فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۷۳۰ مورد.
فهم ناتمام و ناهمگون از آزادی در شعر شاعران مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فصل ممیّزِ ادبیّات نوین با ادبیّات کلاسیک فارسی در ورود مضامین نو و تازه است؛ مضامینی چون تجدّد یا مدرنیته، ملیّت و ملّی گرایی، قانون و قانون گرایی، زنان و حقوق اوّلیه آنان، آموزش و پرورش نوین، مبارزه با عقاید خرافی، نقد باورهای نادرست و آزادی و آزادیخواهی. این مقاله کوشش خواهد کرد تا با ارائه دلایل کافی ثابت کند، آزادی و آزادیخواهی که مترادف با دموکراسی غربی است، در شعر شاعران دوره مشروطه، نسبت به سایر مضامین نو اصلاً جایگاه بایسته و درخوری ندارد. نه تنها بسامد این مضمون نوین در شعرشاعران این دوره بسیار کم است، بلکه منظور از آزادی مورد نظر شاعران در همین بسامد اندک ابیات نیز، در بسیاری از موارد با مبانی دموکراسی متفاوت است. آزادی نه تنها دغدغه اصلی شاعران دوره مشروطیّت نیست، بلکه در شعر بزرگترین شاعر آزادیخواه این دوره، یعنی فرخی یزدی، به ندرت در مفهوم غربی آن به کار رفته است. به علاوه تفاوتهای عمده ای است در برداشت فرّخی یزدی و لاهوتی و عشقی از آزادی، با برداشت مرحوم ملک الشعرای بهار و عارف قزوینی از آن. می توان گفت گرچه آزادی که مترادف با آزادی قلم و بیان و اندیشه باشد، در شعر شاعران این دوره کمابیش دیده می شود، اما به جز بهار که در دیوانش کاربرد کلمه آزادی در مفهوم غربی آن نسبتاً بسامد بالایی دارد، دیگر شاعران این دوره آزادی را بیشتر در مفاهیمی متفاوت به کار برده اند.
بررسی عناصر مدرنیسم در شعر ققنوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر می کوشد با بازخوانیِ «محتوا» و «صورت» در شعر «ققنوس» نیما، وجوهِ «مدرن» بودن را در آن واکاود و نشان دهد که اگر ققنوس «سرآغاز شعرِ مدرنِ فارسی» قلمداد می شود، این «مدرن بودن» در کدام وجوهِ این اثر و چگونه خودنمایی می کند. برای رسیدن به هدف یاد شده، نخست ویژگی های «پارادایم»های «پیشامدرن» و «مدرن» به شکلی گذرا و فشرده از منابع استخراج و ذکر گردیده و پس از آن، آرایِ منتقدان درباره ی شعر «ققنوس» ، با آن مطابقت داده می شود و در صورت یافتن جنبه های مشترک میان این دو نظرگاه (ویژگی های اصلی و حدّاقّلی شعر و ادب مدرن و محوری ترین ویژگی های ققنوس) و هم سویی آن ها کوشش می شود جنبه های مدرنیستی شعر ققنوس، بازخوانی و بررسی و تحلیل شود. یافته های پژوهش نشان داد شعر ققنوس هم از جنبه های صوری به سوی مدرنیسم حرکت کرده است که تغییر و آزادسازیِ قالب و واکاویِ نمودهای چندمعنایی در این بخش ، نقش ویژه ای داشته است و هم از جنبه ی محتوایی، این حرکت دیده می شود؛ چون یکی از ویژگی های مهم مدرنیسم، نشان دادن مصادیق و اهمیّتِ ویژه ی تنهایی است. «گونه شناسی» تنهایی های ققنوس، نشان می دهد اصلی ترین تنهاییِ مطرح شده در شعر، تنهایی وجودی و باطنی از نوع «درک ناشدگی» است که با نگاه و خصلتِ پیامبرگونه ی نیمای نوپرداز، تناسبی تام دارد و با تنهایی مطرح در شعرهای قبل به ویژه «افسانه» که بیش تر رنگ و بوی «جداماندگی» یا «غربت» دارد، به طور کلی متفاوت است.
روایتی زنانه از جنگ: تحلیل گفتمان کتاب دا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاطرات مربوط به جنگ تحمیلی، با قلم و سخن راویان مرد گره خورده است. زنان بیش تر به مثابه ی ابژه ای منتسب به مرد جنگ، هم چون همسر و مادر شهید، در این روایات نقش داشته اند. در این میان کتاب دا اثری متفاوت است. در این مقاله سعی شده است تا با کمک روش و نظریه ی تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی دا بپردازیم. با توجه به نظریه و روش فرکلاف، یکی از مهم ترین این نظریه پردازان، به تحلیل و بررسی کتاب دا و رابطه ی آن با گفتمان مسلط جامعه پرداخته می شود. فرکلاف به سه بُعد متن، پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی توجه دارد. به نظر می رسد کتاب دا قصد دارد تا بر خلاف گفتمان سنتی، نقش های دیگر زنان را در جنگ مورد تاکید قرار دهد. به علاوه، این کتاب سعی در برساخت زبانی زنانه نیز دارد که در آثار متناظر آن یافت نمی شود. کتاب خاطرات دا قصد دارد تا پا از حوزه ی گفتمان سنتی فراتر نهد و به نظر می رسد در این راه موفق شده است. دا با کرداری مردانه و گفتاری زنانه از متون میان گفتمانیِ خویش فراتر رفته و به خلق متنی نو دست می زند.
تزریق در شعر عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم تحقیقات ادبی بررسی عوامل ظهور و افول سبک هاست که معمولاً در فضای رابطه ای دوجانبه میان جامعه و ادبیات پدید می آیند و از میان رفتنشان نیز حاصل دگرگونی همین فضاست. در شعر فارسی عصر صفوی، با سبکی به نام «تزریق» مواجهیم که گرچه در عرصة ادبیات، دوام چندانی نداشت، اما به هر حال، شاعران این سبک، بخشی از تاریخ ادبیات ایران را به خود اختصاص داده اند. تزریق را می توان از جهت داشتن وجوه اشتراک فراوان، همسان با مکتب ادبی غربی دادائیسم دانست. در این مقاله، ضمن بررسی سبک تزریق به مثابة سبک ادبی و زمینه های پدید آمدن آن، همسانی هایش را با دادائیسم بررسی کرده ایم.
عناصر داستان در رمان عشق سال های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان از قدیمی ترین قالب های هنری است که تعاریف و معانی خاصی از آن ارائه شده است و پیشینه بسیار کهنی دارد. یکی از موضوع های مهم در ادبیات داستانی، جنگ است. نویسندگان بسیاری آثار خود را با توجه به جنگ و مسائل خاص آن خلق کرده اند. حسین فتاحی ازجمله رمان نویسان امروز ایران است که آثاری مرتبط با جنگ دارد.
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی رمان عشق سال های جنگ، عناصر داستان در آن شناسایی و ابعاد گوناگون آن به روش کاملاً ساختاری و علمی تحلیل شود. نویسنده رمان با درک واقعی مسئله جنگ، سختی های آن روز ها را بازمی تاباند. شهرت فتاحی مرهون رمان های جنگی او است.
شخصیت و شخصیت پردازی در رمان نخل ها و آدم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در داستان نویسی امروزی پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. اشخاص ساخته شده ای راکه در داستان و نمایشنامه ظاهر می شوند شخصیت می نامند و شخصیت؛ در اثر روایتی یا نمایشی، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل وی و در آنچه می گوید و می کند، وجود داشته باشد. خلق چنین شخصیت هایی را که برای خواننده در حوزه داستان و رمان مثل افراد واقعی جلوه می کنند شخصیت پردازی می گویند. مقاله پیش رو به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در یکی از رمان های دفاع مقدس به نام نخل ها و آدم ها پرداخته تا چگونگی پردازش شخصیت ها و انعکاس و نمود واقعیت را در شخصیت های این رمان نمایان سازد. این بررسی نشان می دهد، شخصیت های رمان بیشتر به صورت مستقیم پردازش شده اند. همچنین، استفاده هر چند اندک نویسنده از روش شخصیت پرداز ی غیر مستقیم، در کنار شیوه مستقیم و ارتباط منسجمی که میان شخصیت با دیگر عناصر داستان ایجادکرده در استحکام بنای داستان نقش ویژه ای ایفا کرده است.
تحلیل تقابل سنت و مدرنیته در رمان اجتماعی پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
رمان اجتماعی، عرصه ای مناسب برای بازنمایی و بازآفرینی واقعیت اجتماعی در آیینه
ادبیات است. چالش میان سنت و مدرنیته از مضامینی است که از دورة مشروطه در ادبیات
فارسی بازتاب یافته و در هر دوره به شکلی متناسب با تحولات اجتماعی آن دوره بازنمایی
شده است. پس از انقلاب اسلامی، رمان اجتماعی رشد کمی و کیفی قابل توجهی پیدا کرد و
کمتر رمانی در این دوره وجود دارد که مضامین اجتماعی در آن طرح نشده باشد. مسئله
اصلی این پژوهش، بررسی تقابل مفاهیم سنت و مدرنیسم در رمان های اجتماعی پس از
انقلاب اسلامی است. هدف از پژوهش، بررسی و مقایسه تطبیقی رویکرد نویسندگان به این
موضوع، در دهه شصت، هفتاد و هشتاد شمسی است.
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده
است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در رمان های دهه شصت این تقابل به شکلی آشکار و
بارز، به ویژه در اعتراض به صنعتی شدن، مظاهر مادی مدرنیته و از دست رفتن سنت ها دیده
می شود، اما در دهة هفتاد و هشتاد، این تجربه درونی شده و به شکل تردید، سرگردانی
و گاه سنت گرایی بروز یافته است. در عین حال، پذیرش تحولاتی که در دهة شصت، یک
چالش محسوب می شد، در دهة هفتاد و هشتاد، نشان دهندة حرکت روبه رشد مدرنیته به خصوص
در جامعة شهری و طبقة تحصیل کرده است.
بررسی تحلیلی رمانتیسم سیاه در سروده های نصرت رحمانی
حوزه های تخصصی:
وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تأثیر مستقیم بر دیدگاه های شاعران بر جا می گذارد. ادبیات رمانتیک، از نوع سیاه و بدبینانه آن به عنوان یک گونه ادبی، پس از یک دهه تحرک و تنش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در جامعه ایران پا به عرصه وجود گذاشت؛ در واقع گونه ای اعتراض به پیامدهای ویرانگر کودتای سال 1332 بود که بسیاری از فعالیت های فرهنگی و سیاسی را به یکباره در افول مطلق فرو برد. شاعران در این عصر، اعتراضات خود را با وجود اختناق و سانسور گسترده، به گونه های مختلف، گاه به صورت نیمه آشکار و زمانی به شیوه غیر مستقیم بیان کردند. سمبولیسم، یکی از شیوه های ناآشکار برای مبارزه با سانسور بود؛ اما ادبیات سیاه و رمانتیک گونه ای مبارزه آشکار و پنهان و البته تا حدی منفی با انسداد سیاسی بود که عصیان و اعتراض شاعر را با تمرکز بر پیامدهای مخرب ناشی از کودتا در حوزه مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی بازگو می کرد. در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی برخی از عوامل پیدایش این گونه ادبی و بازتاب آن در شعر «نصرت رحمانی» به عنوان شاعر شعر سیاه پرداخته شود.
ویژگی های سبکی زبان نیما یوشیج در منظومه قلعه سقریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروز با نام شعر نو نیمایی رسمیت یافته است، محصول تأمل، تغییر، آزمون و سلسله ای از کنش و واکنش های شبه آزمایشگاهی نیما یوشیج است. همگان شعر «ققنوس» را نقطة آغاز شکل تکامل یافتة شعر نو نیمایی دانسته اند؛ اما فرایند پیش از تکامل این نوع، زمینه ای پژوهش پذیر است که در این نوشتار به آن پرداخته ایم. این منظومه، آخرین منظومه ی بلند نیما است که پیش از شعر «ققنوس» سروده شده است. پژوهش در باب ویژگی های زبان نیما در این منظومه، روند شکل گیری ساختارهای زبانی را در آثار این شاعر نوپرداز آشکار می کند. نگارندگان، با شیوه ای تحلیلی و با نگاهی به روش ساختاری زبانشناختی یاکوبسن، زبان را در این منظومه مطالعه کرده اند. بررسی زبان، در این منظومه نشان داد که نیما در بخش هایی از منظومة قلعة سقریم تمایلات نوگرایانه ای چون شیوة خاص استفاده از ساختار های نحوی و به کارگیری زبان محاوره در شعر دارد؛ اما در برخی جنبه ها همچون برگزیدن قالب مثنوی و تمایل فراوان به خلق فضای آرکائیک در سه سطح واژه و جمله و روایت، دنباله رو شعر کهن است. درحقیقت، نخستین تحولات نوگرای زبانی نیما در منظومة قلعة سقریم مشاهده می شود. گویی این منظومه، پلی است میان شعر کلاسیک و نو نیما یوشیج.
شگردهای نوقدمایی در سبک هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوشنگ گلشیری یکی از برجسته ترین داستان نویسان نسل دوم ایران بود که نوآوری در صناعت داستان نویسی را بیشتر از طریق احیای شیوه های رایج در فرهنگ روایتی کهن و ترکیب آنها با شگردهای مدرن جستجو می کرد. او شیوه داستانهای تو در تو و تمثیلی ، روایت پاره پاره و اشارتی را که از اوستا، قرآن ، و روایتهای مذهبی و عرفانی وام گرفته بود با شیوه های متداول امروزی درهم می آمیخت تا به یک سبک بومی و ابتکاری دست پیدا کند. تمثیلهای او، با آن که ساختاری ساده و کوتاه دارند اما از جنبه های نیرومند تاریخی، تفکرانگیزی و غنای اندیشگانی برخوردارند. شگردهای اشارتی و بافت پاره پاره در روایت نیز، با همه سادگی و صمیمیت در زبان و بیان، موجب سنت شکنی از ساختارهای مرسوم و پویایی دادن به ذهن خواننده می شوند.
آینه، مضمون سازترین عنصر شعر بیدل
منبع:
نامه پارسی ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
تلفظ و تقطیع لغات در شعر خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتابهای مربوط به سبک شناسی شعر در خصوص شعر خراسانی چنین آمده است که این اشعار گاه، ابیاتی خارج از وزن عروضی دارندو علاوه بر آن نیز در بسیاری موارد، هجاهای کوتاه و بلند را باید به هم تبدیل کرد یا مخففها را مشدد نمود تاوزن، قوام خودرا بازیابد و این امررا از نقاط ضعف شعرای سبک خراسانی دانسته اند.همچنین در کتابهای عروضی برای تقطیع این لغات مشکلاتی وجوددارد. هدف این مقاله نشان دادن این نکته است که موارد مذکور هرگز نقطه ضعف نبوده بلکه کاملا منطبق و همخوان با نحوه تلفظ لغات درخراسان قدیم است و در تقطیع کلمات نیز باید تجدید نظرکرد؛مثلا ، برای تقطیع لغت «داشت»لازم نیست آن را «داش»خواند و «ت »آن را از تقطیع ساقط نمود بلکه اصلا تلفظ درست این لغت ، «دشت»است.
محمد مسعود دهاتی و آثارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد مسعود دهاتی از نویسندگان روشنفکر دوره رضا شاه است که بیشتر نظر به اصلاح جامعه داشته و تغییر اوضاع زندگی جوانان را خواستار بوده است. طرح گوشه ای از زندگی شخصی او، همچنین نقد و بررسی آثارش موضوع کار این مقاله است. نثر مسعود دهاتی بیشتر روزنامه ای است و او بیش از آنکه نویسنده موفقی باشد، روزنامه نگار و سر مقاله نویس قابلی است. با این حال از نظر اندیشه و دید عمیق اجتماعی داستان های او جایگاه ویژه ای در میان آثار داستانی آن دوره دارد.
بازتاب مشروطیت در اشعار نسیم شمال و احمد شوقی
حوزه های تخصصی:
"بیداری و آگاهی مردم، آزادی خواهی، عدالت خواهی، قانون گرایی، مبارزه با استبداد، وطن دوستی و در یک کلمه «مشروطه خواهی» از مهم ترین حوادث دوران معاصر ایران و برخی دیگر از کشورهای پیرامون ما بوده است. نویسندگان این مقاله، در پی نشان دادن این درونمایه مشترک در شعر دو شاعر هم عصر نسیم شمال، شاعر ایرانی، و احمد شوقی، شاعر مصری است. نسیم شمال و احمد شوقی، با دو زبان متفاوت و در دو کشور غیر همسایه زندگی کرده اند، ولی مفاهیم و مضامین مربوط به مشروطه خواهی در اشعار آنها بسیار مشترک است و این نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و مصر است. آنان خواهان نظام مشروطه و پارلمانی و مبتنی بر قانون و عدالت، با حاکمانی لایق، کاردان و عالم اند. نظامی که آسایش و سعادت و پیشرفت مردم را تامین نماید و مانع ظلم و ستم شود. اما افسوس که نظام مشروطه در دوره این شاعرانه در ایران و مصرـ آن گونه که باید، رشد نمی کند و به ثمر نمی نشیند. مخالفان مشروطه بر مجلس و دیگر ارکان مملکت سیطره می یابند و وطن در معرض نابسامانی و آشفتگی قرار می گیرد. به همین سبب است که هر دو شاعر، مردم را به پاس داشت و حفاظت از وطن، فرا می خوانند.
"
بازتاب سیر آفاق و انفس در اشعار صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"سفر همواره مضمونی بسیار رایج و پر کاربرد در آثار منظوم و منثور ادبی بوده است. با رواج تصوف، صوفیان برای تهذیب مریدان، آنان را به سفرهایی طولانی وادار می کردند، اما به مرور این اندیشه مطرح شد که سفر باطنی یا در اصطلاح سیر انفس در تحقق کمال و تهذیب نفس بسیار موثرتر واقع می گردد، از این رو غالبا در صورت عدم امکان سیرالنفس، سیر آفاق مطلوب محسوب می شد. با ورود تصوف به شعر، بسیاری از اندیشه ها و تعالیم صوفیان وارد حوزه ی شعر شد...
"
الفاظ و تعبیرات عامیانه در غزلیات شهریار
حوزه های تخصصی:
شاعران سنت گرای معاصر که به پیروی از غزل سرایان قرن هفتم و هشتم و قصیده سرایان قرن چهارم و پنجم شعر می سرودند از آوردن الفاظ و تعبیرات عامیانه در شعر امتناع می کردند اما شهریار از جمله شاعرانی است که در به کاربردن الفاظ و تعبیراتی که اجازه ورود به شعر را نداشتند بی پروایی کرده و آگاهانه تعبیرات کوچه و بازاری را وارد شعر خود و در این زمینه هنجار شکنی کرده است. نویسنده در مقاله حاضر الفاظ و تعبیرات عامیانه و کوچه و بازاری را در غزلیات شهریار بررسی کرده و چگونگی استفاده و کاربردهای گوناگون آن را در جایگاه های بخصوص شعری نشان داده است