آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

جدایی گزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره می اندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد می شود. برای مقابله با جدایی گزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جدایی گزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکره بندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می پذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جدایی گزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دسته بندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرم افزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرم افزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودی ها و گشودگی ها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار می رود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت.

تبلیغات