فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر با تمرکز بر فرایند تغییر و تحول در رویکردها و گرایش های مؤثر در زمینة سیاست شهرهای جدید، ایجاد و توسعة نسل های اول و دوم شهرهای جدید را با استناد به نمونة کرة جنوبی مورد مداقه قرار داده است. نسل اول شهرهای جدید این کشور با دو پیش زمینة رشد سریع شهرنشینی، صنعتی شدن و رشد اقتصادی منتج از آن، پی ریزی و همراه می گردد. از جمله چالش های شهری قابل توجه در این دوره، فقدان مسکن و عرضة ناکافی آن، شکل گیری و رشد اسکان غیررسمی به ویژه در ارتباط با سئول و متعاقباً تمرکزگرایی و لزوم تعادل در منطقة کلان شهری سئول است. شهرهای جدید نسل دوم که نخست با عملکرد تدارک و عرضة مسکن در ناحیة پایتخت برنامه ریزی می شوند، آغازگر جریانی هستند که به واسطة کاهش نرخ رشد جمعیت و توجه همزمان به توسعه های مجدد در کنار جدید، بر توسعة کیفی، تدریجی و برنامه ریزی شده در قالب پروژه هایی با مقیاس کوچکتر، اما متعدد نسبت به گذشته، متمرکز است. امتداد این حرکت، تمرکززدایی از شهر و منطقة کلان شهری سئول، توسعة یکپارچه منطقه ای و در نهایت، تعادل قلمرو ملی کرة جنوبی را از منظر آمایش سرزمین، هدفگذاری کرده است.
تحلیل اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین چالش های کشاورزی ایجاد درآمدی پایدار از طریق تطبیق هرچه بیشتر الگوهای کشت و قابلیت تولید سودآور با محدودیت های محیطی برای تضمین پایداری در درازمدت است. طی دو دهه اخیر کشاورزان بخش مرکزی شهرستان سبزوار به دلیل محدودیت های اقلیمی اقدام به تغییر الگوی کشت از غلات و پنبه به پسته نموده اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته بر پسته کاران انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای می باشد. جامعه آماری تحقیق ۶ روستا در بخش مرکزی شهرستان سبزوار با ۱۳۱ بهره بردار پسته است. واحد تحلیل سرپرستان خانوار بهره بردار پسته است. اثرات در دو بعد اقتصادی با ۱۷ گویه و اجتماعی با ۱۲ گویه با استفاده از طیف لیکرت در دو برهه زمانی قبل و پس از پسته کاری بررسی می شود. آلفای کرونباخ ۷۸/۰ بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون بیانگر وجود تفاوت معنادار بین شرایط اقتصادی و اجتماعی قبل و بعد از کشت پسته است به طوری که میانگین وضعیت اقتصادی و اجتماعی به ترتیب قبل از کاشت پسته ۸۶/۱ و ۰۵/۲ و بعد از کاشت پسته ۰۳/۳ و ۲۵/۳ بوده است. همچنین میانگین مجموع اثرات اقتصادی و اجتماعی قبل از کاشت پسته ۲ و پس از کاشت پسته ۳/۳ محاسبه شده است. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، کاشت پسته در سکونتگاه های روستایی مناطق خشک دارای مزیت نسبی است؛ چراکه با توجه به درآمدزایی بالا اثرات مثبت و معناداری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای پسته کار داشته است.
تحلیل روند تحوّلات ساختار اجتماعی- فرهنگی روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: شهر سقز- استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز، به منظور شناخت تغییرات ایجادشده در زمینه ساختار اجتماعی– فرهنگی روستاها از جنبه های مختلف از اهداف این پژوهش بوده است. در این پژوهش، سعی شده تا از روش های آماری با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS برای یافتن ارتباط بین متغیّرها استفاده شود. روش: شیوه جمع آوری داده ها و اطّلاعات به روش میدانی و کتاب خانه ای انجام شده است. در روش میدانی با مراجعه به روستاهای نمونه به مصاحبه و تکمیل پرسش نامه ها و تصویربرداری از موارد مورد نظر و در روش کتاب خانه ای نیز با مراجعه به سازمان های مربوطه، کتاب خانه و مطالعه آمارنامه ها و نقشه ها به گردآوری داده ها و اطّلاعات پرداخته شده است. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که گسترش کالبدی شهر علاوه بر تأثیرگذاری های اقصادی،کالبدی بر روی فرهنگ و آداب و رسوم روستاهای پیرامونی، در زمینه های مختلف نوع پوشش روستاییان، گذران اوقات فراغت، مراودات اجتماعی و غیره اهالی نیز تأثیرگذار بوده است. راه کارها: تغییرات اجتماعی– فرهنگی در روستاها تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو هم چون اقتصاد جهانی، سیاست های بین المللی، ملّی و غیره است که میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعت های متغیّر صورت می پذیرد؛ امّا نباید این تغییرات موجب فراموشی آداب و رسوم سنّتی که تحکیم کننده روابط انسانی به شمار می روند، شده و فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه روستایی پررنگ کند، تا هنجارها و ارزش هایی که در جوامع روستایی وجود دارند، دست خوش تلاطم و ازبین رفتن فرآیند شهرگراشدن روستاها نشوند. از این رو، تعیین یک الگوی مناسب با رویکرد برنامه ریزی از بالا و اجرا از پایین به منظور مقابله با بخش منفی تغییرات، منطقی به نظر می رسد که برای روستاهای واقع در پیرامون شهرهای میانه اندام، براساس مدل حومه (که از مدل های کارکردی روابط شهر و روستا است) برنامه یک پارچه توسعه با عنوان طرح جامع توسعه روستاشهری به جای طرح های جامع و تفصیلی شهری و هادی روستایی پیشنهاد شود تا ضمن کاهش خلأهای قانونی برای فضاهای حدّ فاصل دو سکونت گاه در راستای مدیریت یک پارچه بخش، عمده ای از مشکلات را به صورت ناحیه ای حل کند. در این طرح با توجّه به ناحیه جفرافیایی، شرایط محیطی، اجتماعی– فرهنگی و اقتصادی و تأکید بر تقویت هویت فرهنگی و داشته های فرهنگ ملّی، قومی و محلّی، شرح خدمات متفاوت تعریف می شود. اصالت و ارزش: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور ارائه راه کارهای پیشنهادی بهینه جهت آشنایی با تغییرات و تحوّلات اجتماعی در روستاها از جنبه های نو و جدید تحقیق حاضر به شمار می رود.
تحلیل احساس امنیت شهروندان شهر زاهدان با تأکید بر عوامل کالبدی- محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخصهای کالبدی- محیطی همواره احساس امنیت شهروندان را تحتتأثیر قرارداده و در ارزیابی امنیت یک شهر اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل کالبدی- محیطی بر میزان احساس امنیت شهروندان شهر زاهدان انجام شده است. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی است که به شیوه «پیمایشی» انجام شده است. جمعیت آماری پژوهش بااستفادهاز فرمول کوکران 382نفر از شهروندان بالای 15سال شهر زاهدان را شامل میشود. اطلاعات بهدستآمده از روش پیمایشی و پرسشنامهای استاندارد و محققساخته بهدستآمده که پایایی آن با آلفای کرونباخ برابر با (98/0=α) تأییدشد. یافتههای پژوهش بیانگر میزان احساس امنیت پایین شهروندان شهر زاهدان میباشد که میزان آن براساس پایگاه اقتصادی- اجتماعی شهروندان متفاوت است. احساس امنیت شهروندان با درک فضایی آنان از امنیت موجود در مکان ها و ویژگیهای کالبدی- محیطی آنها ارتباط مستقیم و معناداری دارد.
ارزش های ادراکی گردشگران روستای کویری مصر به عنوان گردشگری جامعه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات مورد توجه در برنامه ریزی های توسعه گردشگری، توجه به گردشگری برای توسعه نواحی روستایی است. با توجه به افزایش علاقه گردشگران به بازدید از مکان های روستایی و طبیعی، باید توجه به حفاظت و احترام به طبیعت، فرهنگ، سبک زندگی و معماری در آنها افزایش یابد. یکی از راه های توسعه پایدار گردشگری، درک ارزش های ادراکی گردشگران توسط مدیران مقصدهای گردشگری است. این تحقیق، ارزش های ادراکی گردشگران را در زمینه ای که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته شده، گردشگری اقامتی جامعه محور، مورد تحلیل قرار داده است. پیمایشی از 351 گردشگر ورودی به اقامتگاه های روستای مصر در استان اصفهان جهت بررسی ارزش های ادراکی گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است. ارزش های ادراکی گردشگران شامل پنج بعد ارزش احساسی، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش)، ارزش کارکردی (تأسیسات) و ارزش کارکردی (قیمت) است. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی آن (آلفای کرونباخ 868/0)، بین نمونه ها توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون دو جمله ای و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین تمام پنج بعد ارزش ادراکی گردشگران اقامتی به روستای مصر از نظر گردشگران در سطح بالایی قرار دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بعد ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش) مهم ترین بعد از بین ابعاد پنج گانه ارزش های ادراکی گردشگران درباره روستای مصر است. پس از آن به ترتیب ابعاد ارزش کارکردی (تأسیسات)، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش کارکردی (قیمت) و ارزش احساسی در جایگاه بعدی قرار دارد.
بررسی وضعیت مشارکت روستاییان در مدیریت منابع طبیعی جنگلی در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی «بالا به پایین»، بخشی نگری و کم توجهی به توسعه جامع و یکپارچه روستایی از موانع اصلی توسعه پایدار روستایی به شمار می رود، که از ویژگی های بارز آن کم توجهی به مردم و مشارکت روستاییان در کارهای مربوط به خود آنهاست. تحقیق حاضر با هدف تبیین عوامل مؤثر بر میزان مشارکت روستاییان منطقه بندپی شرقی در مدیریت منابع طبیعی جنگلی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی بخش جنگل نشین منطقه بود که از آن میان، بر اساس رابطه کوکران، 328 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه با روستاییان و تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، و درصد فراوانی) و استنباطی (همبستگی) صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت روستاییان در فعالیت های حفاظتی، احیایی و اجرایی کنونی پایین است، در حالی که ساکنان روستاهای مناطق جنگلی تمایل بسیار بالایی برای مشارکت دارند. همچنین، بررسی همبستگی بین متغیرها نشان داد که رابطه میزان مشارکت روستاییان در فعالیت های منابع طبیعی در وضعیت موجود با عوامل اجتماعی، اقتصادی و نهادی- ساختاری معنی دار است.
اولویت بندی نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: بازار شهر کاشان)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی در شهرها گرانبهاترین یادگار دوران معماری گذشته هستند که سالیان طولانی از ساخت آنها می گذرد و در گذر زمان دچار فرسودگی کارکردی شده اند که باز زنده سازی بافت های تاریخی ضرورتی اجتناب ناپذیر در جهت حفظ آنها به شمار می رود؛ به همین منظور، افراد صاحب نظر در این باره در پی نظریاتی هستند که بتوانند بدون آسیب رساندن به این بناهای با ارزش آنها را باز زنده سازی کنند. نظریه رشد هوشمند در مقوله شهر و توسعه پایدار با حمایت از بازسازی بافت های قدیمی و حومه ها در دستور کار برنامه ریزان شهری قرار دارد؛ به همین دلیل در این مقاله شاخص های رشد هوشمند در بازار سنّتی کاشان سنجیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بازار سنّتی کاشان است. بازار کاشان، یکی از قدیمی ترین بازارهای ایران است که توجّه به ابعاد فیزیکی، جسمی، روحی و معنوی انسان از جمله محلاّت قابل پیاده روی و خلق اجتماعات محلی و ... در ساخت این بنا رعایت شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از تکنیک ANP و نرم افزار Super Desicion و ترکیب آن با ضریب Entropy ، SMART و WSM و با تکنیک ادغامی بردا معیارها اولویت بندی گردید. نتایج نشان می دهد که در بین معیارهای رشد هوشمند، کاربری ترکیبی زمین و خلق محلاّت قابل پیاده روی بهترین و گزینه های متنوع حمل و نقل، طراحی فشرده ساختمان ها و خلق اجتماعات با احساس تعلق مکانی کمترین پتانسیل را در وضع موجود بازار کاشان داشتند.
بررسی احساس امنیت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن (نمونة موردی: شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس عدم امنیت مانعی جدی در برابر فعالیت های اجتماعی شهروندان به ویژه در مکان های خاص خواهد شد که خود از یک سو موجب تداوم و تشدید ناهنجاری های اجتماعی می گردد و از سوی دیگر تنزل ارزش های هویتی و کاهش سرمایة اجتماعی خواهد گردید. لذا بررسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار در این راستا از اهمیت بسزایی برخوردار است. بر همین اساس هدف از این پژوهش، بررسی احساس امنیت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن (نمونة موردی: شهر ایذه) می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی-نظری می باشد. اطلاعات لازم به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جامعة آماری همة شهروندان ۱۵سال به بالای شهر ایذه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم ۳۴۸ نفر به دست آمده است. در مرحلة بعدی اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و نتایج به صورت جداول ارائه شده است. برای ویرایش نقشه ها از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی کمک گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد پنج ناحیة شهر ایذه از نظر مکانی احساس ناامنی می کنند که ساکنان ناحیة شرقی بیشترین احساس ناامنی و ناحیة غربی کمترین احساس ناامنی را دارند. بین پنج ناحیة شهر ایذه از نظر احساس امنیت مکانی تفاوت وجود دارد اما از نظر احساس امنیت اجتماعی تفاوتی وجود ندارد. همچنین بین مدت زمان سکونت در محله با احساس امنیت اجتماعی شهروندان رابطه وجود ندارد، اما بین سطح رضایت مندی نسبت به محله، حس تعلق و مالکیت و حس امنیت و آرامش نسبت به محلة مسکونی با احساس ناامنی اجتماعی شهروندان رابطة معکوس و معناداری وجود دارد.
بررسی و تحلیل فضای گردشگری شهری به منظور ارائه مسیرهای ویژه گردشگری مورد شناسی: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها همواره به عنوان یکی از مهم ترین مقاصدگردشگران می باشند. به تبع آن گردشگری شهری از مهم ترین گونه های گردشگری به شمار می رود از این روست که انتظام فضاهای گردشگری شهرها، ضرورت انکارناپذیر برنامه ریزی و مدیریت شهری است. برنامه ریزی گردشگری شهری نیازمند شناخت صحیح از فضاهای گردشگرپذیر در شهرمی باشد. این فضاها از سه الگوی خطی، نقطه ای و سطحی تشکیل شده است که با فرآیند حرکتی گردشگران معنی دار می شوند. شهرتاریخی کرمان به دلیل داشتن جاذبه های گردشگری و تفریحی و دارا بودن زیرساخت های مناسب، همه ساله گردشگران زیادی را به سمت خود می کشاند که با توجه به اهمیت موضوعهدف پژوهش حاضر تعیین مسیرهای ویژه گردشگری در شهر کرمان به منظور اولویت ساماندهی فضاهای گردشگری با نگاه سیستماتیک در فرآیند مدیریت و برنامه ریزی فضاهای گردشگری شهری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی –تحلیلی است که داده های مورد نظر از طریق مطالعه میدانی وکتابخانه ای جمع آوری شده ،در روش پیمایشی از ابزار پرسشنامه استفاده شده و حجم نمونه357نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده شیوه نمونه گیری سهمیه ای و پرسشنامه به صورت تصادفی بین گردشگران توزیع شده است. سپس داده های جمع آوری شده در نرم افزارGISمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، به طوری که پس از تلفیق الگوهای خطی، نقطه ای و فرآیند حرکتی گردشگران در دسترسی به جاذبه ها، مسیرهای ویژه گردشگری که عبارت اند از حد فاصل بین میدان ارگ تا سه راه شمال جنوبی و همچنین حد فاصل بین میدان مشتاقیه تا خیابان آتشکده در شهر کرمان تعیین شد با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که برای ارائه یک الگوی فضایی مناسب جهت تعیین مسیرهای ویژه گردشگری باید در مرحله اول یک نگرشی سیستماتیک نسبت به همه عناصر دخیل در موضوع وجود داشته باشد، میزان جذابیت مقاصد گردشگری را لحاظ نماید، اولویت بندی گردشگران در انتخاب سفرهای درون شهری را رعایت نماید، همزمان اصول و معیارهای شهرسازی در انتخاب مسیرهای بهینه را وارد سازد و در نهایت، حداکثر تراکم حرکتی گردشگران در حالت موجود و بهینه را شامل شود.
بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان و عوامل مؤثر بر آن است. به طور کلی قضایی شدن مناقشات در روستا به طور بلافصلی با موضوع تحول روستاها از اصلاحات ارضی به بعد پیوند دارد. بنابراین، انتظار می رود بخش عمده ای از این گونه تحولات در روستاها موجبات قضایی شدن مناقشات روستاییان را در سطح روستاها به دنبال داشته باشد.
روش: در این مطالعه، روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده-ها از نرم افزار SPSS، ArcGIS، Expert choice استفاده شده است که با استفاده از این نرم افزار از دو آزمون t تک نمونه ای و کروسکال-والیس استفاده شده است. داده ها بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح ۳۵۰خانوار نمونه ناحیه، جمع آوری شده اند.
یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که در آزمون t تک نمونه ای، تفاوت معناداری بین ابعاد در نظر گرفته شده (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فیزیکی) وجود دارد (۵ /۰>p)؛ ولی در آزمون کروسکال- والیس این تفاوت در بعد کالبدی- فیزیکی قابل مشاهده نیست (۵/۰
شناسایی راهکارهای اقلیمی معماری بومی مؤثر بر شرایط آسایش اقلیمی مدارس شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۳۴-۴۱۷
حوزه های تخصصی:
معماری امری متأثر از اقلیم است و بهره گیری از راهکارهای اقلیمی، به فراهم شدن شرایط آسایش در فضا کمک می کند. با ایجاد شرایط آسایش در مدارس به عنوان یکی از فضاهای آموزشی، می توان بهره وری آن ها را ارتقاء بخشید. یکی از مسئله های مدارس، عدم وجود شرایط آسایش در آن ها می باشد. بدین معنا که توجه به راهکار های اقلیمی در طراحی مدارس مورد غفلت بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی راهکار های اقلیمی معماری بومی مؤثر بر شرایط آسایش اقلیمی با تمرکز بر مدارس شهر اراک و تعیین میزان تاثیر گذاری هریک می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و با تکنیک دلفی انجام شده است. بدین منظور ابتدا پرسشنامه باز پاسخ میان صاحب نظران توزیع و پاسخ ها بررسی و لیست اولیه راهکارها استخراج گردید. در مرحله بعد، تأثیر گذاری راهکارها بوسیله پرسشنامه بسته پاسخ بررسی و داده ها بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند. در نهایت، متخصصان با در نظر گیری نتایج آماری، لیست نهایی راهکار های اقلیمی را بیان کردند. نتایج نشان داد، راهکارهای اقلیمی، به ترتیب اهمیت شامل: جهت گیری، جای گیری، جزئیات و معماری ساختمان می شوند. از میان عوامل مربوطه، جهت گیری ساختمان با توجه به زاویه تابش آفتاب، بهره گیری از انرژی خورشید در ساعات آفتابی فصل سرما و جهت گیری ساختمان با توجه به جهت وزش باد در زمستان، دارای بیشترین تأثیر هستند.
بررسی عوامل موثر بر ادراک کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۶۴-۴۴۹
حوزه های تخصصی:
عرصه های همگانی شهری به عنوان فضاهای حضور شهروندان و مکانی برای کنش و تعاملات شهروندی و فعالیت های شهری هستند و لذا بسیاری از عملکردهای جامعه شهری در آن ها بروز می یابد. از این رو سلامت اجتماعی شهروندان وابسته به کیفیت و کارایی عرصه همگانی شهری می باشد. عرصه همگانی با کیفیت و مورد پذیرش مردم، جایی است که کاربران آن را ترجیح می دهند، انتخاب می کنند و استفاده از آن تداوم دارد. چنانچه قابلیت های عرصه همگانی درک نشود و یا متناسب با نیازها و تمایلات مردم و کاربران آن نباشد، افراد ترجیح می دهند حضور خود را در عرصه همگانی به حداقل برسانند یا دست به تغییر و انتخاب بزنند. ادراک قابلیت ها و کیفیت های عرصه همگانی فرآیند هدفمند دریافت اطلاعات ارسال شده از محیط ساخته شده توسط افراد جامعه است و بنابراین تابعی از شرایط و متغیرهای محیطی و نیز ویژگی های فرد ادراک کننده می باشد. هدف این مقاله توجه به کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد و درک قابلیت های آن ها در تسهیل مراودات اجتماعی می باشد. بنابراین، با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه تعامل بین انسان و محیط در درک قابلیت عرصه های همگانی و با استفاده از تئوری زمینه ای به بررسی رفتار کاربران عرصه های همگانی کلانشهر مشهد پرداخته است. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می دهد در درک کیفیت عرصه های همگانی رابطه ای قوی و معنی دار بین تمایلات متأثر از ویژگی های فردی و اجتماعی کاربران و ادراک معانی محیط ساخته شده وجود دارد. همچنین مشخص شده است متغیرهای سن، جنس، میزان آشنایی و علت مراجعه کاربران در میزان درک کیفیت عرصه های همگانی مؤثر هستند.
«مقام نور در آیه نور»؛ معرفی اصول کیفی نور(طبیعی) منطبق بر متون قرآنی جهت کاربست در فضاهای عبادی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۴۹۸-۴۸۱
حوزه های تخصصی:
تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آن را اصلی ترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است. نور در معماری سنتی و در فرهنگ اسلامی نمادی از خداوند و وحدت الهی است به همین خاطر جایگاهی خاص در معماری فضاها به خصوص فضاهای مذهبی مانند مساجد دارد. هنر مقدس هنری است که در آن حضور حق جاری باشد و دیدن آن، انسان را به یاد خداوند بیندازد و معماری قدسی اسلام بیش از هر چیز در وجود مسجد تجلی یافته است. امروزه در مساجد معاصر کمتر به مقوله نور به عنوان یک عنصر هویت بخش توجه شده است. هدف از نگارش این مقاله شناسایی خصوصیات کیفی نور (طبیعی) بر اساس متون قرآنی در راستای تحقق پذیری فضای معنوی می باشد. آیه 35 سوره نور، کامل ترین آیه نوری قرآن محسوب می شود که فهم آن، منوط به شناخت کامل یکایک کلمات و آنگاه ترکیب مفاهیم و جملات آیه است؛ چندان که بدون چنین شناختی دست یافتن به مقصد و تفسیر آیه، مشکل می نماید. لذا نگارنده بر اساس تاویل های صورت گرفته توسط فلاسفه اسلامی در خصوص آیه نور و بررسی مفاهیم مستتر در اجزای این آیه، مشخصات کیفی نور(طبیعی) را استخراج نموده است.روش تحقیق به کار رفته در این تحقیق استدلال منطقی با تکنیک توصیفی و تحلیلی می باشد. یافته اصلی تحقیق، استخراج هفت اصل مربوط به خصوصیات کیفی نور(طبیعی) از آیه نور می باشد. این اصول عبارتند از:اصل هستی بخشی، اصل سلسله مراتب، اصل عدالت، اصل نفی ماده، اصل استمرار و تداوم، اصل حرکت و جهت و اصل آیتی. بدیهی است که با حضور کیفی نور(طبیعی) در فضای عبادی، مفاهیم عینی و ذهنی در فضا بوجود آمده و باعث حس معنویت (سیر از ظاهر به باطن) توسط مخاطب و در نهایت افزایش تعلق به مکان مقدس را منجرخواهد شد.
ضرورت آموزش کارگاهی در توانمندسازی دانشجویان شهرسازی در کاربرد دانش از منظر مدل های یادگیری سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۷۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
کاربردی نبودن دانش آموخته شده در محیط دانشگاه عامل اصلی خلأ بین حرفه و آموزش در بسیاری از رشته ها است. در رشته شهرسازی با توجه به تلفیق دو حوزه نظر و عمل ضمن آموزش دانشجویان شهرسازی این فرصت فراهم است تا دانشجویان بتوانند دانش آموخته شده در کلاس های نظری را مورد تجریه، تحلیل و ارزیابی قرار داده و آن را بصورت ساخت های ذهنی انسجام دهند و سپس در موقعیتی شبه واقعی در کارگاه های عملی به کار برند. بنابراین می توان ریشه ضعف دانش آموختگان شهرسازی در انتقال دانش به حرفه را در فرایند آموزش آنها جستجو نمود. با توجه به رقابتی شدن محیط های حرفه ای و خواست کارفرمایان برای بکارگیری نیروهای حرفه ای، توانمند سازی دانشجویان در امر انتقال آموخته هایشان ضرورتی جدی دارد. مزیت ها، ضرورت و اهمیت وجود آموزش های عملی در برنامه درسی شهرسازی و همچنین کیفیت های مورد انتظار از کارگاه های عملی شهرسازی ابتدا در آثار نظریه پردازان آموزش شهرسازی و سپس از منظر مدل های یادگیری سازنده گرا مورد مطالعه قرار گرفته است و راهبردهای اصلی در این باره براساس مدل های یادگیری سازنده گرا پیشنهاد گردیده است.
نقش پوشش گیاهی در کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۱۱۸-۹۵
حوزه های تخصصی:
ارزیابی پوشش گیاهی امروزه از بنیادی ترین مسائلی است که در شهرها به منظور برنامه ریزی های آتی در خصوص طرح های اجرایی و مدیریت شهری انجام می گیرد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل نقش فضای سبز شهری بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان شهر گرگان می باشد. روش پژوهش در دو مرحله به صورت توصیفی تحلیلی و روش میدانی و مشاهده ایی می باشد، و در ادامه جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی شهروندان شهر گرگان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران حجم نمونه معادل 328 نفر تعیین گردید که به منظور افزایش دقت نمونه آماری به 330 نفر افزایش یافت. در ادامه جهت نشان دادن سطح دسترسی و پراکندگی فضاهای سبز شهری و رتبه بندی مولفه های مورد بررسی از مدل TOPSIS استفاده شده و همچنین برای تولید نقشه ها جهت بررسی سطح برخورداری و رابطه بین پوشش گیاهی و کیفیت زندگی شهروندان از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، استفاده شده است. در ادامه نیز جهت سنجش رابطه بین مولفه های اثرگذار بر کیفیت زندگی و پوشش گیاهی از آزمون های آماری SPSS کمک گرفته شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که در بین مولفه های فردی و کیفیت زندگی در بحث دسترسی به پوشش گیاهی رابطه معنی داری وجود دارد که ضرایب آماری خود گویای این مسئله هستند، همچنین مشخص شد که در تمامی نواحی شهری گرگان بجز نواحی یک در تمامی نواحی مناطق سه گانه شهر گرگان دارای سطح برخورداری و مطلوبیت از لحاظ دسترسی به پوشش گیاهی و کیفیت زندگی می باشند، در پایان نیز نقشه نهایی جهت نشان دادن سطح برخورداری و مطلوبیت در سطح شهر گرگان ترسیم شده است.
Minimalist structures in urban space: a criticism to the works by Sol Lewitt from point of view of Arthur C. Danto with an emphasis on arrangement of works in urban environment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۲۵۶-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
Urban spaces and in other words urban design and architecture have been found with close linkage with art and beauty especially the arts such as painting and sculpture. Addressing beauty at different areas such as creation of galleries to offer works of art, addressing form of urban spaces and representing works of art in urban environment have improved social life and increased identity, consensus and collective solidarity. On the other hand, it can provide an interesting and calm environment for the citizens and residents. Concurrent with the socio-political developments in the twentieth century and the progress of science and technology, all the areas of the arts were subjected to change. The metamorphosis of the art and stylistic developments took place and a large number of artists tended to innovative phenomena. Since the art at the twentieth century especially the second half of the twentieth century sought to affect the addressee, a group of the contemporary artists including sculptors have not known the tight enclosure of museums and galleries to represent their works and preferred to display their works at open space and wide and large places of cities. Representing works at open space requires largeness of dimensions of works at multiple scale and use of modern materials and techniques. Sol Lewitt (1928 - 2007) has been regarded among the artists at contemporary age at the area of Minimalism and Conceptual Art. American philosopher and theorist and contemporary art critic, Arthur Coleman Danto, has conducted articles in criticism to works by Sol Lewitt and has appeared in exhibition of his works. Lewitt made the earliest structures in 1965 and continued his activity at the 1970s by expansion of plans and planning for the larger projects which have been being made based on morphological and conceptual ideas. Ultimately his arrangements were proposed at huge scale and extended from the space of galleries and museums which tended to conceptual and minimalist art to the urban space. In the present research, works of this artist and ideas of Arthur C. Danto about minimalism and works of Sol Lewitt are analyzed. The main questions are as follow: What outcome representation of these works has in natural environment and urban space? how the border between art has removed the daily life and addressee?
ارائه مدل نگهداشت کارکنان سازمانهای دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۳۰۴-۲۹۱
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اساسی مدیریت منابع انسانی سازمانها، نگهداشت کارکنان می باشد .از آنجا که نگهداشت، مکملی بر سایر اقدامات و فرایندهای مدیریت منابع انسانی است؛ حتی اگر عملیات کارمندیابی، انتخاب، انتصاب و بهسازی به نحو شایسته ای انجام شود، بدون توجه کافی به نگهداشت، نتایج حاصل از اعمال مدیریت چندان چشمگیر نخواهد بود. هدف این پژوهش، ارائه مدل نگهداشت کارکنان سازمانهای دولتی ایران است. بدین منظور پس از مروری بر ادبیات موضوع و بهره گیری از نظرات خبرگان، مدل اولیه تحقیق تنظیم گشت. سپس با استفاده از نظرات خبرگان، مدل نهایی تحقیق آماده گردید. روش پژوهش، توصیفی کاربردی است.جامعه آماری این پژوهش را کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان تشکیل داده اند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده و بر اساس جدول مورگان نمونه آماری 217 نفر بوده است. در این تحقیق عوامل نگهداشت کارکنان شامل: عوامل فرهنگی، عوامل سازمانی، عوامل دولتی بود. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان می دهد که میزان ضریب مسیر عوامل فرهنگی 0.29، عوامل دولتی 0.27، عوامل سازمانی0.31 بوده است. نتایج نشان می دهد عوامل سازمانی بیشترین تاثیر را در نگهداشت کارکنان داشته است. عوامل سازمانی در این تحقیق شامل پنج مولفه: ماهیت شغل، ارتقاء شغلی، نظام پرداخت، سبک رهبری، حمایت اجتماعی است. بر اساس نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی، سبک رهبری با عدد معنی داری از آزمون t به دست آمده برابر 18.21و ضریب مسیر 0.965 بیشترین سهم ونقش را در بین عوامل سازمانی به خود اختصاص داده است.
بررسی نقش تقسیمات کشوری در توسعه ناحیه ای (مطالعه موردی: شهرستانهای بوانات و خرم بید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا تقسیمات کشوری منجر به توسعه شهرستان های بوانات و خرم بید شده است؟ روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و به صورت طرح ماقبل و مابعد یا پانل گذشته نگر می باشد و بنابراین شاخصهای توسعه در ارتباط با عوامل تقسیمات کشوری در دو دوره زمانی قبل و بعد از ایجاد شهرستان مورد مقایسه قرار گرفته است.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که اگرچه ارتقای سطح سیاسی و تشکیل شهرستان در سطح پایین و بیشتر به صورت تراکم زدایی و بیشتر به لحاظ اداری و در سطح پایین مالی و سیاسی بوده است، اما همین میزان هم نتایج مثبتی داشته و منجر به توسعه شهرستان های شکل گرفته شده است. لازم به ذکر است که اصولاً نمی توان گفت ارتقای سطح سیاسی در همه نواحی راه حل توسعه است. ارتقای سطوح سیاسی در مناطقی می تواند منجر به توسعه شود که اولاً آن منطقه پتانسیل ها و استعدادهای لازم را جهت ارتقا داشته باشد و ثانیاً ارتقای سطوح سیاسی مبتنی بر تمرکززدایی و قوی تر ساختن واحدها از طریق اعطای قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی به آنها در جهت رفع نیازها، ایفای یک نقش مهمتر و توسعه آنها باشد.
مکان یابی اراضی مسکونی با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره TOPSIS مورد شناسی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربری های مسکونی مهمترین کارکرد هر شهر هستند که بیشترین اراضی شهری را در برگرفته اند. تأمین کیفیت مسکن یکی از ا هداف اصلی در برنامه های مسکن در کشورهای توسعه یافته است و چگونگی تأمین کیفیت آن یکی از چالش های جدی فراروی برنامه ها و سیاست های مسکن است. اولین ویژگی مهم برای مسکن مناسب، زمین آن است. چون مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر شرایط مناسبی داشته باشد، نمی تواند نیازهای تبعی ساکنین خود را تأمین نماید؛ بنابراین، مکان یابی صحیح مسکن علاوه بر ارتقای کیفیت طرح های مسکن، موجب کاهش هزینه های آتی نیز می شود. در این پژوهش محقق سعی دارد که جهت دستیابی به مهم ترین هدف تحقیق یعنی مکان یابی اراضی مسکونی، با توجه به نیاز به احداث مجتمع های مسکونی جدید در شهر بهبهان، در جهت یافتن اراضی خالی مستعد برای استقرار کاربری های مسکونی اقدام نماید. سپس بررسی کرده که آیا گزینه های انتخابی، از نظر معیارهای مکان یابی پتانسیل های لازم جهت استقرار کاربری های مسکونی را دارند؟ و اینکه کدام یک از این گزینه ها برای رسیدن به این هدف مناسب تر است؟ برای این منظور در این پروژه پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و شناسایی معیارهای مورد نیاز برای مکان یابی مسکونی، سه نقطه از شهر جهت استقرار فضاهای مسکونی انتخاب شده اند و پس از حضور در مکان های یاد شدهوانجام برداشت های میدانی، این سه سایت بر اساس معیارهای ذکر شده امتیازدهی شده اند. برای تبدیل داده کیفی به داده های کمّی از مقیاس دوقطبی فاصله ای استفاده شده است و در نهایت ماتریس تصمیم گیری شامل امتیازات آلترناتیوها تهیه شده است. پس از آن با انجام کلیه مراحل روش تاپسیس که در متن به تفصیل شرح داده شده است، یکی از گزینه ها به عنوان بهترین گزینه از میان سه گزینه موجود، معرفی شده است. پس از آن این مناطق از نزدیک مورد بازدید قرار گرفته اند و بررسی های انجام شده و پرسش از متخصصان درباره وضعیت سایت های انتخابی، صحت انتخاب این گزینه و دقت روش تاپسیس را تأیید می نماید.
ارزیابی اثرات راهبرد اسکان مجدد پس از بلایای طبیعی در توسعه پایدار روستایی با استفاده از رهیافت تئوری زمینه ای (مطالعه موردی: روستاهای سیل زده شرق گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله حاضر درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت نظریه زمینه ای، به ارزیابی اثرات راهبرد اسکان مجدد پس از بلایای طبیعی در توسعه پایدار جوامع مورد مطالعه اقدام کند.
روش: در این پژوهش، سطح تحلیل شهر جدید فراغی و روستاهای جا به جا شده بق قجه پایین، بق قجه بالا و قولاق کسن و واحد تحلیل مطلعان محلّی بوده است. حجم نمونه به وسیله روش گلوله برفی از بین مطلعان محلّی تعیین شده است. مصاحبه با افراد نمونه تا زمان دست یابی به اشباع نظریه ای ادامه پیدا کرد. در این پژوهش با اجرای نظام وار پنج مرحله، روش نظریه بنیانی و با پیوند دادن کدها (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی)، مدل مفهومی روش نظریه بنیانی تهیه شد.
یافته ها: با توجه به یافته های کیفی و تغییرات به وجود آمده در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مناطق مورد مطالعه، نظریه زمینه ای «اسکان مجدد با رویکرد کالبدی غیر یک پارچه و با پایداری متوسط» برای روستاهای مشمول طرح اسکان مجدد در مناطق مورد مطالعه ارایه می شود.
محدودیت ها: هر تحقیق و مطالعه در حیطه علوم اجتماعی، به واسطه تعامل با افراد بشر که دیدگاه ها، ارزش ها، جهان بینی ها و شرایط فردی متفاوتی دارند، پیچیدگی های خاص خود را دارد.
راهکارهای عملی: تدوین کامل سیاست ها و دستورالعمل ها و قوانین مرتبط با تجدید اسکان و فراهم کردن یک الگوی جامع نگر که مبنای مدوّن هر گونه کنش و آموزش در این زمینه قرار گیرد.
اصالت و ارزش: در اغلب مطالعات انجام گرفته، تأکید بر استفاده از روش های تحقیق کمّی بوده است. در تحقیق حاضر به منظور ارزیابی اثرات اسکان مجدد در توسعه پایدار روستایی برای نخستین بار از روش تحقیق کیفی و بر اساس رهیافت نظریه زمینه ای استفاده شده است.