فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در پیشگیری از وقوع جرائم شهری طراحی فضاهای شهری از لحاظ مؤلفه هایی چون کیفیت محیط، آلودگی دیداری، آلودگی محیطی، نور، فرم و آلودگی نمادی نقش تعیین کننده ای دارند. با توجه به این مهم هدف این مقاله سنجش میزان تأثیر کیفیت طراحی و بازطراحی فضاهای شهری شهر بابل در پیشگیری از جرم در این شهر است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است که روش آن ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای، میدانی، اسنادی بوده که شامل مشاهده، مصاحبه با پرسش های از پیش تعیین شده و مصاحبه با برخی از اعضای جامعه آماری است. حجم نمونه مقاله عبارت است از 383 نفر از اهالی شهر بابل که در تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از نرم افزار SPSS و روش های آماری (آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و z فیشر)، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که در شهر همبستگی مثبت و معنی دار بین مؤلفه های کیفیت محیط (0.176)، کیفیت نور (0.183)، فرم (0.181)، با پیشگیری از وقوع جرم و همبستگی منفی و معنی دار بین مؤلفه آلودگی نمادی (0.219-) و آلودگی محیطی (0.229)، با پیشگیری از وقوع جرم در شهر بابل وجود دارد؛ به عبارت دیگر با بهبود هر کدام از مؤلفه های کالبدی پیشگیری از وقوع جرم امکان پذیر خواهد شد.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه آموزشی در مناطق شهری و روستایی کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساس توسعه در هر کشوری بر آموزش استوار است و شاخص های توسعة آموزشی زمینه ساز دست یابی به توسعه پایدار انسانی محسوب می شوند. آموزش بالاتر، زمینه دست یابی به شغل بهتر، شرایط بهتر زندگی و انسانی تر کردن زندگی را فراهم می سازد و اجتماعی معقول تر و فضای متعادل تر را به ارمغان می آورد. از سویی توزیع بهینة شاخص های آموزشی زمینه دست یابی به سلامت، آسایش و زیبایی شهری را که مقدمات توسعه پایدار شهری هستند،فراهم می آورد. در پژوهش حاضر سعی شده است که به تحلیل فضایی نماگرهای آموزشی در یکی از محروم ترین استان های ایران؛ یعنی کهگیلویه و بویراحمد پرداخته شود. برای نیل به این مهم از 24 نماگر شهری و روستایی استفاده شده است. پژوهش سعی دارد به کمک روش های ضریب ویژگی و تکنیک مک گراناهان به تحلیل فضایی این نماگرها بپردازد. یافته های پژوهش با بهره گیری از روش تقسیم بر انحراف معیار نشان می دهد که یاسوج با شاخص ترکیبی 82.51 در رتبة اول، دهدشت با شاخص 47.54 و سی سخت با شاخص 45.89 در رتبه های دوم و سوم استان قرار گرفته اند. گچساران، چرام، بهمئی، باشت، مارگون، چاروسا، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در مراتب چهارم تا دوازدهم استان قرار داشته اند.
