فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
۱۰۲۱.

تحلیل کاربست گفتمان سکوت در سوره مبارکه یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم سوره یوسف گفتمان سکوت سکوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
سکوت به مثابه یک کنش ارتباطی، نقش مهمی در انواع گفتمان ایفا می کند. سکوت شالوده زبان، فکر و شناخت است. سکوت متمم گفتار و یا بیش تر از آن است. وجود عناصر غایب در گفتمان، با حضور معنادار خود تأثیر بسزایی بر مخاطب می گذارند و او را به اندیشه فرا می خوانند. قرآن کریم به عنوان یک اثر بلاغی و ادبی دارای عناصر غایب و مسکوت بسیاری است که پژوهشگران را برای واکاوی آیات الهی برمی انگیزد تا دیگر نکات بلاغی آن را  آشکار سازند. در جستار حاضر برآنیم به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه گفتمان سکوتِ روایی و با استناد به تفاسیر قرآنی معتبر، سوره یوسف را در سه سطح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی واکاوی کنیم. در این راستا به دنبال پاسخی روشن به این سوال هستیم که سکوت چه تأثیری در چندمعنایی و خوانش سوره مذکور دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سوره یوسف از سه سبک سکوت برخوردار است که نشان از انسجام ساختاری و معنایی این آیات الهی دارد. سکوت ساختاری ضمن موجز ساختن کلام، گره افکنی و تعویق معنا، در کنار سکوت معنایی به تصویرسازی پرداخته و فضا را ملموس تر کرده است. سکوت کاربردشناختی با بسامد بالای خود، مؤید عفت و معصومیت حضرت یوسف است. کامل شدن شکاف های موجود به کمک دانش پیشین مخاطب و بافت، سبب بازاجرایی و خوانش معانی می شود و زمینه تفاسیر متعدد برای آیات الهی را فراهم می سازد.  
۱۰۲۲.

اصطلاح شناسی «بیان اساطیری» در مطالعات ادبی قرآن کریم و سنت تفسیری قرآن پژوهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بیان اساطیری اصطلاح شناسی مطالعات میان رشته ای قرآن کریم سبک شناسی ادبی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۳۲۱
یکی از اشکالات عمده در حوزه مطالعات میان رشته ای قرآن کریم، ابهام اصطلاحات و نبود اتفاق آراء بر سر استفاده از آن هاست. در این میان، «بیان اساطیری» که یکی از شاخه های نقد ادبی محسوب می شود، به دلیل ارتباط آن از یک سو با متن مقدس و از دیگر سو با مباحث اسطوره، از چالش بیشتری نیز برخوردار است؛ در حالی که این گونه  ادبی، تنها یک رویکرد خلاق و هنری است و با اسطوره گویی متن، تفاوت اساسی دارد نوشتار حاضر بر آن است ابتدا به تعریف دقیق اصطلاح «بیان اساطیری» در دانش سبک شناسی ادبی و علم بلاغت بپردازد و سپس انواع یادکرد آن را در سنت تفسیری و علمی قرآن پژوهان مسلمان به بحث و بررسی بگذارد. سؤالات اصلی این تحقیق عبارتند از: بیان اساطیری چیست و جایگاه آن در حوزه مطالعات ادبی قرآن کریم کجاست؟ آیا می توان معادل ها یا جایگزین هایی را برای این اصطلاح در سنت تفسیری مسلمانان و قرآن پژوهان یافت؟ تفاوت هریک از این انواع با یکدیگر چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که بیان اساطیری در قرآن کریم، فارغ از قدمت طولانی و اهمیت زیاد آن در مطالعات ادبی، لایه بلاغت متن مقدس را مورد مداقه قرار می دهد و در علم بلاغت سنتی مسلمانان، عمدتا با عناوینی همانند تشخیص، استعاره، مجاز، زبان تصویری و غیره قابل پیگیری است.
۱۰۲۳.

کارکردهای بلاغت در انتقال مفهوم تهذیب نفس در سوره شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت قسم موسیقی آیات تهذیب نفس سوره شمس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
در سوره های قرآن مجید بین معنا با ابزارهای تعابیر تعامل وجود دارد. از جمله ی این سوره ها، سوره ی شمس است. این سوره ی کوتاه با یک قافیه و یک وزن موسیقی زیبا و با سوگندهای  فراوان به زیباترین عناصر طبیعت و به نفس انسان و سوگند به خالق این پدیده ها و با استفاده از تعابیر بلاغی و ادبی کوشیده است، انعکاس زیبایی از تهذیب نفس را به نمایش بگذارد. هدف این مقاله، بیان ارتباط بین بلاغت با مضمون این سوره؛ یعنی تهذیب نفس است. از جمله  یافته های این مقاله، فعلیه بودن جملات و غالب بودن فعل متعدی در این سوره و معرفه و نکره بودن برخی از عناصر سوگند و در پی هم آمدن سوگندها در این سوره در جهت انتقال معنای تهذیب نفس است. هجاهای بلند در ابتدای آیه و تکرار مصوت ( ا ) و نوع قافیه و موسیقی درونی این سوره، نقش بلاغت و ادب را در انتقال این مضمون پر رنگ تر نموده است. این  یافته ها گویای این است که زیر شاخه های علم بلاغت در راستای مضمون مد نظر سوره قرار دارد. این مقاله با در نظر داشتن سؤال چگونگی نقش بلاغت در انتقال معنای تهذیب نفس، در این سوره، بر آن است تا با تکیه بر متن این سوره و استخراج امثال و شواهد آن به اثبات این موضوع بپردازد و با اتخاذ روش توصیفی و تحلیلی آیات، اشاره به تعامل بلاغت و موسیقی در انتقال معنا داشته باشد.
۱۰۲۴.

رهیافتی تحلیلی بر خوانش آیات الهی و فهم گفتمان قرآن (در پرتو واکاوی رویکرد زبانشناختی ایزوتسو و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن رویکرد زبان شناختی معناشناسی علامه طباطبایی ایزوتسو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
توجه به سطح زبانی گفتمان قرآن و تبیین دقیق آیات، از مباحث ضروری در حوزه مطالعات قرآنی است. در زبان شناسی معاصر، شناخت رابطه واژگان و عبارات و نیز ارزیابی انسجام و نگریستن به کلّ آن چیزی که نتیجه این روابط است، اصلی مهم در فهم گفتمان متن تلّقی می شود؛ لذا تحلیل های ادبی قرآن به عنوان متنی منسجم، خارج از این اصل زبان شناختی نخواهد بود؛ زیرا قرآن محوری و معناشناسی مبتنی بر وحدت شبکه معنایی قرآن، نقش مؤثری در کشف مفاد و مراد الهی در آیات قرآن دارد؛ از این رو، واکاوی رویکردهای زبان شناسانه ای که قرآن پژوهان در تبیین آیات وحی به کار بسته اند، ضرورتی غیر قابل انکار است و از آنجا که دغدغه مشترک علامه طباطبایی و ایزوتسو در  تبیین و معناشناسی واژگان قرآن، فهم مراد و کشف معنا از درون متن است، این پژوهش در صدد است با روش توصیفی تحلیلی، نقاط اشتراک و هم گرایی رویکردهای ادبی وزبان شناختی ایزوتسو و علامه را در خوانش آیات الهی و فهم گفتمان قرآن، واکاوی نماید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر تأکید علامه طباطبایی و ایزتسو بر نظام واره بودن زبان قرآن و تبیین استقلال معناشناختی قرآن و پیوند معنایی میان آیات است. به طوری که فهم آیات قرآن را بیش از همه به خود متن قرآن و شواهد درون متنی وابسته می دانند و معتقد به تأثیر محوری پارادیم توحیدی در فهم گفتمان قرآن و ارتباط اندراجی معانی واژگان در متن هستند؛ گرچه کمیت و کیفیت بهره گیری از این مبانی مشترک نزد آنان متفاوت است. ایشان در حوزه ادبی وزبان شناسی نیز ضمن تأکید بر اعجاز بلاغی قرآن، از بافت درونیِ سخن و روابط بینامتنی در کشف مراد خداوند بهره می گیرند و به صورت ضمنی انسجام و جهان بینی زبانی قرآن را اثبات می کنند.
۱۰۲۵.

