فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
157 - 175
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آموزه های تعلیمی در متون کهن با تکیه بر «مرزبان نامه» انجام شده است. بسیاری از آثار فاخر ادب فارسی آثاری هستند که در قالب آموزه های تعلیمی نگاشته شده اند. کتاب «مرزبان نامه» نیز از جزو آثار ارزشمند در حوزه ادبیات تعلیمی است که سرشار از مفاهیم مختلف دینی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و غیره است که با گذشت قرن ها از تألیف آن همچنان می تواند برای نسل امروز و نسل های بعد مفید واقع شود. بخش عظیمی از موضوعات این کتاب موضوعات اخلاقی و اجتماعی است که موضوعات مهمی در هر دوره ای از زندگی انسان ها هستند و نویسنده در تمامی داستان ها با تأکید بر این آموزه ها مخاطبان را با خود همراه می کند. یافته های پژوهشی نشان می دهد در آموزه های تعلیمی این کتاب نویسنده بیش ترین تأکید را بر اندیشیدن و تدبیر به موقع در امور، مشورت کردن پیوسته و در هر کاری و همنشینی با صالحان دارد به گونه ای که می توان گفت نگاه ویژه وی به تفکر و اندیشه ورای هر موضوع دیگری است.
مقایسه تطبیقی ضرب المثل های بلوچی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
211 - 230
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها، آیینه و نمود های مهمی از جوامع بشری هستند که اجتماع انسانی و فرهنگ و ادب، علایق و سلایق و نگرش های آن ها را به خوبی نمایندگی می کنند. زبان، ادبیات و فرهنگ بلوچی از سویی همیشه در تعامل مستقیمی با زبان و ادبیات فارسی بوده است و از سویی دیگر، بلوچی و دیگر زبان ها، گویش ها و خرده فرهنگ های ایرانی چه به صورت مستقیم، به سبب جایگاه دین اسلام در این سرزمین و چه به صورت غیر مستقیم، به واسطه فارسی که با عربی در تعاملی تنگاتنگ تر بوده است از ضرب المثل ها و سخنان حکیمانه و احادیث و روایاتی که جنبه مَثَلی پیدا کرده اند، تأثیر گرفته اند. در این نوشتار، سعی کرده ایم نمونه های برجسته و قابل توجّهی از این نوع مثل ها و سخنان را که صورت مثل سایر یافته اند، مورد بررسی قرار دهیم. یکی از مهم ترین نتایجی در میانه این تحقیق، ظاهر می شود، نقشِ زبان و ادبیات فارسی است که در مورد اشتراکات ضرب المثلی بلوچی و عربی، اغلبِ نمونه های قابل تطبیق این دو زبان، اشتراک نمونه مثالی آن ها را در فارسی نیز می توان یافت.
نگاهی به دوگانه تقابل زبان شناختی و کاربرد آن در شعر سنتی و معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
55 - 69
حوزه های تخصصی:
دوگانه ها عموماً در پدیده های طبیعی و فکر انسانی وجود دارد و زندگی انسان نمی توان در کناره از اندیشه ضدها و دوگانه ها دریافت و توضیح داد. بی شک در زتدگانی در بسیاری جانب هایش، قائم بر ضدها و دوگانه هایی است و هر دوگانه ای از آن هاست، دو طرف متضاد باشد بدون آنکه با هم اختلاف داشتند و در هر دوگانه ای نشاط زندگی واصل و همیشگی و برابر آن را اثبات می کند. پس دوگانه اساس محور مطالعات ساختمانی معنی است که دوگانه ظواهر را برای خود به عنوان آغازی ها گرفت، به گونه ای که ویژگی ای از ویژگی های فکر بشری شده است.
