آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸

چکیده

در این پژوهش با هدفِ درک معنا و تحلیل متن ادبی، تلاش می شود با تکیه بر نظریات اگزیستانسیالیستی، جلوه های بیم و امید و برخی مؤلفه های مرتبط با آن را در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین به عنوان دو نویسنده مطرح ادبیّات کودکان، دریافت و به این پرسش های اساسی پاسخ داد که عملگرایی شخصیت های داستانی در آثار این دو نویسنده، از منظر ادبیّات تطبیقی چه جلوه هایی از بیم و امید را نشان می دهد و چگونه می توان آن ها را با نظریه های اگزیستانسیالیستی تحلیل و تبیین نمود؟ اگزیستانسیالیسم، اندیشه ای فلسفی است که بر نقد ادبی تاثیر گذاشته و زمینه ساز ظهور نظریه های متعددی شده است. ژان پل سارتر با نگارش کتاب ادبیّات چیست؟ منشوری برای ادبیّات متعهد می نویسد و هایدگر، هرمنوتیک ِفلسفیِ مدرن را بنیان می گذارد و نگاه سنتی را در آن بی فروغ می نماید و به این ترتیب بر اساس اندیشه دکارتیِ سارتر و ضد دکارتیِ هایدگر، دو نوع اگزیستانسیالیسم ادبی هایدگری و سارتری شکل می گیرد. این تحقیق با رویکردی تطبیقی، درون مایه های بیم و امیدِ اگزیستانسیالیستی را واکاوی نموده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد اگر چه محقّقان آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین را بیشتر از منظر مکتب رئالیسم مورد بررسی قرار داده اند امّا می توان بیم و امید مبتنی بر عملگرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی را در این آثار یافت.

تبلیغات