ضریب ویژگی نشان می دهد که یاسوج با 49994.84 از نظر برخورداری از نماگرهای آموزشی در رتبة اول استان قرار گرفته است. دهدشت، گچساران، سی سخت، بهمئی، چرام، باشت، چاروسا، مارگون، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در رتبه دوم تا دوازدهم قرار گرفته اند. نتایج پژوهش با بهره گیری از تکنیک مک گراناهان نشان از آن دارد که یاسوج با شاخص ترکیبی 4.892 در رتبة نخست استان قرار داشته است. دهدشت با شاخص ترکیبی 2.75 و سی سخت با شاخص ترکیبی 2.475 در رتبه های دوم و سوم استان قرار گرفته اند. گچساران، چرام، بهمئی، باشت، چاروسا، مارگون، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
بازنمایی هویت مکانی روستاهای حومه ای در طرح های توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای دره مرادبیگ شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی هویت از زبان ساکنان محلی به مبنای نظری بازنمایی اجتماعی مربوط است. در این ارتباط باید به گفتمان های محلی اشاره کرد. روستای حومه ای دره مرادبیگ در فاصله سه کیلومتری از مرکز شهر همدان بر اثر جریان های شهرگریزی و تکامل روستا با استفاده از امکانات شهری تغییر هویت داده است. دره مرادبیگ از قدیم برای مردم همدان مکانی تفریحی با هویت ویلانشینی و گذراندن اوقات فراغت بوده است. با توجه به طرح توسعه روستا ها، هویت مکانی روستای دره مرادبیگ تحت تأثیر تحولات اخیر چگونه باید باشد؟ با تغییرات صورت گرفته هویت مکان برای افراد با سنین مختلف چگونه است؟ از نظر هانری لوفور، فضا عاملی سیاسی و اجتماعی است که هویت مکان آن بر اساس عوامل درونی و بیرونی است. هالفکری بر اساس این مدل، هویت روستاها را برآمده از موقعیت های روستا، بازنمودهای رسمی و زندگی روزمره روستاییان می داند. نتایج تحقیق نشان می دهد برای پاسخگویی به نیاز ساکنان با سنین مختلف و به منظور هویت بخشی در الگوی مسکن ویلایی و روستایی باید توسعه عمرانی و امکانات شهری در روستا لحاظ شود. همچنین فضاهای جمعی مرکز محله، قابلیت های طبیعی، فرهنگی و اکولوژیکی رودخانه آلوسجرد و سرمایه اجتماعی باید با سازماندهی و دستیابی به بافت ترکیبی افزایش یابد.
عوامل مؤثر در تقطیع اراضی زراعی و لزوم یکپارچگی زمینهای واحد بهره برداری (3)
حوزه های تخصصی:
راهکار مدیریت بحران کاربری ها با تأکید بر کاربری های حساس شهری (مکان پژوهش: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج هنگام وقوع مخاطرات است. روش گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی و نوع تحقیق، توصیفی کاربردی و بر مشخصات کمّی و کیفی کاربری های حساس شهر یاسوج و مدل کارشناسانه دلفی مبتنی است. برای رسیدن به اهداف پژوهش حاضر، ابتدا آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج (مراکز آموزشی، مراکز درمانی، مراکز نظامی، مراکز تجاری، ایستگاه های آتش نشانی و امداد و نجات) در برابر بحران های طبیعی بر اساس پنج شاخص اصلی (ساختاری کالبدی، موقعیت ساختمان، تراکم و ابعاد انسانی، ارتباط و دسترسی، تجهیزات و ایمنی ساختمان) ارزیابی شد. همچنین میزان آسیب پذیری کاربری های حساس در نواحی شهر یاسوج در برابر بحران های طبیعی بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین نواحی شهر یاسوج، ناحیة 4 دچار بدترین وضعیت از نظر میزان آسیب پذیری با وزن (841/0) و بهترین ناحیه از نظر میزان آسیب پذیری ناحیه 1 با وزن (111/0) است. نواحی 2 و 3 شهر یاسوج با میزان آسیب پذیری (350/0) و (581/0) در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. بدین ترتیب، نواحی 4 و 3 باید در برنامه ریزی برای مدیریت بحران در اولویت قرار گیرند. بیشترین بعد آسیب پذیر کاربری های حساس شهر یاسوج، بعد ساختاری کالبدی و موقعیت ساختمان به ویژه در مصالح پی و اسکلت ساختمان و نزدیکی به گسل است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش در شاخص های ارتباط و دسترسی به تجهیزات و ایمنی، بیشترین بعد آسیب پذیر، دوری از مراکز امداد و نجات و ایستگاه های آتش نشانی و همچنین کمبود خودروهای امدادرسان و کمبود تجهیزات پزشکی است. یافته های پژوهش آشکار کرد که راهکار پیشنهادی، ST است؛ بنابراین، پیشنهادهایی از این جمله به کاهش خسارت جانی و مالی زیادی، هنگام وقوع مخاطرات منجر می شود: نظارت بیشتر شهرداری بر ساخت و سازهای مقاوم و استفاده از مصالح مقاوم در برابر بحران های طبیعی در ناحیه 4، سامان دهی رودخانه بشار برای جلوگیری از طغیان رودخانه در ناحیه 1، ایجاد کانال هایی برای انتقال آب از درون شهر به خارج از شهر به ویژه در مسیر سه آبراهه اصلی شهر و غیره.
ناحیه و ناحیه ای شدن روزمره
حوزه های تخصصی:
کاربست تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای در مکان یابی پارک های جدید مورد شناسی: منطقه سه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه شهرنشینی، فضای سبز بسیار مورد توجه قرار گرفت و به عنوان یک نماد مهم سلامت اکوسیستم های شهری شناخته شد. پارک و فضای سبز در ارتقاء کیفیت زندگی افراد ساکن در محدوده های شهری نقش بسزایی دارد؛ اما توزیع نامتوازن پارک ها و کم توجهی به معیارهای مطلوب در مکان یابی پارک ها، موجب می شود که مزایای پارک ها، به طور شایسته و بایسته محقق نگردد. منطقه سه شهر اهواز نیز به دلیل توزیع نامتوازن و عدم رعایت اصول مکان یابی پارک، با همین مسأله مواجه است؛ بنابراین، این پژوهش با هدف مکان یابی پارک جدید در منطقه سه شهر اهواز انجام شده است. برای دستیابی به هدف پیش گفته، با رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی از شش شاخص حاصل از مطالعات و نظرات خبرگان استفاده شد که اطلاعات مورد نیاز با مطالعه ادبیات موضوع، پژوهش های پیشین، طرح های توسعه و عمران شهر اهواز جمع آوری شد و به وسیله مدل فرایند تحلیل شبکه ای و ابزار تحلیل شبکه در محیط نرم افزار Arc GIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. محاسبات نشان داد که یازده محله منطقه سه اهواز فاقد پارک است. با مقایسه سرانه پارک در محله ها و سرانه استاندارد طرح تفصیلی مصوب 1376 (4/13 متر مربع) معلوم شد که 78/76 درصد محله ها از لحاظ برخوداری از پارک در وضعیت محروم و بسیار محروم قرار دارند. بررسی شعاع عملکرد پارک های موجود نشان داد که 53 درصد پارک ها در ارائه خدمات به ساکنان محله های مقصد، در وضعیت مطلوب قرار دارند و 47 درصد مابقی دارای وضعیت نامطلوبی هستند. حاصل مکان یابی پارک های جدید، بیست مکان شد که به وسیله نرم افزار Super Decisions اولویت احداث آنها مشخص شد. نتایج پژوهش، حاکی از این است که توزیع پارک ها در منطقه سه شهر اهواز بسیار نامتوازن و بی توجه به تراکم جمعیت و عدم رعایت اصول مکان یابی پارک است و برای مرتفع ساختن این خلل، نیاز به احداث پارک جدید می باشد؛ اما احداث پارک جدید باید بر اساس استانداردهای موجود باشد تا ضمن کارآیی بالاتر، کیفیت زندگی و رضایت مندی شهروندان را تضمین کند.
چالش های پایداری کلان شهرهای کشور در عصر جهانی شدن
حوزه های تخصصی:
نقش شهر های میانی در توسعة نقاط روستایی (نمونة موردی: شهر ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین استراتژی های توسعة فضایی و نشت آثار این توسعه به نقاط روستایی توجّه به تقویت شهرهای اندازه متوسّط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکة سکونت گاهی است. این سیاست بر این فرض استوار است که شهرهای میانی در فرایند توسعة فضایی سرزمین نقش مثبتی داشته و می توانند در توسعة نقاط روستایی راه-گشا باشند.
روش : در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با نگرش سیستمی نقش شهر میانی ایرانشهر در توسعة نقاط روستایی شهرستان ایرانشهر با استفاده از روش ها و مدل های کمّی مانند مدل توسعه یافتگی سکونت گاهی موریس، تحلیل جریان ها و پرسش نامه بررسی شده و تعداد 30 نقطة روستایی از لحاظ متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، خدماتی، زیربنایی و فضایی تجزیه و تحلیل شده است. اطّلاعات مورد نظر نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است.
یافته ها/ نتایج: در بررسی صورت گرفته نتایج مدل موریس نشان می دهد که توسعه یافتگی در سطح نقاط روستایی ناموزون است و از بین هفت دهستان فقط یک دهستان توسعه-یافته است. نتایج تحلیل جریان ها نشان دهندة این است که نقاط روستایی به ایرانشهر وابستگی زیاد دارند، به طوری که حدود 70 درصد روستائیان برای تأمین خدمات و امکانات به ایرانشهر مراجعه می کنند. نتایج پرسش نامه نیز با استفاده از آزمون های T و رگرسیون گویای آن است که شهر ایرانشهر در توسعة ساختار های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی تأثیر زیادی نداشته است.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که نقاط روستایی ایرانشهر توسعه یافته نیستند و نیازمند توجّه بیشتری به لحاظ خدمات و امکانات هستند.
سفر صلح به سرزمین آفتاب
تحلیل تأثیر تصویر مقصد بر وفاداری گردش گران (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، آزمون یک مدل نظری از تصویر مقصد و ارائه یک رویکرد یک پارچه بر ادراک وفاداری به مقصد با بررسی نظری و شواهد تجربی در روابط علّی و معلولی میان اجزای تصویر، تصویر کلی و وفاداری به مقصد است. پژوهش حاضر با شش فرضیه ارائه شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه آمار ی نامشخص برابر ۳۸۴ نفر برآورد شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری(SEM) و با نرم-افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شد. نتایج نشان داد که تصاویر منحصربه فرد شناختی و عاطفی به ترتیب تأثیر مثبتی بر تصویر کلی دارند. همچنین، تصویر کلی به عنوان واسطه بین انواع تصویر و وفاداری به مقصد عمل می کند و تأثیر مثبت بر تمایل به بازدید و توصیه مقصد داشته است. انجام آزمون تی جهت بررسی وضع موجود تصاویر نیز وضعیت مطلوب سه تصویر را در شهر تبریز تأیید کرد.
رتبه بندی خشکسالی روستاها با رویکرد ادراک محیطی از نظر ساکنان روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی به معنای کمبود بارش در یک مدت زمان طولانی و کاهش منابع آبی است. از پیامدهای خشکسالی محدودیت های مؤثر بر امنیت غذایی و امرار معاش بیش از دو میلیارد نفر از مردم ساکنان نواحی خشک، به ویژه ساکنان روستایی می باشد. در این راستا تبیین میزان ادراک محیطی روستائیان در مواجه با پدیده خشکسالی و آمادگی مواجه با پیامدهای آن بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. هدف این مقاله بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی خشکسالی با توجه به رویکرد ادراک محیطی از نظر ساکنان روستایی است. با توجه به هدف تحقیق و موضوع مورد مطالعه، فرضیه مقاله به صورت کاربست ذیل تبیین شده است: به نظر می رسد میزان ادراک محیطی ساکنان نواحی روستایی از پدیده خشکسالی متفاوت است. روش شناسی مقاله توصیفی – تحلیلی و بر مبنای شیوه پیمایشی است. در این مسیر از تکنیک مپک، جهت رتبه بندی فضایی ادراک محیطی روستائیان در برابر پدیده خشکسالی استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با تکیه بر مطالعات عمیق میدانی و با استفاده از مدل های کمی، به رتبه بندی سکونتگاه های روستایی محدوده مورد مطالعه پرداخته است؛ بدین صورت که ابتدا وزن هر کدام از معیارها پس از تکمیل پرسشنامه و ورود داده ها به Spss با آنتروپی شانون تعیین مشخص گردید و از تکنیک (MAPPAC) جهت رتبه بندی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ساکنان نواحی روستایی نظیر رضی آباد دلفارد و میجان رتبه اول، فتح آباد رتبه دوم خاردان رتبه سوم را به دست آوردند و نسبت به سایر روستاها از رتبه بالاتری در ادراک محیطی خشکسالی برخوردارند و توانسته اند سازگاری بیشتری به سبب شناخت از محیط و درک آن با فضای پیرامونی و جوامع روستایی خود داشته باشند.
تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی (مطالعه موردی: شهرستان های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی با مطالعة شهرستان های استان گیلان صورت گرفته است. براین اساس، از پنج معیار (فعالیت و سرمایه گذاری های صنعتی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی، جمعیت، راه و ارتباطات و بهداشت و درمان) و نوزده زیرمعیار استفاده شد. همچنین شهرستان های استان گیلان از طریق مدل تاپسیس و وزن دهی با شیوة AHP از منظر خبرگان در دو سطح حجم نمونه استادان دانشگاهی و مسئولان امر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در راستای تحلیل فضایی محرومیت ها، پس از ارزش گذاری زیرمعیارهای پژوهش از طریق سنجش میزان همبستگی، مهم ترین عامل، میزان نرخ بیکاری شناخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی راهکارهای مؤثر بر کاهش محرومیت های توسعه یافتگی از سوی کارشناسان شناسایی شده اند و از طریق مدل AHP میزان اهمیت عوامل مورد نظر اولویت بندی شده اند. مهم ترین راهکارها «بازشناسی فرصت های اشتغال از منطقة آزاد تجاری- صنعتی انزلی» و «فراهم آوردن فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی» معرفی شده اند، اما تعامل دانشگاه و بخش صنعت از طریق پارک های علم و فناوری و رویکرد به شکل گیری خوشه های صنعتی به هدایت منطقة آزاد انزلی، موجب توسعة متوازن و ساماندهی فعالیت شهرک ها و نواحی صنعتی شهرستان های استان گیلان می شود و فرصت های اشتغال را بدون مهاجرت در شهرستان های استان فراهم می آورد تا از این طریق محرومیت توسعه یافتگی استان نیز کاهش یابد. مهم ترین موانع پیش روی توسعة متوازن شهرک های صنعتی استان گیلان نیز کمبود نقدینگی، تهیة مواد اولیه و ماشین آلات تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش، شهرستان های شفت، فومن، رضوان شهر، ماسال و صومعه سرا شهرستان های محروم ناحیة غرب و شهرستان املش در ناحیة شرق استان گیلان شناخته شده اند.
اثرات طرح هدفمندی یارانه ها بر الگوی مصرف خانوارهای روستایی با رویکرد معیشت پایدار در شهرستان های کلات و بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح هدفمندی یارانه ها به پشتوانه ماده (3) قانون برنامه چهارم اجرا شده است. نظر به تغییر شیوه پرداخت آن از شکل «کالایی» به صورت «نقدی» و تأثیر مستقیمی که بر الگوی مصرف خانوارها دارد، این تحقیق در چارچوب رویکرد ""معیشت پایدار(LS)"" انجام شده است؛ چرا که رویکرد معیشت پایدار علاوه بر رفع نیازهای روزانه، امرار معاش، تسهیلات رفاهی، افزایش قابلیت ها و توانمندسازی نسل های کنونی، بر ابعاد زیست محیطی و حفظ دارایی ها و منابع طبیعی برای آیندگان تأکید دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی است که با هدف شناسایی اقشار اجتماعی روستایی و اثرات طرح هدفمندی یارانه ها بر الگوی مصرف معیشتی آنان در دو ناحیه متفاوت انجام شده است. جامعه آماری 16140 خانوار ساکن در 88 روستای شهرستان های کلات و بینالود بوده است. برای نمونه گیری از روش های خوشه ای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است، در مجموع 38 روستای نمونه انتخاب و سپس طبق جدول مورگان- کرچی حجم نمونه تعداد 360 خانوار تعیین شده است. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون های""کولموگروف اسمیرنف""،""یومن ویتنی""و""کراسکال والیس"" تجزیه و تحلیل داده ها انجام شده است. در نهایت نتایج نشان داد که تباینات محیطی و توزیع نامتوازن منابع اقتصادی، هم بر شاخص متوسط سرمایه و هم بر متوسط درآمد تأثیر داشته و موجب اختلاف طبقاتی دو ناحیه شده است. از نظر تغییر الگوی مصرف نیز بین مقادیر مصرف طبقات کم درآمد نواحی، تفاوت معنادار و در طبقات مرفه فاقد معناداری آماری بوده است. در مجموع می توان گفت پرداخت یارانه ها در تعدیل شکاف طبقاتی هر دو ناحیه تأثیر داشته است که میزان آن در کلات بیش از بینالود بوده است.
ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان مطالعه موردی: روستاهای بخش بخش شال شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. بدین صورت که کارآفرینی می تواند از طریق ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و در نتیجه در توسعه ی روستایی و توانمندسازی روستاییان داشته باشد.این مطالعه با هدف ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت؛ کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی؛ و از نظر نحوه گردآوری داده ها؛از نوع تحقیقات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده مستقیم) قلمداد می شود. جامعه آماری تحقیق خانوارهای 8 روستای بخش شال می باشد، که از طریق فرمول کوکران 196 خانوار به عنوان نمونه برای انجام تحقیق انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارهای توصیفی ( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، آزمون کای دو و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روستاهای مورد مطالعه در هیچ کدام از ابعاد فردی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی دارای ظرفیت های لازم جهت توسعه کارآفرینی نیستند؛ و نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که زمینه های زیرساختی و فردی بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی می گذارند. با تقویت این زمینه ها (فردی و زیرساختی) می توان انتظار داشت که کارآفرینی در روستاها افزایش یابد و مشکل بیکاری و مهاجرت حل شود، و در نتیجه درآمد افزایش می یابد و باعث توسعه روستا و توانمندی روستاییان می شود.
تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری روستاها مورد: شهرستان خرمدره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوام و پایداری هر روستا در گرو پویایی و دوام اقتصاد آن است. تضعیف فعالیت های اقتصادی سنتی در مناطق روستایی مانند کشاورزی، معدن و جنگل طی دهه های اخیر، جستجوی راهکارهای جدید را برای تقویت پایه های اقتصادی و تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی، ضرورت بخشیده است. تنوع یکی از پایه های اساسی ثبات است و به-عنوان یکی از استراتژی های اصلی پایداری اقتصادی در ارتقای رفاه و امنیت اقتصادی منطقه جایگاه بسزایی دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی در شهرستان خرمدره انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. از مجموع 1143 خانوار در روستاهای نمونه، با استفاده از فرمول کوکران 287 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت تصادفی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط معناداری میان تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری اقتصادی است؛ به نحوی که در روستاهایی که تنوع فعالیت های اقتصادی بیشتر بوده است، سطح پایداری اقتصادی نیز بالاتر می باشد.
پارامترهای کلیدی در ساخت و مدیریت برند در روستاهای ژئوتوریسمی استان اصفهان (مطالعه موردی: روستاهای مصر و گرمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری در نواحی روستایی، توجه به ساخت و مدیریت برند و پتانسیل های این مقاصد، می تواند در جذب هرچه بیشتر گردشگر، ارائه خدمات تخصصی و مطلوب تر و افزایش اعتماد مشتری تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر سه هدف را دنبال می کند: ۱) شناسایی پارامترهای مهم در ساخت و مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقاصد ژئوتوریسمی ایران، ۲) شناسایی چالش ها و مشکلات عدم موفقیت یک برند گردشگری روستایی و ۳) پیشنهاد یک برند ژئوتوریسمی روستایی برای روستاهای مقصد بیابان گردی و ژئوتوریسمی در استان اصفهان.
روش: در این پژوهش محققان با استفاده از روش دلفی به شناسایی مؤلفه های کلیدی پرداخته اند. جامعه آماری این پژوهش را پانزده نفر از نخبگان و کارشناسان این حوزه تشکیل داده اند. جمع آوری نمونه به روش گلوله برفی و توسط سه پرسش نامه (یک فرم مصاحبه و دو پرسش نامه بسته) انجام گرفته است. داده های فرم مصاحبه به روش کیفی (روش کدگذاری) و داده های پرسش نامه های بسته با روش کمّی و با استفاده از نرم افزار۲۰ SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهدکه نه پارامتر در ساخت و ده پارامتر در مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقصد ژئوتوریسمی نقش دارند. همچنین، بازاریابی نامناسب، عدم مدیریت صحیح، عدم حمایت جامعه محلی و بخش دولتی، عدم آموزش درست مردم محلی، عدم استفاده از نمادهای ویژه آن منطقه، عدم توجه به عوامل فرهنگی، متناسب نبودن برند با گونه گردشگری منطقه، عدم اجرای برند و برنامه های آن به صورت صحیح، عدم وجود خلاقیت در ساخت برند، عدم توجه به جامعه میزبان، عدم شناسایی درست منابع موجود، عدم شناسایی فرصت های سرمایه گذاری، پیچیدگی برندسازی، نبود نگاه اقتصادی و فوایدی که یک برند گردشگری می تواند برای منطقه داشته باشد، ایجاد تجربه ای متفاوت برای گردشگران، عدم استفاده از کارشناسان و متخصصان گردشگری، عدم استانداردسازی خدمات و زیرساخت ها، عدم رقابت پذیربودن، عدم به کارگیری و سرمایه گذاری بخش خصوصی در توسعه گردشگری، نامحسوس بودن محصولات گردشگری و عدم تمرکز در بخش های مختلف از جمله چالش های پیش روی برند می باشد. در واقع، به طور کلی می توان گفت ژئوتوریسم می تواند ابزاری برای برندسازی روستاهای مصر و گرمه باشد.
تحلیل توزیع فضایی و میزان دسترسی به بوستان های شهری (مطالعه موردی : شهر شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی پراکنش فضایی و میزان دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری از جمله بوستان ها از اهمیت زیادی برخوردار است و نقش اساسی در دستیابی به عدالت و برابری اجتماعی و مکانی در هر جامعه دارد. در این مقاله، الگوی توزیع فضایی و میزان و سطح دسترسی به بوستان های شهری شیراز بررسی شده است. از برخی ابزارهای تحلیل فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی مانند بافرینگ تحلیل نزدیک ترین همسایگی و برخی از روش های کمی مانند ضریب آنتروپی، منحنی لورنس، ضریب جینی، ضریب مکانی، ضریب توزیع و روش سنجش سطح تمرکز جهت اندازه گیری میزان تمرکز و نحوه توزیع بوستان های شهری در سطح مناطق مختلف شهر شیراز استفاده شده است. بر اساس بررسی 169 بوستان شهری، توزیع کل بوستان ها در شهر شیراز نیمه متعادل است و تفاوت کمی از این نظر در بین مناطق وجود دارد. با وجود این، توزیع بوستان های منطقه ای، ناحیه ای و به ویژه شهری در سطح شهر متعادل نیست و بعضی از مناطق (برای مثال، منطقه 6) به این نوع بوستان ها دسترسی ندارند. نتایج روش بافرینگ در GIS نیز نشان داد که علی رغم کمبود دسترسی به انواع بوستان های همسایگی، محلی، ناحیه ای، منطقه ای و شهری در بیشتر مناطق، منطقه 6 محروم ترین منطقه است و مناطق 2، 4 و 8 از بهترین دسترسی برخوردارند. نتایج این روش همچنین نشان داد که همه بوستان ها در شهر شیراز 74 درصد از شهر را پوشش می دهند و فقط 26 درصد از کل شهر با کمبود دسترسی به بوستان ها مواجه است.