فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۸۱ تا ۶٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در مطالعه نظام های شهری دو رهیافت صفت مبنا و شبکه مبنا قابل تمایز است؛ رهیافت نخست صفات منتسب به شهرها را ناظر اصلی بر اهمیت نسبی آن ها می داند و معطوف به سطح تمرکز فعالیت ها یا کارکردها در نقاط شهری است؛درحالی که رهیافت دوم بر اساس تعاملات بین شهرها و با استفاده از داده های جریانی جایگاه هر شهر را در نسبت با موقعیت قرارگیری آن می سنجد. اگرچه بنیان های نظری هر دو رهیافت به خوبی مستند شده، از یک سو ماهیت ارتباط بین این دو تاکنون به طور وسیعی نامشخص باقی مانده و از سوی دیگر در مطالعه تعاملات بین نواحی تفاوت جغرافیایی انواع مختلفی از جریان ها کمتر موردتوجه بوده است. ازاین رو، هدف از پژوهش پیش رو سنجش و رتبه بندی جایگاه کلان شهرهای کشور مبتنی بر هر دو رهیافت صفتی و تعاملی با استفاده از داده های رابطه ای جریان هوایی و زمینی افراد، مقایسه میزان همبستگی نتایج به دست آمده از هر یک با یکدیگر، و تشریح شباهت ها و اختلافات ممکن بین این دو است. نتایج نشان داد نه تنها رتبه بندی کارکردی کلان شهرهای ایران مبتنی بر رهیافت تعاملی با استفاده از دو جریان هوایی و زمینی افراد اختلافات آشکاری نسبت به یکدیگر دارند، بلکه میزان پشتیبانی رتبه بندی کلان شهرها در رهیافت اندازه مبنا و شبکه مبنا نیز باهم متفاوت است؛ به طوری که ضریب تعیین رتبه بندی تعاملی مبتنی بر جریان هوایی افراد و رتبه بندی صفتی برابر 85/0 درصد به دست آمده که نشان دهنده پشتیبانی این دو از یکدیگر است؛درحالی که همبستگی نهایی دو رهیافت مبتنی بر جریان زمینی افراد (36 / 0) از ضعف چنین حمایتی حکایت دارد. این تفاوت مؤید آن است که تعاملات بین شهری که در قالب جریان هوایی افراد روی می دهد بیش از دیگر انواع جریان ها ناشی از کارکردهای درونی شهرهاست و می تواند سازمان یابی فضایی شهرها را در سطح کلان منعکس کند.
ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک برای جاذبه های گردشگری کلان شهرکرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک برای جاذبه های گردشگری کلان شهر کرج و امکان سنجی برای ایجاد دهکده گردشگری اجرا گردید. از نظر نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نظر روش، پیمایشی بوده است. جهت گردآوری داده از دو پرسشنامه جداگانه برای متخصصین و گردشگران استفاده گردید تحلیل مجموع یافته ها با استفاده از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی و مدل (SWOT) انجام شد. توجه به جاذبه های مختلف گردشگری این کلان شهر و مشارکت بخش خصوصی و تعامل بین نهادهای مردمی با سازمان های دولتی در جهت عرضه شیوه هایی جدید و خلاقانه برای ارج نهادن به این صنعت، از نوآوری های مطالعه می باشد. طبق نتایج به دست آمده، کلان شهر کرج از نظر شرایط گردشگری، به ویژه در زمینه فضاهای تفریحی - تفرجی تنگناهای متعددی دارد. مناطق شهری با کمبود فضاهای مناسب بکر و خالی در سطوح درون شهری و نیز مشکلاتی همچون ترافیک و آلودگی های ناشی از ایجاد مسافرت های درون شهری، مواجه هستند. با توجه به پتانسیل گردشگری شهرستان کرج استراتژی محافظه کارانه یا WO، برای جذب گردشگران، استراتژی مناسبی می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان روستایی (موردشناسی: نواحی روستایی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
113 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه و تحلیل عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان روستایی شهرستان اردبیل است. پژوهش پیشِ رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل جوانان روستایی شهرستان اردبیل است (49297N=) که از این میان تعداد 382 نفر با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 81 /0 الی 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تکنیک تحلیل عاملی نشان داد، مهم ترین عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی در منطقه مورد مطالعه، شامل چهار مؤلفه «تقویت روحیه شهروندی و بهبود کیفیت زندگی» (18/27)، «ترویج سبک هویتی هنجاری و توجه به مطالبات جوانان» (64/25)، «تکامل ساختاری رشد شخصیت و توانمندسازی روان شناختی» (27/24)، «تقویت هنجارهای اخلاقی و اقدام مداخله ای دولت» (91/22) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 46/55 است. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
مقایسه تطبیقی عوامل مؤثر بر موفقیت فضای عمومی (خیابان و پارک) در ذهن و رفتار شهروندان آنکارا و تهران با تأکید بر نقش نظام برنامه ریزی فضای عمومی در شهرهای مذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
5 - 18
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری برای موفقیت باید پاسخگوی کاربران خود باشند و طوری طراحی و مدیریت شوند که نیازهای استفاده کنندگان خود را برطرف سازند. آگاهی از نیازها و ترجیحات مردم و طراحی فضا با در نظر گرفتن این نیازمندی ها یکی از مهمترین شروط موفقیت فضای عمومی است. مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، رفتار مردم در شهرهای بزرگ را بسیار شبیه هم می داند، در حالی که براساس این ادعا، این همانندی میان مردمی که با همان ملیت در شهرهای کوچک زندگی می کنند، بسیار کمتر است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق مقایسه تطبیقی میزان این همانی عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی در ذهن و رفتار شهروندان و قیاس نقش بالقوه نظام برنامه ریزی در ارتقای موفقیت فضای عمومی در دو شهر تهران و آنکارا می باشد. در این تحقیق که بر اساس ماهیت و روش توصیفی و از نظر شیوه نگارش توصیفی - تحلیلی است، به منظور شناسایی مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی از دیدگاه کاربران (جنبه ذهنی)، میزان تطابق عوامل ذهنی یاد شده با ویژگی های عینی فضاهای منتخب کاربران (جنبه عینی) و مقایسه تطبیقی میزان شباهت نتایج در دو شهر یاد شده از روش کیفی ریپ (تحقیق توصیفی موردی) و ابزار مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. به منظور بررسی مقایسه ای نقش نظام برنامه ریزی در موفقیت فضاهای عمومی نیز روش تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی به کار رفته است.حجم نمونه در این تحقیق بر اساس روش ریپ 300 نفر می باشد که از جامعه آماری دانشجویان رشته معماری و طراحی صنعتی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز(150 نفر) و متو آنکارا (150نفر) به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج تحقیق فرض یکسان بودن اولویت ها و نیازهای مردم در شهرهای بزرگ را تأیید نموده و نشان می دهد که تفاوت اندکی میان ذهنیت شکل گرفته از یک فضای موفق با ترجیح فضا برای حضور در اوقات فراغت وجود دارد و ذهنیت شهروندان با عینت اتفاق افتاده تقریباً منطبق است. یکسان بودن افق طرح در برنامه ریزی از مقیاس ملی تا محلی، وجود برنامه ریزی در سطح ملی برای جذب توریست و مطرح شدن آنکارا به عنوان یک شهر جهانی و تلاش برای کسب جایگاه در میان کشورهای اروپایی از مواردی است که توجه به کیفیت فضای عمومی در آنکارا را ارتقا داده؛ هر چند برنامه ریزی جامع مستقلی برای فضاهای عمومی در این شهر همانند تهران وجود ندارد.
بررسی و تحلیل مؤلفه های مؤثر در توسعه شهرستان های استان فارس و سطح بندی آنها در سال 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحلیل عاملی، شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر توسعه یافتگی و میزان تأثیر آنها و سطح بندی شهرستان هاست. و هدف تحلیل خوشه ای، ناحیه بندی مناطق جغرافیایی استان یا به عبارت دیگر شناسایی مناطق و نواحی همگن و تحقق استعدادهای ذاتی ناحیه ای در جهت اعمال برنامه ریزی ناحیه ای شهرستان های استان فارس می باشد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه " توصیفی تحلیلی" است که از مدل های کمی نظیر تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش با تحلیل عاملی نشان می دهد که، توسعه یافتگی شهرستان های استان فارس در راستای برنامه ریزی ناحیه ای توسعه پایدار نبوده به طوری که در زمینه شاخص های تلفیقی (در 5 عامل: بهداشتی- آموزشی، اجتماعی – کشاورزی، صنعتی – زیربنایی، اشتغال و کشاورزی)، از مجموع 24 شهرستان در سال 85، شهرستان های شیراز و آباده، برخوردار؛ شهرستان های جهرم، لار، فسا، لامرد، نی ریز، ارسنجان و مرودشت نسبتاً برخوردار؛ و شهرستان های اقلید، خرمبید، بوانات، پاسارگاد، نورآباد ممسنی، کازرون، فیروزآباد، قیرکارزین، خنج، داراب و استهبان محروم؛ و شهرستان های زرین دشت، مهر، فراشبند و سپیدان بسیار محروم شناخته شده اند. عامل بهداشتی آموزشی بیشترین میزان تأثیر و عامل کشاورزی کمترین میزان تأثیر را در عوامل 5 گانه داشته اند. شهرستان های استان با تحلیل خوشه ای در 5 سطح در جهت برنامه ریزی ناحیه ای دسته بندی شده اند. رهیافت فوق نشان می دهد هیچ گونه برنامه ریزی برای نواحی همگن دیده نشده است. سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان ها، نشان دهنده رابطه معنی دار و همبستگی بالا بین توسعه نیافتگی و توزیع نامتناسب عامل های بهداشتی آموزشی، اقتصادی و زیربنایی است. شهرستان های نزدیک به مرکز استان نسبت به شهرستان های دورتر، کمتر توسعه یافته تر می باشند که این بازتاب و برآیند نظام برنامه ریزی و قطب رشد می باشد.
واکاوی و بررسی عوامل موثر بر توسعه گردشگری سبز روستایِ توچال (بر اساس روش تئوری بنیادین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد دهیاری ها در چارچوب شاخص های حکمروایی خوب روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
649 - 662
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب مفهومی است که در دهه های اخیر در ادبیات مدیریت جهان نمایان شده و به عنوان مرز بین حکومت و جامعه مدنی مطرح است. در این میان حکمروایی روس تایی نیز فراین د نوین ی اس ت ک ه ب ا اص ول، معیاره ا و شاخص های متف اوت از رویکرده ای مطرح شده در نظ ام مدیریت روس تایی پیش از خ ود، باع ث توانمندس ازی س اکنان روس تایی می شود. این درحالی است که تأسیس دهیاری در روستاها، نقطه عطفی برای حکمروایی روستاییان در مدیریت روستایی ایران است. این نهادها برآمده از مردم هستند و انتظار می رود عملکرد آن ها مبتنی بر حکمروایی خوب باشد. به همین دلیل مقاله حاضر عملکرد دهیاری ها در چارچوب حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی اصفهان را بررسی و ارزیابی کرده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای میدانی استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین دهیاری های تحت مطالعه از نظر شاخص های حکمروایی خوب تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین نیز که 85/2 یعنی کمتر از حد متوسط بود، نشان می دهد که شاخص های حکمروایی خوب روستایی در سطح نسبتاً ضعیفی است. همچنین مقدار t به دست آمده برای تمام شاخص های حکمروایی خوب نشان داد عملکرد تمامی دهیاری ها در شاخص های مذکور، کمتر از حد مطلوب است.
ارائه مدل از عوامل تاثیر گذار بر مشارکت سیاسی- اجتماعی شهروندان در اجرای طرح های توسعه پایدار نواحی شهری (مطالعه موردی شاغلین دستگاه های اجرایی شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه مدل عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی-اجتماعی شهروندان در اجرای طرح های توسعه پایدار نواحی شهری به اجرا درآمد. در این تحقیق توسعه شهری کلانشهر اراک به عنوان مطالعه موردی مورد توجه بوده است. جامعه آماری را شاغلین دستگاه های اجرایی شهر اراک در سال ۱۳۹۸ تشکیل داده است. حجم نمونه به موجب جدول نمونه گیری مورگان ۳۶۱ نفر بوده است که به شیوه ی طبقه بندی سهمیه ای تصادفی گزینش گردید. ابزار جمع آوری داده ها را مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و پرسشنامه مجریان دستگاه های اجرایی تشکیل داد. روایی و پایایی پرسشنامه از طریق آزمونهای تحلیل عاملی و کرونباخ تایید گردید، کسب ضریب بالای 70/0 در هر دو مورد گویای ثبات اندازه گیری آنها بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها عبارتند از: بهره برداری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون های معادلات ساختاری، آزمون سوبل. در این راستا از نرم افزار PLS برای آزمون مدل تحقیق و فرضیه ها استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که هر یک از مجموعه عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی با میانجیگری مشارکت سیاسی-اجتماعی با توسعه پایدار شهری رابطه وجود داشته است. ولی بین عوامل سیاسی با میانجیگری مشارکت اجتماعی-سیاسی با توسعه پایدار شهری رابطه وجود نداشته است. در عین حال مجموعه عوامل مؤثر بر مشارکت های سیاسی-اجتماعی بر توسعه پایدار شهری تاثیر مثبت داشته، مدل این اثرگذاری نیز آزمون و ارائه گردید.
تبیین عوامل مؤثر بر جذابیت مقاصد گردشگری شهری مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
97 - 11
حوزه های تخصصی:
اهمیت جذابیت مقاصد گردشگری برای محققین و متولیان صنعت گردشگری روشن است. این اهمیت به دلیل تأثیر بر رفتار گردشگران یعنی انتخاب مقاصد گردشگری موردتوجه قرارگرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف تبیین عوامل مؤثر بر جذابیت مقاصد گردشگری شهری با استفاده از رویکرد مدل ساختاری تفسیری تدوین شد. از لحاظ هدف انجام این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری، اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه موضوع موردنظر بود که به روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر از اساتید دانشگاه ها و متخصصین عرصه پژوهش به منظور انجام پژوهش انتخاب شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل ISM نشان داد که مدل موردنظر دربرگیرنده هفت سطح است. تأثیرگذارترین، سطح هفتم می باشد که دو عامل چشم انداز طبیعی و امکانات زیرساختی را شامل می شود. این سطح به طور مستقیم بر سطح بعدی یعنی سطح ششم که دربرگیرنده عامل امکانات رفاهی است تأثیر می گذارد. سطح پنجم دربرگیرنده دسترسی مناسب و کیفیت زیست محیطی بود که از سطح ششم تأثیر و بر سطح چهارم که دربرگیرنده رویدادهای ویژه و منابع تاریخی بود، تأثیر می گذارد. در سطح سوم عوامل تعاملات اقتصادی و رفتار جامعه محلی، در سطح دوم امنیت محیطی و تبلیغات رسانه ای و در نهایت در سطح اول شهرت و اعتبار مقصد و تصویر ذهنی قرار داشت سطح اول در واقع تأثیرپذیرترین سطح می باشد. همچنین نتایج حاصل از پیاده سازی مدل میک مک نشان داد که از بین نواحی چهارگانه، ناحیه سوم که مربوط به خوشه پیوندی است، دارای بیشترین عامل بود این عوامل شامل تعاملات اقتصادی مردم با گردشگران، شکل و چشم انداز طبیعی، رفتار جامعه محلی، رویدادهای ویژه، عوامل، امکانات رفاهی، کیفیت زیست محیطی مقصد است. همچنین خوشه وابسته که تحت تأثیر خوشه های پیوندی و خوشه محرک می باشد دربرگیرنده عوامل امنیت محیطی، وضعیت شهرت و اعتبار مقصد گردشگری، و تصویر ذهنی از مقصد بود.
مقایسه ویژگی های پذیرندگان و نپذیرندگان بیمه محصول انار در مناطق روستایی شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه ویژگی های پذیرندگان و نپذیرندگان بیمه محصول انار، از طریق روش پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی شهرستان نطنز انجام گرفت. حجم نمونه با استفاده از آماره کوکران 250 نفر برآورد شد. اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. روایی صوری ابزار سنجش از طریق پانل متخصصان و پایایی آن با اجرای یک مطالعه راهنما و محاسبه آزمون آلفای کرونباخ مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه بیمه گزار و غیربیمه گزار از نظر سازه های فردی، اجتماعی و اقتصادی، تفاوت های معنی دار وجود دارد. با توجه به نتایج تحلیل تشخیصی و توان تفکیک دو گروه بیمه گزار و غیر بیمه گزار توسط شش متغیر مستقل، متغیر «سابقه مبادرت به بیمه » مهم ترین متغیر متمایزکننده این دو گروه بود. در پایان، با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی در راستای افزایش پذیرش بیمه از سوی کشاورزان ارائه شد.
تحلیل اثرات رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش غیر کشاورزی و فعالیت آن ها در مشاغل شهری از نشانه های بارز تغییر و تنوع در روابط کار در بخش کشاورزی محسوب می شود که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار می گیرد. در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران پرداخته شد. برای این منظور، در ابتدا با استفاده از روش موندلاک میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی ایران به بخش های غیر کشاورزی در بازه زمانی 1391-1353 محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفه های گسترده عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط در هر سال بیش از 3 درصد از نیروی کار بخش کشاورزی به سایر بخش های اقتصادی مهاجرت می نمایند. همچنین، در کوتاه مدت، با رشد درآمدهای بخش غیر کشاورزی میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی افزایش می یابد. با این وجود، در بلندمدت، میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی با افزایش اختلاف درآمدهای شهری و روستایی به طور معناداری تحت تأثیر قرار می گیرد. لذا می بایست به منظور جلوگیری از معایب مهاجرت بیش از ظرفیت موجود برای نیروی کار بخش کشاورزی، در کوتاه مدت تضمین و تقویت درآمدهای بخش کشاورزی و در بلند مدت ایجاد توازن منطقی میان دستمزدهای شهری و روستایی در دستور کار سیاست گذاری قرار گیرد.
مکان یابی کتابخانه های عمومی شهر تهران به منظور بهبود دسترسی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک هدف اصلی تمام برنامه ریزی ها رسیدن به تعادل منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرآیند توسعه مناطق می باشد، حال آنکه تمرکز شدید جمعیت و فعالیت ها در یک یا چند نقطه جغرافیایی از مشخصه های بارز اکثر شهرها در بسیاری کشورهای جهان از جمله کشور ایران است، بنابراین می توان گفت ریشه اصلی این مشکلات عمدتاً ناشی از تنظیم برنامه ریزی توسعه با نگرش صرف اقتصادی و بدون توجه به بازتابهای اجتماعی و منطقه ای آن می باشد. بر این اساس در این پژوهش به مکان یابی کتابخانه های عمومی شهر تهران به منظور بهبود دسترسی شهروندان، پرداخته شده است. روش پژوهش کاربردی-توسعه ای بوده، که با استفاده از ابزارهای اسنادی، تحلیلی، بازدیدهای میدانی و نقشه های موجود طرح های تفصیلی و جامع صورت گرفته است. جهت تحلیل داده ها از مدل میانگین نزدیکترین همسایه، منطق فازی و مدل تحلیل شبکه [1]</sup></sup> که مدل های مناسبی جهت مکان یابی کاربری ها می باشند، با کمک نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی، سوپر دسیژن [2]</sup></sup> و ادریسی [3]</sup></sup> استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد دسترسی به کتابخانه های عمومی در سطح شهر تهران در وضعیت موجود مناسب نمی باشند، و دارای الگویی تصادفی می باشد، به منظور بهبود کارایی این مراکز باید به ایجاد مراکز جدید پرداخت.<br clear="all" /><br title="" />
تحلیل انطباق پذیری کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با معیارهای مرکزیت و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت انطباق توزیع مکانی کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با دو معیار مرکزیت و سازگاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها به روش پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 17 باب کتاب خانه های وابسته آستان قدس رضوی در مشهد است. پس از تشکیل پایگاه داده ای در محیط ساج لایه های اطلاعاتی زیرمجموعه های معیار مرکزیت و سازگاری جداگانه تهیه و پس از تلفیق نقشه های به دست آمده از معیارها در محیط ساج، وضعیت موجود کتاب خانه ها بررسی شده است. با بررسی میزان انطباق موقعیت مکانی کتاب خانه های آستان قدس مشخص شد این کتاب خانه ها اگرچه از نظر مطابقت با عامل سازگاری (کاملاً سازگار 42%) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما از نظر مطابقت با معیار مرکزیت (کاملاً مناسب 24%) وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود تأسیس کتاب خانه های جدید براساس نظر کارشناسی سازمان کتاب خانه ها مکان یابی، مصوب و اجرایی شود.
