فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع آبی در برخی نقاط وعدم توازن ریزش های جوی ازنظر زمانی و مکانی ازیک طرف و افزایش مصرف آب از طرف دیگر سبب شده است که بسیاری از مناطق کشور با مشکل کم آبی مواجه باشند. از گذشته تابه حال همواره یکی از راه های تأمین آب ، انتقال آب از حوضه های پرآب تر به مناطقی است که با مشکل کم آبی مواجه هستند. حوضه کارون با بیش از 100زیر حوضه یکی از حوضه های تأمین آب مناطق خشک مجاور خود است . طبق تقسیمات کشوری3 زیر حوضه از کارون در شهرستان ایذه قرار دارد.اما بااین وجود دشت ایذه بافاصله کمتر از 30کیلومتر از رودخانه کارون با مشکل کم آبی درزمینه کشاورزی و مصارف شهری مواجه است. در این مقاله سعی شده تا با بررسی پتانسیل های کشاورزی وطبیعی شهرستان ایذه همچنین بررسی محدودیت های آبی دشت ایذه ، شرایط انتقال آب از رودخانه کارون در بخش جاری در حوضه ده شیخ به حوضه ایذه بررسی و با استفاده از نرم افزارهای جغرافیایی ، نقشه های توپوگرافی ورقومی ، ارتفاعی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری وسپس به روش تاپسیس مسیرهای ممکن برای انتقال آب بر اساس شرایط توپوگرافی ،شیب منطقه ،ارتفاع و فاصله نقاط برداشت آب از دشت ایذه ،طول تونل های احتمالی در مسیر خط لوله و همچنین دسترسی به جاده اولویت گذاری شده و درنهایت مناسب ترین مسیر انتقال آب تعیین گردید که در بررسی های انجام شده درنهایت از چهار مسیر منتخب که موردبررسی قرار گرفت ، مسیر شماره 2 واقع در حوضه ده شیخ در شمال دشت ایذه که از موقعیت جغرافیایی""13 '48 °49 طول جغرافیایی و""31 '08 °32عرض جغرافیایی شروع و نهایتاً در نقطه طول جغرافیایی ""21 '47 °49 و عرض جغرافیایی ""45 '58 °31 به پایان می رسد ازنظر اولویت های تعریف شده در مدل تاپسیس برای این تحقیق ، مناسب ترین مسیر برای انتقال آب ازرود کارون به دشت ایذه است .
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در مکان یابی صنایع سنگین با استفاده ازتکنیک GIS (مورد: بنادر امام خمینی و ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مسأله مکان یابی به منظور استقرار صنایع برای پیشگیری از بحران های زیست محیطی محتمل و همچنین استفاده شایسته و پایدار از جمیع امکانات پهنه سرزمین، یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه مسئوولین و به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، مکانیابی صنایع سنگین با توجه به عوامل محیطی، طبیعی و زیربنایی در بندر ماهشهر و بندر امام خمینی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)در محیط GISاست. در این راستا، با توجه به ویژگی های خاص منطقه مورد مطالعه اقدام به مکان یابی صنایع سنگین شد. هر یک از مراحل مدنظر شامل تعیین فاکتورها با توجه به شرایط خاص منطقه، جمع آوری و آماده سازی داده ها، تهیه نقشه های فاکتور مورد نیاز، تلفیق نقشه های فاکتور و نهایتاً انتخاب مکان مناسب می باشد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق بر اساس نقش و تأثیر متفاوت فاکتورهای مختلف در تعیین مکان مناسب برای استقرار صنایع سنگین، دو نوع نقشه تحت عناوین نقشه های محدودیت و نقشه های فاکتور تهیه گردیدند. سپس با توجه به اهمیت موضوع تلفیق اطلاعات، مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب و با بهره گیری از نرم افزار EC2000 پیاده سازی گردید و از محیط نرم افزاری GIS برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق اطلاعات استفاده شد و منطقه مطالعاتی از نظر قابلیت استقرار صنایع سنگین به چهار بخش ضعیف، متوسط، خوب و عالی پهنه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که اراضی کاملاً مناسب برای استقرار صنایع 85/34642 هکتار از اراضی محدوده ی مورد مطالعه را شامل می شود، که این مناطق عمدتاً در قسمت های مرکزی، غربی، شرقی و جنوبی استان خوزستان واقع شده است و علل عمده مطلوبیت این مناطق در ارتباط با استقرار صنایع شامل قرار گیری اراضی بایر، دوری از عوامل مخاطره آمیز منطقه، وجود شیب کاملا مناسب و داشتن دسترسی مناسب به شبکه ارتباطی می باشد.
