فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل کم رنگ شدن مشارکت شهروندان در امور و مسائل شهری و همچنین اعتماد اندک به این نهادها،سرمایه اجتماعی به عنوان هر آنچه که در زندگی شهروندان مهم می باشد، با مؤلفه هایی همانند اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. بنابراین ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی از نظر شهروندان در شهر فردوسیه چه نقشی را دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر در نظر دارد که به نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در سطح شهر فردوسیه بپردازد و همچنین مقدار همبستگی آنها را در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند و مؤلفه مؤثرتر را نیز مشخص نماید. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی می باشد و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه مشارکت با میزان 712/0 درصد، اعتماد با میزان 615/0 درصد و انسجام اجتماعی با 264/0 درصد به ترتیب در ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه نقش تعیین کننده ای دارند و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی معلوم شد که در میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت شهروندان با 2/53 درصد در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه از اهمیت بالاتری برخوردار می باشد و یکی از ویژگی های این نهادها بهره گیری از نظرات شهروندان در امور شهری می باشد.
تأثیر اقلیت های فضایی بر قدرت ملی (با تأکید بر اقلیت های قومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم قدرت ملی بعد از پیدایش و شکل گیری دولت های ملی از اروپا به سایر نقاط گسترش یافت و اکنون دستیابی به آن برای همه کشورها، مهم ترین سازوکار تحقق منافع و اهداف ملی محسوب می شود. قدرت ملی با منشأ و مبادی گوناگون نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فناورانه، جغرافیایی و... در یک کارکرد جمعی حاصل می شود، درحالی که عوامل مختلفی دولت ها را در حصول و تحقق آن مرتب با تهدید روبه رو می سازد. درنتیجه، گسترش کشمکش های قومی و افزایش اهمیت آن در سیاست بین الملل، وجود قومیت ها و به تبع آن تصور تضعیف قدرت ملی به فرضیه ای تعمیم پذیر در تحلیل مناسبات قومیت و چالش حاکمیت سیاسی تبدیل شده است. در همین راستا، «ترکیب ملت»، «کمیت اقلیت» و «مشارکت سیاسی مردم (اقلیت)» از نظر اینکه نشان دهنده میزان همگونی یا ناهمگونی جمعیت کشور و میزان مشارکت سیاسی مردم جامعه در مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم است، همواره به عنوان عاملی قدرت آفرین مدنظر دولت هاست. براساس استدلال پژوهش حاضر، روابط متقابل گروه های اقلیت (قومی، مذهبی و...) و حاکمیت کشورها بر افزایش یا کاهش قدرت ملی نقشی مؤثر دارد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نتایج آن نشان می دهد تلفیقی از خواست اقلیت ها، ضعف حاکمیت ملی و همچنین حمایت های عوامل خارجی ممکن است نقش اقلیت ها را در کاهش قدرت ملی کشورها افزایش دهد.
تعیین اولویت احیاء بافت های فرسوده شهری با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره (نمونه: محله سرشور مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد به عنوان دومین شهر پرجمعیت ایران با ۲۲۴۵ هکتار بافت فرسوده شهری که یک سیزدهم مساحت شهر را شامل می-شود، با معضلی بزرگ برای احیا این بافت مواجه می باشد. محله سرشور مشهد که در محدوده اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) قرار گرفته، با وسعتی حدود ۶۱ هکتار و شامل ۲۱۶۶ قطعه است. هدف پژوهش، اولویت بندی قطعات محله سرشور برای احیاء می باشد تا جهت دهی مناسبی برای دستگاه های متولی، ساکنین و سرمایه گذاران وجود داشته باشد. روش تحقیق، توصیفی/ تحلیلی است و برای رسیدن به هدف، پنج شاخص قدمت، تعداد طبقات، کاربری، مصالح و دوام، انتخاب و از طریق برداشت میدانی از محدوده جمع آوری گردید. برای تعیین وزن هر یک از معیارها و زیر معیار ها، تعداد ۵۰ عدد پرسشنامه در دو مرحله از متخصصان این حوزه گردآوری و سپس این اوزان یکسان برای هر یک از معیارها و زیر معیار ها به همراه اطلاعات برداشت شده، به صورت جداگانه در مدل های تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل شبکه ای، فازی و همپوشانی وزنی در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی وارد و اجرا شد که خروجی نهایی نقشه ها به صورت قطعاتی با بیشترین تا کمترین اولویت جهت احیاء به تفکیک هر مدل و کاربری طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از پژوهش بیان گر آن است که در محله سرشور اولویت اول احیا، قطعات با کاربری مسکونی (۵۲ قطعه) و در مرحله بعد قطعات با کاربری تجاری/ اداری (۱۳۲ قطعه) قرار دارد. همچنین مشخص گردید که مدل های تصمیم گیری چند معیاره جهت تعیین اولویت احیا قطعات بافت های فرسوده شهری کارایی داشته و مدل فازی در مقایسه با سایر مدل های مورد بررسی دقت بیشتری دارد.
عوامل درون و برون سازمانی مؤثر در فعالیت تعاونی های کشاورزی شهرستان بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل درون و برون سازمانی مؤثر در فعالیت تعاونی های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد انجام شده است. انجام این پژوهش، از طریق ترکیب روش های دلفی و پیمایش در دو مرحله بوده است. در بخش مطالعه پیمایشی، گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه ای با روایی و پایایی قابل قبول صورت گرفته است. جامعه آماری در این مرحله شامل اعضای هیأت مدیره، مدیران عامل و بازرسان تعاونی های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد (2436N=) بوده که نمونه مورد مطالعه 385 نفر تعیین شده است. نتایج نشان داد که از میان عوامل درون سازمانی تأثیرگذار بر فعالیت تعاونی های مورد مطالعه، عواملی نظیر اعتماد اعضا نسبت به مدیرعامل، اعتماد مدیر عامل نسبت به اعضا و اعتماد اعضا به وعده های مسئولین اهمیّت بیشتری دارد و در میان عوامل برون سازمانی، عواملی مانند کمک های بلاعوض دولت به تعاونی و تأمین بخش زیادی از سرمایه اولیه توسط دولت، مهم تر هستند.
کاربرد تحلیل پوششی داده ها با استفاده از مرزهای کارا و ناکارا در بررسی کارایی خانه-های بهداشت روستایی (مطالعه موردی: شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به تسهیلات و خدمات سلامت یکی از مؤثرترین عوامل حفظ و ارتقاء سلامت جامعه بشمار می رود. خانه های بهداشت به-عنوان واحدهای بهداشتی مستقر در روستاها نماد توسعه سلامت هستند که اثرات ارزشمندی را در ارتقاء سطح سلامت و بهبود شاخص سلامتی منطقه خود دارند. ایجاد بهبود در هر سازمانی نیازمند اندازه گیری عملکرد سازمان، برنامه ریزی و هدف گذاری جهت بهبود عملکرد می باشد. مهمترین معیار قضاوت در خصوص عملکرد کلیه سازمان ها، کارایی آن ها می باشد. این مطالعه با هدف بررسی کارایی خانه های بهداشت روستایی شهرستان لنگرود صورت گرفته است.
۲. مبانی نظری
تحلیل پوششی داده ها (DEA) یک رویکرد داده ای برای ارزیابی عملکرد مجموعه ای از موجودیت های متجانس به نام واحدهای تصمیم گیری DMU)ها( است که عملکرد آن ها براساس اندازه های متعدد مشخص می شود. DEA سنتی که مبتنی بر مفهوم مرز کارایی است، بهترین نمره کارایی را تعیین می کند که می توان به هر یک از DMUها اختصاص داد. DMUها براساس این نمرات به-عنوان کارای DEA (کارای خوشبینانه) یا غیرکارای DEA (غیرکارای خوشبینانه) تقسیم بندی می شوند و DMUهای کارای DEA، مرز کارایی را مشخص می کنند. رویکرد مشابهی وجود دارد که از مفهوم مرز ناکارایی برای تعیین بدترین نمره کارایی نسبی که می توان به هر DMU اختصاص داد، استفاده می کند.DMU های واقع روی مرز ناکارایی به عنوان ناکارای DEA یا ناکارای بدبینانه تعیین می شوند و آن هایی که روی مرز ناکارا نیستند، به-عنوان غیرناکارای DEA یا غیرناکارای بدبینانه اعلام می شوند. در مقاله حاضر این بحث مطرح می شود که هر دو کارایی نسبی را برای خانه های بهداشت باهم در نظر گرفت. برای اندازه گیری عملکرد کلی DMUها، پیشنهاد می شود که هر دو کارایی در قالب یک بازه ادغام شود که در این صورت مدل های DEA پیشنهادی برای اندازه گیری کارایی را مدل های DEA کراندار می نامیم. به این ترتیب بازه کارایی تمام مقادیر ممکن کارایی را که منعکس کننده دیدگاه های مختلف هستند، در اختیار تصمیم گیرنده قرار می دهد. در این مقاله برای کارایی خانه های بهداشت (واحدهای تصمیم-گیری)، هر دو کارایی هم زمان و در قالب بازه کارایی باهم ادغام شده اند. خانه های بهداشت، نخستین و محیطی ترین واحد روستائی ارائه خدمت در نظام شبکه های بهداشتی درمانی کشور به شمار می روند و نقش مهمی در پیشگیری از بیماری ها و صیانت از سلامت مردم را به عهده دارند، به طوری که ارتقای شاخص های بهداشتی کشور به ویژه در روستاها مرهون فعالیت های آن هاست. هر خانه بهداشت بسته به شرایط جغرافیایی، به ویژه امکانات ارتباطی و جمعیت، یک یا چند روستا را تحت پوشش خود دارد و نقش کلیدی این خانه ها، زمانی مشخص می شود که در دور افتاده ترین روستاهای کشور با ارائه خدمات بهداشتی لازم به روستاییان، از بروز بیماری در جامعه پیشگیری می کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل زعفران کارن به توسعه کشت زعفران (مطالعه موردی: منطقه تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: زعفران محصولی با ارزش تولید و بهره وری آب بالا است که توسعه آن فرصتی برای کاهش فقر در مناطق روستایی به شمار می آید. تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کشت زعفران می تواند در ارزیابی مجموعه سیاست های اعمال شده در این باره مفید واقع شود. هدف از این مطالعه شناخت و اندازه گیری کمّی عوامل تأثیرگذار بر توسعة کشت محصول زعفران در منطقه تربت حیدریه است.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را زعفران کاران شهرستان های تربت حیدریه و زاوه استان خراسان رضوی در سال ۱۳۹۳ تشکیل داده اند. در دستیابی به هدف تحقیق از مدل رگرسیونی لوجیت و داده های مقطع زمانی بهره گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از حجم نمونه براساس نرم افزار PASS، ۱۷۰ نفر از زعفران کارانی تعیین شد که امکان توسعه کشت زعفران برای آن ها با توجه به موجودی اراضی قابل اختصاص وجود داشته است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد داشتن سابق کشت، بالابودن تعداد قطعات زمین، درآمد بالای حاصل از کشت زعفران و وجود تنوع محصول در الگوی کشت، از عواملی هستند که تأثیر مثبتی بر تمایل زعفران کاران به توسعه کشت این محصول دارند، در حالی که بالابودن سن زعفران کار و دارابودن شغل غیرکشاورزی اثر منفی بر این امر خواهد داشت.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به این نتایج، افزایش کلاس های ترویجی و آموزشی برای بالابردن سطح دانش کشاورزان جوان، تشکیل تعاونی های تولید و پیگیری اجرای سریع تر طرح های و یکپارچه سازی اراضی و نیز توسعه ابزارهای حمایتی به منظور کاهش ریسک تولید و اشتغال متمرکز کشاورزان در زراعت زعفران توصیه می شود.
اصالت و ارزش: یافته های این تحقیق می تواند در جهت برطرف ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوّت متناسب با برنامه ریزی توسعه زعفران در عمده ترین منطقه کشت این محصول مفید بوده و الگویی جهت استفاده در دیگر مناطق کشور باشد.
تحلیل قابلیت ها و موانع متنوع سازی معیشت در راستای توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه بدون توجه به متنوع سازی معیشت، پایداری روستاها با چالش های زیادی روبه رو می شود. تحول و تنوع در معیشت روستایی از مهم ترین و اساسی ترین اقدامات برای توسعه پایدار روستایی به شمار می آید. از این رو، تحقیق حاضر با هدف شناخت موانع و قابلیت های متنوع سازی معیشت در روستاهای شهرستان رضوان شهر پرداخته شده است.
روش: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر انجام، توصیفی-تحلیلی است. به منظور دست یابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش فرضیه و متغیرهای مورد تحقیق، از روش های اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss استفاده شد. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه خانوار بوده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در شهرستان مورد مطالعه، بخش کشاورزی به تنهایی قادر به تأمین معیشت خانوارها نیست. همچنین، مشخص شد که توان های طبیعی و محیطی با ضریب ۴۴۷/۰، بیش از سایر عوامل(عوامل اقتصادی و اجتماعی)در متنوع سازی معیشت روستایی شهرستان نقش داشته است؛ به علاوه از میان موانع موجود، موانع مدیریتی نهادی با ۷۲۱/۰، عمده ترین مانع در جهت متنوع سازی در روستاهای این شهرستان است.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی سکونت گاه های روستایی و دسترسی به برخی از روستاهای کوهستانی برای جمع آوری اطلاعات از مهم ترین چالش ها و مشکلات پژوهش حاضر بودند.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق تعیین موانع و به تبع آن، شناسایی قابلیت ها و توان ها راهکاری مناسب برای متنوع سازی معیشت در نواحی روستایی است که می تواند پایداری این نواحی را به همراه داشته باشد.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات متعددی پیرامون متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی صورت گرفته است. با این حال، تحقیق حاضر به این دلیل دارای ارزش است که به بررسی موانع و قابلیت های تنوع سازی معیشت پرداخته است و در تحقیقات پیشین به این موضوع پرداخته نشده است.
تحلیل روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرش دست باف نقش مهمی در صادرات غیرنفتی، اشتغال و معیشت خانوارهای بافنده، به ویژه خانوارهای روستایی کشور دارد؛ ولی با چالش بهبود کیفیت و کارآیی در روش های مختلف تولید روبه رو است. این پژوهش با هدف بررسی روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در مناطق روستایی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت فرش تولیدی، از یک روش شناسی ترکیبی مطالعه موردی و پیمایشی استفاده کرده است.
روش: داده های کیفی با استفاده از فنون گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۹۰ نفر خانوار روستایی و کنش گران بازار فرش و دادههای پیمایش از طریق مصاحبه ساختارمند با یک نمونه ۲۶۵ خانوار بافنده که به تصادف از جوامع روستایی بافنده فرش شهرستان زنجان انتخاب شدند، گردآوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بافندگان روستایی از طریق شیوه های کارفرمایی مزدی، کارفرمایی سهم بری و خویش فرمایی فرش تولید می کردند. در شیوه ها ی کارفرمایی نسبت به شیوه خویش فرمایی، کیفیت نهاده های کلیدی تولید از جمله نخ، نقشه و رجشمار فرش بالاتر بود و فرش های تولیدشده بازارپسندی بیشتر و قیمت بالاتری داشتند؛ ولی ارزش افزوده کمتری به بافنده فرش تعلق می گرفت. سود بالا در روش کارفرمایی مزدی به دلیل برخورداری کارفرما از منابع بالای اطلاعاتی، مالی و نهاده ای است. آن ها از کانال های وسیع ارتباطی برای شناخت بازار و کیفیت نهاده ها برخوردار بوده، همچنین، از منابع مالی کافی برای خرید نهاده های با کیفیت و مرغوب و سرمایه گذاری بیشتر در تولید فرش برخوردار هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: فرضیه برتری شیوه کارفرمایی مزدی نسبت به دیگر شیوه ها را نمی توان تأیید کرد؛ به طوری که بافندگان روستایی خویش فرما نیز در صورت برخورداری از منابع اطلاعاتی، مالی و نهاده ای کافی، همچنین، تأثیرگذاری بر شبکه بازار از طریق تشکل های خود، می توانند حاشیه بازار را کاهش دهند و ارزش افزوده بیشتری را در زنجیره ارزش فرش ابریشم به دست آورند.
بررسی پراکنش خوشه های فضایی روستاهای گردشگری و ارتباط آن با شکل گیری هسته های جمعیتی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک اولین قدم در خصوص ساماندهی روستاهای گردشگری، توجه به شیوه استقرار و پراکنش فضایی آنها و نتایج مترتب بر آن می باشد. در ادبیات علمی برنامه ریزی فضایی، شیوه استقرار و پراکنش کلیه پدیده های جغرافیایی را در قالب سه الگوی خوشه ای، پراکنده و تصادفی طبقه بندی می کنند. از سوی دیگر در این چارچوب، علاوه بر پراکنش پدیده ها، می توان ابعاد دیگری از سایر ویژگی های آنها را در ارتباط با موقعیت فضایی شان مورد ارزیابی قرار داد و به ابعاد کامل تری از نحوه توزیع عوارض در فضا آگاهی پیدا کرد. با توجه به آنچه گفته شد قدم اول در بررسی روستاهای گردشگری، نحوه الگوی استقرار آنها در قالب الگوهای خوشه ای، پراکنده و تصادفی و در قدم بعد توجه به ابعاد دیگر این روستاها در ارتباط با موقعیت جغرافیایی آنهاست. به عبارتی آیا طی دوره زمانی مشخص، روستاهای پیرامون یکدیگر، ویژگی های مشابه نیز پیدا کرده اند؟ این بررسی از آن جهت حائز اهمیت است که می توان در کنار خوشه های فضایی استقرار، خوشه های دیگری نیز از سایر ویژگی های نقاط روستایی مشاهده کرد. این موضوع مبین آن است که آیا خوشه های فضایی، موفق به شکل بندی هسته های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی نیز شده اند؟
نیازمندی های روستاییان برای دستیابی به معیشت پایدار (مطالعه موردی: بخش سرفاریاب- شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی نیازمندی های روستاییان در راستای معیشت پایدار در بخش سرفاریاب (شهرستان چرام)، استان کهگیلویه و بویراحمد است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال کلیدی است که: در راستای دستیابی به معیشت پایدار کدام نیازمندی های روستاییان اولویت دارند؟
روش: روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. در این راستا، جامعه آماری این تحقیق، ده روستا بالغ بر ۱۷۲۵ خانوار بوده است که براساس فرمول کوکران و با خطای، ۵/۰، ۲۷۲ پرسش نامه به دست آمده و به صورت تصادفی بین مردم روستاها پخش و توزیع شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل عاملی از دیدگاه های ۲۷۲ نفر از روستاییان به ۱۴ عامل به عنوان عوامل مؤثر در نیازمندی های روستایی به منظور برقراری معیشت پایدار استخراج و نام گذاری شد؛ به طوری که عامل اول و دوم، نیازهای زیرساختی- زیربنایی (تأسیسات و تجهیزات) و عوامل نیازهای بهداشتی و درمانی روستایی هر کدام به ترتیب با تبیین بیش از ۱۳ و ۴ درصد از کل واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد و عامل های ورزشی و تجاری و نیازهای آموزش زیست محیطی، هر کدام با ۳۱/۲ و ۱۷/۲ درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر بر نیازمندی ها در راستایی معیشت پایداری روستایی را تبیین کردند و در سطح پایین ترین عامل ها قرار گرفتند.
طراحی و تبیین الگویی برای تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه: کاربرد نرم افزار NVivo(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه کشاورزی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور، قابلیت زیادی برای اشتغال جمعیت بیکار کشور دارد، اما ناتوانی افراد در تشخیص فرصت های کارآفرینانه موجب شده است با وجود فرصت های بی شمار در این بخش، سهم بخش کشاورزی از اشتغال کشور روز به روز کاهش یابد. ازاین رو، در شرایط موجود بهبود قابلیت افراد برای تشخیص فرصت های کارآفرینانه کشاورزی می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات کشور باشد. در این راستا، مطالعه حاضر با بهره گیری از الگوی کیفی و نرم افزار NVivo به طراحی و تبیین الگوی تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه پرداخته است. جامعه مطالعه شده در این پژوهش، تمام کارآفرینان بخش کشاورزی استان کرمانشاه بودند که نمونه های مطالعه شده به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. درنهایت با انجام 19 مصاحبه، برای تولید نظریه اشباع نظری حاصل شد و فرایند جمع آوری داده ها خاتمه یافت. نتایج نشان داد مؤلفه های اصلی الگوی تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه عبارتند از: سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، حمایت های محیطی، ویژگی های روان شناختی، هوشیاری و تلاطم ها. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهایی برای سیاست گذاران عرصه کشاورزی، پارک های علم و فناوری، سازمان جهاد کشاورزی، طراحان دوره های آموزش کارآفرینی و نظام آموزش عالی کشاورزی به دنبال داشته باشد.
تحلیل شبکه سازمانی مؤثر بر خزش روستایی در سکونتگاه های روستایی پیرامون همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین به عنوان یکی از منابع تولید روستایی نیازمند مدیریت خردمندانه و حفاظت است. یکی از پدیده های کالبدی در سکونتگاه های پیرامون فضاهای شهری، پدیده خزش روستایی است که منجر به تغییرکاربری زمین های کشاورزی و باغی به نفع دیگر کاربری ها می شود. عوامل مختلفی در بروز این پدیده تأثیرگذارند؛ یکی از مهم ترین آن ها عوامل و نیروهای سازمانی است. این پژوهش به دنبال شناخت پدیده خزش روستایی و تحلیل میزان مداخلات نقش آفرینان مدیریت زمین و شبکه های تأثیرگذار بر آن ها در عرصه های روستایی و پیرامون شهری است. محدوده پژوهش 24 سکونتگاه روستایی پیرامون شهر همدان است. برای شناسایی نظام شبکه موجود و روابط میان سازمان ها و ارگان های تأثیرگذار بر فرایند تغییر کاربری زمین از روش تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان داد نیمی از دست اندرکاران نهادی بیش از 5 نوع تضاد با دیگر نهادها دارند. یک سوم از پیوندهای شبکه در اختیار دست اندرکاران مرکزی و نهادهای کلیدی و سیاست گذارهای اصلی قرار دارد و بقیه نهادها در جریان تغییر کاربری، نقش منفعلانه، حاشیه ای و تسهیل کننده دارند. جذب سرمایه ها و سرمایه گذاری در پیرامون شهر، کمبود زمین در محدوده شهر، تلاش برای ایجاد شغل و زمینه های کسب درآمد و تقاضای گسترده برای ایجاد واحدهای تک خانواری روند تغییر کاربری را شدت بخشیده است. لزوم توجه به منطقه شهری همدان و پیوندهای روستایی شهری و اتخاذ سیاست های تعاملی با تأکید بر صیانت از عرصه های سکونتگاهی می تواند به مدیریت خردمندانه اراضی منجر شود.
تحلیل اثر بازارچه های مرزی بر معیشت پایدار پس کرانه های روستایی (مورد مطالعه: بخش خاومیرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین معیشت پایدار روستاییان به عنوان رویکرد غالب برنامه ریزی های توسعه روستایی در عصر حاضر مطرح است. در این راستا بهره گیری از ظرفیت تجارت مرزی در نواحی روستایی مرزی به صورت قانونی و هدفمند با بازگشایی مرزها در قالب بازارچه های مرزی راهکار مطلوبی است. پژوهش کاربردی حاضر با هدف تبیین این موضوع، یعنی تحلیل اثر بازارچه های مرزی پیران و دره وران بر تأمین معیشت پایدار روستاییان بخش خاومیرآباد شهرستان مریوان با روشی توصیفی تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی مبتنی بر مصاحبه، مشاهده و توزیع پرسش نامه در میان روستاییان انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از توزیع 338 پرسش نامه (تعیین شده با استفاده از فرمول کوکران) با بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و مد) و آزمون های آمار استنباطی (خی دو، t تک نمونه ای، t زوجی، ویلکاکسون، رتبه ای فریدمن و تحلیل مسیر) در میان سرپرستان خانوار روستایی بخش خاومیرآباد نشان می دهد که تأسیس بازارچه مرزی نقش مثبت و مؤثری در ارتقای سطح معیشت روستاییان با افزایش سطح دارایی های معیشتی آن ها داشته است. در میان انواع دارایی های روستاییان نیز بیشترین بهبود و ارتقای وضعیت به دارایی های مالی روستاییان اختصاص یافته است و کمترین اثرگذاری هم مربوط به سرمایه انسانی بوده است. همچنین تأسیس بازارچه مرزی با کاهش آسیب پذیری روستاییان در برابر بحران ها و شوک ها و تنوع معیشتی، زمینه ساز افزایش پایداری معیشت روستاییان شده است.
ارزیابی تأثیرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری شاخص های اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: دهستان سردابه، شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها در ایران از جمله اقداماتی است که با هدف کاهش فقر، کاهش فاصله طبقاتی بین دهک های مختلف جامعه و به ویژه ارتقای شاخص های اقتصادی در مناطق روستایی انجام شده است. تحقیق پیش رو با هدف ارزیابی آثار هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری اقتصادی روستاهای بخش سردابه شهرستان اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از نوع بنیادی اکتشافی و روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز از دو طریق میدانی و اسنادی جمع آوری شده اند. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی ساکنان روستاهای دهستان سردابه (41 روستا) می شود که طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، 9650 نفر جمعیت دارد. حجم جامعه نمونه که از طریق فرمول کوکران برآورد شده است، شامل 369 خانوار می شود که به نسبت جمعیت خانوارهای روستایی از میان 10 روستا به روش تصادفی نظام مند انتخاب شده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که کیفیت شاخص های اقتصادی در روستاهای مطالعه شده با گذشت نزدیک به یک دهه از اجرای این سیاست تحول چشمگیری پیدا نکرده اند. شاخص کل پایداری اقتصادی در روستاهای دهستان سردابه میزان بسیار اندکی رشد یافته است و بین متغیر اصلی پایداری اقتصادی در روستاهای مطالعه شده و اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها ارتباط معنی داری وجود ندارد.
سنجش و ارزیابی اجرای طرح پیاده محوری در بافت مرکزی شهر دزفول ازنظر ساکنان و کسبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آنها، به شدت تحت سلطه ماشین درآمده است. همین مسئله موجب بروز مشکلات فراوانی در مسائل شهری شده است؛ ازجمله افزایش آلودگی های زیست محیطی، کاهش سلامت عمومی، افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری و... . به همین دلیل طرح های پیاده مداری به عنوان راه حلی برای کاهش این مشکلات در دستور کار قرار گرفته است. خیابان امام خمینی شهر دزفول، یکی از خیابان های اصلی و مهم شهر است که میزان تردد سواره و پیاده در این قسمت بالا بوده و همین امر موجب بروز مشکلات ترافیکی در این قسمت شده است. به منظور کاهش مشکلات ترافیکی ناشی از حجم وسایل نقلیه، طرح پیاده مداری در این قسمت پیشنهاد شد. هدف از انجام این تحقیق امکان سنجی فضایی اجرای طرح پیاده محوری خیابان امام خمینی شهر دزفول است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و داده های به دست آمده، از طریق پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در برنامه SPSS و همچنین از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شده است. میانگین به دست آمده از آزمون T در بررسی میزان رضایت کسبه و ساکنان که بیشتر از 3 بود، نشان از آن دارد که افراد ساکن در این محدوده و کسبه بازار راضی به اجرای طرح هستند.
بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی (مطالعه موردی: قالی و گبه در شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع دستی به ویژه صنعت قالی ازجمله فعالیت های غیرکشاورزی است که بخش مهمی از اشتغال کشور را به خصوص در بین عشایر و روستاها به خود اختصاص داده است. بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی در شهرستان زرین دشت که یکی از مراکز تولید قالی و گبه در استان فارس است هدف اصلی تحقیق به شمار می رود. این تحقیق به روش کیفی انجام و داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شده است. روستاهای فعال در زمینه قالی بافی و گبه بافی در شهرستان زرین دشت به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 21 نفر از خبرگان صنعت قالی و گبه در سه روستای تولیدکننده عمده قالی و گبه (مزایجان، دره شور، ده نو) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه وتحلیل ارتباط بین کدهای تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد موانع عمده ای تولید دست بافت های شهرستان را تهدید می کند. به منظور حفظ و توسعه دست بافت های شهرستان باید اقداماتی صورت گیرد؛ ازجمله این اقدامات می توان به کوتاه کردن سلطه دلالان بر بازار مواد اولیه و خرید دست بافته ها، پیگیری بیمه قالیبافان، توجه مسئولان شهرستان نسبت به تولیدات دست بافت و ... اشاره کرد.
بررسی نقش آموزش در مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی(زلزله) مورد: مناطق روستایی شهرستان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه مناسب مدیریت ریسک زلزله در مناطق روستایی جلوگیری از وقوع، کاهش اثرات و پیامدهای آن ها با تلفیق رویکردهای مختلف ساختاری و غیرساختاری است؛ در این راستا مولفه آموزش از اهمیت اساسی برخوردار است. در پژوهش پیش رو سعی بر این است که وضعیت آموزش زلزله و ارتباط آن با موقعیت مکانی، سطح سواد، مهارت و مشارکت مردم در بین سکونت گاه های روستایی شهرستان قزوین مورد بررسی قرار گیرد. برای ارزیابی گویه های تبیین کننده آموزش در مدیریت ریسک زلزله در سطح 29 روستا، تعداد 386 نفر از سرپرستان خانوارها از بین 27930 خانوار روستایی مورد پرسش قرار گرفته اند. انتخاب روستاهای نمونه به روش خوشه ای و انتخاب سرپرستان خانوارها به روش تصادفی سیستماتیک بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در کنار استفاده از روش های آماری توصیفی جهت مقایسه میانگین ها و تبیین معنی دار بودن تفاوت های موجود بین طبقات یا گروه ها از آزمون T تک نمونه ای و آزمون F و برای تبیین همبستگی و تأثیرگذاری از آزمون آماری پیرسون استفاده شده است. نتایج بدست آمده از یافته های تحقیق نشان از کم، کافی نبودن و متناسب نبودن برنامه های آموزشی در مدارس و رسانه های جمعی در ارتباط با مولفه هایی چون (ساخت و ساز مساکن مقاوم، کمک های اولیه، حفظ جان خود و افراد خانواده، حفظ اموال و دارایی ها) در فرایند مدیریت ریسک زلزله بوده است. همچنین بین مولفه آموزش با موقعیت مکانی و سطح تحصیلات ساکنین منطقه مورد مطالعه ارتباط معنی داری وجود دارد. در این راستا، تقویت آگاهی ها و دانش مدیریت ریسک زلزله و افزایش آموزش های فنی مرتبط با مدیریت ریسک زلزله در بین ساکنان مناطق روستایی و توجه به شیوه های مختلف آموزش به عنوان یک ضرورت اساسی پیشنهاد می شود.
تحلیل و بررسی نیاز ها و اولویت های جامعة روستایی (مورد شناسی: دهستان شیوه سر، شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک قرن گذشته، فعالیت ها ی نظری و عملی فراوانی در کشورهای مختلف جهان در زمینة توسعه انجام گرفته است. ایران هم در صد سال اخیر برای رسیدن به توسعة ملی و ناحیه ای تلاش های فراوانی کرده که در ابعاد مختلف اثرات مثبت این برنامه ها و قوانین نمایان شده است؛ اما با این وجود، هنوز کمبود ها و نابرابری های فضایی- مکانی آشکاری وجود دارد. علل این مشکلات متعدد است؛ ازجمله شناخت کم و نادرست از نواحی مختلف جغرافیایی و عدم مشارکت یا مشارکت ضعیف مردم در فرایند برنامه ریزی توسعه در سطوح مختلف. هدف از این تحقیق، شناسایی نیازها، خواسته ها و اولویت های جامعة روستایی است که درجهت بررسی دقیق تر، دهستان شیوه سر از توابع شهرستان پاوه مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی و پیمایشی است. داده های مورد نیاز از طریق آمارهای رسمی (اسنادی) و پرسشنامه (میدانی) جمع آوری شد. جامعة آماری روستاهای دهستان شیوه سر از شهرستان پاوه است که از طریق نمونه گیری تصادفی 252 خانوار انتخاب شدند و داده ها با استفاده از آزمون های آماری و نیز نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد اولویت مردم این منطقه در درجة اول، رفع نیازهای معیشتی (مانند غذا، مسکن، پوشاک و بهداشت) است و در بخش های مختلف، این نیاز ها و اولویت ها به قرار زیر است : در بخش نوع آموزش، آموزش فنی و حرفه ای؛ در بخش مراکز آموزشی، مهد کودک ؛ در بخش درمان، پزشک؛ در بخش شیوة آموزش، آموزش از طریق سخنرانی؛ در بخش بهداشت، بهداشت روستا؛ در بخش ورزشی، سالن سرپوشیدة ورزشی؛ در بخش تجاری، نانوایی؛ در بخش نهادها، هیئت حل اختلاف؛ در بخش فرهنگی - مذهبی، کتابخانه؛ در بخش فرهنگی-تفریحی، فضای بازی کودکان؛ در بخش مسکن، وام مسکن؛ در بخش معابر، اصلاح معابر؛ در بخش اشتغال، ایجاد شغل؛ در بخش حمل ونقل، مینی بوس؛ در بخش تأسیسات، گازرسانی و در بخش اجتماعی - عمرانی، اجرای طرح هادی را اولویت اول جامعة روستایی دهستان شیوه سر می دانند .
روستابودگی و چشم اندازهای متفاوت تغییرات جمعیتی در نواحی روستایی دوردست (مطالعة موردی: شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مقالة حاضر به مطالعة تغییرات جمعیتی نواحی روستایی دوردست (مقیاس خرد) پرداخته شده است، مقایسة تطبیقی دو منطقة مطالعاتی؛ یعنی سرحد/ قوشخانه و مرکزی در شمال و جنوب شهرستان شیروان با خصوصیات فضایی و مکانی مشابه و همگن.
روش: از روش کیو جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده و استخراج الگوهای گفتمانی استفاده شده است. نخست، چشم اندازهای متفاوت تغییرات جمعیتی در نواحی روستایی دوردست با ساختار مکانی و فضایی مشابه و یکسان انعکاس داده می شود. سپس، رویکردهای مختلف روستابودگی جهت شناسایی ابعاد پیچیدة مرتبط با جابه جایی های متفاوت جمعیتی معرفی شده و استفاده می شود.
یافته ها: ذهنیت های به دست آمده از تکنیک کیو تصدیق می کند که با وجود تشابهات مکانی و جغرافیایی سکونت گاه های روستایی در شهرستان شیروان، دو طیف از گفتمان های مختلف اجتماعی و اخلاقی در سرحد/قوشخانه و بخش مرکزی شکل گرفته و بر همین اساس، تفاوت هایی را در چشم اندازهای حرکتی جمعیت به وجود آورده است. بخش مرکزی خصوصیات ذاتی خود را بیشتر با روند تغییرات عمومی فضای روستایی به اشتراک گذاشته و در معرض جریان های شهرگریزی و تقاضاهای شهری (بازجمعیت پذیری) قرار گرفته است؛ ضمن این که چندفعالیتی بودن ساختار اقتصادی در این منطقه مشهود است و این باعث رونق اشتغال و به دنبال آن، تثبیت جمعیتی شده است. این در حالی است که منطقة سرحد/قوشخانه بیشتر پای بند به هویت های سنتی و تاریخی خود هستند و به ابتکارات کارآفرینانه اعتقادی ندارند و از جذب سرمایه های بیرون روستا ممانعت به عمل می آورند. عدم ادغام ظرفیت های منطقه با تغییرات عمومی فضای روستایی باعث شده است تا شاخصه هایی از محرومیت در این منطقه بروز کند و به این ترتیب مهاجرت فرستی داشته باشد.
راهکارهای عملی: ما دیدگاهی ضد ذات گرایانه (چندگانه) را برای توصیف خلقیات و روحیات مردم در نواحی روستایی دوردست ( مقیاس خرد) ارائه می دهیم؛ یعنی باید تجربیات مختلف ساکنان محلی را در مطالعات و سیاست گذاری ها در نظر گرفت و از این طریق به تبیینی بهتر از وضعیت موجود روستاها و به تبع آن سامان دهی بهینة جمعیت روستایی دست یافت (نه این که دچار مطلق گرایی شد و نسخه ای یکسان را برای نواحی مختلف در سیاست گذاری های جمعیتی پیچاند).
اصالت و ارزش: الگوهای کلان توسعة روستایی از درون رفتارهای خرد محلی فرصت ظهور می یابند. پیش بینی آیندة سکونت گاه های روستایی با اصول الگوهای پیشین توسعه، غفلت از خواسته های نوظهور و جدید ساکنان محلی (با توجه به تغییرات گستردة صورت گرفته) و همچنین، اثرات مخرب رفتارهای خرد محلی در طرح های اجرایی را با خود به همراه می آورد.
سنجش سطح بهره مندی از خدمات شهری با استفاده از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق شاخص همپوشانی مورد شناسی: شهرستان های استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که توزیع و چیدمان خدمات شهری نقش مؤثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات اجتماعی داشته و با توجه به اینکه یکی از معیارهای توسعة پایدار، عدالت اجتماعی است؛ از این رو، برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات برای رسیدن به پایداری ضروری به نظر می رسد . پژوهش حاضر به سنجش میزان برخورداری از امکانات و خدمات شهری مورد ِنیاز شهرستان های استان مرکزی پرداخته است. در این تحقیق بهره مندی از خدمات شهری در چهار بُعدِ بهره مندی از خدمات آموزشی، ارتباطی، درمانی و فرهنگی مذهبی مورد سنجش واقع شده است. برای دست یابی به این مهم، 24 شاخص براساس تواتر نظر صاحب نظران و متخصصان انتخاب و از روش امتیاز استاندارد شده، استاندارد می شوند؛ سپس شاخص های استاندارد شده با دو روش متفاوت با یکدیگر ترکیب و تحلیل خواهند شد. سپس از طریقِ روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) به وزن دهی ابعاد بهره مندی از خدمات شهری و متغیّرهای هر یک از آن ها پرداخته شد. امتیازات برخورداری از خدمات شهری شهرستان های استان از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق همپوشانی شاخص ( IOM ) محاسبه شد. نتایج به صورتِ سطح بندی شهرستان ها در 5 دسته از نظرِ میزان دست یابی به خدمات ارائه شد. برای درک بهتر، نتایج در سامانة اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) ترکیب و ارائه می شود. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری شهرستان ها از امکانات و خدمات شهری حاکی از تفاوت ناچیز در امتیازات به دست آمده از هر دو روش دارد. در مجموع شهرستان فراهان در هر دو روش در رتبة اول بوده و شهرستان های اراک و ساوه از مناطق محروم به حساب می آیند. از روش تاکسونومی عددی، شهرستان اراک با درجة توسعه یافتگی 84/0، پایین ترین درجة توسعه یافتگی و در میان شهرستان های همگن، شهرستان خنداب با درجة توسعه یافتگی 28/0، توسعه یافته ترین شهرستان استان است. از طریقِ روش IOM ، شهرستان اراک و ساوه با امتیاز 13، کمترین توسعه یافتگی و شهرستان خنداب با امتیاز 83، بیشترین توسعه یافتگی را در میان شهرستان های همگن استان به خود اختصاص داده اند. به طور کلی می توان گفت، بین جمعیت، خدمات و امکانات شهری در شهرستان های استان مرکزی تناسبی صحیح و منطقی وجود ندارد.