عوامل مؤثر بر جلب اعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی و تعیین پروتکل های تقویت مشارکت جمعی شهروندان در اجرای طرحهای توسعه شهری می تواند بیشتر از لحاظ بعد امنیت اجتماعی، بعد عدالت اجتماعی و بعد رفاهی مورد توجه مجریان و متولیان قانونی احیای فضاهای شهری کلانشهرها قرار گیرد. از این رو مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل تاثیرگذار بر تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری در 384 نفر از شهروندان و 50 نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مرور منابع و پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر دو بخش اطلاعات جامعه شناختی و جلب اعتماد به مشارکت اجتماعی در توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تفاوت معناداری بین متغیر ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). همچنین تفاوت معناداری بین متغیر تأثیر پذیری طرح توسعه شهری از نظر نوع آن، برمیزان اعتماد شهروندان در راستای مشارکت جمعی از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر براعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری نشان داد این نظرات از دیدگاه شهروندان (098/413= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) و مدیران (411/27= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) متفاوت بوده و ترتیب آن بدین شرح است: 1) نوع و ویژگی طرح ها برای مشارکت، 2) ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت و 3) عوامل اعتمادساز در فضاهای مکان شناسی.
تأثیر پروژه های محرک توسعه بر ارتقاء گردشگری شهری مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
127 - 140
حوزه های تخصصی:
ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهری در مناطقی که پتانسیل و ظرفیت درونی گردشگری دارند توسط پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از رویکردهایی که در مناطقی که نشانه هایی از زوال در آن ها مشاهده می شود ضروری است. پژوهش حاضر با بررسی شاخص های پروژه های محرک توسعه با کمک مبانی نظری، به بررسی و تحلیل این شاخص ها در راستای توسعه فضاهای گردشگری پرداخته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اجرا توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان که شامل اساتید و دانشجویان دکتری رشته های جغرافیا، برنامه ریزی شهری و شهرسازی است، می باشد که بر مبنای نرم افزار Sample Power، تعداد 30 نفر که در دسترس بودند به عنوان نمونه تخمین زده شد. به منظور جمع آوری داده های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شد، که روایی آن ازنظر محتوایی و ظاهری به تأید خبرگان رسید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ابعاد اقتصادی، کالبدی- فضایی، اجتماعی و زیست محیطی بر پروژه های محرک توسعه و در نهایت پروژه های محرک توسعه با ضریب مسیر 63/0 بر توسعه گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. به گونه ای که هر تغییری به صورت مثبت در ابعاد موردنظر باعث ارتقا کیفیت فضای گردشگری شهری خواهد شد و می توان گفت اجرای پروژه های محرک توسعه تأثیر بسزایی بر توسعه گردشگری خواهد داشت.
تحلیلی بر وضعیت تاب آوری محلات شهر سنندج (مطالعه موردی: محلات سرتپوله، شالمان و حاجی آباد)
حوزه های تخصصی:
سوانح و مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند، به همین منظور تقویت اجتماع ساکن در یک محیط نقشی تأثیرگذار در کاهش خطرات دارد و این مهم تنها از طریق آموزش، آمادگی و پذیرش شرایط پس از بحران، از سوی شهروندان به دست می آید. در این میان، تاب آوری، به عنوان رویکرد و روشی مناسب در جهت کاهش خطرات حاصل از بحران ها و مخاطرات، به عنوان رویکرد پژوهش حاضر انتخاب شده است. هدف اصلی این پژوهش پس از معرفی تاب آوری و تعیین سهم عوامل مؤثر بر تقویت آن، اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی در شهر سنندج است. در همین ارتباط جامعه آماری این تحقیق خانوارهای ساکن در سه محله شهر سنندج است که با استفاده از سرشماری سال 1390، مصاحبه با مسئولان ذی ربط و توزیع پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 383 خانوار به بررسی وضعیت این شاخص ها در محلات موردمطالعه پرداخته شده است. در تحلیل اطلاعات نیز از روش های کمی- پیمایشی استفاده گردیده است، با توجه به تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS و همچنین تحلیل شبکه ای ANP با استفاده از نرم افزار Super Decisions برای تعیین درجه اهمیت هرکدام از مؤلفه های تاب آوری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین تاب آوری موجود در محلات نمونه و سطح تاب آوری آن ها در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد و با تغییر هر یک از آن ها، میزان تاب آوری خانوارها نیز تغییر می یابد. لذا با توجه به میزان تاب آوری به دست آمده در محدوده موردمطالعه شهر سنندج می توان گفت تاب آوری در این مناطق در سطح مناسبی قرار دارد. همچنین در بین آن ها محله حاجی آباد در مقایسه با محلات شالمان و سرتپوله از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
شناسایی و اولویت بندی پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشران ها نیروها و روندهای مهمی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی می کنند. بر همین اساس پیشران ها به عنوان تسهیل کننده در دستیابی به اهداف و بهبود شرایط زندگی به خصوص در نواحی روستایی نقش به سزایی دارند. در این مقاله سعی شده مهم ترین پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی در ایران که منجر به بهبود و توسعه هرچه بیشتر و بهتر کارآفرینی روستایی می گردد، شناسایی و اولویت بندی گردد. توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آن ها از روش فراتحلیل و روش کیو استفاده شده است. در این راستا پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق مرور ساختار یافته 50 مقاله داخلی و خارجی در حوزه کارآفرینی روستایی شناسایی، و با استفاده از روش کیو اولویت بندی شده اند . نتایج فراتحلیل شناسایی شش گروه از پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی شامل پیشران های حمایتی، پیشران های اقتصادی، پیشران های آموزشی و فناورانه، پیشران های اجتماعی، پیشران های رفتاری، پیشران های محیطی و زیرساختی را نشان می دهد. که در این میان فراوانی و تکرار پیشران های رفتاری بیشتر از سایر پیشران ها بوده است. همچنین شناسایی 7 دیدگاه در مورد پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی را نشان می دهد. بر اساس این دیدگاه ها به ترتیب بیشترین تاکید بر روی پیشران های رفتاری، آموزشی، اقتصادی، حمایتی و زیرساختی بوده است.
کارآفرینی کشاورزی و توسعه مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به شمار می آید؛ چراکه فعالیت های کارآفرینانه با اثربخشی بالا به توسعه اقتصادی (ایجاد اشتغال، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری) می انجامد. دراین راستا، کارآفرینی در مناطق روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی به منظور دستیابی به توسعه روستایی است. از این رو با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی نقش عوامل موثرکارآفرینی در بخش کشاورزی در راستای توسعه مناطق روستایی دهستان رشتخوار انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی برای بررسی پارامترهای مورد بررسی سود جسته است. در این راستا، عوامل موثر بر کارآفرینی در 319 خانوار روستایی ساکن در 13 روستای بالای 100 خانوار این دهستان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا ضمن مطالعات اسنادی و بازدیدهای اولیه میدانی، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید. سپس جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 بدست آمد. در ادامه برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های آماری و نرم افزارهای Expert choice، SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بین ابعاد مورد مطالعه، عوامل فردی (603/46) بالاترین رتبه را دارا می باشد. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان رشتخوار روستای فتح آباد از بالاترین میزان تأثیرگذاری (050/0) نسبت به سایر روستاها از سطح عوامل موثر بر کارآفرینی در بخش کشاورزی برخوردار است و روستای فتح اباد از نظر ابعاد اثرگذار توسعه روستایی (047/0) در رتبه اول قرار دارد.
شناسایی متغیرهای کلیدی مؤثر بر توسعه میان افزا در بافت های ناکارآمد مرکزی شهر با بهره گیری از آینده پژوهی (مطالعه موردی: محله شهشهان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
82 - 83
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات بزرگ شهرهای معاصر، رشد ناموزون وگسترش افقی آنهاست که حاصل عدم توجه به توسعه فضاهای درونی شهر می باشد. به همین دلیل، رویکردهایی چون توسعه میان افزا با هدف توسعه مجدد بافت های ناکارآمد مرکزی شهر بیش از پیش اهمیت یافته است. از طرفی، گذر زمان ناکارآمدی شیوه های برنامه ریزی سنتی در تحقق این توسعه را به ما نشان می دهد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی متغیرهای کلیدی مؤثر بر تحقق توسعه میان افزا در بافت های ناکارآمد مرکزشهر و با تأکید برمحله شهشهان شهر اصفهان با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی به عنوان یکی از رویکردهای نوین برنامه ریزی در حل مسائل غیرقابل پیش بینی و عدم قطعیت ها می باشد. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش برپایه روش های نوین علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله شناسایی متغیرهای اولیه از روش دلفی و تعیین متغیرهای کلیدی از روش تحلیل ساختاری به کمک نرم افزار MIC MAC بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که از مجموع 40 متغیر بررسی شده، پنج متغیر بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را برکل سیستم دارند و به عنوان متغیرهای کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده توسعه میان افزا و کاهش فرسودگی در محله شهشهان قابل معرفی هستند که عبارتند از: تعدیل نقش و عملکرد فرامحلی محله شهشهان، تناسب مشوق های نوسازی-بهسازی با توان بهره گیری ساکنین از آن، افزایش مشارکت ساکنین، رفع مشکلات مالکیت زمین و مسکن و بهبود نظام ارتباطات ودسترسی ها در سطح محله. این متغیرها بیشترین نقش را در وضعیت آینده تحقق توسعه میان افزا در محله شهشهان ایفا می کنند و زمینه ساز تدوین سناریوهای توسعه آتی این محله محسوب می شوند.
ارزیابی رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط سکونتی (مطالعه موردی: شهر زرقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
113 - 127
حوزه های تخصصی:
رضایتمندی سکونتی از جمله مباحث مورد توجه پژوهشگران در مطالعات شهری به شمار می رود. ارزیابی ساکنان از مطلوبیت محیط های سکونتی شان بر دستیابی به اهداف و موفقیت پروژه های شهری مؤثر است. هدف پژوهش حاضر بررسی رضایتمندی از کیفیت محیط سکونت در شهر زرقان (واقع در شهرستان شیراز) است. نوع پژوهش کاربردی و پیمایشی، و جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن در شهر است. 120 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه را تکمیل کردند. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان برنامه ریزی شهری، و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به منظور پردازش داده ها، آمار توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، ضریب هم بستگی و روش رگرسیون) به کار گرفته شد. براساس نتایج این آزمون، رضایتمندی از کیفیت محیط سکونتی در شهر زرقان بالاتر از متوسط است. همچنین نتایج روش تحلیل واریانس نشان می دهد در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مؤلفه های خدمات عمومی و ویژگی های اجتماعی محیط، در مناسب ترین وضعیت قرار دارند. درنهایت، براساس نتایج روش رگرسیون، در میان مؤلفه های رضایتمندی از کیفیت محیط سکونتی، مؤلفه های ویژگی های اجتماعی محیط و دسترسی، بیشترین تأثیر را بر تمایل به سکونت آتی در شهر دارند.