فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
Purpose- The present study has two major purposes; the first of which is the identification of the key propellants in the essence of the brand of target tourism villages of Saman County in Chahar Mahal and Bakhtiari Province, and the second purpose is prioritizing of the effective key propellants in the essence of the brand of target tourism villages of Saman County in Chahar Mahal and Bakhtiari Province. Design/methodology/approach- This study is an applied one, and data are collected using a descriptive-survey method. To collect data, three types of questionnaires have been used for three groups of the local community, visitors, and experts. According to Morgan table, the sample size of the visitors and the local community are 384 samples, and 365 examples, respectively, and the sample size of the experts, with Delphi technique, was 25. To analyze the samples, one-sample T-test and Mann-Whitney U-Test using SPSS software and structural analysis (paired squares) using MICMAC software were used. Findings: The results of this research showed that the most effective key propellants in the essence of the brand of target tourism villages of Saman County in priority order are, 1. gardens, 2. water-based tourism, 3. place attachment, 4. plants and animals species, 5. the opportunity for relaxing, 6. beautiful landscapes, 7. rural accommodations. Research Limitations/Implications: The high cost of the research and the required time to fill out the questionnaires, with regard to the extent of the study area, were among the main challenges facing the present study. Originality/Value: The present study is looking for a model and method for making a sustainable brand that not only give identity to the local community but also it is attractive to tourists and fulfills experts’ views. So, the present model has the mentioned features.
ارزیابی کیفیت زندگی در محله سیروس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
513 - 535
حوزه های تخصصی:
هزاره سوم میلادی هزاره شهرنشینی است. این پدیده علی رغم دستاوردهای بزرگ برای بشر، مسائل و مشکلاتی از جمله افت شدید کیفیت زندگی را برای شهروندان به دنبال داشته است. کیفیت زندگی مقوله ای چندبعدی و پیچیده است و این مفهوم برای افراد و گروه های مختلف و متناسب با شرایط زمانی و مکانی، معانی متفاوتی دارد. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، کیفیت زندگی ساکنان محله سیروس تهران برمبنای سطح رضایتمندی آن ها از 7 شاخص (حمل و نقل، امکانات و خدمات، واحد مسکونی، امنیت، هویت و تعلق خاطر، زیبایی، تنوع و خوانایی، کیفیت محیط زیست و آلودگی) و رضایت کلی آن ها از زندگی ارزیابی شد. برای نمونه گیری، 5 درصد از خانوارها انتخاب شدند و جمع آوری داده ها با پرسشنامه و مصاحبه صورت گرفت. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. براساس نتایج این پژوهش، هرچند کیفیت زندگی در این محله، متوسط به پایین (97/2)، و رضایت ساکنان از کیفیت زندگی پایین تر از حد متوسط است، میزان رضایتمندی آن ها از عناصر اصلی سازنده کیفیت زندگی شهری در محدوده مورد مطالعه و زیرمعیارهای آن (زیست محیطی، اجتماعی-روانی و کالبدی) نتایج متفاوتی را به دنبال دارد؛ به طوری که کمترین میزان رضایت (بیشترین آزردگی) علی رغم اجرای پروژه های نوسازی در محله سیروس، به شاخص های هویت و تعلق خاطر (روانی-اجتماعی) با میانگین 64/2 (پایین تر از حد میانگین) مربوط است. در این میان، تأکید صرف به اهداف کالبدی و بی توجهی به اهداف اجتماعی در قالب پروژه نوسازی (ناشی از رویکرد سنتی برنامه ریزی) چهره کنونی حقایق جاری را نمایان کرد. به علاوه در میزان رضایتمندی یا آزردگی ساکنان، مدت اقامت، سن و نوع شغل تأثیرگذار بود.
تحلیل فضایی فرم شهر بابل براساس تراکم ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
215 - 235
حوزه های تخصصی:
تراکم ساختمانی به منزله نسبت سطح زیربنای ساختمان (در تمام طبقات) به مساحت قطعه زمین مسکونی، موضوع مهمی در برنامه ریزی شهری و مدیریت زمین است. امروزه به دلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری، همچنین ارائه خدمات مطلوب تر و اقتصادی تر، به متراکم شدن جمعیت و به تبع آن افزایش تراکم ساختمانی توجه بیشتری شده است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی تحلیل فضایی فرم شهر بابل براساس تراکم ساختمانی است. براساس نتایج، توزیع الگوی تراکم در سطح شهر یکنواخت نیست و به صورت هسته هایی مشخص در بخش های مختلفی از شهر قرار دارد؛ به گونه ای که تراکم ساختمانی در مناطق 2، 3 و 6 بیشتر، و در مناطق 4، 11 و 22 کمتر است. مطابق تحلیل رگرسیون وزنی رابطه تراکم جمعیت با تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت در مناطق 5، 15، 17 و 18 هم بستگی بالایی با تراکم ساختمانی دارد. شاخص موران برای تراکم ساختمانی 455/0، و برای تراکم جمعیت 536/0 به دست آمد که نشان دهنده الگوی خوشه ای در شهر بابل است. براساس تحلیل لکه های داغ، تراکم مناطق 2، 3، 5، 6، 14 و 16 (مناطق جدید شهر) از سایر مناطق شهر بیشتر است. تحلیل هم بستگی نشان دهنده رابطه ای معکوس میان فاصله از مرکز شهر و انواع تراکم است؛ به نوعی که ضریب هم بستگی فاصله از مرکز با تراکم ساختمانی 495/0-، با تراکم مسکونی 292/0- و با تراکم جمعیتی 328/0- است. همچنین در کل محله ها رابطه میان تراکم ساختمانی و تراکم مسکونی مستقیم است، اما تراکم ساختمانی و تراکم جمعیتی رابطه ای غیرمستقیم دارند. براساس نمودار نیم رخ تراکمی، اوج تراکم ساختمانی در فاصله 1800 متر، و اوج تراکم جمعیتی در فاصله 2600 متر از مرکز شهر است. با بررسی روند تغییرات تراکمی در مناطق بیست ودو گانه شهر بابل مشخص شد تراکم ساختمانی و جمعیتی روند متفاوتی درپیش گرفته اند؛ تا آنجا که همسونبودن آن ها، تعادل را در ساختار فضایی شهر از بین برده است.
سنجش میزان پایداری زیست محیطی پروژه های بزرگ مقیاس شهر همدان (نمونه موردی : پروژه های بزرگ مقیاس همدان)
حوزه های تخصصی:
بحران انرژی در دهه هفتاد قرن بیستم، با تغییری که در نگرش نسبت به منابع طبیعی، انرژی و آینده محیط زیست به وجود آورد، به سرآغازی برای استفاده بهینه از منابع در دست بشر و پایدارسازی زندگی روی کره زمین تبدیل شده است. بزرگترین چالش جوامع بشری در قرن بیست و یکم میلادی، بحران های زیست محیطی و انرژی است. نگرش توسعه پایدار یکی از عمده ترین نظریه هایی است که در مقابله با این چالش مطرح گردیده است. رشد جنبش های زیست محیطی از یک سو و افزایش آگاهی دولت ها در مورد ماهیت فرامرزی بسیاری از آلودگی های زیست محیطی و اقدام دسته جمعی از طریق همکاری های بین المللی از سوی دیگر، باعث شده تا «توسعه پایدار» طی چند دهه ی اخیر، به چالش جدیدی در برابر دیدگاه های علمی و سیاست های عملی مسلط در دنیا بدل شود. از همین رو هدف اصلی این مقاله سنجش میزان پایداری زیست محیطی بر روی پروژه های بزرگ مقیاس شهری با نمونه موردی شهر همدان است. جامعه آماری این تحقیق برگرفته از نوع برگزیده است به طوری که پرسشنامه حاصل این سنجش توسط کارشناسان مرتبط با این موضوع تکمیل شده و سنجش نهایی توسط نرم افزار spss انجام شده است. این سنجش و ارزیابی بر میزان پایداری زیست محیطی شش پروژه بزرگ مقیاس شهر همدان که با شاخص های پایداری زیست محیطی سرو کار دارند صورت گرفته است و هر پروژه در این شاخص ها رتبه ای را کسب کرده است . نتایج بدست آمده نشان دهنده این است که از میان پروژه های بزرگ مقیاس شهر همدان، پروژه شهربازی رنگین کمان توانسته دراکثر شاخص های پایداری محیط زیستی بیشترین میانگین را به خود اختصاص دهد و در مقابل پروژه برج جهان نما پایین ترین میانگین را داشته است.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی- فرهنگی کاربری اراضی شهری (مطالعه موردی: منطقه ی 1 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، بدست آوردن عوامل تاثیرگذار در میزان تاب آوری اجتماعی- فرهنگی کاربری اراضی شهری و تعیین میزان اهمیت نقش هر یک از این عوامل و بررسی آن ها در منطقه ی 1شهر تهران می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی، و ماهیت آن کاربری است. در این پژوهش، ابتدا چارچوب نظری تحقیق از طریق جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی صورت پذیرفت. در ادامه به منظور بررسی میزان تاب آوری اجتماعی- فرهنگی کاربری اراضی، براساس نظرات کارشناسان و بررسی پژوهش های قبلی، معیارهای تراکم جمعیت، سرانه مراکز ورزشی، مذهبی، آموزشی، فرهنگی، بهداشتی- درمانی، انتظامی و گردشگری تعیین گردید. سپس مقایسات زوجی شاخص ها به کمک 15 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص که در حوزه ی برنامه ریزی محیط زیست، برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی روستایی و شهرسازی تخصص داشته اند، صورت پذیرفته است. همچنین به منظور ارزیابی و بررسی نهایی از روش FAHP، سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و Idrisi بهره گرفته شده است. در نهایت، ارزیابی ها و بررسی ها نشان داد که میانگین تاب آوری منطقه ی 1 شهرداری تهران معادل 69/0 است. بر این اساس پیشنهادها و راهبردهای به منظور ارتقاء میزان تاب آوری منطقه ی مورد مطالعه ارائه شده است.
The Evaluation of the Effects of Borderline Markets Establishment on the Changes of Villagers’ Life Quality Level (Case Study: Dezli Dehestan of Sarvabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- The present applied survey has been done for the purpose of the evaluation of function quality and effectiveness of Malakhord borderline market on the changes of villagers’ life quality level in Dezli Dehestan of Sarvabad County. Design/methodology/approach- This research is descriptive-analytic from the view point of method and library and field methods have been used on the basis of questionnaire distribution and interview to collect data. The sample size includes 250 people from the head of the households of active villages in the market that their number was specified using Corcoran formula and the questionnaires were distributed according to their class among the sample villages and distributed randomly among the head of the households. Findings- The analysis of the data using descriptive statistics indexes and the tests of inferential statistics (Chi-Square, one-sample t-test, Friedman test, Paired Samples t-test, path analysis) showed that generally the market has caused the improvement of the villagers’ life quality level in comparison to the previous period before the establishment of it and it is this economic aspect of the villagers that has had the most improvement and positive change. Research limitations/implications- Being faraway, the dispersion and the location of a large number of villages in the zero region, the villagers lack of familiarity with questionnaire completion, and not accessing easily to family guardians with the questionnaires were among the imitations of this survey. Practical implications- According to the survey findings, solutions like the improvement of the roadways to the market, the will of domestic organizations to prevent sectional holidays, the improvement of services and welfare facilities across the market, using local people to manage and coordinate the market affairs, exporting the villagers’ products to the neighboring country, allocating a part of the market income to the construction and physical development of the villages, and devoting another part to the young villagers looking for jobs as loan are suggested. Originality/value- Trading in the form of borderline markets, purposefully and lawfully, can pave the way for economic, social and physical development of the borderline rural areas and as a result will prevent migration, population leaving and the instability of the villages that can have negative consequences in the local, regional and national level.
Investigating the Tendency of the Rural Society to Tourism Development and Identifying the Factors Affecting It (Case Study: Tourism Villages of Karaj)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- The aim of this study was to investigate the mental image of local residents of tourism destination villages in Karaj city regarding the economic and social effects of tourism and its effect on tourism development tendency. Design/methodology/approach- This research is based on an applied and descriptive-analytical method. Data related to any of the variables have been collected through questionnaires and interviews. The statistical population of the study is the residents of the villages of tourism destination in Karaj city. Out of this, 365 local residents of the villages were selected according to Cochran formula as the sample population. To analyze the research findings, AMOS and SPSS software were used. Findings- The results of this study showed that the mental image of the local residents of the tourism destination villages in Karaj is positive about the economic and social effects of tourism development. Also, the satisfaction of local residents from economic dimensions of tourism with a factor of 0.77 compared to their social mental image with a factor of 0.70 has a greater impact on the local community's desire for tourism development. Research limitations/implications- The difficulty of crossing the mountainous slopes of Chalous Road, the unwillingness of some respondents in the studied villages for individual and social reasons, the lack of sufficient statistics and information about the province of Alborz due to the newly established and non-differentiated statistics from the Tehran province are among the limitations of the research. Practical implications- Neglecting local communities in tourism industry activities is a major bottleneck in participatory planning in order to achieve sustainable development of tourism. In this regard, planners and custodians of tourism in the studied villages should develop sustainable tourism to meet the needs and desires of local residents, while the development of sustainable tourism will be impossible without the participation of local residents and their loyalty toward tourists. In this way, the maximum satisfaction of the local community is realized as an indispensable necessity for the successful development of tourism. Originality/value- In this research, we tried to provide a comprehensive and systemic approach which is a geographical attitude to evaluate the tendency of local residents of target tourism villages of Karaj County about tourism effects. In addition, the effect of this attitude was examined on local community satisfaction using structural equation modeling.
An Analysis of the Economic and Physical Effects of Border Markets on the Development of Rural Areas (Case Study: Incheh Borun Border Market)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- The present study aims at establishing border markets with the purpose of legalizing the deals and economic boom, employment, and promoting life standards in border areas. The main purpose of the present study is to analyze the physical and economic effects of border markets on the development of rural areas. Design/methodology/approach- The present study is an applied study with regard to nature, and descriptive-analytic with regard to methodology. The population of this study includes the villages in the city of Agh-Ghala; 7 villages were selected as the sample, and the data was collected through researcher made questionnaires (383 questionnaires according to Cochran formula). Data analysis was done using Friedman, Chi square, Wilcoxon, and one sample t-tests in SPSS. Findings: Developing border markets leads to improvement in economic and physical indices in rural areas. The most effects were found on the quality of new-built houses, and the fewest effects were found on rural facilities and infrastructures. Border markets had important effects both on economy and culture of rural residents. The only component indicating insignificance was the effect of border markets on the reduction of unemployed people in the society, which is because of lower market boom during recent years and lack of free zones. Research limitations/implications- Spatial dispersion of the villages, limitations in obtaining information, and concerning about questionnaires being completed are some of the issues. Practical implications- Through planning and shift in attitudes in economic issues, sufficient attention will be paid to less considered needs of the residents of border areas; and the rural physical and economic indices will be improved through creating border markets. Originality/value- Border markets and their development can lead to the improvement and promotion of life quality of the residents of border areas and the population willingness to stay.
تحلیل فقر مسکن شهری از بُعد اجتماعی (مطالعه موردی: محلات منطقه 17 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فقر مسکن دارای ابعاد اقتصادی، کالبدی و اجتماعی است، که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متفاوتی هستند، وضعیت این شاخص ها در مناطقی که گروه های کم درآمد و اقشار آسیب پذیر ساکن هستند نسبت به مناطق مرفه نشین نامناسب است. روش: هدف پژوهش تحلیل فقر مسکن از بعد اجتماعی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- پیمایشی صورت گرفته است، بدین صورت که با استفاده از منابع اسنادی - کتابخانه ای و مرور پیشینه تحقیق، نسبت به تدوین مبانی نظری و جمع آوری شاخص های پژوهش اقدام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t ، روش آنتروپی شانون و مدل ویکور استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد میانگین شاخص های اجتماعی مسکن در محلات منطقه17 از میانگین این شاخص ها در شهر تهران بالاتر است، لذا در این منطقه فقر اجتماعی مسکن وجود دارد. نتایج بدست آمده از آنتروپی شانون نشان داد، شاخص کمبود مسکن با وزن (0.134)، نفر در اتاق با وزن (0.102)، خانوار در واحد مسکونی با وزن (0.095) به ترتیب در بین شاخص های اجتماعی مسکن بیشترین اهمیت و تاثیر را در فقر اجتماعی مسکن دارند. شاخص نسبت رشد خانوار به واحد مسکونی با وزن (0.058) و شاخص خانوار در اتاق با وزن (0.076) به ترتیب کمترین اهمیت و تاثیر را در فقر اجتماعی مسکن دارند. نتایج مدل ویکور نشان داد محلات زمزم ، زهتابی و ابوذر شرقی به ترتیب دارای بیشترین میزان فقر اجتماعی مسکن در بین محلات منطقه 17 هستند. نتایج: لذا با توجه به یافته های تحقیق می توان استنباط کرد که شاخص های کمبود مسکن، نفر دراتاق و خانوار در واحد مسکونی دارای بیشترین تاثیر در فقر اجتماعی و همچنین شاخص های نسبت رشد خانوار به واحد مسکونی، خانوار در اتاق دارای کم ترین تاثیر در فقر اجتماعی مسکن می باشند.
زمینه یابی و ارائه الگوی پیشنهادی متنوع سازی فعالیت های اقتصادی مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
127 - 158
حوزه های تخصصی:
متنوع سازی فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی بنیادی موجب ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت، بهره برداری بهینه از منابع طبیعی تجدیدشونده، ورود فعال اقتصاد روستایی در اقتصاد ملی و بین المللی، افزایش تولید و انباشت پس انداز، افزایش خودآگاهی، شخصیت و هویت فردی و ملی و... در روستاها می شود؛ در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و از سوی سازمان های بین المللی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است؛از این رو شناسایی توانمندی ها، ظرفیت ها و قابلیت های مناطق روستایی مختلف و زمینه یابی فعالیت متناسب با آن منطقه/ روستا به منظور اولویت بندی و ارائه الگوی مطلوب متنوع سازی فعالیت های اقتصادی آن ضروری است که هدف اساسی تحقیق حاضر نیز به شمار می رود. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به شناسایی قابلیت ها و ظرفیت های مناطق روستایی در سطح شهرستان های استان گیلان در زمینه انواع فعالیت های کشاورزی و صنایع تبدیلی و تکمیلی مناطق روستایی پرداخته است. اطلاعات موردنیاز درجهت توصیف و تحلیل وضعیت، از داده های ثبتی و رسمی همچون سرشماری عمومی کشاورزی 1393، سالنامه آماری استان گیلان سال 1393، داده های ثبتی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و... به دست آمده است. سپس با استفاده از مدل های مختلف همچون تکنیک ضریب مکانی، شاخص تخصصی و تکنیک پیوستگی مکانی، ضمن تجزیه و تحلیل، ظرفیتی که بالاترین مزیت را در یک شهرستان نسبت به سایر شهرستان ها داراست، برای آن شهرستان معرفی کرده و درنهایت، الگوی پیشنهادی برمبنای خوشه های فعالیت (خوشه صنایع تبدیلی و تکمیلی، خوشه صنایع دستی، خوشه فعالیت گردشگری، خوشه تنوع بخشی فعالیت زراعی، خوشه تنوع بخشی فعالیت باغی) در سطح منطقه ای/ شهرستان ارائه شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از آن است که استان گیلان به لحاظ تمرکز و تنوع صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در حد متوسطی قرار دارد. شاخص تخصصی برای شهرستان های بندرانزلی و سیاهکل، املش و تالش به ترتیب 85/33، 2/42، 5/42، 52/49 نشانگر برخورداری از تنوع فعالیت های صنعتی روستایی در این شهرستان هاست. همچنین نتایج حاصل از مقدار Laمحاسبه شده نیز بیانگر آن است که بین سطح زیرکشت محصولات زراعی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان، پیوستگی بسیار بالایی (La= 84.45) وجود دارد. این پیوستگی در ارتباط با سطح زیرکشت محصولات باغی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن برابر با (La= 60.62) و نیز بین تعداد انواع دام ها و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان در سطح متوسط و معادل (La= 57.39) است.
ارزیابی روند تغییرات سیمای شهر لاهیجان با استفاده از مفاهیم و متریک های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
129 - 148
حوزه های تخصصی:
سیمای سرزمین بر اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی در حال تغییر است و این پویایی به دلیل دخالت های انسانی شدت بیشتری دارد. گسترش شهرنشینی و شهرگرایی زمینه ساز تغییرات محیطی سریع تر است. هدف اصلی این مطالعه، پایش و مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی شهر لاهیجان است. به منظور پایش تغییرات با رهیافت اکولوژی سیمای سرزمین، این پژوهش به تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای به کمک فنون سنجش ازدور می پردازد. محاسبات و اندازه گیری ها با کمک شاخص ها و متریک هایی از جمله مساحت لکه ها، تعداد لکه ها، کل حاشیه و... در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین صورت گرفت. براساس نتایج، اگرچه بستر و زمینه منطقه کشاورزی بوده است، مساحت عرصه های ساخت وساز با نرخ سریعی افزایش یافته و لکه غالب در مقیاس منطقه ای، پهنه های ساخته شده است. همچنین مساحت، تعداد لکه ها و کل حاشیه پهنه ساخت وساز در حال افزایش است. پیچیدگی و نسبت فراکتال در لکه های پوشش سبز در حال کاهش، اما پیچیدگی در لکه های ساخت وساز و کشاورزی رو به افزایش است. متریک ها در سطح سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای منطقه درمجموع منظم تر، هندسی تر و ساده تر شده است. همچنین تنوع پوشش های اراضی و لکه ها در حال کاهش، و غلبه لکه های ساخت وساز در حال افزایش است. مطابق نتایج، حرکت سرزمین بیشتر به سوی شهرگرایی است که نشان می دهد با توجه به کاربری ها و پوشش متناسب با آن، برنامه ریزی راهبردی برای بهره برداری پایدار از سرزمین ضرورت دارد.
بررسی و پهنه بندی میزان مصرف انرژی برق در شهرهای استان خراسان شمالی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
71-87
حوزه های تخصصی:
تولید و مصرف انرژی برق در کشور یکی از موضوعات مهم در سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان توسعه ای کشوراست. انرژی، علاوه بر اینکه یکی از عوامل مهم تولید به شمار می رود، استفاده بیش از حد آن موجب افزایش آلودگی های زیست محیطی و گاز های گلخانه ای در کره زمین و افزایش دمای آن شده است. آگاهی از پراکندگی مصرفی انرژی برق، زمینه ساز برنامه ریزی و سیاست گذاری های درست محیطی است. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات مکانی مصرف انرژی انجام شده است. نخست پایگاهی از داده ای شبکه ای مصرف انرژی استان خراسان شمالی ایجاد شد. سپس دوره آماری 1394- 1395 برای 8 شهرستان از استان، میزان مصرفی مشترکین برق در سطح (شهر، روستایی، خانگی، عمومی، کشاورزی، صنعتی، تجاری، روشنایی معابر) انتخاب و یاخته ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور دست یابی به تغییرات درون سالی مصرف انرژی از روش زمین آمار در محیط برنامه نویسی GIS استفاده و باIDW مورد درون یابی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بیشترین مصرف انرژی برق در بخش های شهری، خانگی، تجارتی، عمومی و روشنایی معابر را شهرستان بجنورد و بیشترین مصرف انرژی برق را در بخش های روستایی و کشاورزی را شهرستان اسفراین و همچنین در بخش صنعتی شهرستان جاجرم می باشد. مجموع میزان مصرف انرژی برق طی دوره مورد بررسی در بخش های شهری، روستایی، خانگی، تجارتی، کشاورزی، صنعتی و روشنایی معابر در شهرستان بجنورد با 332976 و شهرستان شیروان با میزان مصرفی 61006 مگاوات ساعت و کم ترین میزان مصرفی با 23001 مگاوات ساعت در شهرستان راز و جرگلان می-باشد. مجموع میزان مصرف برق بخش های مختلف بیش ترین میزان مصرف در مرکز استان (بجنورد) با 29% مصرف انرژی برق و با (124708) تعداد مشترک و همچنین شهرستان اسفراین با 16% و (52075) تعداد مشترک و کمترین میزان مصرف انرژی برق در بخش صنعتی در شهرستان راز و جرگلان با 2% و (10269) تعداد مشترک می باشد.
نظام محله در اصفهان عصر صفوی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
105-119
حوزه های تخصصی:
نگاهی به مطالعات حوزة شهرشناسی تاریخی ایران عصر صفوی، نشان می دهد که موضوعات مهمی نظیر نظام محله- به عنوان هستة اصلی مناسبات شهرنشینی- به گونه ای همه جانبه، مورد بررسی قرار نگرفته است. در بدایت امر، چنین به نظر می رسد که محله های شهرهایی مانند اصفهان، فاقد نظام و الگوی مشخصی بوده اند. با این حال، مطالعة دقیق تر منابع این دوره، نظری خلاف دیدگاه اولیه را می-نمایاند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با رویکردی تاریخی و با توصیف و تحلیل منابع اصلی این دوره، الگوها و ویژگی های محله های اصفهان عصر صفوی را بازنمایی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که محله های اصفهان دارای هویت و نظام فرهنگی، اجتماعی، اداری و کالبدی ویژة خود بوده-اند که با زمینه های مذهبی، قومی و شغلی- طبقه ای افراد محله، منطبق بوده است. در تحلیل جامعه-شناختی جوامع پیشاصنعتی، بر تضادها و مرزبندی های اجتماعی(مذهبی، قومی و طبقه ای) میان افراد محله های مختلف تأکید بیشتری می شود. مطالعة نظام محله ای اصفهان این دوره، الگوهایی را نشان می دهد که با ویژگی های اخیر جوامع پیشامدرن سازگاری دارد؛ و منافع طبقه ای و اجتماعی شهرنشینان را کمتر مورد توجه قرار می دهد. بااین وجود، نظام مدیریتی محله های این شهر از نوعی خودمدیریتی برخوردار بود، که در برآوردن نیازهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و اداری افراد محل، کارایی داشته است.
ارزیابی سطوح توسعهیافتگی بخش مسکن در بین شهرستانهای استان مازندران با استفاده از تاپسیس فازی (Fuzzy TOPSIS)
حوزه های تخصصی:
یکی از بخش هایی که برنامه ربزی در آن بایست با تاکید بر توسعه انجام شود ، بخش مسکن است. وضعیت مسکن در شهرهای کشورهای جهان سوم یکی از شاخص های توسعه اقتصادی- اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. به همین منظور برنامه ریزی در امر مسکن در جهان دارای ارزش و اهمیت به سزایی می باشد. در این بین توجه به شاخص ها و متغیر ها نیز دارای اهمیت است چرا که، می تواند در مسیر انجام پژوهش ها مؤثر باشد. در استان مازندران به عنوان استانی که در آینده نزدیک به قطب جمعیتی شمال کشور تبدیل خواهد شد، مسکن از جمله نیاز های مبرم جمعیت آینده خواهد بود که باید با شناخت درست نسبت به متغیر های مختلف آن بتوان برنامه ریزی جامع و فراگیری را برای آن ترتیب داد. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، متغیرهای مختلفی در زمینه وضعیت مسکن در استان مازندران انتخاب و با استفاده از مدل تاپسیس فازی مورد ارزیابی قرار گرفته و نسبت به دسته بندی شهرستان های این استان اقدام شده است. آنچه از برآیند این پژوهش پیداست ، پنج متغیر مساکن بادوام ، نیمه با دوام ، تاسیسات ، بهداشت و شبکه فاضلاب به عنوان متغیر های این پژوهش در حوزه مسکن انتخاب و پس از جمع آوری داده های مربوط به آنها از مرجع مرکز آمار ایران در سطح شهرستان نسبت به پیاده سازی مدل تاپسیس فازی مثلثی بر روی آن ، اقدام گردید که نتایج بیانگر وضعیت خوب مسکن در شهرستان های بهشر ، نکا ، قائم شهر ، تنکابن بوده است که این شهرستان ها به نوعی در سطح اول دسته بندی شده اند. پس از آنها شهرستان های ساری ، آمل ، بابل ، چالوس و نوشهر در دسته نیمه مطلوب و سایر شهرستان های استان نظیر جویبار ، سواد کوه ، جویبار ، رامسر و.. در وضعیت نامطلوب از منظر این شاخص ها به سر می برند.
سنجش اثرگذاری عوامل اجتماعی- فرهنگی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری (مورد شناسی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برند مقصد در مرکز راهبردهای بازاریابی سازمان های مدیریت مقصد قرار گرفته است، زیرا تعهد مصرف کننده به توصیه دیگران نسبت به سفر به آن مقصد یا بازگشت مجدد گردشگر به مقصد است. عوامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان یکی از نهادهای مهم و تأثیر گذار در مدل رفتار مصرف کننده معرفی شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزانِ اثرگذاری چهار عامل فرهنگ، خانواده، گروه های مرجع و طبقه اجتماعی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری است. جامعه آماری مورد بررسی شامل گردشگران ورودی به شهر اصفهان و حجم نمونه در این پژوهش 242 نفر بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS، آزمون t مستقل و معادلات ساختاری، میزان اثرگذاری هفت متغیّر مستقل (شامل خانواده، گروه های مرجع، طبقه اجتماعی و چهار بُعد فرهنگی «هافستد» شاملِ مردسالاری در مقابل زن سالاری، جمع گرایی در مقابل فردگرایی، شاخص اجتناب از عدم اطمینان در مقابل ریسک پذیری و قدرت) بر متغیّر وابسته وفاداری به برند مقصد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهند، فقط چهار متغیّر از هفت متغیّر مستقل بر وفاداری به برند مقصد تأثیرگذارند. در این میان، گروه مرجع با ضریب تأثیر 74 دارای رتبه اول، طبقه اجتماعی با ضریب تأثیر 35 دارای رتبه دوم، فرهنگ مردسالاری در مقابل زن سالاری با ضریب تأثیر 33 در رتبه سوم و خانواده با ضریب تأثیر 26 در رتبه چهارم است. همچنین نتایج نشان می دهد، طبقات بالا و بالای متوسط نسبت به طبقات پایین و پایین متوسط به برند مقصد وفادارتر هستند.
بررسی تأثیر مؤلفه های حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
531 - 543
حوزه های تخصصی:
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جمله مباحث جذاب محسوب می شود که توجه بسیاری از عالمان اجتماعی و سیاسی را در رشته های گوناگون به خود جلب کرده است. تحولات ساختاری و کارکردی نظام های اجتماعی و سیاسی و ایجاد بسترهای متفاوت در اداره امور شهرها، همچنین ماهیت اسلامی بودن قوانین ایران، نگرش های گوناگونی درباره حقوق و وظایف شهروندی پدید آورده است. هدف پژوهش توصیفی و هم بستگی حاضر، تأثیر مؤلفه های مختلف حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام است. جامعه آماری شهروندان شهر ایلام است که برای نمونه 200 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بود که متناسب با اهداف پژوهش تنظیم شد و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ برای پرسشنامه حقوق شهروندی 75 درصد و برای مدیریت شهری 74 درصد به دست آمد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری استفاده شد که نشان دهنده تأیید پایایی پرسشنامه مورد نظر است. درنهایت مجموعه داده ها به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل پژوهش که به کمک آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، رگرسیون و تی تست حاصل شد، نشان می دهد حقوق شهروندی برای افراد متعددی قابل درک و معنادار نیست. همچنین آگاهی از این حقوق می تواند بر مدیریت شهری شهروندان مؤثر باشد.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های ساحلی جنوب کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
23-50
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با رویکرد پدافند غیرعامل بررسی شده است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است و در آن از مقایسه ی درصد جمعیت شهری، شهرستان مرکز استان با جمعیت شهری سایر شهرستان های استان و قانون رتبه - اندازه زیپف و شاخص نخست شهری استفاده شده است. نتایج نشان داد که استان هرمزگان با تجمع 90/55 درصد جمعیت شهری استان در شهرستان بندرعباس بدترین وضعیت را در بین چهار استان بررسی شده دارد و استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب با 07/44، 55/33 و 73/32، درصد جمعیت شهری استان در شهرستان های زاهدان، اهواز و بوشهر در رتبه دوم تا چهارم قرار دارند. بنابراین استان بوشهر بهترین وضعیت را از لحاظ پراکنش جمعیتی به خود اختصاص می دهد. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که استان های خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با پدیده نخست شهری مواجه می باشند و شهرهای بندرعباس، زاهدان و اهواز به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان قرار دارند. استان بوشهر دارای پدیده ی نخست شهری نمی باشد. نتایج مدل قانون رتبه - اندازه نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان نسبت به مدل رتبه- اندازه زیپف فاصله زیادی دارند، که دراین بین وضعیت استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان از استان خوزستان بدتر است. و استان بوشهر فاقد پدیده ی نخست شهری بوده و ازاین رو دارای تعادل در نظام شهری است. اما این نوع تعادل از نوع الگوی مختلط است. یعنی سلسله مراتب شهری استان بوشهر نه دارای پدیده ی نخست شهری است و نه استاندارد هست؛ بلکه حالتی بینابین دارد. بنابر نتایج به دست آمده از مدل های مقایسه جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت سایر شهرستان های استان و مدل نخست شهری و مدل رتبه - اندازه زیپف، به این نتیجه می رسیم که وضعیت استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از رتبه یک (بدترین حالت)، تا رتبه چهارم (بهترین حالت)، قرار دارند. بنابراین استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از بدترین حالت تا بهترین حالت را در زمینه رعایت پدافند غیرعامل دارا می باشند.
به کارگیری روش تصمیم گیری گروهی چند معیاره مکانی در تعیین مکان های بهینه ی پل های هوایی (مورد: منطقه یک شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
137 - 148
حوزه های تخصصی:
نصب تجهیزات ترافیکی و وسایل ایمنی در معابر عمومی می توانند نقش مهمی در جلوگیری از بروز حوادث و سوانح رانندگی ایفا نمایند. در این بین، نقش پل های عابر پیاده بیش از دیگر تجهیزات قابل توجه است. عدم جانمایی صحیح و بهینه پل های هوایی عابر پیاده منجر به کاهش استفاده از آن ها و افزایش تصادفات و غیره می گردد. امروزه، تلفیق تحلیل های تصمیم گیری چند معیاره(MCDA) مشارکتی باقابلیت ها و پردازش های سامانه های اطلاعات مکانی (GIS)، توانمندی های منحصربه فردی را برای تصمیم گیری و برنامه ریزی های مکانی در اختیار مدیران شهری قرار داده است. در این راستا، افراد با مشارکت یکدیگر و با ارائه ی اولویت ها، نگرش و عقاید خود، در فرایند تصمیم گیری مکانی گروهی در حوزه های مختلف ایفای نقش می کنند. این پژوهش با در نظر گرفتن معیارهای مختلف و با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره ی گروهی (در دو بخش فردی و گروهی) به حل مسأله ی جانمایی بهینه ی پل های هوایی در شهر مشهد می پردازد. دربخش تصمیم گیری مکانی فردی، از تعدادی معیار (مکانی وغیرمکانی) و عملگر میانگین وزن دار مرتب شده (OWA) برای ارزیابی و رتبه بندی گزینه های مکانی (مکان های مناسب برای پل های هوایی)، استفاده گردید. همچنین، دربخش گروهی تصمیم گیری مکانی (بخش ادغام نظرات یا نقشه های فردی)، از روش اکثریت فازی (Fuzzy Majority) استفاده شد. بدین ترتیب گزینه ها جهت انتخاب مناسب ترین مکان برای استقرار پل های هوایی در منطقه یک شهرمشهد، رتبه بندی گردیدند. بر اساس نتایج به دست آمده، گزینه ها بر طبق نظر گروه تصمیم گیران برای احداث پل هوایی، به ترتیب خیابان های اصلی احمدآباد، فرامرز عباسی، فلسطین و سازمان آب رتبه بندی و پیشنهاد گردیدند.
ارزیابی میزان سرمایه اجتماعی شهر یاسوج از منظر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
163 - 172
حوزه های تخصصی:
توسعه ی شهرها بستر رشد رفتارهای انسانی و اجتماعی فراوان و باز تولید پیچیدگی های رفتاری شهروندی را با خود به همراه داشته، مجموعه رفتارهای اجتماعی همگرا و سازنده، بسترساز ایجاد و توسعه سرمایه ی اجتماعی شهرها می باشد. یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه، توجه به سرمایه های اجتماعی و تقویت شاخص های آن در توسعه ی کشور است. بنابراین بررسی دیدگاه شهروندان در خصوص سرمایه ی اجتماعی مهم به نظر می رسد. پژوهش حاضر مطالعه ای پیمایشی است که جامعه ی آماری آن جمعیت بالای 18 سال شهر یاسوج (حدود 000/60 نفر) می باشد و با استفاده از فرمول آلفای کوکران حجم نمونه 400 نفر برآورد گردیده است تا به برخی مسائل سرمایه ی اجتماعی در 6 حیطه در قالب پرسش نامه به صورت تصادفی پاسخ دهند و برای اطمینان از روایی ابزار سنجش از ضریب آلفای لی کرونباخ ﺑﺎ ﺗأﮐیﺩ ﺑﺭ ﻫﻣﺑﺳﺗﮕﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد هرچه به سمت گروه های اجتماعی خصوصی و غیر دولتی پیش رفتیم، سرمایه ی اجتماعی و حس اعتماد و امنیت از دیدگاه شهروندان در حد قابل قبولی بیشتر گردید به نحوی که3/42 درصد پاسخ دهندگان ، نسبت به خویشان خود اعتماد زیاد و کاملاً زیادی دارند و 41 درصد تا حدودی به دوستان و همسایگان و 4/91 درصد به خانواده ی خود کاملاً اعتماد داشته اند؛ اما در بحث مربوط به حکومت، چون مردم اعتماد کمتری به آنان دارند، سرمایه ی اجتماعی قابل قبول نمی باشد. این مسأله حتی در مقیاس کالبدی نیز شکل آشکاری پیدا کرده به نحوی که اکثریت پاسخ دهندگان، 3/44 درصد احساس امنیت خانوادگی زیادی داشته اند، 7/39 درصد تا حدودی محله ی مورد سکونت خود را امن دانسته اند و7 /40 درصد امنیت شهر یاسوج را کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهری در برابر مخاطرات محیطی ( نمونه موردی : بافت فرسوده کلان شهر کرج )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
111 - 122
حوزه های تخصصی:
امروزه معضلات و مشکلات بافت های فرسوده شهری یکی از مسائلی است که در حوزه شهرسازی شهروندان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است و همچنین یکی از مهم ترین چالش های شهری با توجه به نبود زیرساخت های مناسب شهری و افت عملکرد این بافت ها از نظر ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در مواجه با مخاطرات می باشد. در این پژوهش به سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهر کرج در برابر مخاطرات محیطی پرداخته شده است. این پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج و ارائه چارچوبی به منظور سنجش ابعاد تاب آوری در بافت های فرسوده شهری انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری مشتمل بر 100 نفر از نخبگان دانشگاهی، افراد خبره و تصمیم گیر در حوزه مرتبط با تحقیق است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای، آزمون F و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج از نظر بعد کالبدی_ محیطی، بعد اجتماعی، بعد سازمانی_نهادی و بعد اقتصادی به ترتیب دارای میانگینی معادل 3.49، 3.23، 3.01 و 3.42 و کمتر از میانگین مفروض (4) می باشند؛ از این رو بافت فرسوده شهر کرج از نظر ابعاد تاب آوری آسیب پذیر است. همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد بعد کالبدی به صورت مستقیم 0.523 درصد در تاب آوری بافت فرسوده شهر کرج تأثیرگذار است.