درخت حوزه‌های تخصصی

ادبیات تطبیقی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
۳۸۱.

بررسی و مقایسهحالات آفاقی و انفسی در سروده های علاءالدوله بیابانکی بر اساس نظریه «استیس»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مکاشفه کشف صوری کشف معنوی دیوان اشعار علاءالدوله بیابانکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۹۵
یکی از مسائلی که عرفان های تمام ملل، حول آن می چرخند، مسئله کشف و شهود است. به طور کلی مکاشفات عرفانی در دیوان علاءالدوله بیابانکی را می توان به دو دسته کشف و شهود صوری و معنوی تقسیم نمود و هرکدام از آن ها نیز انواعی دارد. این مکاشفات صوری و معنوی در برخی جهات با نظریه و.ت. استیس در مورد کشف و شهود، قابل انطباق است. در این پژوهش نیز مکاشفات علاءالدوله بر اساس احوال صوری و معنوی، مورد بررسی قرارگرفته و سپس به تشریح ویژگی های مشترک آن ها از جمله احساس ثقه، عینیّت، شادی و... پرداخته شده است. البتّه در برخی از این موارد، نظر استیس متفاوت است و یا با برخی از ویژگی های مکاشفات اسلامی، قابل تطبیق نیست. علاوه بر آن، ویژگی های اختصاصی حالات صوری و معنوی بررسی شده است و در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که مکاشفات علاءالدوله، علاوه بر مطابقت با برخی از الگوهای عرفان غربی، در نوع خود بی نظیر هستند و از جهاتی بر عرفان غربی نیز برتری دارند. هم چنین نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتاب خانه ای درصدد آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا اشعار علاءالدوله با وجود فراوانی، عباراتی در رابطه با کشف و شهود، قابلیّت تطبیق و دسته بندی در حوزه نوع ادبی«ادبیّات پیشگویانه و مکاشفه ای» را دارد یا خیر؟
۳۸۲.

بررسی تطبیقی محورهای سه گانه بینامتنیّت ژرار ژنت با نظریّه بلاغت اسلامی در حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بلاغت اسلامی بینامتنیت قرآن محمدصادق قومشمی نظریه ژرار ژانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
پیوندهای بینامتنی در نظریه ترامتنیت ژنت، از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. بر اساس این رویکرد، هیچ متنی مستقل از دیگر متون نیست و هر متن، بینامتنی است برآمده از متن های پیشین که در متن های پسین نیز حضور خواهد داشت. ژرار ژنت، یکی از نظریه پردازان حوزه پیوندهای بینامتنی، نظریه ترامتنیت خ ود را در پنج محور صورت بندی کرده که یکی از آن ها محور بینامتنیت است. وی بینامتنیت را به سه گونه پیوند بینامتنی، آشکارا تعمدی، پنهان تعمدی و ضمنی، تقسیم کرده و حوزه مفهومی هر یک از این تعبیرها را هم تعریف و تحدید کرده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی وجوه بینامتنی ژنت با نظریّه بلاغت اسلامی در رساله حدائق الانوار محمدصادق قومشمی می پردازد. بر این اساس، انواع بینامتنی آشکار تعمّدی، پنهان تعمّدی و ضمنی و وجوه تطبیقی آن ها در بلاغت اسلامی از جمله ارسال المثل، اشاره، اقتباس، تمثیل، تلمیح، تضمین، حل و انتحال و عقد در این متن بررسی می شود. بررسی میزان استفاده از متون پیشین بر اساس نظریه ژنت و تطبیق آن ها با نظریّه بلاغت اسلامی از اهداف این پژوهش به شمار می رود. نتیجه پژوهش حاکی از این است که بیشترین گونه بینامتنی، بینامتنیّت ضمنی و در تطبیق با بلاغت اسلامی از گونه تلمیح است. پس از آن به ترتیب بینامتنیّت پنهان تعمّدی بیشترین فراوانی را دارند. هنر قومشمی در چگونگی به کار بردن متون پیشین و استفاده از عنصر بینامتنی و ایجاد پیوند بدیع و مبتکرانه بین متون پیشین و متن حاضر به گونه هنرمندانه باعث جذب و اقناع مخاطب شده است.
۳۸۳.

مقایسه مضامین قلندری در آثار شیخ احمد جام و حافظ شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حافظ شیرازی شیخ احمد جام قلندر قلندریه عرفان اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
قلندریه شاخه ای از ملامتیّه است که برخی از امور منافی دین و مذهب را برای قهر نفس، روا داشته و تأثیر زیادی در ادب پارسی برجا گذاشته است. عرفان ایرانی و اسلامی با زهد آغاز شد و در نقطه ای با تصوّف در آمیخت؛ آنگاه وارد مرحله ای شد که نوعی از ادبیّاتش را ادبیّات قلندری نامیده اند. تأثیر افکار قلندری در شعر عرفانی فارسی از سنایی شروع شد و در حافظ به حدّ اعلای تکامل رسید. سرایندگان قلندریّات از تمایلشان به عشق، قلندری و مستی و شور سخن گفتند و بر عالمان و اهل زهد خُرده گرفتند. در قلندریّات، واژگانی چون: تسبیح، خانقاه، خرقه، زهد، سجّاده، صوفی، فقیه، مسجد، مدرسه و ... به سُخره گرفته شده است و در مقابل، واژه هایی چون: دیر مغان، مغ، مغبچه، می، میکده و ... کاربرد فراوان دارد. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، مفاهیم قلندری در دیوان حافظ و آثار منظوم و منثور احمد جام بررسی و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که حافظ و شیخ احمد جام، بیشتر از دیگران به موضوع ریاکاری اهل دین و شریعت تأکید کرده اند؛ زیرا مفاسدی که از این طریق در جامعه ایجاد می شود، بسیار وخیم تر از فساد دیگر اقشار است. همچنین، حافظ و شیخ جام، بر نکوهش نفس پرستی و دوری گزیدن از دنیا و عادت های نفسانی تأکید کرده اند. گستردگی نظرات قلندری حافظ شامل مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی می شود؛ ولی احمد جام به ویژگی های سیاسی جامعه خود اشاره ای نکرده است.
۳۸۴.

جامعه پذیری جنسیّت و جدال زیرساخت های زبانی مردانه و زنانه در شعر فارسی و عربی (بر اساس دیدگاه نقدی عبدالله غذامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد فرهنگی شعر فارسی و عربی زیرساخت های زبانی مذکر و مؤنث عبدالله غذامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۴۱۸
ادبیات از دیرباز مانند دیگر فعالیت های فکری و معنوی انسان هدف و منظوری اجتماعی و فرهنگی داشته است. لذا به موازات تحوّلات جامعه، دست خوش دگرگونی گشته و آینه تمام نمای جامعه خویش بوده است. با مروری بر ادبیات ملل، می توان نحوه تأثیرپذیری آن را از مقوله های جنسیت، زبان و فرهنگ مشاهده کرد. وجود تشابه و نقاط مشترک فراوان بین شعر فارسی و عربی، ضرورت تطبیق دیدگاه نقدیِ غذامی را بین دو ادبیات ایجاب کرده است. این پژوهش، که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، در تلاش است تا نقاط مشترک بین دو ادب را از زاویه دیگر بازگو کند. نتیجه اینکه، شعر عربی و فارسی از همان ابتدا عرصه جدال زیرساخت های زبانی مذکر و مؤنث بوده است. در دوره کلاسیک، زبان مذکر و نرینه محور حاکم است و اگر معدود زنانی پای در عرصه شعر و شاعری گذاشتند، به ناچار و به اجبار فرهنگ و گفتمان شعری رایج آن زمان، زبانی مردانه داشتند. در دوران معاصر و با ارتباط شرق با غرب، آشنایی با جنبش های آن و در نتیجه آزادی عمل بیشتر، بستر مناسب برای آگاهی زنان از وضع خویش فراهم آمد و در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نقش پررنگ تری داشتند. با ورود زنان به عرصه شعر، زبان شعری در هر دو ادب، آن فخامت و مردانگی دوران کلاسیک خود را از دست داد و با پذیرش ویژگی های زبانی زنانه، دچار نرمی، لطافت و انعطاف پذیری بیشتری شد. نازک الملائکه و فروغ فرخزاد، از پایه گذران زیرساخت های زبانی زنانه در شعر بودند و با آگاهی کامل به ابراز احساسات زنانه در شعر می پرداختند.  
۳۸۵.

بررسی اشتراکات ساختاری داستان ضحاک شاهنامه با حکایت «شیر و خرگوش» کلیله ودمنه و داستان هندی «بهیم سین و باکه» مهابهاراتا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی اسطوره نماد داستان ضحاک شیر و گاو بهیم سین و باکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۲۴۷
حضور حیوانات در زندگی انسان باعث شده که این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت اندیشه های انسان قرار گیرد. کلیله ودمنه یکی از آثاری است که حیوانات در آن ایفای نقش کرده اند. با توجه به فرهنگ غنی و سابقه تمدن کهن، ایران و هند، اسطوره های یکسان  با بن مایه اصلی مشترک در این دو فرهنگ دیده می شود. اسطوره ها نه تنها ازلحاظ محتوا، ازلحاظ ساختار نیز با یکدیگر شباهت بسیار دارند. در این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای، ریشه ها و نمادهای مشترک در داستان ضحاک با حکایت «شیر و خرگوش» کلیله ودمنه و «بهیم سین و باکه» مهابهاراتا ازنظر اسطوره شناسی مقایسه و موارد مشترک مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. در این مقاله، ریشه های حکایت «شیر و خرگوش» با حکایت بهیما و باکه (مهابهاراته) و فریدون و ضحاک (شاهنامه) در اساطیر هندی و ایرانی جستجو و مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. وجه تشابه آن ها در این است که یک ظالم قدرتمند (پادشاه یا دیو)، برای سیر کردن خود هرروز عده ای از ساکنان (شهر/ جنگل) را می کشد؛ ساکنان شهر/ جنگل، هرروز یک یا دو نفر را برای او می فرستند تا به دیگران آسیب نرساند و سرانجام یکی از طعمه های ظالم موجب مرگ و نابودی او می شود.
۳۸۶.

نگاهی به تمثیل و نماد در دو داستان «انتری که لوطی اش مرده بود» از صادق چوبک و «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات داستانی داستان تمثیلی صادق چوبک شیرزاد حسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۱
ادبیّات داستانی یکی از بارزترین عرصه هایی است که مسائل و معضلات اجتماعی در آن به خوبی بازنمایی می شود. روایت های داستانی، ویژگی های هر جامعه ای را در بافت و کنش شخصیّت های خود برجسته و علاوه بر توصیف و تصویر نمودن آن به گونه ای پیچیده و در اشکال و بیان های ادبی آن را به نقد می کشند. در برخی دوره های اجتماعی نویسندگان به دلیل استبداد و خفقان حاکم بر جامعه و ترس از مجازات حکومت به راحتی نمی توانند اندیشه های خود را بیان کنند از این رو متوسّل به قالب های سمبولیک می شوند و تمثیل یکی از این قالب های پرطرفدار است. در زمینه ادبیّات داستانی، در ایران و عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیّات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات جامعه خویش پرداخته اند، داستان «انتری که لوطیش مرده بود» از صادق چوبک، با داستان «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن برای بررسی و مقایسه انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به معنای لایه دوم داستان های تمثیلی مذکور پی برده شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجّه هر دو نویسنده، معطوف به عامّه مردم و توده فرودست جامعه است و هرکدام در پوشش یک داستان تمثیلی، روابط و مناسبات اجتماعی و سرنوشت انسان ها در جامعه ایران و عراق را در دوره های دیکتاتوری رضاشاه و صدام حسین بازگو کرده اند.
۳۸۷.

روایتگری سمبولیسم و جریان سیال ذهن در سمفونی مردگان و به سوی فانوس دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مدرنیسم فمینیسم سبک شناسی رمان پست مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۹
حوزه بررسی ادبیات تطبیقی یکی از بزرگ ترین و گسترده ترین زمینه های مطالعاتی در ادبیات جهان می باشد که می تواند روزنه های بسیاری را برای شناخت ملل، ادبیات، فرهنگ ها، سنت ها و تفکرات به روی مشتاقان ادبیات بگشاید. در بین نویسنده های بزرگ ایران و انگلیس کم تر کسی است که اسم عباس معروفی و خانم ویرجینیا وولف را نشنیده باشد و با آثار ارزشمند آن ها که بی تردید بر ادیبات کشورشان و جهان تأثیر گذاشته اند آشنا نباشند. رمان های «سمفونی مردگان» عباس معروفی (1336) و «به سوی فانوس دریایی» ویرجینیا وولف (1941-1882) آثار ارزشمند و بزرگ ادبیات فارسی و انگلیسی می باشند که دارای مشخصات و ویژگی های منحصر به فرد خود می باشند که بررسی تطبیقی نحوه روایت آن ها که بر اساس روایتگری مدرن، قالب و ساختار جریان سیال ذهن ارائه شده می تواند ضمن تسهیل درک ادبی آن ها، ارائه کننده روزنه ای جدید در بررسی و مطالعه عملی ادبیات تطبیقی مدرن و پست مدرن باشد.
۳۸۸.

تحلیل تطبیقی ساختاری، مفهومی و کاربردی مثل های زبان لکی و فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مثل های زبان لکی مثل های زبان فارسی ادبیات عامه و محلی ادبیات تطبیقی مفهوم و کاربرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۶۲۳
سرزمین ایران با فرهنگی غنی و دیرپای که حاصل پیوند فکری و پیوستگی فرهنگی قومیت های ایرانی با زبان های گوناگون است، همواره خاستگاه مثل های نغز و پُرمغز بوده و مثل های قوم لک، از کهن ترین و نژاده ترین مردمان ایرانی، مانند مثل های دیگر اقوام بر غنای فرهنگ عامه و ادب شفاهی ایران افزوده اند. اشتراک ساختاری، مفهومی و کاربردی مثل های ادب شفاهی در زبان لکی و فارسی نشانه داد و ستد فرهنگی این زبان هاست که نشان می دهد، زبان لکی و فارسی از دیرباز تعاملی دوطرفه داشته اند. این جُستار مثل های زبان لکی را با مثل های زبان فارسی بر پایه رابطه تأثیر و تأثر مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه در ساحت های ساختاری، مفهومی و کاربردی با رویکردی توصیفی- تحلیلی کاویده و همانندی و ناهمانندی آن ها را تبیین کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که مثل های زبان لکی و فارسی بر اساس همانندی و ناهمانندی در ساحت های سه گانه در چهار دسته قابلیت دسته بندی دارند که عبارتند از 1. مثل هایی با ساختار، محتوا و کاربرد یکسان؛ 2. مثل هایی با محتوا و کاربردی یکسان و اندک تفاوتی در ساختار؛ 3. مثل هایی با محتوا و کاربردی یکسان و ساختاری کاملاً متفاوت و 4. مثل هایی که ساختار، مفهوم و کاربرد مشترکی با مثل های زبان فارسی ندارند.
۳۸۹.

