شاید هیچ گوینده و متفکری چون حکیم عمر خیام نیشابوری، مورد توجه و اقبال جهانیان نبوده است و هیچ اثری چون رباعیات وی موضوع گفتگوها، بحث ها،پژوهش ها، ترجمه ها و نقدهای جهان شرق و غرب قرار نگرفته است. اعتقاد بنده این است که تبیین اندیشه خیامی جز از اخلال رباعی ها مقبول الاصاله وی میسر نیست و آن چه اصالت هر رباعی را تایید می کند، سازگاری و توازن مفاهیم آن است....
نظرات جنجالبرانگیز خیام، در سرودههای اندکش، توجه عمومی خیام پژوهان را به خود واداشته و آنها را از بررسی ساختاری و هنریِ رباعیات ،باز داشته است. کم توجهی به ساختارِهنری رباعیات، تا آنحداست که ویژگیهای سبکی و زیباییهای هنری سرودههای خیام، از چشم بسیاری از اهل ادب و اندیشه دور مانده و فرو پوشیده است. یکی از ویژگیهای بنیادی رباعیات خیام، قرینه سازیهای پیدرپی است. بیش از 90% از رباعیاتخیام،از این امکانِ بیانی سودبردهاند.میزانِبرخورداری رباعیاتخیام از این ویژگی، تا آنجاست که میتواند معیاری برای بازشناختِ سرودههای او از شعر شاعران دیگر باشد. در این مقاله، قرینههای موجود در رباعیات خیام درسه دسته زیر تقسیمبندی و بررسی شده است: 1. قرینههای تقابلی ((Antonymous symmetries 2. قرینههای تعادلی Equivalent symmetries)) 3. قرینههای ترادفی (Synonymous symmetries)