طی دهه اخیر نظریات مختلفی در باب امنیت انسانی، طرح شده اند؛ اما بیشتر آنها در سطح نظریه پردازی بوده و در ساحت عمل، ایده قابل سنجش و ارزیابی ارائه نداده اند. در تحقیق حاضر معروفترین متدولوژی ها برای سنجش امنیت انسانی یعنی نظریه فقر عمومی، ارزیابی امنیت انسانی (HAS)، شاخص امنیت انسانی پروژه تغییر محیط زیست جهانی و امنیت انسانی، روش گزارشی امنیت انسانی و متدولوژی تیلر اون، بحث شده و نقاط و قوت و ضعف آنها مورد بررسی قرار گرفته است. در شاخص سازی برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP) از هفت شاخص امنیت اقتصادی، امنیت بهداشتی، امنیت اجتماعی، امنیت زیست محیطی و امنیت شخصی بحث می شود. این مفهوم سازی از امنیت انسانی یکی از موسع ترین و کاملترین برداشت ها از امنیت به حساب می آید و در عین حال به دلیل شمول گسترده اش بی آنکه ربط سیستماتیک محکمی بین اجزاء آن به وجود آورد، آماج انتقاد قرار گرفته است.شاخص سازی و مدل های ارزیابی محل بحث در این نوشتار، بر بنیاد همین مفهوم سازی خواهد بود. ضمن آنکه نویسنده در پایان بر مدل تیلر اون تأکید کرده و آن را نسبت به دیگر الگوها مناسبتر می داند.
یدئولوژی و استراتژی مقولاتی هستند که به صورت مستقل، بسیار مورد بررسی قرار گرفته اند و تعاریف و مفاهیم بسیاری بری آنها برشمرده شده است؛ اما نسبت میان ین دو مقوله را فقط بر اساس ین بررسی هی مستقل نمی توان سنجید. بری ینکه نسبت میان یدئولوژی و استراتژی یا نگرش یدئولوژیک و تفکر استراتژیک مورد کنکاش دقیق علمی قرار گیرد، لازم است خاستگاه هی تاریخی، مفاهیم و کاربردها و ویژگی هی کلی آنها در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد و به مفروضاتی که باعث هرگونه پیش داوری غیرعلمی در ین باره شده، پاسخ داده شود. بری دستیابی به ین منظور، مقاله حاضر ابتدا خاستگاه تاریخی، مفاهیم و کاربردها و ویژگی هی یدئولوژی و نگرش یدئولوژیک و سپس پیشینه تاریخی، مفاهیم و کاربردها و ویژگی هی استراتژی و تفکر استراتژیک را بررسی می کند و در نهیت نسبت سنجی ین مقولات را بر اساس نقد دیدگاه هیی که از یک سو یدئولوژی را مبتنی بر آرمان گریی، اخلاق گریی، اصالت تغییر، احساس گریی، آگاهی کاذب و شناخت غیرعلمی و از سوی دیگر استراتژی را مبتنی بر واقع گریی، بی طرفی اخلاقی، اصالت تثبیت، عقل گریی، آگاهی واقعی و شناخت علمی می دانند و بر ین اساس، آنها را مقابل یکدیگر قرار می دهند، در دستور کار قرار می دهد.
مسأله مقاله حاضر این است که آیا می توان بین جنسیت و نوع تفسیر متن یا تحلیل موضوع، نسبتی برقرار کرد یا نه؟ بر مبنای این مسأله، فهم فمینیستی امنیت ملی و بین المللی و الزامات روش شناختی آن، به عنوان پرسش کلیدی مقاله طرح و در جواب آن این فرضیه آزمون شده است که «فهم فمینیستی امنیت ملی و بین المللی (به عنوان موضوع یا متن) به روش پساپوزیتویستی و با هدف حل نابسامانی های جنسیتی صورت می پذیرد.» برای آزمودن این حدس ذهنی، ابتدا روش شناخت فمینیست ها (در طیف های مختلف) را تبیین و سپس ملاحظات آنها در تحلیل امنیت ملی و بین المللی را تشریح کرده ایم. توسیع ابعاد امنیت، توجه به بدنه اجتماعی و تأکید بر تغییر به جای تداوم، از جمله ملاحظات کلیدی فمینیست ها در تحلیل موضوع است. مقاله پس از توضیح دغدغه های روش شناختی فمینیست ها، بدین نتیجه رسیده است که آنها با نقد رهیافت های متداول در حوزه روش و پژوهش، چهار نکته قابل توجه را تجویز می کنند. این چهار نکته عبارتند از معرفی امنیت اجتماعی به عنوان رکن بنیادین امنیت ملی، ترویج تعامل به جای استقلال، تأکید بر وجوه نرم افزاری امنیت ملی و بالاخره طرفداری از طرح های توسعه ملایم و مداوم به جای طرح های ضربتی و خشن. این تجویزها، صف فمینیست ها را از پوزیتویست ها جدا دارد.
آسیا در حدود 69 درصد از کل ذخایر نفت خام جهان و در حدود 49 دصد از کل ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد . تقاضای انرژی در این منطقه طی سالهای 1973 تا 2003 بیش از 230 درصد رشد داشته ، اما متوسط رشد تقاضای انرژی جهان در این مدت 75 درصد بوده است . مصرف انرژی اولیه جهان از 1/9 میلیارد تن معادل نفت در سال 2000 به 6/13 میلیارد تن معادل نفت در سال 2020 می رسد که 50 درصد از این افزایش مربوط به آسیا می شود
بحران شناسی بخش مهمی از فرایند مدیریت بحران و پژوهش های مربوط به آن را تکیل می دهد شناخت هر چه دقیق تر بحران ، همچون هر حوزه ی مدیریتی دیگری ، به کنترل و هدایت هر چه موثر تر ان کمک کرده و مدیران بحران می توانند با تفکیک تفصیلی مسئله پیش رو ، آن را مدیریت پذیر گردانند . مقاله حاضر با هدف فراهم آوری عناصر لازم برای شناسایی بحران و تجزیه و تحلیل آن ، مهمترین ویژگی های نسبت داده شده به حوادث بحرانی را احصا کرده و سپس در دو بخش اصلی ، لوازم و مشکلات تشخیص این حوادث را در قالب دو رویکرد سیستمی و تصمیم گیری تشریح می کند ...
تروریسم نوین عنوانی است بری موج جدید اقدامات تروریستی که اوج آن را می توان حادثه 11 سپتامبر دانست. یالات متحده در واکنش به رویداد 11 سپتامبر و در نبرد با ین موج جدید، سعی نمود تا محیط عملیاتی آن را به منطقه خاورمیانه منتقل نمید که با محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی یران هم پوشان است. از ین رو، مقاله حاضر به تبیین ین موج جدید و پیامدهی آن در صورت تهدید منافع ملی جمهوری اسلامی یران می پردازد. به اعقتاد نویسنده، تروریسم نوین به واسطه مؤلفه هیی چون هویت پیگی، برخورداری از صبغه جهانی، برانگیزانندگی و تک پیگی، از گونه هی پیشین متمیز می شود و شیوه مشخص آن عملیات انتحاری است. ین موج در صورتی که منافع ملی جمهوری اسلامی یران را تهدید کند، می تواند روحیه ملی را در بعد اخلی و منزلت یدئولوژیک جمهوری اسلامی را در محیط منطقه ی در معرض آسیب جدی قرار دهد.
نظارت و کنترل در امر مدیریت و اِعمال آن در هر سازمان و تشکیلات و نیز در سطح گسترده تر، در هر حکومتى اجتناب ناپذیر است. اگر در تشکیلاتى نظارت و کنترل صورت نپذیرد، دچار هرج و مرج مى شود و به اهداف از پیش تعیین شده خویش دست نخواهد یافت. مقاله حاضر با رویکردى دینى و با استفاده از سیره و گفتار حضرت على(ع) و نوع نگرش آن بزرگوار به امر خطیر نظارت، و هدف از آن مى پردازد.