فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، تحلیل چگونگی توزیع خدمات شهری و وابستگی آن به ساختارهای فضایی شهری و خلق مزیت های مکانی در توسعه شهری از منظر عدالت فضایی است؛ بدین منظور بررسی عدالت فضایی مستلزم نگاه از سه مقوله تشخیص بی عدالتی، علل به وجود آورنده آن و پیامدهای این بی عدالتی هاست که در مطالعه موردی (کاشان) این مهم سعی شده است مورد توجه قرار گیرد. روش تحقیق مقاله کمی و رویکرد آن توصیفی– تحلیلی است. با استفاده از مدل تحلیل شبکه دسترسی، مدل AHP و با استفاده از نرم افزار های مختلف، 15 نوع از خدمات شهری مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها و اطلاعات لازم از منابع آماری سال 1385 مرکز آمار ایران و اطلاعات طرح جامع شهر کاشان (سال 1384) جمع آوری شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد روند جابه جایی ها و تغییر توجهات، سبب جدا شدن محدوده تاریخی و میانی از محدوده در حال رشد شهر و گیر افتادن آن در تله فضایی و شکل گیری نوع خاصی از توسعه (اجتماعی، اقتصادی و محیطی) در محدوده پیرامونی گردیده است. دوگانگی فضایی و خلق ساختار فضایی مداوم برای مزیت و برتری مکانی، در حالی رخ می دهد که خدمات عمومی عملاً در آنها نقش اثرگذاری ندارند و ارزش مبادله ای زمین و مسکن، سیاست های کاهنده بی عدالتی فضایی را نیز به خدمت خود می گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر نابرابری سطوح درآمدی روستاییان در چهارچوب مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
580 - 593
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی اهمیت نسبی عوامل مؤثر بر تمایز سطوح مختلف درآمدی و موفقیت سرمایه گذاری در کسب وکارهای کشاورزی در روستاهای شهرستان اسلامشهر است. اثربخشی و سودآوری متفاوت فعالیت کشاورزی، آسیب پراکندگی و تفاوت وضعیت معیشتی کشاورزان و عدم توازن صرفه های اقتصادی بین فعالان کسب وکار کشاورزی در یک منطقه روستایی را تشدید می کند. با توجه به تنوع سطح زیر کشت بهره برداران زراعی در منطقه، روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب و حجم نمونه آماری به تعداد 195 نفر محاسبه و با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه ها تکمیل گردید. در این مطالعه بر اساس رهیافت توصیفی و استنباطی، با استفاده از چهارچوب مدل سه وجهی الگوی سه شاخگی و مدل آماری تحلیل تمایزی چندگانه به ارزیابی اهمیت نسبی عوامل مؤثر بر نابرابری سطوح درآمدی کشاورزان روستایی پرداخته شد. نتایج نشان داد که اکثر کشاورزان مالک زمین زراعی بوده و میزان تحصیلات بیشتر آنان در سطح تحصیلات متوسطه و دیپلم است. متوسط تجربه فعالیت کشاورزی حدوداً 20 سال و شغل اصلی غالب آنان کشاورزی است. اکثر زمین های زراعی در منطقه همچنان از روش های سنتی آبیاری استفاده می کنند و بیش از 28 درصد کشاورزان، وضعیت دسترسی به آب را مطلوب نمی دانند. نتایج نشان داد عوامل ساختاری و محیطی مهم ترین عوامل مؤثر بر شکاف درآمدی در سطح کشاورزان می باشند و در شاخه عوامل ساختاری، نوع مالکیت زمین و سطح زیر کشت مهم ترین عامل در احتمال قرار گرفتن در گروه با کمترین درآمد دیگر دارد.
تبیین نقش نماهای شهری در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان (نمونه موردی: نماهای مسکونی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
217 - 232
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و جهت ارزیابی مؤلفه های تدوین شده در مدل مفهومی از ترکیب روش های پژوهش پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج تحلیل های کمی و کیفی نمایانگر آن است که نماهای ساختمانی را می توان در قالب ابعاد کالبدی (بتا:322/0)، ادراکی-احساسی (بتا: 284/0) و عملکردی- فعالیتی (بتا: 217/0) بررسی نمود. همچنین، عامل کالبدی با ضریب بتا 322/0 مهم ترین اثرگذاری را بر احساس دلبستگی به مکان ایفا می کند. مبتنی بر یافته های آزمون فریدمن مؤلفه های نوع مصالح با میانگین رتبه 98/16، رنگ نما با میانگین رتبه 88/16، هماهنگی با ابعاد بومی و زمینه ای 64/16، وجود سطوح پر و خالی 28/16 مهم ترین معیارهای کالبدی، تعامل با بنا با میانگین رتبه 63/16 و تناسب فرم و عملکرد 76/15 و مشارکت مردم 55/15 در مکان مهم ترین عوامل عملکردی- فعالیتی و خاطره انگیزی بنا با میانگین رتبه 60/16 و دلبستگی به بنا 28/16 و تجارب و انباشت ذهنی 13/15 دارای بالاترین میانگین رتبه در عامل ادراکی- احساسی در بین شهروندان مورد مطالعه می باشند.
بررسی تأثیر سناریوهای ساختار فضایی شهر بر آلودگی هوا (نمونه مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهرها به شکلی عمیق با الگوی سفرهای درون شهری به منظور دسترسی به محل کار، سکونت، تفریح و امور روزمره در ارتباط است. این پیوند ناگسستنی به نوبه خود تحت تأثیر کیفیت و شیوه های مختلف سفر می تواند بر کیفیت محیطی شهرها و از آن جمله کیفیت هوا، تأثیر مستقیم برجای بگذارد. از این رو تأثیر ساختار فضایی شهر بر کیفیت هوای شهری تحت تأثیر الگوی های سفر قابل تحلیل و پیش بینی است. این تحقیقی است توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اطلاعات ثانوبه و طی آن ابتدا ساختار فضایی شهر تهران توسط ضریب آنتروپی شانون و ضریب موران بر اساس آمار بلوک های جمعیتی و جِرم فعالیت های جاذب سفر در سطح مناطق 22 گانه تهران تعیین گردید. در ادامه به بررسی وضعیت آلودگی هوای شهر در وضع موجود پرداخته شد. در مرحله بعدی با استفاده از مدل سازی سناریو، تأثیر ساختارهای فضایی مختلف شهری بر آلوگی هوای تهران مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار فضایی بی مرکز یا پراکنده تأثیری معنی دار بر افزایش میزان آلودگی هوای تهران دارد.
تحلیل اختلافات فضایی فعالیت (اشتغال و بیکاری) در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیکاری یکی از چالش های پیش روی برنامه ریزان در اکثر مناطق جهان می باشد. در ایران نیز بیکاری و کاهش میزان بیکاری یکی از اهداف اصلی برنامه های دولت مطرح شده است. شاخصهای مربوط به فعالیت نشان از تغییرات بیکاری طی زمان دارد. از این رو تحقیق حاضر در پی الگوی فضایی تغییرات مکانی بیکاری در نواحی روستایی کشور است. برای انجام تحقیق از مدل آزمونی تی استودنت استفاده شده است که می تواند آزمون تغییرات فضایی-مکانی را در سطح محلی انجام دهد. برای انجام تحقیق از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390 استفاده شده است. این اطلاعات در قالب بخش های سال 1390 باهم تلفیق شدند و شاخص سازی روی آن ها انجام شده است. نتایج تحقیق حکایت از نابرابری های فضایی اشتغال و بیکاری در نواحی روستایی دارد. هم چنین مشخص شد که بهبودهایی در زمینه اشتغال زایی در روستاها بوجود آمده، ولی اختلافات فضایی مشهودی قابل مشاهده است. به علاوه میزان اشتغال زایی برای زنان کمتر و محدودتر بوده و تفاوت های فضایی- جنسیتی در زمینه اشتغال در نواحی روستایی کشور مشهود است.
تحلیل جغرافیایی محرک های مهاجرت بازگشتی در روستاهای پیرامون شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مهاجرت معکوس یا مهاجرت بازگشتی از شهر به روستا پدیده مطلوبی است که به خاطر پیامدهای مطلوب اجتماعی- اقتصادی و مکانی- فضایی آن؛ در دهه اخیر اهمیت زیادی برای برنامه ریزان یافته است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس در روستاهای پیرامون شهر زاهدان و محرکهای آن است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گرداوری داده ها از روش میدانی با ابزار پرسشنامه کارشناسان استفاده شد. جامعه نمونه شامل دهیاران، معتمدین و روسای شورای روستاهاست. برای ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس از مدل تجزیه و تحلیل نسبت (MOORA) و برای تحلیل محرکها نیز از مدل رگرسیون و همبستگی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه نسبی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر وضعیت مهاجرت معکوس نشان می دهد روستای منزلاب، چانعلی، خیراباد پایین به ترتیب بهترین وضعیت را داشته اند. نتیجه مدل رگرسیون نشان داد 6 مولفه 62 درصد از تغییرات مهاجرت معکوس را پیش بینی میکنند. براساس نتایج آزمون رگرسیون، عوامل نهادی، اقتصادی و انسانی محرک های اصلی مهاجرت معکوس هستند. نتایج: مهاجرت معکوس به روستاهای پیرامون زاهدان با نرخ متفاوتی در حال وقوع بوده و تداوم و تقویت این روند مستلزم برنامه ریزی مطلوب برای ارتقای کیفیت نهادی، کارایی مسئولین و تامین زیرساخت های اساسی روستاهای مذکور میباشد.
انتخاب مسکن با تأکید بر ویژگی های جمعیتشناختی خانوار مالکنشین با استفاده از روش آزمون گسسته انتخابتجربی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
97 - 112
حوزه های تخصصی:
انتخاب مسکن، به عنوان اساسی ترین نیاز هر خانوار می باشد که به طور مستقیم بر کیفیت زندگی خانواده، تأثیر می گذارد. لذا شناسایی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب مسکن از دیدگاه خانوارهای مالک نشین به عنوان مصرف کننده نهایی مسکن، نقش مهمی در یاری مدیران شهری برای ارتقاء و بهبود شرایط سکونتی مردم خواهد داشت. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر میزان احتمال انتخاب مسکن با تأکید بر ویژگی های جمعیت شناختی خانوارهای مالک نشین در شهر اصفهان انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. شیوه جمع آوری اطلاعا اسنادی با مطالعه و بررسی پژوهش های قبلی، و میدانی با جمع آوری داده ها با استفاده از طراحی پرسشنامه های انتخاب تجربی با تکیه بر نرم افزار SPSS و روش فاکتوریل جزئی برای کاهش سناریوهای ممکن ، به صورت تصادفی از 300 خانوار متقاضی مسکن در یک دوره 6 ماهه در بازار املاک، بود. این داده ها در محیطEXCEL طبقه بندی و در نرم افزار STATA بر پایه نظریه مطلوبیت تصادفی (RUT) با استفاده از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای (MNL)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش، با در نظر گرفتن آماره Z حاصل از متغیرها در سطح معنی داری 99 درصد و 95 درصد، حاکی از تأیید 11 متغیر از 12 متغیر مربوط به ویژگی های مسکن و نیز تأیید 20 متغیر از 23 متغیر جمعیت شناختی تعریف شده در مدل مربوطه است. تأثیرگذارترین متغیرهای جمعیت شناختی شامل: داشتن فرزندان 18سال و بالاتر، تعداد دفعات خرید منزل، علت سکونت در اصفهان و سطح روابط اجتماعی فرد و خانواده اش، به ترتیب با 41، 37، 36، 33 درصد، ضریب اثر مثبت بر احتمال انتخاب در تابع لوجیت چندگانه می باشند. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی-اجتماعی خانوار مالک نشین از عوامل تعیین کننده در انتخاب مسکن بوده و در مطالعات و پروژه های مسکن شهری، مشخصه های فردی خانواده ها باید به صورت ویژه لحاظ گردد.
بررسی تحلیلی نمود شفافیت و تأکید بر کاستن از ماده و افزایش فضا در برخی نمونه های ارزشمند معماری ایرانی
حوزه های تخصصی:
مدرنیته، ظهور تکنولوژی قرن بیست و یکم، غالب شدن زندگی ماشینی در دهه های اخیر، تجلی معماری اصیلی را که در آن فضاسازی، خلق محیط های شفاف و پویا از عناصر اصلی شکل گیری آن بوده است را کمرنگ کرده و گاهی از بین برده است. در این میان برای احیاء رابطه ی میان انسان، معماری و محیط و حل بحران های ناشی از گسست این روابط، به بررسی تداوم مفهوم شفافیت و شفاف سازی در معماری و شهرسازی و ارتباط آن با خلق فضاهای پویا، زنده و عملکرد گرا می پردازیم. معماری و شهرسازی ایرانی، همواره دغدغه ی تلاش و تکاپوی خلق فضای آزاد وزنده، کاستن از جرم و افزایش فضا و سیلان فضایی را در سیر تکاملی خود داشته است. در این پژوهش، با توجه به تأکید بر مفهوم خلق فضا و افزایش تعاملات فضایی، به احیاء و تکامل اصول و نظریه های مرتبط با شفافیت معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی پرداخته شده است. بدین منظور این پژوهش با استفاده از مطالعات اسن ادی و کتابخانه ای، چهارچوب نظری ارتباط میان شفافیت و فضاسازی را شکل داده است. در این راستا با استفاده از روشی کیفی با رویکرد تحلی لی توصیفی– پیمایشی بر اساس نمونه های برجسته هنر معماری، شاخصه ی شفافیت مرتبط با معماری و شهرسازی تدوین گردیده است. این پژوهش نشان می دهد که با استفاده از مبانی پایه شفافیت و تکامل آن و با به کارگیری این نظریات می توان گامی درراستای ساخت وسازهای پایدار معماری و شهرسازی برداشت.
