فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از بنیادی ترین مسائل جوامع بشری مسأله ی تربیت صحیح وارائه ی برنامه های آموزشی به افراد آن است تا زمینه های سیاست های توسعه ی همه جانبه ی جوامع متوقف نشود. امروزه روند ارتقا و انتشار فرهنگ دینی در کشورهای اسلامی به شدت متأثر از فرهنگ بیگانه است و دین که یکی از الزامات حیات انسانی است به بهانه ی تجدد در آستانه ی اضمحلال است، پس در جامعه ی اسلامی باید منابع دینی از جمله قرآن کریم ، کتب روایی و آثاری از این دست به شدت مورد اهتمام مجریان و متصدیان فرهنگی جوامع قرار گیرند. از دیرباز آموزه ها و تعالیم ارزش بخش قرآنی و روایی با نوآوری های خاص شاعران و نویسندگان به قلمرو ادبیات دینی راه یافته و از قدرت تعلیمی والایی جهت ارائه ی الگوهای سبک زندگی اسلامی برخورداراست. یکی از این شعرای بزرگ ابی العتاهیه شاعر عصر عباسی است که در سرایش اشعار خردورزانه از تبحری خاص برخوردار است . ناصر خسرو شاعر و سفرنامه نویس عهد غزنوی نیز در سرودن این گونه اشعار از مهارتی بی بدیل بهره می برده است. هدف ما در این پژوهش تحلیلی- توصیفی بررسی ارزنده ترین و متعالی ترین اصول اخلاق اسلامی در آیینه ی شعر ابی العتاهیه و ناصر خسرو قبادیانی است.
بررسی ورود مدرنیته در رمان نفرین زمین و خوشه های خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
99 - 120
حوزه های تخصصی:
جلال آل احمد روشنفکر، و نویسنده رمان «نقرین زمین» در دهه چهل است که دگرگونی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی و نیز آشفتگی اخلاقی و معنوی مردم جامعه را در قالب جامعه روستایی در حال گذار از سنت به مدرنیته به رشته تحریر درآورد. از طرف دیگر جان اشتاین بک نویسنده اخلاق گرا و منتقد سرسخت آمریکایی در اوج فاجعه ای از تاریخ آمریکا به نام رکود بزرگ رمانی به نام «خوشه های خشم» را نگاشت. در این مقاله تلاش می گردد ضمن تعریف درون مایه، درون مایه های مشترک، ورود مدرنیته به جامعه سنتی، برخورد جامعه با مدرنیته و تأثیر مدرنیته و در پایان بیکاری و استثمار به عنوان نتایج لا ینفک ورود مدرنیته مورد بررسی قرار گیرد.
مراتب انسانی از منظر مولوی و کی یرکگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطبیق آرای اندیشمندان سبب می شود تا به درک مشترکی از نوع بینش آنان برسیم. در این پژوهش با روش تطبیقی، مراتب انسانی را از منظر جلال الدین محمد مولوی (604 672ه.ق)، عارف و شاعر شرقی و سورن کی یرکگارد (1855 1813م)، پدر مکتب اگزیستانسیالیسم بررسی کرده ایم. مولوی و سورن کی یرکگارد، دو تن از متفکران تاریخ بشرند که به دلیل اشتراک و همگونی نوع نگاهشان به هستی، آرای مشترکی داشته اند و این اشتراک آرا به ویژه درباره انسان و مراتب انسانی جای تأمل دارد. آنان در مقام متفکران دینی، از دو سوی عالم و در دو زمان ناهمگن، فرد را مسئول سرنوشت خود می دانند. هر دو برای کمال انسانی مراتب و مراحلی قائل اند؛ مولوی برای تبدیل شدن به انسان کامل که مقام والای انسانی است عبور از دو مرحله ی انسان ناقص و مجاهد را متذکر می شود و کی یرکگارد نظر خود را در قالب سه سپهر زیباشناسانه، اخلاقی و دینی مطرح می کند. این مراحل و مراتب، قرابت زیادی با هم دارند که به شرح آن پرداخته ایم.
بررسی تطبیقی مفهوم خرد در اندرزهای دینکرد ششم و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرد در اندیشة ایرانی، شالودة جهان هستی است و جنبه های گوناگون زندگی مادی و معنوی انسان را در بر می گیرد. اندرزنامه های پهلوی، آیینة باورهای کهن زرتشتی هستند و خردگرایی در آنها نمود بارزی دارد؛ از آن جمله به کتاب ششم دینکرد، مهم ترین پندنامه به زبان پهلوی، می توان اشاره کرد. در شاهنامةفردوسی نیز که میراث دار اندیشه ها و ذخایر اندرزی پیش از اسلام است؛ خرد یکی از مفاهیم بنیادی است و در نقش ها و کارکردهای متنوع جلوه گر می شود. نگارندگان این مقاله می کوشند به شیوة تطبیقی و با تحلیل محتوا، نقش و جایگاه خرد را در اندرزهای دینکرد ششمو شاهنامهفردوسی بازنمایند. برپایة نتایج پژوهش، مفهوم خرد در این دو کتاب، همسانی های بسیاری دارد؛ خرد در دینکرد ششم، به جز معنای اصلی خود، نیروی فهم و درک، بخشی از نظام جامع دینی اورمزد است که خداوند از طریق آن، جهان را آفریده است و نگاهداری می کند؛ بنابراین همه نیکی ها و بدی ها برپایه آن سنجیده می شود. این نگاه به مفهوم خرد، در شاهنامهنیز بسیار آشکار است. برخی از اندرزهای خردگرایانة دینکرد ششمو شاهنامه، نه تنها ازنظر معنایی، بلکه در شیوة بیان و صور خیالی مانند تشبیه و تمثیل نیز به یکدیگر شباهت دارند.گفتنی است برای برخی از همسانی های دینکرد ششمو شاهنامهشاهدی در متون دیگر پهلوی یافت نشد؛ چنان که در دینکرد ششمبرای بیان ارتباط خرد و دانش، تمثیل زیبای زمین و آب به کار رفته است و شبیه این تمثیل در شاهنامهنیز مشاهده می شود. این شباهت ها دلیلی بر تأثیر پذیری مستقیم شاهنامهاز دینکرد ششمیا منبع یکسان دو کتاب است.
مطالعه تطبیقی ادیسه هومر و گرشاسب نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب تطبیقی می کوشد تا زمینه های آفرینش، اثرگذاری ها، شباهت ها و اختلافات آثاری چون ادیسه و گرشاسب نامه و رهیافت های بشر را در انواع ادبی ای چون حماسه، بیابد و بسنجد و پیوستگی فرهنگ مشترک آغازین و بن مایه های فکری و ناخودآگاه جمعی شان را مشخص کند. این پ ژوهش، با دیدگاه آمریکایی در مطالعات تطبیقی و فارغ از جنبه تأثیر و تأثر و تنها بر اساس نشان دادن همسانی ها و ناهمسانی ها، به تطبیق این دو اثر فرهنگ مشترک هند و اروپایی می پردازد. پژوهش حاضر، در سه جنبه داستانی، محتوایی و ادبی، ادیسه و گرشاسب نامه را با یکدیگر سنجید ه است و حاصل اینکه، جدای از همسانی های عناصر داست ان پردازی که مشابهت های متعدّدی را در طرح، ایستایی شخصیّت ها، اعتماد به سرنوشت و... نشان می دهد، همانندی های محتوایی را در فراواقعیّت ها و به خصوص در گذر از دریاها، غلبه تقدیر، مرگ، جهان پس از مرگ، خواب و مبارزه های متعدّد با نیروهای مخالف و جادو، بین این دو اثر می توان دید. در جنبه ادبی، غلبه وصف در دو اثر مشهود است. این وجوه مشترک، به دلیل داشتن روح حماسی- اسطوره ای مشترک این اقوام است که برای استقرار خود جنگیده اند. البتّه، پیام ها و پی رنگ ها و گفتمان دینیِ دو اثر ، از هم جداست و تأکید بر وفاداری به پیمان ازدواج در ادیسه، آن را مؤثّر و ارجمند می کند ولی جهان گشایی برای ضحاک، از اهمیّت محتوایی گرشاسب نامه می کاهد. پی رنگ ادیسه، بر بنیاد بازگشت پادشاه به کشور، پس از پیروزی است و فرستنده و قهرمان، هر دو یکی هستند، درحالی که پی رنگ گرشاسب نامه، سفر برای فتح سرزمین های دیگر است و فرستنده، ضحاک ماردوش و قهرمان، گرشاسب است.
بررسی تطبیقی نیک سرشتان و بد سرشتان در بهشت گمشده و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
103 - 132
حوزه های تخصصی:
آثار حماسی شناسنامه و هویت هر کشوری هستند و به جرأت می توان گفت کشور بدون آثار حماسی سرزمینی است بی هویت. دو اثر حماسی عظیم در ادبیات جهان عبارت اند از «شاهنامه» حکیم فردوسی که بارها و بارها درباره آن نگاشته اند و خواهند نگاشت و دیگری «بهشت گمشده» جان میلتون انگلیسی که گرچه به هیچ عنوان هم شأن و هم طراز «شاهنامه» فردوسی نیست و نخواهد بود اما جایگاهی در عرصه ادبیات جهانی دارد. در این بین «شاهنامه» و «بهشت گمشده» دارای مشخصات و ویژگی های مشترکی هستند که به نظر می رسد تا کنون از بررسی آن ها به صورت تطبیقی غفلت شده و جای دارد که مورد بررسی قرار بگیرد و آن تشابه نسبی شخصیت های خوب و بد(نیک سرستان و بد سرشتان) آن آثار عظیم و فاخر می باشد. گرچه تفاوت های بسیاری از نظر نگارش، درون مایه ها، بنمایه ها، زمینه و سلوک شخصیت ها در این دو اثر حماسی کاملاً مشهود می باشد، اما با این وجود بررسی نقطه مشترک هردو نویسنده حماسی که تأکید بر جدایی شخصیت های نیک سرشت و بدسرشت و تأثیر آن ها بر زندگی جهانیان است بارز می باشد و این مقاله در صدد است تا این مطلب را از زوایه ای دیگر بررسی نماید.
تحلیل تطبیقی «بوف کور» هدایت و رمان «زوربای یونانی»کازانتزاکیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 29
حوزه های تخصصی:
در میان ادبیات داستانی ملل مختلف گاه آثاری یافت می شودکه هم از نظر موضوع و درون مایه و هم از نظر ساختار و نحوه روایت بسیار به یکدیگر شبیه اند. بی گمان آن چه در تعامل و گفت وگوی میان آثار ادبی کشورها می تواند اهمیتی بیش تر داشته باشد، آثاری هستند که در مسیر اقبال و توجه عام و خاص نقشی بنیادین در جریان سازی ادبی و همراهی با تحولات فکری و اجتماعی ملّت خویش دارند. رمان ِمشهور «زوربای یونانی»(1946م) نوشته نیکوس کازانتزاکیس(1883- 1957م) و بوف کور صادق هدایت در ادبیات ایران، در این جایگاه ادبی قرار دارند. بنابر اهمیت این دو رمان در ادبیات داستانی یونان و ایران و شباهت های کم نظیر ساختاری و محتوایی میان آن دو و اقبال گسترده نویسندگان و خوانندگان حرفه ای و دانشگاهی در دو کشور تلاش شده تا با رویکرد تحلیلی- تطبیقی به واکاوی این دو اثر بپردازیم. از نتایج تحقیق برمی آید که دو رمان یادشده هم از نظر روایت خیام وار و انتقادی یا بدبینانه به زندگی و گرایش شدید به انزوا و مرگ اندیشی و هم از نظر ساختاری و روایتگری بسیار به یکدیگر شبیه هستند.
بررسی تطبیقی مقوله آزادی در شعر معروف رصافی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، رویکرد ها ی مشترک معروف رصافی و فرخی یزدی را درباره آزادی سیاسی و اجتماعی مانند آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات، آزادی کارگران و دهقانان مورد بررسی قرار می دهد. از مهمترین نتایج این نوشتار این است که هر دو شاعر، شعر خود را وقف آزادی و رهایی مردم از جور استبداد کرده و در این زمینه مسائل اخلاقی را رعایت کرده اند؛گرچه پافشاری فرخی یزدی بر آزادی بیش از معروف رصافی است.
واکاوی تطبیقی مضامین مهدویّت در شعر سید حسن شیرازی و خوشدل تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نخست بنابر جایگاه و رسالت ادبیّات تطبیقی- بر بنیان دیدگاه های مکتب امریکایی، که تأکید بر مطالعات زیباشناختی، میان رشته ای و بینافرهنگی از ویژگیهای برجسته این نظریه است، پیش رفته و با هدف بیان وجوه شباهتها و تفاوتهای شعری و به روش تطبیقی- تحلیلی با استناد به شواهدی از اشعار دو شاعر به بررسی این مضامین پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر این است که این دو شاعر دارای مباحث مشترکی همچون انتظار و طول غیبت (مناجات و دعا، بشارت به ظهور و امید به فرج)، برپایی عدالت، از بین بردن ظلم و ستم و... بوده اند؛ در این میان افتراقاتی همچون؛ گریه بر انتظار، امید به فرج و پرچمداری ولایت الهی در زمینه مهدویت، جلوه ای خاصّ به شعر خوشدل تهرانی بخشیده است. نتایج نشان می دهد که اشعار مهدوی خوشدل به سبب خلق تصاویر ادبی زیبا و مضامین گوناگون، نمود برجسته تری نسبت به اشعار سیّدحسن شیرازی دارد و از تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب برخوردار است.
مطالعه تطبیقی رویکرد کهن الگویی سه اسطوره رویین تن (اسفندیار، آشیل و زیگفرید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه رویین تنی، که ریشه ای کهن داشته و بیانگر آرزوی دیرینه بشر برای دستیابی به آسیب ناپذیری و بی مرگی است، به انحای گوناگون در میان اسطوره های ملل مختلف نمود یافته است. سه اسطوره رویین تنی، یعنی آشیل، اسفندیار و زیگفرید، در مقایسه با سایر رویین تنان از تواتر بیشتر و جامع تری برخوردارند و رویین تنی به عنوان یک انگاره کهن الگویی در روایت هر سه اسطوره قابل بحث و مطالعه است. از آنجا که بسیاری ازپژوهشگران شباهت های میان این سه اسطوره را ناشی از نظریه کهن الگویی یونگ دانسته اند، تلاش شده است در این پژوهش میزان صحت و سقم موضوع بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای است. این مطالعه، با هدف شناسایی ریشه های مشترک این اسطوره های رویین تن، از منظر نظریه کهن الگوها به بررسی نقاط اشتراک و افتراق میان آنها و میزان اثرپذیری این سه اسطوره از یکدیگر پرداخته است و با رویکرد کهن الگویی در مطالعه تطبیقی میان اسفندیار، آشیل و زیگفرید، به این سؤال پاسخ می دهد که چه ریشه های مشترک و یا متمایزی را می توان در مطالعه این سه اسطوره رویین تن یافت و تا چه میزان شباهت های موجود میان این سه اسطوره را می توان با نظریه کهن الگویی توجیه کرد. از مهم ترین نتایج این پژوهش، تقویت نظریه تاثیرپذیری فردوسی از هومر در خلق اسطوره اسفندیار است.
بررسی تطبیقی وصف طبیعت در اشعار شهریار و فوزی معلوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار در صدد تبیین مضامین مشترک اشعار شهریار و فوزی معلوف است با طرح این پرسش، که مضامین مشترک اشعار آنها درباره طبیعت چه بوده است. برای پاسخ گفتن به این پرسش در فرایند تحقیق از شیوه تحلیلی توصیفی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل محتوایی داده ها بهره گرفته شده است. یافته های این جستار بیانگر این است که شهریار به دلیل سپری کردن مقطعی از عمر خویش در دامان طبیعت و فوزی با توجه به گرایشهای رومانتیکش در طبیعت تأملات خاصی کرده اند . نگرش شهریار نسبت به طبیعت حاصل تجربیات و دریافتهای شخصی وی است در حالی که در نگاه فوزی، طبیعت منشأ الهام مفاهیم فراوانی است. توصیف شهریار از طبیعت، بیشتر جنبه رئالیستی دارد در صورتی که در شعر فوزی رنگ آرمانگرایی به خود می گیرد.
مضامین اخلاقی و تعلیمی مشترک در شعر زهیر و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زهیر بن ابی سلمی ربیعه بن رباح المزنی، در عصر جاهلی، حکیم الشّعراء و در میان ائمّه عرب، افضل شاعران بود. او در مدیح و حکمت برجسته بود و وظیفه شعر را تعلیم و هدایتگری می دانست. زهیر عمر خود را در دلسوزی و پند و اندرز و حق گویی و خیرخواهی گذراند و در اشعارش مفاهیم تعلیمی و اخلاقی به ویژه در معانی نکوهش و زهد سخت آشکار است. زهیر با تأثیر از محیط زندگی و شخصیت خود، برترین معیارهای اخلاقی و انسانی را خلق کرده و پرده از رایج ترین رذایل برداشته و انسان ها را از انجام آن منع کرده است. عظمت مقام سعدی، شاعر نامدار قرن هفتم هجری، در شعر و نثر و اخلاق و حکم آشکار است. سعدی به دلیل انس فراوان با شعر و شاعران عرب و برخورداری از محیط عربی در پی درنگ طولانی در آن سرزمین ها، چنان تأثیر پذیرفت که از راه شعر او، شعر فارسی نیز متأثّر شد. این مقاله با بررسی دیوان اشعار زهیر بن ابی سلمی، برخی محاسن و معایب اخلاقی متذکّر در شعر او را تبیین و اشتراکات تعلیمی و مضمونی آن را با شعر سعدی در بخش مواعظ و غزلیّات تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش، دربردارنده آراء مشترک اخلاقی و اجتماعی و ارشادات این دو شاعر است.
بررسی رجعت نوستالژیک به عناصر فرهنگ عامّه در دو منظومة «یادِتِن» و «مارووزو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر محلی یکی از جلوه گاه های فرهنگیِ هر قومی است. دو بومی سرودة «یادِتِن» اثر صالح سنگبُر و «مارووزو» از فرامرز شکوری که مورد نخست به گویش فارسی بندرعباسی و دومی به گویش گیلکی آبکناری سروده شده اند، آینة تمام نمای فرهنگ عامّة دو قوم ساکن در بندرعباس و بندرانزلی هستند. هر دو سروده بازتاب رجعت حسرت بار شاعر به روزگار گذشته است. در این پژوهش، تلاش می شود مؤلفه های نگاه نوستالژیک این دو شاعر به عناصر فرهنگیِ جامعه ای که در آن زیسته اند، بررسی شود. به همین منظور، مفاهیم نوستالژیک این دو منظومه زیر دو عنوان کلیِ خاطرة فردی و جمعی مورد تحلیل و مقایسة تطبیقی قرار گرفته است. بررسی این مقاله نشان می دهد با وجود آن که هر دو شاعر در بهره گیری از مؤلفه های نوستالژی اشتراک دارند اما میزان، نحوه و اهداف کاربرد عناصر فرهنگ عامّه در دو منظومه تفاوت هایی دارد.
تسلی بخشی اندیشه؛ تطبیق اندیشه های معری و شوپنهاور در باب زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
267 - 283
حوزه های تخصصی:
زندگی انسان چه تفاوتی با زندگی حیوانی دارد؟ آیا او به واقع اختیار و آزادی دارد؟ اگر دارد آیا اختیار، زندگی اش را آسان تر کرده است؟ غریزه تا چه اندازه بر عقل آدمی غالب است؟ شوپنهاور و معری دو اندیشمند ادیب و فیلسوف هستند که در واکاوی فلسفه شان می توان به پاسخ این سؤالات رسید. در مقاله پیش رو تلاش شده است برخی از اندیشه های مشترک میان ابوالعلاء معری و آرتور شوپنهاور بررسی شود. این دو نوعی واقع بینی افراطی نسبت به زندگی داشته اند که معمولاً از آن با عنوان بدبینی یاد می شود. هر دوی این فیلسوفان زندگی را آکنده از رنج و پوچی دانسته اند اما به هیچ وجه در مواجهه با زندگی منفعل نبوده اند بلکه کوشیده اند آثاری جاودانه از خود باقی بگذارند که همواره تسلی بخش روح تشنه آگاهیِ آدمیان طی قرون متمادی باشد. ما در این پژوهش عقیده کلی این دو اندیشمند در باب زندگی و برخی از اجزای آن را به شکل تطبیقی بررسی می کنیم.
تحلیل مفهوم اسطوره در شعر بدر شاکر السیاب و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
31 - 51
حوزه های تخصصی:
زبان نمادین و اسطوره ای در شعر معاصر جایگاهی در خور یافته است. اسطوره ها بخشی از هویّت، تمدن و فرهنگ هر سرزمین به شمار می روند. بدر شاکر السیاب و احمد شاملو در شعر خود به اساطیر و افسانه ها توجّهی ویژه داشته اند. در این مقاله با بررسی اسطوره در شعر این دو شاعر، به این نتیجه می رسیم که افزون بر گرایش این دو به بهره گیری از اسطوره، شیوه کاربرد اسطوره در شعر سیاب در دو سطح امید قطعی به تحوّل وضع موجود و ناامیدی شدید از آن متغیر است؛ در حالی که شاملو با استفاده از اساطیر و باز آفرینی آن ها با کلی نگری و مطلق گویی، با صدور حکم و استفاده از زبان فخیم و آرکائیک حماسی به شعرهایش رنگی از قدرت و استحکام می بخشد.
پردازش شخصیت و درون مایة اخلاقی در دو اثر مرزبان نامة سعدالدین وراوینی و فابل های ژان دو لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات دو کشور ایران و فرانسه در زمینة ادبیات تعلیمی دارای وجوه مشترکی هستند که با تفکر بر روی آثار اخلاقی نویسندگانی چون سعدالدین وراوینی و ژان دو لافونتن می توان به پاره ای از این شباهت ها دست یافت. مرزبان نامةوراوینی و فابل هایلافونتن ازجمله این آثار بزرگ و ارزشمند ی هستند که با بیان اندیشه های نویسندگانشان، به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود می پردازند. این نصایح و پندها از زبان جن و انس و حیوانات و جامدات و گیاهان بیان می شوند و نوعی از نوشتار و حکایات اخلاقی را به نام فابل به جامعة ادبی، سیاسی و اجتماعی خود عرضه می دارند. به دلیل نقش مؤثر این دو نویسنده در حوزة ادبیات اخلاق گرا و تعلیمی ما بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر، به گونه ای تطبیقی به مطالعة نحوة پردازش شخصیت ها و بیان اندیشه های تعلیمی در دو اثر مرزبان نامه وراوینی و فابل های لافونتن که نمایندگان ادبیات تعلیمی کلاسیک دو کشور ایران و فرانسه اند، بپردازیم. با وجود شباهت های موجود در زمینة آموزه های اخلاقی در دو اثر، می توان نتیجه گرفت که در اثر وراوینی بیشتر به محتوای اخلاقی پرداخته شده است در حالی که در اثر لافونتن دغدغه صورت ظاهری بیشتر نمایان می شود. در این مقایسه، با معرفی برخی حکایات در این دو اثر، به بررسی شخصیت ها و پرسوناژها می پردازیم و پیام های اخلاقی ای را که این دو نویسنده در آثارشان برای انتقال به خواننده جای داده اند مورد مطالعه قرار می دهیم.
تأثیرپذیری نصیرای همدانی از فرهنگ و ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اثرپذیری یکی از شعرای عهد صفویه، یعنی نصیرای همدانی از فرهنگ و ادبیّات عربی در قالب ادبیّات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. شاعر و نویسنده ای که از انواع علوم و فنون روزگار خویش بهره مند بود. علاوه بر دیوان شعر، رساله ها، دیباچه ها، رقعه ها و نامه هایی از او به جا مانده است که گویای مهارت و توانایی اش در زمینة نظم و نثر است. نتیجه تحقیق که به روش اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته گویای آن است که نصیرا از ادب و فرهنگ عربی، قرآن و احادیث معصومین یا به صورت آشکار و به صورت تلمیح، اقتباس و حل تأثیر پذیرفته و یا توارد که مضامین او با شاعران و نویسندگان عرب شباهت یافته است. بسیاری از مضمون های فکری و مفاهیم حکمی وی چون مدح، عشق، فخر، باده سرایی و شکواییه ، با شاعران و سخن سنجان مشهور عرب چون متنبّی، ابن فارض، ابن رومی شباهت دارد و قابل مقایسه است و در این میان، متنبّی در موضوعات مدح، بیان مسائل حکمی و شکواییه و ابن فارض نیز در عشق و مسائل مربوط به آن بیشترین تأثیر را بر نصیرا گذاشته اند.
مقایسه تطبیقی هستی شناسی در «بوف کور» و «کافکا در کرانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
183 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی آثار مشهور دو نویسنده بزرگ، صادق هدایت و هاروکی موراکامی از دیدگاه هستی شناسی(مرگ و زندگی) است، که تأکید بر دو اثر معروف این نویسندگان به نام های «بوف کور» و «کافکا در کرانه» است، تا شباهت ها و تضادهای بین این دو اثر دریافته شود. روش کار این پژوهش، روش سندی، کتابخانه ای و فیش برداری از کتاب های دو نویسنده، و بررسی محتوای آثارشان و رجوع به منابعی که درباره این موضوع وجود داشته بوده است. ابتدا در مورد عناصر فکری، مطالب به صورت فیش برداری جمع آوری شد و سپس مورد تحلیل قرار گرفت. مطالب مورد تحلیل نشان داد که این دو نویسنده از لحاظ فکری شباهت شان بیش تر از اختلاف شان است. دیدگاه هر دو نویسنده به اگزیستانسیالیسم نزدیک است، زیرا زندگی را فانی و پوچ می دانند، و فضای داستان های آن ها را مرگ، اضطراب، تنهایی، بیزاری و به ویژه بدبینی می سازد. این دو نویسنده داستان های شان را به سبک سوررئالیسم نوشته اند.
بررسی کارکردهای غزل در شعر ابن زیدون و شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
153 - 174
حوزه های تخصصی:
با مطالعه اشعار ابن زیدون شاعر عرب زبان و شهریار شاعر فارسی زبان، درمی یابیم که نقاط اشتراکی در زندگی هر دو شاعر وجود دارد، چراکه معشوقه دو شاعر از آن ها دور افتادند و دو شاعر در آتش عشق سوختند و در عین حال با سرودن اشعاری که نشانگر سوز و گداز آن ها است، بر عشق و وفاداری خود پافشاری ورزیدند و آن را عرضه داشتند. در پی وقایعی که بر زندگی آن ها گذشت و روزگار بر آن ها بسیار تنگ گرفت، روزگار و اهل آن را مورد مذمت قرار داده و از این سرزنش ها معشوقه هایشان هم مستثنی نبودند. از آنجا که ایران و اندلس از طبیعت حاصلخیز و مناظر طبیعی افسونگری برخوردار بوده اند، شهریار و ابن زیدون از این موهبت الهی برای توصیف معشوقه هایشان بسیار استفاده کردند. این دو شاعر همچنین با آگاهی از قرآن، از این منبع سرشار در شعر خود بهره گرفته و به اقتباس از آیات قرآنی پرداخته اند. همچنین شعر آن دو شعر عفیف به شمار می آید و شعر این دو شاعر از مظاهر وقاحت به دور است.
بازتاب مضامین «نی نامه» مولانا در شعر معاصر عرب(با تکیه بر دیوان شش شاعر نام آور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
49 - 75
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیرپذیری از اندیشه های متعالی مولانا جلال الدین محمد بلخی در ادبیات ملل این امکان را فراهم می آورد که بتوان انعکاس آثار عرفانی او را در آیینه اشعار دیگران دید و بر کمال و نقص آن واقف شد. جستار حاضر در صدد است تا جلوه هایی از مضامین «نی نامه» مولانا را که عمده ترین محور بحث آن جدایی نی از نیستان و اشتیاق بازگشت به سوی آن هست، در شعر جبران خلیل جبران ، خلیل حاوی ، عبدالوهاب بیاتی ، ابراهیم ناجی ، حسین مجیب مصری و محمود درویش بررسی قرار دهد و میزان تشابه و یا تباین آن ها را تبیین سازد. پرسش اصلی مقاله این است که شاعران مذکور، به هنگام سخن گفتن از نی، تا چه حدودی به معانی و مضامین «نی نامه» نزدیک می شوند و آن ها را چگونه بیان می دارند؟