ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۷۶۹ مورد.
۲۸۶۱.

مقایسة تجمع زیستی جیوه کل در بافت عضلة دو گونه ماهی کپور معمولی و کپور نقره ای سد قشلاق سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جیوه کپور نقره ای کپور معمولی بافت عضله سد قشلاق سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۵۵۹
غلظت جیوة کل (T-Hg) تجمع یافته در بافت عضلة دو گونة ماهی کپور معمولی و کپور نقره ای سد قشلاق سنندج به عنوان پرمصرف ترین ماهیهای منطقه در خلال ماه های تیر تا آذر 1388 ارزیابی شد، تا ضمن مقایسة غلظت جیوة تجمعیافته در بافت های خوراکی این ماهیها، روند تغییرات T-Hg در خلال فصول مطالعه تعیین شود. در هر ماه 4 قطعه ماهی از هر دو گونه (مجموعاً 48 نمونه) به صورت تصادفی صید و غلظت T-Hg در بافت عضلة این ماهیها با استفاده از دستگاه پیشرفته اندازه گیری جیوه (Advanced Mercury Analyzer, Model; Leco 254 AMA) تعیین شد. میانگین (± خطای استاندارد) T-Hg در بافت عضله دو ماهی کپور معمولی و کپور نقره ای به ترتیب 67/20 ± 233 و 43/26 ± 367 بر حسبppb یا ng g-1 وزن خشک به دست آمد. مقایسة میانگین های ماهانه جیوة تجمعیافته در بافت عضلة دو گونه ماهی کپور معمولی و نقره ای اختلاف معنیداری از خود نشان ندادند (1926/0 P = , 29/2 =36, 5(F، در حالیکه میانگین T-Hg تجمعیافته در بافت عضلة گونه کپور نقره ای به صورت معنیداری بیشتر از کپور معمولی بود (0068/0 P = , 70/19 =36 ,1(F. غلظت جیوه تجمع یافته در بافت عضلة دو گونه کپور معمولی و نقره ای با متغیرهای زیستی طول کل، طول استاندارد و وزن، همبستگی معنیدار و مثبتی از خود نشان دادند (05/0 P <). غلظت T-Hg در بافت عضلة کلیة ماهیهایی که وزن آنها بیشتر از 500 گرم بود، بالاتر از استانداردEPA و در نمونه هایی که وزن آنها بیشتر از 850 گرم بودند، بالاتر از دو استاندارد جهانی WHO وFAO بودند
۲۸۶۳.

مطالعه خشکسالی های کوتاه مدت شهرستان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۳ تعداد دانلود : ۹۰۰
"شهرستان زاهدان با توجه به موقعیت جغرافیایی و قرارگیری در عرض های پایین و دور بودن از محدوده اثر سامانه های مدیترانه ای نسبت به سایر نقاط کشور از رطوبت کمتری برخوردار است و در نتیجه همواره با خطرات و عوارض ناشی از خشکسالی مواجه می باشد؛ به خصوص خشکسالی پی در پی چند سال اخیر خسارات فراوانی را به محصولات زراعی و باغی منطقه وارد ساخته است. بر اساس شاخص SPI معرفی شده توسط مک کی، منطقه در 50 درصد موارد باخشکسالی مواجه است. این تعریف استثنایی و نادربودن رخداد خشکسالی را زیر سوال می برد، بنابراین برای سازگاری بیشتر این شاخص با واقعیت های موجود، اگ نیو شاخصSPI مک کی را اصلاح نمود. لذا به منظور بررسی خشکسالی های شهرستان زاهدان از شاخص SPI سه ماهه اصلاح شده توسط اگ نیو برای یک دوره شانزده ساله در طی سال زراعی 70-1369تا 85-1384 به صورت ماهیانه برای پنج ایستگاه هواشناسی شامل ایستگاه های زاهدان، نصرت آباد، قطار خنجک، نیک محمدآباد و لادیز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که SPI کوتاه مدت (سه ماهه) به تغییرات بارندگی ماهانه سریعا پاسخ می دهند. بنابراین می توانند کاهش بارندگی ماهانه را به خوبی نمایش دهند. بنابراین در کشاورزی و زراعت های مختلف یکساله می توان از نتایج آن استفاده نمود. با توجه به طبقه بندی اگ نیو، می توان به یکسان نبودن رخ داد شدت های خشکسالی در ایستگاههای مختلف درشهرستان زاهدان پی برد. به طوریکه بیشترین فراوانی شدت خشکسالی ها مربوط به خشکسالی های متوسط بوده است. نقشه های پهنه بندی شدت های خشکسالی نشان می دهد که قسمت های شرقی و مرکزی شهرستان بیشتر از قسمت های غربی از خشکسالی متاثر می شوند"
۲۸۶۴.

آلودگی سفرة آب زیرزمینی دشت انار به نیترات، سرب، ارسنیک و کادمیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرب نیترات کادمیوم دشت انار آرسنیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۸۷۴
این پ ژوهش در ارتباط با بررسی تغییرات غلظت نیترات، سرب، ارسنیک و کادمیوم در آبهای زیرزمینی دشت انار واقع در جنوب شرقی ایران (غرب استان کرمان) است. به این منظور تعداد 21 نمونه از چاههای سراسر دشت در اردیبهشت 1388 برداشت شد و پس از تجزیه و تحلیل و کنترل نتایج، نقشه های هم غلظت و نمودارهای مربوط ترسیم و تفسیر شد. براین اساس غلظت کادمیوم در بخش جنوب و جنوب شرق منطقة مورد مطالعه که در مجاورت چندین معدن مس قرار دارد بالاست و در نمونه ای به حد مجاز آب آشامیدنی نزدیک میشود. غلظت آرسنیک در نمونه های واقع در جنوب شرقی دشت (در مجاورت معادن مس) و نمونه های غرب روستای بیاض بالاتر از حد مجاز آب آشامیدنی است. غلظت سرب در بیشتر نمونه های بخش میانی دشت بالا و در برخی نمونه ها بیش از حد مجاز آب آشامیدنی (ppb10) است. منبع سرب این قسمت جادة اصلی منطقه (جاده کرمان- یزد) فرض میشود. بالا بودن غلظت آرسنیک، سرب و کادمیوم در یک نمونه واقع در غرب روستای بیاض به فعالیت های هیدروترمال نسبت داده نمیشود. بالا بودن دما، pH پایین و قرارگیری در زون گسل انار مؤید این نکته است. به نظر میرسد منبع کادمیوم، آرسنیک و سرب موجود در نمونه های جنوب شرق منطقه، رگه های سولفیدی موجود در معادن مس باشد. غلظت نیترات در دو نمونه در مجاورت شهر انار بیش از حد مجاز آب آشامیدنی است. منبع نیترات در این نمونه ها فاضلاب های شهری است. تمرکز فعالیت های کشاورزی و مناطق مسکونی در بخش میانی دشت باعث افزایش متوسط غلظت این ترکیب در این بخش شده است.
۲۸۶۵.

تفاوت های راهبردی سواحل ایران

کلیدواژه‌ها: ژئواکونومی کرانه های دریایی تفاوت های راهبردی ساحل ها فضای استراتژیک جایگاه بازرگانی ساحلی کارکرد اصلی ساحلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۹ تعداد دانلود : ۱۹۱۹
مناطق ساحلی به عنوان فصل مشترک و محل تلاقی دو زیست بوم خشکی- دریا، دارای ویژگی های بسیار متفاوتی از دیگر نواحی زمین است. این نوارها از سده شانزدهم با آغاز انقلاب دریانوردی، آرام آرام به کانون و هسته سیستم نوین جهانی تبدیل شدند. چنان که از نیمه دوم سدة گذشته با ساحلی شدن اقتصاد، جمعیت ها و فعالیت ها به سوی آن کشیده شده اند. به عنوان نمونه تا آغازهای2010، حدود7/3میلیارد از جمعیت زمین در100کیلومتری ساحل زندگی می کردند. اما تا جایی که به کرانه های ایران برمی گردد، به دلیل فضای امنیتی چیره بر دریا و کرانه ها به ویژه در محور جنوب، چشم اندازها پیچیده بوده و نیازمند شناختی همه جانبه است. این کرانه ها با در اختیار داشتن تمام صادرات نفتی، بیشتر میدان های نفت- گاز، محورهای بازرگانی، ماهیگیری، ترانزیت و نیز کُنش های نظامی، در واقع پایه های استراتژیک ایران به شمار می روند. این در حالی است که جز در مفهوم ساحل بودن، هیچ شباهت چشمگیری میان سه کرانه دریایی ایران از دیدگاه کارکردهای استراتژیک به چشم نمی خورد
۲۸۶۷.

نظریه آشوب، فرکتال (برخال) و سیستم های غیر خطی در ژئومورفولوژی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه آشوب پیچیدگی فرکتال (برخال) سیستم های غیرخطی خودسازمانده ژئومورفولوژی سیستمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۱۲۳
از دیدگاه ژئومورفولوژی سیستمی، برخی سیستم های ژئومورفیک، سیستم های دینامیکی پیچیده غیرخطی هستند که رفتار آشوبناک، تصادفی و غیر قابل پیش بینی دارند. نظریه آشوب در ژئومورفولوژی سعی دارد این سیستم های غیرخطی و بسیار حساس به شرایط اولیه را مورد مطالعه قرار دهد. سیستم های ژئومورفیک در عین حال خود سازمانده بوده و حالت فرکتال (برخال) دارند. این ویژگی را می توان در بسیاری از سیستم های جریانی، حرکت های توده ای، سیستم خاک و زمین های مرطوب ساحلی مشاهده کرد. با استفاده از نظریه آشوب می توان بین فرم (?بعد فرکتال) و فرآیند (خودسازماندهی) در پدیده های ژئومورفولوژیک روابطی را برقرار کرد. نظریه آشوب به درک، تحلیل و پیش بینی پذیری سیستم های ژئومورفیک کمک می کند. پیچیدگی سیستم های ژئومورفیک و حالت آشوبناک آن ها به حدی است که نمی توان قواعد اساسی ریاضی و فیزیک را با قطعیت برای آن ها به کارگرفت و در مقیاسی بزرگ تعمیم داد. لذا دیدگاه های جدید سعی دارند برای تحلیل و شبیه سازی رفتار پیچیده سیستم های غیرخطی در ژئومورفولوژی از قواعد ساده و خرد مقیاس (فیزیک و ریاضی) در قالب مدل های سلولی اتومات استفاده کنند.
۲۸۶۸.

بررسی ناپایداری ژئومورفولوژیک گردنه صائین (بین شهر نیر و سراب، منطقه آذربایجان) با استفاده از روش آنبالاگان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی زمین لغزه روش آنبالاگان صائین واحد کاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵۶ تعداد دانلود : ۸۵۰
در مورخه شانزدهم خردادماه سال هزار وسیصد و هشتاد و چهار در محور مواصلاتی نیر-سراب (گردنه صائین) در استان اردبیل زمین لغزه نسبتاً بزرگی رخ داد که در اثر آن حدود یک کیلومتر از محور فوق الذکر از بین رفت و خسارات جانی و مالی فروانی را به وجود آورد. عوامل مختلفی در ایجاد این زمین لغزه نقش داشته اند؛ که از جمله می توان به عوامل زمین شناسی (لیتولوژی و ساختار زمین شناسی)، ضخامت و بافت خاک، درصد پوشش گیاهی، کاربری زمینها، میزان پستی و بلندی و شیب دامنه و بالاخره آب های زیر زمینی اشاره نمود. برای پی بردن به میزان ناپایداری در قسمت های مختلف منطقه بر اساس روش آنبالاگان، ابتدا کل منطقه مورد مطالعه به 32 واحد کاری تقسیم گردید و سپس عوامل تاثیر گذار در لغزش به صورت جداگانه در هرکدام از واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت و ارزش عددی هرکدام بدست آمد و در نهایت کل امتیازات جمع گردید. بر اساس امتیاز های بدست آمده نقشه خطر زمین لغزش برای کل منطقه رسم گردید. بررسی این نقشه گویای این حقیقت است که کل منطقه به پنج پهنه از نظر خطر زمین لغزه تقسیم شده اند؛ پهنه باخطر بسیار بالا 5/10 کیلومتر مربع از مساحت کل منطقه یا 23 درصد اراضی را به خود اختصاص داده که در اطراف رودخانه و محل عبور جاده قرار گرفته اند. مناطق با خطر زیاد 6/24 درصد منطقه مورد مطالعه، پهنه با خطر متوسط 1/2 درصد، پهنه با خطر کم 18 درصد و پهنه با خطر خیلی کم 75/14 از منطقه را به خودشان اختصاص داده اند.
۲۸۶۹.

آثار محیط زیستی احداث تونل مشترک تأسیسات شهری (مطالعة موردی: منطقة 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی شهری زیرساخت های شهری بررسی آثار زیست محیطی تونل مشترک تأسیسات شهری ماتریس تلفیقی (لئو پلد ساراتوگا)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۵۰
در شهر های امروزی شبکة گسترده ای از تأسیسات مختلف نظیر آب، برق،گاز و لوله های جمع آوری فاضلاب وجود دارد. در اغلب اوقات محل و عمق کارگذاری تأسیسات بسیار ضعیف انجام شده و تعداد دفعات مورد نیاز برای انجام تعمیرات، یا اقدامات توسعه ای که نیاز به آسفالت شکافی معابر دارد، افزایش یافته و باعث ایجاد مشکلات ترافیکی و تحمیل هزینه های سنگین بر شهر و شهروندان میشود. استفاده از تونل تأسیسات شهری از چند دهه قبل در اکثر کشور های اروپایی و امریکایی آغاز شده است. در داخل کشور نیز از چند سال قبل اقداماتی صورت گرفته که از جمله میتوان به تونل تأسیسات شهری منطقة 22 که برای نخستین بار در کلان شهر تهران در حال اجراست، اشاره کرد. در این تحقیق به بررسی شرایط زیست محیطی منطقة 22 شهرداری تهران و انجام مطالعات میدانی در ارتباط با تونل در حال تأسیس پرداخته و با توجه به مطالعات انجام شده عمده آثار ساخت این تونل بر محیط فیزیکوشیمیایی (هوا و صوت )تحمیل میشود. اندازه گیری کیفی آلاینده های هوا و صدا در دو فاز ساختمانی و بهره برداری انجام شد؛ سپس با استفاده از ماتریس تلفیقی (لئوپلد-ساراتوگا) تأثیر عملیات احداث تونل بر مشخصه های محیطی بررسی شد. با توجه به نتایج حاصل، ساخت تونل تأسیسات شهری در بخش اجتماعی و اقتصادی دارای آثار مثبت شاخص همچون ایجاد شغل و درآمد، افزایش تسهیلات رفاهی، بهبود سیستم حمل ونقل شهری و... است و در بخش فیزیکوشیمیایی دارای برخی آثار منفی همچون ایجاد آلودگی صوتی، آلودگی خاک و هواست که با انجام مدیریت صحیح و اجرای اقدامات اصلاحی مناسب آثار منفی قابل کاهش هستند.
۲۸۷۱.

فضا در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل همدیدی رگبار گرمایی شاخص های ناپایداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۰۹
طرح دیدگاه های جدید درحوزة معرفت و دانش بشری، همواره سبب ایجاد افق های نو گردیده است. این طرح واره ها گاه تواناییهای ما را در حل مشکلات و مسائل بشری ا فزایش داده و علاوه بر آن توانسته است به مسائل بشری به گونة دیگری بنگرد؛ بنابر این، با جایگزینی دیدگاه جدید، بخشی از مشکلات بشری تغییر یافته و نحوة تحلیل، شیوة تحقیق، معیار های ارزیابی و.. دگرگون شده است. از جمله دیدگاه هایی که طرح آن در جغرافیا و علوم وابسته بدان تحولی عمیق در نوع مسئلهیابی، چگونگی تحلیل و روش شناسی تحقیق و ادبیات آن ایجاد کرده، نگرش یا دیدگاه فضایی است. ژئومورفولوژی به عنوان یکی از زیر مجموعه های علوم جغرافیایی از این قاعده مستثنی نیست. بدیهی است آشنایی با تبلور هستة اولیة نگرش فضایی و نحوة ورود آن به حوزة دانش ژئومورفولوژی میتواند ما را در درک بهتر این مفهوم یاری دهد؛ بنابراین، برای دستیابی به چنین هدفی با انتخاب چهارتن از ژئومورفولوژیست ها و دو تن ازجغرافیدانان صاحب نظر، و واکاوی نوشته های آنان از مفهوم فضا کوشیده ایم به سیر شکل گیری و طرح در حوزة ژئومورفولوژی بپردازیم. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مفهوم فضا در ژئومورفولوژی با واژة Flexus در نوشته های جیلبرت درسال 1886 برای اولین بار به صورت تلویحی در ژئومورفولوژی طرح شده است؛ اگر چه هرگز وی با چنین بینشی- آن چنان که بعد ها مطرح گردید- آشنا نبوده است.
۲۸۷۲.