برنامه ریزی ایجاد فضاهای امن شهری با تأکید بر توسعه گردشگری (مطالعه موردی : بافت تاریخی میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش برنامه ریزی های مناسب و آینده نگرانه جهت تبدیل بافت تاریخی میبد به یک فضای امن است تا در جهت جذب گردشگر بتواند به صورت موفق تری عمل نماید. این در حالی است که با توجه به مشکلات جوامع شهری و اهمیت بحث گردشگری، توجه به مفهوم امنیت در محیط های شهری هم برای ساکنان و هم برای گردشگران و روش های برنامه ریزی جهت ایجاد امنیت، یکی از اولویت های اساسی کارشناسان شهری است. شهر میبد به دلیل وجود آثار تاریخی و فرهنگی و قرار گرفتن در مسیر ترانزیتی، پذیرای گردشگران زیادی در بافتهای تاریخی خود است که وجود امنیت در این فضاها، به گردشگری رونق بیشتری خواهد بخشید. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از بررسی های اسنادی و همچنین مطالعات میدانی از قبیل پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان مربوطه استفاده شده است. با توجه به مدل های تحقیق شامل مدلSWOT، QSPM و مدل چشم انداز سازی اورگون، نتایج تحقیق بیانگر آن است که می توان با بهره گیری از پتانسیل های موجود شهر میبد، بافت تاریخی را به فضای امن شهری تبدیل نمود. باوجود چشم انداز (شهری تاریخی، ایمن با سکونت پایدار و قطب صنعت، گردشگری) برای شهر میبد، با ارائه راهکارهایی ازجمله حصارکشی ساختمان های مخروبه، ایجاد روشنایی در بافت و بهسازی ابنیه تاریخی در حال فرسایش جهت احداث مراکز گردشگری و..... می توان باعث بالا بردن امنیت در محورهای گردشگری و رونق بیشتر این شهر و رسیدن به چشم انداز مطلوب شد.
تبیین الگوی مطلوب شهر خلاق برای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
123 - 137
حوزه های تخصصی:
با در نظر گرفتن مفاهیمی همچون اقتصاد خلاق، صنایع خلاق، محیط خلاق، طبقه خلاق و شهر خلاق و ارائه این مفاهیم توسط سیاست گذاران و مشاوران آن ها، عصر حاضر در حال یک گذار اقتصادی-اجتماعی است. گذاری که در آن خلاقیت موتور محرکه ی رشد اقتصاد شهری، منطقه ای و ملی است هدف تحقیق حاضر تدوین الگوی مطلوب شهر خلاق برای کلان شهر تهران است. در این تحقیق جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی بوده است. تعداد نمونه ها نیز 15 نفر به صورت غیر تصادفی هدفمند از جامعه آماری پژوهشگران شهر خلاق انتخاب و از روش دلفی در قالب نظرات خبرگان جهت تدوین الگوی موردنظر استفاده گردیده است. حاصل نظرات خبرگان 63 شاخص در 5 مؤلفه سرمایه انسانی و طبقه خلاق، امکانات محیطی، تنوع و تسامح، فناوری، تحقیق و توسعه و جهانی شدن جهت حرکت تهران به سمت شهر خلاق استخراج گردید. همچنین حاصل از نتایج تحقیق و تلخیص و تدقیق آن ها سه راهبرد "طبقه خلاق"، "صنایع خلاق و دانش بنیان" و "گردشگری خلاق" جهت تحقق شهر خلاق در تهران شناسایی و استخراج گردید. درزمینه راهبرد طبقه خلاق تأکید بر پروش، حفظ و جذب این نیرو است اما اولویت با حفظ و نگهداری این سرمایه انسانی خلاق و نوآور است. راهبرد صنایع خلاق و دانش بنیان به دنبال افزایش سهم اقتصادی این صنایع است. همچنین در راهبرد گردشگری خلاق، تأکید بر حداکثر جذب گردشگران داخلی و خارجی است. دستیابی به سه راهبرد مذکور نیز از طریق 5 مؤلفه سرمایه انسانی و طبقه خلاق، امکانات محیطی، تنوع و تسامح، فناوری، تحقیق و توسعه و جهانی شدن و زیر شاخص های مربوط به آن ها است که تأثیری مستقیم در تحقق سه راهبرد مذکور دارند و هر یک از آن ها نیز بر یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند.
نقش تسهیلات خرد پست بانک در توسعه اقتصادی مناطق روستایی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بررسی رابطه تسهیلات خرد بانکی با مؤلفه های توسعه اقتصادی درروستاهای شهرستان زنجان است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی – تحلیلی به شیوه پیمایشی و از نوع همبستگی و از دید هدف کاربردی است. این پژوهش با توجه به نحوه گرد آوری داده ها میدانی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن به شکل صوری و پایائی آن توسط آلفای کرونباخ با عدد 73/0 مورد تائید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را روستاییانی تشکیل می دهند که در روستاهای شهرستان زنجان ساکن بوده و در طی پنج سال اخیر حداقل یکبار از تسهیلات پست یانک استفاده نموده اند که 240 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری ساده و به صورت تصادفی و بر اساس جدول مورگان 144 انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفته است و با توجه به نتایج به دست آمده رابطه مثبت و معنی دار تسهیلات خرد مبادله ای با افزایش درآمد روستاییان، کاهش مهاجرت، ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت مسکن تائید و همچنین ضمن تائید رابطه مثبت و معنی دار تسهیلات مشارکتی با افزایش درآمد و کاهش مهاجرت، رابطه تسهیلات خرد مشارکتی با ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت مسکن روستاییان تائید نشد.
تدوین الگوی توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 112
حوزه های تخصصی:
مبحث توسعه اجتماع محلی به رغم سابقه نسبتاً طولانی در متون و نوشتارهای علمی و اجرایی، در اواخر دهه ۱۹۸۰ در قالب نظریه توسعه محلی مورد توجه قرار گرفت. این در حالی است که شاخص های مربوط به توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی به رغم وجود بنیادهایِ معرفتی آن در کانون توجه پژوهشگران قرار نداشته و پژوهش های انجام شده در این مورد بسیار اندک اند. از این رو شناسایی شاخص ها و میزان اهمیت آنها برای تدوین الگویی در جهت توسعه اجتماعات محلی مناسب با شرایط شهرهای اسلامی می تواند این رهیافت برنامه ریزی را بیش از پیش در شهرهای اسلامی کاراتر سازد. هدف این پژوهش، شناسایی عناصر الگوی توسعه اجتماعات محلی در شهر اسلامی است و روش این مطالعه با توجه به سؤالات و اهداف پژوهش، کیفی است که در دو مرحله بازبینی مدون متون و پیمایشی- مصاحبه با خبرگان به روش دلفی- صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعاتی ده نفر از صاحب نظران حوزه توسعه اجتماع محلی و شهر اسلامی هستند که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داده است که ابعاد اصلی الگوی مورد نظر شامل 4 مؤلفه، 13 معیار و 23 شاخص می باشد که در این الگو، وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها در هر دسته نشان داده شده است. طبق نظر خبرگان مهم ترین مؤلفه مربوط به سیاست های کاربردی توسعه اجتماع محلی با امتیازی برابر با 31/8 است که دارای معیارهایی چون عدالت محوری، مسئولیت پذیری، توانمندسازی و مشارکت در امور محله می باشد. پس از آن مولفه سرمایه اجتماعی محله با امتیاز 27/8، دارایی های مالی محله با امتیاز 23/8 و مولفه نهادها و عوامل اثرگذار با امتیاز 15/8 قرار دارند. در پایان دور سوم روش دلفی، ضریب هماهنگی کندال برای این پژوهش معادل 59/0 بدست آمد که به مقدار نسبتا متوسط تا زیاد می توان به ترتیب عوامل آن اعتماد کرد.
تبیین راهبردهای افزایش تاب آوری کالبدی در برابر سیلاب مطالعه موردی: رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 105
حوزه های تخصصی:
سوانح طبیعی که جزئی از فرآیند زندگی بشر به شمار می رود و هرروزه بر تعداد و تنوع آن ها افزوده می شود، به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار مطرح می شود. ازآنجاکه طی سال های اخیر، خسارات قابل توجهی در اثر وقوع سیلاب به بافت کالبدی شهر تنکابن واردشده است و اثرات آن بیشتر بر بافت شهری پیرامون رودخانه اصلی این شهر (رودخانه چشمه کیله) می باشد، بر این اساس هدف از تدوین این مقاله، تبیین راهبردهای افزایش تاب آوری کالبدی در برابر سیلاب رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن می باشد. پژوهش حاضر از روش توصیفی –تحلیلی بهره برده است. لذا پیش از شروع گام های مدل سوات، با استفاده از مطالعه پژوهش های پیشین در بخش مبانی نظری، متغیرها و شاخص ها استخراج گردیده و بر اساس آن مدل مفهومی اولیه تدوین گردید. در ادامه با استفاده از روش تحلیل روایی محتوایی (CVR)، متغیرها و شاخص های ضروری شناسایی شده و مبنای مدل سوات قرار می گیرند. روش این تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی است که از نرم افزارهای GIS، AHP و SWOT بهره گرفته است. و همچنین به منظور پهنه بندی خطر سیل در بافت از نرم افزار شبیه سازی جریان رودخانه (HEC_GEORAS) استفاده گردید که بر این اساس سه پهنه خطر سیل تعیین گردید (حریم رودخانه، پهنه پرخطر، خطر متوسط) سپس به اولویت بندی شاخص ها و متغیرهای کاربردی در پژوهش، پس از استخراج آن ها از منابع مختلف و تعیین روایی موارد برگزیده پرداخته شد و در انتها راهبردهای کاربردی برای کاهش خطر سیل در بافت پیرامون رودخانه چشمه کیله ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود رابطه منسجم بین ساختار کالبدی در بافت پیرامون رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن و افزایش تاب آوری کالبدی شهر تنکابن در برابر سیلاب است. بنابراین با کاربست اصول و راهبردهای تدوین شده در این مقاله، می توان از طریق برنامه ریزی، طراحی و اجرای ساختار مناسب بافت پیرامونی رودخانه چشمه کیله، به بهبود عملکرد شهر به هنگام سیل دست یافت.
گونه شناسی خدمات هتل ها برای آژانس های مسافرتی، مطالعه موردی: هتل های پنج ستاره شهر مشهد
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
191 - 204
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه ها و هتل ها از جمله عناصر مهم هر مقصد گردشگری اند. مدیران هتل ها باید مضامین استراتژی های بازاریابی خود را بازبینی کنند. این کار مستلزم بررسی ویژگی هایی است که مشتریان آن ها، اعم از واسطه های تجاری (به ویژه، آژانس های مسافرتی و تور اپراتورها) و مصرف کنندگان نهایی (گردشگران و مسافران)، برای تفاوت قائل شدن بین برند یک هتل با برندهای دیگر به کار می برند و بر پایه آن ها، محصول خدماتی خود را تعریف می کنند. هدف اصلی از پژوهش حاضر این است که گونه شناسی مناسبی از خدمات ارائه شده از سوی هتل های پنج ستاره مشهد به آژانس های مسافرتی شهر تهران تعریف شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. کلیه مدیران آژانس های مسافرتی تهران، که به طور مستقیم خدمات «سفر به شهر مشهد با اقامت در هتل های پنج ستاره» را ارائه می دهند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. منظور از مدیر، مدیر عامل، مدیر فنی بند ب، مدیر تور و مدیر داخلی است. با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه محدود، حجم نمونه 218 نفر برآورد شد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، پرسش نامه پژوهش با در بر داشتن 31 سؤال اصلی طراحی و بین اعضای جامعه آماری توزیع شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از نرم افزار لیزرل و آزمون تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هتل ها سه نوع خدمت را در قالب «هسته اصلی محصول»، «خدمات تسهیل کننده» و «خدمات فزاینده» به آژانس های مسافرتی ارائه می دهند. تحلیل داده های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار SPSS حاکی از آن است که میزان مشارکت زنان در پژوهش بیش از مردان بوده است. درصد بیشتری از پاسخ دهندگان، مدیران تور بوده اند و بیش از نیمی از آن ها، سابقه کاری کمتر از پنج سال داشته اند. از طرف دیگر، «وب سایت هتل»، «بازدید از هتل»، و «نظرهای مشتریان آژانس مسافرتی» رایج ترین منابع کسب اطلاعات درباره هتل های مطالعه شده بوده اند.
سنجش تمایل به پرداخت خانوارها به منظور بهره مندی فرزندانشان از پارک طبیعت پردیسان بعنوان مدرسه طبیعت با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM) (مطالعه موردی: پارک پردیسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش خطر ابتلا به بیماری ها، مشاجرات عمومی درباره تنزل امنیت غذایی و بالا رفتن سطوح آلودگی و انحطاط محیط زیست، چالش های فراروی جوامع است. آن چه در این زمینه قابل تأمل است نقش و اثری است که نظام های آموزشی در آموزش رفتارهای زیست محیطی در کاهش این بحران ها دارند. این مهم در قالب مدارس طبیعت قابل اجرا است. در این تحقیق سعی برآن است تا از افراد سؤال شود تا چه اندازه برای بهره مندی از یک مدرسه طبیعت برای فرزندان خود ارزش قائلند. لذا از طریق طراحی و توزیع 163 پرسشنامه دوگانه-دوبعدی در بهمن ماه 1395 و با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و مدل رگرسیونی لوجیت به منظور سنجش میزان تمایل به پرداخت افراد جامعه و بر اساس روش حداکثر درست نمائی، پارامترهای مدل برآورد گردید. نتایج نشان داد تمایل به پرداخت افراد به منظور بهره مندی از پارک طبیعت پردیسان بعنوان مدرسه طبیعت با متغیرهای درآمد، تحصیلات، نگرانی از تخریب پارک طبیعت پردیسان، رابطه مستقیم و با متغیر پیشنهاد ارتباط منفی و معنی داری داشته است، و افراد ارزش خود جهت این بهره مندی را حدود 10000 تومان اعلام کردند و برای این کار حداکثر تمایل به پرداخت خود را نشان دادند. طبقه بندی JEL: Q27،Q51،Q57
تحلیل و سنجش عوامل اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان در محلات فرودست شهری (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
303 - 321
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی آنگاه می تواند موفقیت آمیز باشد که با مشارکت همه گروه های اجتماعی و برای همهآن ها از جمله زنان انجام پذیرد. یکی از اساسی ترین موانع توانمندسازی زنان در اسکان غیررسمی که مانع نقش آفرینی آنان در فرایند مشارکت در سامان دهی محلات مسکونی خویش می شود سطح بسیار پایین وضعیت اقتصادی آن هاست. سازمان ملل نیز توانمندسازی زنان در سطح گسترده را به عنوان یکی از اهداف کلیدی اعلامیه هزاره سوم اعلام کرده است.هدف از این مقاله تحلیل و بررسی رابطه بین عوامل اقتصادی و توانمندسازی زنان در سکونتگاه های غیررسمی است. تحقیق حاضر کاربردی و روش آن پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق زنان 18سال به بالای ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام است که با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقاتی متناسب با حجم و براساس فرمول نمونه گیری کوکران 377 نفر انتخاب شدند. روایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (89/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS از آزمون های تحلیل واریانس(F)، پس آزمون توکی، همبستگی پیرسون، دونمونه ای مستقل(T)، و تحلیل رگرسیونی بهره گرفته شد. به علاوه از نرم افزار AMOS برای مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد بین توانمندسازی زنان و عوامل اقتصادی چون دسترسی به شغل دارای درآمد، نوع شغل، میزان درآمد، دسترسی به تسهیلات بانکی، تحت پوشش نهاد حمایتی بودن، قدرت پس انداز، و برخورداری از حق مالکیت قانونی رابطه معناداری وجود دارد.
