فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
165-193
حوزه های تخصصی:
نقدی بر تصحیح اشعار عربی تاریخنامه هرات سیفی هروی از غلامرضا طباطبایی مجد (ضرورت تصحیح دوباره کتاب)
حوزه های تخصصی:
تاریخنامه هرات نزدیک سیصد بیت عربی دارد و در سال 1383 غلامرضا طباطبایی مجد این کتاب را بار دیگر تصحیح کرده است. تصحیح او از این ابیات عربی در موارد بسیاری ناقص و اشتباه است. در این مقاله این اشتباهات به پنج گروهِ خطاهای اِعرابی، اشتباه در انتساب اشعار به گویندگانشان، خطاهای شکلی، اشکالات حرف روی، خطاهای ضبط درست کلمات تقسیم، و با روش تحلیلی و توصیفی، ابیاتی که ذیل هر گروه قرار می گیرد با مراجعه به دیوان شاعران و کتابهای مرجع نقد و بررسی شده است و فرهنگهای فارسی و عربی نشان داده شده که چگونه در هر کدام از این موارد، مصحح به خطا رفته و سرچشمه این خطا چه بوده است. خطاهای اعرابی مصحح اغلب حاصل تشخیص ندادن نقش نحوی واژگان و عبارات، تشخیص ندادن زمان، ریشه و صیغه افعال، و خطاهای شکلی و حرف روی او ناشی از دقت نکردن در وزن شعر و قواعد قافیه و خطاهای اشتباه در انتساب اشعار به گویندگان، ناشی از مراجعه نکردن به دیوان شاعر، کتابهای مرجع و فرهنگهای معتبر است. هر بیت عربی از منبع اصلی آن در دیوان شاعر یا از کتابهای مرجع نقل شده، و تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد از آن آورده و پس از نقد و بررسی تصحیح او و نشاندادن خطاها و اشکالاتش، ترجمه پیشنهادی از بیت ارائه شده است.
دراسه آلیّات الإقناع والحجاج فی رسائل الإمام علی(ع) فی نهج البلاغه (الرّساله الخامسه والأربعین نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
85 - 110
حوزه های تخصصی:
الإقناع کان ومازال من أفضل الوسائل تأثیراً علی الآخرین، وهو آلهٌ بیانیه فاعله لتحقیق التأثیر فی المتلقّی، والمحور الرّئیس فی إیصال الأفکار وتحقیق المقاصد بین المتکلّم والمتلقّی عبر وسائل الإقناع والإثاره، والحجاج میزهٌ من میزات هذا التخاطب (الشفویه والکتابیه). هذه الدّراسه تکشف عن جانب بسیط من العملیه الإقناعیه فی کلام خطیبٍ کان له الحظّ الأوفر فی هذه الصّناعه، لأنّ رسائل الإمام علی (علیه السّلام) مادّه غزیره بشکلها ومضمونها وتکامل مجموعه العلاقات فیها، وتنظّم النصّ ککلّ منسجم متلائم. قد تناولت هذه الدّراسه موضوع الحجاج والإقناع فی رساله الإمام علی (ع) إلی عثمان بن حنیف الأنصاری (کعامله الحکومی) وتحاول أن تقوم بدراسه کیفیه استخدام آلیات الإقناع ووسائله فی بناء الرّساله بمنهج وصفی- تحلیلی. ومن نتائج هذه الدّراسه أنها تهدف إلی إیجاد نظره عمیقه لمتلقّی رساله الإمام وتقدّمه رؤیه طریّه؛ هذه الرّساله تقوم علی الطّابع الحجاجی والإمام یحاول من خلالها تنفیذ أغراضه عبر الإقناع والتأثیر وکلامه البلیغ مزوّدٌ بأسالیب متنوّعه وکذلک یتحدّث المرسل عن نفسه تارهً یمتدحها وأخری یؤبّخها، وذلک وفق الإستراتیجیه التضامنیه، وتعدّ إحدی استراتیجیات التّخاطب أن یتضامن المتکلّم مع المخاطب فی حاله التنازل عن سلطته فی التخاطب ویعتمد المرسل فی صوره التشبیهیه علی الهیئات المختلفه، ما یجعل المتلقّی فی رقابه دائمه مع النصّ من أجل اکتشاف الخیوط المشترکه بین هذه الصّور.
آرمان گرایی و واقع گرایی سیاسی در اندیشه سعدی و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان اندیشمندان، متفکّران و ادیبان همواره دو نگاه واقع بینانه و آرمان گرایانه به مسائل اجتماعی و سیاسی وجود داشته است. در نگاه آرمانی، توجّه به صور خیال و سیر در ملکوت و عالم عرش معطوف است و رنگ واقعیّت های زمینی در معادلات و محاسبات ذهنی آرمان گرایان بازتاب ندارد؛ بنابراین نگاه آرمان گرا، نگاهی ذهنیّت گرا و غیر کاربردی است. درمقابل آرمان گرایان، می کوشند از توانایی های فردی و موقعیّت اجتماعی خود، شناختی صحیح و از امکان رسیدن به اهدافشان درکی واقع بینانه ارائه دهند. از آنجا که خاستگاه اندیشه و دستگاه فکری اندیشمندان در تحقّق آرمان ها و اهداف آن ها به ویژه ایجاد مدل مطلوب حکومت بسیار تأثیرگذار است، بررسی مبانی اندیشه آنان در راستای ارائه راهکارهای حلّ مسائل اجتماعی از اهمّیّت حیاتی برخوردار است. براساس این، هدف نوشتار پیش رو، بازشناسی فکری و فلسفی آموزه های مربوط به آیین فرمانروایی و حکومت مطلوب در آثار سعدی و مطابقت آن با نظریّه های آرمان شهری فارابی است. در این مقاله با استفاده از روش تطبیقی، اندیشه دو تن از نام آوران عرصه فلسفه و ادبیّات، فارابی و سعدی با یکدیگر مقایسه می شوند و مدل مورد نظر هریک در قالب مدینه فاضله و جامعه ایده آل ازمنظر واقع گرایی و آرمان گرایی سنجش می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریّات سعدی تلفیقی از عمل گرایی و آرمان گرایی است؛ چنان که برخی نظریّات فارابی نیز این گونه است، امّا مصادیق تفاوت هایی باهم دارند.
نمایش نامه نویسی تاریخی در ادبیّات معاصر مصر و ایران از سال ۱۹۰۶ تا ۱۹۵۳(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی مشرق زمینیان، ازجمله مصریان و ایرانیان، در دو قرن اخیر با مظاهر تمدّن و فرهنگ غرب، از موارد بسیار مؤثّر و قابل توجّه در ادبیّات این دو کشور به حساب می آید. این موضوع به ویژه در توجّه به انواع ادبی برجستگی بیشتری دارد. یکی از این انواع ادبی که حاصل آشنایی نویسندگان شرقی با ادبیّات اروپایی است، نمایش نامه نویسی و ازجمله نمایش نامه های تاریخی است. نوع بیان حوادث تاریخی در این نوع از نمایش نامه ها، نویسندگان معاصر ایران و مصر نیز کوشیدند تا با به کارگیری این نوع ادبی، به بیان حوادث تاریخی و توضیح سرگذشت شخصیّت های ملّی و گذشته خود در قالب نمایش نامه های تاریخی بپردازند. پژوهش حاضر، میزان و ابعاد این تأثیرپذیری در نمایش نامه های تاریخی نویسندگان معاصر ایران و مصر را بررسی و نحوه رشد و توسعه این نوع ادبی را در آثار آن ها مشخّص کرده است؛ سپس این حرکت را در دو کشور، تحلیل و بررسی کرده است؛ همچنین معرّفی تاریخچه و مهم ترین نمایش نامه های تاریخی و مهم ترین نویسندگان دو کشور در این نوع ادبی از دیگر اهداف نوشتار پیش رو است.
بررسی تطبیقی آرمانشهر از منظر ملک الشعراء بهار و هاینریش بُل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
99 - 118
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان به عنوان اعضای جامعه، در تمامی مکان ها و در همه روزگاران دیدگاه های خود را درباره اوضاع جامعه خود ابراز کرده اند. در این میان، ملک ا لشعراء بهار و هاینریش بل از دو کشور ایران و آلمان به عنوان مطرح کنندگان دیدگاه های سیاسی و اجتماعی خود به قصد انتقاد از وضعیت موجود و آشکار ساختن نارسایی ها و ناروایی های جامعه خویش، انسان ها را به بازآفرینی ذهنی جامعه رهنمون ساخته اند. در این تحقیق سعی شده است با بررسی شاخصه های آرمانشهر و بیان تعاریف و مفاهیم، این موضوع را در اشعار ارزشمند ملک الشعراء بهار و داستان های هاینریش بل مورد بررسی قرار داده و دیدگاه های این دو را در این خصوص تبیین نماییم و با تکیه بر تعاریفی از شاخصه های آرمانشهر نشان دهیم که شاخصه های آرمانی ملک الشعراء بهار و هاینریش بل جنبه جهانی داشته و پیامی آرمانی برای انسان امروزی به شمار می آید.
تأثیر شعرهای عاشورایی ایران بعد از انقلاب اسلامی بر شعرهای درباره مدافعان حرم دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
331 - 362
حوزه های تخصصی:
از آنجا کهبر پایه اصل اساسی بینامتنیت، هیچ متنی بدون پیش متن نیست و متن ها همواره بر پایه متن های گذشته بنا می شوند، لذا واقعه عاشورا، به مثابه یک متن، بسترهای مناسبی برای هم ذات پنداری در موقعیت های مشابه با عاشورا در اعصار بعد را فراهم می کند. از این روست که موقعیت هایی مانند انقلاب اسلامی ایران و نیز، دوران دفاع مقدس، سبب شده است که این هم ذات پنداری، در هنر و ادبیات، به ویژه شعرهای عاشورایی ایران بعد ازانقلاب اسلامی نیز، نمود پیدا کند. در دهه90 شمسی نیز، با شروع جنگ در سوریه و عراق و شکل گیری نیروهای مدافع حرم از کشورهای مختلف از جمله ایران و تداعی دیگری از عاشورا و شخصیت های آن، نه تنها موجب ورود واژه «مدافعان حرم» به دایره لغات ادبیات به ویژه حوزه شعر ایران شد، بلکه زمینه ساز شکل گیری شعرهایی درباره «مدافعان حرم» نیز گردیده است. این متن در صدد بوده است که ضمن بررسی نمونه آثار «شعرهای عاشورایی» ایران بعد از انقلاب اسلامی و همچنین نمونه آثار شعرهای درباره «مدافعان حرم» دهه نود ایران، با تکیه بر شیوه تطبیقی مبتنی بر رویکرد «بینامتنیت»، بر اساس نگرش ژرار ژنت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، به بینامتنیت این متن ها با واقعه عاشورا بپردازد.
بررسی تطبیقی جایگاه انسان در شعر احمد شاملو و یانیس ریتسوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
35 - 53
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از جمله رویکردهایی است که به بررسی مؤلفه های مشترک ادبیات، جریان های فکری، مکاتب ادبی و... در زبان های مختلف می پردازد و میزان تأثیر و تأثر آن ها را در حوزه های مختلف ادبی بررسی می کند. شعر شاملو و ریتسوس به دلیل در بر داشتن اندیشه های جهان وطنانه و اجتماعی، ظرفیت نقدپذیری بالایی در حوزه ادبیات تطبیقی دارند. یانیس ریتسوس از جمله برجسته ترین شعرای یونانی قرن بیستم است که به دلیل داشتن دیدگاه مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین در مقام یک منتقد اجتماعی، تا حدی که اشعارش بازتاب دهنده وضعیت جامعه خود بوده است، همسانی های ویژه ای با نگاه اجتماعی و نقادانه شاملو دارد، همین امر ضرورت و زمینه لازم را برای پژوهشی تطبیقی در آثار این شاعران فراهم می آورد. شاملو و ریتسوس انسان های عمیق و نخبه ای هستند که به انسان و جهان پیرامون خود رویکردی خاص و متفاوت دارند. شاعرانی که در طول زندگانی خود کوشیده اند من واقعی انسان را به او باز شناسانند و از سویی دیگر وظیفه او را نسبت به هستی و جهان پیرامونش به او نشان دهند.
بررسی و مقایسه کیفیت آموزه های تعلیمی در حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
138-154
حوزه های تخصصی:
در گستره ادب فارسی، مسائل تعلیمی و اندرزی از جایگاه مهمی برخوردار است، به طوری که نفوذ و سیطره آن را در همه گونه های ادبی شاهد هستیم. در این بین، برخی آثار کاملاً بر این مبنا نوشته شده اند که مجموعه ای از اخلاقیات را در قالب داستان به مخاطب انتقال دهند که در این بین، روضه العقول و مرزبان نامه قابل توجه اند. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتاب خانه ای، حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه به لحاظ بازنمایی آموزه های تعلیمی، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده بیش از همه بر آموزه های «خردورزی و علم آموزی» و «نکوهش دنیا و دنیاستیزی» تأکید کرده اند. همچنین، ملطیوی به مسائلی چون: «نکوهش غرور و خودبرتربینی؛ نیکوسخنی؛ زهدگرایی و پرهیزگاری؛ خدامحوری و توکل به حق تعالی؛ قناعت ورزیدن و اهمیت راست گویی و راست کرداری» اشاره کرده و وراوینی هم، از اندرزهایی چون: «نکوهش گرایش به هوی و هوس؛ ممکن الخطا بودن حواس آدمی و نکوهش تقدیرگرایی و تسلیم بودن» سخن گفته است. این بررسی مشخص نمود که تنوع و فراگیری اخلاقیات در روضه العقول افزون تر است که این امر می تواند ناشی از حجم بیشتر تألیف ملطیوی باشد.
مقایسه تطبیقی معلّقات سبع و غزل غزل های سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
289 - 311
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی تطبیقی دو اثر ادبی می پردازیم: «معلّقات سبع» و «غزل غزل های سلیمان». «معلّقات سبع» مجموعه هفت قصیده از مشهورترین اشعار ادبیات عرب دوره جاهلی است و «غزل غزل ها» یکی از کتاب های عهد عتیق(تورات) و منسوب به سلیمان نبی (حکومت در حدود قرن دهم ق.م). این دو متن کهن از نظر مضامینی همچون تشبیه معشوق به آهو و خوشبویی وی، توجه به گردنبند و جواهرات معشوق، فراق، جست وجوی یار و محو شدن آثار و نوع خاصی از تشبیه دارای مشابهت هایی هستند که در این پژوهش به بررسی و تطبیق آن ها با توجه به مکتب فرانسوی خواهیم پرداخت، زیرا در این مکتب، دو اثر از دو زبان مختلف در صورتی با یکدیگر به صورت تطبیقی مقایسه می شوند که ارتباط تاریخی میان مردمان آن دو زبان وجود داشته باشد. اطلاعاتی در دست است که ثابت می کند پیش از ظهور اسلام، اعراب، به ویژه در یثرب، به دلیل سکونت یهودیان و مسیحیان در شبه جزیره و ارتباط داشتن با آن ها، با مطالب کتاب مقدّس آشنا بوده اند.
أسالیب "عُبیدٍ الزاکانیّ"، الساخره وفق "نظریه تفریغ الکبت" الفرُویْدیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
63 - 83
حوزه های تخصصی:
قد تمّ فی هذا البحث تصنیف کلّ أسالیب عبید الساخره، فاتّضح أنّ جلّها یستقیم فی مجموعتین لا غیر من أدبیّاته الساخره: الأولى، أدبیات ساخره تنطوی على مضامین کاشفه للمستور، سیاسیّه خارقه للناموس أو اجتماعیه طوباویه؛ وهی کلّها محظوره، مسکوت عنها فی أغلب الأحایین، لا بل محرّمه فی أحایین أخرى، ولا یمکن المساس بها أو الدنو منها بالمرّه؛ والثانیه، مزاحات أو ملاطفات أو فلنقل هزلیات أو بالأحرى فکاهات ترتبط بعاهات جسدیّه ونقائص جسمیّه. والأولى، تنحصر –کما مرّ- فی موضوعات لا یمکن البوح بها أو حتى التلمیح إلیها. وهی إمّا أن تکون محظورات جنسیّه، وإمّا محرّمات دینیه، أو محاذیر قانونیه أو عُرفیّه، أو خطوط حمراء سیاسیه. والثانیه، فهی تمثّل موضوعات تتناول عاهات بشریّه، ونقائص آدمیّه، ترتبط بنقص ظاهری مادّیّ، أو نقص نفسیّ أخلاقی سلوکی، أو نقص عقلی؛ وهی فکاهات تتطرق إلى نواقص جسدیّه وعاهات جسمیّه، تنطوی فی مجامیع من فکاهات ثقافیّه وأخلاقیّه، وتنطوی فیها أحیاناً فکاهات تتعلّق بغباوات إنسانیّه وجهالات بشریّه وعنجهیات آدمیّه. وفی هذه الدراسه، ینهض السعی للبحث عن الدواعی النفسیّه وحوافزها المحرّکه التی تُمکّن هذه الأدبیات من دغدغه المشاعر أو الإضحاک، ضحکاً دفیناً ألیماً کان أو سافراً عذباً؛ وذلک بتسلیط الضوء علی مختلف مواضیع عُبید الفکهه: وتنتمی الموضوعات الأولى من فکاهات عبید إلى المجموعه الأولی من تصنیف فرُویْد فی نظریته الکبتیّه ورؤیتها التفریغیّه والتحریریّه؛ أی الفکاهات التی تسبب الإضحاک عن طریق التنفیس عن المشاعر المکبوته وتفریغها. وترتبط الموضوعات الثانیه منها بمجموعه فروید الثانیه من تصنیفه فی تلک النظریه؛ أی التقلید البحت وغیر المتقن والمحترف للحرکات والقوانین الطبیعیّه والأعراف الاجتماعیّه، مما یکون مدعاه للإضحاک، وذلک بسبب تحریره لطاقات فکریّه أو ذهنیه مکنونه، وتحفیزه لإطلاقها وإخراجها للعلن. أمّا المجموعه الثالثه من تصنیف فروید، فهی لاتتعلّق بموضوع بعینه، بل تتعلّق بإحدی التقنیّات، ألا وهی تقنیه المباغته التی قد أفاد منها عُبید فی صیاغه فکاهاته وسخریاته؛ إذ أنّ أیّه فکاهه، فی أیّ موضوع کانت، إذا ما وظّفت فیها تقنیه المباغته، فهی تثیر الضحک، لکونها تدفع بالفکر أو الذهن لیکون علی مشارف مفارقه تنفیس عن شعورین مختلفین فی آن واحد.
مکوّن الدیمومه فی "عَزداران بَیَلْ" لغلامحسین ساعدی و"ابن الفقیر" لمولود فرعون وفقا لنظریه جیرار جینیت السردانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
41 - 62
حوزه های تخصصی:
إنّ عنصر الزمن هو أمر بالغ الأهمیه فی تحویل حادثه إلى قصه، وطریقه تبلور الزمن فی السرد هی إحدى أهمّ القضایا التی أثیرت فی النظریات البنیویه ولها تاریخ طویل بین المفکّرین والمنظّرین. إن لعنصر الزمن من بین عناصر السرد، فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر" دورا بالغ الأهمیه، ودراسه هذا العنصر فی القصتین المذکورتین تجعلهما أکثر أهمیهً من أیّ وقت مضى. والنظریه الأکثر اکتمالاً لعنصر الزمن فی القصه هی نظریه جیرار جینیت. ومن وجهه نظر جینیت، یتشکّل الزمن السردی علی ثلاثه مکونات هی النظام الذی یتضمن علی النظم والدیمومه والتواتر. تشیر الدیمومه، مثل تحدید معدل البطء والسرعه، إلى الأحداث أو وظائف القصه التی یمکن توسیعها أو حذفها. ولقد تصدى هذا البحث، على المنهج الوصفی-التحلیلی واستنادا إلى المدرسه الأمریکیه فی الأدب المقارن، لدراسه مکوّن الدیمومه فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر". وأظهرت نتائج البحث أنّ سرعه زمن قصه عزاداران بیل ثابته واستفاد المؤلف أکثر من مکوّن المشهد المسرحی وأنّ سرعه زمن قصه اِبن الفقیر بطیئه ولدیها تسارع سلبی واستفاد المؤلف أکثر من الوصف.
مقایسه اشعار مشاهیر آذربایجانی در عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
73 - 98
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با شناخت هنروری حافظ و نظامی در استفاده از معانی مجازی در کاربرد اصطلاحات عارفانه و خلق اشعار عرفانی به بررسی سروده های غزلی مشاهیر قرن ششم نیز پرداخته شد تصوف نظری و عرفان مدرسی آمیخته با آراء فلسفی و کلام، شاهکارهای بزرگ شعر عرفانی سنایی آغازگر عرفان، خاقانی و نظامی در وسعت معنایی گسترده رقم خورد که موجب تکامل بلندای عرفان با ترکیب های مناسب و ارتقاء معنا شد، گویی تصوف قرن شش خاقانی و نظامی را بر دروازه این مسلک با تأسی از سنایی نشاند. در این مقاله از خاقانی و نظامی با آوردن اصطلاحات در عبارات معمولی و سخن ناگفتن از وصال حقیقی در ابتدای ورود وادی شوریدگان است. شیوه سخن در شعر خاقانی در عین آراستگی از تکلف خالی نیست. خاقانی و نظامی هر دو با استفاده از طرزی توانا در آفرینش ترکیبات بدیع چون پیر مغان و دیر مغان با تعبیری دلنشین و عارفانه خلقی جدید و معجزگون را در سخن از خود به یادگار گذاشته اند و همچون چراغی فراسوی ادوار بعد در بدل عرفان شرعی به نظری نقشی ارزنده ایفا نموده اند.
بررسی تطبیقی تجلی عشق در اشعار مولوی و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
393 - 414
حوزه های تخصصی:
مولوی و ابن فارض دو شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم معتقدند، حیات جاودانه یعنی فنای در عشق، و بالاترین مقام عزّت، درجه بقاء بعد از فناست، زیرا عشق از اوصاف الهی و سرآغاز خلقت بشر است، و ذره ذره عالم با آن سرشته شده است. این عشق در واقع بر «هستی مطلق» دلالت دارد و هر گاه حجاب برداشته شود و ذات یگانه در وجود او تجلی یابد، هر وصفی، وصف اوست و هر شکل و صورتی، از آن معشوق خواهد بود. زیرا راه وصال محبوب، مستلزم یگانگی دل است و هر جا وحدت حاکم باشد، تعیّنات و اسباب دیگر، معنایی ندارد. مولوی عشق را شیوه سلوکی خود قرار داده، آنگونه که ابن فارض درگام به گام مقامات عرفانی، آن را اساس کار خویش قرار داده است. عشق، نور جان و آرزویی است که تمام آرزوها در آن نهفته است. و رهرو این راه را، از بند حواس آزاد و در خالق نیکویی ها فانی می گرداند.
آیین پذیرایی از مهمان در شاهنامه فردوسی و اودیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
415 - 436
حوزه های تخصصی:
« شاهنامه» فردوسی و «اودیسه» هومر دو نمونه از کهن ترین و نام آورترین حماسه های جهان و نمایش گر بسیاری از آیین های ایرانیان و یونانیان باستان هستند. آیین پذیرایی و نکوداشت مهمان یکی از آیین هایی است که برگزاری شایسته و درست آن، در میان مردمان دو سرزمین بسیار مهم بوده است و اجرای مراحل مختلف آن چون استقبال، شستن دست ها، چیدن خوان، به گرمابه بردن، آماده کردن بستر، بدرقه و... با دقت و ظرافت صورت می گرفت. در «شاهنامه» مراحل مختلف پذیرایی از مهمان با خرده بینی، گستردگی و تشریفات بسیار برگزار می شود. در «شاهنامه» بسته به آنکه میزبان یا میهمان، پادشاه، شاهزاده یا پهلوان باشد، این آیین به گونه ای دیگر بر پا می شود. این آیین در نزد یونانیان حتی جنبه سپند و مینوی داشته و با اساطیر و باورهای کهن آنان در پیوند بوده است. در این جستار ما با یادکرد نمونه هایی از پنج داستان «شاهنامه» فردوسی (فریدون، منوچهر، سیاوش، رستم و سهراب، رستم و اسفندیار) و نمونه هایی از «اودیسه» به سنجش و بررسی چگونگی برگزاری این آیین در این دو اثر پرداخته ایم.
بازتاب هایی از کتاب مقدس در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
485 - 504
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری (1307-1359) از شاعران برجسته معاصر است که در کنار دین اسلام، با سایر ادیان نیز آشنایی داشته است و همین آشنایی، شعر او را سرشار از تلمیحات متعدد و متنوع کرده است. بررسی تلمیحات در اشعار سپهری ، نشان دهنده آشنایی او با ادیان مختلف است. این آشنایی را می توان مرهون مطالعات مداوم او در این خصوص و نیز مسافرت های فراوان او به کشورهای مختلف دانست. یکی از خاستگاه های عمده تلمیحات در شعر سپهری ، کتاب مقدس عهد عتیق(تورات) و عهد جدید(انجیل) است. بسامد این تلمیحات در مجموعه های نخستین، اندک است و به تدریج افزونی می یابد. بیش ترین تلمیحات به کتاب مقدس در مجموعه های «مسافر» و «حجم سبز» آمده است. تلمیحات به تورات نسبت به تلمیحات به انجیل، بسامد بیش تری دارد. اغلب این تلمیحات، تلمیحاتی مضمر و با وابسته های اندک هستند. بیش ترین بازتاب کتاب مقدس در اشعار سپهری ، مربوط به داستان آدم و حوّا و خوردن میوه ممنوعه است. هدف از این مقاله که به روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است، بررسی و تحلیل تلمیحات به کتاب مقدس در «هشت کتاب» سهراب سپهری است.
بررسی سبک شناسانه اشعار «نتائج الفطنه» ابن هباریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
183 - 212
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی ابزاری مفید برای شناسایی هویت ادبی اثر است. سبک شناسی لایه ای که یکی از مدل های سبک شناسی نوین است به تحلیل و بررسی شاخصه های متن از جهت گزینش کلمات و ساخت و زیرساخت عبارات و اغراض بلاغی و نحوی و آوایی می پردازد. ما در این پژوهش بر آن ایم تا با بررسی سبک شناسی اشعار «نتائج الفطنه» به واکاوی اشعار «نتائج الفطنه» در سطوح آوایی، نحوی، بلاغی، ساختاری و ارتباط آن با درونمایه اثر یعنی احساسات، افکار، تخیلات و اهداف نویسنده اثر بپردازیم. از آنجا که نوعی از داستان پردازی، نقل آن در قالب شعر تعلیمی است ابن هباریه از شعرای بزرگ شعر تعلیمی است که در کتاب «نتائج الفطنه» داستان های تعلیمی خود را به رشته نظم در آورده است. ابن هباریه در مواجهه با مخاطبین خود در داستان هایش سبکی را اختیار کرده که همساز با ساخت و زیر ساخت قوی اشعارش باشد؛ چرا که از یک طرف راه رسیدن به منش انسانی را با ویژگی های اخلاقی چون خردمندی، دانشوری، دوستی نشان داده و از سوی دیگر انسان ها را از رذایل اخلاقی چون دروغ، حرص و آز، خشم، غضب و ستم گری در اشعار خود بر حذر می دارد. در این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی سطوح زبانی و بیانی و نحوی پرداخته می شود و بر این اصل که درونمایه ای موفّق چگونه باعث نظم، تداوم و چینش قسمت های مختلف داستان شعر تعلیمی ابن هباریه شده است تأکید می شود.
نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی از دیدگاه عزّالدین مناصره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزالدین مناصره (1946- اکنون)، شاعر و ناقد فلسطینی تبار از پژوهشگران برجسته ادبیّات تطبیقی به شمار می آید که موضع گیری متفاوتی نسبت به ادبیّات تطبیقی و ماهیّت فرهنگی آن دارد. وی در این حوزه، با نگاهی نقدی به بررسی امپریالیسم فرهنگی غرب در جریان جهانی شدن ادبیّات به طور عام و پژوهش های ادبیّات تطبیقی به طور خاص پرداخته است. رویکرد فرهنگی-سیاسی، با اتکا بر گفتمان ساختارشکنانه ژاک دریدا، چارچوبی است که ناقد از آنها سود جسته و به یاری آن، ضمن بررسی مکاتب نقد ادبی، به بررسی آرای نظریه پردازان و پژوهشگران عرصه ادبیّات تطبیقی و زوایای پنهان و هدفمند آن پرداخته است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که مناصره با وام گیری نگرش دریدایی به پروژه «دیگری سازی»، به دگرگونه فهمیدن و اندیشیدن در پژوهش های ادبیّات تطبیقی، نحوه بازنمایی غرب از شرق و برتربینی سلطه گر بر سلطه پذیر و واسازی این نوع نگرش و سپس ردیابی تداوم آن در مطالعات تطبیقی پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، به معرّفی و تحلیل دیدگاه های عزالدین مناصره در نقد فرهنگی تطبیقی پرداخته می شود.
زاویه دید و کانونی گری در «آن روزها»ی طه حسین و «روزها»ی محمدعلی اسلامی ندوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
101-126
حوزه های تخصصی:
زاویه دید یکی از مهم ترین عناصر متون روایی است. زاویه دید ، جهان بینی نویسنده و هنرمند را نسبت به جهان، انسان و جامعه نشان می دهد. «آن روزها» و «روزها» که از خواندنی ترین نمونه های خودزندگی نامه نویسی معاصر هستند، در آستانه یکی از حساس ترین ادوار تاریخی، دوران گذار از جامعه سنتی به دنیای مدرنیته، با دو زاویه دید متفاوت تحریر شده اند. خودزندگی نامه ها غالباً با زاویه دید اول شخص نوشته می شوند. محمدعلی اسلامی ندوشن در«روزها» از همان زاویه دید معمول و متداول در خود زندگی نامه نویسی بهره می گیرد، اما طه حسین با زاویه دید سوم شخص به روایت دغدغه های فکری و ذهنی خود و جامعه اش می پردازد. مؤلّفه هایی چون ادبی زیباشناختی، ایجاد فاصله هنری، روحیه ساختارشکنی و انقلابی و همچنین پوشاندن ضعف نابینایی در«آن روزها» و واقع گرایی و گزارش عینی و زنده جامعه ایرانی و اصلاح طلبی نویسنده در «روزها» از مهم ترین عوامل این گزینش می تواند باشد. این مقاله عوامل انتخاب این دو نظرگاه و زاویه دید متفاوت و چشم اندازهایی را که کانون توجه این دو نویسنده بوده است، مورد تجزیه و تحلیل قرارمی دهد.
بررسی دستور تاریخی زبان داستان «خیشخانه» تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
37 - 54
حوزه های تخصصی:
دستور و مباحث دستوری وسعتی بی انتها دارد. زبان اعم از گفتاری و نوشتاری پایدار نیست و همچون بسیاری از پدیده ها دستخوش تحول و دگرگونی می شود. در مسیر پویایی زبان واژگان، حروف، فعل ها و آنچه به زبان مربوط است، گاه فراموش می شوند و گاه تغییر می کنند، و همین رخداد شناخت زبان و دستور زبان را مشکل ساخته است. شناخت فرایندها و دگرگونی های دستوری از گذشته تا به امروز سبب می شود تا به درک و دریافت بهتر و دقیق تری از متون کهن رسید. «تاریخ بیهقی» یکی از متونی است که از نظر ادبی، تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، مردم شناسی و ... همواره مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. شناخت زبان و نکات دستوری این اثر فهم درست مخاطب را به همراه دارد. نثر این کتاب، نثری بینابین است. این نثر آمیزه ای از استواری و سادگی نثر سامانیان و نثر فنی روزگار خویش است. در این پژوهش بر آن ایم تا به بررسی دستور تاریخی زبان در داستان «خیشخانه» بپردازیم.