فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی و پایداری توسعه نواحی مرزی در دهستان حومه غربی واقع در شهرستان سوسنگرد در استان خوزستان می پردازد.
روش: نوع پژوهش به کاررفته، کاربردی و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است. بر این اساس، ضمن بررسی ادبیات نظری مربوط به شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری توسعه روستایی، چهارچوب مفهومی متشکّل از 3 مؤلفه برای سرمایه اجتماعی (هم بستگی اجتماعی، میزان مشارکت، اعتماد اجتماعی) به عنوان متغیّر مستقل و 3 مؤلّفه توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی) که متغیّرهای وابسته پژوهش را شکل می دهند، برای انجام این تحلیل انتخاب شده است. جامعه آماری را ۱۹روستا از دهستان حومه غربی (معادل ۱۳۲۴ خانوار در قالب ۵۷۱۷ نفر جمعیت) تشکیل می دهد و نمونه آماری با استفاده از روش کوکران ۳۰۶ نفر در قالب نمونه گیری ساده تعیین شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها متناسب با سؤالات تحقیق، از نرم افزار SPSS و از روش های آماری T-TEST و هم بستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها: برجسته ترین نتایج تحقیق نشان داده است، بین سرمایه اجتماعی و پایداری روستایی در محدوده مورد مطالعه، رابطه مستقیم و شدید وجود دارد و با بالارفتن سطح سرمایه اجتماعی، سطح پایداری روستایی نیز بهبود خواهد یافت. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که توجه به شاخص های سرمایه اجتماعی، می تواند زمینه ساز ایجاد یک محیط روستایی قابل زیست، پویا، سالم از نظر محیطی و اجتماعی را فراهم آورد.
محدودیت ها/ راهبردها: سرمایه اجتماعی از روش های متعدّدی تبعیت می کند که فقدان داده های آماری مناسب، توان محقّق را در بهره گیری از روش های سنجش رابطه سرمایه های اجتماعی و پایداری توسعه، محدود می کند.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکار مدیریتی در راستای حرکت روستاها در امر پایداری، توجه به امر سرمایه اجتماعی که موجب هم بستگی، اعتماد و مشارکت در بین روستاییان شود و به آن ها در مدیریت بهتر محیط روستایی و پایداری آن، کمک کند.
اصالت و ارزش: این مقاله می تواند گام دیگری در جهت توسعه ادبیات سرمایه اجتماعی و هم چنین توسعه پایدار در علوم جغرافیایی و برنامه ریزی در امر روستاها باشد.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن در استان همدان (با تأکید بر اقشار کم درآمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیر منقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پر هزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار مؤثری دارد. اهتمام به تأمین مسکن مناسب، بادوام، مقاوم و ایمن، از بزرگ ترین دغدغه های انسان معاصر و جوامع کنونی است. از دید دیگر، مسکن در برنامه های درازمدت توسعه، به عنوان پویاترین زمینه ی عملکرد اقتصادی محسوب می گردد. تأمین مسکن برای همه دولت ها از دیرباز یکی از مهم ترین مسائلی بوده که برای رفع این مشکل راهبردها و سیاست های گوناگونی ارائه شده است. در ایران نیز، طی سال های اخیر، رونق و رکود بازار مسکن و مجموعه های هم پیوند با آن، با اهمیت تلقی شده و مسکن و وضعیت کمی و کیفی آن، به عنوان عاملی حساس و اثرگذار معرفی شده است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارائه برنامه برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری در استان همدان است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و از تکنیک آماری دهک های درآمدی استفاده شده است. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که شرایط مسکن در بین گروه های کم درآمد استان دارای وضعیت نامناسبی است. لذا به بررسی و تحلیل شاخص های مسکن بر حسب گروه های درآمدی پرداخته شده است. لازم به ذکر است عملکرد و سیاست های اتخاذ شده توسط دولت در سال های گذشته، تأثیر مناسبی بر ساماندهی مسکن گروه های کم درآمد استان همدان نداشته است و حتی در برخی از دوره ها تبعات منفی فراوانی برای این گروه ها داشته است.
بررسی الگوهای رشد کالبدی شهر ارومیه و ارائه یک الگوی بهینه به منظور افزایش فشردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست ویکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر (فشردگی یا پراکنش) و حومه نشینی است. درنتیجه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر نقشی مهم در میزان موفقیت برنامه ریزان شهری دارد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی می کند. الگوی رشد شهر از آنجاکه با یکی از محدودترین منابع در دسترس انسان یعنی زمین سروکار دارد، از موضوع های مهم در برنامه ریزی شهری و یکی از معیارهای اساسی در توسعة پایدار شهری است. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، بررسی وضعیت تراکم و فشردگی شهری در ارومیه و روند رشد و توسعة فیزیکی شهر است تا با استفاده از نتایج آن بتوان به راهبرد و الگویی مناسب برای توسعة آیندة شهر دست یافت. بدین منظور از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و درجة تجمع برای بررسی روند توسعة شهر استفاده شده است. نتایج نشان داد شهر ارومیه به صورت افقی و پراکنده توسعه پیدا کرده است؛ بنابراین، سیاست اختلاط کاربری ها به عنوان یکی از راه های فشرده سازی شهری پیشنهاد می شود. برای بررسی وضعیت تنوع و اختلاط کاربری ها نیز از مدل تعیین تنوع اتکینسون استفاده شده است که با توجه به این شاخص منطقة 4 در بهترین و منطقة 3 در بدترین وضعیت قرار گرفته است.
ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر مطالعه موردی: سایت مسکن مهر فاطمیه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
13 - 26
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهر بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. از این رو هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر فاطمیه شهر یزد می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مسکن مهر فاطمیه و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 363 نفر برآورده شد که برای دقت بیشتر به 400 نفر افزایش یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS20 انجام شد. براساس یافته های توصیفی حاصل از آزمون کای اسکوئر بین متغیرهای مستقل از قبیل: جنسیت، اشتغال و وضعیت تأهل افراد با رضایتمندی از واحدهای مسکونی رابطه معنی داری وجود دارد و همچنین نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه متغیر سن با رضایت از مجتمع مسکونی معنی دار و مثبت و رابطه متغیرهای تحصیلات و متوسط درآمد ماهیانه معنی دار و منفی می باشد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر فاطمیه در حد متوسط (3.22 با میانه نظری 3) می باشد و ساکنان از شرایط اقتصادی (هزینه خرید و تسهیلات وام مسکن) مجتمع اظهار نارضایتی کردند. ساکنان محدوده مورد مطالعه، از معیارهای امنیت، روشنایی و تهویه و ویژگی های کالبدی مجتمع اظهار رضایت داشته و از سایر معیارهای پژوهش در حد متوسط رضایت داشته اند و در نهایت راهکارهایی برای بهبود طرح مسکن مهر و ارتقای تسهیلات و خدمات در محدوده مورد مطالعه ارائه شده است.
نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری شهری مورد مطالعه: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت پذیری، یکی از مهم ترین دغدغه های تجارت و فعالیت برای پویایی و بازآفرینی شهری است. در سال های اخیر رقابت به منزلة یک مفهوم اقتصادی تأثیرگذار بر توسعة پایدار صنعت گردشگری و سفر مطرح شده است؛ از این رو هدف اساسی این پژوهش، ارزیابی نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری گردشگری در شهر بیرجند است. روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این راستا ابزار پرسش نامه براساس شاخص های مجمع جهانی اقتصاد طراحی شده است که هر دو سال یک بار به صورت گزارش طرح می شود. در پرسش نامه، طیف لیکرت 5 گزینه ای به کار رفته است. اطلاعات مورد نیاز به صورت تصادفی و از گردشگران دردسترس گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارSpss و آزمون T تک نمونه ای بررسی شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفة دسترسی های بافت تاریخی با میانگین 2157/12 بیش از حد متوسط و وضعیت آن مطلوب است. مؤلفه های ظرفیت گردشگری، برندینگ شهری، تجربة محیطی، اصالت بخشی به فضا، توسعة فرهنگی، کیفیت مسکن و ساختمان، کیفیات محیطی و عملکرد بخش عمومی در وضعیت مطلوبی نیست؛ اما مؤلفه های بازاریابی شهری و امنیت نیاز به تدابیر اساسی دارد و در اولویت قرار گرفته است. مهم ترین پیشنهاد کاربردی پژوهش توجه هرچه بیشتر و سرمایه گذاری بخش عمومی و شهرداری برای ارتقاء خدمات گردشگری، رفع کاستی ها، ثبت برند و تبلیغات و بازاریابی برای بافت تاریخی شهر بیرجند است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کارایی اقتصادی تعاونی های تولید روستایی ناحیه الموت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاونی های روستایی یکی از مهم ترین نهاد های تولید محصولات کشاورزی محسوب می شود. تعیین میزان کارایی یا عملکرد این نهادها می تواند نقش بسزایی در تصمیم گیری های مدیران و برنامه ریزان مناطق روستایی داشته باشد. به همین منظور، در این مطالعه جهت برآورد کارایی اقتصادی تعاونی های تولید روستایی ناحیه الموت از روش تحلیل پوششی داده های تصادفی (SDEA) استفاده شده است. سپس، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کارایی تعاونی ها، از مدل رگرسیونی بوت استرپ استفاده گردید. داده های موردنیاز مربوط به سال 94-1393 بوده است که با تکمیل پرسشنامه توسط 43 نفر از اعضای تعاونی های نمونه جمع آوری شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روش پانل متخصصان و برای تعیین پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحلیل داده های استخراجی از پرسشنامه ها به کمک نرم افزار Excel و حل مدل های ارائه شده به کمک نرم افزار GAMS نسخه 1/24 صورت گرفته است. نتایج نشان داد کارایی تصادفی تعاونی های روستایی ناحیه الموت در سطح نسبتاً متوسطی (79 درصد) قرار دارد. همچنین، سطح تحصیلات مدیرعامل، برگزاری کلاس های آموزشی و بازدید از مراکز علمی و میزان سرمایه گذاری در تعاونی تأثیر معنی دار بر کارایی و عامل مسافت تعاونی تا مرکز شهر، اثر معکوس بر کارایی تعاونی های کشاورزی موردمطالعه داشته است.
تحلیل عوامل مؤثر بر گرایش روستائیان به دریافت تسهیلات بهسازی مسکن روستایی مورد مطالعاتی: (دهستان مهروئیه- شهرستان فاریاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به آسیب پذیری شدید مساکن روستایی، پرداخت اعتبارات ارزان قیمت به روستاییان به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای بهسازی مسکن در کشور، به ویژه در دهه اخیر بوده است. بنابر این مطالعه و بررسی عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به دریافت این تسهیلات، یکی از مهم ترین مسائلی است که می تواند در اجرای موفق این راهبرد نقش مؤثری ایفا نماید. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر گرایش روستائیان به دریافت تسهیلات بهسازی مسکن روستایی و بر اساس روش میدانی در دهستان مهروئیه شهرستان فاریاب استان کرمان انجام شده است. روش تحقیق به صورت اسنادی-تحلیلی و میدانی بوده و داده های میدانی با پرسشنامه جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS ، استفاده شده است. همچنین سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 73/0 است. جامعه آماری این تحقیق را خانوارهای دهستان مهروئیه تشکیل می دهند که در بین سال های 1392-1386 از تسهیلات بهسازی مسکن استفاده نموده اند. تعداد این خانوارها شامل 1078 واحد می باشد و حجم نمونه با روش نمونه گیری کوکران 200 خانوار محاسبه شد که با استفاده از روش طبقه ای با انتساب متناسب در بین روستاهای دهستان مهروئیه توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین دریافت تسهیلات بهسازی و فقدان مسکن ملکی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین وضعیت اجتماعی، اقتصادی و اداری- اجرایی بر ایجاد گرایش به دریافت تسهیلات مسکن روستایی نقش تعیین کننده ای دارند، و با بررسی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و اداری- اجرایی مشخص گردید که مؤلفه اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته است.
مرگ ومیر و تحولات فضایی علل آن در شهرستان های ایران در سال های 1389 – 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مطالعات مهم در برنامه ریزی سلامت کشورها و سنجش الگوی کیفیت زندگی و بهره مندی از سیستم خدمات بهداشت و درمان و موفقیت آن ها، بررسی الگوی مرگ ومیر در پهنة جغرافیایی است. مطالعات انجام شده با تأکید بر کلان نگری، علل فوت را در سطح کل کشور بررسی کرده و نتایج به دست آمده نیز با نادیده گرفتن عناصر جغرافیایی تشکیل دهندة کشور، الگوی واحدی را بیان می کند. با توجه به تفاوت های منطقه ای در شیوع علل مختلف مرگ ومیر، مطالعة حاضر با بهره گیری از رویکرد آمار مکانی و تحلیل اکتشاف فضایی داده، به بررسی تفاوت های علل مرگ در مقیاس شهرستان های کشور پرداخته است. نتایج نشان داد که از مجموعِ متوفیان ثبت شده برحسبِ طبقه بندی بین المللی مرگ ومیر ( ICD ) در سال های 1389-1385، بیماری های دستگاه گردش خون، سوانح و تصادفات و انواع سرطان ها، مهم ترین علت مرگ ومیر در ایران بوده اند. توزیع علل سه گانة ذکر شده در کشور از توزیع یکسانی برخوردار نبوده و در بعضی از شهرستان ها بیش از 75 درصد از علل مرگ، ناشی از سه عامل یادشده بوده؛ در حالی که در این دوره در بعضی از شهرستان ها نیز نقش عوامل یادشده کمتر از 20 درصد است و بخش عمده ای از مرگ ومیر این شهرستان ها ناشی از کهولت سن بوده است. بررسی پراکنش فضایی علل عمدة مرگ در مقیاس شهرستان ها مشخص کرد، 3 عامل بیماری های قلبی، تصادفات و انواع سرطان در سنین غیر از کهولت، عمدتاً در شهرستان هایی با نرخ شهرنشینی کمتر از میانگین ملی تمرکز دارد و برخلاف تصوّر که تمرکز جمعیت و نرخ شهرنشینی بالا را عامل اساسی در بروز بیماری های فوق می دانند، تمرکز ناشی از این علل در شهرستان هایی اتفاق می افتد که از تراکم پایین جمعیتی و درصد شهرنشینی کمتر از میانگین ملی برخوردار هستند.
تحلیلی بر مکانیابی مسکن مهر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با استفاده از 10 معیار محیطی و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی به ارزیابی محدوده شهر تبریز از منظر مسایل محیط طبیعی برای شناسایی مکان های بهینه برای ایجاد طرح مسکن مهر و مقایسه آن با موقعیت فعلی طرح های اجرا شده اقدام شد. با توجه به این که پهنه های مناسب شناسایی شده برای جانمایی طرح مسکن مهر در محدوده شهر تبریز، در مساحت های متفاوت در محدوده مورد مطالعه پراکنده شده اند و به علت نبود قابلیت برنامه ریزی در همه پهنه ها، با استفاده از مدل های TOPSIS، SAW و MORIS به اولویت بندی پهنه های مناسب از نظر قابلیت اجرای طرح اقدام شده است، هم چنین تحلیل حساسیت پهنه های شناسایی شده با توجه به 10 معیار مکان یابی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد 7 پهنه مناسب در محدوده 10 کیلومتری شهر تبریز وجود دارد که با توجه به معیارهای مورد بررسی بهترین شرایط را برای ساخت مجتمع های مسکن مهر دارا می باشند، هم چنین بررسی های مدل های رتبه بندی نشان می دهد که مناسب ترین پهنه برای جانمایی طرح مسکن مهر در نزدیک جاده تبریز - مراغه قرار دارد. هم چنین نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که طرح مسکن مهر در شهر تبریز علاوه بر تبعیت از مسایل اقتصادی و بحث تملک زمین، که علت اصلی انتخاب مکان طرح بوده، می توانست در یک شرایط محیطی بهتر، در یک محدوده نزدیک به شهر تبریز مکان یابی شده تا علاوه بر حمایت اقتصادی از ساکنان مسکن مهر، شرایط محیطی و حفاظت مناسب از عوامل ایجاد بلایای طبیعی را در نظر بگیرد.
ارزیابی تأثیر فضایی _ زمانی سیاست ها و قوانین زمین شهری بر گسترش بهینه شهری مهاباد با استفاده از CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر و بعد از انقلاب اسلامی همزمان با دگراندیشی و بازاندیشی در فضای شهری، نوع رشد شهری تحت تأثیر جریانات فکری و تصمیم سازی، زمینه شکل گیری توسعه شهری متفاوت با آنچه قبل از انقلاب بوده است را به وجود آورده است. در این زمینه، حسب رشد و توسعه شهری، نیاز به زمین شهری، راه را برای تصمیم گیری و تصمیم گذاری در نوع بهره مندی از اراضی با استفاده از قوانین و مقررات باز کرده است. در این راستا، نقشه های پوشش اراضی حاصل از تصاویر ماهواره ای نقش سازنده ای در تحلیل و ارزیابی فضای کالبدی شهرها بر عهده دارند و راه آینده نگری را در افق برنامه ها تضمین می کنند. تلفیق سامانه های اطلاعات مکانی و سنجش از دور، ابزار مؤثری را برای گردآوری و تحلیل اطلاعات مکانی- زمانی مهیا می کند. در این پژوهش برای تولید نقشه های کاربری- پوشش اراضی از تصاویر ماهواره ای لندست استفاده شده است. از آنجا که تصاویر خام سنجش از دور دارای خطایی در هندسه و مقادیر ثبت شده برای پیکسل اند، برای آماده سازی و پیش پردازش از تصحیحات رادیومتریک استفاده شد. در ادامه، برای استخراج اطلاعات از روش طبقه بندی نظارت شده استفاده شد. در مطالعه پیش رو، برای ارزیابی دقت نقشه های پوشش اراضی به دست آمده، 290 نقطه به صورت تصادفی با انجام عملیات صحرایی جمع آوری شده است و پس از آن، با هدف مدل سازی تغییرات پوشش سطح زمین در دو کلاس اراضی ساخته شده و ساخته نشده و قرارگیری اراضی سازمان ملی زمین و مسکن روی آن در شهر مهاباد، تغییرات در افق سال 1400 با استفاده از مدل Markov CA- شبیه سازی شد. نتایج این مطالعه، افزایش سطح استفاده از اراضی سازمان ملی زمین و مسکن را در افق سال 1400 به مساحت 15/397 هکتار نشان می دهد. بنابراین، ایجاد نقشه های تولید شده، مسیر باروری باز تفکر پروری را در رابطه با آینده شهر و چگونگی استفاده از اراضی یاری می کند.
فضای شهروندمدار، رویکردی نوین در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطور مفهوم فضا در دهه های گذشته و ایجاد درک مشترک از اینکه فضا یک سازه اجتماعی و اجتماع نیز یک سازه فضایی است، از یک سو و در نظر گرفتن حقوق شهروندان به مثابه اساس برنامه ریزی های اجتماعی در گفتمانهای شهروندی از سوی دیگر، اساس نظری تبلور فضای شهروندمدار است. مفهومی که شناخت ابعاد و نحوه عینیت یافتن آن موضوع بسیاری از پژوهش ها، برنامه ریزی ها و طرح های شهری در چند سال اخیر بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی و شناخت فضا، شهروندی و فضای شهروندمدار و تجزیه و تحلیل وضعیت فضای شهر تهران بر اساس شناخت است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و اساس آن مبتنی بر مدل CSI یا شاخص رضایت شهروندان از طریق مطالعه میدانی (384 پرسش نامه) و بهره گیری از روش های آماری کای اسکوئر،T-test تک نمونه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن و... در محیط نرم افزار SPSSاست. نتایج نشان می دهد که شاخص های CSI در شهر تهران در وضعیت نامطلوب و نسبتاً مطلوب قرار دارد و شهروندان از فضای شهر تهران رضایتی کمتر از حد متوسط داشته اند. نتایج نشان دهنده دوری و فاصله فضای شهر تهران از ابعاد و شاخص های فضای شهروندمدار به مثابه مهم ترین حلقه مفقوده نظام برنامه ریزی شهری تهران است که این امر می تواند هشداری برای بروز آسیب های اجتماعی – فضایی باشد و ضروری است از هم اکنون چاره ای برای حل آن اندیشیده شود.
رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری در دهستان های شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به این که شناخت و بررسی وضع موجود، اولین گام در تدوین و اجرای برنامه های توسعه در جهت رفع فقر و نابرابریِ سکونت گاه های شهری و روستایی است، برنامه ریزی در راستای توسعه صنعت گردشگری در این گونه مراکز جمعیتی می تواند یکی از مهم ترین راهبردهای دست یابی به توسعه پایدار در این نواحی سکونت گاهی باشد. این مقاله با هدف رتبه بندی دهستان های شهرستان ممسنی با تأکید بر توان مندی های گردشگری و در راستای ایجاد زمینه های رونق صنعت گردشگری در منطقه مورد مطالعه، انجام گرفته است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن با استفاده از مستندات و شیوه های اسنادی و مطالعات میدانی، معیارهای رتبه بندی را شناسایی کرده و با تکیه بر ابزارهای تحلیل آماری و مدل تصمیم گیری تاپسیس و ضریب آنتروپی شانون، به ارزیابی و رتبه بندی دهستان های 9 گانه منطقه ممسنی (از توابع استان فارس) با توجه به تعداد و انواع پتانسیل های گردشگری پرداخته است.
یافته ها: یافته ها نتایج نشان می دهد که دهستان فهلیان با شاخص 683/0 به دلیل برخورداری از جاذبه های تاریخی و عامل دسترسی مناسب، بیشترین امتیاز و دهستان مشایخ با شاخص 299/0 کمترین امتیاز و آخرین رتبه را در زمینه توسعه فعالیت های گردشگری در منطقه، دارا می باشد.
راهکارهای عملی: ایجاد و تقویت زیرساخت های زیربنایی و روبنایی توسعه گردشگری در روستاهای دارای قابلیت بالا، در کنار معرفی و شناساندن توانمندی ها و جاذبه های صنعت توریسم در شهرستان ممسنی. آن چه در این فرآیند مهم و ضروری است، جذب سرمایه های دولتی و خصوصی درون و بیرون از منطقه به منظور سرمایه گذاری در مکان های دارای مزیت برتر گردشگری است.
اصالت و ارزش: امروزه گردشگری توانسته است تغییراتی شگرف در فضای زندگی و چشم اندازهای جغرافیایی نواحی مختلف به وجود آورد و اثرات عمیقی در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جوامع بر جای بگذارد. این وضعیت، ما را برمی انگیزد تا با هدف دست یابی به سهم خود از ثمرات این صنعت از توان مندی های بالقوه و بالفعل موجود در راستای توسعه نواحی سکونت گاهی کشور بهره برداری کنیم.
سنجش رضایت مندی از کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی احداث شده پس از رویداد زلزله مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه (قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل برنامه ریزان روستایی کشور، وقوع سوانح طبیعی در مناطق روستایی با توجه به آسیب پذیری بسیار بالای این مناطق است. گاهی حوادث طبیعی خود به تنهایی یک بحران محسوب نمی شود، بلکه بحران زمانی رخ می دهد که جامعه ای در محلی ساکن شوند که برنامه ریزان بدون توجه به علایق و خواسته های آنان، در نظر گرفته اند؛ بنابراین ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در نواحی روستایی آسیب دیده ای که طرح تجمیع برای آن ها اجرا شده است، دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آن است که ارزیابی نقش مجتمع های زیستی روستایی بنا شده پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت زندگی مردم در مقایسه با قبل از زلزله را با استفاده از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی مورد تحلیل قرار دهد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی– تحلیلی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری نواحی روستایی ادغام شده بعد از رویداد زلزله اردیبهشت 1376 است که در چهار مجتمع بارنجگان، حاجی آباد، گمنج و مهمانشهر اسکان داده شدند که از این میان 227 خانوار به روش کوکران انتخاب شده است. به منظور سنجش تحقیق با آزمون T و ویلکاکسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تجمیع روستاها توانسته بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی ساکنان روستایی ایجاد کند. در چهار مجتمع مورد مطالعه به جز در شاخص درآمد و ثروت در 9 شاخص دیگر روند مثبتی مشاهده می شود که این به دلیل عدم توجه به امر اشتغال زایی و نابرابری در بهره مندی از فرصت های شغلی از یک جهت و محدودیت منابع آب وخاک از سوی دیگر است.
سنجش میزانِ تحقق آرایش فضایی چندمرکزی درمناطق کلان شهری (مطالعه ی موردی:منطقه ی کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه چندمرکزی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برنامه ریزی فضایی در تمامی مقیاس ها مدنظر است، علی رغم گذشت بیش از سه دهه از طرح مقوله ی چندمرکزی، مفهوم، مقیاس و ابعاد آن به درستی تبیین نگردیده است. ابهامات و برداشت های مختلف از مفهوم چندمرکزی، اتخاذ این رویکرد را به عنوان چشم انداز مطلوب فضایی آینده شهرها دشوارتر می نماید. هدف محوری پژوهش حاضرتدقیق مفهوم چندمرکزی و ارائه ی مدلی جامع برای سنجش میزان چندمرکزیت برمبنای مفهوم شبکه است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق ترکیبی است، جامعه آماری مشتمل بر شهرستان های استان تهران است و باتوجه به هدف پژوهش،اطلاعات کل شهرستان های استان تهران در نمونه لحاظ گردیده است لذا حجمِ نمونه کل جامعه ی آماری را پوشش می دهد. اطلاعات مورد نیاز با بهره گیری از کتب، مقالات و پژوهش های مرتبط با موضوع پژوهش وداده های سالنامه ی آماری شهر تهران و سرشماری عمومی نفوس و مسکن در بازه ی زمانی دو سرشماری 1385 تا 1390 فراهم شد، لذا روش جمع آوری اطلاعات اسنادی است. در بخش کمی پژوهش، داده های آماری براساس شاخص های پژوهش و با کمک ابزار تحلیل آماریSPSS به نتایج کمی و قابل مقایسه تبدیل شده است. سپس براساس نتاج کمی و با کمک مدل ویکور VIKOR)) شهرستان ها از حیثِ قابلیت مرکزیت رتبه بندی شده اند. آزمون مدل پیشنهادی در منطقه ی کلان شهری تهران ضمنِ تایید کارآیی مدل از حیثِ محتوایی، تناسب داده های مورد نیاز مدل با اطلاعات آماری ایران و قابلیت کاربرد مدل را برای سایر مناطق کلان شهری نشان می دهد. کاربست مدل پیشنهادی در استان تهران، شهرستان های دماوند، پاکدشت و قدس را به ترتیب با امتیاز نهایی 95/0، 84/0 و78/0 به عنوان زیرمراکز درحال تبلور منطقه ی کلان شهری تهران تعیین نمود.
بررسی نوع و میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی: مطالعه موردی روستای سنگستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نوع و میزان مشارکت مردم در طرح هادی روستایی در شهرستان همدان، به شیوه تحقیقات پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را مردان روستای سنگستان تشکیل می دادند که از آن میان، با استفاده از رابطه کوکران، 150 نفر به عنوان حجم نمونه و به شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مشاهدات منظم، پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات بود. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای سطح سواد، منبع درآمد خانوار، تمایل به ماندگاری در روستا، و انگیزه مشارکت در طرح هادی روستایی با سطح و میزان مشارکت رابطه معنی دار دارند . همچنین، بر پایه نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای انگیزه مشارکت در طرح هادی، منبع درآمد خانوار و تمایل به ماندگاری در روستا تأثیر معنی دار بر میزان مشارکت آنها در مراحل مختلف طرح هادی روستایی داشتند؛ و در مجموع، 9/86 درصد از تغییرات میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی را پیش بینی کردند. در ارتباط با سطح مشارکت در طرح، مشارکت مردم بیشتر از نوع مشورتی و اطلاع دهی و انگیزه و مشوق های مادی بود؛ و به طور کلی، سطح مشارکت روستاییان در حد متوسط ارزیابی شد.
ارزیابی تأثیر خشکسالی بر وضعیت اقتصادی و معیشت خانوارهای روستایی در واحدهای بهره برداری مشاع: مطالعه موردی شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر خشکسالی بر وضعیت اقتصادی و معیشت خانوارهای روستایی در تعاونی های مشاع بود و بدین منظور، آزمون تأثیر خشکسالی بر وضعیت اشتغال، عملکرد تولید، هزینه های تولید و رضایت از درآمد در قالب چهار فرضیه صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن شامل 248 تعاونی مشاع شهرستان فسا بود که به صورت تمام شماری، همه سرمشاع ها مورد پرسشگری قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برای آزمون فرضیات، از آماره ویلکاکسون استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی تأثیرات منفی بر وضعیت معیشت خانوارهای عضو تعاونی های مشاع داشته، به گونه ای که مقدار آماره ویلکاکسون برای هر چهار بعد در سطح خطای کمتر از 05/0 حاکی از تفاوت معنی دار وضعیت معیشت بعد از خشکسالی نسبت به قبل از آن است.
تبیین نقش اسکان جمعیت در تحقق توسعة پایدار مناطق مرزی مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة پایدار در یک کشور با در نظر گرفتن توان اکولوژیکی، نیروی انسانی، تکنولوژی و منابع مالی متعلق به آن کشور و درخور آن می تواند تحقق یابد و انجام چنان توسعه ای تنها در محیط یاد شده، پایدار خواهد بود. از این رو، هدف تحقیق حاضر، تبیین نقش مؤلفه های جمعیتی بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مناطق مرزی استان آذربایجان غربی بوده بنابراین، جامعة آماری تحقیق را تعداد 9 شهرستان مرزی استان آذربایجان غربی در سال 1390 تشکیل داده است. این تحقیق به روش «توصیفی تحلیلی» و با استفاده از مدل های کمّی به انجام رسیده است. داده های تحقیق به روش کتابخانه ای (اسنادی) جمع آوری گردید. در این راستا، ابتدا به تحلیل جمعیت شناختی شهرستان های استان آذربایجان غربی طی سال های 1390 1355، پرداخته شد، سپس رتبه بندی شهرستان های استان از نظر شاخص های مختلف توسعة پایدار در سال 1390 با استفاده از مدل ویکور (در محیط نرم افزار Excel ) و سطح بندی آنها با بهره گیری از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار SPSS 16 انجام شد. نتایج محاسبات حاکی از آن است که رتبة شهرستان ها در بخش های مختلف، متفاوت بوده و در نهایت نیز، شهرستان ارومیه بسیار برخوردار و شهرستان شوط محروم ترین شهرستان، شناخته شد. برای بررسی میزان نابرابری های میان شهرستان ها نیز از مدل ضریب پراکندگی ( CV ) استفاده گردید. کاربرد این مدل، نشان داد که در بین شاخص های مختلف، بیشترین میزان نابرابری در شاخص های اقتصادی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های زیست محیطی بوده است. براساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL ، مؤلفه های جمعیتی بیشترین تأثیر مثبت را بر بعد اقتصادی توسعة پایدار داشته اند. در آزمون فرضیه ها مشخص شد که تمامی مؤلفه های جمعیتی مورد بررسی، بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مؤثر بوده اند.
ارزیابی اثرات کالبدی اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: روستای کَلَهرود از توابع استان اصفهان)
حوزه های تخصصی:
پیامدهای مکانی- فضایی حاصل از تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی در کشور پس از گذشت چند دهه از تهیه و اجرای نخستین طرح در دهه 60 خورشیدی اکنون بیش از هر زمان دیگری قابل تحلیل و ارزیابی است. در این میان با عنایت به رویکرد غالب در چنین طرح هایی ظهور و بروز اثرات کالبدی به مراتب بیش و پیش از دیگر بازخوردها تبلور عینی یافته و از قابلیّت ارزیابی برخوردار شده است. بر این مبنا درتحقیق فرارو، با بهره گیری از روشی پیمایشی و مروری بر اسناد و منابع مکتوب، برخی از اثرات کالبدی اجرای طرح های هادی در یکی از نقاط روستایی هدف گردشگری در استان اصفهان(کَلَهرود) بررسی و سرانجام رهنمودهایی چند در هدایت معقول تغییرات مذکور با حداقّل دست اندازی در بافت سنتی روستا ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: بین متغیرهایی چون تغییر الگوی مسکن، اصلاح شبکه معابر، توزیع و تخصیص بهینه زمین به کاربری های مختلف و زیبا سازی فضای عمومی روستا با اجرای طرح هادی رابطه وجود دارد. در حالی که ارتباطی بین مقاوم سازی ابنیه و پیشگیری از تعدی به اراضی کشاورزی با اجرای طرح هادی مشاهده نشد.