گفتمان های مداخله ای توسعه د ر اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
168 - 181
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با اتخاذ رویکرد پد ید ار شناختی و با بهره گرفتن از ابزارهای روش تحقیق کیفی، تلاش د ارد تجربه زیسته کنشگران محلی از مد اخلات توسعه ای را تفهیم نماید. بر مبنای اطلاعات به د ست آمد ه، اجتماع محلی دو گفتمان مد اخله توسعه ای "همد لانه و آمرانه" را تجربه کرد ه است و کنشگران محلی نیز د ر مواجهه با هر گفتمان مد اخله ای، راهبرد پذیرند گی و طرد کنند گی را ارائه کرد ه اند. نتایج نشان می د هد که د ال مرکزی گفتمان مد اخله توسعه ای همد لانه بر تقویت نقش عاملیت های محلی د ر توسعه، بهبود قابلیت های اجتماعی و توزیع عاد لانه قد رت د ر جامعه محلی استوار است و نهاد مد اخله گر را ملزم به اعمال احتیاط هایی می د اند که مشارکت، نظارت و مد یریت اجتماع محلی را د ر قالب انجمن های محلی و نهاد های میانجی بپذیرد. د ر حالی که د ر گفتمان مد اخله توسعه ای آمرانه بی نیازی د ر کسب مشروعیت از جامعه محلی، به رسمیت نشناختن انجمن ها و نهاد های میانجی بین نهاد مد اخله گر و جامعه میزبان، کم توجهی به جنبه فرهنگی مد اخله، گریز از مسئولیت و سرزنش بومیان از جمله عناصر اصلی این گفتمان شناسایی شد ه اند. د ر این رویکرد، ﺍﻋﻀﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑ ﻪ مصرف کنند گانی ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ کﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺗﺼﻤیﻢﺳﺎﺯﺍﻥ ﻭ ﻣﺘﻮﻟیﺎﻥ ﺭﻓﻊ ﺣﺎﺟﺖ می شوند، و نقش عاملیت های محلی د ر توسعه را به حد اقل ها تقلیل د اد ه اند. بنابراین استد لال مقاله این است که توسعه، عملی مد اخله گرایانه است و موفقیت یا شکست آن د ر گرو چگونگی مد اخله و ایفای نقش بازیگران توسعه است. از این روی ایجاد نهاد های میانجی بین مرد م محلی و نهاد های مد اخله گر توسعه از جمله عناصر مهم د ر پیوند و حل تعارضات حوزه مد اخله است.
الگویابی ادراک ژئوپلیتیکی کشورهای همجوار نسبت به فضاهای جغرافیایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای جغرافیایی با دارا بودن ارزشها و منابع متنوع زیستی ، بنیان های طبیعی و کارکردی ادراک و شناخت متفاوتی به کشورها و بازیگران سیاسی می نمایاند. ادراک و تصویر ذهنی بازیگران و کشورها از محیط و نحوه برداشت آن ها از آن، نقش مهمی در تصمیم گیری و رفتار آن ها دارد . مکان ها و فضاهای جغرافیایی بصورت ارزش های درک شده از سوی کشورها، ملت ها، بازیگران سیاسی و حکومت ها در می آیند و معنای سیاسی و مطلوبیت خاصی برای آنها پیدا می کنند. حکومت ها و دولت ها به عنوان بزرگترین بازیگران سیاسی ،خط مشی ، سیاست ها و الگوهای رفتاری خود نسبت به مکان ها و فضاهای جغرافیایی دیگر را بر اساس تصور و ادراک ژئوپلیتیکی نوع فرصت ها یا تهدیدها (علایق و نگرانی های ژئوپلیتیکی) ادراک شده خود از آن شکل می دهند و نوع الگوهای رفتاری مختلفی نظیر تعامل، همگرائی، رقابت ، ستیز و نظایر آنرا در بین می آفرینند. با بررسی دیدگاه های صاحب نظران علم ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی می توان گفت : اهم منابع و عوامل تاثیر گذار بر ادراک ژئوپلیتیکی در روابط کشورها، شامل منابع و ارزشهایی است که با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی شناخته می شوند. در این مقاله، با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی سعی می شود اهم این ارزشها با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی ابعاد چهارگانه از قبیل: بنیادهای زیستی و طبیعی ، اقتصادی (ژئواکونومی) ، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- نظامی (ژئواستراتژیک) در قالب مدل رفتاری تعیین و ترسیم شود.
الگوریتم پیشنهادی برای تشخیص جایگاه مقصد گردشگری در چرخه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 35
حوزه های تخصصی:
شناخت وضع موجود در فرآیند توسعه، تأثیر تعیین کننده ای در شناخت مسیر صحیح برنامه ریزی برای توسعه گردشگری دارد و مدل یا نظریه باتلر در خصوص چرخه حیات مقصد گردشگری یکی از بهترین ابزارها در این زمینه است که از انتشار اولیه در ابتدای دهه هشتاد میلادی تاکنون در فاصله زمانی بیش از چهل سال به عنوان یک نظریه معتبر علمی مورد پذیرش متخصصین حوزه گردشگری بوده است. از آغاز تا اکنون روش های بسیاری برای تشخیص مراحل مختلف چرخه حیات صورت گرفته و تلاش های بسیاری انجام یافته است که نظریه به شکل عملیاتی تبیین گردد که مقاله حاضر نیز یکی از این تلاش هاست. تعیین جایگاه هر مقصد در چرخه حیات مقصد گردشگری منطقاً از فرایندی سه مرحله ای تبعیت می کند. ابتدا بایستی ویژگی های مراحل مختلف چرخه حیات تعیین شود، شرایط این شاخص ها در مراحل شش گانه چرخه حیات باتلر تدقیق و درنهایت برای تعیین جایگاه مقصد، شرایط فعلی آن با شاخصه ای مربوط به هر مرحله تطبیق داده شود. در این راستا عوامل متغیر مراحل مختلف چرخه حیات در قالب بیست شاخص از مطالعات نظری استخراج شده است که آن ها می توان در قالب سه گروه کمیت گردشگران، شیوه سفر و وضعیت مقصد طبقه بندی کرد. سپس وضعیت این شاخص ها در هر مرحله از چرخه تدقیق شده اند. ازآنجایی که یکی از مشکلات اصلی مدل باتلر نبود مرز دقیقی بین مراحل مختلف است به جای انتساب دقیق گزینه ها و مراحل به یکدیگر کرانه پایین و بالا برای هر گزینه تعیین گردیده است. بر اساس الگوریتم نهایی قرارگیری مقصد در مرحله خاصی از تکامل خود به اثبات می رسد اگر و فقط اگر گزینه مربوط به آن مرحله در تمام شاخص ها دارای ارزش درست باشد.
رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی مطالعه موردی: شهرهای مرزی بانه و سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
45 - 58
حوزه های تخصصی:
شواهد زیادی وجود دارد که با گذشت زمان، مرزهای سیاسی بخش عظیمی از کارکردشان را به عنوان مانع از دست داده و تعاملات و همکاری های میان مرزی به طور روزافزون از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند. در این حالت مرز به عنوان منطقه تماس، به فضایی کارکردی برای تبادلات و تعاملات اقتصادی_ اجتماعی فرامرزی تبدیل می شود و اثرات مثبت خود را در مناطق و شهرهای مجاور بر جای می گذارد. بنابراین این تحقیق با هدف تحلیل رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی بانه و سقز شکل گرفته است. بررسی این رابطه با استفاده از روش های کمی_ پیمایشی و از دیدگاه دو گروه شامل فعالان تجارت میان مرزی و خبرگان و مسئولان محلی انجام شده است. گفتنی است که برای وارد کردن بُعد زمان در مطالعه، در مرحله گردآوری اطلاعات میدانی براساس طرح پانل واپس نگر اقدام شد. براساس یافته های توصیفی تحقیق، کارکرد مرز در منطقه مورد مطالعه هم از دیدگاه فعالان تجارت میان مرزی و هم از دیدگاه خبرگان و مسئولان محلی، متحول شده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نیز تأیید کننده همین مطلب است. در ادامه در بررسی متغیر وضعیت پیرامونی شهری، یافته های تحقیق حاکی از بهبود و ارتقای شاخص های وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی به ویژه از دیدگاه خبرگان و مسئولان محلی است. در پاسخ به سؤال اصلی تحقیق و بررسی رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مورد مطالعه، یافته های تحلیلی تحقیق منتج از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ارتباط معناداری بین تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی مورد مطالعه وجود دارد. به طوری که ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی با تحول کارکرد مرز از دیدگاه فعالان تجارت میان مرزی و خبرگان و مسئولان محلی به ترتبب دارای 50 و 51 درصد همبستگی است. علاوه بر این با استفاده از رتبه بندی میانگین شاخص ها در آزمون فریدمن مشخص شد که از میان شاخص های سازنده تحول کارکرد مرز، توسعه زیرساخت های ارتباطی و کاهش فاصله اجتماعی_ فرهنگی با ساکنان آن سوی مرز مهمترین تأثیر را در تحول کارکرد مرز در منطقه مورد مطالعه داشته اند.