صورت تصادفی توزیع گردید. در این پژوهش از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها استفاده گردید. سپس با استفاده از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون تک نمونه ای، اثرات استفاده از خرید الکترونیک در مسائل محیط زیستی و اقتصادی از دیدگاه شهروندان تحلیل شد. نتایج نشان داد که شهروندان نقش خود را در کاهش آلودگی هوا با میانگین 01/3 به طور نسبی می دانند و تأثیر تجارت الکترونیک در کاهش هزینه خانوار و حمل ونقل را به ترتیب با میانگین 75/2 و 66/2 در وضعیت پایین تر از متوسط می دانند. بررسی ها نشان داد که در صورت اعمال سیاست تجارت الکترونیک، به میزان 653 هزار لیتر صرفه جویی در مصرف بنزین و 62/39 تن در سال کاهش آلاینده منواکسیدکربن در منطقه 5 اتفاق می افتد که با توجه به قیمت بنزین فوب خلیج فارس و نرخ ارز معادل 365 هزار دلار صرفه جویی ارزی است. نتایج نشان می دهد که راهکار استفاده و تشویق مردم به استفاده از خرید الکترونیک، یک راهکار مناسب جهت مدیریت تقاضای سفر و کاهش آلودگی هوا محسوب می گردد.
نقش مساجد در پایداری اجتماعی (نمونه موردی: مساجد شهر قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد به عنوان یک فضای شهری، همواره کارکردهای مختلفی را بر عهده داشته است؛ بطوریکه علاوه بر عبادت به عنوان مهمترین کارکرد آن، در امور فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز فعال بوده است. مسجد به علت عرضه عملکردها و فعالیت های متنوع مذهبی و اجتماعی، از توانایی لازم برای تقویت تعاملات اجتماعی و گسترش شبکه های عملکردی و افزایش ظرفیت های اجتماعی برخوردار است. هدف این تحقیق، بررسی نقش مساجد در پایداری اجتماعی شهر قاین است. در این تحقیق، نقش مسجد در ارتباط با پایداری اجتماعی از منظر عدالت اجتماعی، مشارکت، آگاهی و همبستگی اجتماعی و رضایت از محله بررسی شده است. رویکرد پژوهش، کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 100 نفر مورد بررسی قرار گرفت. جهت توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار spss کد گذاری گردید. از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آزمون های آماری استنباطی از جمله آزمون تی تک نمونه ای و خی دو انجام شده است. بر اساس آزمون تی تک نمونه ای نتایج نشان می دهد که مساجد شهر قائن، در بهبود عوامل رضایت از محله، عدالت اجتماعی و مشارکت ایفای نقش می کنند؛ این در حالی است که نقش مساجد در بهبود همبستگی اجتماعی و ارتقاء آگاهی های مردم، چندان تاثیرگذار نبوده است. جهت تقویت آثار مساجد در بعد همبستگی و ارتقا آگاهی های مردم، پرر نگ تر شدن مساجد در این حوزه با توجه به اهمیت این، موضوعات پیشنهاد می شود.
ارائه الگوی یکپارچه تخصیص کاربری زمین بر مبنای توان اکولوژیکی در شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
31 - 44
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین به عنوان محصول نهایی فرایند برنامه ریزی فضایی، به دنبال ارائه الگوی مطلوب کاربری زمین و تعیین اولویت های توسعه ای با توجه به ظرفیت هاست. این فرایند در غالب مطالعات صورت گرفته بر اساس تحلیل روند گذشته و تعمیم آن به آینده است که به دلیل عدم قطعیت شرایط و ویژگی های منطقه ای، با تعارض های ذاتی همراه است. از سوی دیگر رویکردهای موجود به دلیل عدم وجود نگاهی یکپارچه و در نظر نگرفتن همه ابعاد توسعه نمی توانند الگوی کاربری زمین مناسب را ارائه کنند. یکی از روش های رایج در این زمینه، ارزیابی و در نظر گرفتن توان و ظرفیت زمین در استقرار انواع کاربری هاست. نکته مشترک همه روش های به کار رفته به منظور ارزیابی توان اکولوژیکی، در نظر گرفتن توسعه یک نوع فعالیت انسانی به عنوان هدف ارزیابی در روند تحقیق بوده است. این در حالی است که در استقرار مکانی توسعه انواع فعالیت ها می توانند در یک رقابت، بهترین و متناسب ترین مکان را با توجه به جمیع شرایط انتخاب کنند. هدف مقاله حاضر، ارائه الگوی یکپارچه تخصیص کاربری زمین بر مبنای توان اکولوژیکی در شهرستان نوشهر برای توسعه چهار نوع فعالیت شهری، کشاورزی، صنعتی و طبیعی است. این مدل مکان های مناسب برای توسعه هر چهار نوع فعالیت را به طور مجزا شناسایی کرده و در نهایت با استفاده از منطق گفتاری و بر مبنای اولویت های فعالیتی، پهنه بندی اولویت قابلیت اراضی را ارائه می کند. نتایج مدل نشان می دهد که در ارزیابی اکولوژیکی یکپارچه توسعه انواع فعالیت های چهارگانه، عمده سطح منطقه دچار تعارض ها میان اولویت های ارزیابی میان توسعه دو یا چند نوع فعالیت است. با توجه به فرآیند تصمیم گیری بر مبنای هدف کلان ارزیابی، مدل در رفع تعارض ها در میان تمامی اولویت ها، زمین مورد نظر را به توسعه طبیعی اختصاص داده و از گسترش توسعه دیگر فعالیت ها در این مناطق جلوگیری کرده است.
بررسی ساختار فضایی منطقه شهری مازندران مرکزی با تاکید بر شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درسال های اخیر شهرها، هم به لحاظ فرم فیزیکی و هم از نقطه نظر عملکردی، به یک پدیده ی منطقه ای بدل شده اند از این رهگذر، با تغییر جایگاه هستی شناسانه از فضا، منطق و معنای «مکان» در متنی جدید، یعنی در فضای جریان ها تفسیر شده است. فقدان استراتژی های توسعه یکپارچه منطقه ای، عدم توجه به رقابت یا همکاری کانون ها را در شبکه شهری مازندران مرکزی با چالش های تفرق عملکردی روبه رو کرده است. به نظر می رسد تحت فضای جریانی موجود، پژوهش های صورت گرفته قادر نخواهد بود تمامیت، کارکرد و ساختار شبکه شهری استان را توصیف کند. هدف پژوهش این است تا با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و ابزار تحلیل شبکه، ضمن تبیین مولفه ها و شاخص های تحلیل تعامل فضایی، الگوی فضایی عملکردی شبکه شهری مازندران مرکزی را با تحلیل داده های مبدا- مقصدی سال 1397 مورد مطالعه قرار دهد. نتایج حاصل گواه شکل گیری نظام چند مرکزیتی و حتی شبکه ای متعادل در این منطقه است. بنابراین با شکل گیری و تکوین این الگوی جدید در منطقه، تغییر در نحوه برنامه ریزی فضایی این مناطق مبتنی بر مزایای اقتصادی شبکه نیز ضروری است. روابط بین شهرهای بزرگتر نه تنها صرفاً رقابتی دیده نمی شوند بلکه آنها باید مکمل یکدیگر هم باشند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رهیافت های نوین (شبکه مبنا) در شبکه شهری چند مرکزیت مازندران مرکزی، بیانگر آن است که، مورفولوژی منطقه ی چند مرکزیت مازندران مرکزی، دخالت محسوسی در ریخت شناسی این منطقه دارا می باشد. زیرا فرم منطقه به گونه ای است که شهرهای مجاور از الگوی خوشه ای پیروی می کنند و شکل شبکه ای به منطقه الحاق کردند.
Analyzing Qualitative Changes of Rural Settlements due to Rural Furniture Establishment (Case Study: Zoeram Dehestan of Shirvan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- Planning for optimum distribution of physical services and furniture in order to improve people’s welfare is one of the major purposes for rural planners. Rural furniture is the main purpose of developing rural settlements to decrease environmental side effects. The quality of human environments in villages highly depends on the quality of infrastructures of physical welfare including rural furniture. Rural furnitur e not only improves the quality of villages, but also keeps them consistent and permanent. The present study involves analyzing rural furniture and their effects on the environmental quality of rural settlements in Zoeram Dehestan, Shirvan. Design/methodology/approach- In this research we used an analytical-descriptive approach and data was gathered through library information and field study. Statistical population involves all rural families of Zoeram that equals to 258 families randomly selected through Cochran Formula with error level of 0.06. We used a questionnaire that its reliability was confirmed by a specific academic panel and its validity was calculated through α-Chronback coefficient. We also used SPSS software to analyze the data. Findings - The results obtained from Chi Square Test show that among all dimensions, aesthetic and visual beauty factors with mean of 2.70 and among all rural furniture, infrastructural furniture with mean of 3.17 are the most effective factors in increasing the quality of physical environment. Also, results from Spearman Correlation and Simple Linear Regression Models show that there is a strong, direct, and meaningful relationship (Sig: 0.000) between rural furniture and the quality of physical environment. In the end, using Gray Correlation Analysis and Vikor Method, we get the results that in these villages with different qualities in rural furniture, environmental quality is not the same level and according to Spearman Correlation there is a strong, meaningful relationship between the quality of rural furniture and the quality of environment. Practical implications- Today it is vital to consider and improve the quality of rural settlements, since it has been a major concern of local administrators and rural planners. In this respect, analyzing and measuring the level of available rural accommodations can be a helpful tool to understand and to show differences and inequalities in villages in order to provide better life quality in rural areas and be able to obtain more successful goals and objectives in establishing rural stable development and constant population growth. Originality/value- No direct research and study considering changes in the quality of rural settlements due to establishing rural accommodations have been done so far. Therefore, it is worth performing a thorough, comprehensive research and study regarding both rural accommodations and quality of environment to show the differences and innovations in this field.
عملکرد مدیریت مشارکتی در برنامه ریزی جهت توسعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سازو کارهای برنامه ریزی و مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه الزامات ملی ناشی از این نظام را در بکارگیری الگوی حکمروایی شهری آشکار می سازد. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری به صورت متمرکز است و نظارت و توسعه ی شهرها از طریق سازمانهای دولتی و عمومی در سطح محلی و ملی انجام می پذیرد. با وجود مشکلات و موانع متعدد، تقویت حکومتهای محلی و جذب مشارکت بخش های خصوصی و عمومی عنصری حیاتی و موازی با روند تحولات اقتصادی تلقی می شوند. با ناتوانی دولت در کلان شهر تهران در پاسخگویی به نیازهای متفاوت شهری و عدم انطباق نیازها و اولویتهای شهروندان با برنامه های ارائه شده و ضرورت مسئولیت پذیری بیشتر در اداره ی امور شهری، امروزه الگویی از اداره ی شهرها بر پایه ی نگرش نوینی از حاکمیت و حکمروایی شهری برای این کشورها پیشنهاد شده که نه تنها دولت بلکه جامعه ی مدنی و بخش خصوصی را به مشارکت در اداره ی شهر فرا می خواند. هدف از این پژوهش تحلیلی بر عملکرد مدیریت مشارکتی در برنامه ریزی جهت توسعه شهر تهران می باشد. روش تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی- تحلیلی می باشد و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران عالی سازمان های وابسته به شهرداری تهران می باشد و با توجه به گستردگی جامعه آماری و میسر نبودن امکان اجرای تحقیق بر روی کل جامعه، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است و اطلاعات یدست آمده با استفاده از روش دلفی و تکنیک روش های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل شده است که نتیجه حاصل از آن منعکس کننده این است که تمرکز زدایی مدیریت شهری تهران توانسته است با ادغام مدل ها رتبه اول را بین معیارها مورد ارزیابی بدست آورد از معیارها دیگر که در رتبه دوم قرار دارد تقسیم وظایف برنامه ریزی میان سطوح مختلف مدیریت و تصمیم گیری می باشد و تحقق برنامه ریزی از پایین به بالا، تقویت سازمان های غیر دولتی و مشارکت بخش خصوصی و مردمی و ...در رتبه های آخر قرارد
تبیین الگوی طراحی مسکن، بر مبنای معیارهای عینی حس تعلق به مکان از دیدگاه کاربران و طراحان (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن تنها یک ساختار نیست بلکه نهادی است که برای پاسخگویی به مجموعه ای پیچیده از اهداف ایجاد می شود؛ بی توجهی و عملکردگرایی دیدگاه های مدرنیستی توسعه، انسان، شهر و معماری را از معنا بیگانه و از حس تهی ساخته است؛ شهر کرمانشاه نیز از این شرایط مبرا نبوده، بنابراین این پژوهش به منظور تقویت حس تعلق به مکان در خانه های مسکونی معاصر، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و پیمایشی سود جسته است. ابتدا معیارهای مؤثر در حس تعلق شناسایی شده و سپس پرسشنامه هایی بر این اساس طراحی و در دو گروه طراحان و شهروندان توزیع شده و نتایج با نرم افزار آموس آنالیز گشته است. نتایج حاکی از آن است که ازنظر شهروندان شهر کرمانشاه مهم ترین معیار در شکل گیری حس تعلق در فضای مسکونی، "راحتی و انس با فضا" و بعدازآن "حضور نشانه های فرهنگی" و "سرزندگی و کیفیت بصری" می باشند، ولی ازنظر طراحان، "سلسه مراتب فضایی و نحوه دسترسی به آن" دارای بیشترین تأثیر است. این تحلیل بیانگر شکاف بین طراحان و کاربران است که می تواند با مطالعاتی ازاین دست به انسجام بیشتری برسد.
برنامه ر یزی توسعه پایدار شهری با تعیین مسیرهای بهینه دوچرخه سواری با استفاده از مدل های کمی، مطالعه موردی: کلان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت کلان شهر رشت از لحاظ دوچرخه سواری شهری و اولویت بندی مسیرهای بهینه برای طراحی مسیرهای دوچرخه سواری انجام پذیرفت. نوع تحقیق توصیفی تحلیلی با روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان حاضر در مسیر دوچرخه سواری میدان گیل رشت بودند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 74/0 مورد تأئید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از مدل تحلیل SWOT و ماتریس QSPM، تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، استفاده گردید. نوآوری تحقیق حاضر در استفاده از نظرات شهروندان و پیشنهاد مسیرهای بهینه دوچرخه سواری بر همان اساس، با رعایت رتبه بندی می باشد. طبق یافته های تحقیق، 33/52 درصد از نمونه های تحقیق، تمایل به استفاده از دوچرخه داشته اند و 33/36 درصد، اتوبوس را برای انجام سفرهای شهری ترجیح داده اند. بررسی وضعیت مسیر فعلی دوچرخه سواری نشان داد که شهروندان برخلاف تمایل بالا برای دوچرخه سواری، مسیر دو کیلومتری فعلی را انتخاب نمی کنند. بیش از 60 درصد از پاسخگویان، میزان تمایل خود برای استفاده از مسیر دوچرخه سواری میدان گیل تا میدان مصلی را در سطح کم و خیلی کم ابراز نموده اند. تحلیل ماتریس SWOT، نشان داد که بهترین راهبردها برای ارتقاء سیستم دوچرخه سواری شهری در شهر رشت، راهبردهای تهاجمی به ویژه، طراحی مسیرهای جدید برای دوچرخه سواری است. در این راستا با استفاده از مدل AHP، بهینه ترین محدوده برای این راهبرد پیشنهاد گردید.