جلوه های حضور اسطوره یونانی "آشیل" در شعر معاصر عربی بر مبنای نظریه پیر برونل (محمود درویش، عبدالعزیز المقالح و سلیمان البستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواهی ناقدان و صاحب نظران حوزه اسطوره، "أخیلِس" یا "آشیل" نامورترین قهرمان اسطوره ای یونان یاستان در داستان نبرد تروا ( Trojan War ) است . هومیروس، کهن ترین و مشهورترین حماسه سرای یونانی، در کتاب خود "ایلیاد" که جامع ترین منظومه حماسی مغرب زمین و یونان به شمار می رود، داستان این اسطوره و ماجراجویی های وی را در جنگ تروا به نظم کشیده است. این کتاب بر مجامع فرهنگی و ادبی جهان غرب و شرق تأثیرات شگرفی گذاشته است. در همین راستا، برخی شاعران معاصر عرب نیز همانند سلیمان البستانی (1856) محمود درویش (1941) ، و عبدالعزیز المقالح (1937) غالباً تحت تأثیر ایلیاد هومر، به فراخوانی این اسطوره پرداخته اند. هدف این مقاله نقد و ارزیابی جلوه های حضور اسطوره «آشیل» در شعر شاعران مذکور، بر مبنای نظریه پیر برونل و چگونگی به کارگیری آن در شعر آنان است. دستاورد پژوهش که با اعتماد به روش توصیفی - تحلیلی نگاشته شده، نشان می دهد که اسطوره آشیل در شعر برخی نامبردگان، مانند درویش و مقالح که از شاعران نسل فریاد و ﺣﻮادث ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺑﺎر ﻫﺰیﻤﺖ و ﺷﮑﺴﺖ در سرزمین های عربی هستند، از هیأت یک قهرمان جنگی در میدان نبرد تروا به شمایل یک منجی و سفیر سیاسی در میان ملت های عربی در آمده که رهایی بخش انسان معاصر از دردها و رنج های سیاسی – اجتماعی است.
تأثیر روایات قرآنی داستان حضرت موسی (ع) در غزلیّات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
65 - 84
حوزه های تخصصی:
سبک هندی، بستری مناسب برای رونق غزل به شمار می آید. عبدالقادر بیدل دهلوی با سرودن 2859 غزل، یکی از معروف ترین شاعران سبک هندی و پیشرو در غزل سرایی است که به تغزّل، توسعه صوری و معنایی بخشید. تفاوت عمده غزل سرایی وی با دیگر غزل گویان بزرگ سبک هندی، جنبه توحیدی و عرفانی آثار اوست. او در غزلیّاتش به سیره و سیمای امامان و پیامبران اشاره کرده دربین آنان، تلمیح بیشتری به حضرت موسی (ع) دارد (چنان که در قرآن نسبت به سایر پیامبران، بیشترین اشاره به موسی (ع) شده است). پژوهش تحلیلی - توصیفی حاضر نشان می دهد که بیدل در غزلیّاتش گاهی به نیروی صنعت اقتباس به گفت وگوی حضرت موسی (ع) با خداوند: ﴿لَن تَرَانِی﴾ ، ﴿أرِنِی﴾ ، ﴿إِنِّی أَنَا اللَّهُ﴾ و... پرداخته است؛ گاه به معجزات عصا، شکافتن دریا، آوردن مائده سیر، عدس، منّ و سَلوی و... اشاره می کند. بیدل، شعر خویش را با اعلام قرآنی عصر موسی (ع) همچون خضر، قارون، سامری و... عجین ساخته است و به طور مستوفایی به کوه طور، آتش طور، درخت منادی آن (شجر ایمن)، وادی ایمن پرداخته، با نگاهی نمادین، طور را سرزمین عاشقان، مظهر هردو جهان، دبستان محبّت و دانش، رمز ادب، مظهر دل، نماد خلوت و... دانسته است.
