فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در آغاز قرن بیست ویکم، آمریکا با خیزش اقتصادی و نظامی چین رو به رو شد؛ کشوری که هم اکنون رقیب آمریکاست و در آینده ای نزدیک تهدیدی برای او در نظام جهانی تلقی خواهد شد. هم اکنون عواملی نظیر نفوذ اقتصادی این کشور نوظهور در مناطق مختلف جهان و عضویت دائمی و دارا بودن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل از یک سو و حجم وافر بدهی های مالی و کاهش مستمر نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان، از سوی دیگر، که مواجهه و مقابله مستقیم آمریکا با این کشور را دشوار کرده است ، ذهن راهبردشناسان آمریکایی را برای مقابله با چین به خود مشغول کرده است. بنابراین در این مقاله تلاش شده است راهبرد های سیاسی و امنیتی آمریکا از سال 2008 تا 2012 در قبال خیزش اقتصادی، نظامی و سیاسی چین بررسی شود. در پژوهش حاضر اعتقاد بر این است که آمریکا با بهره گیری از نظریه موازنه نرم، درصدد است از سلطه نظامی چین و فرامنطقه ای شدن قدرت چین جلو گیری کند. در این راستا آمریکا از طریق برقراری روابط گسترده نظامی و متعهد کردن کشورهای پیرامونی چین به خود، استفاده از مناطق چالش زا به عنوان ابزاری برای فشار بر این کشور، بهره گیری از سازمان ها و نهادهای بین المللی و منطقه ای برای افزایش هزینه های سیاسی و اقتصادی چین و رقابت با چین در مناطق مختلف جهان برای کاهش نفوذ این کشور، به دنبال مهار و انزوای دولت پکن است.
بررسی زمینه های محیطی و پیامدهای ساختاری بین المللی گرایی محافظ کار و هژمونیک گرایی آمریکا
امریکاییها اعتقاد دارند که در دهه 1990 و در آستانه قرن بیست و یکم به آن دسته از توانمندیهایی نائل گردیده اند که تاکنون هیچ یک از کشورهای هژمونیک در نظام بین الملل از آن برخوردار نبوده است. بر اساس چنین ادراکی دو رویکرد کاملا متفاوت برای اداره امور جهانی ارایه شده است. گروه اول را ”بین المللی گرایان“ لیبرال تشکیل می دهند. نماد عینی آنان را در سیاست داخلی و روابط خارجی باید در رفتارهای سیاسی و تصمیمات اعضای کابینه کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری وی مورد توجه قرار داد. گروه دوم از اواسط دهه 1990 ظهور یافتند. آنان توانستند کنترل کنگره آمریکا را در دست بگیرند. این افراد درصددند تا ”هژمونیک گرایی امریکا“ را بر اساس رویکردهای مبتنی بر نظامی گری و چالشگری هویتی با سایر گروههای فرهنگی و مذهبی پیگری کنند.
تروریسم، رسانه و افکار عمومی در آمریکا
امروزه یکی از مهیج ترین اخبار و تحلیل هی رسانه ها و مطبوعات، مربوط به اقدامات گروه هی تروریستی است و ین موارد، سطح قابل توجهی از پوشش هی خبری را به خود اختصاص داده اند. در واقع، تروریسم و رسانه رابطه ی متقابل دارند. هدف تروریسم گسترش فضی وحشت و ترس و بی اعتمادی به نهادهی دولتی در جامعه است و نیل به ین هدف، بدون پوشش رسانه ی و تأثیر گسترده آن بر افکار عمومی ممکن نیست. بر ین اساس، مقاله حاضر سعی دارد با کاربست روش تجربی به بررسی آمارهی ارائه شده توسط مؤسسات افکارسنجی عمومی و همچنین تحلیل تأثیر اقدامات تروریستی بر جامعه آمریکا از دو بعد رسانه و افکار عمومی بپردازد. در واقع رسانه ها در یجاد نظم گفتمانی به ویژه در دوره هی بحران، نقشی فزینده دارند.
امنیت در برابر آزادی های فردی تحلیل هزینه ها و منافع سیاست ضد تروریسم دولت بوش(مقاله علمی وزارت علوم)
با گذشت حدود شش سال از حملات 11 سپتامبر2001 و اجرای نقشه های از پیش تعیین شده حمله به افغانستان و عراق در راستای تغییر رژیم و ایجاد دولت های جدید طرفدار غرب، هنوز شاهد تشدید بی ثباتی و ناامنی گسترده در منطقه می باشیم. سیاست گذاری سریع قوه مجریه همراه با تصمیم کنگره مبنی بر تایید سیاستهای ضد تروریسم کاخ سفید بدون در نظر گرفتن این واقعیت که منافع حاصله از اقدامات مربوط به "جنگ علیه تروریسم" بسیار کمتر از هزینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها خواهد بود، مشکلات بیشماری به ارمغان آورده است. این نوشتار به سه بخش به ترتیب زیر تنظیم شده است: مباحث نظری در مورد اهمیت و چگونگی کاربرد "تحلیل هزینه- منفعت" به عنوان ابزاری در سیاست گذاری عمومی؛ تحلیل پیامدهای سیاست ضدتروریسم دولت بوش از دیدگاه شهروندان آمریکایی و جامعه جهانی؛ نتیجه گیری و پیشنهادهایی برای مطالعات آینده در این زمینه سیاست گذاری.
مشکلات خاورمیانهای آمریکا و برقراری ارتباط غیررسمی با ج.ا. ایران در سال های 65-1363(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی روابط ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران در سال های 65-1363 از موضوعاتی است که از اهمیت مضاعف برخوردار است. در این مقطع زمانی، علی رغم اعمال تحریم های سیاسی و اقتصادی ایالات متحده علیه ایران، این کشور تلاشی غیررسمی برای برقراری ارتباط با ایران را در نظر می گیرد. دلیل این اقدام ایالات متحده در این نوشتار بررسی می شود . ... .. .. .. .. .. .. .. ... ... .. .. .. .. .. .. .. .. .. ... . . .. . .. .. .. .. . .. .. . . . . . . . .
استراتژی های ژئوپولیتیکی آمریکا و امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
استراتژی های ژئوپولیتکی بر امنیت ملی کشورها تأثیرگذار است. تحولات استراتژی های ژئوپولیتیکی آمریکا بعد از فروپاشی توازن ژئوپولیتیکی دوران جنگ سرد پیامدهای زیادی در صحنه جهانی و منطقهای به خصوص خاورمیانه داشته است این تحولات باعث گردیده است که بحثهای جدی در رابطه با امنیت ملی ایران مطرح شود به ویژه این که آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد در پی قرار دادن خاورمیانه به عنوان مکمل ژئواستراتژی خود بوده و در جهت انطباق این منطقه ژئواکونومیک با مناطق ژئواستراتژی مورد نظر خود تلاش می نماید و در این راستا بدنبال ایجاد صلحی اجباری در مرزهای شمالی، شرقی، غربی و جنوبی هارتلند جدیدی که در حال شکلگیری است می باشد. این تغییر و تحولات باعث شده است این سؤال مطرح شود که بین تحولات استراتژی های ژئوپولیتیکی آمریکا و امنیت ملی ایران چه رابطهای وجود دارد؟ راهبردهای مقابله با تهدیدات احتمالی امنیت ملی ایران کدام است این مقاله برای یافتن پاسخ به سؤالات مذکور تهیه و ارائه گردیده است.
بررسی و تحلیل گروه های تروریستی داخلی و خارجی در آمریکا قبل و بعد از یازده سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
در بینش عمومی شهروندان آمریکایی تا قبل از حملات یازده سپتامبر این گونه تعریف شده بود که تروریسم پدیده ای غیرمهم و نادر در این کشور است. ولی حقیقت آن است که از دو قرن پیش بویژه بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا به میزان قابل توجهی حضور گروه های تروریستی داخلی - خارجی و حملات آنها را تجربه کرده است و اگرچه به نسبت کشورهای غربی از قبیل اسپانیا، ایتالیا و انگلیس کمتر از این پدیده آسیب دیده است ولی این یک اشتباه جدی تاریخی خواهد بود که تروریسم را به عنوان یک پدیده جدید بعد از حملات یازده سپتامبر در تاریخ این کشور ملاحظه نمائیم. در این پژوهش قصد داریم علاوه بر بررسی پایگاه های اجتماعی و اهداف گروه های تروریستی داخلی و خارجی در آمریکا، تاثیر سیاست های ضد تروریسم آمریکا بر گروه های تروریستی دست راستی را مورد ارزیابی قرار دهیم.
جنگ سرد جدید از تئوری تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
افزایش نفوذ و سیطره بر جمهوری های مستقل آسیای مرکزی و قفقاز به منظور بهره برداری از منابع سرشار طبیعی این منطقه در استراتژی کلان امریکا جای دارد. از این رو، امریکا تلاش دارد از طریق گسترش ناتو به این منطقه، ضمن تحقق این هدف، نفوذ روسیه را در این جمهوری ها کاهش دهد و همچنین مانع اتحاد یا ائتلاف منطقه ای با محوریت روسیه شود. از طرف دیگر، این استراتژی امریکا منافع سیاسی و اقتصادی روسیه را در منطقه تهدید می کند و از اینرو روسیه تلاش دارد با ایجاد منطقه حائل، مانع گسترش ناتو به منطقه شود. در نتیجه منافع روسیه و امریکا با توجه به موارد مذکور در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز از نوعی تضادا حکایت دارد.