فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۰۶ مورد.
بررسی اثر یارانه صادراتی رقیب خارجی بر صادرات فولاد خام ایران در چارچوب مدل راهبردی تجاری و ساختار بازار استاکلبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست راهبردی تجاری، به بررسی سیاست تجاری در بازار انحصار چند جانبه می پردازد. بر اساس تئوری های ارائه شده در چنین بازاری، مداخله راهبردی دولت به شکل برقراری تعرفه یا پرداخت یارانه، علاوه بر اینکه روی صادرات و سود بنگاه داخلی موثر است بر صادرات و سود بنگاه رقیب خارجی نیز تاثیر خواهد داشت و از این طریق روی سهم بازار بین المللی آنها نیز تاثیر می گذارد. در این مقاله هدف ما بررسی درستی این تئوری در ساختار بازار استاکلبرگ است. برای این منظور تاثیر یارانه صادراتی داخلی را بر صادرات و سود رقیب خارجی (و برعکس) مورد بررسی قرار می دهیم . بر این اساس مدل را در چارچوب مدلهای ارائه شده در زمینه سیاست راهبردی تجاری و ساختار بازار استاکلبرگ معرفی کرده و به آزمون مدل پرداختیم. نتایج حاصل از مدل نشان داد: 1- به دلیل اینکه ایران در این رقابت به عنوان دولت رهبر در نظر گرفته شده است، یارانه پرداختی دولت رقیب خارجی تاثیری بر صادرات دولت ایران ندارد. با این وجود یارانه مذکور، سود بنگاه ایرانی را تحت تاثیر قرار می دهد. 2- یارانه پرداختی دولت ایران به کالای صادراتی خود، بر صادرات و سود بنگاه رقیب خارجی اثر منفی دارد. زیرا رقیب خارجی بدلیل صادرات کمتر، به عنوان دولت پیرو در نظر گرفته شده است.
تولید برای صادرات
بررسی مشکلات مصرف، تولید و صادرات فرش دستباف استان کرمان رهیافت تحلیل سلسله مراتبی(AHP)
حوزه های تخصصی:
"از سال 1373 روند کاهش صادرات فرش دستباف در کشور آغاز شدند و متأسفانه این روند تاکنون ادامه دارد. اما به دلیل ویژگی فرش کرمان، صادرات فرش کرمان بیشتر کاهش یافته است. بدین منظور در این مقاله سعی شده است مشکلات اقتصادی صنعت فرش دستباف کرمان مورد بررسی قرار گیرد.
روش تحقیق این مطالعه از نوع توصیفی مبتنی بر روش علی و معلولی است. این مطالعه به صورت مقطعی در سال 1386 صورت گرفته و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. برای این که مقایسهای بین مشکلات سه بخش تولید، مصرف و صادرات فرش صورت گیرد با استفاده از نظر کارشناسان، پرسشنامهای طراحی شده است. 114 پرسشنامه بین تولیدکنندگان، صادرکنندگان و سایر دستاندرکاران فرش دستباف استان کرمان توزیع، و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی این مشکلات رتبهبندی شده است. بر اساس نتایج این مطالعه رتبه اول مشکلات مصرف، تولید و صادرات فرش دستباف استان کرمان، مربوط به بخش دولتی، رتبه دوم مربوط به بازار، رتبه سوم مربوط به رقیبان و رتبه چهارم مشکلات مربوط به بخش خصوصی "
نگاهی به صادرات طلای سرخ ایران
حوزه های تخصصی:
تدوین مولفههای اصلی آسیبشناسی سازمانی مرکز ملی فرش ایران با بررسی نقش آن در صادرات فرش دستباف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مولفههای اصلی آسیبشناسی مرکز ملی فرش ایران و بررسی نقش آن در صادرات فرش دستباف انجام شد. الگوی مورد نظر جهت آسیبشناسی (الگوی شش جعبهای ویزبورد) از میان 14 الگوی تایید شده آسیبشناسی انتخاب شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 89 نفر از کارکنان مرکز ملی فرش و صادر کنندگان فرش دستباف (40 کارمند به همراه 49 صادرکننده) به صورت تصادفی ساده گزیده شدند. نتایج نشان داد که بر مبنای الگوی بومی شده از الگوی شش جعبهای ویزبورد در مرکز ملی فرش مولفه حقوق و پاداش سازمانی دارای بیشترین آسیب و بعد از آن مولفههای مکانیزمهای مفید (عوامل نرمافزاری)، مقصد و هدف سازمانی، ساختار سازمانی، ارتباطات سازمانی و در نهایت آسیبهای رهبری دارای اهمیت هستند و نیز میان صادرات فرش و آسیبهای مرکز ملی فرش رابطه معنیداری وجود دارد.
مفهوم پردازی ""بازاریابی کارآفرینانه بین المللی"" در بنگاه های کارآفرین ایرانی؛ بخش صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقالهی حاضر آن است تا با کنکاشی نوپردازانه و ایجاد هم گرایی مؤثر بین دوحوزهی بازاریابی و کارآفرینی به تبیین چگونگی و چیستی مفهوم نوظهور ""بازاریابی کارآفرینانه"" پرداخته و با پیشنهاد چارچوبی منطقی و فرایندگرا، شیوهی سامان دهی فعالیت های بازاریابی را در بنگاه های کارآفرین تشریح کند. در این بررسی دو گونه نوآوری انجام شده است؛ یکی مشارکت نظری و توسعهی مرزهای دانش بازاریابی و کارآفرینی و دیگری مشارکت عملی و الگوشناسی فعالیت های بازاریابی کارآفرینان با بهره گیری از راهبرد پژوهش موردی اکتشافی مرکب. نتایج بررسی نشان داد که عناصر تشکیل دهندهی بازاریابی کارآفرینانه بین المللی شامل 6 موضوع، 24 بعد و 191 جز هستند که در دوره های زمانی مختلف ویژگیهای متفاوتی به خود میگیرند. در ضمن این فرضیه تقویت شد که فرایند بازاریابی کارآفرینانه بین المللی به صورت تکاملی و شامل پنج مرحلهی فروش محدود و فعالیت های اولیه بازاریابی، فروش مناسب و فرصت طلبانه، بازاریابی متنوع، بازاریابی سودآور و منسجم، بازاریابی بیش فعالانه است.
بسترسازی توسعه صادرات با تاکید بر محدودیــتها، محــرکها و عملکــرد صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
آزمون مدل سنجش توانمندی صادراتی در شرکتهای ایرانی
حوزه های تخصصی:
بازارهای جهانی، دروازه های خود را به روی جریان آزاد کالاها و خدمات، سرمایه گذاری و دیگر فعالیت های اقتصادی گشوده اند و موانعی که در گذشته بر سر راه تجارت در سطح جهانی موجود بوده برداشته شده و گسترش وسایل ارتباطی تأثیر عامل زمان و مسافت را در مبادلات تجاری کاهش داده است. تحولات گسترده در حوزه های مختلف ماهیت فعالیت اقتصادی را به نحو چشمگیری تغییر داده و بازار در شرایطی است که کاملاً مستعد انجام هرگونه فعالیت تجاری بوده است. با این حال بهره برداری از این فضای آماده برای تجارت بین المللی نیازمند توسعه توانمندی های صادرکنندگان است.
یکی از مهم ترین اقدامات در این زمینه سنجش میزان آمادگی شرکتها برای ورود موثر به بازار های جهانی است و برای این مهم مدلهای گوناگونی توسعه داده شده است . یکی از این مدلها الگوی موسوم به Export Readiness Assesment است که کاربرد فراوانی در انجام پژوهش های مربوط به این حوزه و موارد اجرایی دارد و اغلب به تشخیص ضرورت یا عدم ضرورت اتخاذ شراکتهای راهبردی منجر می شود که نقش مهمی در تجارت در عرصه بین الملل دارد.
در این مقاله ابتدا راهبردهای مشارکت و مدل های مختلف آن بررسی می شود و سپس نتایج یک تحقیق میدانی در خصوص آزمون سنجش وضعیت توانمندی های صادرکنندگان کشوربا مدل ERA ارایه خواهد شد.
تبیین تاثیر مزیت مطلق و نسبی بر فرآیند صادرات
حوزه های تخصصی:
رشدیابی ثروت ملل و یا به مفهوم امروزین پیشرفت های ژرف اقتصادی و اجتماعی و گسترش رفاه عمومی (public welfare) ، باوجود این که از نظر «علل شناسی» و «معلول سنجی» طیف وسیعی از عوامل و مولفه ها را در درون خود جای می دهد، اما در مجموعه مرجع آن می توان یک مولفه را نسبت به بقیه متمایز و «خود ویژه» کرد و آن هم تئوری مزیت نسبی (comparative Advantage) است. برپایه نظریه مزیت نسبی، چنان چه کشوری یک کالا را نسبت به دیگر کالاها ارزا ن تر تولید کند، آن کشور در تولید کالای مورد نظر دارای مزیت نسبی است. همین رویکرد در امر تجارت نیز قابل تعمیم و گسترش است. به این مضمون که اگر صادرات کالا با هزینه های کم تر در مقایسه با سایر کشورها صورت پذیرد، نوعی مزیت برای کشور صادرکننده منظور می شود. حتی می توان این تئوری را از جنبه هزینه (cost) نیز مورد توجه قرار دارد، کاهش هزینه تولید در یک کشور در مقایسه با سایر کشورها می تواند در ارتباط با هزینه های تولید ،نوعی برتری و مزیت محسوب شود.
بنابراین، برای شناسایی مزیت نسبی در عرصه تولید باید عوامل تولید و کم و کیف ضرایب مزیت نسبی آن ها مشخص شود تا بتوان عامل مزیت نسبی را در فرآیند تولید کالا برآورد کرد. علاوه بر تغییرات و پیشرفت های تکنولوژیکی که نوعی پیچیدگی در تئوری مزیت نسبی ایجاد می کند، عرضه محصولات به بازارهای جهانی یعنی مرحله «صدور کالا» نیز می تواند بر روی «مزیت نسبی» تاثیرگذار باشد. در واقع، در بازارهای بین المللی عوامل تاثیر گذاری از قبیل تقاضای جهانی برای محصول، هزینه های ترانسپورت (حمل و نقل)، بازاریابی و تبلیغات تجاری، خدمات بیمه بین المللی و... می توانند محدودیت هایی برای «مزیت نسبی» در عرصه اقتصادی بین الملل و همچنین فعالیت های اقتصادی ایجاد کند.