مطالعه تطبیقی پوچی و شیء وارگی در دو رمان بیگانه اثر آلبرکامو و بوف کور اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوچی شی وارگی بیگانه بوف کور ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۷۷
پوچی مفهومی است مهم که در آثار بسیاری از اندیشمندان دوران مدرن مطرح شده است. آلبر کامو یکی از نویسندگانی است که در آثار خود به این مفهوم توجه داشته و در آثارش به مفاهیمی همچون عصیان، تکرار و مرگ پرداخته است. رمان بیگانه یکی از اصلی ترین آثار کامو می باشد که در آن به مفهوم پوچی در بطن زندگی مدرن توجه شده است. از سویی دیگر مفهومی وجود دارد که به آن شی وارگی گفته می شود که با مفهوم پوچی تفاوت هایی مهم و اساسی دارد. نگارندگان در این تحقیق به بررسی و مطالعه ی تطبیقی مفهوم پوچی با شی وارگی در دو اثر بیگانه آلبر کامو و بوف کور صادق هدایت پرداخته اند. نگارندگان در این تحقیق به این نتیجه می رسند که اگرچه رمان بوف کور صادق هدایت اثری قابل توجه است اما نمی توان آن را یک اثر پوچ گرایانه قلمداد کرد و بیشتر می توان آن را اثری در وضعیت شی وارگی تحلیل و بررسی کرد. این در حالی است که اثر بیگانه آلبر کامو را می توان نمونه ی کامل یک اثر پوچ گرایانه معرفی کرد. به نظر می رسد معمولا خوانندگان و حتی منتقدان بین مفهوم پوچی و شی وارگی دچار سوء تعبیر و اشتباه می شوند. هر قدر که پوچی مفهومی ایجابی و دارای کنش فعال و بینش روشن در گفتگو با دیگر آثار و تفکرات است، شی وارگی مفهومی جبری، سلبی و فاقد بینش وکنش مشخص با دیگر تفکرات و موضوعات است.
۳۹۰.

بررسی جلوه های ادبیات تطبیقی در «در امواج سند» و «مقتل سلطان تاج الدین»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حمیدی شیرازی حمله مغول سعر معاصر سودان نبرد دروتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۷
اشعاری که به روایت حوادث و شخصیت های تاریخی یک ملت می پردازند از آن رو که دارای پیامدهای غرورآفرینی در فرهنگ آن ملت هستند، جایگاه برجسته ای در متون ادبی دارند. در این میان شعر «در امواج سند» حمیدی شیرازی که دارای مؤلفه های تعلیمی، تاریخی و حماسی ایرانیان در مقابله با یورش مغولان است و از سویی شعر مشابهی در ادبیات عرب با عنوان «مقتل سلطان تاج الدین» محمد الفیتوری شاعر معاصر سودان که روایتگر نبرد قبائل مسالیت در سودان با استعمار فرانسه در سال 1910، که به نبرد دروتی معروف است، از این دسته است. در این پژوهش دو شعر مذکور بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی بررسی و تطبیق داده شده است تا دریابیم این دو شاعر در بیان روابط و مناسبات اجتماعی اشعار خویش، از چه تمهیداتی بهره جسته اند و کلام آن ها تا چه حد توانسته در ایجاد فضای مناسب شعری و شخصیت پردازی قهرمانان، با بهره گیری از نشانه ها و دلالت های گوناگون، در بیان مبانی تعلیمی و شاخصه های آن، توفیق یابد.
۳۹۱.

رویکرد کنشگری روشنفکر در «چشم هایش» و «دل کور» بر اساس نظریه کنش متقابل نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روشنفکری رمان کنشگری کنش متقابل نمادین هربرت بلومر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
هنجارها در موضع قدرت و خواهان پیروزی هستند و با ایجاد سلطه بر فکر، آدمی را به فرمانبرداری وا می دارند. روشنفکر بر خود می داند که در مقابل هنجارهای کج بایستد و برای تحقق شرایط مطلوب فکری بکوشد. در روش شناسی «کنش متقابل نمادین» هربرت بلومر آگاهی انسان به خویشتنِ خویش در دنیای تجربی جامعه به وجود می آید. در این رویکرد جامعه شناختی روشنفکر کنشگری است که کنش او بر اساس تفسیر در موقعیت های اجتماعی- سیاسی روی می دهد و نقش او در دفاع یا نپذیرفتن هنجارها، جهت گیری می شود. رمان «چشم هایش» تصویری را از تاریخ پهلوی اول نشان می دهدکه در آن «خود جمعی»، آمیزه ای از خودی سنت گرا و متجدد است. منافع جمعی بر منافع فردی ترجیح دارد. روشنفکر فردی متجدد است و با مبارزه در برابر نظام اقتدارگرای سیاسی به کنشگری می پردازد. رمان «دل کور» روایتگر دوره پهلوی اول و دوم است. «خود جمعی» در این رمان، «خودی» منفعل و خشن است. در جهان رمان منافع فردی بر منافع جمعی ترجیح دارد. روشنفکر در رویارویی با «خود جمعی» بر اساس مهربانی و صلح طلبی کنشگری می کند.
۳۹۲.

بررسی تأثیرپذیری مکتب عرفانی بانو امین از عارفان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بانو امین ملاصدرا خواجه عبدالله انصاری فیض کاشانی ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
عرفان معرفتی است مبتنی بر حالتی روحانی و توصیف ناپذیر که در آن حالت، برای انسان این احساس پیش می آید که ارتباطی مستقیم و بی واسطه با وجود حق تعالی یافته است؛ این احساسات البته حالتی است روحانی، ورای وصف و حد که در طی آن عارف ذات مطلق را نه به برهان، بلکه به ذوق و وجدان درک می کند. سیّده نصرت بیگم امین مشهور به بانو امین (1265-1362ش) از جمله عارفان زن شیعه ایرانی می باشد که از همان اوان جوانی با قرآن و حکمت و عرفان آشنا بود و سرانجام به مقام اجتهاد رسید و نزد اساتید زمان بر آموزه های خود افزود؛ بانو امین در رویکرد عرفانی خود از عارفان نامی همچون ملاصدرا ، ابن عربی ، خواجه عبدالله انصاری و فیض کاشانی مفاهیم بنیادین اسفار اربعه، مراتب یقین و استعاذه، طریقت سالک و سلوک الی الله، و معرفت نفس را الهام گرفت. در این جستار ادبی، نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی میزان تأثیرپذیری بانو امین از ملاصدرا ، ابن عربی ، خواجه عبدالله انصاری و فیض کاشانی خواهند پرداخت.
۳۹۳.

تحلیل تجربه زیبایی شناسی تن- بنیاد شوسترمان در پرتو آراء اسپینوزا و لایب نیتز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی تن - بنیاد شوسترمان زیبایی شناسی تقلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۳
فلسفه از افلاطون تا دوران پسامدرن ژیل دلوز همواره بیش تر معطوف و مشغول به ذهن(دوالیته سوژه و ابژه) بوده و التفات کمینه ای نسبت به عین(تن و بدن) داشته است. از شروع فلسفه زیبایی شناسی مدون با الکساندر بومگارتن تا مورد مطالعه اخیر، یا التفات کمی به تن و بدن شده یا ریشه این اندیشه به ارجاع اشتباهی حوالت شده است. مطالعه حاضر بر آن است تا آراء فلسفی ریچارد شوسترمان پیرامون زیبایی شناسی تن- بنیاد را مورد بررسی قرار دهد و با ارجاع به زیبایی شناسی تن کوشانه و تقلای لایب نیتز و اسپینوزا اولاً ریشه زیبایی شناسی تن-بنیاد را نه در اندیشه فلاسفه معاصری چون مرلو-پونتی و فوکو بلکه در سپهر اندیشه مونادولوژی لایب نیتز و تقلای اسپینوزا بر رسد؛ و ثانیاً نشان دهد زیبایی شناسی یا اساساً امری تنی-عاطفی است یا زیبایی شناسی نیست. بنابراین، کناتوس یا تقلای اسپینوزایی ریشه هرگونه جنبش و تن-آگاهی است و هر موضوع تنی بدون التفات به کناتوس از نقصان شدیدی رنج می برد. این مطالعه به روش تحلیلی-تطبیقی و با اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است.
۳۹۴.

بازتاب حکمت عملی بوستان و گلستان سعدی در اشعار بلوچی مولوی عبدالله روانبُد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعدی روانبُد ادبیات تطبیقی حکمت عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۲
سرچشمه های اصلی ادبیات حکمی و تعلیمی عبارتند از: اندیشه های ایرانیان باستان، فلسفه یونان و حکمت و کلام اسلامی. نویسندگان و سخنورانی که در دامان تمدن اسلامی پرورش یافته اند، هر کدام به اندازه توان خود از این منابع بهره مند گردیده و اندیشه های حکمی و تعلیمی را در آثار خویش متبلور ساخته اند. در قرن هفتم این نوع ادب در تعالیم حکمی و اخلاقی با استاد سخن، شیخ اجل سعدی شیرازی (606-690 ه.ق) در نظم و نثر به اوج خود رسید. مولوی عبدالله روانبُد (1305-1367ه.ش) ازجمله شاعران معاصر بلوچ زبان است که در اشعار خود از مضامین حکمی و تعلیمی بهره کافی برده و زیر تأثیر اندیشه های ایرانی- اسلامی و حکمت و فصاحت سعدی به نشر آثار و اشعار خود به زبان بلوچی پرداخته است. هدف از این پژوهش، معرفی جایگاه واقعی مولوی روانبُد، به عنوان «سعدی بلوچستان» و بررسی کیفیّت تأثیر پذیری وی از بوستان و گلستان شیخ اجل در حوزه حکمت عملی است. این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر موضوعات مشترک جامعه بشری، اشعری بودن دو سخنور، سفرهای تحصیلی و شرایط اجتماعیِ تقریباً مشابه، سبب شده است که روانبُد بیشتر از دیگر شعرای بلوچ زبان از اندیشه و بیان سعدی تأثیر پذیرد. شیوه تحقیق در این مقاله برمبنای مکتب ادبیّات تطبیقی تاریخ گرای فرانسوی به روش توصیفی- تحلیلی است. نتایج به دست آمده از یافته های پژوهش بدینگونه است که اندیشه های بنیادی روانبُد برای توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان و مضامین حکمی و تعلیمی و نیز در تشبیه و تمثیل پردازی به سعدی شباهت دارد.
۳۹۵.

بررسی تطبیقی دو چکامه از صفی الدّین حلّی و عبدالرحمان جامی در مدح پیامبر اسلام (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صفی الدین حلی عبدالرحمان جامی ادبیات تطبیقی مدح نبوی شعر سنتی عربی و فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
صفی الدین حلّی (وفات750 ه.ق) قصیده ای شامل نود بیت به زبان عربی و عبدالرحمان جامی (وفات898 ه.ق) ترکیب بندی به طول پنجاه و شش بیت به زبان فارسی، در منقبت پیامبر اسلام (ص) سروده اند. تحلیل این دو سروده در یک اقدام تطبیقی، فراراه نوشتار حاضر است. روش تحقیق، بر پایه نقد درون متنی، در پرتو ادبیات تطبیقی به شیوه مکتب آمریکایی است. موضوع یکسان و موقعیت متنی مشابه، نگارنده را بر آن داشت که به مقایسه این دو سروده، در دو حیطه شکل و مضمون بپردازد و همانندی ها و ناهمانندی ها را بازنماید. هر دو سراینده، مدایح خود را در عشق به پیامبر و در طیّ یک سفر پرشور زیارتی به مقصدِ مدینه آفریده اند. اشتیاق دیدار، رنج فراق و آرزوی آمرزش، جان مایه این چکامه هاست. هردو شاعر، زبانی عذرخواه و روحی خاکسار دارند؛ اگر چه حلّی، از شور عاطفی جامی و صدق هنری او برخوردار نیست و کلان نگری او را ندارد. عاطفه عرفانی در تمام عناصر شعری ترکیب بند جامی از قبیل واژگان، اسلوب عبارات، صور خیال و موسیقی، نیرویی نافذ و کنشگر بوده است. وانگهی عواملی از قبیل ضعف عاطفی در مدح، پایبندی به ساختار سنتی قصیده، طولانی بودن سروده و تنگنای قافیه، از انسجام و اثربخشی مدحیه حِلّی کاسته است.
۳۹۶.

هنرسازه فاوآمیزی و جلوه های آن در شعر محمد عفیفی مطر و احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجارگریزی فاوآمیزی محمد عفیفی مطر احمد عزیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
هم نشین شدن واژگان در دو زبان عربی و فارسی را می توان تا حد زیادی ناشی از تناسب معنایی بین آن ها دانست؛ اما در زمان معاصر با گسترش هنجارگریزی، نوع جدیدی از آن شکل گرفت که دلالت بر عدم تناسب معنایی در ترکیب واژگان دارد. این نوع از هنجارگریزی که «فاوآمیزی» نامیده می شود، نخستین بار توسّط «میخائیل باختین» نظریه پرداز روس مطرح شد. این پژوهش سعی دارد به صورت تطبیقی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به جستجوی جلوه های «فاوآمیزی» و دلالت های آن در اشعار محمد عفیفی مطر (1935-2010) و احمد عزیزی (1337-1395) بپردازد. یافته ها نشان می دهد، هر دو شاعر جهت خلق ترکیبات تازه در فرآیند فاوآمیزی، واژگان خود را از شبکه های مختلف معنایی همچون: طبیعت، انسان، حیوان، صنعت، دین و مذهب، برگزیده اند. کاربرد ترکیب های نامعمول و تصرف در اصول ساختار معنایی واژگان، اشعار این دو شاعر را از آفرینش های بدیع ادبی سرشار نموده و مخاطب را در درک مفهوم این ترکیبات به درنگ وا داشته است. براساس تقسیم بندی انجام شده از شبکه های مختلف معنایی واژگان در آثار عفیفی مطر و عزیزی، مشخّص شد که ترکیب پدیده های طبیعی و مختصات انسانی، بیشترین بسامد را نسبت به باقی ترکیب ها دارد. به کارگیری این فنون ادبی در شناخت نگرش این دو شاعر و غنی سازی جلوه های زیبایی شناختی اشعار آن ها تأثیر بسزایی داشته است.
۳۹۷.

بررسی تطبیقی شعر «پشتِ دریاها»ی سهراب سپهری و شعر «شهر» کنستانتین کاوافی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سهراب سپهری کنستانتین کاوافی شعر پشت دریا آرمان شهر شعر شهر تفاوت ها و شباهت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
احساسات انسان ها در سراسر جهان به صورت غم و شادی ظهور می کند و این خصیصه ای جهان شمول است. سهراب سپهری آن چنان که می دانیم در مجموعه «حجم سبز»، شعری نوستالوژیک به عنوان «پشت دریاها» دارد. این شعر در کلّیت خود، به یکی از شعر های شاعری یونانی به نام کنستانتین کاوافی، با عنوان «شهر» شباهت دارد. مقاله حاضر به روش تحلیلی با رویکرد توصیفی، کوشیده است تا در راستای مقایسه این دو اثر با رسم جدول و سیزده بند تجزیه و تحلیل، به شباهت ها و تفاوت های آن دو شعر بپردازد و نیز به پرسش تأثیرپذیری یکی از دیگری نیز پاسخ درست احتمالی بدهد. بررسی های پژوهش حاضر نشان از این دارد که کاوافی پیش از سروده شدن شعر سهراب شعر خویش را سروده بوده و البته سهراب بعدها و احتمالاً بعد از خواندن شعر کاوافی شعر خویش را سروده است. شعر سهراب، سرشار از امید و خوش خیالی است در حالی که شعر کاوافی سرشار از ناامیدی است. شعر سهراب بلند و معنوی، در حالی که شعر کاوافی کوتاه و دنیوی است. در شعر سهراب ناامیدیِ مقطعی، منجر به رفتن می شود در حالی که ناامیدی کاوافی منجر به ماندن و پیری و... می شود. برخلاف سهراب که به شهر آن سوی دریا امیدوار است، کاوافی هرگز به آن اعتقادی ندارد. در شعر سهراب صحبت از «منِ» شاعر و در شعر کاوافی سخن از «تو»یِ مخاطب است. توصیفات شعر سهراب بسیار زیاد است در حالی که در شعر کاوافی توصیف بسیار کمی را شاهد هستیم. بر خلاف تفکّر دنیوی کاوافی، تفکّر سهراب در این شعر عارفانه است.  سهراب با اظهار غربت خود، خاطره بهشت را یادآور می شود درحالی که غربت کاوافی ناشی از زندگی دنیوی اوست. سهراب از تعلّقات دنیوی قطع امید می کند امّا کاوافی از زندگی قطع امید می کند. برخلاف فضای تیره و ناامیدکننده شعر کاوافی، فضا و واژگان شعر سهراب امیدوارکننده است. شعر سهراب با زبانی شاعرانه و ابهام آمیز سخن می گوید و شعر کاوافی دارای زبانی عامیانه و صریح است.
۳۹۸.

بررسی تطبیقی تابو در سه اثر حماسی: گیل گمش، رامایانا و گرشاسپ نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی تابو حماسه گیل گمش رامایانا گرشاسب نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۲۷۵
در این مقاله که به شیوه تحلیلی - تطبیقی و با هدف شناخت تابوها و کارکرد آن ها ، نگاشته شده است، خوانندگان را با اندیشه های همسان و ناهمسانِ سه قومِ سومری، هندی و ایرانی، در سه مقطع تاریخی آشنا خواهیم ساخت. در این راستا با خوانش سه اثر بر گزیده: گیل گمش،رامایانا و گرشاسپ نامه ،همراه با شناخت تابوهای موجود در این آثار، به تحلیل و توصیف این مقوله خواهیم پرداخت. تابو، به مثابه باورداشت به وجود نیرویی ماورایی و حرمت بخش در شماری از اشیاء، گیاهان، جانوران و آدمیان، با برخورداری از دو ویژگی «تقدس» و «حرمت»، مقوله-مفهومی برجسته در عرصه مطالعات ادبی و مردم شناختی است. نگارندگان با شناخت و تحلیل تابوهای موجود در سه اثر یادشده، نشان خواهند داد که باورها و قوانین تابویی، با کارکردهای ویژه خویش، نقشی برجسته در این آثار، ایفا می کنند و به کنش- واکنش های شخصیت های حماسی- اساطیری، سمت و سویی خاص می بخشند؛ ویژگی ای که گویای همگونی نوع کارکرد ذهن آدمی، در دوره های گوناگون پیشاتاریخی- تاریخی، در عرصه های متفاوت جغرافیایی است.
۳۹۹.

بررسی تطبیقی پیرنگ غیرخطی در رمان «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم» از محمدرضا صفدری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیرنگ غیر خطی عدم انسجام فقدان پیکره ارائه تسلسلی رویدادها مملکه الغرباء من ببر نیستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
داستان پردازی عنصر مهمّ پیرنگ را به عنوان شاکله اصلی رمان دربر دارد. پیرنگ از عناصر شروع، گسترش، تعلیق، نقطه اوج، گره گشایی و پایان تشکیل شده است که این نوع ترتیب عناصر را در داستان های کلاسیک می توان یافت. در حالی که ترتیب عناصر پیرنگ منظّم سنّتی در رمان های پست مدرن با نوعی برهم ریختگی و هنجارشکنی در بافت هنری پیرنگ همراه است؛ زیرا هدف اصلی در داستان های پست مدرن برخلاف داستان سنّتی، شالوده شکنی و بیان افکار نویسنده به طور آزاد و بی قید در قالب تداعی های ذهنی شخصیت های داستان و به چالش کشیدن ذهن مخاطب است. رمان های پست مدرن ملکه الغرباء از الیاس خوری و من ببر نیستم، پیچیده به بالای خود تاکم از محمدرضا صفدری با داشتن پیرنگی نامنظم، بافتی آشفته به خواننده ارائه داده اند. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی مؤلّفه های پیرنگ غیر خطی را در دو رمان یادشده واکاوی کند. نتایج نشان می دهد شیوه پیرنگ سازی در دو رمان به گونه ای است که ترتیب تقویمی توالی وقایع در آن کنار گذاشته می شود و رخدادها پس و پیش روایت می شوند و بسیار پیش می آید که اصلاً زمان حالی در روایت وجود ندارد؛ همچنین بارزترین ویژگی پیرنگ غیر خطی در دو رمان مورد بحث ابهام در روابط، فقدان پیکره، عدم انسجام و نمایش محوری است.
۴۰۰.

الإنتلجینسیا الإیرانیه - العراقیه فی روایه «خالی العزیز نابلیون» لإیرج بزشکزاد وروایه «بابا سارتر» لعلی بدر (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الإنتلجینسیا خالی العزیز نابلیون بابا سارتر إیرج بزشکزاد علی بدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
تعدّدت الدراسات حول الإنتلجینسیا فی الراویه العربیه وتحاول هذه المقاله أن تقدّم الإنتلجینسیا الإیرانیه والعراقیه من خلال دراسه روایتین وهما «خالی العزیز نابلیون» للکاتب الإیرانی إیرج بزشکزاد وروایه «بابا سارتر» للکاتب العراقی علی بدر. مع تعریف عن الإنتلجینسیا بأنها تختلف عن مفهوم المفکّر وما نقصده الثقافه التقلیدیه الّتی یدّعیها بعض المثقفین دون امتلاکها، ویتمّ تبیین الاشتراکات الثقافیه بین البلدین لإعطاء صوره عن المجتمعین الإیرانی والعراقی فی الزمن الّذی کانت الفکولیسم، کما یقال فی الفارسیه، والأفندیه، کما یقال بالعربیه، تطغیان على المجتمع. تکون هذه الدراسه مقارنه وفقاً للمکتب الأمریکی لکشف المشترکات الأدبیه بین الراویتین وتتطرّق إلى موضوعات مختلفه لها صله بإنتلجینسیا البلدین، مثل الحسّ الاغترابی: کالاغتراب عن الذات والاغتراب عن العائله والزیف والحقیقه والثقافه السطحیّه الشفهیّه وإنتلجینسیا الأنا والآخر والسنشویّه فی الراویتین، مع تسلیط الضوء على مفهوم المثقّف والمفکّر، لإعطاء صوره عن المثقّفین فی المجتمعین الإیرانی والعربی، مع ذکر وتحلیل نماذج من نصّ الراویتین والتأکید على المثقّف المغترب حتى الوصول إلى هذه الفکره بأن کلّاً من الروائیینِ یرید أن یبیّن الزمن الثقافی الّذی کان سائداً فی الخمسینیّات والستینیّات وکم کانت شخصیات الروایتین متطابقه وکم هی الثقافات قریبه ومختلفه، بصوره مباشره وغیر مباشره، لاعطاء صوره واضحه عن إنتلجینسیا البلدین الإیرانی والعراقی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان