فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
توسعة روستایی امروزه بیش از گذشته با پدیدة کارآفرینی سروکار دارد. نهادهای مروج توسعة روستایی، کارآفرینی را مداخله ای راهبردی می دانند که می تواند فرایند توسعة روستایی را تسریع بخشد. در محیط رقابتی کسب وکار امروز، کارآفرینان برای آنکه بتوانند در فرایند پیچیدة کسب وکار موفق عمل کنند، نیازمند کسب شایستگی در جنبه های مختلف نگرشی، عقلانی، رفتاری و مدیریتی هستند. ازاین رو، نقش کارآفرین در ماندگاری و موفقیت کسب وکارها حیاتی است و از طریق رهیافت شایستگی ها می توان آن را بررسی کرد. اینکه چه افرادی و با چه شایستگی هایی وارد حوزة کارآفرینی روستایی شده اند از مسائل مهمی است که در مطالعات کارآفرینی کمتر به آن پرداخته شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی شایستگی های کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است، به طوری که مشخص شود کارآفرینان روستایی در کدام شایستگی ها قوت و ضعف دارند و چگونه می توان در بهبود این شایستگی ها گام برداشت. جامعة آماری مورد مطالعه شامل 110 نفر از کارآفرینان روستایی بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 86 نفر تعیین شد و برای دستیابی دقیق به افراد مورد مطالعه، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامة استاندارد من (2001) استفاده شد. نتایج نشان دادند که میزان شایستگی کارآفرینی اکثریت مردان در حد متوسط و میزان شایستگی کارآفرینی اغلب زنان در حد پایین تر از متوسط و کم قرار داشت. برپایة نتایج، مردان و زنان کارآفرین در شایستگی های سازماندهی و رهبری و راهبردی ضعف دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت، سطح تحصیلات، تجربة کارآفرینی، گذراندن دورة کارآفرینی، و سن بر شایستگی های کارآفرینان روستایی مؤثرند.
رهیافتی انتقادی بر تبارشناسی جنسیت زدگی شهر در رویکردهای فمنیستی با تاکید بر ارتقاء جایگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۴۸-۲۹
حوزه های تخصصی:
امروزه مباحث مربوط به حضور اقشار اجتماعی در فضاهای شهری و برخورداری از تعاملات شهروندی که از ابعاد اساسی توسعه انسانی پایدار بشمار می رود، از مقولات مهم مدیریت شهری بوده که تاثیرات خود را در مداخلات معطوف به مساله در نظام برنامه ریزی و جامعه شناسی شهری داشته است. از سویی دیگر، رویکردهای فمنیستی به شهر و جنسیت زدگی فضاهای شهر، نیازمند بررسی ابعاد و مولفه های مربوط به خود در حوزه نظری است که در این مقاله موردنظر قرار گرفته است. روش تحقیق مقاله توصیفی و تحلیلی است که از ابزار گردآوری مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. در پایان ضمن اشاره به انواع رویکردها، گرایشها، نظریه های فمنیستی شهر، به تحلیل و نقد آنها پرداخته شده و در راستای ارتقاء حضور زنان در فضاهای شهری و تحقق موانع موجود برای رفع این ابعاد جنسیت زدگی فضایی، راهکارها و پیشنهاداتی مورد اشاره قرار داده شده است.
ارزیابی عوامل موثر بر گردشگری برج های شهری (مطالعه موردی: برج میلاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری ترکیب پیچیده ای از فعالیت های مختلف است که از به هم پیوستن ویژگی های محیطی و میزان توانمندی و کشش شهر در جذب بازدیدکنندگان و ارائه خدمات شکل می گیرد. در این میان حضور جاذبه های گردشگری یکی از مهمترین دلایل مسافرت مردم به یک مقصد خاص است. چرا که جاذبه های گردشگری به عنوان عامل کشش، با توجه به ویژگیهای خاص و جذابیتهایی که دارند، می توانند گردشگران را از نقاط و سرزمینهای دور به سمت خود جذب کنند. لذا این مقاله در نظر دارد به شناسایی و ارزیابی عوامل موثر در گردشگری برج های شهری بپردازد بنابراین از نظر هدف، این پژوهش کاربردی و به روش توصیفی انجام شده. جهت گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت بوده است. جامعه آماری پژوهش، 115 نفر از مسافران شهر تهران که از نقاط متفاوت کشور آمده بوده اند. داده های به دست آمده در محیط نرم افزاری spss با استفاده از آمار استنباطی و مدل آزمونهای ناپارامتریک و پارامتریک، مورد تجزیه و تحلیل واقع شده اند. نتایج حاصل از تحقیق نشانگر آن است که رابطه معنی دار بین جاذبه های گردشگری برج میلاد و ایجاد تمایل برای مسافران داخلی جهت دیدار از این برج وجود دارد. البته تبلیغات و اطلاع رسانی، هزینه های بازدید و استفاده از محیط تفریحی و مسافت و دسترسی، از جمله عوامل موثر بر گردشگری برج های شهری هستند که در این میان از نظر گردشگران، عامل هزینه بیشترین تاثیر را دارد. درآمد افراد نیز از جمله عواملی است که بر هزینه و گردشگری برج میلاد موثر است.
پیش بینی میزان درآمد حاصل از دریافت عوارض شهری شهرداری ها با استفاده از مدل شبکه عصبی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اداره ﻣﻄﻠﻮب ﺷﻬﺮﻫﺎ و اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﮐﻨﺘﺮل و ﻫﺪاﯾﺖ ﭘﺮوژه ﻫﺎی ﻋﻤﺮاﻧﯽ، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺻﺤﯿﺢ، ﻣﺴﺘﻠﺰم اﻋﺘﺒﺎرات و درآﻣﺪﻫﺎی ﮐﺎﻓﯽ و ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺻﺤﯿﺢ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ عوارض از مهم ترین منابع بهینه شهرداری ها در کشورهای پیشرفته جهان است که بابت اداره شهر از درآمدها، اموال، دارایی و مصرف اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت می گردد و صرف خدمات شهری می شود. شهرداری ها عمده هزینه های ارائه خدمات خود را از محل دریافت عوارض مختلف از شهروندان تامین می نمایند، در این راستا شهرداری ها به دنبال ایجاد منابع درآمدی پایدار هستند. اهمیت عوارض شهری تا بدان حد است که امروزه به عنوان یکی از درآمدهای شهرداری ها مورد توجه قرار می گیرد،که نقش محوری در جهت بالا بردن کیفیت زندگی در محیط های شهری و ارائه خدمات عمومی ایفا می کند. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺸﮑﻼت ﺷﻬﺮﻫﺎی ﮐﺸﻮر رﯾﺸﻪ در ﻧﻈﺎم ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ درآﻣﺪ و ﻫﺰﯾﻨﻪ آﻧﻬﺎ دارد بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر پیش بینی میزان درآمد حاصل از عوارض پرداختی به شهرداری ها است که به صورت موردی شهر زابل مورد بررسی قرار می گیرد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش مدل شبکه عصبی از نوع پیش خور (MFNN) با الگوریتم پس انتشار خطا (BP) است که داده ها در این مدل آموزش دیده اند تا در جهت پیش بینی میزان درآمد شهرداری زابل مورد استفاده قرار بگیرند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میزان عوارض دریافتی توسط شهرداری زابل روند رو به رشدی را در پی داشته و طبق پیش بینی انجام شده توسط مدل شبکه عصبیANN)) 6945416783میلیارد ریال شهرداری زابل در آذر ماه سال 92 از طریق دریافت عوارض درآمد کسب خواهد کرد.
بررسی تطبیقی نقش بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها سرمایه ای ملی و از منابع آبی مهم کشور در زمینه های کشاورزی، اقتصادی، صنعتی، ترابری، بهداشتی، آشامیدنی و تفریحی هستند و حفاظت از آن ها ضروری است؛ با وجود این، تاکنون پژوهش های اقتصادی و اجتماعی چندانی در این زمینه انجام نشده است. هر نوع دخل و تصرف کمی و کیفی در رودخانه، واکنش های مختلفی را در پی دارد و چنانچه تغییرات ایجادشده در راستای قانونمندی آب و بستر رودخانه نباشند، در گذر زمان مقابله پرخسارت و پرهزینه ای را طلب می کنند. بنابراین، لازم است تمام طرح های شهرسازی و منطقه ای مبتنی بر پایه ای علمی و صحیح مطرح شوند. پژوهش حاضر با روش پیمایشی انجام شد و بهره برداران حاشیه رودخانه های دایمی و فصلی در استان خوزستان، جامعه آماری این طرح را تشکیل دادند. حجم نمونه با فرمول کوکران، 270 نمونه محاسبه و برای بهره برداران حاشیه شش رودخانه در استان خوزستان پرسش نامه تکمیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که میزان انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، گرایش به کشاورزی، دلبستگی به زمین کشاورزی حاشیه رودخانه و عوامل اقتصادی ازجمله عوامل مؤثر بر بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی هستند؛ این عوامل در بهره بردارانی که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های دایمی قرار داشت بیشتر از بهره بردارانی بود که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های فصلی قرار داشت. گرایش های اجتماعی، اختلاف اساسی بین بهره برداران حاشیه رودخانه های فصلی و دایمی بود که حالت جمعی (شامل انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی) داشت و در گرایش های فردی (شامل سطح تحصیلات) اختلاف چندانی بین دو نوع بهره برداری وجود نداشت.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی
حوزه های تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه ۸ مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق ۲ و ۳ نیز پس از منطقه ۸ در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق ۵ و ۶ و ۷ نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
تاثیر بام سبز درکاربری های شهری (مطالعه موردی: امانیه اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بام سبز، باغ بام و یااجرای فضای سبز بر روی پشت بام ساختمان هاست به عبارت دیگراستفاده از پوشش گیاهی بر روی سقف ساختمان هاکه معمولا بام های سبز شهرت دارند به عنوان جایگزینی برای سقف های معمولی که منافع اقتصادی، زیست محیطی و فنی بسیاری به همراه دارند. از مناسب ترین راه ها برای مقابله با پدیده گرم شدن زمین، کاهش تولید دی اکسیدکربن و افزایش اکسیژن می باشد که این امر می تواند با افزایش سطح فضای سبز در شهرها اتفاق بیافتد. یکی از راه های افزایش فضای سبز شهری استفاده از تکنولوژی بام ها ونمای سبز شهری است. این تحقیق از نوع کاربردی است. روش تحقیق تحلیلی، توصیفی، و آماری است. در این مقاله ابتدابه معرفی بام و نمای سبز و نحوه ی تاثیرگذاری فضای سبز بر اقلیم شهری و نقش بام سبز در پایداری معماری شهرسازی و نقش واهمیت بام سبز در زندگی شهری پرداخته می شود و سپس مزایا و معایب استفاده ازاین سیستم ها در محیط شهری بررسی می شود، در انتها به منظور این امر که شهرهای کوچک پتانسیل استفاده از این سیستم ها را در راستای حل پاره ای از مشکلاتشان دارند به بررسی محدوده ای از شهر اهواز به منظور تاثیر بام سبز بر کاربری های شهری دارد پرداخته می شود. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه به طورکلی از (36) هکتار کل مساحت محدوده 13 هکتار (حدود 36. 54 درصد)به کاربری های عمومی دولتی اختصاص دارد، که قابلیت احداث بام سبز را داردکه این مقدار تنها با احتساب فضای بام کاربری های عمومی دولتی می باشد و در صورتی که بناهای مسکونی نیز این سیستم را اجرا کنند تحول بزرگی در مساحت فضای سبز محدوده و به تبع آن افزایش کیفیت محیط شهری بوجود می آید. سبزکردن بام ها در محله امانیه می تواند تاثیر زیادی در جلوگیری از انتشار گردوخاک و آلاینده ها و کاهش درجه حرارت و تلطیف هواداشته باشد و میکرو کلیمای شهر توسط بام های سبزبه علت عمل تعرق از سطح گیاهان خنک ومطبوع می شود.
بررسی نقش مدیریت مشارکتی در کاهش آثار سیل (مطالعه موردی: روستاهای حوضه رودخانه زنگمار ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی به عنوان بخشی از واقعیت های گریزناپذیر محسوب می شوند که عمدتاً کنترل وقوع آن ها خارج از عهده بشر است، مدیریت بلایای طبیعی به ویژه سیلاب، مجموعه اقداماتی است که قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع بلایا برای کاهش هر چه بیش تر آثار و عوارض آن ها انجام می گیرد. در این میان پدیده سیل یکی از حوادث پیش بینی نشده و ویرانگر در مناطق روستایی کشور محسوب می شود. در روستاهای منطقه مورد مطالعه (حوضه رودخانه زنگمار) نیز که معیشت و فعالیت ساکنان آن دائماً تحت تأثیر سیل می باشد، خسارات بسیاری را از نظر جانی و مالی برای روستاییان ایجاد می نماید. هدف این تحقیق، شناسایی زمینه های کاهش آثار مخاطرات طبیعی به ویژه سیل در نواحی روستایی به صورت مشارکتی و ارائه پیشنهادهایی برای کاهش آثار سیل در نواحی روستایی از طریق مشارکت مردم محلی م ی باشد. در این پ ژوهش برای کسب داده های موردنیاز، از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) استفاده شده است. برای پوشش دادن کل حوضه رودخانه زنگمار از میان روستاها که در سه طبقه با آسیب پذیری بالا، متوسط و کم که مجموعا 63 روستا بودند، 21 روستا به صورت تصادفی انتخاب شدند و در مرحله بعد با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 292 نفر از سرپرست خانوار به عنوان نمونه مشخص گردید. از بین گروه مسئولان نیز 50 نفر از 5 سازمان مرتبط با امور سیل روستاها به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه ها توسط آن ها تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد آنالیز شده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون بیانگر آن است که بین نوع نگرش مشارکتی روستاییان با کاهش مخاطرات سیل رابطه معناداری وجود دارد. برای شناسایی ابعاد و متغیرهای موثر در مدیریت سیل از دیدگاه نمونه ها از آزمون T- تک نمونه ای و تحلیل واریانس استفاده شده که نتایج به دست آمده از این آزمون بیانگر وجود تفاوت در اهمیت بسترها و عوامل زمینه ساز در مدیریت مشارکتی و کاهش مخاطرات ناشی از سیل از نظر مسئولان و مردم روستایی می باشد. به گونه ای که از دیدگاه مسئولان بسترها و زمینه های اجتماعی در اولویت اول و بسترها و زمینه های اقتصادی و زیرساختی در رتبه دوم و سوم جای می گیرند. اما از دیدگاه مردم روستایی، بسترها و زمینه های اجتماعی در اولویت اول قرار دارند ولی جایگاه بسترها و زمینه های زیرساختی با اقتصادی عوض شده است هم چنین در همه ابعاد مشارکت هر دو گروه روستاییان و مسئولان اعتقاد به مشارکت در دوره قبل از وقوع سیل دارند که این مطلب نشان دهنده اهمیت پیشگیری و مدیریت ریسک در مقابله با سیلاب است.
بررسی عملکرد مدیریت شهری در رابطه با مشارکت شهروندان در امور شهری(مورد شهر فسا)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین آثار مشارکت در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری می توان به ایجاد علاقه و اعتماد در مردم برای توسعه و پیشرفت، و کاهش تمرکزگرایی اشاره کرد. بنابراین مهم ترین ابزار برای مدیریت شهری موفق، بهره گیری از مشارکت مردم است. برای تقویت و گسترش امر مشارکت مردم در برنامه ریزی، شناخت عوامل مؤثر بر این امر ضروری است. مشارکت در کشور ما پدیده تازه ای نیست اما با رشد شهرنشینی و به تبع آن تغییر الگوی مشارکتی، لزوم بازبینی در این مفهوم و ارایه الگوی مناسب با نیازهای امروزی شهروندان احساس می گردد. شهر فسا با 92020نفر جمعیت در سال 1385از شهرهای پرجمعیت استان فارس است، از مشکلات فراروی مدیریت شهر فسا در خدمات رسانی مناسب به شهروندان که مرتبط با عدم مشارکت فعال شهروندان است را می توان به، کمبود درآمد مدیریت شهری، عدم همکاری برخی از شهروندان در رابطه با پرداخت عوارض به شهرداری و... می توان اشاره کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر است. در این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی برای پاسخ به سؤالات و ارایه راه حل برای مسأله مورد نظر استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از دو روش مختلف اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در پژوهش حاضر حاضر جهت بررسی عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر ابتدا به مطالعه ی ادبیات مربوطه پرداخته شد، پس از شناخت نظریات و الگوهای مختلف، در تحقق عملی مشارکت دو پیش شرط ضروری یعنی: 1-گرایش و تمایل به مشارکت و 2- امکان مشارکت(مدیریت شهری) تشخیص داده شد. در نتیجه تمرکز اصلی بر امکان مشارکت(مدیریت شهری) قرار گرفت. جهت شناسایی و سنجش متغیرهای ضروری نشان دهنده عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر ده متغیر اصلی تشخیص داده شد. که به صورت پرسشنامه بررسی شد و بر این اساس پرسشنامه شناسایی متغیرهای امکان مشارکت تدوین، اجرا و تجزیه و تحلیل شد. همچنین بمنظور اطمینان از صحت گفتار مسئولین مدیریت شهری مصوبات شورای شهرفسا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد. نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد مدیریت شهری شهر فسا در رابطه با افزایش مشارکت شهروندان نشان می دهد که مدیریت شهری شهر فسا در این رابطه عملکرد ضعیفی را داشته است، به طوری که نتایج تحلیل داده ها این عملکرد را در حد کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.
تأثیر گرایشات فردی بر شکل گیری الگوهای جابجایی در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 4 و 10 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مطالعات بمنظور نیل به اهداف حمل و نقل پایدار درون شهری، در جهت بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری انواع الگوهای جابجایی تلاش نموده و در این راستا به نتایج تعیین کننده ای مبنی بر وجود ارتباط بین خصوصیات محیط مصنوع، ویژگی های اجتماعی- اقتصادی و رفتار سفر شهروندان رسیده اند. لیکن در این میان آنچه کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ تأثیر عوامل ذهنی همچون گرایشات و تمایلات افراد بر پذیرش و انتخاب شیوه های خاص سفر می باشد. بدین منظور این تحقیق به شناخت ارتباط بین گرایشات افراد ساکن در مناطق شهری و الگوی جابجایی های روزانه آنان پرداخته است. در این مطالعه با استفاده از تحلیل آماری داده های گردآوری شده از دو محدوده مسکونی در شهر شیراز، فرضیه وجود ارتباط بین گرایشات فردی و تعداد سفرهای غیرکاری افراد به مقاصد مختلف با سه شیوه جابجایی (خودرو شخصی، حمل و نقل عمومی و پیاده/ دوچرخه) مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که گرایشات افراد نسبت به سفر با خودرو، سیاست گذاری های محیطی، کارایی و امنیت سفر در شیوه انجام سفرهای غیرکاری توسط آنان تأثیرگذار بوده است، بطوری که گرایش مثبت در جهت سیاست گذاری های محیطی رابطه معکوسی با تعداد سفرهای غیرکاری انجام شده با خودرو شخصی توسط افراد و در مقابل رابطه مستقیمی با سفرهای پیاده داشته است. همچنین گرایش افراد نسبت به ناکارایی سفرهای شخصی با خودرو تأثیر مثبتی بر تعداد سفرهای انجام شده توسط آنان با استفاده از حمل و نقل عمومی داشته است. از این رو، شناخت گرایشات سفر ساکنین و جهت دهی مناسب به آنها در برنامه ریزی و سیاست گذاری های حمل و نقل، می تواند نقش بسزایی در افزایش سفرهای پایدار درون شهری همچون استفاده از حمل و نقل عمومی و پیاده روی بخصوص در سفرهای غیرکاری و تفریحی داشته باشد.
ارزیابی راهبردی وضعیت تکوین مدیریت یکپارچه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در غیاب مدیریت واحد شهری، تداخل در امور و فعالیت های موازی از توان مدیریتی شهر کاسته و خود مانعی برای سستی یا توقف جریان مدیریت مطلوب می شود. روش تحقیق این پژوهش تلفیقی از روش کمّی و کیفی است و پژوهش براساس مصاحبه های عمیق، مطالعات اسنادی و کمّی سازی عوامل راهبردی انجام شده است. به منظور تعیین موقعیت راهبردی مقصد و اولویت بندی عوامل درونی و بیرونی و تعیین نوع استراتژی های چهارگانه در راستای اهداف از ابزار IEA استفاده شد و در نهایت با استفاده از روش QSPM اولویت های راهبردی تعیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نمره نهایی عوامل داخلی شهر تبریز برابر با ۲۱/۲ است که از نظر عوامل داخلی در ارتباط با مدیریت واحد شهری دچار ضعف است. همچنین نمره نهایی عوامل خارجی نیز در همین راستا برابر با ۱۰/۲ است که نشان از نبود واکنش مناسب مدیریت شهری در ارتباط با فرصت ها و تهدیدها دارد. با توجه به ماتریس عوامل داخلی و خارجی نیز، شهر تبریز از نظر مدیریت واحد شهری موقعیت تدافعی دارد. راهبردهای پیشنهادی، ایجاد سازوکار تحقق مدیریت واحد شهری در قالب اقدام ها، قوانین و تصمیم ها در سطح ارگان ها و سازمان های مرتبط، بهره گیری از تجربیات و راهبردهای کشورهای پیش رو براساس پتانسیل های بومی محلی و در نهایت تقویت جایگاه شوراهای اسلامی و افزایش اختیارات قانونی آن ها به منظور مشارکت هرچه بیشتر شهروندان است.
سنجش و مقایسه میزان رضایتمندی ساکنان از سیستم سکونتی مطالعه موردی: مناطق 3 و 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
77 - 92
حوزه های تخصصی:
سنجش رضایتمندی سکونتی، که به عنوان جز مهم کیفیت محیط زندگی افراد شناخته شده، به مثابه ابزاری برای ارزیابی تصمیمات و سیاستگذاری های شهری است تا با مشخص کردن بازخورد آن ها، زمینه ای برای اقدامات و پیشنهادات آینده فراهم نماید. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی و سنجش میزان آن در دو محله از شهر تهران صورت گرفته است. برای این منظور از طریق بررسی رویکردهای پژوهشگران مختلف مدل عملیاتی سنجش رضایتمندی استخراج گردید، در این مدل معیارهای موثر بر رضایتمندی در پنج دسته معیارهای عینی فرد، عینی محیط، عینی مسکن، ذهنی فرد و ذهنی محیط طبقه بندی شده اند و از طریق روش پیمایشی و تبدیل این معیارها به سوالات پرسشنامه، میزان رضایتمندی محله1 (واقع در منطقه سه) و محله2 (واقع در منطقه 11) با یکدیگر مقایسه شده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که در محله1 بیشترین و کمترین میزان رضایتمندی مربوط به معیارهای عینی مسکن و عینی محیط است و در محله2 مربوط به معیارهای ذهنی محیط و ذهنی فرد می باشد و بطور کلی میزان رضایتمندی در محله1 (بین سطح متوسط و راضی) بیشتر از محله2 (بین سطح ناراضی و متوسط) می باشد.
بررسی نظرات شهروندان برازجانی درخصوص نحوه انتخاب شهردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهمی که در سال های اخیر، به عنوان عامل بسترساز برای مشارکت های مردمی در شهرها مطرح شده است، مقوله انتخاب شهرداران می باشد که باعث تقویت حس تعلق اجتماعی شهروندان به شهر و نیز حل مشکلات شهری از طریق مشارکت شهروندان و مدیریت شهری می شود. پژوهش حاظر در محدوده شهر برازجان واقع در استان بوشهر در راستای ارزیابی نظرات مردم نسبت به نحوه انتخاب شهردار انجام گرفته است. روش این پژوهش براساس هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد و در انجام این تحقیق و بنا به ضرورت از مطالعات میدانی و اسنادی استفاده شده است در مطالعات میدانی برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان برازجانی تشکیل می دهند. که تعداد 382 شهروند با استفاده از جدول استاندارد مورگان و به روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و جهت ارزیابی فرضیه ها از روش آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج برسی ها نشان داد که میزان آگاهی 6 درصد شهروندان نسبت به وظایف و فعالیت های شهرداری، در حدکم، 41.6 درصد متوسط و 52.4 درصد در حد زیاد می باشد. 77.3 درصد شهروندان از نحوه انتخاب شهردار اطلاعات درستی دارند و 22.7 درصد اطلاعات درستی ندارند. همچنین 64.9 درصد شهروندان تمایل دارند که شهردار از طریق رای مردم انتخاب شود، 22 درصد از طریق شورای شهر و 13.1 درصد نیز تمایل دارند که شهردار از طریق دولت انتخاب شود. بنابراین بیشتر شهروندان تمایل دارند که شهردار برازجان از طریق رای مردم انتخاب شود.
تحلیل تأثیر امنیت شهری در توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت به واسطه اینکه همواره از دغدغه های بشری در طول تاریخ بوده است، پیوسته در نظریات متفکران و علما قابل پیگیری و شناسایی است. امنیت پیش نیاز هر گونه توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و علمی بوده است، همچنین مقوله امنیت در صنعت توریسم و توسعه آن در مناطق گردشگری تأثیر به سزایی دارد. امنیت در حوزه توریسم به دو بخش مهم تقسیم می شود، نخست امنیت گردشگران و دوم امنیت سرمایه و سرمایه گذاران، علاوه بر این نقش و تأثیر صنعت جهانگردی در ترسیم امنیت ملی در یک کشور چنان است که اکثر کشورهای توسعه یافته با وجود دارا بودن منابع کلان اقتصادی، ترجیح می دهند بر صنعت توریسم متمرکز شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل نقش امنیت در توسعه گردشگری شهر کرمان است. روش پژوهش در این مقاله رویکردی تحلیلی- توصیفی دارد و در آغاز با استفاده از روش های کتابخانه ای به تدوین مباحث نظری پرداخته شده است و در گام بعد اطلاعات به روش میدانی با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده است. جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد که در نهایت اطلاعات جمعآوری شده به وسیله نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیهها از آزمون T و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که با محاسبه شدت همبستگی 72/0، امنیت در شهر باعث افزایش مدت اقامت گردشگران در شهر می شود، همچنین نتایج آزمون T اهمیت عملکرد نیروی انتظامی را در افزایش امنیت نشان می دهد و در انتها، آزمون هبستگی با ضریب 83/0 بین دو متغیر نورپردازی در شهر و امنیت گردشگری نشان می دهد که با نورپردازی صحیح در شهر امنیت گردشگری نیز افزایش می یابد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به ت رتیب بیش ترین تأث یر و عامل بارن دگی با وزن نسبی 019/0 ک مترین تأث یر را بر وقوع زمین لغزش ها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
اولویت بندی عوامل مؤثر در بهبود پایداری اجتماعی-کالبدی طرح های بهسازی و نوسازی شهری (نمونه موردی مرکز شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناموفق بودن اجرای طرح های بهسازی و نوسازی شهری گذشته باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه ها شد این پایداری زمانی می تواند اجرا شود که به بحث مشارکت و نظرات ساکنین توجه شود. بنابراین هدف از این پژوهش کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در پایداری پروژه های شهری است. بدین منظور در این مقاله مفهوم برنامه ریزی پایدار شهری و عوامل اساسی برای افزایش این پایداری در پروژه های شهری را بررسی و تحلیل می نماییم برای بررسی این عوامل 379 پرسشنامه بین شهروندان محلی تکمیل و ارزشیابی شده اند. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی است از روش های اسنادی، میدانی و تحلیلی استفاده شده، ولی روش نمونه برداری، روش تصادفی است که با استفاده پرسشنامه صورت می گیرد و ابزار تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS می باشد که با استفاده تحلیل عاملی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی شاخص های مختلف نشان می دهد که عوامل تعیین کننده برنامه ریزی پایدار، ترکیبی از عوامل ""دسترسی به خدمات شهری و فضای سبز""، ""رضایت از وضعیت رفاهی و اقتصادی""، ""وضعیت زیست محیطی، آلودگی و بیماری های ناشی از آن""، "" پایداری امنیت و اجتماعی محلات شهری ""و مشارکت ساکنین و حس تعلق به شهر هستند، در واقع این عوامل باعث افزایش پایداری اجتماعی پروژه های محلی نوسازی و بهسازی شهری می شوند.
ارزیابی پایداریِ گردشگری در اماکن تاریخی فرهنگی با استفاده از مدل جاپای بوم شناختی (مطالعه موردی: خانه کرد، شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
105 - 120
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، با ظهور پارادایم توسعه پایدار در صنعت گردشگری، در عرصه های علمی و اجرایی و در سطح ملی و بین المللی نگرانی های فزاینده ای در خصوص تأثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری انبوه مطرح شد. بنابراین، مطالعات و اقدامات تجربی زیادی برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه پایدار و مدل های ارزیابی آن صورت پذیرفته است. اما به رغم همه این اقدامات، نتایج حاصل از پیشرفت به سوی پایداری مطلوب نبوده است. از طرف دیگر، مطالعات نخستین در کشور نیز حاکی از وجود چالش های عمده در جهت دستیابی به پایداری توسعه گردشگری به ویژه در اماکن تاریخی فرهنگی است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای اسنادی و مطالعات میدانی، پایداری گردشگری در ((خانه کرد)) شهر سنندج به منزله یکی از اماکن تاریخی فرهنگی ارزیابی شود. به این منظور، علاوه بر گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز اولیه در مورد این مکان تاریخی فرهنگی، پرسش نامه ای نیز در میان گردشگران مراجعه کننده به این مکان (در سال 1391) توزیع شد تا خود میزان تولید زباله و استفاده از سوخت های مختلف برای حمل و نقل را بیان کنند. با توجه به اینکه تعداد گردشگران خانه کرد به طور متوسط سالیانه 11034 نفر است، بنابراین حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 371 نفر برآورد شد. به منظور ارزیابی سطح پایداری نیز از مدل جاپای بوم شناختی استفاده شده است. این مدل می تواند میزان پایداری را به صورت کمّی و در قالب میزان زمینی که تأمین کننده نیازهای گردشگران به این مکان است مشخص کند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان جاپای بوم شناختی گردشگری برای خانه کرد در سال 1391 برابر با 39/1783 هکتار جهانی بوده است. با توجه به مساحت 6/3850 هکتاری این عمارت، می توان گفت این مکان توانایی جبران فشارهای زیست محیطی گردشگری را ندارد و برای جبران این تأثیرات به فضاهای پشتیبان نیازمند است. در میان بخش های مختلف جاپا نیز، مصرف سوخت برای حمل ونقل بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
فضا و تحقق پذیری حق شهری: شناسایی مؤلفه های فضایی برآمده از حق شهری به منظور تحلیل و ارزیابی پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
5 - 14
حوزه های تخصصی:
"حق شهری" همانگونه که توسط هانری لفور در دهه شصت میلادی رقم خورد، نیاز به تغییرات اجتماعی _فضایی به منظور بهره مندی ساکنان شهر از زندگی شهری و امکانات مربوط به آن را ضروری می داند. با وجود تأثیر بسیار زیاد مفهوم حق شهر در نظریات علوم اجتماعی، جغرافیا و شهرسازی، بررسی مقایسه ای و به کارگیری چارچوب های نظری این مفهوم در نمونه های موردی کمتر به چشم می خورد. این کاستی، اطلاق پذیری ایده های لفور را در بستر های اجتماعی_سیاسی مختلف دچار ابهام نموده است .از آنجایی که فضای شهر نقش چشمگیری در مفهوم حق شهری و برخورداری ساکنان از مزایا و امکانات شهری دارد، ایده های لفور می تواند معیاری برای ارزیابی مداخلات فضایی در شهر ها باشد. هدف کلی پژوهش، شناسایی ارتباط بین معماری، طراحی و برنامه ریزی شهر، به عبارتی هرگونه فعالیت کنترل فضایی با مفهوم حق شهری است. برای دستیابی به این هدف، پس از بررسی اندیشه های لفور به استخراج نمود های فضایی ایده حق شهری به عنوان مدل مفهومی پژوهش، به منظور بررسی دو نمونه موردی (پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس) پرداخته می شود. نمود های فضایی برآمده از مفهوم حق شهری عبارتند از: کنترل فضایی، مرکزیت فضایی، تراکم فضایی، سیالیت فضایی و تداوم فضایی.روش مورد بررسی در این پژوهش ارزیابی و مقایسه ای است. نخست دو پروژه یاد شده به طور مستقل براساس اصول و شاخص های فضایی حق شهری مورد ارزیابی قرار گرفته و مزایا و معایب آنها شناسایی می گردد. سپس با مقایسه آن دو تأثیر هر معیار در تولید کیفیت فضایی مورد نظر تحلیل می شود. یافته های حاصل از پژوهش در قالب دو اصل معرفی می شوند: ۱. حق شهری می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی پروژه های شهری قرار گیرد و ۲. مداخلات کالبدی به دلیل تغییر در شیوه زندگی و حقوق اجتماعی افراد و گروه ها تأثیری مستقیم بر حق شهری دارند.
آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از ماسه های روان بستر خشک تالاب بین المللی هامون در شهرستان هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هجوم ماسه های روان و آثار تخریبی آن بلای طبیعی است و خطر عمده ای در زندگی بشر محسوب می شود. متأسفانه، با شروع خشک سالی و با خشک شدن تالاب بین المللی هامون در منطقه ی سیستان، شکل گیری ماسه های روان و هجوم آن ها به سکونتگاه های روستایی همراه با بادهای 120 روزه حاکم بر منطقه آغاز می شود که بروز این پدیده مسائل متعددی را در زندگی روستاییان شهرستان هیرمند به وجود می آورد. بر این اساس، شناسایی و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های روس تایی در برابر مخاطرات ناشی از هجوم ماسه های روان در سطح روستاهای این شهرستان برای مقابله با آن اهمیت فراوانی دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه های روستا و خانوار است. در اجرای تحقیق، ابتدا ضمن مصاحبه با کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اس لامی، دهیاران، اعضای ش وراها و خبرگان محلی، از بین 303 روستای واقع در شهرستان هیرمند (جامعه ی آماری تحقیق)، 56 روس تای دارای مشکل ماسه های روان شناسایی گردید. در جمع آوری داده ها، متناسب با گستره ی جغرافیایی محدوده ی مطالعه و شرایط حاکم بر روستاهای این شهرستان به طیف گسترده ای از شاخص ها برای بررسی شدت آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از ماسه های روان حاصل از فرسایش بادی توجه شد. همچنین، در تجزیه و تحلیل اطلاعات، مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تحلیل های آماری و تحلیل های فضایی (برای مقایسه ی توأمان اطلاعات مکانی و داده های توصیفی روستاها) و نرم افزارهای Choice Expert، SPSS و ArcGIS استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش، سطح آسیب پذیری روستاهای مورد مطالعه در 38/30 درصد از روستاها شدید یا بسیار شدید است که بخش عمده آن ها در قسمت های شمالی محدوده ی مطالعه و در دهستان های مجاور تالاب خشک هامون واقع شده اند. از طرف دیگر، نتایج تحقیق مؤید آن است که آثار تخریبی ماسه های روان در اراضی کشاورزی و شبکه های آبرسانی بیشتر از سایر بخش هاست
تحلیل فضایی مزیت نسبی گروه های عمده شغلی جمعیت روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تحقق اهداف برنامه های توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیت های منطقه ای امری اجتناب ناپذیر است. بر همین اساس، تخصیص منابع باید براساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق صورت پذیرد. از طرفی، تدوین برنامه توسعه مناطق براساس ظرفیت های بالقوه و بالفعل در بخش های مختلف اقتصادی امری بی بدیل است، از آنجا که فعالیت های اقتصادی، به طور خاص و منابع و امکانات به طور عام، از لحاظ توزیع فضایی از درجه تمرکز نامطلوبی برخوردار است، هر منطقه متناسب با ویژگی های خاص خود، نیازمند برنامه های ویژه ای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه، شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف براساس روش های علمی مناسب است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. داده های مورد نیاز از سرشماری های 1385 و 1390 استخراج شده است. میزان عدالت توزیعی با استفاده از پرکاربردترین شاخص های آماری در این زمینه یعنی منحنی لورنز و ضریب جینی از طریق نرم افزار Excel محاسبه شد. سطح بندی استان ها براساس مدل تحلیل عاملی، تاپسیس و تحلیل خوشه ای انجام شد و در نهایت نقشه های جغرافیایی میزان مزیت نسبی انواع گروه های عمده شغلی در محیط نرم افزار Arc GIS، در سطح کشور نیز ترسیم شد که قطعاً برای سیاست گذاری مناسب در زمینه توسعه منطقه ای ضروری است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد بین نواحی روستایی استان های کشور و توسعه ی نامتعادل استان ها با توجه به شاخص های مورد استفاده است. براین اساس استان های تهران، کرمانشاه، بوشهر و مازندران بالاترین امتیاز نسبی را کسب کردند و از امکانات بیشتری برای اشتغال زایی در نواحی روستایی برخوردارند. در مقابل استان های کرمان، سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان از امتیازات نسبی پایین تری برای اشتغال زایی برخوردارند.