موقعیت مساجد جامع و ارتباط آن ها با سایر فضاهای مهم در شهرهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان و موقعیت استقرار مساجد جامع در شهر و چگونگی ارتباط و همجواری آنها با سایر فضاهای مهم شهری مانند دارالاماره، بازار و آرک و همچنین نحوة قرارگیری کف مسجد نسبت به محوطة پیرامون آن، موضوع این پژوهش است. اهمیت این موضوع در این است که اغلب بهنظر می رسد رابطة مسجد جامع با سایر فضاهای شهری در شهرهای اسلامی همانند و یکسان بوده است؛ درحالی که چنین نیست. هدف از این تحقیق، بررسی موقعیت مسجد جامع در شهر و رابطة آن با سایر فضاهای مهم شهری است. پرسش پژوهش آن است که مسجد جامع در چه نقاطی از شهر و در چه ارتباطی با سایر فضاهای مهم شهری مانند دارالاماره، بازار و آرک ساخته می شد و رابطة آن با بافت همجوار خود چه بود. مبانی نظری تحقیق بر این نکته استوار است که چگونگی استقرار مسجد جامع در نسبت با سایر فضاهای مهم شهری، از عوامل و پدیده هایی مانند ویژگی های محیط طبیعی، کارکرد اصلی شهر و بعضی از ویژگی ها و ساختار نظام دیوانی تأثیر پذیرفته است. روش تحقیق، تاریخی- تفسیری است و جامعة آماری آن، بعضی از شهرهای جهان اسلام را دربرمی گیرد. نتایج نشان می دهد بسیاری از مساجد جامع نخستین، در شهرهای تازه ساز در قرن های نخست هجری قمری در نزدیکی دارالاماره ساخته می شدند. رابطة مسجد جامع با آرک در بعضی از موارد به شکلی بود که جامع در بیرون آرک، اما با فاصله ای گاه اندک از آن قرار داده می شد.
ارزیابی پیامدها و رتبه بندی سکونتگاههای روستایی متأثر از واگذاری اراضی مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش به مدیریت کاربری زمین و به ویژه واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه سنتی و قدیمی توسعه، به بروز بسیاری از پیامدهای نامطلوب انجامیده است؛ بنابراین، امروزه مسئله واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه پایداری بررسی می شود. در ایران نیز از 1358، دولت به تملک اراضی موات و ملی، و واگذاری آن ها در قالب اراضی مسکونی به روستاییان مبادرت کرده است. در این زمینه، تاکنون ارزیابی علمی برای رتبه بندی سکونتگاه های روستایی متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی روستایی انجام نگرفته است. به تازگی، روشِ اُرسته ORESTE[1] به عنوان یکی از کاربردی ترین روش های رتبه بندی معرفی شده است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر درپی معرفی و به کارگیری این روش جهت رتبه بندی سکونتگاه های روستاییِ متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی است. بر این اساس، روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسش نامه، نظر 264 نفر خانوار روستایی در شش استان منتخب و پانزده متخصص علمی به منظور وزن دهی به شاخص ها دریافت، توصیف و تحلیل شد. نتایج به دست آمده براساس شاخص های بیست گانه نشان می دهد روستاهای چاه کوتاه، آب طویل و ملک آباد در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط مطلوبی را در فرایند واگذاری اراضی مسکونی به کمک روش ارسته داشته اند. همچنین در این تحقیق، روش ارسته به عنوان معیاری برای رتبه بندی پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی، روشی مناسب و با کمترین خطا ارزیابی شده است.
تعیین سازه های مرتبط با رضایتمندی از شغل دامپروری با استفاده از تحلیل مسیر: مطالعه موردی :شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش دامپروری به عنوان یکی از زیربخش های کشاورزی نقشی کلیدی را در امنیت غذایی جامعه بر عهده دارد. تولیدکنندگان این بخش برخلاف نقش آفرینی پررنگ در اقتصاد کشور به طور عام و اقتصاد کشاورزی به طور اخص، چندان مورد توجه محققان و دانشمندان قرار نگرفته اند. بررسی رضایتمندی از دامپروری و آگاهی از انتظارات آنها می تواند به عنوان عامل مهمی در سیاستگزاری در جهت افزایش وفاداری آنها نسبت به شغلشان و در نتیجه امنیت غذایی و کاهش مهاجریت روستا به شهر داشته باشد. لذا این تحقیق به منظور بررسی عوامل موثر بر میزان رضایتمندی دامپروران از شغلشان با کاربرد مدل سنجش رضایتمندی غربی در استان لرستان شهرستان کوهدشت انجام پذیرفت. تعداد 120 دامپرور از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج تخقیقات نشان داد، نگرش و تعهد نسبت به شغل دامپروری تعیین کننده ترین متغیر های تبیین کننده رضایتمندی بودند و رضایتمندی و تعهد نیز تعیین کننده وفادری شغلی نسبت به دامپروری بودند. بر اساس یافته های تحقیق پیشنهاداتی در راستای افزایش رضایتمندی و وفاداری نسبت به دامپروری ارائه شد.
تأثیر گردشگری بر تقویت نگرش های کارآفرینانه در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مقایسه روستاهای ابر و ابرسج - شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نخستین آثار گردشگری روستایی، ایجاد فرصت های کارآفرینانه در محیط روستاهاست. تأثیرپذیری نگرش کارآفرینانه از گردشگری روستایی از مهم ترین مزایای گردشگری روستایی قلمداد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تأثیر گردشگری بر نگرش های کارآفرینانه در مناطق روستایی انجام شده که از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است و از نظر هدف در گروه پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری تحقیق، روستاییان (20 تا 60 ساله) ساکن در دو روستای ابر و ابرسج شهرستان شاهرود، و دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر بودند، که دست کم 3 سال سابقه سکونت در روستای موردنظر داشتند. برای گردآوری داده ها با توجه به وجود نداشتن ابزاری برای اندازه-گیری نگرش کارآفرینانه در زمینه گردشگری روستایی، از پرسشنامه محقق ساخته با عنوان مقیاس نگرش کارآفرینانه (EAS) استفاده شد که اعتبار صوری و محتوایی آن در مشورت با خبرگان دانشگاهی و گردشگری و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون های K-S، آزمون لوین، تحلیل عاملی تأییدی، آزمون t، تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد. نتایج نشان داد که گردشگری روستایی میزان اعتماد به نفس، موفقیت طلبی، تمایل به مخاطره، نوآوری، کنترل شخصی و تشخیص فرصت و در مجموع سطح کلی نگرش کارآفرینانه را به طور معنی داری افزایش داده است و می تواند به عنوان محرکی برای فعالیت های کارآفرینانه در مناطق روستایی مورد استفاده قرار گیرد.
مهاجرت از روستاها به شهرها در ایران: (علل و انواع آن) (2)
حوزه های تخصصی:
عشایر کوچنده سیستانی در چنبره تنگناهای محیطی و تحدیدهای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی کوچندگی در ایران سابقه ای کهن دارد، اما در مقایسه با جوامع یکجانشین (شهری، روستایی) در برخورد با تحولات اجتماعی، اقتصادی و فن آوری دگرگون شده است؛ به طوری که جمعیت کل کوچندگان عشایر از حدود 20 تا 25% در آغاز سده اخیر، به کمتر از 3% در دهه کنونی رسیده است. با توجه به نقش عشایر کوچنده در اقتصاد ملی، چنین روندی نگران کننده است. این فروپاشی علل مختلفی دارد که بخشی از آن ناشی از محدودیتهایی است که در عرصه مراتع به وقوع می پیوندد. این پژوهش، به طور موردی تنگناهای محیطی و تحدیدهای انسانی را در قلمرو ایلی عشایر کوچنده سیستانی به جنوب خراسان، مورد بررسی قرار می دهد.
رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته و پیش بینی این تغییرات در سال های آتی گامی مؤثر در برنامه ریزی و کنترل تغییرات غیراصولی در آینده است. بنابراین، مقالة حاضر با هدف رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری LCM و زنجیرة مارکوف انجام گرفت. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با به کارگیری تصاویر ماهوارة Landsat، سنجنده های ETM+ (تصویر سال 1378) و OLI (تصویر سال 1392) انجام گرفت. مدل سازی نیروی انتقال با روش رگرسیون لجستیک و شش متغیر، مدل رقومی ارتفاع، شیب، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی، فاصله از جاده و نقشة Evidence Likelihood انجام گرفت. برای تهیة نقشه های فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی و فاصله از جاده، تحلیل فاصلة اقلیدسی، و برای تعیین همبستگی بین متغیرها ضریب همبستگی کرامر به کار گرفته شد. همچنین، شاخص ROC برای ارزیابی صحت مدل بررسی شد. مقایسة مساحت های نقشة مدل سازی شده با نقشة سال 1392 نشان داد مناطق مسکونی از 3157 هکتار در سال 1392 به 4180 هکتار، و اراضی کشاورزی منطقه از 15030 هکتار به 20778 هکتار افزایش یافته اند. اما روند تخریب مراتع نه تنها بهبود نیافته است، با شدتی بیشتر از گذشته ادامه دارد.
بررسی سناریوهای گسترش فیزیکی شهر یاسوج با تأکید بر فرآیندهای طبیعی
حوزه های تخصصی:
استقرار یک سکونتگاه شهری، بیش از هر چیز تابع فرم و فرآیندهای طبیعی و عوامل محیطی است؛ زیرا فرآیندهای طبیعی در مکان یابی، پراکندگی، توسعه فیزیکی و مورفولوژی شهر، اهمیت بسزایی داشته و گاهی به عنوان یک عامل مثبت و زمانی به صورت یک عامل بازدارنده عمل می کنند؛ لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از تلفیق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی، تأثیر فرآیندهای طبیعی در توسعه کالبدی شهر یاسوج بر اساس دیدگاه سیستمی و روش سناریوسازی تبیین گردد. نتایج نشان می دهد که سناریوهای اول (ژئومورفولوژی) و سوم (لرزه خیزی)، بالاترین دقت را نشان داده و نقشه پهنه بندی حاصل از آنها، مناسب ترین نتیجه برای گسترش فضایی شهر یاسوج است. در سناریوی ژئومورفولوژی، پهنه بسیار مناسب با مقدار شاخص ارزیابی دقت ۶۰/۸ درصد، ۹/۷۱ کیلومتر مربع از مساحت سکونتگاه های فعلی را در برگرفته و می تواند تا ۳۸/۶۷ کیلومتر مربع گسترش یابد. جهات گسترش بهینه شهر، عموماً به سمت غرب و جنوب غرب منطقه است. در سناریوی لرزه خیزی، پهنه بسیار مناسب با مقدار ۶۱/۳۹ درصد، بیشترین شاخص ارزیابی دقت را به خود اختصاص داده و ۱۱/۵۱ کیلومترمربع از مساحت سکونتگاه های فعلی منطقه در این پهنه قرار گرفته که می تواند تا ۵۲ کیلومتر مربع گسترش یابد. سمت گیری گسترش مطلوب آتی شهر در جهات شرق، مرکز و غرب منطقه مطالعاتی می باشد؛ درنتیجه، عوامل اصلی کنترل کننده توسعه کالبدی شهر یاسوج، فرآیندهای طبیعی؛ خصوصاً پارامترهای ژئومورفولوژی و تکتونیکی می باشند.
تامین آسایش حرارتی فضای معماری در اقلیم گرم و خشک ایران با بهره مندی از رفتار حرارتی زمین(مطالعه موردی: استفاده از زمین در خانه های سنتی مناطق گرم و خشک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند نامطلوب ساخت و ساز و عدم همسازی با کیفیات آب و هوایی بومی، صدمات جبران ناپذیری را بر طبیعت، محیط زیست پیرامونی و اقلیم جهانی زده است. روند صعودی مصرف منابع محدود فسیلی، افزایش بیشینه دمای هوا، رشد بیابانزایی، و ازدیاد هزینه های ساختمانی، از اثرات معماری نا آشنا با اقلیم محلی است. در این میان، مناطق گرم و خشک، از این هجمه ی نامناسب ساختمانی- بویژه در کشور در حال توسعه ی ایران - در امان نیستند. با توجه به خطری چنین هولناک، تمامی جهان رو به انواع توسعه ی پایدار گذاشته که این مهم در مورد مناطق خشک و بیابانی با وجود محدودیتهای جغرافیایی نیز صادق است. این در حالی است که در ایران – با وجود منابع وافر انرژیهای طبیعی و تجارب گرانقدر معماری کهن اقلیمی-طی سالیان گذشتهبه دلیل عدم توجه به این داشته های فرهنگی و طبیعی، شاهد تولید انواع هزینه های ساختمانی و اقلیمی- در بخش خانگی بیش از 42% از کل سبد مصرفی انرژی کشور - بوده که نتیجه آن تخریب شرایط زیستی بوده است. از اینرو، این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای، پس از بررسی حجم مصرف انرژی و لزوم جایگزینی پایداری در معماری ملی و جهانی، در جهت هدف پژوهش به معرفی یکی از پایدارترین راهکارهای معماری در بومهای گرم و خشک، یعنی ارتباط با زمین و اصول آن پرداخته، و پس از شناخت ارتباط معنادار رفتار دما با عمق، جنس و تراکم خاک در مناطق گرم و خشک ایران – شاخص شهر یزد-سابقه ی این روش را در معماری سنتی کویری کشور کاویده، و سرانجام راهکارهایی را برای استفاده ی بهینه زمین در تامین شرایط آسایش دمایی - گرمایش و سرمایش ایستا - در معماری مسکونی گرم و خشک ایران پیشنهاد دهد.
بازآفرینی بافت فرسوده با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
63 - 77
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحول بافت های شهری امری اجتناب ناپذیر و طبیعی است. یکی از این تحولات فرسودگی بافت های شهری با گذشت زمان است که امروزه به یک معضل در اکثر شهرها تبدیل شده. در راستای کاهش مشکلات و معضلات بافت های فرسوده شهری موضوع ساماندهی از طریق رویکردهای متفاوتی چون بازسازی، بازنده سازی، نوسازی، توسعه مجدد و درنهایت بازآفرینی مطرح شده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر سعی دارد از طریق تدوین استراتژی های به موضوع بازآفرینی شهری در بافت فرسوده شهر ایلام بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعهٔ آماری این تحقیق را خبرگان (اساتید دانشگاهی و مسئولین) آشنا با شهر ایلام تشکیل می دهند که از میان آن ها 15 نفر به روش گلوله برفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل سازی تفسیری- ساختاری ISM بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که عامل های ایجاد بسترهای نهادی و قانونی مناسب به منظور مدیریت محدوده های محله های هدف در ذیل مدیریت یکپارچه شهری، توانمندسازی و ظرفیت سازی در شهرداری ها و شوراهای اسلامی شهر (از منظر بودجه ریزی مالی، نیروی انسانی، ساختار تشکیلات و نهادسازی) از تأثیرگذارترین استراتژی های بازآفرینی بافت فرسوده شهر ایلام به حساب می آیند.
برنامه ریزی راهبردی به منظور کاهش تصادفات درون شهری و بهبود عملکرد شبکه معابر (مطالعه موردی: شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، تصادفات درون شهری معضلی اجتماعی در سطح جهان هستند که همه ساله، هزینه های جانی و مالی بسیاری را به بار می آورند. در شرایط کنونی، کشور ایران یکی از کشورهای دارای بیشترین نرخ مرگ ومیر ناشی از حوادث رانندگی در دنیا معرفی شده است و متأسفانه، بررسی های لازم در حوزه تصادفات درون شهری انجام نشده است. در همین راستا، پژوهش حاضر می کوشد به برنامه ریزی راهبردی برای کاهش تصادفات درون شهری و بهبود عملکرد شبکه معابر بپردازد. پژوهش حاضر ازنظر روش پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و ازنظر هدف مطالعه، پژوهشی کاربردی - توسعه ای است. از نرم افزارهای SPSS، Excel، و Expert Choice برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. بخشی از داده ها بر اساس آماری هستند که اداره راهنمایی ورانندگی شهر مرودشت از 1391 تا 1393ارائه داده و برای اتخاذ راهبردهای لازم برای کاهش تصادفات از الگوی SWOT استفاده شده است. با استفاده از روش های AHP و SWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شبکه معابر شهری مرودشت کشف شدند و نتایج پژوهش نشان دادند از میان راهبردهای تدافعی، بازنگری یا انطباقی، اقتضایی و رقابتی/ تهاجمی، راهبرد بازنگری یا انطباقی برای بهبود وضعیت شبکه معابر شهر مرودشت در اولویت قرار دارد و راهکارهای این بخش، ایجاد پارکینگ های لازم، برطرف کردن سرعت گیرهای متعدد و بی دلیل، کاهش انشعابات و ورودی های زیاد در برخی خیابان ها و بهبود سواد ترافیکی شهروندان است.
بررسی تطبیقی ساختار فضایی و صرفه های مکانی شهرنشینی (یک مطالعه موردی از شیراز و مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، ادبیات گسترده ای پیرامون ساختار فضایی مناطق کلانشهری و پیامدهای اقتصادی آن با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و صرفه های تجمع به وجود آمده است. مدافعان مناطق چندمرکزی ادعا می کنند که این مناطق می توانند با ایجاد تعادل بین صرفه ها و عدم صرفه های مقیاس مزایای رقابتی ویژه ای را نسبت به مناطق تک مرکزی خلق کنند، در حالی که از تمرکز بیش از اندازه و ازدحام مناطق رقیب جلوگیری می کند. با این وجود مطالعات اندکی وجود دارند که این انگاشت ها را به طور تطبیقی مورد سنجش قرار داده باشند. از این رو، مقاله حاضر در پی آن است تا با مطالعه تطبیقی دو منطقه کلانشهری شیراز و مازندران مرکزی، به بررسی برخی از ادعاها مبنی بر ارتباط میان ساختار فضایی بهینه و صرفه های تجمع بپردازد. روش شناسی تحقیق مبتنی بر روش های توصیفی و تحلیل آماری مانند شاخص سیسونه- هال و هرفیندال است. نتایج تحقیق نشان می دهد ساختار فضایی منطقه با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و پراکنش، بیانگر الگوی پراکنده و چندمرکزی مازندران مرکزی در مقابل الگوی متمرکز و تک مرکزی منطقه کلانشهری شیراز است. در این راستا، از منظر بعد مصرف، نبود شهری غالب با محیط و فرهنگی کلانشهری را باید مهم ترین عامل در عدم دستیابی به صرفه های شهری تلقی کرد. این امر مانعی بر سر دستیابی به کارایی بالاتر خدمات و امکانات به ویژه سرمایه گذاری کم تر بخش خصوصی خواهد بود. با این وجود، یافته های تحلیل از تنوع تولیدی نسبتاً برابر منطقه مازندران مرکزی در مقابل منطقه کلانشهری شیراز نشان می دهد که خود عاملی مهم در ایجاد پیوندهای مکمل در بین مراکز شهری این منطقه می باشد. هم چنین، به نظر می رسد یک الگوی چندمرکزی بدون به اشتراک گذاشتن منابع خود جهت تأمین بیش تر زیرساخت ها و تسهیلات در سطح منطقه ای، نمی توانند در دستیابی به صرفه های مکانی، خود را به عنوان رقیبی نزدیک به مناطق کلانشهری تک مرکزی تعریف کند.
ارزیابی سازگاری کاربری های شهر بیرجند با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اساسی و مهم برنامه ریزان شهری، تخصیص زمین به کاربری های گوناگون شهری با توجه به نقش و کارکرد شهر، اقتصاد شهر و همچنین تأثیر عوامل متقابل کاربری ها بر یکدیگر است. برنامه ریزی کاربری اراضی شهری را می توان، مهم ترین ابزار و نیروی کاربردی دولت ها و سازمان های مدیریت شهری برای اداره صحیح و منطقی شهرها دانست. امروزه درپی تحولات کالبدی فضایی سریع در شهرها، برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بر پایه دو اصل ارزش های توسعه پایدار و اعتلای کیفیت زندگی، درپی دستیابی به اهدافی همچون توزیع متعادل کاربری ها، جلوگیری از تداخل کاربری های ناسازگار و تدوین معیارها و استانداردهای مناسب کاربری است. به همین منظور ارزشیابی کیفی و سازگاری کاربری های مختلف شهری، برای اطمینان خاطر از استقرار منطقی آن ها و رعایت تناسبات لازم در شهرها ضروری است. از این رو با توجه به اهمیت موضوع، در تحقیق حاضر سازگاری کاربری های شهر بیرجند، با به کارگیری دانش های نوین سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های محاسباتی نظیر تحلیل سلسله مراتبی ارزیابی شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و شیوه های گردآوری اطلاعات شامل روش های اسنادی و میدانی است. درنهایت نقشه ای به دست آمده که در آن میزان سازگاری و ناسازگاری کاربری های شهر بیرجند در حد قطعات نمایش داده شده است. با توجه به این نقشه، بیشتر کاربری های شهر بیرجند نسبت به هم سازگار و کاملاً سازگار هستند و قطعات محدودی به سبب قرارگیری کارگاه های صنعتی و تأسیسات شهری در کنار کاربری مسکونی و پذیرایی –جهانگردی ناسازگار و کاملاً ناسازگار هستند.
تحلیلی بر ساختار فضایی شهرهای استان بوشهر در راستای تدوین برنامه ریزی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شهرهای بزرگ جهان در محیط های ساحلی واقع شده اند و همة این شهرها موقعیت های مهمی در اقتصاد، فرهنگ و کارکردهای اجتماعی دارند. با چنین شرایطی، توسعة این شهرها به سرمایه گذاری گستردة سهامداران و ذی نفعان منجر می شود و به این ترتیب ساختار فضایی سایر شهرهای غیرساحلی منطقه از این توسعه تأثیر می پذیرند. هدف از این پژوهش، تحلیلی بر ساختار فضایی شهرهای ساحلی و غیرساحلی در راستای تدوین برنامه ریزی راهبردی شهرهای استان بوشهر است. نوع پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری مورد مطالعه در این تحقیق 31 نقطة شهری ساحلی و غیرساحلی استان بوشهر در سال 1390 است. برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از روش کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای (رتبه– اندازة شهری، نخست شهری، ضریب کشش پذیری و مدل برنامه ریزی راهبردی SWOT) و به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته و تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از آزمون های آمار استنباطی و مدل های پیشرفتة آماری مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره، تحلیل واریانس، برازش رگرسیون و آزمون T-text استفاده شده است. یافته های تحلیلی استفاده از مدل رگرسیونی چندگانة توأم نشان می دهد شهرهای ساحلی که میدان های نفتی و گازی عظیمی دارند، سطح توسعة فضایی بسیار بالاتری نیز دارند؛ به طوری که به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار کارکرد اقتصادی ساحل 814/0 واحد تغییر در ساختار فضایی شهرهای ساحلی ایجاد می شود. همچنین، نتایج ضریب اسپیرمن برابر با 865/0 است که این مقدار نشان می دهد ارتباط خیلی مثبت و قوی بین توزیع جمعیت و رشد و توسعة کارکردهای اقتصادی، فرهنگی، زیربنایی و حمل ونقل بین شهرهای ساحلی و غیرساحلی استان بوشهر وجود دارد. درنهایت، با مقایسة شهرهای ساحلی و غیرساحلی به لحاظ شاخص های مختلف مورد مطالعه براساس آزمون T-test می توان گفت از آنجاکه میانگین شهرهای ساحلی در شاخص های اقتصادی، بهداشتی- درمانی و زیربنایی و حمل ونقل بیشتر است، توسعة ساختار فضایی شهرهای ساحلی بیشتر از شهرهای غیرساحلی است.
ژئوسیستم تهران و اهمیت آن در ماهیت توسعه ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوسیستمها یا سیستمهای ژئومورفیک( Geomorphic systems ) عبارت از ساختارهای ارضی با اثرات متقابل فرایندها که به طور مجزا یا مشترک عمل کرده و مجموعه ای از واحد های ارضی را ایجاد می کنند. عناصر ژئوسیستم متشکل از خطوط یا خطواره ها، نقاط، سطوح و احجامی است که نحوه ی روابط این عناصر با هم هویت ساختار فضایی آنها را شکل می دهد. این عناصر در ارتباط با هم فضاهایی را برای کاربریهای مختلف فراهم می کنند. در واقع، الگوهای ساختاری و به تبع آن فضایی عملکردها را جلوه گر می سازند.
این پژوهش در چارچوب روش تحلیل سیستمهای ژئومورفیک و همچنین تحلیل تحولات تاریخی و الگوی دیرینه شناسی مدنیت گذشته واقع بر روی پهنه ی تهران صورت گرفته است. برای این کار از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، DEM تولید شده 20 متر توسط رادار، عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای لند ست و همچنین گوگل ارث استفاده گردیده است.
یافته های تحقیق بیانگر این هستند که پهنه ای که کلان شهر تهران بر روی آن قرار گرفته را می توان یک پهنه ی گلاسیو-فلوویالی (Glacio-fluvial) نامید. پهنه ای که فرایند های یخی و جریانی به صورت متناوب در کواترنربه عنوان دینامیک بیرونی بیشترین اثرگذاری را در تغییر شکل ساختار اولیه ی آن به مثابه پهنه یا پهنه های زیست- مکان انسانی داشته اند. بعلاوه، فعالیت گسلها ی شمال و جنوب تهران بر گسیختگی و ایجاد ناهمواری و پراکندگی این پهنه ها نقش زیادی ایفا کرده اند. بدین ترتیب، ژئوسیستم تهران را می توان متشکل از مرز، ساختار،عملکرد(رفتار)، دالان، جهت، تحول تاریخی منحصر به فرد، کلیت و انسجام، و ویژگیهای اقلیمی خاص دانست. این عناصر در ارتباط با هم عوارض ژئومورفیکی را شکل داده اند که می توانند الگوی ساخت های شهری و کاربری های اراضی قرار بگیرند. درک این عناصر در چارچوب یک ژئوسیستم با ماهیت منحصر به فرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که سازگاری و انطباق ساخت های شهر بر این عناصر به شهر ارگانیک و پایدار انجامیده و می تواند به مثابه نقطه عطفی در شهر سازی قرار بگیرد.
تبیین نقش منفی پدیده قاچاق در امنیت ملی و رضایتمندی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت از مهمترین مؤلفه ها و دغدغه های هرحکومت است که هم دربخش های مختلف اقتصادی،سیاسی،اجتمای وفرهنگی وهم درسطوح ملی وبین المللی قابل طرح،بررسی وپیگیریاست. وجودیانبودامنیت که نشان دهنده کارآیی وکارآمدی حکومت است دررضایت ونارضایتی وهمراهی یا همراهی نداشتن مردم با حکومت نقش بسیار مهمی دارد. گفته می شودحکومتی که نتواندسطح مناسبی ازامنیت رادرجامعه خودبرقرارسازدگرفتارنارضایتی وبی ثباتی داخلی می شودودرچنین شرایطی پایداری آن به خطرخواهدافتاد. قاچاق ازپدیده هایی است که درحوزه وظایف و کارکردهای نظارتی و کنترلی حکومت قرار دارد و برخورد حاکمان با این موضوع از جنبه های گوناگون در امنیت جامعه اثرگذار است و در نتیجه در رضایتمندی از حکومت تأثیر بسیاری دارد. هر چند در ظاهر، قاچاق بر وضعیت اقتصادی کشورها اثرگذار است، اما بررسی ها نشان می دهد که علاوه بر اقتصاد، جنبه های دیگری از حکومت و حاکمیت یک کشور از وجود قاچاق آسیب می بیند. وجودهرشکل ازقاچاق دریک کشور،برمؤلفه های تشکیل دهندهآن (سرزمین،ملت وحکومت) مؤثراست وناتوانی درکنترل این پدیده به امنیت ودرنتیجه رضایتمندی عمومی حکومت نزد مردم آسیب می رساند. بررسی نشان می دهدکه قاچاق،هم پیامد ناکارآمدی حکومت و ناامنی است و هم علت آن. در حقیقت رابطه علت و معلولی میان امنیت و قاچاق وجود دارد. این تحقیق برای تبیین این فرضیه و به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ایانجامشدهاست.
نقش گردشگری شهری در توسعه کالبدی شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری، در سال های اخیر به دلیل مشکلات روحی حاصل از زندگی شهری، اهمیّت یافته است. توریسم به یکی از بخش های اثرگذار بر کاربری زمین های شهری تبدیل شده است. ضرورت و اهمیّت این تحقیق از آنجا ناشی میشود که شهرستان کرمانشاه به دلیل قدمت تاریخی، برخورداری از جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی مناسب در اطراف شهر، موقعیت مرزی و عبور زائرین کربلا از این منطقه، همواره مورد توجه گردشگران بوده و گردشگری می تواند زمینه توسعه منطقه را فراهم سازد. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. هدف این تحقیق تحلیل نقش گردشگری در توسعه کالبدی شهر در دو دهه اخیر و ارزیابی نقش آن در افزایش زیرساخت های گردشگری می باشد. برای انجام این تحقیق از پرسشنامه مردم و مسئولین استفاده شد که با نرمافزار SPSS و از طریق ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد و برای تطبیق اطلاعات، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای GIS و ENVI نقشه های کاربری اراضی سال های ۶۵ و ۸۹ ایجاد شد که جهات و روند توسعه شهر و میزان تغییر کاربری های کشاورزی و بایر به کاربری شهری در آن مشخص شده است و با بررسی نقشه های کاربری شهری سال ۸۱ و ۹۵ به مقایسه مساحت سایر کاربری ها با کاربری جهانگردی پرداختهشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با تحلیل متغیرهای حاصل از پرسش نامه ها، گردشگری در توسعه کالبدی شهر کرمانشاه ۷۴ درصد تأثیر داشته و با مقایسه میزان کاربری های جهانگردی در سال های ۸۱ و ۹۵ هم این امر مورد تأیید قرار گرفته است به طوری که مساحت کاربری جهانگردی در سال ۹۵ نسبت به ۸۱ ، تقریباً ۶ برابر خواهد شد.