فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مشارکت، تداعیکنندة آزادی فطری انسان در تعیین سرنوشت جمعی خویش است. اما در اندیشه اسلامی، مشارکت جمعی معنی و مفهومی خاص مییابد، که هم، مشابه انواع آن و هم متفاوت از آن است. در این مقاله، مبانی نظری مشارکت در چارچوب اندیشة سیاسی اسلام بررسی شده است. ابتدا ضمن طرح معانی مشارکت و انواع آن، به بررسی پیش شرط های تحقق آن پرداخته و سپس به تبیین جایگاه مشارکت و محدودة آن از نظر اسلامی همت گماشته است. درنهایت، مبانی مشارکت در اسلام را از متون دینی جستجو و تبیین آن را در سه مبحث قرآنی، کلامی و فقهی از نظر گذرانده است.
نسبیت مفهومی تروریسم از نگاه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی برون فقهی، نشان می دهد تروریسم اسلامی، عنوانی است که بر پایه دو رویکرد، برجسته و جهان گیر شده است. یکم اینکه، تروریسم بر پایه باور برخی مسلمانان و شیوه برداشت آنها از دستورهای اسلامی، استوار است. دوم اینکه، کشورهای باختری، عنوان تروریسم اسلامی را همچون انگ بر پیشانی برخی مسلمانان چسبانده اند. اینان، تروریسم را به ظاهر تهدیدی بر ضد امنیت و مردم سالاری مینامند، اما به واقع آن را افزاری برای پیشوایی و جهت دهی در جهان قرار میدهند.
بررسی درون فقهی نیز بیانگر آن است که اقدام های تروریستی، رفتار سرزنش آمیز و مجرمانه است؛ چرا که آنچه در جهاد، برجسته است، جنگ رویارو و پاس داشتن مقرره های مرتبط با آن است نه کشتن کسان بیگناه یا از میان بردن داراییها، به طور غافلگیرانه. با این حال، در فقه عنوان روشنی برای دربرگرفتن اقدام تروریستی نیست؛ هرچند این عنوان بر پایه گونه و پیآمد رفتار، بیشتر با محاربه و بغی، همسان دانسته می شود.
ملاک و معیار مشروعیت از دیدگاه اسلام
حوزه های تخصصی:
مشروعیت همواره از چالش برانگیزترین مباحث فلسفه ی سیاسی بوده و به همین خاطر توجه بسیاری از فلاسفه و علمای سیاست را به خود جلب کرده است. زیرا با فرض عدم مشروعیت، فلسفه وجودی حکومت زیر سؤال خواهد رفت. سؤال اصلی در زمینه ی مشروعیت این است که حکومت کنندگان حق فرمانروایی خود را از کدام منبع دریافت می کنند و مردم بر چه اساسی از آنان فرمان می برند؟ در این مقاله ضمن بحث در مورد مشروعیت از دیدگاه های مختلف، در پی پاسخ به این سؤال هستیم که از دیدگاه اسلام، آیا خداوند به حکومت مشروعیت می بخشد؛ حق حاکمیت از آن مردم است یا فرض دیگری درکار است؟ و در پاسخ به سؤال فوق، فرضیه ی مقاله این است که حق حاکمیت و مشروعیت در اسلام به گونه ای است که حق هر دو یعنی خدا و مردم به طور شایسته ادا می شود. به عبارت دیگر، در اسلام حکومت مشروعیت خود را از دو منبع دریافت می کند: یک خداوند و دیگری مردم. توضیح اینکه با استفاده از مفاهیم «حق الله» و «حق الناس» و با تفکیک میان ملاک و معیار مشروعیت، به این نتیجه می رسیم که از دیدگاه اسلام، ملاک مشروعیت الهی است؛ اما معیار و میزان آن مردم هستند و بر این اساس، حکومت علاوه بر رعایت حقوق الهی یا حق الله در مقابل مردم (حق الناس) نیز پاسخگو می باشد.
اهداف حکومت اسلامی از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامهای سیاسی مختلف افزون بر تامین امنیت و برقراری نظم، اهداف متفاوتی را برای حکومت بیان میکنند. بعضی عدالت اقتصادی، برخی توسعه سیاسی و بعضی توسعهی اقتصادی و دولت حداقلی را پیشنهاد میدهند. مشخصه مهم این نظام ها محدود کردن وظیفه حاکمیت در تامین نیازهای اولیه انسان نظیر مسکن، غذا، بهداشت و تامین حقوق مادی شهروندان است؛ اما رسیدگی به امور اخلاقی، معنوی و دینی را خارج از اهداف حکومت ذکر کردهاند؛ این نوشتار در مورد مهمترین اهداف میانی حکومت اسلامی یعنی عدالت اجتماعی، آزادی اجتماعی، توسعه اقتصادی و تربیت اخلاقی، فرهنگی و معنوی از منظر نهجالبلاغه میپردازد که در صورت تحقق این اهداف، جامعه در جهت رسیدن به هدف اصلی که قرب الهی و تکامل انسانی است حرکت خواهد کرد. به طور خلاصه افزون بر اهداف دنیوی و برقراری عدالت و توسعه در حوزه های مختلف، غایات اُخروی و سعادت ابدی و تامین نیازهای معنوی بسان نیازهای مادی در حوزه آرمانهای حکومت اسلامی قرار دارد.
راهبردهای نظارت همگانی در مدیریت سیاسی جامعه دین بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از صدر اسلام تاکنون، برخی اندیشمندان بر این بوده اند که امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای فردی است و مانند بسیاری تکالیف و احکام الهی، بر فرد مسلمان واجدالشرایط واجب است. در این دیدگاه، شرایط و مقتضیات زمان و مکان، کمتر مؤثّر است و حکومت دینی و اسلامی وظیفه خاصی ندارد. دیدگاه دیگر، امر به معروف و نهی از منکر را افزون بر وظیفه فردی، موضوعی اجتماعی و حکومتی می داند. بر مبنای نگرش دوم، توسعه فرهنگ شریعت مدار و ایجاد زمینه ها و بسترهای گسترش آن، فراهم آوردن سازو کار مناسب و بسیاری دیگر از مؤلفه های مدیریت سیاسی خرد و کلان، در نظام دین بنیان مطرح می گردد. یکی از خرده نظام های مهم که باید در طراحی هر سیستم، مد نظر قرار گیرد، نظام، پایش و نظارت بوده، اساسا شکل گیری، ثبات، تداوم و پویایی هر نظامی، به آن وابسته است. این مقاله، در صدد است که به موجب حدیث شریف، امر به معروف و نهی از منکر را یک نظام نظارت همگانی در مدیریت جامعه دین بنیان معرفی نماید که رسالت اجرای شرایع الهی و ایجاد جامعه و حکومت اسلامی و تضمین تحقق اهداف آن را بر عهده دارد. با چنین پیش فرضی، نمونه ای را از مجموعه آرای فقهی و نظریه های اندیشمندان اسلامی می پیماییم، و در پایان، با رویکردی استراتژیک از «است» های توصیفی حاصل شده از آن، «باید» های تجویزی و سپس راهبردهای نظارت همگانی را در نظام اسلامی به دست می آوریم.
امنیت و پیشاارزش های آن در اندیشه سیاسی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام، هدف نهایی خود را تخلق به اخلاق الهی، تعالی معنوی و سعادت ابدی انسان ها، به واسطه آگاهی و آزادی در زندگی دنیوی تعریف میکند. وجود انسانی از دیدگاه اسلام، از دو وجه متعالی و دنیوی برخوردار است و سعادت، با ترجیح آزادانه وجه متعالی در مقابل وجه دنیوی به دست میآید. بدین ترتیب، اسلام نسبت به انسان و اجتماع، نگرشی ارزش داورانه دارد. دو ارزش محوری یا پیش ارزش اسلامی در این خصوص، عبارتند از سعادت ابدی انسان، به واسطه تربیت و ترجیح وجه متعالی وجود و آگاهی و آزادی در انتخاب میان خیر و شر، به مثابه شرط امکان سعادت.
این دو ارزش یا پیش ارزش، پایه های چارچوب فرانظری عام برای اندیشه سیاسی اسلامی و موضوعات اصلی آن، همچون مقوله امنیت را فراهم میکنند.
مفهوم امنیت ایمانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است مفهوم قرآنی امنیت را در مطالعات امنیتی مطرح کند. این نوع امنیت، امنیت ایمانی یا امنیت مبتنی بر ایمان به خداوند است و از قرآن کریم که کلام الهی است، استخراج شده است. مطابق فرضیه مقاله، مرجع و معیار این امنیت، ایمان میباشد، زیرا ایمان از کانونیترین مفاهیم قرآنی است که به نوعی تمام حیات این دنیایی و آن دنیایی بر آن استوار است. در عین حال، قرآن نوعی فلسفه وجودی امنیت را مطرح میکند که با فلسفه خلقت و هبوط انسان در ارتباط است و نوع خاصی از انسان شناسی را پدید میآورد که بدون آن، مطالعه ابعاد و وجوه امنیت یا یافتن قواعد امنیتی ممکن نیست. همچنین، مقاله بر اساس ابعاد و قواعد امنیتی مطروحه در قرآن، امکان مقایسه این نوع امنیت را با مطالعات امنیتی موجود، به ویژه امنیت ملی، فراهم میسازد. مق
کاربردهای امنیتی انسان شناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی اسلامی و بومی در گرو بهره برداری از فلسفه اسلامی به جای فلسفه های غربی است. حکمت متعالیه، از ظرفیت خوبی برای ورود به عرصه علوم انسانی برخوردار میباشد. علوم و مطالعات امنیتی، در سال های اخیر، در کشور ما از رونق خوبی برخوردار شده، اما تلاش درخور توجهی برای طرح مباحث امنیتی، با تکیه بر مبانی فلسفه اسلامی، به ویژه حکمت متعالیه، صورت نگرفته است. هدف مکتوب حاضر، ارائه کاربردها و وجوه امنیتی انسان شناسی چهار تن از حکمای حکمت متعالیه؛ یعنی صدرالمتالهین، علامه طباطبایی، امام خمینی و استاد مطهری است. مدعای مقاله این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه و به ویژه، مبانی انسان شناختی که در این مقاله محور بحث و بررسی ماست، به جای علم امنیت، باید از «علوم امنیتی» سخن بگوییم. بر این اساس، از سه الگوی متعالی، متعارف و متدانی در حوزه مباحث امنیتی یاد شده است.
تبیین تطورات سیاسی تصوف و نسبت آن با تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوّف در جهان اسلام دارای خاستگاه تسنّن است و به مثابه جریانی اجتماعی، از قرن دوم به بعد شکل می گیرد. در بسیاری از موارد، بنا به دلایل متعدّدی، این جریان از جانب حاکمیّت سیاسی وقت، مورد حمایت قرار گرفته است. به رغم این، تشیع به دلیل برخی اشتراکات آموزه ای و سیاسی و نهایتاً در برخی مقاطع تاریخی به دلیل اضطرار، یا خودآگاهی تاریخی، به تصوّف نزدیک شده و در فرایندی نسبتاً آگاهانه تلاش کرده است تا در آن، تصرّف کند تا جایی که می توان گفت تا پیش از شکل گیری نهضت و دولت صفویه، تصوّف ــ که برای اهل سنّت یک «مقرّ» تاریخی به حساب می آید ــ به مثابه «دالان و ممرّ» حرکت شیعه عمل نموده است. در واقع، هدف این مقاله، تبیین تطوّرات سیاسی تصوّف و نیز وجوه و کیفیت تعامل و تصرّف تشیع در تصوّف تا زمان شکل گیری دولت صفویه است.
نقش عقل در تحول فقه سیاسی شیعه (مطالعه موردی: دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشته تلاش می کنیم تا ضمن بررسی جایگاه و حجّیّت عقل و توجه به عقل عملی در اندیشهٔ سیاسی، نقش آن را در دگرگونی فقه سیاسی با تأکید بر دورهٔ معاصر بررسی کنیم. سؤال اصلی آن است که نقش عقل در تحوّل فقه سیاسی شیعه چیست؟ و پاسخ آن است که عقل در تحوّل فقه سیاسی شیعه با توجه به روش خردورزانهٔ اجتهاد و حجّیّت عقل در عرض دیگر منابع استنباط و کارکردهای آن در داوری نسبت به متون، گذر از ظواهر، کشف و تفسیر روزآمد از نصوص، فهم برخی از مصالح و مفاسد و فهم مستقلات و استلزامات عقلی، نقشی اساسی ایفا می کند. همچنین می توان جلوه های تحوّل آفرینی آن را در فقه سیاسی شیعه، در مواردی مانند چگونگی تعامل با قدرت، قدرت مقیّد و مشروط، نظریه ولایت فقیه، احتکار و فروش یا عدم فروش سلاح به دشمن ردّیابی کرد.
سنجش راهیابی اندیشه های ابن خلدون در حوزه فکری تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصور رایج آن است که آرا و اندیشه های ابن خلدون در حوزه فکری شیعه رواج نیافته است. این تصوّر تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ گفتار حاضر در صدد پاسخ گویی به این پرسش است. در این تحقیق، بسیاری از منابع علمای شیعه بررسی گردیده و از آن میان، 54 اثر شناسایی شده که در آنها از آرای ابن خلدون سخن به میان آمده است. بنابراین، درستی این تصوّرِ رایج، محل تردید است.
مشروطه شیعی؛ نظریه ای برای طرح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهمیت واقعه مشروطه در گرد و غبار سرنوشت آن گم شد و چالش نظری آن در بستر تاریخ اندیشه دینی / ایرانی جاری نشد. مناظره های فقهی آن تداوم نیافت و پژوهش های توصیفی ـ تحلیلی پس از آن رنگ و بوی علوم اجتماعی و سیاسی را به خود گرفت. تلاش این نوشتار، ارائه الگویی فقهی برای بررسی مشروطه و تاکید بر سپهر دینی این تحول و لزوم توجه به این سنت، در حل مشکلات امروز است.
نقدی بر کتاب اسلام ، سنت ، دولت مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کتاب اسلام، سنت، دولت مدرن در صدد است با بهره گیری از شیوه تحلیل گفتمانی، اجتهاد شیعی را وا کاود؛ اندیشه سیاسی شیعی را در این راستا گونه شناسی نموده و علل ناسازگاری اندیشه سیاسی سنتی با مقتضیات دولت مدرن را به بحث گذارد. مهم ترین انتقادات به این کتاب در حوزه روش عبارت است از: استفاده از روش های ناهمگون و ناسازگار، تطبیق ناصحیح آنها بر اندیشمندان اسلامی همچون جاحظ، و بالاخره به کار نگرفتن شایسته آن روش ها. در حوزه گفتمان، قرائت های متفاوت با الزامات مختلفی وجود دارد؛ به طوری که از همه آنها به یک جا نمی توان بهره برد؛ علاوه بر اینکه جمع آنها با هرمنوتیک، امکان پذیر نیست. از نظر محتوایی نیز گونه شناسی گفتمان سنتی، اصلاحی و انتقادی، و همچنین برخی استنادات، قابل تامل به نظر می رسد.
اسلام کلاسیک و اروپای قرون وسطی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفاوت های بنیادینی در فرهنگ و فلسفه سیاسی در تمدن اسلام و غرب مسیحی و اروپایی در دوره قرون وسطی تا سده پانزدهم وجود دارد. این تمایزات خصوصاً در ماهیت جامعه سیاسی، قوانین دینی (احکام شریعت) و نوع گفتمان سیاسی به چشم می خورد. این تفاوت ها عمدتاً ریشه در عقلانیت اجتماعی، افکار عامه مردم، آثار مهم و متفکرانه فلاسفه، حقوق دانان و دانشمندان علوم الهی دارند. از جمله مسائل قابل توجه در آن مقطع، این است که اروپا تحت نفوذ اندیشه یونانی ـ رومی قرار داشت و این امر موجب شد که بر خلاف اسلام، در اروپای مسیحی، تفکر دولت غیر دینی شکل بگیرد. در نهایت به این نتیجه می رسد که در طی زمان، تمایزات اسلام و غرب مسیحی بیشتر شده و به جای آنکه آن دو در مسیر تجدد به هم نزدیک شوند، هر فرهنگ، بیشتر