پهنه بندی مناطق حساس به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم Fuzzy TOPSIS و سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی درجه عضویت Fuzzy TOPSIS

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : ۱۹۰۱ تعداد دانلود : ۹۶۵
ایران با توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت زمین ساختی و لرزه خیزی زیاد، و شرایط متنوع اقلیمی و زمین شناسی، مهم ترین شرایط طبیعی را برای وقوع زمین لغزش داراست. وجود عوامل مستعد ناپایداری دامنه ها مانند، شیب، زمین شناسی و کاربری اراضی از جمله عوامل ایجاد کنندة خطر زمین لغزش قلمداد می شوند. روش های فراوانی برای پهنه بندی خطر زمین لغزش وجود دارد، که در این مقاله از روش Fuzzy TOPSIS برای پهنه بندی مناطق مستعد زمین لغزش استفاده شده است. داده های مورد استفاده شامل اطلاعات شیب، جهت شیب، قابلیت اراضی، کاربری اراضی، فاصله از گسل و فاصله از رودخانه بودند. از تعداد 162 زمین لغزه ثبت شده در محدوده مورد مطالعه، 70 درصد آن به طور تصادفی به عنوان نقاط Training انتخاب شد و مابقی به عنوان نقاط آزمون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از روش های محاسبه فاصله تفرق حاکی از آن است، که در صورت استفادة همزمان، از هر سه شاخص درجه عضویت، درجه عدم عضویت و درجه عدم قطعیت، استفاده از فاصلة اقلیدسی ـ برای محاسبة فاصلة تفرق ـ در مقایسه با فاصلة همینگ ارجحیت دارد. نتایج حاصل از 4 روش محاسبه فاصله تفرق، نشان می دهد که الگوریتم Fuzzy TOPSIS کارایی مناسبی در پهنه بندی خطر زمین لغزش دارد.
۲۸۷۳.

تحلیل احتمالاتی شدت- مدت خشکسالی در استان تهران با استفاده از توابع مفصل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شدت تابع مفصل مدت خشکسالی دوره بازگشت خشکسالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۴ تعداد دانلود : ۸۱۵
برای تحلیل و مدیریت ریسک خشکسالی در یک ناحیه، اطلاعاتی لازم است که از مهمترین آنها بررسی فراوانی ویژگی شدت- مدت خشکسالی است. با توجه به همبستگی بالای این دو عامل بایستی از ابزاری استفاده شود که میزان ارتباط و تأثیراتی که در تحلیل خشکسالی دارند را نمایان سازد. در این تحقیق از طیف متنوعی از توابع مفصل برای این منظور استفاده شده است و برای ارائه روش شناسی مربوط نیز از شش ایستگاه در سطح استان تهران و شاخص بارندگی استاندارد شده ((SPI سه ماهه استفاده گردید. در ادامه ضمن برآورد ارقام شدت- مدت و فراوانی برای ایستگاه ها، مقایسه بین آنها نیز انجام گردید. نتایج نشان داد که بر اساس شاخص SPI، مقادیر شدت- مدت و فراوانی در ایستگاه های مورد مطالعه از شباهت نسبی برخوردار هستند و این امکان را فراهم آورد که بتوان آنها را بطور استانی ارائه نمود. تحلیل های فوق براساس آستانه های خشکسالی نیز انجام شد، که کاربردی شدن بیشتر نتایج و بخصوص امکان تولید سناریوهای خشکسالی را فراهم میآورد
۲۸۷۴.

تاثیر عوامل اکوژئومورفولوژیک برکیفیت شیمیایی آب مطالعه موردی: رودخانه کر و دریاچه سد درودزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سد درودزن رودخانه کر ژئومورفولوژیک اکولوژیک کیفیت شیمیایی آب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۲۰
پارامترهای ژئومورفولوژیک از عوامل تعیین کننده و تاثیرگذار بر کیفیت منابع آب، بخصوص آب های سطحی، از قبیل رودخانه ها و دریاچه ها است.کیفیت فیزیکی و شیمیایی این آب ها می تواند متاثر از لیتولوژی سازندهای موجود در حوضه آبریز، جنس رسوبات حمل شده به رودخانه و عوامل اکولوژیک، نظیر فعالیت های انسانی، شامل فعالیت های کشاورزی، صنعتی و شهری باشد که تلفیق این موارد تحت عنوان اکو ژئومورفولوژی بررسی می گردد. در این تحقیق، تاثیر پارامترهای تاثیرگذار بر کیفیت شیمیایی آب رودخانه کر در بالا دست سد درودزن و دریاچه آن بررسی شده است. تنوع سازندهای زمین شناسی، از قبیل سازندهای آهکی و یا فرسایش پذیر در این حوضه و نقش روان آب ها در ایجاد و انتقال رسوبات مختلف به رودخانه کر، با توجه به توپوگرافی و شیب حوضه، کیفیت آب دریاچه را تحت تاثیر قرار داده است. همچنین، نقش توسعه، رشد جمعیت و افزایش فاضلآب های ناشی از فعالیت های کشاورزی، شهری و روستایی در کیفیت آب دریاچه نیز در این تحقیق بررسی شده است.
۲۸۷۵.

زمین شناسی، آلتراسیون، کانی سازی و ژئوشیمی محدوده جنوب ارغش (نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۳ تعداد دانلود : ۶۳۸
منطقه ارغش در 45 کیلومتری جنوب غرب نیشابور واقع شده است. واحدهای نیمه عمیق در منطقه شامل بیوتیت هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند بیوتیت کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری، بیوتیت هورنبلند مونزونیت پورفیری، مونزودیوریت پورفیری و بیوتیت کوارتز مونزودیوریت پورفیری می باشد. واحدهای آتشفشانی در منطقه شامل هورنبلند بیوتیت داسیت، بیوتیت هورنبلند داسیت، آندزیت و بازالت بالشی است. واحدهای درونی شامل هورنبلند مونزودیوریت، هورنبلند مونزونیت، کوارتز مونزونیت، هورنبلند کوارتز مونزودیوریت، بیوتیت گرانودیوریت، هورنبلند گرانودیوریت، بیوتیت هورنبلند گرانودیوریت، بیوتیت کوارتز دیوریت و پیروکسن دلریت می باشد. پنج نوع آلتراسیونی که در منطقه شناسایی شده شامل پتاسیک، پروپیلیتیک، کربناته، سیلیسی و سرسیتی است و براساس فراوانی کانیهای حاصل از دگرسانی به 12 زون تفکیک شده است. کانی سازی اولیه از نوع کانی سولفیدی پیریت به صورت افشان با فراوانی 3-4% بوده و کانی سازی ثانویه شامل لیمونیت، هماتیت و ژاروسیت است. برای انجام مطالعات دقیق هاله های ژئوشیمیایی و مشخص کردن زون بندی ژئوشیمیایی عناصر، تعداد 20 نمونه خرده سنگی و 8 نمونه رسوب آبراهه برداشت شد. نمونه ها به روش طیف سنجی جذب اتمی (AAS) برای فراوانی عناصر (Cu، Zn، Pb، Ag and Sb) آنالیز شدند. در نمونه های رسوب رودخانه فراوانی مس 34-58 ppm، روی45-422 ppm، سرب28-42 ppm و نقره 2-12 ppm می باشد، در حالی که در نمونه های خرده سنگی میزان مس8-1137 ppm، روی 13-411 ppm، سرب 15-97 ppm و نقره 3-32 ppm است.
۲۸۷۷.

کاربرد شبکه عصبی مصنوعی در شبیه سازی عناصر اقلیمی و پیش بینی سیکل خشکسالی مطالعه موردی: استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه عصبی مصنوعی استان اصفهان پیش­بینی خشکسالی پرسپترون چندلایه مارکوارت لونبرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۸۷
در این­ پژوهش، از شبکه­های عصبی مصنوعی ( Artificial Neural Networks ) به عنوان ابزاری توانمند در مدل سازی فرآیندهای غیرخطی و نامعین، به منظور پیش­بینی سیکل خشکسالی در20 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی و هیدرومتری استان اصفهان که حداقل20 سال آمار روزانه داشتند، استفاده شد. از نرم­افزار MATLAB-7 و در شاخه Neural Network ، برای پیش­بینی وتجزیه و تحلیل عناصراقلیمی کمک گرفته شد. ورودی مدل­های ANN ، داده­های میانگین­ماهانه بارش، دبی حداقل و دمای­بیشینه است که این داده­ها، بازه زمانی سال­های1360 تا1383 را در بر می­گیرند. اطلاعات20 ساله برای آموزش مدل ­ ها و 4 سال باقی مانده برای آزمایش آن­ها به کاررفته است. شبکه مورد استفاده از نوع پرسپترون چندلایه ( Multi - layer P erceptron ) با الگوریتم پس­انتشارِخطا ( Back Propagation ) و تکنیک یادگیری مارکوارت- لونبرگ ( Train LM: Levenberg-Marquardt ) است. ساختارهای گوناگونی از شبکه عصبی با تغییر در لایه­های ورودی (6 مدل)، تعداد گره­ها در لایه­های پنهان و خروجی (2 الی20 گره) ایجاد گردید. نتایج حاصل از تحقیق حاضر، نشان می­دهد که در ­ میان الگوهای مورد بررسی، دمای­بیشینه، دبی و بارش، نقش مثبتی در پیش­بینی خشکسالی­های استان اصفهان داشته، با کاربرد شبکه عصبی مصنوعی می­توان با دقت بالای 95 درصد، سیکل خشکسالی استان را پیش­بینی نمود.
۲۸۷۸.

بررسی احتمال وقوع روزهای خشک در استان گلستان با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیره مارکوف احتمال وقوع روز خشک درست نمایی بیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۹ تعداد دانلود : ۸۸۲
"در این تحقیق با استفاده از مشاهدات بارش روزانه 51 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی و باران سنجی استان گلستان با حداقل 20 سال طول دوره آماری و بر اساس رویه ای موسوم به زنجیره مارکوف احتمال روزهای بدون بارش و نیز روزهای با بارش کمتر از یک میلی متر برای استان گلستان محاسبه و مورد تحلیل واقع شد. توزیع مکانی بارش استان گلستان از متغیرهای مکانی نظیر طول، عرض جغرافیایی و به ویژه ارتفاع متاثر می شود. بدین دلیل میزان بارندگی سالانه در امتداد شمال به جنوبی حاوی روندی افزایشی است. بدیهی است که تعداد روزهای بارانی و خشک نیز تابعی از ارتفاع و میزان بارندگی خواهند بود. احتمال وقوع روزهای بدون بارش در استان از 0.73 تا 0.91 و متوسط احتمال آن حدود 0.83 و احتمال وقوع روزهای با بارش کمتر از یک میلی متر بین 0.765 تا 0.91 با متوسط 0.84 در تغییر است. با افزایش آستانه بارندگی ضمن افزایش احتمال وقوع، دامنه احتمال وقوع نیز کاهش می یابد. تغییرات مکانی احتمال وقوع روز خشک دراستان چشمگیر نیست. از این رو و بر اساس رابطه بین احتمال وقوع روز خشک با میزان بارندگی می توان دریافت که با افزایش بارندگی، احتمال رخداد روز خشک نسبت به نواحی کم باران تر کاهش می یابد. میزان افزون بارش در نواحی جنوبی طی روزهای معدودی رخ می دهد و بارش کم نواحی شمالی نیز تقریبا در بازه زمانی مشابهی توزیع می شود. احتمال تداوم روزهای خشک در ناحیه پرباران جنوبی بسیار کمتر از روزهای مشابه در ناحیه کم باران شمالی است"
۲۸۷۹.

انواع جریان های سیلابی رخ داده در رودخانه مادرسو (در اثنای سیلاب های کاتاستروفیک مرداد ماه سال های 1380 و 1381)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگل گلستان سیلاب کاتاستروفیک جریان مواد رودخانه مادرسو سیلاب معمولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۱ تعداد دانلود : ۹۶۹
سیلاب های شدید مردادماه سال های 1380 و 1381 حوضه رودخانه مادرسو از نظر نوع جریان با سیلاب های عادی تفاوت های زیادی داشته است، به طوری که تغییرات عمده ای را در ریخت شناسی (مورفولوژی) حوضه ایجاد کرده است. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ـ تحلیلی و ابزارهایی چون عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه و اندازه گیری های حاصل از برداشت های میدانی و عکس های زمینی به بررسی و تقسیم بندی انواع جریان های سیلابی وقوع یافته در رودخانه مادرسو (جنگل گلستان) پرداخته است. تجزیه و تحلیل در قالب روش حوضه ای و داده های ایستگاه هیدرومتری با استفاده از مدل های هیدرولوژیک و سرانجام تطبیق آنها با یافته های روی زمین انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که از تعداد 75 زیرحوضه واقع در حوضه های تنگراه و جنگل گلستان، قیزقلعه و دشت، حدود 42 زیرحوضه دچار جریان های سیلابی معمولی شده است، در حالی که 3 زیرحوضه با جریان های بسیار غلیظ و 30 زیرحوضه نیز با جریان های مواد مواجه بوده اند. مسئله مهمی که مورد تاکید قرار گرفته، این است که حجم جریان های بسیار غلیظ، جریان های مواد، جریان های چوبی و دبی های آنها، بسیار بزرگ تر از جریان های سیلابی معمولی است. بدیهی است که در برنامه ریزی های آتی برای طراحی هر سازه ای در مسیر رودخانه، باید این مسئله پیش بینی شود.
۲۸۸۰.

ارزیابی تاثیر تغییر اقلیم بر دما و بارش ایران در دهه های آینده با کمک مدل MAGICC-SCENGEN(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران تغییر اقلیم MAGICC SCENGEN مدل گردش عمومی جو HadCM2 و ECHAM4

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰۴ تعداد دانلود : ۳۶۸۴
در این مقاله شرایط اقلیم ایران در دهه های 2000، 2025، 2050، 2075 و 2100 با استفاده از خروجی دو مدل گردش عمومی جو HadCM2 و ECHAM4 و با در نظر گیری 18 سناریوی انتشار IPCC، مدل سازی شده است. از مدل MAGICC-SCENGEN برای ریزمقیاس نمایی داده های با قدرت تفکیک کم خروجی مدل های گردش عمومی استفاده شد. در این تحقیق به بررسی و مقایسه نتایج دو مدل HadCM2 و ECHAM4 پرداخته شده است. بر این اساس، نتایج مدل HadCM2 حاکی از کاهش بارش های ایران تا دهه 2100 به میزان 5/2 درصد است، در حالی که برای دوره مشابه در مدل ECHAM4 بارش های کشورمان به میزان 8/19 درصد افزایش یافته است. تحلیل منطقه ای نتایج مدل HadCM2 نشان می دهد که در دهه های آینده استان های مازندران، گلستان، خراسان شمالی، شمال خراسان رضوی و سمنان، تهران و بخش هایی از گیلان و قزوین با افزایش بارش مواجه خواهد شد، در حالی که مدل ECHAM4 برای مناطق مذکور کاهش بارش را پیش بینی کرده است. همچنین مدل HadCM2 برای نواحی جنوب شرق کشورمان شامل استان های هرمزگان، کرمان، بوشهر، جنوب فارس و بخش هایی از سیستان و بلوچستان کاهش بارش را پیش بینی کرده است، اما در مدل ECHAM4 مناطق مذکور در دوره مشابه با افزایش بارش مواجه خواهند بود. براساس بررسی های به عمل آمده، نتایج هر دو مدل بیانگر افزایش دمای تمامی استان های کشورمان در دهه های آینده است. این دو مدل تا دهه 2100 به طور میانگین افزایش دمای 3 تا 6/3 درجه سانتیگراد را برای کشورمان پیش بینی می کنند، که در این دو مدل توزیع مکانی افزایش دما با هم مطابقت دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان