این مقاله درصدد است به معرفی و بررسی نمونه هایی از «خودزندگی نامه نوشت» در ایران باستان بپردازد و با بررسی و تحلیل آن ها ضمن کمک به پیشینه این نوع ادبی در ایران، به ویژگی های خاص فرهنگی این نوع در ایران باستان اشاره نماید. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تطبیقی استفاده شده است؛ نخست آثار موردی توصیف شده اند و پس از مقایسه به بررسی شباهت ها و تفاوت ها جهت دستیابی به یک متد کلی برای این نوع پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این نوع، ریشه در ایران باستان دارد و در تقسیم بندی انواع آن باید بیشتر به موقعیت و علایق اتوبیوگراف ها توجه شود تا زبان و ساختار متن. همان گونه که در ایران باستان نیروهای سیاسی و دینی سبب ایجاد دو نوع متفاوت شده اند؛ نخست، نوع سیاسی که در کتیبه ها مشاهده می شود و از لحاظ محتوایی شاه درصدد است سه عنصر نژاد، فره و هنر خود را در آن ها تشریح کند و از لحاظ ساختاری شامل بخش های مقدمه، متن و مؤخره هستند که در متن بسیار شبیه هم اما در مؤخره متفاوت اند؛ دوم، نوع دینی آن بیشتر شامل ابعاد روحانی و اقدامات دینی اتوبیوگراف است و شاهد این ادعا روایتی است که از عروج مانی و کرتیر به آسمان در اتوبیوگرافی ها موجود است.
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، تالیف محمد حسن دوست، زیر نظر بهمن سرکاراتی، جلد اول (آ - ت)، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران 1383، (452+80) 532 صفحه. همانندی های واژگانی زبان های ایرانی و ارمنی بسیار است، تا آنجا که روزگاری زبان شناسان زبان ارمنی را شاخه ای از زبان ایرانی محسوب می کردند. این قرابت زبانی معلول چند واقعیت است: خاستگاه مشترک هند و اروپایی، وام گیری های این زبان ها از یکدیگر (واژه ها و تکواژ ها) و ورود عناصری از زبان های دیگر به این زبان ها. شناخت بهتر هر یک از زبان های مرتبط با یکدیگر به شناخت بهتر زبان دیگر می انجامد و تالیف فرهنگ های ریشه شناختی گامی است در جهت رسیدن به این هدف ...