فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
51 - 68
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ بشری با پیشینه درخشان درزمینه مدیریت شهری در عصر حاضر با یکی از بزرگ ترین چالش های خود با عنوان بافت های فرسوده دست وپنجه نرم می کند. این تحقیق با تحلیل های ساختار شکنانه از روند برنامه ریزی مرسوم زمان حال؛ بر تحلیل بازآفرینی بافت های فرسوده شهر زنجان در بازه زمانی آینده تأکید دارد. بدین منظور جهت جمع آوری اطلاعات از دو روش میدانی-کتابخانه ای بهره برده شده و برای تحلیل از 40 شاخص در قالب 3 مؤلفه ( اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فضایی) استفاده شده است. برای ارزیابی روابط بین شاخص ها و عملکرد هریک از آن ها درروند بازآفرینی شهری از نظر کارشناسان متخصص در این زمینه و از نرم افزار MICMAC استفاده شده که درنهایت 12 شاخص به عنوان کلیدی ترین عوامل شناسایی و متناسب با آن 6 گمانه محتمل با اجماع نظر کارشناسان طراحی شده و برای ارزیابی گمانه ها از نظرات 4 گروه ( شهروندان، کسبه، اجتماعات محلی، مدیران شهری) در محیط SMIC استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی یافته های تحقیق نشان داده است که بازآفرینی بافت های فرسوده شهر زنجان دارای 64 سناریو با درجات احتمال تحقق مختلف بوده است. در این میان 30 سناریو با ضریب احتمال 0 وجود داشته و در مقابل 20 سناریو با ضریب احتمال قوی شناسایی شده است و سناریوهای 64 و 50 محتمل ترین سناریوها بوده اند که بر ایستا بودن وضعیت درآمد- اشتغال و روند تسهیلات دولتی، افزایش میزان آلودگی، افزایش عمر ابنیه و کاهش کیفیت آن ها دلالت دارد که با توجه به نتایج تحلیل های صورت گرفته، در مرحله اول باید زمینه بهبود تعلق خاطر در شهروندان ایجاد و در مرحله بعدی با بهبود زمینه های ارائه تسهیلات دولتی، زمینه را برای گروه های مختلف به منظور فعالیت هرچه بیشتر فراهم کرد.
Barriers to the Efficiency of the Olive Value Chain in Rural Areas of Tarom County, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - Value chain development is an approach to rural economic development, which promotes the development of businesses and farmers' access to the market, reduces poverty, increases income and sustains food security in rural areas. Design/Methodology/Approach - This study is mixed qualitative-quantitative research, and applied research and in terms of purpose. A non-probability sampling method was used in the research. The main method of collecting research data was semi-structured interviews with the selected sample. The interviews were continued until the theoretical saturation. At the end, 38 individuals participated in the interviews. Interview notes were classified and analyzed in three stages: open, central and selective coding. Ultimately, 20 respondents were selected to answer the questionnaires after reviewing the content. The data of the questionnaires were collected and combined as a direct input matrix in MICMAC Findings- Barriers to olive value chain efficiency were identified: 30 criteria, 10 subcategories and 5 main categories. The efficiency of the olive value chain in Tarom County depends on a proper marketing management, providing infrastructure, policymaking, planning and also the organizations and trade unions. These factors were the most important and influential factors that had high cohesion and influence among other factors. In contrast, variability of the purchase and sale price, taking advantage of buying the product below the price by the middlemen, pre-sale of the product by farmers, more product waste during storage, transferring the olives to processing factories in the county are the dependence criteria. Practical implications - Given that the olive value chain in Tarom County is not efficient, its efficiency depends on a proper marketing management, providing infrastructure, policymaking, planning and also the organizations and trade unions. Most of the mentioned factors are dependent on the institutional actors and agricultural managers, and indicates their important role in enhancing the productivity of the olive value chain. Originality/Value- The results of this research can be a good way to solve problems and obstacles to agricultural development in rural areas.
Tourism Development in Rural Areas; Systematic Review of Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
101 - 118
حوزه های تخصصی:
Purpose - This study, reviewing the literature in rural tourism development, has extracted factors affecting tourism development in rural areas . Design/methodology/approach - Using five approaches in rural tourism development and using a systematic review, this study has extracted factors affecting tourism development in rural areas; Therefore, the researcher studied the existing research in this field and finally 33 articles were selected that were appropriate to the purpose of the research. Finding - Factors of tourism development in rural areas fall into four categories: economic, managerial, socio-cultural and attractions. Regarding the economic factors, investing in the region and the region's willingness to invest were more important. Regarding cultural-social factors, much attention has been paid to issues such as villagers' participation, security in the village, the spirit of hospitality and education to the villagers in tourism. Planning and attention by the government, as well as efficient local management, are key factors in management, and about attractions, natural attractions such as natural landscapes, communication attractions such as proximity to cities and having access to roads and Communication and welfare attractions such as having accommodation facilities have been very prominent. Research limitations/implications - Carrying out further studies to classify the factors affecting tourism according to the climatic and cultural diversity of the villages. Weighting of extracted factors and planning on factors that have more weight and conducting studies by providing operational solutions for tourism development are needed. Unable to read some articles because of lack of full text. Practical implications - All economic, managerial, socio-cultural factors and attractions are essential in achieving tourism development with just slight defferent in impact weight. Therefore, it is necessary to have a comprehensive view of all factors in order to policy in rural tourism. The present study also showed the need for research to provide solutions for tourism development; Therefore, considering the community-based, economic, geographical and sustainable development approaches, it is necessary to provide solutions for the development of rural tourism with a comprehensive view of all factors. Originality / value - The novelty of the article is the use of systematic review method, which has received less attention from researchers in this field. The results of this research will be used among three bodies: scientific and elite, social and popular, organizational and managerial.
چرخش روابط ایران و عربستان در دو بُعد تعامل و تقابل ژئوپلیتیکی و زمینه های شکل گیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج فارس به دلیل جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی این منطقه در ساختار قدرت جهانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو کشور مهم و تعیین کننده در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس اند و روابط پُرفراز و نشیبی را تجربه کرده اند. روابط کشورها در طول زمان و تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون جنگ ها، انقلاب ها، تحولات نظام منطقه ای و نظام جهانی و تغییر در موازنه های قدرت همواره در حال تغییر و تحول بوده است. ایران و عربستان از کشورهایی بوده اند که روابط آن ها در طول چهار دهه گذشته (پس از انقلاب اسلامی) دچار تغییر و تحولات زیادی شده است که علل آن را می توان در طیف مختلفی از عوامل ژئوپلیتیکی جست وجو کرد. این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی الگوی روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی ایران تا سال 1397 است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که الگوی روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی تا کنون از تقابل به تعامل و برعکس از تعامل به تقابل ژئوپلیتیکی در چرخش بوده است. مهم ترین عوامل تأثیرگذار در روابط دو کشور نیز در این بازه زمانی شامل شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران، پایان جنگ تحمیلی، حادثه 11 سپتامبر، بیداری اسلامی، ژئواکونومیک و منابع انرژی، ژئوپلیتیک شیعه، دست یابی ایران به انرژی هسته ای، رویکرد امنیتی دو کشور، تحولات منطقه ای و بین المللی مثل روی کار آمدن محمد بن سلمان در عربستان و دونالد ترامپ در امریکا و نقش قدرت های فرامنطقه ای در روابط دو کشور بوده است.
ارزیابی تحقق سیاست کلی نظام (چشم انداز) در بخش مسکن نمونه: حفظ حرمت و ارزش های فرهنگی مسکن شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نخستین مراحل زندگی بشر تا به امروز، مسکن همواره یکی از نیازهای اساسی انسان بوده است . تأمین مسکن مطلوب نیازمند اتخاذ سیاست های مناسب بوده که در ایران سیاست های کلی نظام در بخش مسکن چشم انداز توسعه بخش مسکن محسوب می شود. سیاست رعایت ارزش های فرهنگی و حفظ حرمت خانواده در ساخت مسکن به عنوان راهنما ی دستگاه های اجرایی، تقنینی، و نظارتی یکی از سیاست های کلی نظام در بخش مسکن محسوب می شود. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان تحقق سیاست کلی نظام در زمینه ارزش های فرهنگی مسکن در ابعاد تدوین قوانین و مقررات، اجرای قوانین، و نظارت بر اجرای قوانین و مقررات است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و از طریق اطلاعات کتابخانه ای (کتب، پایان نامه، و مقالات) و همچنین اطلاعات و آمارهای رسمی شهرداری، وزارت راه و شهرسازی، و شورای عالی شهرسازی و معماری جمع آوری شده است. در بخش دوم، برای پشتیبانی از تحلیل اسنادی، آرای سی نفر از متخصصان امر به کمک ابزار پرسش نامه اخذ شد. برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی شاخص ارزش های فرهنگی مسکن شهری از آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون t تک نمونه ای ( one sample T test ) استفاده شد. نتایج آزمون حاکی از آن است که بُعد تدوین قوانین سیاست ارزش های فرهنگی مسکن شهری از وضعیت مطلوبی برخوردار است؛ اما وضعیت بُعد اجرایی سیاست کلی ارزش های فرهنگی مسکن نامطلوب ارزیابی شد. در زمینه بُعد نظارت بر اجرای قوانین سیاست ارزش های فرهنگی، نتایج تحقیق حاکی از آن است که این بُعد نیز وضعیت مطلوبی ندارد و به صورت جدی موردتوجه دستگاه های ناظر قرار نگرفته است.
نقش دانش روانشناسی محیط در طراحی پایانه مسافربری فرودگاه ها
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
38 - 57
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تاثیر محیط ساخته شده بر افراد و ادراک آنها از این فضا، با استفاده از دانش روانشناسی محیط پرداخته می شود.در پایانه فرودگاه ها، برای تامین نیاز استفاده کنندگان و گروه های ذینفع صنعت حمل ونقل هوایی، استفاده از راه کارهای دانش روان شناسی محیط برای طراحی معماری ضروری است. هدف تحلیل عوامل و مولفه های کالبدی موثر بر رفتار فضایی و ارائه راه کارهای مناسب، جهت بهبود کیفیت ساختار فضای معماری پایانه های مسافربری فرودگاهی با استفاده از دانش روانشناسی محیط است. روش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر راهبرد کیفی و با روش تحلیل محتوا است.گردآوری داده ها اسنادی است. مراحل کلی شامل مشخص کردن مساله،یافت سوال و هدف، تعریف مبحث ها، کدگذاری و مقوله بندی، تحلیل و یافت نتایج و در نهایت تهیه گزارش است. در پایانه فرودگاه کیفیت و چگونگی خدمات رسانی، ویژگی مسافر و استفاده کننده باعث عملکردها و فضاهای متفاوت شده است، به همین دلیل، برای ایجاد حس تعلق به پایانه، جهت یابی، شناسایی محیط و پیش بینی فضا در زمان ناآشنایی محیط برای مسافر مهم است. حق انتخاب وتامین استقلال فردی با هدایت و مسیریابی انجام می شود. پیکره بندی معماری در هدایت انسان ها دارای اهمیت است و برای تاثیرگذاری بر رفتارها می توان با تغییر روشنایی، نوع بافت، مصالح و کالبدپیرامونی، قرارگاه ها و مکان رفتاری متفاوت را طراحی وخلق کرد.
بررسی کارکردهای جدید در بافت های ناکارآمد و تاریخی شهر (نمونه مورد مطالعاتی: محدوده شاه عباسی کرج)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93 - 117
حوزه های تخصصی:
شهر موجودی زنده و پویا است که کالبد آن در دوره های مختلف تحت تأثیر تحولات اقتصادی-سیاسی و فرهنگی-طبیعی و اجتماعی شکل میگیرد.در یک روند درست و سالم این تحولات به گونه ای است که عناصر قدیمی شهرها مطابق با نیازهای نوین احیا گردند.شهرهای تاریخی و قدیمی علیرغم وجود ویژگیهای مرکزیت ثقل اقتصادی، جغرافیایی، ارتباطی و رونق بازار قدیم از فرسودگی های ظاهری ضعف زیرساختهای شهری مشکلات فرهنگی و اجتماعی و مسائل ناشی از آن رنج میبرند. نسلهای جدید تمایلی به ادامه ی زندگی در بافتهای سنتی و قدیمی را ندارند و این موجب تغییر در ساختار و حتی تخریب این بافتها میشود.کرج به مانند کلانشهری جوان که از عمر آن )به عنوان هسته مکمل تهران( کمتر از نیم قرن میگذرد، از جمله شهرهایی است که با توجه به ناسازگاری زمانی بافت آن با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده شهری رو به روست. قسمت وسیعی از کرج را بافت قدیمی تشکیل میدهد که قسمتهایی از آن فرسوده شده است. بر این اساس ضرورت ساماندهی بافتهای فرسوده مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی گریزناپذیر است. در این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی به وجود آورنده ی بافت فرسوده شهر کرج پرداخته شده است و ضمن ارائه راهکارها جهت کاهش آسیب پذیری به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها پرداخته میشود ولی در ابتدا به شناخت محدوده مورد مطالعاتی طی مراحل شناخت در جدول پرداخته میشود و به کمک جدول استراتژی qspm به ارائه استراتژی بهینه پرداخته میشود ولی نکته حائز اهمیت در این راستا تدافعی بودن نوع استراتژی ها است که به معنی دفاع از شرایط موجود بافت تاریخی محدوده مورد مطالعاتی است و در نهایت پاسخ به پرسش تحقیق و ارائه راهکارهایی در زمینه استراتژی پرداخته میشود.
نگرشی تحلیلی به منظور شناسایی متغیرهای استراتژیک مؤثر بر تولید فقر در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل در پراکنش فضایی توسعه ها، موجب می شود که به تدریج مناطقی شکل گیرند که در آن ها تناقضی آشکار در توسعه مناطق مرکزی و حاشیه ای وجود داشته باشد. این گونه تناقض ها درنهایت منجر به تغییر در کیفیت شاخص های اجتماعی و اقتصادی به خصوص شاخص های مربوط به فقر و معیشت، می شود؛ به نحوی که تفاوت آشکاری بین این متغیر ها در میان سکونتگاه های روستایی و شهری استان ها مشاهده می شود که نهایتاً این امر موجب تخلیه بخش اعظمی از سکونتگاه های روستایی شده است. در پژوهش حاضر با تحلیل تفسیری-ساختاری از سیستم کارکردی استان سمنان، سعی بر آن شده است تا با استفاده از نظرات کارشناسان در قالب مصاحبه و پرسشنامه، از طریق بررسی روابط بین ۸۰ متغیر و نیز به کارگیری نرم افزار میک مک، روند های تولید و بازتولید فقر و همچنین متغیر های استراتژیک درجهت تکامل این سیستم شناسایی شوند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان می دهد که متغیر کمبود منابع آب از مهم ترین عوامل مهاجرت جمعیت فعال روستا ها به شهر ها و درنتیجه تخلیه آن ها بوده است. از سوی دیگر متغیر های ارزش افزوده کل فعالیت های اقتصادی، جریان سرمایه، تمرکز اشتغال در شهرها، مهاجرت، تمرکز جمعیت فعال در شهرها، وجود شهرک های صنعتی و نیز تفرق فضایی و سیاسی قدرت در شهرها، با ایجاد دور تسلسل، موجبات بازتولید فقر در روستاها را فراهم کرده اند؛ براین اساس، با سرمایه گذاری در متغیر های انتقال منابع آب و سدسازی، بهبود کیفیت شبکه معابر بین شهر و روستا و نیز با بهبود بخش کشاورزی و تولید در روستا ها می توان از کاهش درآمد و بیکاری در آن ها و در پی آن بروز فقر جلوگیری کرد.
سنجش جدایی گزینی مسکونی شهر اردبیل با استفاده از شاخص اندازه گیری چندگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
145 - 170
حوزه های تخصصی:
جدایی گزینی شهری، در اکثر شهرهای جهان موضوع درخور توجهی است؛ زیرا در بسیاری از شهرها این جدایی، اگر نه پدیدآورنده، بلکه تشدیدکننده برخی مسائل اجتماعی بوده است و بسیاری از مسائل اجتماعی و اقتصادیِ این گونه جوامع، از وجود جدایی گزینی مسکونی ناشی می شود که تبدیل به چالش مهمی در سیاست گذاری شهری و سیاست گذاری مسکونی در شهرها شده است؛ بناﺑﺮاﯾﻦ ﻫﺪف پژوهش حاضر ﺳﻨﺠﺶ ﺟﺪاﯾﯽﮔﺰﯾﻨﯽ مسکونی شهر اردبیل با استفاده از شاخص اندازه گیری چندگروهی است. روش تحقیق کمّی بوده و رویکرد آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق محدوده قانونی شهر اردبیل در سال 1395 و حجم نمونه نیز همه بلوک های آماری سال مذکور است. داده های مورد نیاز در قالب نقشه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار GeoDa و تحلیل جدایی گزینی فضایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به همین منظور ابتدا به سنجش میزان جدایی گزینی چندگروهی بین طبقه های بالا، متوسط و پایین شهر پرداخته شد. نتایج نشان داد که میان قشرهای موجود در شهر جدایی گزینی متوسط وجود دارد. براساس نتایج به دست آمده از روش های آمار فضایی مشخص شد که از بین 6738 بلوک شهری در سال 1395، شهر اردبیل از یک ساختار متمرکز و خوشه ای برخوردار است. در ﯾﮏ ﺟﻤﻊﺑﻨﺪی ﮐﻠﯽ از ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﺑ ﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﺗ ﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ اردبیل دارای اﻟﮕﻮﯾﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ اﺳﺖ و پهنه هایی که از بالاترین میزان محرومیت شهری برخوردارند، در بخش های شمال غربی و جنوب شرقی قرار گرفته اند و عمدتاً شامل پهنه های اسکان غیررسمی، پهنه هایی با بافت نابسامان میانی و بافت هایی با پیشینه روستایی هستند.
تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار در عصر پساکرونا (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
171 - 200
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری نگرش و اقداماتی جامع و یکپارچه در قالب ارائه چارچوبی استراتژیک، یکپارچه و منعطف برای توسعه و حل مشکلات شهری است. در این بین، یکی از مشکلات مستمر سکونتگاه های انسانی، مخاطرات بیولوژیکال و بیماری های همه گیر همچون مالاریا، آنفلوانزا و کووید-19 بوده که مناطق مختلف جهان به ویژه شهرها را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، روان شناختی، زیست محیطی و... با چالش های عدیده ای روبه رو ساخته است؛ بنابراین نیاز است که چارچوب رویکردهای برنامه ریزی و بازآفرینی شهرهای آینده در راستای مواجهه با این گونه مخاطرات باشند. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف توسعه دانش کاربردی در راستای تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا نگارش شده است؛ ازاین رو، روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-توسعه ای بوده که به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل شهری و همچنین نخبگان دانشگاهی بوده که با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد برای تعیین حجم نمونه استفاده شده و حجم نمونه آماری 200 نفر برآورد شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا مربوط به عوامل و متغیرهای مدیریتی، طرح های توسعه شهری، اجتماعی-اقتصادی، حمل ونقل و طراحی شهری به ترتیب با ارزش 79/0، 66/0، 61/0، 54/0 و 42/0 است. همچنین نتایج نشان می دهد که در بُعد مدیریتی؛ وجود هماهنگی میان مراکز اخذ تصمیم های کلیدی و اساسی، در بُعد طرح های توسعه شهری؛ شناخت هدفمند مسائل و انعطاف پذیری در برنامه ها با رویکرد آینده پژوهی، در بُعد طراحی شهری؛ اختصاص فضای بیشتری به مناطق پیاده، دوچرخه سواری و فضاهای سبز، در بُعد حمل ونقل؛ تأکید بر حمل ونقل سبز و در بُعد اجتماعی-اقتصادی؛ تنوع در ساختار اقتصادی شهر از اصول اساسی طرح های بازآفرینی کلان شهر تبریز در راستای دستیابی به پایداری در عصر پساکرونا است.
بررسی تطبیقی وقوع کمی و کیفی پدیده ی وندالیسم شهری و ارتباط آن با کاربری اراضی در مناطق یک و چهار شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شهرها در دهه های اخیر مشکلات فراوانی را برای شهرنشینان و مدیران شهری به وجود آورده است. شهر های بزرگ همان گونه که دارای امکانات ویژه ای نسبت به سایر شهر ها هستند، مشکلات و نابهنجاری های متعددی نیز دارند. نابهنجاری-های شهری در قالب های متعددی نمود یافته است که یکی از آن ها وندالیسم شهری می باشد که مجموعه رفتار و اعمالی است که نه در فضای مجازی، یا جنگل ها و روستاها و یا آثار باستانی واقع در نواحی دوردست (مثلا بیابان ها)، بلکه در شهرها اتفاق می افتد. درواقع می توان گفت وندالیسم شهری در بستر کاربری اراضی شهری به وقوع می پیوندد. با توجه به مطالب عنوان شده پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی میزان وقوع پدیده وندالیسم شهری و ارتباط آن با کاربری اراضی در مناطق یک و چهار شهر تبریز بپردازد. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای، میدانی و پیمایشی است که به این منظور از پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماری صاحب نظران این رشته و تمامی افرادی است که در مناطق یک و چهار شهر تبریز ساکن هستند، جهت نظرسنجی از مردم با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 383 برآورد شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره فضایی لکه های داغ HotSpotو تکنیک درونیابی IDW در نرم افزار ArcGis 10.3.1 و آزمون آماری کولموگروف اسمیرنوف و ویلکاکسون در نرم افزار Spss25 استفاده شده است. یافته های تحقیق نشانگر آن است که پدیده وندالیسم شهری در منطقه 4 بیشتر از منطقه 1 وجود دارد، همچنین بیشترین نوع پدیده وندالیسم شهری در این مناطق مربوط به نوع بصری و بیشترین میزان وندالیسم مربوط به کاربری مسکونی و سپس تجاری در این منطقه است.
ارزیابی الگوی سیاست گذاری مسکن بی خانمان ها(ساکنان مسکن نامناسب) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن و تامین آن برای گروه های کم درآمد از جمله مسائلی بوده که در کشور ما دارای سابقه ای بسیار طولانی است. با وجود چندین دهه سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد تغییر نگرش سیاسی در هر دوره سبب گردیده که سیاست گذاری یکپارچه و منسجمی برای حل این مسئله شکل نگیرد. هدف این پژوهش ابتدا تعریف مفهوم بی خانمانی مدنظر فارغ از مفهوم کارتن خواب و امثالهم و سپس تبیین یک الگوی سیاست گذاری مشخص و جامع نگر برای برنامه ریزی مسکن گروه های فوق با استفاده از رویکرد ترکیبی (سیاست گذاری راهبردی) می باشد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوا ابتدا ابعاد سیاست راهبردی شامل (چشم انداز مشخص، ظرفیت تفکر راهبردی، جهت گیری های سازمانی) و هر یک از شاخص های آن را تعیین و سپس از طریق پرسشنامه هر یک از برنامه های هفت گانه تامین مسکن شامل برنامه واگذاری انفرادی زمین، آماده سازی زمین، شهرهای جدید، ساخت و عرضه واحدهای مسکونی استیجاری، مسکن مهر،سامان دهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی و بازآفرینی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری توسط 20 نفر از متخصصین و اساتید حوزه مسکن با استفاده از آزمون(T تک نمونه ای) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این ارزیابی حاکی از این است که از دیدگاه خبرگان هیچ یک از این هفت برنامه مسکن از ویژگی های سیاست گذاری راهبردی پیروی ننموده اند و در سطح پایینی قرار دارند.در شاخص های آینده نگری، واقع گرایی، هماهنگی با سیاست های بخش های دیگر و هماهنگی با اسناد فرادست برنامه های (آماده سازی زمین و واگذاری زمین)؛ در شاخص های جامع نگری، ارزش گرایی، سطح تصمیم گیری برنامه (آماده سازی زمین)؛ در شاخص ساختار تصمیم گیری برنامه(واگذاری زمین) کمترین میزان تبعیت از شاخص های سیاست های راهبردی را به خود اختصاص داده اند که این مسئله منجر به تداوم مسئله بی خانمانی در کشور شده است. در نهایت برای برون-رفت از این چالش پیروی و تبعیت از الگوی سیاست گذاری راهبردی مسکن بی خانمان ها در نظام سیاست گذاری مسکن کشور پیشنهاد می گردد.
حکمروایی شهری راهبردی مؤثر در جهت توسعه کارآفرینی شهری (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
125 - 145
حوزه های تخصصی:
در جهان حاضر، شهرها به مکان اصلی فعالیت و رشد اقتصادی تبدیل شده اند و ثروتمندترین شهرها آن های هستند که زایش دائمی فرایند کارآفرینی را در خود پرورش داده اند. این در حالی ست که مدیریت شهری ظرفیت های لازم را در فراهم کردن منابع، ایجاد انگیزه در شهروندان و بسترسازی برای کارآفرینی شهری دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شاخص های حکمروایی خوب شهری در جهت توسعه کارآفرینی شهری همدان است و همچنین به بررسی میزان همبستگی بین شاخص های حکمروایی مطلوب شهری با کارآفرینی شهری در شهر همدان پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در رده پژوهش های توصیفی قرار می گیرد. به منظور گردآوری داده ها، از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایش بهره گرفته شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آزمون همبستگی اسپیرمن و روش معادلات ساختاری تحت نرم افزار smart PLS استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن، بین شاخص های حکمروایی خوب شهری با کارآفرینی شهری با سطح اطمینان 95% ارتباط معناداری وجود دارد. براساس مقادیر ضرایب همبستگی، کارآفرینی شهری بیشترین ارتباط را با شاخص کارآیی و اثربخشی وکمترین ارتباط را شاخص دیدگاه راهبردی دارد. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که میزان تأثیرات شاخص های حکمروایی شهری بر کارآفرینی شهری همدان برابر 78% است، بنابراین شاخص های حکمروایی بر کارآفرینی شهری همدان تأثیر مثبت و معناداری دارند. از بین شاخص های حکمروایی خوب شهری، شاخص های تمرکززدایی، کارآیی و اثربخشی، قانونمندی و مشارکت با ضریب بتای 81/0 ،80/0، 78/0 و 77/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی شهری همدان دارند. بنابراین، حرکت مدیریت شهری همدان به سمت حکمروایی خوب شهری با رویکرد کارآفرینی، می تواند به توسعه کارآفرینی، اشتغال و کاهش بیکاری و در نهایت رشد اقتصاد شهری منجر شود.
تبیین مولفه های کالبدی ریخت شناسانه در فضای شهری (نمونه مطالعاتی :محله قیطریه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
179 - 193
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی، مطالعه شهر را به مثابه سکونتگاه انسانی دارای فرم ، به انجام می رساند. ریخت شناسان به بررسی وتکوین عناصراصلی ریخت شناسانه، شامل ساختمان ها، کاربری اراضی، خیابان، و ساختار بافت می پردازند. شناخت شاخص های ریخت شناسی در راستای مولفه های کالبدی امری اساسی است، به طوری که مساله اصلی این است که آیا مولفه های ریخت شناسی قابل تبیین و طبقه بندی درکالبد فضای شهری می باشند.و همینطور آیاایجاد تغییرات ریخت شناسانه باعث بهبود عملکرد بافت خواهد شد. از این رو هدف از پژوهش حاضر، تدوین یک مجموعه همگن از دانش ریخت شناسی با امکان تبیین مولفه های کالبدی - ریخت شناسانه در راستای اولویت بندی آنها می باشد. محقق در این پژوهش با استفاده از روش مورد کاوی و تحلیل های دیاگرامی، سه مولفه اصلی کالبدی_ریخت شناسانه (الگوی خیابان, الگوی بلوک, الگوی قطعه) را به دست آورد. در همین راستا تکنیک تحلیل شبکه شهری(UNA)و آزمون تی نمونه زوجی، به عنوان ابزار اصلی سنجش مولفه ها انتخاب گردید.در این راستا محله قیطریه به عنوان محله ای که دارای گونه بندی مختلف است به عنوان بستر مطالعه انتخاب گردید. شاخص های مرکزیت شامل توابع (دسترسی، بینابینی، نزدیکی، جاذبه و مستقیم بودن)برای سه عامل کالبدی-ریخت شناسانه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که شبکه راه بیشترین تاثیر را در عملکرد پنج تابع داشته است. وهمینطور در محله قیطریه وجود بلوک درشت دانه(مجتمع سبحان) بدلیل نبود دسترسی میان بافتی ایجاد اختلال در کل بافت کرده است. از این رو به منظور سنجش تاثیر تغییرات ریخت شناسانه، یک دسترسی جدید اضافه شده و برای سنجش میزان بهبود عملکرد بافت، از آزمون تی نمونه زوجی استفاده گردید. نتایج آزمون نشان داد که ایجاد تغییر بهینه در ریخت باعث بهبود عملکرد توابع در کل بافت و کاهش ترافیک گشته است، هرچند که بیشترین تاثیرپذیری مرتبط با توابع دسترسی، بینابینی و مستقیم بودن است.
طیف بندی و سنجش فضایی مراکز انتظامی و نقش آنها در پهنه ی جرم با رویکرد MCDM (مطالعه موردی کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
236 - 249
حوزه های تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه- های مهم شهروندان، نهادها و رهبران و مقامات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع تبدیل شده است. حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. که البته این حضور کمی و کیفی نیروی انتظامی متاثر از استاندارد آن نیز می باشد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی(ایجاد امنیت) می باشد. بر اساس ضرورت پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش آن ترکیبی از روشهای کتابخانه ای، میدانی، توصیفی وتحلیلی می باشد. از آنجا که هدف اصلی آن بررسی استاندارد و سرانه نیروی انتظامی و نقش آن در پهنه بندی زمانی – مکانی جرم می باشد با استفاده از روش های کمی و ابزارهای شامل ArcGIS، SPSS، TOPSIS، VIKOR، Moran، Antropy به بررسی موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داده است کاربری های انتظامی در شهر اهواز که سرانه این کاربری 0.042 متر مربع می باشد کمتر از سرانه استاندارد (1) متر مربع بوده و در این بخش با کمبود خدمات به میزان 950995.46 متر مربع مواجه هستیم . و بر اساس مدل VIKOR منطق یک کلانشهر اهواز در رتبه یک پایداری قرار گرفته است. و در مقابل منطقه 2 شهر در رتبه آخر امنیت قرار گرفته است. همچنین بر اساس نتایج بیضی انحراف معیار سرقت با زاویه کمی در جهت جنوب غربی-شمال شرقی امتداد یافته است، زیرا تمرکز نقاط جرم در قسمت جنوب غربی شامل کلانتری 15، 19، 27 و 33 است.
شناسایی و تحلیل موانع توسعه کارآفرینی برای مدیریت پسماندهای کشاورزی در نواحی روستایی (موردمطالعه: پسماند محصول برنج در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
420 - 433
حوزه های تخصصی:
پسماند برنج ازجمله پسماندهای مهم کشاورزی است که در استان گیلان به وفور یافت می شود و یکی از منابع بالقوه برای تأمین خوراک دام است. خوراک دام نیاز ضروری دامداران است و بخش عمده آن در حال حاضر از خارج کشور وارد می شود. پسماندهای فراوان برنج و نیاز دام ها به علوفه، فرصت مناسبی برای کارآفرینی در این بخش را فراهم آورده است. این پژوهش با رویکرد کمی و جهت گیری کاربردی با هدف شناسایی و تحلیل موانع توسعه کارآفرینی در زمینه استفاده از کلش برنج به عنوان خوراک دام انجام شده است. جامعه آماری تحقیق 180 هزار بهره بردار برنج است که ازطریق نمونه برداری تصادفی، 400 بهره بردار از 40 روستا و در هر روستا 10 بهره بردار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عامل امکانات و شرایط طبیعی شامل متغیرهای رطوبت بالا، بارندگی های موسمی، کمبود انبار و ماشین آلات با مقدار ویژه 5/2 و واریانس 9/30 درصد، عامل فرهنگی - اجتماعی شامل متغیرهای آگاهی، آموزش، ضعف مدیریت با مقدار ویژه 93/1 و واریانس 4/11 درصد، عامل مالی شامل متغیرهای هزینه و کمبود سرمایه با مقدار ویژه 36/1 و واریانس 7/8 درصد و میزان مالکیت شامل متغیرهای تعداد دام و میزان زمین با مقدار ویژه 26/1 و واریانس 5/6 درصد از مهم ترین عوامل بازدارنده توسعه کارآفرینی کلش به عنوان خوراک دام هستند. درنتیجه با رفع موانع فوق، کارآفرینی در این بخش قابل توسعه است و علاوه بر حفظ محیط زیست، مشکل تأمین خوراک دام استان تا حدودی نیز قابل رفع خواهد بود.
ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی در دشت رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
484 - 503
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یا ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی به ویژه در سکونتگاه های روستایی به همراه دارد. در این پژوهش ارتباط بین ناپایداری منابع آب در بخش کشاورزی و توسعه روستایی در قالب ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی دشت رفسنجان موردبررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمی است. بر اساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد 53263 خانوار روستایی یا شهرهای کوچک با اقتصاد روستایی 380 نفر برآورد شده که در طی تحقیق و بر اساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به 313 مورد رسید. پرسش نامه ها در 16 طبقه دهستانی توزیع شده اند. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی، مهاجرت و کمیت و کیفیت آب مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون T مستقل تک نمونه ای، دوجمله ای یا باینومیال و کولموگوروف - اسمیرنوف بررسی شده و در تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های محیطی موردبررسی با میانگین 99/3، شاخص های اقتصادی با میانگین 88/3 و شاخص های اجتماعی با میانگین 004/4 در طیف 5 تایی لیکرت تحت تأثیر خشکسالی قرار گرفته است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در دشت رفسنجان با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی را به دنبال داشته است.
تاثیرگذاری ژئوپلیتیک انرژی بر تامین امنیت منطقه ای جنوب آسیا با تاکید بر نقش هند و چین در قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1545 - 1561
حوزه های تخصصی:
منطقه جنوب آسیا با نزدیک به دو میلیارد نفر جمعیت در سال 2021، به عنوان یک حوزه ژئوپلیتیکی مستقل همواره یکی از کانون های تنش در سیاست جهانی بوده است. در چند دهه اخیر، با گسترش رشد اقتصادی کشورهای منطقه و افزایش تقاضا برای واردات و مصرف انرژی، کشورهای جنوب آسیا کوشیده اند ترتیباتی مدنظر قرار دهند که بیش از هر چیز تأمین کننده منافع ملی آن ها باشد. در این راستا، مسئله امنیت در این منطقه به دلیل حضور دو کشور هسته ای یعنی هند و پاکستان و نیز چین (در شرق آسیا) که دارای تعارض منافع گسترده ای با یکدیگر هستند؛ به یک موضوع حیاتی برای کشورهای عضو منطقه و دیگر کشورهای جهان تبدیل شده است. به ویژه آن که رشد هم زمان هند و چین، یک عامل اساسی برای درک بهتر قرن بیست و یکم است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به این مهم می پردازد که چگونه انرژی بر فرایند امنیت منطقه ای جنوب آسیا تأثیر گذاشته است؛ و چگونه چین و هند دراین باره به نقش آفرینی می پردازند. نتیجه تحقیق نشان می دهد عواملی همچون تعارض منافع، رقابت های ژئوپلیتیک، کشمکش های سرزمینی موجب شده اند تا چین و هند در راستای توسعه اقتصادی هر چه بیشتر خود اقدام به گسترش حوزه نفوذ در فراتر از مرزهای ملی خودنمایند تا شرایط لازم برای تأمین منافع خود به ویژه در حوزه انرژی موردنیاز را فراهم آورند. این امر موجب شده است امنیت منطقه ای در این بخش از جهان بیش از گذشته شکننده و در معرض تهدید قرار گیرد.
مدیریت عدم قطعیت های آینده فضای شهری بر شیوع بیماری های واگیردار با تحلیل عملکرد واقعیت های موجود در چارچوب برنامه ریزی سناریو (مورد مطالعه: شهر نورآباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
178 - 195
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت استخراج عدم قطعیت ها و پیشران ها به ویژه در محیط های شهری پویا و متلاطم امروزی جهت انجام طیف وسیعی از مطالعات برای تاب آوری شهرها در مواجهه با بیماری های واگیردار در بستر آینده پژوهی مانند تدوین راهبرد، ارزیابی راهبرد، تدوین سناریو و طراحی چارچوب فرایند شناسایی عدم قطعیت ها و پیشران ها ضروری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل موثر کلیدی محیط های شهری بر شیوع بیماری های واگیردار بپردازیم. در این پژوهش با استفاده از روش دلفی و مشارکت 30 نفر متخصص نتایج در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شد و سپس این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص، و برای شناسایی پیشران های کلیدی از نرم افزار (Micmac) استفاده شده است. نتایج حاکی از آنست که متغیرهای ضعف خدمات شهری، ضعف امکانات بهداشتی، ضعف مدیریت شهری، توزیع نامناسب درآمد، مهاجرت روستائیان به شهر، توسعه نامتوازن، ضعف سرزندگی، کمبود درآمد در شهر نورآباد ممسنی عنوان مهم ترین متغیرهای موثر محیط شهری نورآباد بر شیوع بیماری های واگیردار شناسایی شدند. و سپس با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد پنج سناریوی سازگار قوی با توجه به ویژگی های خاص مشخص شدند. از بین این پنج سناریو، سناریوی اول دارای شرایط ایده آل و مطلوب (سناریوی محرک)، سناریوی دوم مناسب و دارای وضعیت متوسط و سناریوی سوم، چهارم و پنجم دارای وضعیت بحرانی و نامطلوب و در مواجهه شهر نورآباد با بیمارهای واگیردار نشان دهنده وضعیت نامطلوب است.
خوانش معنوی متأثر از رنگ ها در معماری مساجد براساس مسیر حرکتی نمازگزار (مطالعه موردی: مسجد نصیرالملک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ ها، یکی از عناصری هستند که معنای نمادین آن ها باید به نحوی در نظر گرفته شوند که بتوان معنای درونی معماری و هنر اسلامی را درک نمود. بنابراین هدف این پژوهش، شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر خوانش عرفانی رنگ های به کار رفته در مسجد نصیرالملک و بررسی میزان تأثیرگذاری هر یک از آن ها در حالات روحی و عرفانی نمازگزار است. با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی، ابتدا مفهوم رنگ و جایگاه آن در مساجد، تعریف شده است. سپس شاخص های کالبدی رنگ در مسجد نصیرالملک شیراز بررسی شده است. در گام دوم با بررسی مبانی نظری و مرور پیشینه های تحقیق، متغیرهای اثرگذار بر خوانش عرفانی رنگ در این مسجد، شناسایی و توسط گروه خبرگان و به کمک تکنیک دلفی، انتخاب شدند. سپس پرسشنامه بر مبنی متغیرهای پژوهش، بین 250 دانشجوی رشته معماری توزیع و به کمک مدل سازی معادلات ساختاری، تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به ضرایب مسیر هر یک از شاخص ها، "سلسله مراتب حرکتی" تأثیرگذاری بیشتری بر خوانش عرفانی رنگ دارد. در آخر به بررسی و تطبیق رنگ های هر بخش از مسجد و حالات عرفانی متأثر از رنگ ها، طبق الگوهای حرکتی متفاوت نمازگزار، پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که پالت رنگی کاشی کاری مسجد نصیرالملک، تنوع بسیاری دارد و رنگ های گرم بیشتر قابل مشاهده است. معمار مسلمان در ساخت این مسجد، هرجا که نیاز به توقف و تفکر و نظارت بر احوال خویش است (مانند فضای ورودی و رواق شرقی و ایوان ها) از رنگ و تنوع رنگی کاسته است. در آنجا که مؤمن باید طراوت و شادابی لازم برای حضور در پیشگاه خداوند را پیدا کند (مانند هشتی و شبستان)، از رنگ های متنوع و شاد بهره برده است. بنابراین معمار با استفاده از رنگ در مسیر حرکتی نمازگزار، موجب اتصال دو فضای "مادی و پرهیاهوی بیرون" و فضای "معنوی و روحانی درون مسجد" و ارتقاء معنویت در نمازگزار می شود.