فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
131 - 146
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت توسعه کشاورزی از نظر تأمین امنیت غذایی به عنوان زیرساختار توسعه روستایی مورد توجه جدی برنامه ریزان اقتصادی است. این موضوع در مناطق خشک و نیمه خشک جهان وابستگی زیادی به توان های محیطی ازجمله منابع آب و خاک و بهره وری صحیح از آن ها دارد. طرح های آبخیزداری با تأمین آب و حفاظت از خاک در کشورهایی که با بحران آب و فرسایش خاک زراعی (ازجمله کشور ما) روبه رو می باشند، نقش ویژه ای در رشد و توسعه بخش کشاورزی دارد. پژوهش حاضر در راستای بررسی اثرات اقتصادی طرح های آبخیزداری در ایران و در استان فارس که یکی از بزرگ ترین سدهای مخزنی ایران به نام «سلمان فارسی» اجرا شده، تهیه شده است.روش انجام تحقیق مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 584 خانوار، در روستاهای بالای 20 خانوار متأثر از پروژه سد سلمان فارسی ساکن در شهرستان قیروکارزین است. در این تحقیق نمونه گیری به روش احتمالی است که در مرحله تکمیل پرسشنامه و انتخاب اعضای نمونه، با توجه به در اختیار داشتن لیست روستاییان بهره بردار از آب سد، انتخاب نمونه براساس فرمول کوکران 95 خانوار به روش تصادفی ساده صورت پذیرفت و درنهایت تعداد 120 پرسشنامه (برای دقت بیشتر) تکمیل شده است. برای انجام محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار SPSSو آزمون های ناپارامتری دوجمله ای و ویلکاکسون، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. همچنین به منظور سنجش صحیح و واقعی درآمد ناخالص بهره برداران نمونه در سال پایه (1387)، درآمد سالانه آنان را براساس اطلاعات بانک مرکزی از نرخ تورم، به سال 1394 تبدیل و سپس مقایسه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، تأثیر احداث سد سلمان فارسی بر شاخص های اقتصادی زیاد و همچنین در وضعیت کشاورزی بعد از احداث سد تغییر معناداری ایجاد شده است؛ به طوری که در موارد «مساحت باغ و قلمستان، مدار گردش آب محصولات کشاورزی، تعداد نیروی کار خارج از خانوار، تعداد نیروی کار از خانوار، تعداد دام سبک، تعداد قطعات باغی و درنهایت تعداد ماشین آلات ملکی یا اجاره ای در مرحله کاشت، داشت و برداشت» تغییرات ایجادشده نسبت به قبل از احداث سد معنادار و درحال افزایش بوده است.
تبیین جامعه شناختی پایداری اجتماعی در محلات تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ارکان اساسی در توسعه پایدار است و نقش کلیدی مباحث اجتماعی در طرح ها و برنامه ریزی های شهری آن را به یکی از مهمترین ابزار ها و سیاستگذاری های شهری تبدیل کرده است پایداری اجتماعی به معنای ارتقای کیفیت زندگی و توسعه منابع انسانی و در نهایت خودتوانی برای غلبه بر چالش ها و مسائل درونی و واکنش در برابر تغییرات بیرونی و مدیریت حفظ ارزش هاست . پدیده نابرابری و رشد نامتوازن از جمله مشکلات شهرنشینی کشورهای در حال توسعه است. این نابرابری در خدمات شهری باعث تفاوت بین محلات شهری شده است. چنانکه این عامل باعث ازهم پاشیده شدن محلات شهری شده است. کم رنگ شدن احساس تعلق و وابستگی، عدم امنیت اجتماعی و....که روند پایداری اجتماعی محلات را به مخاطره می اندازد. شهرتبریز امروزه به عنوان پارک شهر در کانون توجه برنامه ریزان و مدیران قرار گرفته است. این شهر امروزه در پناه جذب سرمایه های ملی و بین المللی و جذب توریسم می تواند نقش آفرین توسعه اقتصادی در مناطق همجوار باشد. به همین خاطر، مقاله حاضر به تبیین جامعه شناختی پایداری اجتماعی در محلات تبریز با استفاده از تئوری های پارسنز، دورکیم، ریگ گیتز ، وینگتنر و ... پرداخته است. تحقیق موجود به لحاظ هدف یک مطالعه کاربردی و به لحاظ زمانی، مقطعی است از نظر گرداوری داده های یک بررسی پیمایشی است. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است؛ که اعتبار آن از طریق اعتبار صوری بدست امد. جامعه آماری بررسی حاضر، شامل شهروندان تبریز بوده که بر اساس فرمول کوکران، 400نفر به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل های داده ها SPSS و Amoss بوده است. نتایج تحقیق بیانگر تایید فرضیات تحقیق (تاثیر سلامت شهری، رضایت از مسکن و مدیریت شهری بر پایداری اجتماعی می باشد .
ارزیابی وضعیت مسکن در محله های شهر بناب با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی های نامطلوب و توزیع ناعادلانة منابع مالی و انسانی، مسائل عمده ای را با ابعاد گوناگون و پیچیده، در روند توسعه یافتگی شهرها به خصوص شهرهای کوچک ایجاد کرده است. مسکن به عنوان موضوعی چندبعدی، تأثیر بسزایی بر توسعه یافتگی شهرها دارد و از مهم ترین نیازهای انسان به شمار می رود. در ارزیابی توسعه یافتگی شهرها در بخش مسکن، گام نخست شناخت وضع مسکن در شهرهاست. این امر، زمینة مناسب برای ارائة راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعة مسکن و نیز توسعة یکپارچة ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی را در نواحی فراهم می آورد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل شاخص ها و تعیین عوامل مؤثر بر توسعة محله های شهر بناب و سطح بندی هریک از محله هاست. بدین منظور، بررسی شاخص های کمی، جمعیتی و کالبدی مسکن انجام گرفت و اطلاعات مربوط به آن ها برای شانزده محلة شهر بناب جمع آوری شد. پژوهش به روش تحلیل خوشه ای با استفاده از تکنیک های آماری SPSS انجام گرفت. مطابق نتایج، بیشتر محله ها در خوشة اول (محله های توسعه یافته) هستند؛ یعنی بالاترین مطلوبیت مسکن را دارند. محله های 2، 14 و 15 در خوشة دوم وضعیت نسبتاً مطلوب، محلة 4 در خوشة سوم وضعیت نسبتاً نامطلوب و محلة 8 در خوشه چهارم وضعیت نامطلوب دارند.
بررسی و تحلیل متغیرهای حق به سلامت شهری (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
285 - 309
حوزه های تخصصی:
حق به سلامت یکی از اساسی ترین و مهم ترین حقوق شهروندان در شهر است که بسیاری از گزارش ها، منشورها، قوانین، رویکردها و نظریه های جهانی بر آن تأکید دارند. در حق به سلامت شهری تأکید می شود هرکس با هر ویژگی، نگرش و پایگاه اقتصادی-اجتماعی و در هر مکانی از شهر که زندگی می کند، حق به سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعی و همچنین حق به عوامل تعیین کننده سلامت شهری اعم از امنیت و ایمنی، تغذیه مناسب، درآمد مناسب، شغل مناسب، مسکن مناسب، آب آشامیدنی سالم، پارک و فضای سبز، هوای پاک، پیاده روهای قابل پیاده روی، حمل ونقل عمومی، سازمان های پاسخگو، قوانین سلامت محور، فرهنگ سالم و... دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر متغیرهای حق به سلامت شهری، شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. پژوهش حاضر نیمه بنیادی-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است که گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات آن به صورت کیفی-کمی صورت گرفت. گردآوری داده ها و اطلاعات به کمک روش های کتابخانه ای و پیمایشی (مصاحبه) و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار میک مک فازی انجام شد. براساس نتایج، 57 متغیر حق به سلامت شهری شناسایی شدند. این متغیرها در مرحله انتخاب نهایی که به روش مصاحبه دلفی انجام شد به 31 متغیر کاهش یافتند. براساس نتایج تجزیه و تحلیل اثرات که با نرم افزار میک مک فازی انجام شد، متغیرهای درآمد مناسب، آموزش و اطلاعات، عدالت اجتماعی، سلامت اجتماعی، قوانین و سیاست ها، فرهنگ سالم، محیط فیزیکی سالم، سلامت روان، همکاری بین بخشی و شرایط کاری مناسب به ترتیب تأثیرگذارترین متغیرها به شمار می آیند. همچنین متغیرهای سلامت اجتماعی، مشارکت در سلامت، عدالت اجتماعی، سلامت روان، سرمایه اجتماعی، امنیت و ایمنی، سلامت جسم، فرهنگ سالم و محیط فیزیکی سالم، به ترتیب تأثیرپذیرترین متغیرهای حق به سلامت شهری محسوب می شوند. براساس نتایج پژوهش، توجه اساسی به متغیرهای تأثیرگذار نقش بسزایی در تحقق و پایداری حق به سلامت شهری دارد.
اثرات پیکره بندی فضایی بر جدایی گزینی اجتماعی در بافت فرسوده گلستان، سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
33 - 46
حوزه های تخصصی:
جدایی گزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره می اندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد می شود. برای مقابله با جدایی گزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جدایی گزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکره بندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می پذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جدایی گزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دسته بندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرم افزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرم افزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودی ها و گشودگی ها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار می رود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت.
نقش نوسازی و بازسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری (نمونه موردی: محله شاهزاده قاسم شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش نوسازی و بازسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری در محله شاهزاده قاسم شهرستان گرگان می باشد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خانوارهای ساکن محله شاهزاده قاسم گرگان بوده که بر اساس نقشه طرح جامع در منطقه دو شهرداری گرگان واقع درخیابان چاله باغ، حدود 450 خانوار می باشد که در محوطه ای به مساحت حدود 17240 مترمربع واقع شده است. با توجه به ماهیت این تحقیق، سرپرستان خانوارها به عنوان عناصر و واحدهای جامعه آماری در این پژوهش فرض شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن بوسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. به منظور سنجش نرمالیته بودن داده ها از آزمون های کلموگروف - اسمیرنوف و برای آزمون فرضیات از آزمون نسبت دو جمله ای ( Binomial - Test ) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده که نوسازی و بازسازی بافت فرسوده محله شاهزاده قاسم گرگان، باعث افزایش کیفیت زندگی اهالی این محله گردیده است.
نقش آموزش بر به کارگیری عملیات حفاظت خاک در راستای پایداری شالیکاری شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نقش آموزش بر به کارگیری عملیات حفاظت خاک در راستای پایداری شالیکاری شهرستان ساری انجام گرفته است. از لحاظ هدف تحقیق حاضر کاربردی است و از بعد جمع آ وری اطلاعات، روش تحقیق توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 24339 نفر، از شالیکاران شهرستان ساری می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، استفاده گردید. تعداد 283 نفر از آنها بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آ وری داده ها پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه توسط اساتید فن و صاحب نظران تأیید شد. کرونباخ آلفا 93/0 محاسبه گردید. میانگین میزان به کار گیری عملیات حفاظت خاک در حد متوسط، میانگین میزان آگاهی از عملیات حفاظت خاک در حد زیاد و میانگین استفاده از روش های آموزشی نیز در حد کم است. نتایج رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که 65 درصد از تغییرات به کارگیری عملیات حفاظت خاک در راستای پایداری شالیکاری ناشی از استفاده روش های آموزشی، سن، آگاهی از عملیات حفاظت خاک و تحصیلات می باشد.
بررسی تغییر کاربری اراضی شهری (مطالعه موردی منطقه 1 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع جمعیت شهرتهران باعث ایجاد هرج و مرج در کاربری زمین و تبدیل اراضی کشاورزی و باغات به مناطق مسکونی و صنعتی و در نهایت توسعه ناموزون گردیده. چنین فرآیندی منطقه یک را با مشکلات عدیده ای در رابطه با وجود کاربردها و دسترسی به آنها مواجه کرده. روش تحقیق در پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی می باشد و با اسفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با استفاده از تکنیک swot اطلاعات را تحلیل نموده و در نتیجه اولویت بندی با خدماتی چون کاربری های فرهنگی، درمانی، ورزشی، اداری، تاسیسات و تجهیزات شهری و تجاری می باشد از راهکارهایی که در راستای تغییر کاربری اراضی شهری در منطقه یک قابل توجه است می توان با چشم پوشی کردن از کاربری اراضی بایر و انتقال اراضی صنعتی و نظامی و اختصاص آن به کاربری خدماتی کمبود خدمات رفاهی منطقه را جبران نمود.
شهرسازی تاکتیکال؛ چیستی، چرایی و چگونگی (تدوین چارچوب نظری شهرسازی تاکتیکال به کمک مطالعه مروری و تحلیل محتوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
106 - 121
حوزه های تخصصی:
شهرسازی تاکتیکال در پی تحقق کنشگری فعال شهروندان در بازیابی و بازطراحی فضاهای شهری کوچکمقیاس و ارتقای حس تعلق مردم به محیطهای شهری است. با اینحال، در عرصه پژوهشهای داخلی کمتر به طور دقیق و عمیق به آن پرداخته شده و ضرورت تدوین یک چارچوب نظری به منظور کاربست در عرصه شهرسازی داخلی احساس میشود. این پژوهش در پی آن است که به سه سؤال اصلی «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» در مورد «شهرسازی تاکتیکال» پاسخ دهد. در راستای اهداف پژوهش، بر اساس روش «مرور نظاممند»، پس از جستوجوی منابع و گزینش اسناد بهینه پژوهشی در سه مرحله، تعداد 39 سند علمی انتخاب شد و فرایند «تحلیل محتوا» و استخراج کدها و تدوین تمها بر اساس سه مقوله اولیه، روی متن این اسناد انجام شد.در مقوله «چیستی» شهرسازی تاکتیکال و در تم «مفاهیم مشابه»، کدهای «شهرسازی خودجوش» و «شهرسازی چریکی»، در دسته کدهای مربوط به تم «ویژگیها»، کدهای «کمهزینه بودن» و «موقت بودن» و در دسته کدهای مربوط به تم «ماهیت»، کد «خلاقیت و نوآوری» بیشترین تکرار را داشتهاند. تحلیل محتوای حاصل از مقوله «چرایی»، در دسته عوامل «زمینهساز»، بیشترین تکرار را در کدهای «رویههای طولانی بروکراتیک» و در دسته «مزایا»، بیشترین تکرار را «تحقق مشارکت شهروندان در تصمیمگیری و اجرا» داشته است. یافتههای حاصل از این پژوهش میتواند با اتخاذ رویکرد بومیسازی و در نظر گرفتن زمینههای فرهنگی اجتماعی و نیز پتانسیلهای قانونی، هم از سوی مدیران و برنامهریزان شهری و هم از سوی دغدغهمندان حوزه شهرسازی در راستای انجام پروژههای تاکتیکال مورد استفاده قرار گیرد.
نقش مراکز مذهبی در ایجاد همبستگی میان شهروندان با رویکرد سرمایة اجتماعی (مطالعه موردی: شهر فردوسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران شهرنشینی حاضر به ویژه در جوامع جهان سوم که بی اعتمادی و عزلت بر زندگی اکثریت شهروندان سایه افکنده است، تلاش در جهت همبستگی اجتماعی و بالابردن سرمایة اجتماعی درون شهرها از مهم ترین اهداف برنامه ریزان و مدیران شهری می باشد. به این منظور مذهب با تکیه بر ابزارهای مادی و معنوی خود نقشی به سزا در بالابردن حس تعلق و اعتماد اجتماعی و مهم تر از همه ایجاد وفاق و همبستگی اجتماعی بین شهروندان می تواند داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی نقش مراکز مذهبی به ویژه مسجد در ایجاد همبستگی میان شهروندان با رویکرد سرمایة اجتماعی در مسجد جامع شهر فردوسیه شهرستان شهریار می باشد. جامعة پژوهش را تمام شهروندان شهر فردوسیه تشکیل می دهند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. برای انجام این تحقیق با توجه به حجم نمونة تعیین شده از طریق جدول مورگان، تعداد 341 پرسشنامه میان شهروندان مورد مطالعه توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) از طریق نرم افزار Smartpls.2 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل ایجاد شده برای ایجاد همبستگی میان شهروندان از برازش مناسبی برخوردار بود و عوامل پیشنهاد شده به خوبی توانایی اندازه گیری مفهوم مورد نظر را دارند. بارهای عاملی به دست آمده برای متغیرهای مشاهده شده بالاتر از 5/0 بود و سازه ها از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بودند؛ همچنین، بر اساس مدل ایجاد شده از طریق مدل یابی ساختاری، اعتماد و مشارکت ارتباطی معنادار و مثبت با همبستگی اجتماعی داشتند، در حالی که انسجام اجتماعی ارتباطی معنادار با همبستگی اجتماعی نداشت.
تحلیل گفتمان سیاست های توسعه روستایی ایران در دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی دارد گفتمان دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد در حوزه توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص را تحلیل کرده و با استفاده از آن به تفسیر شکل گیری گفتمان توسعه در سیاست های توسعه روستایی ایران در این دوران دست یابد. در روش تحقیق این مقاله از اصول نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و از روش پیشنهادی تحلیل گفتمان پسابنیادین (PDA)، برای عملیاتی کردن آن استفاده شده است. داده های این مقاله از میان مصاحبه ها، سخنرانی ها و اظهارنظرهای روسای دولت و همچنین مواد و تبصره های مرتبط با حوزه روستایی در متن برنامه های توسعه پنج ساله اول، دوم و پنجم به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان داد که هرچند حوزه روستایی در گفتمان دولت هاشمی به قلمروی گفتمانی دولت وارد شد، اما مجموعه عواملی باعث ایجاد نقص در ارتباط حوزه روستایی با کلیت گفتمانی دولت و درنتیجه بروز ناهماهنگی های زیادی در این حوزه گردید. از سوی دیگر، گفتمان دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت هاشمی رفسنجانی، مناسبات گفتمانی قوی تری را با حوزه روستایی برقرار کرده است. می توان گفت گفتمان دولت احمدی نژاد برای از میدان به در کردن گفتمان دولت هاشمی، با تمرکز بر شرایط فیزیکی و بیرونی کوشید که توزیع این شرایط را بهبود بخشد. اما همان طور که دولت هاشمی از بهبود جنبه های نرم افزاری نظیر حوزه های فرهنگی و اجتماعی غافل شد، گفتمان دولت احمدی نژاد نیز درنهایت توجه چندانی بر این حوزه ها نداشت و عمدتاً بر بهبود توزیع امکانات و تسهیلات فیزیکی تأکید نمود.
تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی بر اساس تحلیل SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) مطالعه موردی (پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
121 - 136
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری، به ویژه طبیعت گردی، به منزله رویکردی جدید برای توسعه هم زیستی انسان و اجتماع، به منظور بهره وری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق جایگاه چشمگیری یافته است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی هر منطقه است. پارک جنگلی آبیدر با مساحت 1555 هکتار در جنوب غربی شهر سنندج واقع شده است که به سبب جاذبه های طبیعی از مزیت نسبی برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها)، عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها)، و تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی پارک جنگلی آبیدر انجام گرفته و بدین منظور از مدل تلفیقی SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. فرایند تحلیل شبکه ای اجازه اندازه گیری را در شرایطی که بین عوامل استراتژیک وابستگی وجود دارد می دهد. مدل شبکه ای ارائه شده در این تحقیق به منظور تجزیه وتحلیل SWOT از چهار سطح، هدف (بهترین استراتژی) در سطح اول، عوامل SWOT و زیر معیارهای SWOT به ترتیب در سطوح دوم و سوم، و آخرین سطح از گزینه های استراتژی تشکیل شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT بر اساس روش ANP پرسش نامه ای به صورت مقایسه زوجی با مقیاس نه تایی طراحی و تکمیل شد. پس از آن، داده های جمع آوری شده با نرم افزار Super Decision تجزیه وتحلیل و استراتژی های WTبه منزله بهترین استراتژی ها، برای توسعه طبیعت گردی منطقه مشخص شد. نتایج نشان داد که آسیب پذیری منطقه مطالعه شده (پارک جنگلی آبیدر) به لحاظ توسعه طبیعت گردی بالاست و همچنین توزیع و تخصیص مجدد منابع در سطح پارک جنگلی آبیدر، با توجه به محدود بودن فرصت ها و بالا بودن ضعف ها، امری الزامی است. بنابراین، در پایان راهکارهایی جهت توسعه طبیعت گردی در منطقه ارائه شد.
ارزیابی آسیب پذیری شهر ارومیه با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری شهر ارومیه با رویکرد پدافند غیرعامل می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری این تحقیق 30 نفر از اساتید، متخصصان و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق در محدوده مورد مطالعه می باشند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدلANP در رویکردی تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی و منطق فازی، استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده km²27/45 معادل 76/55 درصد از کل محدوده شهر با میزان جمعیت 530696 نفر که معادل 59/80 درصد از کل جمعیت شهر ارومیه می باشد دارای آسیب پذیری متوسط تا خیلی زیاد شناخته شده است. بیشتر نواحی شمالی (سکونتگاه های غیررسمی منطقه دو) و مرکزی (محلات قدیمی منطقه چهار) شهر ارومیه به علت تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، قرارگیری اکثر مراکز اداری سیاسی، حساس و تجاری در این مناطق، آسیب پذیرترین مناطق ارومیه هستند ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، رﻋﺎﯾﺖ ﻧﮑﺮدن اﺻﻮل هم جواری در کاربری های حساس و حیاتی و عدم رعایت استاندارد ساخت وساز در منطقه چهار و دو ﺑﯿﺶ از ﺳﺎﯾﺮ مناطق شهری اﺳﺖ. در این میان، معیارهای کاربری های حساس و حیاتی، مراکز نظامی واداری بیشترین تأثیر را در تعیین آسیب پذیری شهر ارومیه دارند. جابجایی و انتقال تأسیسات خطرناک از مناطق مسکونی و یا هم جوار با مراکز حساس و مهم، توجه به اصول پدافند غیرعامل در تهیه طرح های شهری، توجه به آیین نامه استانداردهای ساخت وساز و ... از مهم ترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه می باشد.
ارزیابی سیاست های مسکن مهر در ایران و ارائه راهکارهایی جهت بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
83 - 92
حوزه های تخصصی:
مسکن مهر موضوعی است که در سال های اخیر در راستای بهبود وضعیت مسکن از سوی دولت در دستور کار قرار گرفته است. این طرح با هدف تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد جامعه، قیمت زمین را از قیمت مسکن حذف نموده و واحدهای مسکونی را به صورت اجاره 99 ساله در اختیار آنها قرار داده است. این واحدها در کلانشهرها، شهرهای بزرگ و شهرهای میانی با شرایط و وضعیت گوناگونی در اختیار متقاضیان قرار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است تا با مطالعه و ارزیابی سیاست های مسکن مهر در ایران، نقاط ضعف آن را دریافته و راهکارهایی برای رفع آنها و تدوین شرایط مسکن مطلوب ارائه دهد. به منظور دستیابی بدین مهم، ابتدا با مطالعه ویژگی های مسکن ایران و جهان، شاخص هایی برای آن استخراج شده و سپس 36 شاخص مسکن به کمک روش تحلیل عاملی به نُه عامل تقلیل یافته و درجه تأثیرگذاری هر عامل بر سیاست های مسکن مهر مشخص شده است. در گام بعدی به کمک تحلیل رگرسیونی اثر عوامل مربوطه اندازه گیری شده و درجه اهمیت هر کدام محاسبه شده است. سپس اولویت اصلاح سیاست ها با توجه به این رتبه بندی تعیین گردیده است. نتایج به دست آمده گویای این است که عامل« طراحی و ساخت مسکن و محیط پیرامونی » در اولویت نخست، عامل « مکان و موقعیت » در اولویت دوم، «تسهیلات و خدمات» در اولویت سوم، «اندازه واحدهای مسکونی» اولویت چهارم، «پوشش گروه های نیازمند» اولویت پنجم، «توجیه اقتصادی» اولویت ششم، «تراکم» اولویت هفتم، «تأسیسات و تجهیزات زیربنایی» اولویت هشتم و «فضای شهری» در اولویت نهم اصلاحات قرار دارند. در نهایت بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهایی از قبیل بهبود وضعیت ساخت واحدهای مسکونی و نوع مصالح مورد استفاده، نظارت بر عملکرد پیمانکاران، تعبیه کاربری های آموزشی، بهداشتی، اداری و تجاری در پروژه های مسکن مهر و ... برای ارتقای پروژه های مسکن مهر تدوین شده است.
پایگاه اجتماعی اقتصادی شهروندان و رفتار خرید در فضای شهری مطالعه موردی: بازار سنتی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
65 - 80
حوزه های تخصصی:
بازار یکی از عناصر اصلی شهر ایرانی و به مثابه قلب تپنده آن محسوب می شود. بازار سنتی کاشان در دوره سلجوقیان احداث گردید و به تدریج نقش و کارکرد مهمی در توسعه اقتصادی- اجتماعی شهر پیدا کرد. به طوری که در دوره صفویه به اوج شکوه و رونق اقتصادی رسید. اما در دوره معاصر به دلیل گسترش شهر کاشان و ایجاد فاصله مکانی بین بازار و محل سکونت شهروندان، گسترش خرده فروشی ها و فروشگاه های جدید در امتداد خیابان ها و محلات مختلف در سطح شهر، موجب کم رنگ شدن و بعضاً از دست رفتن نقش و کارکرد قدیمی بازار کاشان شده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چه تفاوتی میان پایگاه اجتماعی اقتصادی پاسخگویان در شهر و نحوه و رفتار خرید از بازار وجود دارد؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از روش میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل الف) کسبه و بازاریان و ب) ساکنان شهر کاشان می باشد. حجم نمونه برای ساکنان شهر کاشان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب گردید که این تعداد پرسشنامه بین سه منطقه شهری با پایگاه اقتصادی پایین (شهرک 22 بهمن)، متوسط (خیابان ملامحسن) و بالا (خیابان امیرکبیر) توزیع گردید. ملاک تعیین سه منطقه شهری بر اساس ارزش زمین، تراکم جمعیت، قیمت مسکن، مهاجران و پایگاه اجتماعی اقتصادی ساکنین می باشد. همچنین تعداد 100 پرسشنامه از کسبه و بازاریان شهر تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری واریانس یک طرفه انجام شد. منطقه امیرکبیر کمترین میزان مراجعه به بازار را با 10 درصد خرید دارند، لیکن شهرک 22 بهمن بیشترین مراجعه و خرید را از بازار سنتی می کنند و به طورکلی بازار نقش درجه اول خود را به عنوان مرکز عمده خرید شهروندان ازدست داده است.
تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهرها(نمونه مورد مطالعه شهر خرم دره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهر خرمدره می باشد. بازآفرینی دید جامع و یکپارچه ومجموعه اقداماتی است که به حل مسائل شهری بی انجامد، به طوی که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی بافتی که دستخوش تغییر شده را بوجود آورد. بازآفرینی از مهمترین استراتژی ها برای نشان دادن محرومیت و روال درون شهر ها ، فضاهای ناکارآمد و فرسوده همراه با مسائل و مشکلات در بافت های شهری وحرکت در مسیر توسعه پایدار است. توسعه پایدار شهری نیز مبتنی بر نیازهای واقعی و تصمیم گیری های عقلایی با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. بدین منظور مطالعه حاضر از روش تحقیق کمی و پیمایشی بهره برده شد.جامعه آماری شامل کلیه شهروندان شهر خرمدره (68000 )نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد متغیر بازآفرینی شهری به عنوان متغیر مستقل دارای دو بُعد ابعاد محیطی با ابعاد چهارگانه (ساختار کالبد فضایی ، تراکم ، حمل و نقل و محیط زیست) (44/155)و ابعاد نهادی با ابعاد ( اجتماعی – فرهنگی ، اقتصادی)( 32/0) و باز آفرینی با (35/0) در متغیرتوسعه پایدار شهر خرمدره اثر گذار است.
کاربست اصول نوشهرگرایی مطابق با شناسه های شهر ایرانی-اسلامی (مطالعه موردی: محله مسکونی و قدیمی رباطکریم (رباط کهنه))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به این مقوله پرداخته می شود که چگونه میتوان به کمک اصول شهرسازی مدرن مانند نوشهرگرایی، محله ای خوداتکا برای شهرها طراحی کرد تا پاسخگوی نیازهای امروز مردم باشد. همچنین به این مسئله توجه می شود که این اصول تا چه اندازه با شهرسازی ایرانی-اسلامی سازگار است؟ هدف از مطالعه حاضر، بررسی امکان بهکارگیری اصول نوشهرگرایی در سازگاری با اصول شهرسازی ایرانی-اسلامی در طراحی و احیای محله های امروز است. پژوهش پیش رو اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا به کمک آن می توان از اصول شهرسازی ایرانی-اسلامی هم پای اصول نوشهرگرایی برای بهبود محلههای مسکونی ایران - مانند نمونه موردی محله تاریخی رباطکریم – استفاده کرد. بدین منظور از مطالعات اسنادی و کتابخانهای در حوزه شهرسازی ایرانی-اسلامی و بحثهای شهرسازی معاصر، همچنین پژوهش های میدانی استفاده شد. سپس شناسههای سنتی شهر ایرانی-اسلامی از نظر محتوایی با اصول نوشهرگرایی مقایسه و تطبیق داده شد. نتیجه اینکه ایدههای شهرسازی ایرانی-اسلامی فرای کالبد و زمان است و انگارههای نوین شهرسازی امروز را بهخوبی دربرمیگیرد. محله های شهرهای تاریخی ایران در گذشته براساس اصول و قواعدی شکل گرفتهاند که امروزه در شعارهای یکی از مطرحترین نهضتهای طراحی شهری در جهان یعنی نوشهرگرایی مشاهده میشوند؛ بنابراین میتوان از این اصول برای طراحی محله های جدید و احیای محله های قدیمی ایران استفاده کرد.
طراحی برنامه ریزی گردشگری دژ باستانی قلعه رودخان فومن-گیلان(تعیین ظرفیت برد محیط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی اولین گام جهت استفاده صحیح از منابع طبیعی و فرهنگی برای توسعه صنعت گردشگری است.در این راستا با تعیین ظرفیت برد، می توان به تعیین خط مشی های مدیریتی برای توسعه صنعت گردشگری و کاهش اثرات نامطلوب محیطی کمک کرد.دژ باستانی قلعه رودخان فومن به عنوان یک اثر ثبت شده ملی به علت مکان خاص قرارگیری آن سالانه پذیرای گردشگران بسیاری است.هدف تحقیق ، بررسی و تعیین مقدار ظرفیت برد فیزیکی،واقعی و موثر برای برنامه ریزی مناسب از این مکان گردشگری است.روش تحقیق استفاده از فرمولهای تعیین ظرفیت برد با توجه به شاخص های منطقه است.نتایج بدست آمده حاکی از ظرفیت برد فیزیکی معادل 2،315،925 نفر گردشگر در سال،ظرفیت برد واقعی معادل 1،047،915 نفر گردشگر در سال و ظرفیت برد موثر معادل 702،260 نفرگردشگر در سال است .با توجه به اعمال ظرفیت برد موثر به عنوان کاربردی ترین نوع ظرفیت برد،گردشگری در منطقه دژ باستانی قلعه رودخان با آمار 156،560 نفر در سال 1389 تقریبا یک پنجم میزان ظرفیت برد موثر است و این مطلب نشان دهنده پتانسیل بالای قلعه است که با مدیریت و برنامه ریزی مناسب میتواند به عنوان یکی از جاذبه های مهم منطقه برای جذب گردشگر مطرح باشد.
مفهوم فضا و تحدید آن در مطالعات منظر شهری تصویرپذیر: از ماهیّت و هستی شناسی تا کاربست آن
حوزه های تخصصی:
در هر مطالعه ای و به تبع آن در مطالعات منظر شهری عدم توجه به مفاهیم و تحدید نکردن جنبه های مختلف آنها می تواند منجر به برداشت های ناصحیح گردد. آنچه که مسلم است، این است که تأکید صرف بر هر یک از فلسفی اندیشی ها، می تواند منجر به سردرگمی در مطالعات مربوط به فضا باشد. ولی در این میان لازم است تا هر علمی و به تبع آن هر مطالعه ای که در زمینه ی فضا انجام می گیرد، بسته به حیطه ی خود فلسفی اندیشی خاص خود را برگزیند. فضا به عنوان بخشی از محیط می تواند بر رفتار اثر گذارد و نسبت به رفتار نقش کنترل کننده ای داشته باشد. یعنی رفتارهایی را تضعیف و رفتارهایی را تشویق نماید. در صورتی که در مورد فعّالیّت ها، فضا می تواند تنها امکان یا عدم امکان یک فعّالیّت را فراهم آورد. لذا تأثیر فضا بر رفتار بسیار مستقیم تر و قطعی تر می باشد. در این میان در پژوهش هایی که منظر شهری را از بعد تصویرپذیری آن مورد مطالعه و کنکاش قرار می دهد، آن فضایی مد نظر است که، عمدتاً مربوط به فضای رابطه ای- ادراکی شهروندان در شهر است. هر چند که گونه های دیگر فضا نیز در آن دخیل هستند، مانند فضای روزمره و عملی که پیش شرط فضای ادراکی است، یا فضای وجودی- جغرافیایی که در ارتباط با نیازها و تجربه های شهروندان است، یا فضای معمارانه و برنامه ریزی که اندیشه و عمل بازنمایی را به هم پیوند می دهد و در پایان فضای شناختی و انتزاعی که به عنوان پایه ای برای این فضاها عمل می کنند. آنچه مسلم است اینکه نمی توان صرفاً از یک بعد به مقوله ی فضا نگریست و باید ابعاد و جنبه های مختلف را در هر مطالعه ای در نظر گرفت.
تحلیل آثار اقتصادی و اجتماعی یکپارچه سازی اراضی در دشت نیاله بخش میمه استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به ویژه در ایران، پراکندگی قابل توجه زمین های کشاورزی است. با توجه به مزایای یکپارچه سازی و معایب پراکندگی اراضی، در پژوهش حاضر تلاش شده تا میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در دشت نیاله ی بخش میمه شهرستان شاهین شهر و میمه در استان اصفهان، با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی مورد سنجش قرار گیرد. جامعه آماری شامل بهره برداران دشت نیاله در بخش میمه بوده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه نیاله گردآوری شده است. جهت بررسی مالی طرح یکپارچه سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت در ده سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مالی نشان داد که یکپارچه سازی زمین های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچک تر نسبت به سطوح بزرگ تر در این مناطق شده است . از سویی، بهره برداران از اجرای طرح رضایت داشتند و ارتباطات آنها نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.