فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۷ مورد.
۳۴۱.

آسیب شناسی ساختار«شرح نویسی» در حوزه فهم متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل ساختاری آسیب شناسی شرح نویسی شرح های حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۲ تعداد دانلود : ۶۵۶
طبقه بندی سنّتی و گاه غیرعلمی، بر پیکره نظام آموزشی و پژوهشی ادبیات فارسی سایه انداخته و عمدهً حوزه دانش و پژوهش ادبی به رشد و بالندگی چندانی دست نیافته است. شرح و تفسیر متن، با این هدف که پیچیدگی های متن زدوده و خواننده به درکی ژرف و پویا از متن هدایت شود، در این حوزه جای می گیرد. در این میان، نقش شارح و تاویل کننده متن بسیار اهمیّت دارد؛ چرا که او باید بتواند بین جهان متن و جهان خواننده گفتگویی برقرار کند و بین افق معنایی در ذهن آفریننده متن و افق نگاه خواننده پیوندی پدید آورد، در حالی که بسیاری از شارحان بر این باورند که شرح و تفسیر متن؛ یعنی صرفاً پرداختن به حل مشکلات واژگانی متن. گستردگی مباحث حافظ پژوهی و شمار فراوان شرح های حافظ، موجب می شود، در نقد و تحلیل شرح نویسی در شعر فارسی و آسیب شناسی این حوزه بهتر بتوانیم گام برداریم. اشکالات چهارگانه ساختاری، درون مایه ای، واژگانی و صوری، در این شرح ها به چشم می خورد که در این مقاله تنها به نابسامانی ها و نادرستی های ساختاری پرداخته می شود. در این اشکالات، مواردی مانند نبود نظام تعریف شده و منسجم، عدم جامعیت، غیر تحلیلی بودن شرح ها، بهره گیری از شیوه های نادرست آموزشی و تعلیمی، بی توجّهی به غزل های حافظ به مثابه مجموعه ای منسجم و نادیده گرفتن ارتباط بیت ها در بافت معنایی کلّیت غزل تحلیل و ارزیابی شده است. بی گمان رشد مباحث حافظ پژوهی به بسط و گسترش نقدهای علمی، تحلیلی و فراگیر بر شرح های حافظ به عنوان یکی از عرصه های فهم و دریافت شعر حافظ نیازمند است.
۳۴۴.

حافظ اکنون زیست در الگوی پرلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۶ تعداد دانلود : ۳۴۶
با وجود شهرت فراوان نظریه پردازانی چون گوردن ویلارد آلپورت (۱۸۹۸ - ۱۹۶۷م)، کارل گوستاو یونگ (۱۸۷۵ – ۱۹۶۱م)، کارل راجرز(۸۱۹۰۲ - ۱۹۸۷) و آبراهام هَرولد مَزلو (۱۹۰۸ - ۱۹۷۰م) در روان-شناسی آکادمیک، فریتز پرلز (1893 – 1970م) رهبر بزرگ مکتب گشتالت(Gestalt) در میان توده های مردم شهرت فراوان یافته است و الگوی او با عنوان انسان سالم(The ""Here and now"" person ) هم اکنون طرفداران بسیار دارد.
۳۴۷.

صور ابهام ذاتی در غزل های حافظ

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۴ تعداد دانلود : ۴۷۱
اگرچه ایهام به عنوان ویژگی اصلی شعر حافظ شهرت یافته، امّا در نگاهی شامل تر باید ابهام را ویژگی اصلی شعر حافظ دانست. ایهام در حوزه ی فنون ادبی و بلاغت دارای تعریف مشخص و معلومی است. ایهام در شکل های مختلف خود، از ایهام نما گرفته تا ایهام واژگانی و تعبیری، موجب ظرفیتی دو معنایی و گاه چند معنایی می شود. تأمّل در وجوه ایهام و کشف ظرافت های ایهامی، سبب نوعی کشف و التذاذ هنری می گردد و بار القائی و تاثیری کلام را به نحو شگفت انگیزی تقویت می کند و به همین سبب است که ایهام از دیرباز یکی از جاذبه های هنری در شعر محسوب شده است. آن چه ابهام و ایهام را به هم مرتبط می کند، آن است که در ابهام نیز ساختار کلام و فرایند دریافت و غایت کشف و التذاذ هنری، کارکردی همانند ایهام دارد؛ ولی نکته آن است که ابهام دارای گستره ی وسیع تری است که ایهام را در درون خود جای می دهد.
۳۴۸.

حافظ و خود دیگر: بررسی زبان شناختی چندصدایی در تخلص غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان تخلص صدا چندصدایی نقطه نظر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد زبانشناختی
تعداد بازدید : ۱۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۵۷
در این مقاله به بررسی گفتمانی ابیات تخلص در غزل های حافظ پرداخته شده است؛ چنان که با نگاه گفتمان شناختی باختینی به ابیات تخلص حافظ روشن شد که هرچند در همة آن ها حافظ خود را خطاب قرار می دهد و بیت آخر را به عنوان امضای اشعارش به گونه ای نتیجه گیرانه می سراید، اما در این خطاب قرار دادن خود، یک گویندة واحد وجود ندارد؛ به عبارت روشن تر، این «خود» که در واقع طرف مکالمة حافظ است، هر بار موضعی متفاوت و نقطه نظری «دیگر» دارد. در این میان، این خطاب کنندة حافظ گاه با حافظ هم موضع و موافق می شود، او را می ستاید، از او دفاع می کند و گاه در مقابل او می ایستد، او را سرزنش می کند، با او به مخالفت برمی خیزد و حتی علیه او می شورد. با این تعبیر به نظر می رسد که نه فقط این تنها «صدا»ی حافظ نیست که می سراید، بلکه «صدا» های دیگر با نقطه نظر های گوناگون حافظ را «صدا می زنند» و به این ترتیب در لایه ای دیگر از متن با خواننده تعامل دیالوگی برقرار می کنند. آنچه این ابیات را از بیت های دیگر یک غزل متمایز می کند، این است که در ابیات تخلصی، حافظ به وضوح می گوید که «من باید دیگرِ خود شوم، من دیگرِ خود هستم». در این مقاله کوشش شده ویژگی های گفتمان چندصدایی به صورت انگاره هایی عملیاتی پیشنهاد شود و به این ترتیب سه الگوی ساختاری چند آوایی و و سه الگوی محتوایی چندآوایی ( نقطه نظرهای گوینده و امکانات مفصل تر آن ها) در بیت های تخلصی حافظ به دست داده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان