فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
313 - 341
حوزه های تخصصی:
الیاس ابوشبکه شاعر معاصر لبنانی و شارل بودلر شاعر معاصر فرانسوی، از جمله شاعرانِ سرشناس رمانتیست هستند که مضامین مکتب رمانتیسم را به زیبایی کم نظیری در سروده های شان هویدا ساخته اند. شعر این دو شاعر، دربردارنده مضامین رمانتیکی مشترک فراوانی است که در این میان، حزن و اندوه و نیز مرگ اندیشی، بسامد و جایگاه درخوری را به خود اختصاص داده است، چراکه هر دو شاعر به سبب شرایط و مشکلات مشابه زندگی، نسبت به زندگی بدبین بوده و نگرشی همراه با حقد و کینه نسبت به آن داشتند، به طوری که می توان سراسر زندگی این دو شاعر رمانتیست را تمنای مرگ در میان انبوه مشکلات دانست. «أفاعی الفردوس» نام اثری است که الیاس ابوشبکه در سرایش آن، به شدت تحت تأثیر «گل های رنج» شارل بودلر بوده است چنانکه گویی برخی از مفاهیم موجود در اشعار ابوشبکه ، ترجمه اشعار بودلر می باشد. مقاله حاضر بر آن است با مقایسه اشعار این دو شاعر معاصر لبنان و فرانسه و تبیین مفاهیم مشترک در شعر آنان، تأثیرپذیری ابوشبکه از بودلر را به اثبات رساند.
آموزه های تعلیمی طب القلوب و کیمیای سعادت بر اساس روی کرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
25 - 47
حوزه های تخصصی:
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. در بررسی پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمی یابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر به خوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود به صراحت پیام های اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه می کنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترل کننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برون رفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، می توان به جهان بینی آن ها پی برد و با تعمّق در اندیشه هایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیام های اخلاقی آن ها در راستای اِعمال آن ها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش کتابخانه ای موضوع حاضر را در قالب مقاله ای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
تحلیل مبانی طنزپردازی در داستان های شهرام شفیعی و سعید هاشمی بر مبنای نظریه طنز ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
213 - 227
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مهم ترین ویژگی داستان های شفیعی و سعید هاشمی ، طنزپردازی است و نظریه طنز ایوان فوناژی از قابلیت بالایی برای بررسی طنز در آثار ادبی، برخوردار است، لذا در این مقاله چند اثر از این دو نویسنده بر مبنای نظریه فوناژی بررسی می شود. فوناژی آراء متنوعی در باب طنز در گروه سنی کودک و نوجوان دارد که می توان آن ها را در سیزده مؤلّفه جمع کرد. ابعاد سیزده گانه طنز در نظریه فوناژی از این قرار هستند: صنعت جناس، دومعنایی، انحراف از هنجار، چندمعنایی، هم نویسی، هم آوایی، ابهام های نحوی، ابهام در روساخت جمله، ابهام در ژرف ساخت، اختلاط و ابهام ژرف ساخت و روساخت، تضاد معنا میان روساخت و ژرف ساخت، تأکید آوایی، مکث آوایی، تحریف آوایی(ادغام و قلب). نتایج نشان می دهد شفیعی مهارت عجیبی در آفرینش انحراف از معیار از طریق انواع مصادیق آن دارد. همچنین هاشمی تضاد میان روساخت و ژرف ساخت را بسیار بهتر پرورانده و به کار برده است.
نقد و نظر: زندان رفتن بزرگمهر در آیینه ادب فارسی و عربی
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.1332
حوزه های تخصصی:
روایت خشم انوشروان نسبت به بزرگمهر و سبب آن، در ادب فارسی و عربی جلوه های گوناگونی دارد که با توجّه به اختلافات بسیار آن، شایسته است براساس تقدّم تاریخی به آن نگریست.
جمالیه الملامح الانزیاحیه فی أشعار عزّالدّین المناصره علی أساس نظریه جیفری لیتش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
111 - 136
حوزه های تخصصی:
إنّ الانزیاح ظاهره من الظواهر الهامه فی الدارسات الأسلوبیه التی تهتم بلسان النص الأدبی علی أنّه لغه مضاده لما هو معتاد ومن هنا سعی هذا البحث إلی دراسه هذه الظاهره علی ضوء المنهج الوصفی – التحلیلی، فی شعر عزّالدّین المناصره الذی رغب فی انتهاک قواعد اللغه العادیه وثار على قیودها. یهدف هذا البحث إلی الکشف عن جمالیات الانزیاح واستجلاء أبعاده لدى هذا الشاعر الذی حفل شعره بهذه التقنیه الفنیه مما تدلّ النتائج علی أنّ الانزیاح الدلالی کان من الملامح الأکثر حضوراً لدیه، حیث قد تمکّن الشاعر من أن یحقّق علاقه بعیده ملهمه بین الدّال والمدلول من خلال أسلوب المفارقه وتراسل الحواس. أمّا تجلّیات الانزیاح فی المستوی النحوی فتتبدّی فی التقدیم والتأخیر والاعتراض وفی المستوی الإیقاعی کان الحضور المکثّف للمزج بین التفعیلات واستخدام التکرار الصوتی أمّا فی المستوی الکتابی فلجأ الشاعر إلی تفتیت الألفاظ واستخدام السطور المتساقطه والبیاضات المنقّطه. وفی المستوی الأسلوبی، لجأ الشاعر إلی استخدام الألفاظ العامّیه ومیلاد ألفاظ جدیده بواسطه التصرف فی بنیه الکلمه. إنّ الغرض الجمالی العام لکلّ من هذه التجلیات هو إثاره الدهشه والمفاجأه لدی المتلقّی إلا أنّ الغرض الخاص فهو یختلف باختلاف السّیاق الذی ترد هذه الظاهره فیه.
جلوه های دراماتیکی اشعار ابونواس و ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
179-197
حوزه های تخصصی:
درام یکی از شگردهای بیانی در شعر عربی و فارسی است. رواج این شیوه از بیان در میان شاعران عرب و ایرانی، به تأثیرپذیری آنها از ادبیات و فلسفه یونان بازمی گردد. ترجمه آثار یونانی و حضور اندیشه آنان در میان ادبای عرب و ایرانی، از اسباب گسترش این شیوه از بیان است. ابونواس و ناصرخسرو، دو شاعر ایرانی تبارند که یکی به زبان عربی و دیگری به زبان فارسی شعر می سرودند. این دو اگرچه در زمان، جغرافیا و چگونگی زیست و عقیده، با هم بسیار متفاوت اند، در سرودن اشعار ستیزوار دراماتیکی در زمره پیشروان این گونه از بیان به شمار می آیند. آنان کشمکش های عصر خود را در اشعار خویش بازمی تابانند. نوشتار حاضر با استفاده از روش تطبیقی به بررسی و نقد سروده های دراماتیکی ابونواس و ناصرخسرو می پردازد و دستاورد پژوهش نشان می دهد که در اشعار هر دو گوینده، برخی از انواع درام (افقی، عمودی و دینامیکی) مشهود است.
بررسی تطبیقی اشعار انگلیسی آغازین و پایانی جنگ جهانی اول بر اساس مفهوم هژمونی و ضد هژمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
275 - 296
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو دو گروه از شاعران جنگ جهانی اول ادبیات انگلیسی را بر اساس نظریات آنتونیو گرامشی مورد خوانش تطبیقی قرار می دهد. گروه اول، که دربرگیرنده چهره هایی همچون هنری نیوبولت ، روپرت بروک ، جسی پوپ ، آلیس مِینل ، آلیو لیندسِی و جان مک کری می شود را می توان شعرای وابسته به نظام حاکم نامید که در آغاز جنگ اشعاری موافق با جنگ می نوشتند و دسته دوم، که شامل نویسندگانی همچون زیگفرید سوسون ، رابرت گریوز و ویلفرد اوون می شود را می توان شعرای مخالف با سیاست های نظام حاکم خواند که در پایان جنگ اشعاری ضد جنگ می سرودند. با توجه به اینکه درونمایه های وطن، مذهب و مرگ از جمله شاخصه های اصلی نوشته های مربوط به جنگ است، این پژوهش به بررسی این درونمایه ها در قلم شاعران مد نظر می پردازد. در این راستا، تعاریف گرامشی از نخبگان و دسته بندی آن ها به سنتی و ارگانیک، و همچنین مفاهیم هژمونی و ضد هژمونی در درک هر چه بهتر خوانش مد نظر یاری می رسانند.
بررسی برداشت های ظاهری از مضامین دینی در اشعار احمد شاملو و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
55 - 71
حوزه های تخصصی:
شعر، عرصه جولان اندیشه و خیال است؛ صور خیال در آن مهم ترین نقش را به عهده دارند و واژه ها و عبارت ها از معنای ظاهری فراتر می روند و درک و دریافت آن ها نیازمند آشنایی با صنایع و آرایه های ادبی و شناخت شخصیت شاعر است. برای مخاطبانی که بی خبر از قدرت تخیل شاعر و غافل از مهارت او در کاربرد صنایع ادبی، اقدام به خواندن اشعار او می کنند؛ گاه شبهه ای ایجاد می شود که با برداشت های ظاهری، خود را به زدن برچسب شرک و الحاد به شاعر مجاز می دانند. اشعار احمد شاملو و نزار قبانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برخی از اشعار این دو شاعر معاصر، در لباس شرک و الحاد نمود یافته اند که نیازمند کاوش و بررسی اند. در این مقاله با یک دسته بندی موضوعی از اشعار شاملو و قبانی (با مفاهیم و مضامین مشترک) که ظاهری شرک آمیز دارند؛ این اشعار در شش دسته جای گرفته اند که عبارت اند از جایگاه یکسان برای خدا و انسان، کاربرد صفات خدایی برای غیر خدا، نفی تقدیر و سرنوشت، انکار قیامت و ریشخند به آن، نفی صبر و مصلوب بودن حضرت عیسی علیه السلام .
رویکردی متن شناختی به انگاره های انسان گرایانه در اشعار شاملو و عبدالوهاب بیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
63 - 84
حوزه های تخصصی:
عبدالوهاب بیاتی شاعر چپ گرای عراقی و احمد شاملو شاعر ایرانی و بنیانگذار شعر سپید، دو شاعر پرآوازه ادبیات معاصر عربی و فارسی و از بزرگان مکتب ادبی رمانتیسم هستند که با توجه به شرایط فردی و اجتماعی عصر خویش و روحیه انقلابی شان، در برخورد با مشکلات جامعه دیدگاه های مشترک دارند. این دو شاعر از پیشگامان شعر نو هستند که به زبان ساده و کلام آهنگین و ایجاد مضامین نو در شعر پرداختند و با وامداری از ادبیات قدیم در قالب های شعری نوآوری ایجاد کردند و از این مفاهیم تازه برای بیان آلام جامعه بشری سود جستند. شاه کلید دروازه ذهنی بیاتی و شاملو بی گمان انسان است. این دو شاعر بزرگ در پرداختن به موضوعاتی همچون اسطوره، انسان گرایی، عصیان گری، آزادی خواهی و نپذیرفتن ظلم و ستم از شیوه یگانه ای بهره برده اند. هر دو شاعرانی جهان وطنی هستند که برای رسیدن به هدف خویش از فرهنگ مشترک انسانی استفاده کردند. پرداختن به اجتماع و سیاست که از شاخصه های شعر معاصر است، در شعر شاملو و بیاتی ، جایگاهی در خور را به خود اختصاص می دهد. در این پژوهش تلاش شده است با تأکید بر روش توصیفی به بررسی آثار و اشعار این دو شاعر بزرگ پرداخته شود.
اجتماعیات در ترجمه داستان «سرگذشت ژیل بلاس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
231 - 259
حوزه های تخصصی:
داستان «سرگذشت ژیل بلاس» در چهار جلد، اثر آلن رنه لوساژ ، به زبان فرانسه نوشته شده و میرزا حبیب اصفهانی آن را به فارسی ترجمه کرده است. هر مترجمی علاوه بر امانتداری در اصل داستان، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه، به دلیل هویت فرهنگی خود تغییراتی در متن داستان اعمال می کند که این تغییرات می تواند برگرفته از مسائل اجتماعی و فرهنگی عصر مترجم باشد. جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اجتماعیات را در اثر یادشده مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که نویسنده و به تبع آن مترجم اثر، بسیاری از مسائل اجتماعی مانند آزادی، جایگاه اجتماعی زن و واگذاری تربیت کودکان به افراد کاردان، آیین خواستگاری و ازدواج، دزدی، فقر و تضاد طبقاتی، تقدیرباوری، مراسم سوگواری، بازی های محلی و... را در این اثر بازتاب داده است. وجود این عناصر در این اثر نشان می دهد که ادبیات تنها عرصه زیبایی های کلامی نیست. ادبیات، زبان گویای هر جامعه و نمایان گر احوال حاکم بر آن زمان و منعکس کننده مکنونات درونی، باورها، طرز تفکّر و جهان بینی نویسنده است.
ادبیّات تطبیقی و جایگاه آن در آینده مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی، به مثابه نگرشی ادبی، تاریخ بسیار پر فراز و نشیبی را تجربه کرده است. گروهی تا مدّت ها تفاوت چندانی میان این نگرش و ادبیّات جهان قائل نبودند و حتّی در برهه ای از زمان، آن ها را در رقابت با یکدیگر می پنداشتند. مدّتی از این شرایط نگذشته بود که ادبیّات تطبیقی به تدریج، به واسطه آنچه به منزله بی ثباتی در پایگاه نظری قلمداد می شد، مورد انتقاد قرار گرفت. این نظراتِ به طور عمده سخت گیرانه، رو به فزونی داشت و تا آنجا پیش رفت که حتّی در اواخر قرن بیستم، تعداد محدودی از پژوهشگران این حوزه از ادبیّات تطبیقی به مثابه نگرشی منسوخ و بی پایه و اساس یاد می کردند؛ امّا همه این کشمکش ها نشان از حضور مؤثّر این سبک مطالعات ادبی در میان پژوهشگران و عدم درک دقیق و درست آن توسّط تطبیقگرایان بود. در پایان قرن بیستم، با تلاش های بی وقفه پژوهشگران این حوزه و درک بیشتر منتقدان ادبی از این روش، هجمه ها کاهش یافت و بحران های یادشده تاحدودی رفع شد. ادبیّات تطبیقی در قرن حاضر به یکی از اصلی ترین روش های مطالعه ادبیّات تبدیل شده و بسیاری از دانشگاه ها، واحد هایی در حوزه مطالعات ادبی تطبیقی داشته یا حتّی گروه های آموزشی ای با این نام تأسیس کرده اند. پژوهش حاضر، با روشی بنیادی و با تکیه بر تاریخچه کنونی ادبیّات تطبیقی به مثابه ابزار لازم پژوهش، جایگاه ادبیّات تطبیقی را میان سایر نگرش ها بررسی کرده و وضعیّت و اهمّیّت آن را در قرن حاضر به بحث و گفتگو گذاشته است. نتیجه اینکه به واسطه تغییرات گسترده در سبک و سیاق مطالعه ادبیّات و نقد ادبی همراه با محوریّت روزافزون فنّاوری های مختلف و دنیای مجازی، ادبیّات تطبیقی می تواند چارچوب مناسبی را برای مطالعه مقایسه ای ادبیات با سایر رشته ها و علوم فراهم آورد.
مطالعه تطبیقی لغات در نمونه هایی از اشعار مولانا، سنایی و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
451 - 467
حوزه های تخصصی:
بی راه نخواهد بود اگر ادعا شود غیر از مولوی و حافظ شاعر دیگری نداریم که در میان خانواده های ایرانی، اصناف و طبقات مختلف جامعه، فرهیخته و بی سواد، فقیه و عامی، درویش و سلطان و... محبوبیت و نفوذ داشته باشد، تا آنجا که در خیر و شر و در تصمیمات مهم زندگی به کلام اش تأسی جسته و الگوی رفتاری می گیرند. کلمه، کلید ورود به دنیای شعر شاعر است، که به اَشکال مختلفی چون ترکیب، اصطلاح، اعلام، تلمیح و کاربردهای مجازی جلوه می کند؛ به رغم اهمیت بسزایی که در درک شعر دارد، هنوز به شکلی منظم و با رعایت اصول مدخل نویسی در یک کتاب جمع آوری و معنی نشده است. این مقاله اولین تلاش در این راستا می باشد که به روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری، مراجعه به شروح و تفاسیر معتبر و فرهنگ های لغت و اصطلاحات قدیم و جدید، تقدیم خوانندگان می گردد. ویژگی این رساله، «بیت محور» بودن معانی لغات و ترکیبات است، بدین معنی که هدف، تدوین یک فرهنگ لغت نبوده، بلکه غرض اصلی رفع مشکلات ابیات «مثنوی» مولوی - دفتر اول- بوده، بدین لحاظ از میان معانی متعدد و متفاوت برای یک لغت در فرهنگ های لغات و اصطلاحات، تنها معنایی که به کار بیت می آید و مناسب محور عمودی و افقی بیت است، ضبط گردیده است.
از طرد تا حذف شدن سیاوش از منظر نشانه شناسی فرهنگی در شاهنامه فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطه برخورد با اقوام مختلف در زمره متون چند فرهنگی است. از این رو تلاش می شود، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از طرد تا حذف شدن سیاوش در شاهنامه از منظر نشانه شناسی فرهنگی و تبیین جایگاه او از نظر خود و دیگری بررسی گردد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چرا سیاوش در نزد خاندان خود نیز دیگری انگاشته می شود. و نیز هدف این پژوهش گسترش دامنه مطالعات نشانه شناسی فرهنگی و فراهم کردن ابزارهای تحلیلی و نظریه بنیاد در تحلیل متن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سیاوش نه تنها از دیدگاه تورانیان «دیگری» انگاشته شده؛ بلکه در درون کشور خود نیز از دیده نزدیک ترین کس به او (پدرش) فردی مساله ساز است و باید از مرکز حکومت دور گردد. و به نوعی او خودی دیگری محسوب می شود
البدایه وعلاقتها بالتشکیل السردی فی روایه عندما تشیخ الذئاب لجمال ناجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
30 - 1
حوزه های تخصصی:
إن افتتاح الروایه بوابه للولوج إلى عالم الروایه، فذلک قد یجعل بعض الروائیین ینسحبون عن کتابه الروایه، حیث إن التمهید الروائی یعتبر من أصعب الشؤون السردیه. فهو یجذب القارئ إلى عالم الروایه إذا کان أخّاذاً ومثیراً. إذن فللمشهد الأول للروایه دور کبیر فی تشجیع القارئ وتواصله مع النص؛ لإنه جسر واصل بین السارد والمتلقی. فتطمح هذه الدراسه إلى تسلیط الضوء على الافتتاح السردی حیث تقوم بدراسته على أساس المشهد الأول والتنقیب عن التقنیات التی وظفها السارد لتمهیدها. فرغم أن دراسه الافتتاح السردی أخذت حیزاً واسعاً من الدراسات الحدیثه عن الروایه ولکن هذا المضمار یتطلب جهداً أکثر للکشف عن أهمیه الافتتاح فی الروایه والتکریس على مکوناته. فالافتتاح السردی فی "روایه عندما تشیخ الذئاب" یتمتع بطاقات کامنه تهیب بنا إلى الترکیز علیه. فتکمن أهمیه هذه الدراسه فی أنها تحاول التطرق إلى الافتتاح الروائی ومکوناته فی هذه الروایه ثم الکشف عن مدى ارتباطه بکل الروایه ککیان متشابک وتشکیل سردی من المنظور البنیوی. إذن فتعنی الدراسه بالمشهد الأول من الافتتاح وتشدّ الانتباه إلى العلاقه بینه وبین الروایه بأسلوب توصیفی تاره ونقدی تحلیلی تاره أخرى. فتخلص الدراسه إلى أن السارد فی هذه الروایه استخدم التقنیات التی تسیطر على الروایه الحدیثه ویجعل الشخصیات فی ذروه الاهتمام لتمثیل عالم ملیئ بالمفارقات ووظف تقنیه تعدد الأصوات للابتعاد عن الرتابه فی الروایه التقلیدیه.
وجوه ادبیت در فیلم مادر اثر علی حاتمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور مکتب فرمالیسم در سال های آغازین قرن بیستم، تأثیر گسترده ای بر شیوه تحلیل متون ادبی و هنری نهاد. فرمالیست ها با مطرح کردن ادبیّت اثر به عنوان وجه تمایز اثر هنری از غیر هنری، ادبیّت را قابل تعمیم به سایر هنرها و مخصوصاً سینما می دانستند. از این رو، بررسی ادبیّت در یک اثر سینمایی تنها محدود به واژگان نیست و جنبه های زبانی، تصویری و محتوایی اثر را شامل می شود. همان گونه که در ادبیات استفاده از صناعات ادبی (معانی، بیان و بدیع) در واژگان و کلام موجب بلاغت متن می شود، در سینما نیز این صناعات به شکلی دیگر و به یاری تصاویر، تدوین، میزانسن، نورپردازی و ... معانی بلیغی می آفرینند. مقاله حاضر با تکیه بر نظرات فرمالیست ها و نئوفرمالیست ها، در صدد بررسی و تحلیل فیلم «مادر» علی حاتمی از منظر ادبیّت و تشریح جنبه های زیبایی شناسی و ادبی آن است. بدین منظور علاوه بر بررسی متن فیلمنامه، بلاغت موجود در نماها و تصاویر آن نیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به تحلیل صورت گرفته، استفاده از آرایه های ادبی فراوان در گفت وگو میان شخصیت های داستان و روش ها و فنون انتقال مفاهیم توسط تصویر، اثر حاتمی را از نظر ادبی برجسته کرده است و به آن هویتی مستقل بخشیده که با هر بار مواجهه مخاطب آگاه با این اثر، بیش از پیش ظرفیت ادبی و تأثیرپذیری واژگانی و مفهومی آن از ادبیات کلاسیک فارسی آشکار می شود.
قراءه أسلوبیه لأدب السّجون فی الشعر الفارسی المعاصر؛ ملک الشعراء بهار نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
90 - 70
حوزه های تخصصی:
إن أهمیه دراسه أدب السجون تأتی فی إطار الدراسه الأدبیه حیث تتناول کمّاً غیر قلیل من الشعر بالبحث والتحلیل من خلال دراسه أهم الجوانب التی وردت فی هذا اللون من الشعر، من تطوّر موضوعی وفنی. وبما أن موضوع السّجن فی قصائد الشعراء المسجونین فی العصر الحاضر یتراوح بین العمق والسطحیه وتعدّد زوایا الموضوع، وکثرت الشعراء اللذین تناولوا هذا الفن، مضافاً إلی ضخامه الماده، اکتفینا باختیار الشاعر الإیرانی "ملک الشعراء بهار" أنموذجا لهذه الدراسه مع بعض الإشارات إلی نماذج لشعراء معاصرین. وهذه الدراسه تحاول البحث فی خصائص وممیزات شعر السجون من خلال تحلیل نماذج تَردُ فی هذه الدراسه مرکّزهً علی أشعار بهار، لتفرّده بشعره عن شعراء عصره وتمیّزه بهذا اللون من الشعر، کی تُعطی القارئ صوره واضحه لشعر السّجون فی هذا العصر لکشف زوایاه الموضوعیه والفنیه بتطبیق أهم أسالیب البیان المستخدمه فی هذا اللون من الشعر لدی شاعرنا.
گونه های حس آمیزی در سروده های سعید عقل و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس آمیزی ازمنظر علم زبان شناسی یکی از وجوه «رستاخیز واژگان» است که با شکستن ساختار سطحی واژه ها و نه ساختار عمیق، باعث لذّت ادبی مخاطب می شود. در این شیوه از نگارش، شاعر مرزهای نظام رایج تصوّرها و ذهنیات خواننده یا شنونده خود را درهم می شکند و با آفرینش تصویری پیچیده و ناب، موجب شگفتی مخاطب می شود. در این جستار نگارندگان با الهام گیری از مکتب آمریکایی در ادبیّات تطبیقی، به شیوه توصیفی – تحلیلی، حس آمیزی را در سروده های دو شاعر صاحب نام ادبیّات عربی و فارسی یعنی «سعید عقل» و «نیما یوشیج» نقد و بررسی می کنند. نوشتار پیش رو نشان از آن دارد که حس آمیزی در سروده های این دو شاعر افزون بر جنبه زیباشناختی و هنری، ابزار انتقال معانی مبهمی است که به آسانی تن به بیان صریح نمی دهند. از شیوه های جالب توجّه در اشعار این دو شاعر تلفیق وکاربست سایر آرایه های ادبی با حس آمیزی است تا بر جنبه هنری ابیّات بیفزایند و بافت بلاغی و هنری بیت را مستحکم تر نمایند. گاه رابطه بین دو طرف حس آمیخته در سروده هایشان آن چنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. سعید عقل با انتخاب شگرد «تزاحم» یا «انباشتِ» حس آمیزی سبب دیریابی معنا شده است که از کارکردهای مهمّ این تکنیک بیانی، برجستگی جنبه زیبایی شناختی بیت است. نیمایوشیج نیز به منظور ارتقابخشیدن به شأن و مرتبه امور محسوس و پیوند جهان ذهنی و عینی، به حس آمیزی انتزاعی - محسوس توجّه ویژه ای کرده است.
مقایسه نظریات مولوی درباره زبان، عشق و آفرینش در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
165 - 182
حوزه های تخصصی:
در اندیشه عرفانی مولانا حقیقت زبان ریشه در معنا دارد که منبعث از بارگاه الهی است. مولانا در «مثنوی» نسبت به زبان دیدگاهی کاملاً درونی و محتوایی دارد. در نظر وی دنیا همواره در حال تحول است و هر لحظه مشکل و صورت تازه ای می یابد. در تعاملات عرفانی مولوی پیرامون زبان، حقیقت زبان چیزی از جنس لفظ نیست بلکه از جنس صداست و آن «صدا» سرچشمه اصلی کلمات است. نظریات عرفانی مولانا بر ارکان خاصی استوار است که یکی از آن ها رکن عشق که مولانا آن را در لابه لای اشعار خود اساس پیشرفت ها و کرامت های انسانی می داند و در عین حال مولانا خداوند را مظهر و محور اصلی عشق معرفی می کند. عشق به خداوند در سرتاسر «مثنوی» شریف با عشق است. نظام موجود در جهان با هماهنگی خاصی قابل رؤیت است و حکمت خداوند ایجاب می کند که همه چیز و همه کس در محل به خصوص خویش بگیرند.
ادبیّات تطبیقی و سینمای ایران (جستاری در مفهوم کنایه در درام اجتماعی جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2020.2733.1770
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی زمینه های پژوهشی فراوانی را فراروی پژوهشگران باز کرده است، یکی از این زمینه ها، مطالعات میان رشته ای است. ارتباط میان سینما و ادبیّات به مثابه دو هنر بشری، بر کسی پوشیده نیست و کارگردانان نمایش های اجتماعی برای مخاطب پسندترکردن درام خود، گفتگوها (دیالوگ ها) را با کنایه های شیرین و به جا پرمغزتر می کنند تا جنس گفتگوها به محاورات مردم نزدیک تر شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و مطالعه سمعی- بصری و تحلیل محتواست، بدین صورت که درام یادشده با استفاده از لوح فشرده بررسی شده، سپس گفتگوهای آن را یادداشت برداری کرده و درنهایت تحلیل شده است. برمبنای مکتب های ادبیّات تطبیقی، رویکرد این جستار به مکتب آمریکایی است که درپی تدوین قواعد ثابت و محدودی نیست. دلیل گزینش درام پیش گفته نوع اندیشه هنری کارگردان، ویژگی دراماتیک آن و سبک خاصّ کارگردان بوده است. در درام جدایی نادر از سیمین، بیش از آنچه انتظار می رود با گفتگو هایی که مردم در زندگی روزمرّه خود استفاده می کنند، روبه رو هستیم. کنایه در این درام در سه مقوله کنایه قاموسی، کنایه زبانی و کنایه ابداعی بررسی شده است. کنایه ها در این اثر، نه آن چنان شاعرانه و دور از ذهن هستند و نه سطحی و یک دست؛ یعنی با توجّه به موقعیّت هر شخصیّت و روند داستان کنایه ها به کار می روند. در هفتاد و شش کنایه ای که در این درام به کار رفته، چهل و سه کنایه از گونه زبانی، بیست و سه مورد قاموسی و هشت مورد ابداعی هستند. درام یادشده بیش از آنکه به بیان لایه های پنهان و شفاف سازی عقده های اجتماعی و ارائه راهکار بپردازد، به مسائل روزمرّه اجتماعی پرداخته است.
تحولات روابط ادبی ایران و مصر در دهه های اخیر
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی شکل و رویکرد روابط ادبی ایران و مصر در دوران معاصر می پردازد و برای جامع و کامل تر بودن نظرات، شرایط تاریخی، فرهنگی و سیاسی مؤثر بر روابط ادبی دو کشور را نیز مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت موضوع در آن است که به رغم عدم وجود روابط پیوسته و مستقیم در این دوران و فرازونشیبهای فراوان در روابط، پژوهشگران و اندیشمندان ایرانی و مصری، رابطه های ادبی بین زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی ایجاد نموده اند تا تعامل فرهنگی این دو ملت را حفظ و توسعه بخشند. در این جستار از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده، نخست با اشاره به آثار ادبی فارسی و عربی دو کشور در حوزه تألیف، ترجمه، مقاله و پایان نامه، میزان و شکل اهمیت دادن به ادبیات فارسی در مصر و ادبیات عربی در ایران یافته شده و سپس نوع فعالیتها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که به رغم تلاش های جریان غرب گرایی استعمار در کشورهای اسلامی؛ و وجود گسستهای متعدد متأثر از اختلافات سیاسی در روابط رسمی دو کشور در دهه های اخیر ( قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران) ؛ علاقه و اهتمام به ادبیات فارسی و عربی از سوی پژوهشگران دو کشور وجود داشته است و چه بسا دقت و تحقیقی که از سوی ادیبان و پژوهشگران و نویسندگان مصری بر روی ادبیات فارسی انجام شده است، نسبت به آنچه در ایران نسبت به ادبیات عربی و به صورت خاص ادب مصری انجام شده، بیشتر بوده است.