فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر‘ چینی ها ادعا کرده اند که قنات (کاریز) اختراع آنان و چین‘ خاستگاه قنات است و این فن دستیابی به آب زیرزمینی‘ از این کشور به دیگر ممالک جهان انتشار یافته‘ اما نگارنده‘ به ویژه با استفاده از منابع خارجی و بالاخص از کتاب آقای گوبلو‘ طی این مقاله ثابت می کند که قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد‘ در حالی که چینی ها فن حفر قنات را تازه حدود 200 سال پیش از ایرانیان آموخته اند.
تحلیل منطقه ای سیلاب در حوضه آبریز کشف رود غربی (گلستان)
حوزه های تخصصی:
آب های جوان
حوزه های تخصصی:
تاثیر گنبدهای نمکی در شوری آب های زیر زمینی پلایای داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهیه الگوی مدیریت حوزه آبخیز تاش- مجن شاهرود با بهره گیری از آمایش سرزمین
حوزه های تخصصی:
اثر دفن زباله بر آبهای سطحی و زیر زمینی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی روند تغییرات تالاب انزلی با استفاده از سنجش از دور و ارائة راه حل مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی دو رویکرد در مواجهه با تغییرات محیط زیستی وجود دارد. رویکرد اوّل نادیده گرفتن این تغییرات و ادامه وضع موجود است که نتیجه ای جز تخریب بیشتر محیط زیست در پی نخواهد داشت. رویکرد دیگر شناسایی این تغییرات از گذشته تا کنون و تدوین برنامة مدیریت محیط زیستی برای کنترل این تغییرات و برنامه ریزی برای بهبود وضعیت محیط زیست است. تالاب بین المللی انزلی از جمله تالاب های حفاظت شده ایران است که عواملی مانند مصارف آب، ورود آلودگیها و تغییر کاربری نقش مؤثری در تغییرات آن دارند. در این تحقیق سعی برآنست که با شناسایی روند تغییرات محیط زیستی تالاب انزلی در یک دورة زمانی دهساله با استفاده از سنجش از دور و سامانة اطلاعات جغرافیایی، به نوعی مدیریت محیط زیستی برای این تالاب دست یافت. برای این منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای مربوط به دوره های زمانی مورد نظر تهیه و تفسیر شد و نقشه سازی از این تالاب صورت گرفت تا اطلاعات مورد نیاز برای بررسی روند تغییرات تالاب از گذشته تا کنون به صورت کمی به دست آید. سپس بین اطلاعات کمی به دست آمده از دوره های مورد نظر مقایسه صورت گرفت و روند تغییرات تالاب انزلی در این دوره زمانی استخراج شد. یافته های این تحقیق نشان میدهد که تالاب انزلی طی دوره ده ساله مورد مطالعه، دچار تخریب شده و تغییرات پدیده های مرتبط با آن مانند نوع پوشش گیاهی و مساحت بخش آبگیر تالاب به سمت افزایش تغذیه گرایی است. علاوه بر آن مساحت تالاب تحت تأثیر نوسانات دریای خزر و پیشروی و پسروی آب این دریا قرار دارد.
اصلاح ضریب کریگر براساس دوره های بازگشت مختلف به منظور برآورد دبی حداکثر سیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز ایران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از مهم ترین عوامل تهدید انسان، سرمایه و امکانات بشری محسوب شده که به دلیل شرایط اقلیمی و توپوگرافی و به ویژه بارش های با شدت و مدت زیاد به وقوع می پیوندد. مقابله با سیلاب در هر منطقه مستلزم اطلاع از مقدار دبی سیلابی و دوره بازگشت آن می باشد. در بسیاری از مناطق دنیا و در حوضه های فاقد آمار جهت برآورد دبی حداکثر سیل از روابط تجربی استفاده می شود که در این میان فرمول کریگر به دلیل سادگی و در دسترس بودن پارامترهای مورد نیاز از کارایی گسترده ای برخوردار است. این در حالی است که مشخص نبودن دوره بازگشت ارقام دبی های برآورد شده نیز از جمله ایرادات وارد بر این روش می باشد. این تحقیق با وارد نمودن دوره بازگشت به مقادیر ضریب منطقه ای کریگر به بررسی دامنه تغییرات آن را در مناطق مختلف حوضه آبریز ایران مرکزی پرداخته است. بدین منظورآمار مربوط به دبی حداکثر لحظه ای 29 ایستگاه هیدرومتری واقع در حوضه ایران مرکزی طی سال های90-1344 جمع آوری گردید. سپس با انجام آزمون داده های پرت، با استفاده از روش گروبزـ بک و آزمون کفایت داده های ماکوس، صحت و قابلیت اعتماد نسبی داده های ثبت شده مورد ارزیابی قرار گرفت و در هر ایستگاه با استفاده از روش عصبی- فازی، بازسازی نواقص آماری صورت گرفت. در مرحله بعد با هدف تعیین دوره بازگشت و با استفاده از تحلیل فراوانی سیلاب، ارقام دبی های سیلابی برآورد و سپس ضریب منطقه ای فرمول کریگر تعیین گردید. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل نشان داد که دامنه تغییرات ضریب منطقه ای کریگر در حوضه ایران مرکزی بسیار کمتر از میانگین جهانی آن بوده و میانگین درصد خطای مطلق روش کریگر در برآورد دبی حداکثر سیلابی این مناطق، 85/54 درصد می باشد. همچنین برخلاف تصور موجود حل رابطه ی کریگر از طریق برقرار تناسب بین دبی حداکثر با مساحت حوضه بالادست همگن با آن منجر به خطاهای فاحشی خواهد گردید.
واکاوی مشکلات تشکلهای آببران در فرآیند انتقال مدیریت آبیاری مطالعه شبکههای تجن، مغان و ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایش خشکسالی با استفاده از تراز مخزن سد و شاخص های هواشناسی (مطالعه موردی سیستم آب زاینده رود اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی میباشد که خسارات سنگینی به منابع آب وارد نموده و مدیریت را با چالش های جدی مواجه میسازد. پایش خشکسالی از مهمترین اقدامات در مدیریت آن میباشد که برای آن شاخص ها و روش های متفاوتی ارائه شده است که از معرف های گوناگونی بهره میجویند. این تحقیق تلاش دارد تا دو شاخص شناخته شده هواشناسی خشکسالی موثر (EDI) و بارندگی استاندارد شده (SPI) را با روش هیدرولوژیکی بر اساس تراز مخزن، برای پایش خشکسالی سیستم منابع آب زاینده رود مقایسه نماید که بدین منظور دوره خشکسالی 1380-1377 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که هر کدام از روش ها قابلیت هایی دارند که طی دوره خشکسالی میتوانند به مدیریت خشکسالی کمک کنند. لذا تأکید بر استفاده همزمان از چند شاخص برای پایش خشکسالی یک سیستم منابع آبی میگردد. برای منطقه مطالعاتی این تحقیق، نتایج نشان داد که برای اعلام شروع وضعیت خشکسالی بهتر است از روش SPI با دوره 6 ماهه استفاده گردد. همچنین در طول دوره بهره برداری و اعمال اقدامات مدیریتی برای پایش روش تراز مخزن و برای اعلام خاتمه آن EDI قابل توصیه است.
تحلیل فضائی حوضه کُر با تکیه بر استدلالهای ژئومورفیک و هیدرولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های ژئومورفولوژی حوضه ها را می توان از سه دیدگاه مورد مطالعه قرار داد؛ که این دیدگاه ها عبارتند از I. دیدگاه تاریخی (موریس دیویس و طرفداران نظریه او)، II . کاتاستروفیسم (بزرگی وقوع رویدادها با توجه به بسامد این رویدادها) و III. دیدگاه سیستمی (تراز بیلان انرژی و ماده ورودی و خروجی از حوضه های ژئومورفیک). در مقاله حاضر تحولات ژئومورفولوژیکی حوضه کر از دریچه تئوری فضائی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین وضعیت تعادلی و پایداری حوضه از گذشته تاحال و در آینده می باشد. روش انجام تحقیق تعیین ورودی و خروجی ماده و انرژی (بارش، تابش خورشیدی، تکتونیک و نئوتکتونیک و ...) به حوضه با توجه به سیبرنتیک میان دادی حوضه هم چنین محاسبه بیلان انرژی و ماده در سطح حوضه با توجه به آنتروپی مثبت و منفی در سطح حوضه بوده است. با استناد به یافته های پژوهش حاضر که حاصل برآیند سیبرنتیکی بین فرم و فرآیند در حوضه است، می توان با اطمینان اظهار نمود که حوضه در چه وضعیت تعادلی قرار داشته است که خود این وضعیت تعادلی موجود، برآیند حالت های تعادل ایستا، دینامیکی و یک نواخت است که بر وضعیت ژئومورفولوژیک حوضه مسلط می باشند. بنابراین با توجه به وضعیت سیستم ژئومورفیک حوضه بهترین روش آمایشی حوضه از میان روش های (برنامه ریزی، مدیریت ریسک و مدیریت بحران) در حوضه که هم مستلزم صرف هزینه های گزاف نباشد و هم باعث ایجاد اغتشاش در پایداری و تعادل ژئومورفولوژیک حوضه رودخانه کر نگردد؛ استفاده از شیوه مدیریت بحران می باشـــد.
میزان تأثیر رطوبت ، بر نرخ تولید آلاینده در لندفیل ها و کنترل آلاینده های خروجی با استفاده از سرپوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاز تولیدی در لندفیل ها، ناشی از تجزیه بیهوازی مواد آلی موجود در لندفیل است. گاز لندفیل دارای گاز گلخانه ای است. بنابراین انتشار گاز تولیدی در لندفیل به اتمسفر، سبب افزایش گرمایش جهانی و آثار مخرب زیست محیطی میشود. یکی از مشخصه های مؤثر بر نرخ تولید گاز در لندفیل ها میزان رطوبت محیط است. در این مطالعه لندفیل سراوان واقع در بیست کیلومتری جاده رشت-تهران، به عنوان لندفیل بیهوازی در دو محیط خشک و مرطوب به وسیله نرم افزار LandGEM مدل شده و میزان گاز خروجی در سالهای مختلف محاسبه شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد نرخ تولید گاز در حالت مرطوب 85/3 برابر حالت خشک است. به طوریکه حداکثر متان، دیاکسیدکربن و ترکیبات آلی فرار غیرمتان (NMVOC) تولیدی در لندفیل، در حالت مرطوب بترتیب برابر 11700، 32110 و 500 تن در سال و در حالت خشک به ترتیب برابر 3043، 8349 و 130 تن در سال است. با توجه به میزان تأثیر رطوبت بر نرخ تولید آلاینده و میزان رطوبت منطقه، استفاده از سرپوش برای مهار آلاینده مورد بررسی قرار گرفته است. پوشش پیشنهادی در این مطالعه از نوع سرپوش مرکب است. طبق نتایج به دست آمده، این نوع سرپوش علاوه بر اکسیداسیون گاز متان به علت جلوگیری از نفوذ رطوبت به لندفیل، سبب کاهش نرخ تولید گاز و پساب میشود. سیستم طراحی شده دارای شبکه جمع آوری گاز از نوع غیر فعال و زهکشی به منظور جمع آوری پساب است. شبکة جمع آوری غیر فعال، سبب کاهش هزینه اجرای این سیستم بر روی لندفیل های موجود میشود. برای تصفیة پساب در این سیستم، پساب پس از جمع آوری، بر روی محل دپوی زباله در مکان های مشخص تخلیه میشود، تا از این طریق غلظت NH4 و مواد آلی موجود در پساب کاهش یابد.
کاربرد مدل شبکه عصبی در برآورد رواناب مطالعه موردی: حوضه آبریز پلاسجان، حوضه آبریز زاینده رود
حوزه های تخصصی:
برآورد رواناب در یک حوضه آبریز اهمیت زیادی در مدیریت منابع آب حوضه دارد. با وجود مدل های فیزیکی و آماری که هر کدام برخی از پارامترهای حوضه را به منظور برآورد رواناب را در بر می گیرند، استفاده از شبکه های عصبی به عنوان یک مدل جعبه سیاه نیز یکی از روش های مناسب محسوب می شود. هدف این تحقیق استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه به منظور برآورد میزان رواناب روزانه از روی بارندگی روزانه حوضه آبریز پلاسجان است. ابتدا سری های بارندگی روزانه سه ایستگاه واقع در منطقه و سری روزانه دبی ایستگاه پلاسجان به سری نرمال تبدیل و با توجه به خود همبستگی و همبستگی عرضی بارندگی و رواناب، شش متغیر به عنوان ورودی به شبکه انتخاب شد. در پایان مشخص شد شبکه عصبی پرسپترون با چهار لایه مخفی اعتبار بیشتری در برآورد رواناب نسبت به سایر شبکه ها دارد.
ارزیابی و اولویت بندی آبشارهای طبیعی به منظور توسعه اکوتوریسم (مطالعه موردی آبشارهای هفت گانه استان لرستان)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و اولویت بندی ابشارهای استان لرستان در جهت سرمایه گذاری و انتخاب یکی از آبشارهای هفت گانه استان لرستان در جهت معرفی به عنوان منطقه نمونه گردشگری است.جامعه آماری مورد نظر هفت آبشار مطرح استان و جامعه خبرگان وکارشناسان گردشگری استان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده و ابزار گرد آوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای، مشاهده ی میدانی و پرسشنامه می باشد. از آنجا که شاخص مشخصی از سوی سازمان برای اولویت بندی جاذبه ها به منظور انتخاب مناطق نمونه ارائه نگردیده، لذا با استفاده از نظر کارشناسان گردشگری استان معیارها و زیر معیارهایی انتخاب گردید؛ با توجه به اینکه معیارهای مورد نظر در اولویت بندی از ارزش واعتبار متفاوتی برخوردار بودند، لذا تکنیک سلسله مراتبی AHP بهترین روشی بود که در آن اهمیت هر یک از معیارها که ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی بود مد نظر قرار می گرفت. لذا با استفاده از این تکنیک اقدام به اولویت بندی این مناطق شد. نتایج تحقیق نشان داد که: آبشار زیبای بیشه در شهرستان درود با کسب امتیاز 194/0دارای بهترین شرایط به منظور سرمایه گذاری بوده و پتانسیل کافی را جهت معرفی به عنوان یک منطقه نمونه گردشگری را داراست. بعد از این آبشار، آبشار نوژیان با ارتفاع بیش از 90 متر و امتیاز اکتسابی147/0 از شرایط مناسبی برای سرمایه گذاری برخوردار بوده وسایر آبشارها در رده های بعدی قرار می گیرند.
مرگ دریاچه ها
کاربرد سیستماتیک مدل تخریب در ارزیابی اثرات توسعه بر روی حوضه آبخیز سد لتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش تغییر کاربری اراضی بر دبی سیلاب های منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بستر جغرافیایی تهدیدهای بیرونی مطالعه موردی: حاشیه دریای مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بقای ملی هدف غیر قابل تغییر و ثابت هر دولت- کشوری است؛ این مقوله به نوبه خود متاثر از امنیت ملی است. در سال های اخیر، اغلب، نقش موقعیت جغرافیایی در امنیت ملی نادیده انگاشته شده و یا کم اهمیت تصور می شود. این در حالی است که بنا به استدلال های این پژوهش، بستر و زمینه های اصلی تراکم تهدیدهای جانبی یا برعکس آرامش و ثبات دولت- کشورها، در آستانه قرن بیست و یکم، هنوز متاثر از موقعیت جغرافیایی یا به عبارت دیگر محیط بین المللی آن ها است.بر اساس برخی دستاوردهای این پژوهش، امنیت ملی هر کشوری در بعد تهدید بیرونی به شدت از پنج عامل محیطی تاثیر پذیر است: تعداد همسایگان، درجه امنیت و ثبات منطقه، تعداد اتحادیه های منطقه ای و درجه استواری و استحکام پیوندهای درونی آن ها، میزان اهمیت استراتژیک منطقه و کشور در مقیاس جهانی، و تعداد دولتهای ایده ئولوژیک جانبی.مقاله همچنین درصدد برآمده است تا کارکرد و نقش این پنج منبع جغرافیایی را بین اعضای کشورهای حاشیه دریایی خزر مورد بررسی اجمالی قرار دهد.