بررسی تطبیقی دیدگاه های فمینیستی در رمان های سال های ابری و مثل آب برای شکلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
79 - 96
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی حوزه ای از پژوهش های ادبی است که در آن آثار دو یا چند نویسنده از دو زبان و ملیّت متفاوت با یکدیگر مقایسه می شود. در این بین، نویسندگان در تصویرسازی ها، شیوه بیان احساسات، انتخاب قالب ها و موضوعات و ترجمه ها از هم تأثیر و تأثّر می پذیرند. در این مقاله دیدگاه های فمینیستی در رمان «سال های ابری» اثر پرینوش صنیعی و «مثل آب برای شکلات» اثر لائورا اسکوئیول از زاویه دید فمینیستی در یک مقدمه و دو گفتار، با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی به همراه شاهد مثال، بازخوانی می شود. مطالعه و تحلیل دیدگاه های فمینیستی این دو رمان نشان می دهد که تلاش برای شناساندن هویت و بازنمایاندن مظلومیت زنان و حقوق از دست رفته آنان، در نظام مرد سالاری وجه مشترک این دو اثر، بوده است. نویسندگان هر دو رمان، با موضوع و درونمایه های مشترک، جایگاه و وضعیت زن را بیان نموده اند. آنان روایتگر این بینش دیدگاه فمینیستی هستند که مرد سالاری در ذهن و زبان جوامع، نفوذ کرده و یکی از راه های پاک کردن این ذهنیت، تعظیم و بزرگداشت زنان است.
توصیف درون با بازنمایی شهر؛ بررسی جغرافیای ادبی در «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراهیمی در این کتاب داستان عشقی را تعریف می کند که از دوستیِ کودکانه دونفر ریشه گرفته و در جوانی به شکوفایی رسیده و در کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم توصیف شده است. این رابطه بیش از آنچه به زمان مربوط باشد وامدار مکان است. در اجتماعات بشری، شهر به عنوان مرکز اتفاقات شناخته می شود و داستان نادر ابراهیمی در شهری می گذرد که جلوه آن در بار نخست سکونت، هیچ شباهتی به شهری که بعدها روایت می شود، ندارد. این امر از منظر نقد مضمونی و جغرافیای ادبی که معتقد است بیرون درون را روایت می کند، قابل بررسی و تحلیل است. در این پژوهش از نظرات میشل کولو بهره گرفته ایم تا شاهد استحاله شهر باشیم که همپای راوی/قهرمان داستان تغییر می کند، و چرایی این تغییر در داستان زندگی پرسوناژ نهفته است. در واقع این متد معتقد است که بررسی جغرافیای متن، دسترسی و درک جهان متن را ساده می کند ولی در انتها خواهیم دید علاوه بر این، شهر همتای قهرمان حضور فعال دارد و می تواند به عنوان یکی از پرسوناژها مطرح باشد.
نگرشی تطبیقی به رمز و راز دولتمندی و شادخواری ها در شاهنامه و هفت پیکر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
121 - 140
حوزه های تخصصی:
در بررسی تطبیقی و تحلیل گرانه شادخواری های شهریاران دولتمند در شاهنامه و هفت پیکر پی می بریم که آنان چگونه با به کارگیری آیین های ملّی و باورها و کهن الگوهای باستانی و دستورات دینی چون نیک اندیشی و نیکوکاری، روز به روز بر حکومت خویش رونق و دوام می بخشیدند و با داد و دهش و بخشش و گستردن خوان به عامه مردم و برپایی جشن های مردمی و ملّی و دینی بر شادخواری و بهره مندی خود و مردم از موهبت های ایزدی می افزودند. پادشاهانی که دولت پایدار و عمر پربار داشتند، پروردگار خویش را بامدادان و شامگاهان ستایش کرده و خردمندان و روحانیون و اخترشناسان را ارج می نهادند و در انجام و فرجام امور خطیر با آنان مشورت می نمودند. نتایج تحقیق نشان می دهد عناصری چون داشتن فرّه ایزدی و خوش چهره بودن حاکمان، برخورداری از توانایی جسمانی و دلاوری، پگه خیزی، نیایش، نیک اندیشی، بهره گیری از موسیقی، از عوامل دولتمندی و شادخواری های شهریاران ایران بوده است که در برخی موارد فردوسی و در پاره ای مسائل نیز نظامی نگاه عمیق تری به آن ها داشته اند و در صفحات این مقاله با ذکر نمونه های متعدد بررسی شده است.
تبلور اندیشه رمانتیک در ساختار کرونوتوپیک حکایات عرفانی بررسی تطبیقی داستان ماهان از هفت پیکر نظامی گنجوی و وسوسه آنتونیوس قدیس از گوستاو فلوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعاریفی که در کتابهای تخصصی از رمانتیسم ارائه میشود، برای این مکتب محدوده زمانی و مکانی مشخصی تبیین شده، در دوره ای خاص و در جغرافیایی معلوم شکل گرفته، به اوج رسیده، سپس رنگ باخته است. تعابیری همچون پیشرمانتیک یا پسارمانتیک گواهی است دالّ بر صحت این مدعا. در داستانهای رمانتیک، ساختار کرونوتوپیک یا فضازمان، آنگونه که باختین آن را تبیین کرده، مانند پاره ای دیگر همچون روایت یا توصیف، تابع بایسته های رمانتیسم است؛ یعنی پیرو مضامینی مانند تنهایی، تردید، ناخرسندی از زمانه، همچنین خیالپردازی. بررسی تطبیقی ساختار فضازمان حکایت ماهان از هفت پیکر نظامی که هدفش خودشناسی است، با یکی از آثار رمانتیک فرانسه، یعنی وسوسه آنتونیوس قدیس، اثر فلوبر که آن نیز هدفی جز ترسیم روند رستگاری شخصیت ندارد، نشان میدهد که شباهتهای فراوانی میان بایسته های مکتب رمانتیسم در داستان فلوبر و مضامین به کاررفته در اثر نظامی وجود دارد. در این مقاله، با تاکید بر ساختار فضازمان، نشان خواهیم داد که این شباهتها، هرچند به دلیل وجود پاره ای شاکله ها و، به رغم دوری فرهنگها و ادوار ادبی، به گونه ای متفاوت نامگذاری میشود، با این حال، نشان از مضامینی دارد که، باوجود چندین سده اختلاف، داستان عرفانی فرانسوی را به همتای خود در ایران نزدیک میسازد و گواهی دال بر وجود شیوه ای همسان در بازنمایی اندیشه ها و دغدغه های مشترک نوع بشر، به ویژه در گستره عرفان و خودشناسی
بررسی و تحلیل دعوتنامه جشن ازدواج در بافت فرهنگی ایران و عراق
حوزه های تخصصی:
دعوتنامه ها به عنوان ژانری زبانی، داده ای جامعه شناختی محسوب شده و شاخصی برای ارتباط میان پدیده های اجتماعی تلقی می گردد و با بررسی دعوتنامه های یک مقطع زمانی خاص می توان به گفتمانهای حاصل از پدیده های اجتماعی آن مقطع پی برد. این پژوهش تطبیقی، که با تکیه بر تحلیل ژانر و تحلیل انتقادی گفتمان انجام گرفته است می کوشد ساختار دعوتنامه جشن ازدواج را، که به زبانهای عربی و فارسی نوشته شده است، بررسی کند و نقش ارزشهای اجتماعی و فرهنگی را در شکل دادن آن مورد بررسی قرار دهد. آشنایی با رویکردهای اجتماعی دو فرهنگ متفاوت، بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر دعوتنامه ها، مقایسه ساختار دعوتنامه ها و تبیین تأثیر پدیده های اجتماعی بر پدیده های زبانی از مهمترین اهداف این پژوهش است. از آنجا که این پژوهش به بررسی رویکردهای اجتماعی دو کشور پرداخته و سطح شناخت از فرهنگهای متفاوت را افزایش می دهد، ضروری به نظر می رسد. نتایج تحقیق نشان می دهد اهمیت دادن به تنوع متن و شکل دعوتنامه جشن ازدواج در ایران نسبت به عراق برجسته تر، و القاب اکتسابی در عراق از اهمیت و جایگاه بیشتری برخوردار است. مقوله های مذهب و مردسالاری در ساختار دعوتنامه جشن ازدواج در دو فرهنگ نقشی اساسی دارد با این تفاوت که نقش این دو مقوله در دعوتنامه جشن ازدواج کشورهای عربی از ایران پر رنگتر است.
بررسی تطبیقی تأثیرگذاری مضامین قرآنی در مورد مسیحیت در اشعار احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
179 - 208
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به موضوعاتی در زمینه مسیحیت همچون القاب و صفات بارز حضرت عیسی علیه السلام ، ولادت و معجزات آن حضرت، پرداخته است. همچنین مسأله به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی(ع) و عروج ایشان و اناجیل معتبر در میان مسیحیان که از کانونی ترین مسائل آیین مسیحیت به شمار می آید، مورد بحث واقع شده است. تفرقه در مسیحیت، اصحاب عیسی(ع) و مراتب روحانیت مسیحی از دیگر مطالب مورد گفت وگو در این مقاله است. این پژوهش بر آن است که هر یک از مضامین مورد بحث در اشعار شوقی را با تأکید بر آیات قرآن کریم، مورد بررسی قرار دهد و در صورت لزوم مقایسه ای با متون مسیحی و اسلامی انجام دهد و نحوه اثرپذیری شاعر از آن متون را بیان کند.
ساختار خرده روایت ها در پیرنگ خسرونامه؛ با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
197 - 210
حوزه های تخصصی:
گریماس (1917م) بر این عقیده است که در هر داستان شش موقعیت شامل فرستنده، گیرنده، فاعل، شیء ارزشی، نیروی بازدارنده و نیروی یاری دهنده و پنج وضعیت شامل وضعیت ابتدایی، نیروی تخریبگر، وضعیت میانی، نیروی سامان دهنده و وضعیت انتهایی وجود دارد. در منظومه «خسرونامه»، منسوب به عطار ، که منظومه ای غنایی و عاشقانه است، علاوه بر وجود موقعیت ها و وضعیت های گفته شده، با توجه به نقش شیء ارزشی(گلرخ)، که وقایع اصلی داستان به واسطه حضور او به وجود می آید، به جز روایت اصلی، خرده روایت هایی با پیرنگی جدا از پیرنگ اصلی شکل گرفته است ؛ به طوری که تعدد شخصیت ها باعث ایجاد اپیزودهای متعدد در داستان گردیده است و همین امر است که بر جذابیت این اثر می افزاید. بر همین اساس در این پژوهش بر آن ایم تا با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس به تحلیل ساختار پیرنگ و جایگاه شیء ارزشی در داستان «خسرو نامه» بپردازیم. نتایج پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که وجود خرده روایت ها و پیرنگ های نهفته در دل کلان روایت «خسرو نامه» علاوه بر ایجاد الگوهای سازه ای متعدد پیرنگ، باعث ایجاد تعلیق و اپیزود های متنوع گردیده است.
نگاهی تطبیقی به درونمایه های مشترک زنانه در شعر غاده السمان و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
463 - 484
حوزه های تخصصی:
غاده السمان شاعر سوری عصر معاصر است که زن، عشق، تبعیض و تعصب ستیزی از بن مایه های اصلی اکثر اشعارش می باشد. در جهان او را بیش تر به عنوان نویسنده می شناسند. پروین اعتصامی شاعره ایرانی است که در اشعارش عشق به انسانیت، آزادگی، عدالت اجتماعی، علم، هنر و عشق به قشرهای محروم و رنج دیده جامعه موج می زند. این پژوهش، زندگینامه و اشعار دو بانوی شاعر را مورد بررسی قرار داده و تشابه و اختلاف در مضامین را برمی شمرد و به این نتیجه می رسد که چگونه دو شاعر در دو برهه زمانی نزدیک به هم تا این اندازه می توانند از مشابهت برخوردار باشند و از دریچه احساس و عاطفه این دو زن، جهان و مسائل موجود در آن را بنگرند، و به اندیشه ای نو و بدیع در تطبیق میان ادبیات فارسی و عربی دست یابند.
مطالعه تطبیقی قوه خیال در اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر بر طبق نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
403 - 430
حوزه های تخصصی:
ذهن انسان از سرآغاز پیدایش بشر همواره تصوراتی را در ذهن پرورانده است که وجود خارجی نداشته و فقط در درون یک فرد یا افرادی به وجود آمده است. اسطوره ها تاریخ نیستند اما از نظر ارزش فرهنگی و ذخایر معنوی موجود در آن ها دست کمی از تاریخ ندارند. در دوران معاصر دانشمندان و فلاسفه به کاوش در اسطوره های عهد باستان پرداختند و حلقه های دیگری نیز به این زنجیره اضافه شد. اساطیر بهترین گزینه برای ظهور تخیلات بودند. نقش تخیل در زمینه های پیدایش تصاویر و نمادهای تخیلی در اساطیر با نگاهی به اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر در این تحقیق بررسی شد. پژوهش حاضر به منظور جایگاه خیال از دیدگاه یونگ در اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر انجام شد. بدین منظور از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد و اطلاعات ضرورت تحقیق با استفاده از روش های کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری گردید. از مهم ترین یافته ها و نتایج حاصله توجه به نظریه کارل گوستاو یونگ است که با اهمیت دادن به رؤیاها و تخیلات به کلید اسطوره شناسی رسید.
مفهوم شعر در دیدگاه ادونیس و داریوش آشوری با تکیه بر دو کتاب زمن الشعر و شعر و اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف شعر و بیان ویژگی های آن در دوره های مختلف تاریخ ادبیات عربی و فارسی مورد توجه شاعران و ناقدان بوده است . در دوران معاصر و به ویژه پس از پیدایش شعر نو، چه در جهان عرب و چه در ایران، تعریف شعر جای خود را به مفهوم شعر داد و رفته رفته مفهوم و چیستی آن با چالش های بیشتری مواجه شد زیرا با مقوله هایی چون: نوآوری، سنت و تعهد گره خورد و در این راستا شاعران و پژوهشگران بسیاری بدان پرداختند. ادونیس شاعر و اندیشمند برجسته عرب و داریوش آشوری زبان شناس و اندیشمند ایرانی هر یک دارای اندیشه های والایی در این زمینه هستند. پژوهش حاضر بر آن است تا مفهوم شعر را از دیدگاه این دو نظریه پرداز تبیین نماید و در این راه بر دو کتاب «زمن الشعر» اثر ادونیس و «شعر و اندیشه» از داریوش آشوری تکیه دارد. یافته های جستار حاضر نشان می دهد که مفهوم شعر در دیدگاه آن دو ضمن شباهت بسیار، ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه دارد. رویکرد فلسفی باعث شده تا ادونیس و آشوری به معناگرایی و درونگرایی در این زمینه روی آورند به گونه ای که گرایش به معنا و زیبایی را در مقابل جنبه های رئالیستی محض تقویت نمایند و در این راه هر دو بر وجود اندیشه در شعر به عنوان عامل غنا و شعریت آن تأکید نموده اند.
تحلیل سازو کارهای اولیپینی در رمان بیوتن رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رمان معاصر، به کار بردن یک سری قواعد و الزامات دغدغه برخی از رمان نویسان است؛ چرا که به نظر می رسد رمان برخلاف شعر از قواعد خاصی پیروی نمی کند. در ادبیات فرانسه، گروه ادبی موسوم به اولیپو [1] با ابداع الزامات [2] و قواعدی که در انواع ادبی علی الخصوص رمان به کار می رود توانسته است آثار ادبی منحصر به فردی خلق نماید. در این میان، نکته قابل توجه آن است که برخی از نویسندگان غیر اولیپینی سبک نوشتاری شان قابل مقایسه با سبک این گروه ادبی است. رضا امیرخانی از جمله نویسندگان ایرانی است که توانست با نگارش رمان بیوتن که ساختار مشخص دارد، رمانی مشابه رمان اولیپینی خلق کند. مطالعه حاضر نشان می دهد که رضا امیرخانی در این رمان توانسته است بی آنکه با این گروه آشنایی داشته باشد با تلفیق ادبیات و علم ریاضیات، با به چالش کشیدن خواننده از طریق بازی های مختلف زبانی و ادبی و مهم تر از همه، با رعایت اصل اول ژاک روبو [3] نمونه ای از یک رمان اولیپین در زبان فارسی خلق نماید. [1] OuLiPo : Ouvroir de Littérature Potentielle : اولیپو یا کارگاه ادبیات بالقوه [2] Contraintes [3] Jacques Roubaud : یکی از نویسندگان معاصر اولیپو است. لازم به ذکر است که در بخشی از مقاله به اصل اول روبو خواهیم پرداخت که ملاک و شاخص مهم نوشتار اولیپینی به شمار می رود.
رئالیسم سوسیالیستی تطبیقی در ادبیّات داستانی آلمانی و روسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
76 - 95
حوزه های تخصصی:
ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی یا ژانر از لحاظ ساختار محتوا، همواره تحت تأثیر جریان های مختلف سیاسی و اجتماعی بوده است. ادبیّات جهان، پس از جنگ جهانی دوم، در نقش ابزاری برای تبلیغات در خدمت بازسازی جوامع بحران زده قرار گرفت. رئالیسم سوسیالیستی، مبتنی بر دورنمایی از جامعه سوسیالیستی و توصیف نیروهایی است که از درون، مشغول ساختن جامعه هستند. رمان نویس رئالیست، به ارائه تصویر درست تاریخی و ترسیم جلوه های مبارزاتی زندگی مردم، از ایدئولوژی مارکسیستی و ماتریالیسم تاریخی و توجّه به مفهوم مدرن کار در نگاه سوسیالیستی و تقدیس مردم گرایی، می پردازد. جستار حاضر، به بررسی سه اثر از سه نویسنده آلمانی و روسی؛ آنازگرس، کریستا ولف و میخائیل شولوخف از منظر واقع گرایی سوسیالیستی و انعکاس آن در آثار داستانی شان پرداخته است. گرچه این آثار در دوره های تقریباً متفاوتی از هم نوشته شده اند و درون مایه های متفاوتی نیز دارند، امّا هر یک به ترفندی، از این مبانی، به شیوه های مختلف بهره گرفته اند. نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای داده کاوی کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که دیدگاه های میخائیل شولوخف در جهت نشان دادن آرمان های حکومت کمونیستی و بهره گیری از مؤلّفه های رئالیسم سوسیالیستی در مقایسه با فردیّت و توجّه به عشق در «آسمان تقسیم شده» ولف و «مرده ها جوان می مانند» اثر زگرس به صورت قوی تری عمل کرده است.
بررسی تطبیقی مدایح نبوی سیّدای نسفی و صفی الدین حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
383 - 401
حوزه های تخصصی:
شاعران مسلمان در ادب عربی و فارسی از دیرباز در صدر سروده های خود، علاوه بر حمد خداوند، سروده های ارزشمندی در قالب مدایح نبوی به پیشگاه پیامبر(ص) تقدیم نموده اند که نشان از اعتقاد و پای بندی شان به آن حضرت دارد. با توجه به اینکه پیامبر(ص) بنیانگذار دین مبین اسلام و خاتم پیامبران است، پرداختن به خصوصیات روحی و معنوی آن حضرت از دریچه مدایح نبوی امری ضروری است. از آنجایی که نقش و جایگاه پیامبر(ص) به عنوان نگین نبوت، در نظام هستی دارای اهمیت به خصوص می باشد. شاعران مسلمان برای متبرک کردن اشعارشان به این موضوع اهتمام ویژه ای داشتند و بخشی از اشعارشان را به آن اختصاص داده اند. زیرا روح و جان شاعران مسلمان سرشار از علاقه قلبی به حضرت بوده و در شعرشان صادقانه زبان به فضایل آن حضرت گشوده اند. پژوهش حاضر با کاربست روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار این شاعران، به بررسی تطبیقی مدایح نبوی نسفی و حلّی پرداخته است.
مقایسه تطبیقی هنجارگریزی و شگردهای کاربرد آن در شعر فرخی یزدی، عارف قزوینی و میرزاده عشقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
95 - 120
حوزه های تخصصی:
نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دوره قاجار را متحوّل ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمه آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دوره مشروطه به لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی تأثیر گذاشت و مهم ترین تغییرات سبکی را در پی داشت. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتاب خانه ای است؛ مطالبی در مورد اوضاع اجتماعی و ادبی، شعر مشروطه و شاعران مورد بحث (فرخی، عارف و میرزاده عشقی) بیان شده و در ادامه ویژگی های سبکی، دستوری و ساختار صرفی این شاعران، مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش صرف به تجزیه و تحلیل واژگان پرداخته شده است. پژوهش در ساختار دستوری شعر مشروطه از این جهت حائز اهمی ت اس ت ک ه از سویی شعر مشروطه زمینه را برای تغییر محتوایی و ساختاری فراهم نمود و بعد از این دوره، جنبشی در شعر ایجاد شد و آن آغاز شعر نیمایی بود و از سویی دیگر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن تحت تأثیر ترجمه با آثار منثور و منظوم اروپا آشنا شدند و از یکدیگر تأثیر پذیرفتند. با ذکر شواهد و نمونه هایی از آثار این شاعران به این نتیجه می رسیم که عامیانه گرایی در شعر مشروطه، بسامد بالایی دارد و اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود و با قواعد دستوری آشنایی کافی ندارند؛ لذا غلط های نحوی و زبانی در اشعارشان به وفور دیده می شود
دراسه الاستعاره المفهومیه ومخططات الصوره فی مجموعه "تأبّط منفی" الشعریه (وفقا لآراء لاکوف وجونسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
77 - 98
حوزه های تخصصی:
تعتبر الاستعاره من القضایا الرئیسیه فی اللغویات المعرفیه؛ حیث تحتوی الاستعاره المعرفیه على العدید من الحقول المفهومیه التی تتشکل من حقل المبدأ (الأمر المحسوس) وحقل المقصد (الأمر الانتزاعی) والتخطیط (مطابقه خصائص الحقلین المعرفیین التی تتقارب فی شکل الاستعاره) وتتضمن مجموعه متنوعه من مخططات الصوره التی هی نتیجه قدره الإدراک من خلال التجسد ویمکّن تصنیف الظواهر العقلیه بناءً على التجارب الیومیه. للاستعاره المعرفیه أنواع ألا وهی: الحجم والحرکه والقوه. کتب هذا البحث فی إطار نظریه الاستعاره المعرفیه للاکوف وجونسون ویهدف إلی دراسه الاستعارات المعرفیه والحقول المبدئیه ومخططات الصوره فی المجموعه الشعریه: "تأبّط منفی" لعدنان الصائغ، الشاعر العراقی المعاصر معتمدا على المنهج الوصفی- التحلیلی. تشیر نتائج البحث إلى أنّ الحقول المبدئیه هی الإنسان، والشیء، والحیوان، والنبات، والطعام، والبناء. فینقسم حقل الانسان إلى قسمین: الشؤون الملموسه والمجرده والقاسم المشترک بینهما هو التعبیر عن إیدئولوجیه الشاعر ومشاعره؛ أما فی حقل الشیء فهناک مفاهیم لها خصائص الأشیاء فی حین أنّها مفاهیم عقلیه وجاء الطائر فی حقل الحیوان أکثر استعمالا. استخدم الصائغ حقل النبات واستعار النباتات للتعبیر عن المفاهیم الانتزاعیه. ترتبط الأذواق مُرهً کانت أو حلوه بالمفاهیم المجرده ویحصل هذا التخطیط "الأمور المجرده هی الطعام". تم استخدام المخطط الحجمی على نطاق واسع والشؤون الانتزاعیه قد أصبحت ذات الأبعاد المکانیه. مخطط الحرکه "الحیاه هی السفر" هی أکثر أنواع مخطط الحرکه. هذا المخطط یعبر عن دینامیکیه الصوره وفاعلیه الشاعر. مخطط القوه ینقسم إلی قسمین: مواجهه الشاعر بالحاجز ومقاومه الشاعر أمام الحاجز. فالشاعر على الرغم من وجود الحواجز یعبر عن واجبه فی الکشف عن الحقیقه باستخدام قلمه.