فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۷۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی های سبک اصفهانی یا هندی و زمینه های پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان غالب بر ادبیات عصر صفوی، به دلیل قرار گرفتن در متن حکومتی ایدئولوژیک، رگه های نیرومندی از فرمالیسم را در بطن خود نهفته دارد. فرم گرایی و نگرش غیر ایدئولوژیک و سنت ستیزی و مبارزه به شیوه های غیر سیاسی و تساهل و تسامح و نگرش فرامذهبی و فراملیتی که از خصوصیات این ادبیات است، در واکنش به رویه های کاملا وارونه با این گونه شاخصه ها، در ادبیات این دوره مطرح گردیده است. بر اساس این ذهنیت و در واکنش به زمانه و زمینه های فرهنگی آن است که در ادبیات این دوره، پیچیدگی و دگر اندیشی و مضمون یابی و منطق تمثیلی و استقلال و فقدان وحدت در ابیات و نوآوری در همه موضوعات از اهمیت اساسی برخوردار شده است. چون همه این ویژگی ها در فرهنگ ساده و سنتی و یک رنگ و تقلیدگرانه حاکم بر جامعه به فراموشی سپرده شده است. البته تاثیر نقدهای محفلی در قهوه خانه ها و گویش فارسی زبانان هندوستان و خلاقیت های شماری از شاعران اصفهان و شهرهای پیرامون آن را بر شکل گیری این سبک نیز نباید به فراموشی سپرد.
تحقیقی در شعر بازگشت ادبی (و مقایسه آن با شعر خاقانی و حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سیر صور خیال ( تشبیه و استعاره ) از شعر مکتب آذربایجان ( خاقانی) به شعر سبک عراقی ( حافظ) و از آن جا به شعر بازگشت ادبی ( مشتاق ) مطالعه میشود. درراستای همین هدف، ویژگیهای سبک صور خیال این شاعران، با ارائه نمونهها و نمودارها معرفی میشود. نمونه گیری بگونه ای اتّفاقی ، در 150 صفحه از دیوان هر شاعر انجام شده است . در این توصیف و توضیح ، برخی از ویژگیها ، نشانگر سبک شخصی شاعر و برخی نشانگر همانندی او با دیگر شاعران است
اثرپذیری دیوان صائب تبریزی از قرآن کریم (عنوان عربی: تأثر دیوان صائب التبریزی بالقرآن الکریم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش می شود انواع تاثیرپذیری از آیات قرآنی در دیوان شاعر برجسته ایرانی، صائب تبریزی، بررسی شود. در این راستا، ابتدا ابیاتی از دیوان شاعر که متحلی به آیه ای از قرآن است استخراج و آنگاه آیه موردنظر، همراه با توضیحات لازم، ذکر می شود. بدیهی است این اقدام زمانی که با توضیحات وافی درباره بیت یا ابیات برگزیده همراه شود، علاوه بر اینکه خواننده را در درک بهتر مفهوم مورد نظر شاعر یاری می دهد، نمایانگر تسلط و توجه ویژه صائب بر آیات نیز خواهد بود. پرواضح است که هدف اصلی نگارنده، نشان دادن جنبه های پیش گفته است، جنبه هایی که علاوه بر آراستگی ادبی، سب تقویت و استحکام اشعاری است که شاعر با بهره گیری از قرآن، و استناد به آیات، غرض خود را در تایید دیدگاه هایش، به انجاز رسانده و جای هیچ تردیدی را برای مخاطبان باقی نگذاشته است. در ادامه مقاله، جلوه های شگرفی از داستان قرآنی حضرت یوسف، که مدنظر شاعر واقع شده است، به عنوان محکی در اثبات تسلط وافی شاعر بر آیات قرآنی، از منظر خوانندگان خواهد گذشت.چکیده عربی: یهدف هذا المقال إلی کشف اللثام عن تأثر الشاعر الإیرانی الشهیر صائب التبریزی فی دیوانه بالآیات القرآنیة بمختلف أشکاله. و فی هذا المجال یتم استخراج أبیات من الدیوان تتضمن آیة قرآنیة ثم یتم تقدیم الآیة المذکورة مع الشروح اللازمة. و لا شک أن هذا الأسلوب عندما رافقته الشروح الکاملة للبیت أو الأبیات یساعد القارئ علی استیعاب مفاهیم الشاعر فی أبیاته فضلا عن أنه یدلنا علی فهم الشاعر الصحیح للآیات و اهتمامه الخاص بها.و من الواضح أن غرض الباحث الرئیس هو إبداء ما ورد سابقا، حیث أدّی استخدام القرآن إلی تقویة کلامه ورصانة أشعاره بالإضافة إلی تجلی المحسنات الشعریة فیها کما أن الشاعر استطاع أن یؤید تعابیره بالاستناد إلی الآیات القرآنیة بحیث لم یبق لمخاطبیه مجال للشک. و أخیرا یتم سرد مشاهد طریفة من قصة یوسف فی القرآن الکریم للقراء کنموذج لإحاطة الشاعر بالآیات القرآنیة.
بررسی تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخلّص در غزل، ذکر نام شعری شاعر، در پایان غزل است که بعد از دوره مغول رواج یافت، گرچه پیش از آن نیز، بعضی از شاعران، تخلّص خود را در غزل ذکر می کردند. شاعران دوره بازگشت در سرودن غزل، از سعدی و حافظ پیروی می کردند و می خواستند در هر مورد، روش استادان خود را کاملاً تقلید کنند؛ از این رو، در ذکر تخلّص غزل نیز، از این دو استاد غزل پیروی می کردند. معمولاً تخلّص در آخرین بیت غزل ذکر می شود؛ اما گاه غزلسرایان، به دلایلی، از جمله مدح و نیز آوردن تمثیل، تخلّص را در بیت ماقبل آخر ذکر کرده اند. بندرت شاعران بنا به دلایلی چون ناتمام ماندن غزل و نیز به سبب آن که نخواسته اند نام شعری خود را در کنار نام ممدوح بیاورند، تخلّص خود را ذکر نکرده اند و اغلب ضمیر «من» را جایگزین تخلّص خود ساخته اند. در این مقاله، همچنین به زاویه دید در تخلّص، ایهام در تخلّص، صفت های تخلّص و مضامینی که در کنار تخلّص
می آید، پرداخته می شود. علاوه بر این در این مقاله، تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت با تخلّص در غزل سعدی و حافظ مقایسه می گردد تا جنبه های خاص کاربرد تخلّص در غزل این دو استاد غزلپرداز مشخص شود و میزان تقلید نظیره سرایان در کاربرد تخلّص روشن گردد.
کلاسیسیم الیوت و رمانتیسم وردزورت در متن اندیشه نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش احساسات و نامه های همسایه (1318 ، 1334) دو اثر از نیما یوشیج در گسترهٔ نقد ادبی است که در آنها به تبیین اصول و کیفیت شعر نو می پردازد. در این دو اثر، نیما نشان می دهد که چگونه شعر نو به لحاظ رویکرد ساختاری و زبانی از همتایان کلاسیک خود فاصله می گیرد و طرحی نو درمی اندازد. در نگاه اول، به نظر می رسد که شعر نیمایی، به دلیل واکنشی انقلابی و ساختارشکنانه نسبت به شعر کلاسیک، از بنیان های شعر قدیم فاصله ای پُرنشدنی و جبران ناپذیر می گیرد. مقالهٔ حاضر تلاش می کند با نگاهی تطبیقی به آراء دو شاعر انگلیسی، ویلیام وردزورت و تی. اس. الیوت (که به ترتیب نمایندگان مکتب رمانتیسم و کلاسیسیسم در انگلستان هستند)، و مقایسهٔ نظرات آنان با آراء نیما در دو اثر یادشده، نشان دهد که نوآوریِ رمانتیک گونه و قدمت کلاسیک وار در شعر و نقد نیمایی همزیستی مسالمت آمیزی دارند.
فرهنگ مردم در اشعار گیلکی محمدعلی افراشته
حوزه های تخصصی:
رویکرد پدیدارشناختی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار سهراب سپهری از رازناکترین و پیچیدهترین آثار ادبیات نوین فارسی است. این پژوهش نشان میدهد که سپهری در چند دفتر آخر عمیقاً تحت تأثیر دیدگاههای پدیدارشناختی قرار داشته شخصیت فکری، محتوا، زبان و سبک شعر او نیز دچار دگرگونی فراگیر شده بود. بسیاری از توصیههای نظری او همخوان با آموزهها و آرای پدیدارشناسان بویژه ادموند هوسرل(1859- 1938) است. حضور قاطع «من» متفکر شاعر در تعریف پدیدهها و ارائه ی گزارهها، ابراز تردید در آموزههای عرفی، سنتی و علمی، به تعلیق درآوردن پیشفرض ها و رجوع به عین اشیاء، تأکید بر فهم وادراک پدیدهها، بازتعریف پدیدههای مادی و انتزاعی، عادتگریزی، داشتن نگاه چند بعدی و توصیه به کشف و بعد پنهان پدیدهها،تعلیق دلالت واژگان، ارائه ی صورتگرایی متفاوت و تحولات بنیادگرایانه در محور همنشینی و جانشینی زبان و نیز ماهیت متفاوت «تنهایی» در پنج دفتر اخیر شعر سهراب سپهری از نشانههای رویکرد پدیدارشناختی اوست. پژوهش نشان میدهد وجود پربسامد و گاه هنجارشکنانهی کلماتی مانند سفر، عبور، معنی، یعنی، آگاهی، تجربه، فهم، ادراک، بُعد، جهت، سمت، ضلع، پشت و مواردی از این دست در اشعار اخیر سپهری در شبکه ی نشانهشناختی پدیدارشناسی قرار میگیرد.
نقش قهوه خانه های عصر صفوی در تکوین سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روزگار صفوی، محافل اجتماعی به خصوص قهوه خانه های شهر اصفهان، نقش مهمّی در روابط و فعاّلیّت-های شاعران مکتب اصفهان داشته است. در لابه لای تذکره ها و گاه سفرنامه های اروپاییان ، آنچه مشاهده می-شود، حضور شاه عباس اوّل و دیگر اقشار اجتماعی در قهوه خانه است. طرح غزل، نقد و اصلاح شعر شاعران، که بعضاً اهل پیشه و کسب بوده اند و در عرصه ی آفرینش شعر، نیاز به تلاش و ممارست داشته اند، در قهوه-خانه ها به رشد و کمال می رسیدند. همچنین قهوه خانه ها؛ در رونق وقوع گویی و پیوند خوش نویسی و شعر این دوره، تأثیر بسزائی داشته اند. از طرف دیگر گاهی مصرف مواد مخدّر در این قهوه خانه ها نیز قدرت تخییل آنان را تشدید می کرده است، تا جایی که می توان گفت یکی از دلایل بعضی از خیال پردازی شاعران آن دوره، مصرف همین مواد بوده است. چنان که در سطح واژگانی و مضمون پردازیِ تنی چند از شاعران صاحب طرز چون صائب به آن برمی خوریم. اگر چه ظرافت خیال و نازک اندیشی شاعران سبک هندی دلایل فراوانی دارد، امّا می توان گفت مصرف مواد مخدّر یکی از عوامل این شیوه بوده، که کم تر بدان پرداخته شده است. فراوانی اصطلاحات قهوه خانه و اسامی انواع موارد مخدر در شعر این دوره، تا حد زیادی گویای این واقعیت است. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی سعی شده است تأثیر قهوه خانه های اصفهان به عنوان محفلی ادبی و همچنین مصرف مواد مخدّر، در این مکان ها، بر شکل گیری شعر این دوره، بررسی شود. واژه های کلیدی: قهوه خانه ها، نقد، اصلاح شعر.
خوانشی لکانی از شعر «ندای آغاز» اثر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری، شاعر و نقاش ایرانی، اشعار خود را در هشتکتاب گردآورده و بیش تر، از لحاظ نوع نگاهش به زندگی، طبیعت، خدا، نیک و بد، زشت و زیبا و ...، مورد توجه منتقدان بوده است. «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه»، دو دفتر پایانی هشتکتاب، بدان جهت که در سیر تکامل شعر و اندیشه، پختهتر هستند، اهمیت بیش تری دارند. هدف از نوشتن این مقاله، نقد و بررسی شعر «ندای آغاز» سهراب سپهری است. بدین منظور نگارنده نظریهی روانکاوی لکان را در نقد شعر به کار بسته و سعی کرده است این شعر را بر اساس نظریهی یادشده، بسنجد و بر اساس آن به درونمایهی شعر، دست یابد. بررسی شعر «ندای آغاز» نشان میدهد سپهری علاوه بر عرفان شرق و ذنبودیسم، به مدد فلسفه و روانکاوی غرب، به ویژه روانکاوی لکان، سعی در شناخت حقیقت دارد. «واژه»، مجازا زبان، نمایندهی ساحت نمادین در تعابیر لکان، است. ترکیب «وسعت بیواژه»، توصیفی از «آغاز» (beginning) و مقصد راوی شعر، نشانهای از دورهی پیشازبانی است که با ساحت واقع در تعابیر لکان انطباق دارد و تاکید راوی شعر برای رفتن به «وسعت بیواژه» این معنی را القا میکند که واژه(زبان) مانعی در راه شناخت است و راوی شعر، سعی دارد آن را از سر راه خود بردارد.
ذهن و زبان نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری های نیما محدود به وزن و قالب و قافیه نیست. زبان شعر او نیز تازه است. وی تا آنجا که می تواند، زبان شعر را ساده می سازد و آن را به زبان نثر و نمایش نزدیک تر می گرداند. پرداختن به طبیعت و به کارگیری عناصر طبیعی و بهره گیری از مفاهیم نمادین آنها در آفرینش تصاویر شعری نیز موجب محسوس تر و ملموس تر شدن اندیشه و احساس او می گردد. هرچه در شعر نیما هست، طبیعی و از تحمیل و تکلف به دوراست. کلماتی که در شعر خود به کار می برد، یا تخیلی که آن را به تصویر می کشد، غالبا با انگیزه ها و شور و شوق شاعرانه او متناسب است. زبانی زنده و خلاق که حقیقت مفهوم ذهنی شاعر را یکراست و آنچنان که هست، به ذهن هوشیار خواننده انتقال می دهد. وی سخنی را می پسندد که برخاسته از دل و جوشیده از جان باشد. او شعر را جدا از شاعر نمی داند و آن را جزیی از زندگانی می شمارد، بنابراین زبان شعر او به زبان مردمان عادی نزدیک تر است. البته پرداختن به مسایل اجتماعی و بیان مفاهیم و مضامین مربوط به آن نیز از این لحاظ بی تاثیر نیست. توسل به شیوه تمثیـل، حکایت پردازی و روایتگری نیز نزدیکی بیش از اندازه او به فرهنگ و زبان عامه را نشان می دهد. وی زیبایی را در سادگی می جوید. از پیچیدگی های زبانی بیزار است و آن را نوعی انحراف می داند. سادگـی زبان شعر نیما در نمونه های غنایی او مشهودتر است. حتی در سخنان بسیار عادی نیز روح شاعرانگی می دمد و بدانها زندگانی دوباره می بخشد. از این رو، دنیایی که در شعر خود می آفریند، آکنده از لطافت، طراوت، زیبایی و زندگی است.
زبان و ادبیات فارسی: کهن ترین نمونه ی شعر فارسی یکی از خسروانی های باربد
حوزه های تخصصی: