فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شهر پیرانشهر بر اساس اصول چهارگانه استراتژی توسعه شهری و شاخص های آن است تا با دیدی مشارکتی و با مشارکت ساکنان و ذی نفعان پیرانشهر به سؤال اصلی پژوهش که ""آیا شاخص های استراتژی توسعه شهری در پیرانشهر در وضع مطلوبی قرار دارد؟""، پاسخی از دیدِ ساکنان این شهر داده شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها نیز به صورت میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده که بدین ترتیب، داده های تحقیق از سه گروه جامعه آماری یعنی شهروندان، مسوولین و نخبگان، جمع آوری و جهت تحلیل این داده ها از نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. همچنین برای تصویرسازی داده ها نرم افزار ArcGis به کار رفته است. نتایج نشان می دهد که میانگین کلی گروه هایِ شهروندان، مسوولین و نخبگان به ترتیب معادل 42/2، 31/2 و 15/2 بوده و هر سه گروه وضعیت پیرانشهر را به لحاظ برخورداری از شاخص های CDS مطلوب ارزیابی نکرده اند. تفاوت دیدگاه گروه ها با استفاده از آزمون مانووا حاکی از تفاوت معنادارِ دیدگاه گروه های شهری دارد، به گونه ای که بین دیدگاه گروه ها در رابطه با همه شاخص های CDS به جز شاخص ""حکمروایی"" تفاوت معناداری وجود دارد. استنباط آماری مدل معادلات ساختاری در رابطه با معنی داری تفاوت ها و اثرگذاری متغیرها بر یکدیگر نیز نشانگر آنست این نسبت در مدل گروه ""شهروندان"" به صورت ""رابطه منفی"" در ضریب همبستگی بین شاخص های CDS ارزیابی شده است که ناشی از تمرکزگرایی شدید اداری و مدیریتی، کم توجهی به یکپارچگی نهادهای حکومتی و نبود نظام مناسب رقابتی و بانکی بودن است که سبب تفاوت معنی دار بین محلات شهری در سطح توسعه شهری شده است. در نهایت بر پایه استدلال آماری آزمون کروسکال والیس، محله ""فرهنگیان"" با بیشترین میانگین رتبه ای (18/255) در رتبه اول قرار دارد و بنابراین، این گونه استنباط می شود که ساکنان محلات پیرانشهر در رابطه با وضعیت شاخص های CDS دیدگاه متفاوتی داشته اند.
بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
امروزه وجود مناطق فشرده و فرسوده ی شهری از جمله واقعیت های شهرهای متوسط و بزرگ کشور است که به همراه خود مسایل و نیازهای خاصی را ایجاد کرده اند، به طوری که بر تصمیم گیریهای مدیران شهری اثرگذار بوده و بخش مهمی از فعالیتهای آنان به بهبود شرایط و راهکارهای مناسب برای بالا بردن شرایط زندگی در این مناطق اختصاص یافته است. این بافت ها مشکلی برای شهرها از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی هستند و در حقیقت می توان از آنها با نام بافت های ناکارآمد شهری یاد کرد. طی سالیان گذشته دولت راهکارهای گوناگونی را در را ستای احیاء، بازسازی و بهسازی این بافت ها تجربه کرده است ولی بسیاری از برنامه ها و مدل های در نظر گرفته شده با واقعیت این بافت ها متناسب نبوده است. نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده تحقق نخواهد یافت، مگر اینکه این فرایند با توجه کامل و مشارکت همه جانبه شهروندان ساکن در این مناطق و با در نظر گرفتن منافع آنها طراحی و اجرا شود. از آنجا که شهر اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کشور با مشکلات یاد شده روبروست، این پژوهش به بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 6 این شهر به عنوان محدوده ای که قسمتی از بافت های فرسوده را در خود جای داده است پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، کتابخانه ای-میدانی و توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss مورد پردازش و تحلیل قرار گرفتند و برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار Arc view GIS استفاده شده است. هدف بررسی عوامل موثر بر جذب مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده در منطقه 6 اصفهان است. جامعه آماری جمعیت محدوده بافت فرسوده منطقه 6 که مشتمل بر 35000 نفر و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران 400 نفر تعیین گردید. بر اساس نتایج تحقیق، بین میزان امکانات و خدمات در محله با میزان مشارکت مردم در دو محله مفت آباد و کوله پارچه ارتباط معناداری وجود دارد ولی در سعادت آباد این فرضیه رد می شود و همچنین بین زمینه های اعتمادسازی با میزان مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی در سه محله ارتباط معناداری وجود دارد.
مکان گزینی فضاهای همگانی امن در محلات شهری با رویکرد چیدمان فضا (نمونه موردی: محله وردآورد تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش فضایی بافت محلات شهری به منظور مکان گزینی فضاهای همگانی امن است. در این راستا بافت محله وردآورد که به دلیل ویژگی های خاص، موجبات ایجاد معضلات و آسیب های اجتماعی را در فضاهای شهری خود فراهم کرده است، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی-تحلیلی و تجربی-پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارایه مدل تحلیلی پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. مدل تحلیلی پژوهش متشکل از شاخص های موثر بر امنیت در فضاهای همگانی محلات شهری در قالب 5 مولفه کالبدی، عملکردی، حرکت و دسترسی، ادراکی-معنایی و مدیریت شهری و 19 معیار و سنجه های ارزیابی آن، ارائه گردیده است. در ادامه، به منظور اولویت بندی شاخص های ارائه شده از فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی، محدوده مطالعاتی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش چیدمان فضا، مناسب ترین مکان ها و موقعیت ها برای مکان گزینی فضاهای همگانی امن جهت ارتقاء امنیت در بافت شناسایی گردید. در انتها نتایج حاصل از تلفیق مدل ها و مطالعات انجام شده، در چارچوب مفهومی سوآت ارائه گردیده و به ارایه پیشنهادات بر مبنای مدل مفهومی پژوهش پرداخته شده است.
تحلیل و رتبه بندی عوامل بازار رهن و اوراق مشارکت در افزایش استطاعت مالی خانوارهای شهری جهت تأمین مسکن، (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش فضایی بافت محلات شهری به منظور مکان گزینی فضاهای همگانی امن است. در این راستا بافت محله وردآورد که به دلیل ویژگی های خاص، موجبات ایجاد معضلات و آسیب های اجتماعی را در فضاهای شهری خود فراهم کرده است، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی-تحلیلی و تجربی-پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارایه مدل تحلیلی پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. مدل تحلیلی پژوهش متشکل از شاخص های موثر بر امنیت در فضاهای همگانی محلات شهری در قالب 5 مولفه کالبدی، عملکردی، حرکت و دسترسی، ادراکی-معنایی و مدیریت شهری و 19 معیار و سنجه های ارزیابی آن، ارائه گردیده است. در ادامه، به منظور اولویت بندی شاخص های ارائه شده از فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی، محدوده مطالعاتی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش چیدمان فضا، مناسب ترین مکان ها و موقعیت ها برای مکان گزینی فضاهای همگانی امن جهت ارتقاء امنیت در بافت شناسایی گردید. در انتها نتایج حاصل از تلفیق مدل ها و مطالعات انجام شده، در چارچوب مفهومی سوآت ارائه گردیده و به ارایه پیشنهادات بر مبنای مدل مفهومی پژوهش پرداخته شده است.
تغییر آب و هوا و مخاطرات آب و هوا یی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تهران در جنوب کوههای البرز، امروزه مواجه با سه نوع مخاطره آب و هوایی است، مخاطره آب و هوایی ناشی از جغرافیا، مخاطره آب و هوایی ناشی از پایداری هوا و مخاطره آب و هوایی ناشی از گرمایش جهانی. هدف از این پژوهش مطالعه این سه نوع مخاطره در شهر تهران است. روش کار در این پژوهش بررسی روند تغییرات عوامل سینوپتیکی است که تحت تأثیر گرمایش جهانی و توسعه شهری دچار تغییراتی شده اند. بدین منظور ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال جهت تغییرات پر ارتفاع جنب حاره ای در دو بازه زمانی 5 ساله، بازه اول از 1948 تا 1952 و بازه دوم از 2010 تا 2014، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بازه های زمانی نزدیک تغییراتی در ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 ژئوپتانسیل رخ داده است که باعث افزایش مخاطرات در شهر تهران شده است. بر اثر تغییرات آب وهوایی در دهه های اخیر، پایداری هوا و دوره تسلط آن بر نیوار شهر تهران افزایش یافته است. پایداری هوا در تهران به دو گروه پایداری های حرارتی و پایداری های برودتی تقسیم می شوند. عوامل انسان ساخت باعث تشکیل جزیره حرارتی، افزایش ارتفاع LCL شده و تراز تراکم هوا را به ارتفاع بالاتری انتقال داده است. تغییر میدان باد شهری، تشدید توربولانس های جوی، تشدید گرادیان های ترمودینامیک، فربه ای سیکلون های مهاجر ، از اثرات جزیره حرارتی شهر هستند
تأثیر سرکوب مالی بر فقر روستاییان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش رفاه اقتصادی مردم و کاهش فقر، یکی از اهداف اصلی برنامه های توسعه ی اقتصادی در هر کشوری است. رسیدن به افزایش رفاه اقتصادی و کاهش فقر، بدون وجود نهادهای مالی کارآ و تجهیز مناسب منابع مالی، غیرممکن است. در این راستا، سیستم های مالی کارآمد میتوانند از طریق کسب اطلاعات درباره فرصت های سرمایهگذاری، تجمیع و تجهیز پساندازها و نظارت بر سرمایه گذاریها، موجب تخصیص بهتر منابع و در نهایت، کاهش فقر در اقتصاد شود. در این مطالعه اثرات سرکوب مالی بر فقر سکونتگا های روستایی طی دوره 1392-1370 مورد بررسی قرار گرفته است. برای رسیدن به اهداف مطالعه از یک الگوی سیستم معادلات همزمان استفاده شده است و روش حداقل مربعات دو مرحلهای(2SLS) به عنوان روش مناسب برای برآورد آن انتخاب شده است. نتایج مدل نشان داد که تأثیر سرکوب مالی بر فقر مثبت است. از این رو، برنامهریزی سیاستگذاران در این ارتباط میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. همچنین با توجه به محدودیتهای مناطق روستایی و بخش کشاورزی ایران ضروری است که تزریق سرمایه به شکلی صورت گیرد که به صورت کامل جذب گردد.
چالش های شبکه های تعاونی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت را می توان فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی اختیاری، آگاهانه و داوطلبانه فردی و جمعی، جهت قدرت یابی برای رفع نیاز و تحقق اهداف خاص در شرایط ویژه که به صورت خودجوش یا برنامه ریزی شده، می تواند به اجرا درآید، در نظر داشت. شکل گیری تشکل های توانمند ضمن آنکه با دیدگاه های جدید در خصوص حقوق مردم سازگارتر است، به طور بالقوه می تواند به عنوان ابزاری در جهت سپردن امور مردم به خود آن ها عمل نموده و فرصت لازم را برای پرداختن دستگاه های دولتی به وظایف اساسی و رسالت های خود فراهم آورد. فرآیند توسعه پایدار روستایی به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد که یکی از مهم ترین عوامل آن، توسعه تعاونی ها بوده که می تواند همگام با سیاست های دولت در بهبود شرایط کار، زندگی، تولید، ارائه خدمات، ارتقاء سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم روستا نقش مؤثری ایفاء نماید. هدف از این پژوهش، شناخت چالش های تعاونی های روستایی ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، تعاونی های روستایی ایران است و نمونه ها، افراد متخصص و خبره و ذینفعان در این زمینه تشکیل داده است. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، از آزمون های آماری نظیر تحلیل های رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که موانع سیاسی با ضریب تأثیر 0.594، بیشترین تأثیر و عوامل اجتماعی فرهنگی با ضریب 099/0 کمترین چالش را در تعاونی های روستایی دارد.
تحلیل فضایی مزیت نسبی گروه های عمده شغلی جمعیت روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تحقق اهداف برنامه های توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیت های منطقه ای امری اجتناب ناپذیر است. بر همین اساس، تخصیص منابع باید براساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق صورت پذیرد. از طرفی، تدوین برنامه توسعه مناطق براساس ظرفیت های بالقوه و بالفعل در بخش های مختلف اقتصادی امری بی بدیل است، از آنجا که فعالیت های اقتصادی، به طور خاص و منابع و امکانات به طور عام، از لحاظ توزیع فضایی از درجه تمرکز نامطلوبی برخوردار است، هر منطقه متناسب با ویژگی های خاص خود، نیازمند برنامه های ویژه ای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه، شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف براساس روش های علمی مناسب است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. داده های مورد نیاز از سرشماری های 1385 و 1390 استخراج شده است. میزان عدالت توزیعی با استفاده از پرکاربردترین شاخص های آماری در این زمینه یعنی منحنی لورنز و ضریب جینی از طریق نرم افزار Excel محاسبه شد. سطح بندی استان ها براساس مدل تحلیل عاملی، تاپسیس و تحلیل خوشه ای انجام شد و در نهایت نقشه های جغرافیایی میزان مزیت نسبی انواع گروه های عمده شغلی در محیط نرم افزار Arc GIS، در سطح کشور نیز ترسیم شد که قطعاً برای سیاست گذاری مناسب در زمینه توسعه منطقه ای ضروری است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد بین نواحی روستایی استان های کشور و توسعه ی نامتعادل استان ها با توجه به شاخص های مورد استفاده است. براین اساس استان های تهران، کرمانشاه، بوشهر و مازندران بالاترین امتیاز نسبی را کسب کردند و از امکانات بیشتری برای اشتغال زایی در نواحی روستایی برخوردارند. در مقابل استان های کرمان، سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان از امتیازات نسبی پایین تری برای اشتغال زایی برخوردارند.
ارزیابی و تحلیل نقش شهرداری در توانمندسازی مناطق حاشیه نشین شهر (مطالعه موردی: شهر گرگان)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در کشورهای جهان سوم، باعث افزایش فقر شهری شده و این پدیده در حال رشد، مشکلات فراوانی را برای این کشورها به وجود آورده است؛ بدین گونه که شهرها، به واسطه برخورداری از امکانات و زیرساخت های رفاهی – خدماتی، جمعیت بیکار ساکن نواحی روستایی را به سوی خود جذب کرده و از آنجایی که این افراد، فاقد مهارت در شغلی خاص هستند؛ جذب اشتغال کاذب شده و به علت درآمد پایین در اطراف شهرها اسکان می یابند؛ در واقع، جزیره ای ثروتمند و محصور در کمربندی سیاه از محرومیت و بدبختی ها به نام حاشیه نشینی را ایجاد می کنند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش شهرداری ها در توانمندسازی حاشیه نشینان شهر گرگان است که بدین منظور از روش توصیفی – تحلیلی و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، ساکنان مناطق اسلام آباد، قلعه حسن، کوی افسران و حد فاصل اوزینه و کاشانی است که با استفاده از روش کوکران، تعداد ۲۷۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده از آزمون کای اسکوئر، نشان دهنده دسترسی بسیار کم حاشیه نشینان به خدمات و زیرساخت های شهری است همچنین، نتایج به دست آمده از ضریب رگرسیون، نشان دهنده رابطه بسیار زیاد بین اشتغال و وضعیت اقتصادی خانواده با ضریبBeta معادل ۰/۳۰۷ با حاشیه نشینی در شهر گرگان است. در نهایت، راهکارهایی به منظور توانمندسازی حاشیه نشینان گرگان ارائه شده است.
نقش خانه های اکولوژیکی در توسعه پایدار گردشگری (مطالعه موردی: بخش هنزاء، شهرستان رابر)
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای توجه گردشگران به مناطق، خانه های اکولوژیکی است که با هدف گذراندن اوقات فراغت در نواحی با طبیعت بکر راه اندازی می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خانه های اکولوژیکی در توسعه پایدار گردشگری بخش هنزاء انجام گرفته است. این پژوهش، مطالعه ای کاربردی است که رویکرد حاکم بر آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را مردم بخش هنزاء (چهار شهر و روستا با جمعیتی برابر با ۸۹۷ خانوار) تشکیل می دهند. تعداد ۲۷۰ پرسش نامه (خانوار) با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. مقدار آلفای کرونباخ برای قابلیت اعتماد پرسش نامه ۰/۸۷ محاسبه گردید. داده های گردآوری شده در محیط نرم افزاری GIS و SPSS با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، F (تحلیل واریانس) و دانکن تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد راه اندازی خانه های اکولوژیکی تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی به دنبال دارد. تأثیرات مثبت خانه های اکولوژیکی در محدوده مورد مطالعه (با میانگین ۳/۱۳) در حد متوسط است و بین نواحی مورد مطالعه، از نظر تأثیرات خانه های اکولوژیکی (به استثنای بُعد اقتصادی) تفاوت معنی داری در سطح ۰/۹۵ اطمینان وجود دارد. تأثیرات منفی خانه های اکولوژیکی در محدوده مورد مطالعه (با میانگین ۴/۳۰) بالاتر از حد متوسط است و بین مناطق مورد مطالعه از نظر تأثیرات خانه های اکولوژیکی، تفاوت معناداری در سطح ۰/۹۵ اطمینان وجود دارد.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی
حوزه های تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه ۸ مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق ۲ و ۳ نیز پس از منطقه ۸ در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق ۵ و ۶ و ۷ نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
تحلیل روند و نحوه توسعه فیزیکی- کالبدی شهر کرمان از پیدایش تاکنون
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و نقد توسعه فیزیکی شهر کرمان در ادوار مختلف و تحلیل روند جهات گسترش شهر کرمان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار ArcGIS و تحلیل های آمار فضایی و مدل آنتروپی شانون به تحلیل آنها پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مقدار آنتروپی محاسبه شده برای مناطق شهر کرمان در سال ۱۳۸۵و ۱۳۹۰ به ترتیب ۶۰۶/۱ و ۵۹۸/۱ به دست آمده است که به مقدار ln(n)(۱/۶۰۹) نزدیک است. بنابراین نشانگر رشد پراکنده شهرکرمان می باشد. شهر کرمان، ابتدا در طول راه های ارتباطی، توسعه پیدا کرده است و در سال های اخیر دارای رشد قطاعی بوده است. این توسعه بیشتر به سمت غرب و جنوب غرب بوده است. در جریان این توسعه بعضی از روستاها به علّت نزدیکی زیاد به شهر عملاً جزو مناطق شهر کرمان به حساب آمده و در داخل محدوده قانونی شهر نیز قرار گرفته اند. این آبادی ها هم از نظر شکل و ساختار فضایی و هم از نظر اشتغال ساکنین حالتی نیمه شهری - نیمه روستایی دارند. همچنین نتایج حاصل از مدل میانگین نزدیک ترین فاصله همسایگی(RN) نشان می دهد که نظام منطقه بندی شهر کرمان از الگوی پراکنده پیروی می کند. نتایج حاصل از تحلیل لکّه های داغ نیز نشان دهنده یک لکّه سرد گسترده در شهرکرمان است که به شکل باریک های از مرکز شهر شروع شده و به سمت شرق و غرب شهر کرمان گسترده و پهن گردیده است. این الگو بیانگر استقرار محلّات دارای تمرکز پایین جمعیت در این محدوده می باشد.
مشارکت شوراهای اسلامی روستایی در حفاظت از منابع طبیعی: مطالعه ای در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت از منابع طبیعی نه تنها به فنّاوری، بلکه به نهادها و سازمان هایی وابسته است که در سطح محلی در مدیریت آن دخالت دارند. سازمان های محلی مانند شوراهای اسلامی، هم یک گزیدار در ایجاد یک چارچوب سازمانی پایدار و مناسب برای مدیریت منابع طبیعی محسوب می شوند و هم یک عامل مؤثر در جلب همکاری و مشارکت آحاد جامعه هستند. به همین دلیل بسیاری از کشورها به دنبال تشویق و بکارگیری ظرفیت مشارکتی اجتماعات محلی در قالب ساماندهی به تشکل ها و شوراهای مختلف می باشند. وجود شوراهای اسلامی روستایی در ایران، که هم گسترش وسیعی دارند و هم از پشتوانه قانونی و حقوقی برخوردارند، باعث شده است که یک ظرفیت قابل توجه برای حفاظت مشارکت محور از منابع طبیعی فراهم باشد. مقاله حاضر با درک اهمیت این موضوع به تشریح قابلیت های مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی در ایجاد یک نهاد یا سازمان اجتماعی پایدار به منظور حفاظت از محیط زیست طبیعی می پردازد و در آن به نتایج یک تحقیق پیمایشی اشاره شده است که با هدف بررسی ایستار و ساختار مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی به منظور حفاظت از منابع طبیعی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش که درباره شوراهای اسلامی 52 روستای واقع در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت محیط زیست فارس انجام شده است نشان می دهد که بُعد مشارکتی ساختار سازمانی شوراهای اسلامی نسبتاً مناسب است و از این نظر، شوراهای اسلامی آمادگی ایفای نقش نهاد حفاظتی در زمینه محیط زیست را دارند. این در حالی است که ایستار اعضای شوراهای اسلامی مورد مطالعه هم نسبت به مشارکت عمومی و هم نسبت به حفاظت از منابع طبیعی در حدّ مطلوبی است و آنان خواستار همکاری در حفاظت از منابع طبیعی در سطوح بالای مشارکت هستند، به طوری که میانگین وزنی مشارکت آنان در سطح مشارکت تابعی قابل ارزیابی است. این در حالی است که بیشتر اعضای شوراهای اسلامی معتقد به فعّالیت این شوراها در نظارت بر حفاظت از منابع طبیعی هستند و زمینه های تصمیم گیری و اجرا، به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند. تفویض مناسب اختیار به منظور افزایش قدرت تصمیم گیری شوراهای اسلامی، مشارکت تعاملی ادارات و سازمان ها با شوراهای اسلامی در حفاظت محلی از منابع طبیعی، توجه به ارتقاء نگرش اعضای شوراهای اسلامی نسبت به مشارکت عمومی و قائل شدن نقش نظارتی در حفاظت از منابع طبیعی برای شوراهای اسلامی از پیشنهادات تحقیق حاضر می باشند.
سطح بندی مناطق نمونه گردشگری در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعتی نوین، در سال های اخیر تأثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان داشته است. و بسیاری از کشورهای جهان را بر آن داشته، که سرمایه گذاری های عمده ای را در سطوح محلی، به لحاظ درآمدزایی فراوان این بخش، اختصاص دهند. بنابراین، استفاده از روش های مناسب برای رتبه بندی و تعیین بهترین مناطق نمونه گردشگری به منظور گسترش و تخصیص منابع با مدد تعدادی از معیارها و شاخص ها، ضروری می باشد. هدف این پژوهش سطح بندی مناطق نمونه گردشگری استان کرمان بر اساس برخی از شاخص های مؤثر در جذب گردشگری است. روش بررسی در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. داده های این پژوهش به صورت کتابخانه ای و با مراجعه به سازمان گردشگری، شهرداری و فرمانداری استان کرمان جمع آوری گردیده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی و برنامه SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان عامل های در نظر گرفته شده برای سطح بندی مناطق نمونه، عامل زیرساخت اقامتی- فرهنگی با مقدار 17.47 مؤثرترین و عامل تأمین سوخت با مقدار 1.41 کم اثرترین بوده اند. همچنین نتایج نشان می دهد از میان مناطق نمونه قلعه دختر با بار عاملی 7.46، جوپار با بار عاملی 6.92 و طوبی با بار عاملی 6.09 به ترتیب در سطح یک تا سه از نظر دارا بودن زیرساخت های گردشگری قرار دارند، در نتیجه بهترین شرایط را جهت سرمایه گذاری ها و عملیات عمرانی دارا می باشند و سایر مناطق در رده های بعدی قرار گرفتند.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی (نمونه: بخش سیمکان- شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیل به جامعه بالنده و برخودار از توسعه اجتماعی پایدار در گرو داشتن جامعه ای است که کیفیت زندگی آن در مقیاس فردی و جامعه ای وضعیت مطلوب و قابل قبولی قرار داشته باشد. بی گمان این مهم هرگز بدون شناخت و تحلیل دقیق، انتقادی و عالمانه از جامعه محقّق نخواهد شد. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل فضایی کیفیت زندگی در نواحی روستایی بخش سیمکان شهرستان جهرم، عوامل مؤثر بر آن و میزان رضایت مندی روستاییان از کیفیت زندگی است. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات نیز از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. در همین راستا پرسشنامه ای در قالب 4 شاخص بر اساس طیف لیکرت تنظیم و به صورت تصادفی بین روستاییان توزیع گردید. جامعه آماری پژوهش 17276 نفر می باشد؛ که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 375 نفر انتخاب شد. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از روش آمار توصیفی، آزمون تی و رگرسیون چندمتغیره انجام گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین ابعاد چهارگانه (زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی) و کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود دارد. بدین معنا که با افزایش کیفیت ابعاد چهارگانه، کیفیت زندگی در روستاهای مورد مطالعه افزایش می یابد. بعلاوه، مقدار ضریب همبستگیR)) بین متغیرها، 974/0 می باشد که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. متغیرهای ابعاد کالبدی با ضریب رگرسیونی 351/0 و ابعاد زیست محیطی با ضریب رگرسیونی 317/0 بیشترین تأثیر را روی متغیر کیفیت زندگی دارند و متغیرهای ابعاد اقتصادی و ابعاد اجتماعی با ضریب رگرسیونی 341/0 و 257/0 در رتبه بعدی قرار دارند.
گردشگری غذا، فرصتی برای توسعة پایدار روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند دهة گذشته، صنعت گردشگری روستایی رشد چشمگیری در جهان پیدا کرده و روزبه روز بر تنوع آن افزوده شده است. یکی از زیرمجموعه های گردشگری روستایی، گردشگری غذاست که با توجه به کارکرد و فواید آن، مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران کشورهای مختلف قرار گرفته است. در ایران با وجود برخورداری از تنوع مواد غذایی محلی و سنتی، هنوز به گردشگری غذا توجه چندانی نشده است؛ حال آنکه رشد و توسعة این بخش می تواند در تحرک و پویایی و توسعة همه جانبه و پایدار جوامع روستایی کشور نقش مؤثری ایفا کند. در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی برخی از متون و مطالعات مطرح در این زمینه و واکاوی ابعاد گوناگون گردشگری غذا و کارکردهای آن پرداخته شده است؛ تا ضمن مطرح شدن مطالعات این حوزه در کشور، بستری برای مطالعة عمیق تر بعدی فراهم آید. یافته های این بررسی نشان می دهند که گردشگری غذا در اغلب کشورهایی که در برنامه ریزهای خود بدان توجه مناسب کرده اند، توانسته است آثار مثبتی در توسعة پایدار روستایی و منطقه ای ایجاد کند و منجر به رونق اقتصادی و شکل گیری هویت منحصربه فرد برای این جوامع شود. بررسی های اولیه نشان می دهند که کشور ایران قابلیت های زیادی در زمینة گردشگری غذا دارد و با رفع چالش ها و مشکلات موجود در این خصوص می توان از کارکردهای این نوع گردشگری درجهت توسعة پایدار روستایی کشور بهره برد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان جاغرق شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هدف نهایی حفاظت از محیط زیست در رابطه با محیط اجتماعی، توسعه و افزایش آگاهی های زیست محیطی در سطح جامعه و نیز تقویت فرهنگ زیست محیطی در سطوح مختلف اجرایی می باشد. در این رابطه روستاها به عنوان یکی از مکان های قابل زیست، با توجه به نزدیکی خاصی که به طبیعت پیرامون خود دارند، بیشترین تأثیر را هم بر محیط گذاشته و هم بیشترین تأثیر را از محیط پیرامون خود می گیرند و از این نظر بیشترین ارتباط با محیط را دارند. لذا آگاهی آنان از مسائل زیست محیطی پیرامون خود ضروری تلقی می شود. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان آگاهی زیست محیطی روستاییان ساکن در دهستان جاغرق می باشد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده گردیده است. که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 336 نفر از خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده گردیده است. بطوریکه یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای مستقل (ابعاد اجتماعی: مؤلفه های فردی، رفتاری- روانشناختی، فرهنگی- اجتماعی و میزان مصرف رسانه ای) با متغیر وابسته(میزان آگاهی های زیست محیطی) رابطه معناداری در سطح 99/0 درصد وجود دارد. همچنین براساس تحلیل رگرسیون گام به گام، پنج متغیر( استفاده از رادیو، تعامل با دیگران، ارتباطات اجتماعی در سطح محلی و فرامحلی، مشارکت در امور روستا و سن) بیشترین تأثیرات را در میزان آگاهی های زیست محیطی روستاییان داشته اند.
واکاوی عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی درواقع فرایند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی ازطریق شکل دهی به سازمان ها و نهادهاست. سازمان ها و نهادها، ابزارهای تأمین هدف های جامعة روستایی به شمار می آیند. با تشکیل و استقرار دهیاری ها، مدیریتی نوین در عرصة روستایی و فضای اجرایی روستاهای کشور پدید آمد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان است. این تحقیق ازنظر پارادایمیک، در قالب روش آمیخته مشتمل بر روش کیفی و کمی است و ازنظر هدف در حیطة تحقیقات کاربردی در قالب راهبرد پیمایشی قرار دارد. در فاز کیفی با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز در چهار شهرستان و با حضور 32 دهیار، فهرست مشکلات و عوامل بازدارندة عملکرد دهیاری ها تعیین شد، سپس متغیرهای شناسایی شده به متغیرهای اولیة حاصل از مرور منابع اضافه شده و در فاز کمی به کار گرفته شدند. در فاز کمی برای رسیدن به هدف، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. برای روایی پرسشنامه از نظر استادان و متخصصان و برای تعیین پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر محاسبه شده برای آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد. جامعة آماری تحقیق حاضر، همة دهیاران استان بودند که 241 پرسشنامه را تکمیل کردند و داده های آن به کار گرفته شد. نتایج فاز کیفی به شناسایی سه تم یا محور اصلی موانع وابسته به دهیار، موانع نهادی حمایتی و موانع زمینه ای فرهنگی منجر شد. نتایج بخش توصیفی از فاز کمی نشان دادند که موانعی ازقبیل پایین بودن حقوق و مزایای دهیاری با ضریب تغییرات 197/0، همکاری نکردن و کارشکنی برخی از اهالی روستا با ضریب تغییرات 205/0 و توقع زیاد روستاییان با ضریب تغییرات 208/0 به ترتیب در اولویت های اول تا سوم مشکلات دهیاران قرار گرفتند. در بخش تحلیلی با استفاده از روش تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده شناسایی شدند. نتایج نشان دادند که بیش از 58 واریانس عوامل بازدارنده در هشت عامل موانع دانشی انگیزشی، موانع ساختاری مدیریتی، ضعف های حمایتی، موانع نگرشی اهالی، موانع مرتبط با شورا، ضعف های تأمینی، ضعف در هماهنگی و موانع مالی تبیین شد. نتیجة آزمون t نشان داد که مدیریت نوین روستایی در نگرش دهیاران جایگاه چندانی نداشت.
چالش های استقرار مدیریت روستایی در روستاهای کوچک و پراکندة کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس قوانین و مقررات، 27906 آبادی دارای سکنة کشور که 2/43 درصد از کل آبادی های کشور را تشکیل می دهند و دارای جمعیت زیر 100 نفرند روستاهای کوچک به دلیل احرازنکردن شرایط تأسیس دهیاری و نداشتن شورای اسلامی روستایی، از موهبت داشتن نهاد مدیریت روستایی بی بهره اند. استقرار مدیریت روستایی در چنین سکونتگاه هایی به دلیل خصوصیات و شرایط ویژة آنها با چالش های متعددی روبه روست. هدف مطالعة حاضر، بررسی و شناسایی چالش های استقرار مدیریت روستایی در روستاهای کوچک و پراکندة کشور است. روش مطالعة حاضر ازنظر هدف در زمرة مطالعات کاربردی و ازنظر تکنیک گردآوری داده ها، مطالعة اسنادی است. داده های مورد نیاز، از منابع اطلاعاتی متعدد، سرشماری های موجود (سال های 1335 تا 1390 خورشیدی) و لایه های اطلاعات مکانی استخراج شدند و با استفاده از نرم افزارهای آماری (SPSS) و سامانة اطلاعات جغرافیایی (Arc Gis) تجزیه و تحلیل شدند. رویکرد پژوهش حاضر ازنظر نوع تحلیل، تحلیلی توصیفی است و خصوصیات روستاهای کوچک و فاقد شورای اسلامی روستایی در ایران در ادوار مختلف در آن توصیف و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که روستاهای مطالعه شده با چالش های متعددی ازجمله تغییرات جمعیتی و پیری جمعیت، پایین بودن سطح سواد، پایین بودن سطح اشتغال، سطوح پایین خدمات دهی عمومی، سطوح پایین فعالیت بخش خصوصی، پراکنش و انزوای زیاد و نیز تراکم اندک جمعیتی مواجه اند. این چالش ها امکان استقرار مدیریت روستایی را در روستاهای یادشده با مشکل مواجه می کنند.
بررسی تأثیر ظرفیت مکانی بر دلبستگی به مکان از منظر گروه نوجوان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر ظرفیت مکانی بر دلبستگی به مکان در منتخبی از محلات شهر تهران اختصاص دارد. روش این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده است و داده های مورد نیاز با استفاده از توزیع 475 پرسش نامه و مطالعات میدانی و نیز مصاحبه های حضوری با نوجوانان در رده سنی 12 تا 16 سال از محلات الهیه، نارمک، هاشمی و یافت آباد که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، به دست آمد. هدف کلی پژوهش حاضر، تعیین روابط علی میان مؤلفه های ظرفیت های مکانی بر شاخص دلبستگی به مکان و تبیین معناداری یا عدم معناداری آنها در محلات منتخب است. بدین منظور از آزمون پارامتریکF و نیز آزمون Tukey استفاده شد. در تمام متغیرهایِ شاخص ظرفیت مکانی بین محله های تحت بررسی تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج آزمون Tukey نشان می دهد محله هاشمی کمترین میزان ظرفیت مکانی را در بین محله ها دارا است و بیشترین ظرفیت مکانی متعلق به محله الهیه است. برای سنجش رابطه دو متغیر، ضریب همبستگی پیرسون به کار گرفته شد و برای بررسی تأثیر مؤلفه های متغیر مستقل (ظرفیت مکانی) بر متغیر وابسته (دلبستگی به محله) از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش Stepwise استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد بین سه مؤلفه ظرفیت مکانی (ادراک محیط، امکانات محله و ویژگی های زیست محیطی) که در معادله رگرسیون باقی مانده اند، با متغیر دلبستگی به محله همبستگی چندگانه قوی برقرار است. در مجموع سه مؤلفه ظرفیت مکانی حدود 37 درصد از واریانس متغیر دلبستگی به محله را تبیین می کنند که با توجه به توزیع F، همه ضرایب همبستگی و ضرایب تبیین معنادار بوده و قابل تعمیم به جامعه آماری کل است.