فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
زلزله به عنوان مخرب ترین حادثه طبیعی، عامل تلفات بشری و خسارات اقتصادی قابل توجه در کشور تلقی می شود که این مسأله در بافت های فرسوده شهری به مراتب شدیدتر است. چراکه بافت های فرسوده، ساختاری متمایز و منحصربه فرد دارند. مساحت محدوده بافت فرسوده شهر ایلام، 374 هکتار است که 19 % سطح کل محدوده را که شامل محلات قدیمی و بافت مرکزی شهر می باشد، در بر گرفته است. روش تحقیق انتخاب شده برای این پژوهش روش توصیفی تحلیلی و میدانی است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی مدیریت بحران زلزله در بافت فرسوده شهر ایلام است که شاخص هایی همچون نوع مصالح، قدمت ساختمان ها، تعداد طبقات، نوع کاربری، سطح اشغال، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، عرض معابر و مساحت بررسی شده اند.نتایج حاصله نشان می دهدکه مصالح ساختمانی بیش ترین وزن را به خود اختصاص داده و بقیه عوامل تابعی از وضعیت مصالح بکار رفته در سازه بوده است. نقشه خروجی آسیب پذیری نشان داد که از کل مساحت محدوده به استثنای معابر، 9/8 درصد دارای آسیب پذیری خیلی زیاد،59 درصد دارای آسیب پذیری زیاد، 23 درصد دارای آسیب پذیری متوسط، 6/3 درصد دارای آسیب پذیری کم و 5/5 درصد آسیب پذیری بسیار کم بوده است و در مجموع 9/67 درصد محدوده بافت فرسوده بر اساس شاخص های موجود آسیب پذیرمی باشند. پیشنهادات حاصل از پژوهش در سه حوزه آسیب پذیری زیاد آسیب پذیری متوسط و آسیب پذیری کم ارائه شده است.
تبیین نقش شاخص های کالبدی در راستای ارتقای امنیت شهروندان با رویکرد C.P.T.E.D (مطالعه موردی: بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی شهری است که در حضور شهروندان مؤثر است. محله های شهری به مثابه یکی از اجزای اساسی ساخت کالبدی شهر از اهمیت زیادی برخوردارند. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است CPTED، طراحی مناسب و به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارتقای امنیت محیطی در محله های شهری با بهره گیری از رویکرد CPTED است. به این منظور به ارزیابی شاخص های کالبدی که در وقوع جرم در محله های شهری تأثیر می گذارند، می پردازد. مورد مطالعه این پژوهش، بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع آن از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای است. با توجه به حجم نمونه تعداد ۲۵۶ پرسش نامه جمع آوری شد و با استفاده از آزمون های «هم بستگی»، «خی دو»، «نسبت» و «فریدمن» در نرم افزار آماری SPSS تجزیه وتحلیل شد. بنابر نتایج حاصل، بین تمامی شاخص های کالبدی که از طریق پرسش نامه تجزیه وتحلیل شدند به جز پوشش گیاهی، به عنوان متغیر مستقل و امنیت (متغیر وابسته)، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون هم بستگی، کاربری اراضی و مبلمان شهری بیشترین هم بستگی را با امنیت محیطی محدوده زینبیه داشته اند. از نظر شهروندان مبلمان شهری و کاربری اراضی و دانه بندی بافت بیشترین تأثیر را بر امنیت خواهند داشت. به منظور تحقق اهداف پژوهش راهبردهایی به صورت مجزا در مورد هر شاخص ارائه شده است.
بررسی نقش شهرهای کوچک در سازماندهی نواحی کوهستانی گیلان
حوزه های تخصصی:
کشورهای توسعه نیافته، با تمرکز روزافزون جمعیت و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی، در شهرهای بزرگ روبرو هستند که سبب شکاف های عمیقی میان سکونتگاه های شهری و روستایی شده است. ازاینرو موضوع عدالت فضایی و عدالت اجتماعی بیش از پیش مطرح میشود. در پاسخ به این اندیشه, رویکرد تمرکززدایی فضایی درذهن برنامه ریزان ناحیه ای ایجاد گردید و منجر به اتخاذ راهبردهای متفاوتی گردید. یکی از مهم ترین راهبردها، توجّه به شهرهای کوچک است. این پژوهش به بررسی نقش شهرهای کوچک و تازه تأسیس در تعادل بخشی ناحیه کوهستانی جنوب گیلان می پردازد که از نظر هدف کاربردی است و از بُعد روش توصیفی_تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. از نرم افزار EXCEL برای محاسبات ریاضی و ترسیم نمودارها و برای ترسیم نقشه های موضوعی از نرم افزارGIS استفاده گردید. داده های مورد استفاده در تحقیق شامل شاخص های جمعیتی و اقتصادی در طی دوره سرشماری 1365 تا 1390 است. برای سنجش سطح توسعه و تأثیر شهرهای کوچک در توسعه ناحیه ای, از مدل های ضریب کشش-پذیری، آنتروپی، شاخص مرکزیت و مدل اقتصاد پایه به عنوان فنون پژوهش و واحد تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی مشخص نمود شهرهای دیلمان و بره سر، روستاهای حوزه نفوذ خود را به سوی تعادل در سلسله مراتب شهری و توزیع فضایی سوق داده اند, ولی شهر جیرنده عامل ایجاد تمرکز جمعیت شده است. مدل کشش پذیری نیز مشخص کرد در این شهرها تمرکز جمعیت به واسطه وجود خدمات اقتصادی- اجتماعی بیشتر است. براساس شاخص مرکزیت، ساکنان حوزه نفوذ مستقیم شهر بره سر از نظر سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم، دارای نظم می باشد اما شهر جیرنده از این نظم محروم است. ضریب مکانی (LQ) مشخص کرد این شهرها در بخش صنعت خودکفا هستند. شهر دیلمان در زمینه کشاورزی ضعیف است اما در بخش خدمات دارای رشد مطلوبی می باشد. در مقابل شهرهای بره سر و جیرنده دارای اقتصاد به شدت وابسته به کشاورزی بوده و صادر کننده محصولات کشاورزی به مناطق دیگر هستند ولی در بخش خدمات به شهرهای دیگر وابسته هستند و خدمات مورد نیاز خود را از سایر نقاط دریافت می کنند.
پایش روند تغییرات پوشش زمین در شهر کرمانشاه با مدل CA مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
495 - 514
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی های مختلف و توسعه پایدار شهری، مستلزم ارزیابی و پیش بینی صحیح مقادیر تغییرات کاربری اراضی نواحی شهری است. همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و پیش بینی این تغییرات با مدل سازی و اتخاذ سیاست های مدیریتی مؤثر، در راستای برنامه ریزی مطلوب شهری قرار دارد. هدف این پژوهش، پایش، شبیه سازی و پیش بینی گسترش شهر کرمانشاه با ترکیب مدل سلول خودکار، زنجیره ای مارکوف و رگرسیون لجستیک است. با این هدف نخست نقشه های کلاس های پوشش زمین کرمانشاه با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره ای لندست سال های 1985، 2000 و 2013 تهیه، سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شده است. آشکارسازی تغییرات دوره اول (2000- 1985) و دوره دوم (2013- 2000) نشان می دهد که در سه دهه اخیر نواحی شهری به مقدار 6541 هکتار افزایش داشته است. براساس این تغییرات و انتخاب 7 معیار مؤثر در رشد و توسعه شهر، مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 2013، با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شد. درادامه، برای کالیبره کردن مدل CA مارکوف، نقشه کاربری سال 2013 استفاده شد سپس با روش زنجیره مارکوف برآورد احتمال میزان تغییرات و توزیع مکانی آن ها برای سال 2026، و نقشه کلاس های پوشش زمین برای چشم انداز 2026 با مدل زنجیره CA مارکوف پیش بینی شد. نتایج آن هم نشان می دهد که به ترتیب مقدار زیادی از مساحت کلاس های مناطق کوهستانی، پوشش گیاهی، صخره ای و سطوح آبی به کاربری شهری تبدیل خواهند شد.
بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
469 - 493
حوزه های تخصصی:
افزایش چشمگیر جمعیت کره زمین و بهره برداری بی رویه از منابع محیط زیست برای تأمین نیازهای اقتصادی تأثیر خاص خود را در رابطه با منابع آب بر جای گذاشته است. ایران نیز از این شرایط مستثنا نیست و رشد شهرنشینی در آن، به ویژه کلان شهرهایی نظیر تهران مانع از این شده است که تدابیر لازم برای حفاظت از محیط زیست شهری و منابع آبی درنظر گرفته شود. اکنون به خوبی پذیرفته شده که رویکرد مدیریت سنتی آب شهری برای پرداختن به مسائل پایداری فعلی و آینده مناسب نیست و به تغییرات اساسی در تمام ابعاد نیازمند است. در همین راستا مفهوم نسبتاً جدیدی در زمینه مدیریت آب شهری با عنوان شهرهای حساس به آب مطرح شده است که به ارائه راه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری می پردازد. تحقیق حاضر به دنبال بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب و مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به شهری حساس به آب است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده و پس از تدوین دو نمونه پرسش نامه که یکی به روش مقایسه زوجی و دیگری براساس طیف لیکرت طراحی شده، در میان 30 تن از متخصصان امور آب و شهرسازی از طریق پیمایشی تکمیل شده است. در فرایند تحلیل از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Super Decision برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها، سپس از آزمون T تک نمونه ای برای مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به یک شهر حساس به آب استفاده شده است. در نتیجه کلی تحقیق مشخص شد که بیشترین میزان اهمیت با 2932/0 به شاخص حکمرانی حساس به آب و کمترین مقدار، 0616/0 به شاخص کیفیت فضای شهری مربوط است. همچنین بیشترین فاصله معیارها در تهران با یک شهر حساس به آب، با توجه به برنامه ریزی برای تمامی اقشار با مقدار 6636/0- و کمترین فاصله به شاخص پوشش گیاهی و هزینه استفاده یکسان از خدمات به ترتیب با مقادیر 3830/0- و 4010/0- مربوط است، درنهایت، راهکارهای اصلاحی در سطح پیشنهادی به عنوان اهداف، راهبرد و سیاست بر مبنای نتایج کلی و جزءبه جزء ارائه شده است.
ارزیاب ی فعالیت ها و کارک رد خان ه های ت رویج روستای ی (م طالع ه م وردی: شه رستان زاب ل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت روزافزون به کارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و فنی در فرایند اشاعة نوآوری ها و ترویج روستایی، این پرسش مطرح است که خانه های ترویج به عنوان مرکز تعامل بین کشاورزان و کارشناسان ترویجی، تا چه حد در راستای تحقق این اهداف نقش دارند؟ در این پژوهش، با توجه به عامل ارزشیابی اثربخشی به توزیع جغرافیایی خانه های ترویج روستایی، حیطة وظایف و کارکردهای ترویجی آن ها ارزیابی شده است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی مروجان و کشاورزان منطقه است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی 120 مروج و 306 کشاورز شهرستان زابل انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش، از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در خانه های ترویج و کشاورزان جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل نتایج آن با نرم افزار SPSS.Ver 19.0صورت گرفت. نتایج کمی این پژوهش نشان می دهد حدود 72/42 درصد مروجان در حد قوی، 33/22 درصد در حد نسبتاً قوی، 27/24 درصد در حد متوسط و 68/10 در حد ضعیف با کشاورزان روستاها فعالیت داشته اند. برآوردهای آماری این مطالعه، با توجه به گرایش بیشتر کارشناسان ترویج به همکاری با اهالی روستاها، فعالیت های مشارکتی آنان را در حد نسبتاً مثبت و مثبت نشان می دهد. بررسی های علمی، نشانگر ارتباطات غیرمستمر و کم بودن انگیزة آنان برای برقراری ارتباط تعاملی و مؤثر با مروجان است. همچنین بررسی وضعیت ارتباط میان مروجان و کشاورزان نشان می دهد این ارتباط، بیشتر از طریق برگزاری کلاس های آموزشی و در موارد بسیار محدودی برخی فعالیت های مشارکتی انجام شده است.
کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب دربرنامه ریزی استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب در مدیریت استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان انجام پذیرفته است.نوع مطالعه از نوع مطالعه موردی- کیفی و روش تحقیق میدانی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کشاورزان توابع بخش مرکزی شهرستان پارسیان(نواحی نیمه شهری مهرگان و بوچیر) و کارمندان فعال در زمینه مدیریت منابع آب در شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان های حفاظت از محیط زیست و سازمان های مردم نهاد تشکیل داد.پس از تعیین فرضیه های تحقیق با توجه به متغیرهای پژوهش پرسشنامه ای برای جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها توسط پژوهشگر طراحی شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار واریانس و درصد و در بخش استنباطی و تحلیل فرضیه ها از آزمون T تک نمونه، تحلیل واریانس تک عاملی، آزمون توکی،آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد .رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی کشاورزان و تمایل به مدیریت حکمرانیمنابع آبی وجود دارد.رابطه معنی داری بین عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی–ترویجی و مشارکت جوامع محلی در مدیریت حکمرانیمنابع آب وجود دارد. از نظر کشاورزان، حمایت های دولتی تاثیر معنی داری بر بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آب دارد .بین سطح دانش و اطلاعات کشاورزان از برنامه های مدیریت حکمرانیمنابع آب با بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آبی رابطه معنی داری وجود دارد .
سنجش پایداری اجتماعی در محلات پراکنده رو (مطالعه موردی: محله شادآباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، پایداری اجتماعی به عنوان یکی از اجزای اصلی توسعه پایدار به شکل فزاینده ای به رسمیت شناخته شده است. پژوهش های پیشین درباره توسعه پایدار به طورعمده بر مسائل مربوط به محیط زیست و مسائل اقتصادی متمرکز بودند، اما در اواخر دهه های 1990 و پس از تدوین دستور کار 21 و راهبرد اتحادیه اروپا در لیسبون 2000 و جلسه شورای اروپا در شهر گوتنبرگ در سال 2001، پایداری اجتماعی در دستور کار مباحث پایداری، یکی از مهم ترین ارکان توسعه پایدار در شهر و محلات شهر معرفی شده است. هدف این مقاله، سنجش عوامل مؤثر بر پایداری اجتماعی در محلات پراکنده روی شهر (محله شادآباد تهران) است که بر اثر توسعه افقی شهر تهران در سال های اخیر به وجود آمده اند. بدین منظور، از روش تحلیل عاملی و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده های به دست آمده از تعداد 308 پرسشنامه و برداشت میدانی از محله شادآباد استفاده شده و عوامل مؤثر بر پایداری اجتماعی از دو بعد عینی و ذهنی ارزیابی شده اند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که عوامل زمینه ای مانند مهاجرت و ناتوانی اقتصادی که از ویژگی های ذاتی شکل گیری محله شادآباد هستند، در پایداری اجتماعی محله شادآباد نقش اساسی و تعیین کننده دارند. همچنین براساس نتایجی که از تحلیل عاملی به دست آمده، سطح پایین پنج عامل سرمایه اجتماعی، رضایتمندی فردی، رضایت از محله، کنش اجتماعی و حس تعلق در محله شادآباد، به عنوان عوامل اصلی پایین بودن پایداری اجتماعی محله شناسایی شدند.
عوامل مؤثر بر فرآیند شبکه ای قابلیت تحرک نقاط روستایی در بخش مرکزی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می شود که به زیرساخت های حمل و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک می تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، به ویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص ها و در مرحله بعد جهت وزن دهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و برنامه ریزی حمل و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرم افزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از دهیاران آنها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخص های قابلیت تحرک، شاخص های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص های مطرح داشته است. به علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. به علاوه بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است.
عوامل تأثیرگذار بر رفتار حفاظت محیط زیستی روستاییان در شهرستان خدابنده بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مسائل محیط زیستی تهدیدی جدی برای پایداری محیط زیست جوامع روستایی ایجاد کرده اند. در این راستا، بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که رفتارهای انسانی ریشه اصلی مشکلات محیط زیستی می باشند که ضروری است به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفی- پیمایشی با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر رفتار حفاظت محیط زیستی روستاییان بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، 2354 نفر از سرپرستان خانوار در سطح مناطق روستایی بخش سجاسرود در شهرستان خدابنده استان زنجان بود که با توجه به جدول بارتلت و همکاران ((2001، تعداد 259 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه با نظرسنجی از متخصصان تأیید شده و روایی سازه و پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق بررسی برازش مدل در سه سطح مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و مدل کلی به دست آمد. نتایج توصیفی حاکی از آن بود که رفتار حفاظت محیط زیستی بیشتر روستاییان در سطوح متوسط (5/58 درصد) و پایین (3/29 درصد) بود. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای نگرش، هنجارهای اجتماعی و کنترل رفتاری درک شده با قصد انجام رفتارهای حفاظت محیط زیستی و نیز قصد و هنجارهای اجتماعی با رفتار حفاظت محیط زیستی روستاییان رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد می شود که از طریق سازوکارهای ترویجی مختلف به ویژه برگزاری دوره های آموزشی- ترویجی، سطح دانش و آگاهی روستاییان در زمینه روش ها و فنون فعالیت های حفاظتی از محیط زیست افزایش داده شده و از سوی دیگر، سیاست های حمایتی برای حفاظت از محیط زیست با تأکید بر مشارکت روستاییان تدوین و اجرا شود.
ارزیابی بافت های تاریخی بر پایه هنجار حس تعلق به مکان (نمونه مطالعاتی: محله سرچشمه گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باکاهش بستر مناسب برای رویداد وقایع شهری و تعاملات اجتماعی، از هیجانات تعلق زای شهروندان به محیط کاسته شده و شهرها جز بستری برای رفت وآمدهای مکرر نیستند. محله سرچشمه به عنوان بستر پژوهش، با توجه به موقعیت قرارگیری و پتانسیل های ویژه درون خود به دلیل بی توجهی مدیران شهری و شهروندان، سرزندگی سابق خود را از دست داده و به علت غفلت و ناآگاهی از این میراث گران بها، دچار ضعف و ناسامانی های متعددی شده است. لذا هدف پژوهش موردنظر ارزیابی محله سرچشمه بر اساس میزان مطلوبیت هنجارهای حاصل از مبانی نظری حس تعلق به تفکیک ابعاد ذهنی، کارکردی و کالبدی است. جهت استخراج معیارهای موثر برتحقیق بااستفاده از مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری موضوع مطالعه شده و درقالب چهارچوب نظری پژوهش ارائه گردید. لذا روش تحقیق مورد استفاده در این بخش، کیفی است. در مرحله بعد بااستفاده از پرسش نامه، مشاهدات میدانی و مصاحبه، به بررسی و تحلیل چهارچوب نظری پژوهش در محله سرچشمه پرداخته شد که نتایج حاصل از پرسش نامه با استفاده ازآزمون T تک متغیره در نرم افزار Spss تجزیه وتحلیل گردید. سپس جهت تعیین میزان مطلوبیت هر هنجار از تکنیک سلسله مراتبی و نرم افزار Expert choice استفاده شد و در نهایت هنجارها براساس بازه بندی طیف لیکرت طبقه بندی شدند. بنابراین در این بخش روش تحقیق بکاررفته شامل روش کمی است. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که 6 هنجار امنیت، بومی گرایی، خوانایی و نمایانی، دلبستگی به مکان، محصوریت و تمایز شخصیتی از وضعیت خوبی در محله برخوردارند. با نگاه کلی بر امتیازات هنجارهای ابعاد سه گانه ذهن، کارکرد و کالبد به این نتیجه می رسیم که محله سرچشمه از نظر ریخت و کالبد وضعیت بهتری نسبت به دو بعد دیگر دارد. همچنین اکثر هنجارها وضعیت متوسطی در محله داشته که در مراحل بعد نیاز است تا مسئولان نسبت به اتخاذ راهکارهای مناسب برای تقویت احساس تعلق جمعی و هنجارهای جامعه تدابیری بیاندیشند.
نقش عوامل محیطی در توسعه اقتصاد روستایی (مطالعه موردی بخش دیلمان شهرستان سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط جغرافیایی، به ویژه بستر طبیعی آن، پهنه تمامی کنش ها و واکنش های حاصل از پدیده های مستقر در سطح زمین است. شناخت خصوصیات جغرافیایی محیط از لحاظ طبیعی، اجتماعی و اقتصادی آن از یک طرف می تواند موجب وسعت بینش و معرفت از محیط گشته و از طرف دیگر امکان هرگونه حرکت سنجیده و اندیشیده را در محیط از سوی انسان در قالب یک سیستم منظم فراهم سازد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین نقش عوامل محیطی در توسعه اقتصاد روستایی به طور کلی و به ویژه بخش دیلمان شهرستان سیاهکل است. سؤال اصلی مقاله این است که عوامل محیطی چه نقشی در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل ایفاء می کنند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح می شود از جمله اینکه توسعه اقتصادی دارای چه ویژگی هایی است و منظور از محیط جغرافیایی چیست و چه نظریاتی در مورد تأثیر محیط جغرافیایی بر زیست انسانی مطرح شده است. فرضیه ای که در این مقاله در صدد بررسی ان بوده ایم این است که عوامل محیطی و توسعه اقتصاد روستایی دارای رابطه ای دو سویه و متقابل هستند به نحوی که از یک طرف شرایط مساعد محیطی بستر توسعه اقتصاد روستایی را فراهم می کند و از سوی دیگر توسعه اقتصادی نیز کیفیت بهره برداری از طبیعت را ارتقاء داده و توسعه پایدار برای منطقه به وجود می آورد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که بخش دیلمان با توجه به توان های غنی طبیعی، انسانی، تاریخی و اجتماعی از توان مناسبی جهت رشد و توسعه برخوردار است؛ بنابراین در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی و نیز نمودارها و نقشه های جغرافیایی نقش عوامل محیطی را در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل تحلیل و تبیین نمائیم.
سوء استفاده از اطفال در قاچاق مواد مخدر و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر سوء استفاده از اطفال در قاچاق مواد مخدر بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. سؤال اصلی مقاله این است که سو استفاده از اطفال در قاچاق مواد مخدر چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می گذارد؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز مطرح می شود از جمله اینکه جغرافیایی قاچاق مواد مخدر در کشورمان چگونه است؟ امنیت ملی چه رابطه ای با قاچاق مواد مخدر دارد؟ با توجه به این سؤالات بایستی گفت که سو استفاده از اطفال در قاچاق مواد مخدر از چند بعد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را با چالش مواجهه می سازد: زیرا هم امنیت انتظامی و مرزی و هم کارآمدی قوانین داخلی و هم حمایت قوانین جمهوری اسلامی ایران از اطفال را ناکارآمد جلوه می دهد. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از روش تحلیل کیفی موضوع سو استفاده از اطفال در قاچاق مواد مخدر و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تحلیل و تبیین گردد. روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی - پژوهشی و آمار سازمان های مولی مانند نیروی انتظامی است.
مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه و GIS مطالعه موردی: حوضه آبخیز زیارت استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی در اثر فعالیت های انسانی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای می باشد. در بسیاری از مناطق ایران، کاربری اراضی و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین می باشد که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی می گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی همراه با بهره گیری از ابزارهای مدیریتی (روش های تصمیم گیری چند شاخصه) در کنار قابلیت های بالای نرم افزار ArcGIS امکان مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان، با توجه به معیارهای شیب، ارتفاع از سطح دریا، بافت خاک، پوشش گیاهی، جهت شیب، سنگ مادر، فاصله از گسل و فاصله از رودخانه، فراهم شده است. در این تحقیق با مراجعه به 10 نفر از متخصصین در رشته مربوطه و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) وزنی برای هر معیار تعیین شده است. در ادامه به منظور تلفیق نقشه های معیار و محاسبه میزان تناسب زمین برای توسعه شهری از تکنیک های SAW و TOPSIS همراه با بهره گیری از قابلیت های نرم افزار ArcGIS 10.1 استفاده شده است. در نهایت در این تحقیق به بررسی سازگاری بین کاربری های موجود در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان پرداخته شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از مدل سازی تناسب زمین، وسعت مناطق دارای شرایط توسعه شهری با استفاده از تکنیک های TOPSIS و SAW به ترتیب 37 و4/79 هکتار از کل مساحت حوضه آبخیز زیارت محاسبه شده است، اما در حال حاضر وسعت مناطق مسکونی در این حوضه 3/141 هکتار می باشد. در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با توجه به وجود وابستگی های مکانی میان نقشه های معیار، بهترین روش در تلفیق معیارها و محاسبه میزان تناسب کاربری ، استفاده از تکنیک TOPSIS است. نتایج سازگاری کاربری ها نشان داد، کاربری اراضی مسکونی با میزان سازگاری 118245/0 کمترین سازگاری را بین کاربری های فعلی موجود در این حوضه دارد. در پایان می توان گفت، با توجه به توانایی های بالای روش های تصمیم گیری چند شاخصه و ArcGIS در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری، هر قدر نظرات کارشناسی دقیق تر و داده ها و اطلاعات به روز تر باشند، استفاده از این فنون و ابزار با نتایج بهتری همراه است.
آمایش منطقه ای جاذبه های گردشگری با تأکید بر توان های اکوتوریسم (استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است و نشان دهنده حرکت مجموعه نظام اجتماعی، همراه با نیازهای متنوع و خواسته های افراد و گروه های اجتماعی، از حالت نامطلوب به سوی وضعیت مادی و معنوی مطلوب است. آمایش سرزمین بهترین نوع توزیع جغرافیایی فعالیت ها با توجه به منابع طبیعی و انسانی است. گردشگری موتور محرک رشد و توسعه به ویژه در کشورهای در حال توسعه است و اغلب به عنوان وسیله ای به منظور توسعه اقتصادی مناطق در نظر گرفته می شود. تناسب بین مزایای گردشگری، جهات توسعه فعالیت گردشگری را مشخص و از عوامل پایدار گردشگری است. توسعه گردشگری در یک منطقه همواره متاثر از توان ها و قابلیت های محلی است. بنابراین، در جوامع علاقه مند به توسعه گردشگری برای دستیابی به پایداری گردشگری، سنجش توان های محیطی از یک سو و انتخاب گونه مناسب گردشگری از اهمیت ویژه در آمایش سرزمین برخوردار است. این پژوهش به دنبال ارزیابی نقش برنامه ریزی و آمایش جاذبه های گردشگری روستایی و اکوتوریسم در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این بررسی با مطالعه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش اسنادی- میدانی در 153 نقطه روستایی بالای 100 خانوار در استان کهگیلویه و بویراحمد با اجرای مدل گاتمن به منظور سطح بندی فضایی روستاها به لحاظ آمایش فضایی جاذبه های گردشگری و دست یابی به اهداف تحقیق انجام شده است. نتایج حاکی است منطقه از توان های طبیعی و اکوتوریستی متعدد و متنوعی در جهت توسعه گردشگری برخوردار است اما توزیع خدمات و تأسیسات در کانون های جاذب روستایی نامتعادل است.
مدل سازی ساختاری تفسیریِ عوامل مؤثر بر زیست پذیری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان برآمده از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود. این مقاله ابعاد و شاخص های اصلی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تهران را از مدل سازی ساختاری- تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایش است، و ابزار گردآوری اطلاعات در آن پرسش نامه است. ابتدا ابعاد و شاخص های زیست پذیری براساس مطالعه ادبیات و تحلیل محتوایی و مقایسه ای پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری تعیین و به صورت یک پارچه تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است؛ نتایج نشان می دهد بُعد اقتصادی شامل شاخص های اشتغال و درآمد پایدار، مسکن مناسب و توزیع عادلانه امکانات و خدمات زیرساختی مشترکاً با میزان قدرت نفوذ 9 و با بیشترین تأثیر، محرک و برانگیزاننده زیست پذیری در کلان شهر تهران به شمار می روند. در نتیجه هرگونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و ارتقای زیست پذیری کلان شهر تهران باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه کند. این متغیرها در افزایش زیست پذیری شهر تهران دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی هستند و جزء اولویت های اقدام در زیست پذیر کردن کلان شهر تهران به شمار می روند.
تحلیل و ارزیابی مکانی کاربری های تجاری شهر ایلام (مطالعه موردی: مجتمع تجاری تیروژ)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین کارکردها در شهرهای امروزی در قالب فرآیند تجارت و خدمات رسانی تجلی یافته است. یکی از معیارهای اساسی و مهم در موفقیت یک مرکز تجاری و محل کسب و کار، موقعیت آن است.تخصیص فضا به مراکز تجاری بزرگ در شهرها بنا به دلایل متنوعی چون تراکم بالای جمعیت، کمبود زمین و همجواری کاربری های مختلف با یکدیگر از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. هدف این پژوهش مکان یابی بهینه مراکز تجاری شهری می باشد. این تحقیق قصد دارد به بررسی دقیق این مسئله بپردازد برای این منظور معیارهای مکانیابی مراکز تجاری مورد بحث واقع شده و با تحلیل دسترسی به شریانهای فرعی و اصلی نزدیکی به کاربریهای سازگار و ناسازگار ماتریس مقیاس با مطالعه موردی مرکز تجاری تیروژ شهر ایلام به بررسی رعایت این معیارها پرداخت است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مرکز تجاری تیروژ، دارای 60 درصدسازگاری کامل از نظر ماتری سازگاری، 70 درصد مطلوبیت کامل از نظر ماتریس مطلوبیت، 40 درصد تناسب کامل از نظر ماتریس ظرفیت و 3/33 درصد تناسب کامل از نظر کاربریهای وابسته می باشد.
تحلیل سازمان فضایی و سطح بندی نظام شهری استان کردستان و ارائه الگوی توسعه نظام شهری
حوزه های تخصصی:
نابسامانی در سازمان فضایی کشورهای جهان سوم که در اثر عوامل گوناگون تحت تأثیر مکانیسم های حاکم بر ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی پدید آمده است، موجب گسستگی روابط بین شهرها شده و عدم تعادل های منطقه ای را به وجود آورده است. یکی از مشکلات اساسی توسعه فضایی و منطقه ای در استان کردستان، گسیختگی سازمان فضایی و عدم سلسله مراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها است. سازمان فضای استان کردستان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بر همین اساس پژوهش حاضر به تحلیل و ارزیابی سازمان فضایی استان کردستان و تغییرات صورت گرفته طی 7 دوره سرشماری (1390- 1335) کشور می پردازد. دراین راستا تعیین و تشکیل سلسله مراتبی از سکونتگاه ها که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع جمعیت، فعالیت ها، خدمات و کارکردها در سطوح مختلف باشد ضروری است. هدف از این تحقیق، مطالعه سازمان فضایی، نظام شهری، نحوه توزیع جمعیت در پهنه سرزمین است. روش تحقیق در این پژوهش بنا بر ماهیت موضوع از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توأمان استفاده شده است. روش تحلیلی که هدف از آن دستیابی به میزان تعادل فضایی هر ناحیه با استفاده از شاخص ها و مدل های موجود (مدل های رشد، اندازه و ساختار فضایی شهر، قانون رتبه- اندازه، شاخص های نخست شهری، ضریب آنتروپی، شاخص عدم تمرکز هندرسون، منحنی لورنز و ضریب جینی، تحلیل SWOT و...) است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام شهری و سازمان فضایی استان کردستان فاقد تعادل فضایی است که با ایجاد تعادل در توزیع امکانات و خدمات و فرصت های مناسب برای شهرهای استان در مراتب مختلف می توان به توسعه متعادل و پایدار و سازمان فضایی بهینه دست یافت.
تحلیل ویژگی های رفتاری در فضای هنرستان و عواملی در جهت قدرت گرفتن قرارگاه ها (مطالعه موردی هنرستان تهذیب)
حوزه های تخصصی:
قرارگاه های رفتاری واحدهایی از محیط هستند که فرد در زندگی روزمره آن ها را تجربه می کند، با آن ها درگیر می شود و متناسب با وضعیت رفتارش را تغییر می دهد. در این راستا محیط های آموزشی به عنوان یک قرارگاه رفتاری بزرگ دارای حوزه های عملکردی در یک قرارگاه است که هرکدام نیز پذیرای رفتارهای متفاوتی است. پژوهش حاضر با تحلیل قرارگاه های رفتاری در هنرستان تهذیب و بررسی عوامل قدرت گرفتن قرارگاه های رفتاری در هنرستان از یک سو به بررسی الگوهای جاری رفتار در قرارگاه ها پرداخته و از سوی دیگر ویژگی های قرارگاه ها را موردبررسی قرار می دهد که نهایتاً با بررسی و مشاهده رفتارهای دانش آموزان در مدارس و الگوهای رفتاری در هر یک از حوزه ها راهکارهایی برای تقویت هر یک از قرارگاه ها بیان می دارد و این نتایج به دست می آید که در کلاس ها و کارگاه های هنرستان با ایجاد مبلمان قابل انعطاف، اندازه مناسب کلاس، نور طبیعی، استفاده از عناصر طبیعت، اختصاص بخشی از کلاس به فضای خلوت و غیره می تواند در تقویت قرارگاه کلاس تأثیرگذار باشد. ضرورت پژوهش بررسی ویژگی های هر قرارگاه و ایجاد راهکار برای هر قرارگاه است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است که در بخش اول به صورت تحلیل محتوا و در بخش میدانی مطالعات به صورت موردی انجام می گیرد.
کاربرد شیوه تحلیل پوششی داده ها در تحلیل پایداری سکونتگاه های روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به بررسی شاخص های پایداری در سکونتگاه های روستایی با شیوه آنتروپی شانون، تحلیل پوششی داده ها و ماتریس متقاطع در روستاهای شهرستان بناب پرداخته شد. بر پایه یافته های پژوهش، از 28 روستای مورد مطالعه با استفاده از سی شاخص، سیزده روستا به عنوان روستاهای کارآ شناخته شدند. همچنین، برای نشان دادن کارآیی هر کدام از روستاها از لحاظ سطح بندی، از ماتریس متقاطع استفاده شد؛ بر این اساس، روستاهای خوشه مهر و زوراق و کوته مهر به ترتیب رتبه های اول تا سوم و روستاهای قشلاق خانه برق، خانه برق جدید و القو در رتبه های آخر قرار گرفتند، که نشان دهنده وضعیت نامناسب آنها در بین روستاهای مورد مطالعه بود.