بلاغت سامی و قواعد نظم متقارن و نقد و بررسی آن در سوره صف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت سامی کویپرس انسجام قرآن نظم متقارن نظم معکوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۸
یکی از نظریات درباره قرآن کریم، نظریه میشل کویپرس است. وی معتقد است با استفاده از بلاغت سامی و نظم متقارن و معکوس، رهیافتی نو به نظم و انسجام قرآن دارد. او با استفاده از بلاغت سامی به فن تالیف کلام توجه می کند و دیدگاهی کل نگر به متن قرآن دارد. وی طبق بلاغت سامی، متن را به سطوح مختلف تقسیم و آن گاه اشکال گوناگون تقارن یعنی توازی ترادفی، توازی تضادی،توازی تولیفی یا تکاملی، نظم محوری یا ترکیب دایره ای، نظم معکوس یاترکیب آینه ای یا مقابله عکسی را با کمک شاخص های تالیفی تجاور، دوتایی بودن، ترادف، تضاد، تشابه، تکرار یا این همانی، تماثل صوتی یا هم صدایی، مشابهت های صرفی، ساختار نحوی یکسان، مطرح کرده و به بررسی آن ها می پردازد. هدف این مقاله نقد و بررسی قواعد بلاغت سامی طبق شیوه کویپرس با روش تطبیق آن ها درسوره صف است. در این مقاله پس از تبیین و توضیح نظریه مذکور، جامعیت وکارایی آن ازطریق تطبیق قواعد مورد استناد کویپرس درسوره صف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و مشخص شده است قواعد بلاغت سامی در این سوره درسطح مَقطَع، سِلسِله در همه آیات کارآمد و در سطح مَفصَل، فَرع، قِسم و جُزء در تعدادی از آیات ناکارآمد است.
۱۰۲۶.

جلوه هایی از کارکرد آیرونی در نظام بلاغی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیرونی طنز بلاغت قرآنی نقد ادبی صناعات ادبی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۷۶
  آیرونی یا وارونه گویی از شیوه های برجسته آشنایی زدایی ادبی است که در آن مفهوم رویدادها در ژرفنا و سطح با یکدیگر تفاوت دارد. جستار پیش رو کوشیده تا به روش تحلیل محتوا و دقت نظر در مضامین قرآن کریم به مثابه یک متن ادبی، بن مایه ها و نشانه های پیدا و پنهان آیرونیک را در آن شناسایی، دسته بندی و تحلیل نماید. از این رهگذر کوشش شده به این پرسش پاسخ گوییم که کاربست مفهوم آیرونی (بالاخص طعنه طنزآمیز) در متن این کتاب مقدس، چه نتایج مضمونی و اغراض ادبی در پی دارد. قرآن کریم به عنوان متن گفتاری، با توجه ویژه ای که به مقوله فرهنگ دارد، در راستای باورپذیری تعالیم و نیز جذب مخاطبان خود، از این تکنیک زبانی و شیوه گفتار ادبی سود جسته است. قرآن با تکیه بر عناصر آیرونی، توانسته جلوه هنری خود را تا آستانه متنی ادبی-فرهنگی تعالی بخشد. پژوهش حاضر بر آن است تا نشان دهد گونه های متعدد و متنوع آیرونیک در نص قرآن کریم، در گستره ای فراتر از یک شگرد بلاغی یا هنری مطرح شده و غرض غایی آن، نه فقط پیدایی آیرونی؛ بلکه ایجاد تنبّه و آگاهی نسبت به مضامین و معارف اخلاقی است که دست مایه ایجاد ایماژهای آیرونیک ادبی شده است. بر همین اساس از میان ایماژهای آیرونیک که متن قرآن کریم از آن بهره مند شده، مواردی مانند: تعریض به وحیانی نبودن قرآن، پرهیز از تکبر، عبور شتر از سوراخ سوزن، خفه کردن بداندیشان به دست خودشان، اندام پوشالی منافقان و نیز شکستن بتها، در راستای تبیین جلوه های بلاغی این شیوه نقد ادبی و کاربست آن در تاثیرگذاری متن قرآن، تبیین و تحلیل موضوعی شده است.  
۱۰۲۷.

تحلیل و بررسی برجسته سازی واژگانی در سوره مبارکه غافر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوره غافر برجسته سازی سبک شناسی لایه واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۹۱
خداوند در قرآن کریم با استفاده از تکنیک ها و شیوه های مختلف، درصدد برجسته سازی مفاهیم و معانی موردنظر خویش است. بدین واسطه، آن مفاهیم را پررنگ و در دل مخاطبین جای می دهد. خوانندگان و مردم نیز با مطالعه قرآن یا شنیدن آن، خیلی زود، جذب آن مفاهیم گشته و تربیت و هدایت بشر که هدف اصلی قرآن کریم است به منصه ظهور می رسد. هدف از این پژوهش، شناخت و بررسی این واژگان و چگونگی گزینش واژگان برای برجسته سازی، شناخت نوع واژگان برجسته شده، شیوه های برجسته سازی قرآن کریم و واکاوی کارکرد آنهاست تا ثقل معنایی و مفهومی واژگان قرآن کریم ونیز فصاحت و اعجاز آن را آشکار گردد. مسأله اصلی این پژوهش پیرامون این موضوع می چرخد که سوره غافر که سوره ای مکی است، در کدام گروه از واژگان از شیوه برجسته سازی استفاده کرده است، علت و انتخاب این فرایند چه بوده و بار معنایی و عاطفی واژگان برجسته شده چیست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این موارد در قرآن، متعدد و متنوع است و شامل مواردی چون خلاقیت و نوآوری، تکرار و توازن، ترادف و تناسب و تقابل و تضاد می باشد که این پژوهش درصدد بررسی آن ها بر اساس روش توصیفی تحلیلی است.<br />  
۱۰۲۸.

واسازی و چالش های آن در تعامل با متن قرآنی بررسی موردی سوره توحید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واسازی دریدا مدلول استعلایی مرکززدایی متن قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
واسازی(Deconstruction) در اشکال گوناگون ظاهر می شود: گاهی یک موضع فلسفی است، گاهی یک استراتژی سیاسی و فکری و گاهی نیز یک شیوه خوانش است، اما به طور کلی از دو زاویه قابل بررسی است: 1. واسازی به عنوان ابزار تحلیل متن که به تفکیک و جداسازی عناصر اساسی یک ساختار از یکدیگر به منظور کشف روابط این عناصر و شناخت تناقض ها و نقاط ضعف و قوت آن ساختار به شکلی هرمی و از کل به جزء می پردازد. 2. واسازی به عنوان یک مکتب انتقادی و یک جریان فلسفی و ایدئولوژیک در واکنش به ساختارگرایی. این جریان انتقادی - فلسفی از دیدگاه دریدا کنکاشی دائمی در سیاق متن و تزلزل و تفکیک در تمامی معانی بخصوص معنی حقیقت است که منشأ و مبنای خود را از لوگوس (Logos) دریافت می کند و تناقض، نسبی گرایی، تکثر و تعدد معنی و باز بودن کامل متن برای تمامی احتمالات و معانی را برملا می سازد و بر این اساس، با خالی ساختن متن از مؤلفه های خارجی از جمله بافت و سیاق و مؤلف و تاریخ و... هر گونه حد و مرز، قداست و ثبات را از متن می زداید و دوگانگی ها و اصول ثابت و حقیقت آن را نادیده می انگارد. این شیوه خوانش متن علیرغم تفاوت های اصولی و گسترده خاستگاه آن با بستر فرهنگی و شرایط خاص جوامع اسلامی، توسط برخی از اندیشمندان اسلامی در خوانش متون اسلامی به کار گرفته می شود. در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از رویکردی معرفت شناسانه، ضمن روش شناسی خوانشِ واساز و مبانی فلسفی و زبانی آن، به این مهم پرداخته ایم که افسار گسیختگی رابطه میان دال و مدلول، چالش بزرگی را در حوزه متن قرآنی (در اینجا سوره مبارکه توحید) به وجود می آورد که ناشی از تفاوت فاحش دو نوع جهان بینی است. واسازی یک ایدئولوژی بشری است که با مرکزگرایی و مطلق محوری توحید، هماهنگی ندارد، بلکه دقیقا نقطه مقابل اندیشه توحیدی و دینی است. بنابراین برخلاف دیدگاه واسازی مبنی بر تقدم ارزشی "نوشتار" بر "گفتار" و مرگ مؤلف و تعدد معنایی، ما در متن قرآن کریم به عنوان هم "کتاب" و هم "کلام" الهی، بیش از آن که با تعدد معنی روبرو باشیم، با عمق، گستره و لایه های معنایی مواجه هستیم که در ضمن نظامی خاص و با قصدمندی بیان شده و برخلاف پیش کشیدن "غیاب" در واسازی، "حضور" و "غیاب" در متن مرکزگرای قرآنی همزمان به تناسب سطح ادراک خواننده به طور محسوسی جلوه گر است.
۱۰۲۹.

معناشناسی رابطه «مالکیت » در قرآن کریم با تکیه بر نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم مالکیت معناشناسی شناختی نظریه استعاره مفهومی الگوهای استعاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
«مالکیت» رابطه ای یک سویه است که میان مالک و مملوک وجود دارد و در آن مملوک همواره قائم به مالک است. گستردگی بحث پیرامون این رابطه سبب شده است که دانشمندان علوم مختلف از دریچه های متفاوتی به آن بپردازند. یکی از علومی که می تواند در این زمینه راهگشا باشد، معناشناسی شناختی است که با کمک الگوهای شناختی زبان می تواند فرایند فهم این رابطه را تسهیل نماید.  به نظر می رسد مالکیت در زبان قرآن از الگوی استعاری تبعیت می کند؛ الگویی که در آن، مفهومی عینی، ویژگی های خود را بر مفهومی انتزاعی منطبق می کند تا درک آن را تسهیل نماید. بدین منظور از چارچوب نظریه استعاره مفهومی برای تحلیل روابط مالکیت در زبان قرآن بهره برده شده است.  هدف از به کارگیری استعاره مفهومی، سنجش و ارزیابی کارکردِ استعاری واژگان حوزه مبدأ در مفهوم سازی و توصیف حوزه انتراعی مالکیت در قرآن کریم می باشد تا از این رهگذر،  از یک سو کارکرد شناختی و تبیینی استعاره را در درک رابطه مالکیت نشان دهد و از سوی دیگر فرایند ساخت معانی ثانوی  و همچنین اَبعاد این رابطه انتزاعی را در قالب استعاره ترسیم نماید . برای دستیابی به این هدف، تمامی آیه ها با کلیدواژه های مربوط به مالکیت در واحد واژگانی و دستوری شناسایی، استخراج و در قالب نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون و در چارچوب زبان شناسی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت با توجه به معانی واژگان و تفاسیر، مفهوم آیات مربوطه، تبیین و تحلیلِ شناختی به دست آمده ارائه گردیده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که استعاره ها کارکردی تبیینی دارند، نظامند هستند و بر پایه مجموعه ای از تجربیات بشر شکل گرفته اند؛ از جمله می توان به روابط تجربی،  بنیان های فرهنگی اشاره کرد. با کشف لایه های معنایی جدید در پرتو استعاره مفهومی می توان به فهم دقیق تری از حوزه مفهومی مالکیت رسید که دستیابی به آن بدون بهره گیری از تحلیل شناختی امکان پذیر نیست.
۱۰۳۰.

تحلیل نقش توهم اشتباه حرکات و حروف اعرابی در برجسته سازی زبان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن کریم لیچ برجسته سازی قاعده کاهی قاعده افزایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۲۸
از جمله شبهاتی که در مورد قرآن کریم وجود دارد ادعای مخالفت برخی حرکات و حروف اعرابی آن با قواعد ادبیات عربی است ؛ ولی این نوع تمایز اعرابی نه تنها عیب نیست بلکه بر اساس نظریه برجسته سازی یکی از وجوه زیبایی و بلاغت قرآن کریم است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تغییر سبک حرکات و حروف اعرابی در قرآن کریم بر اساس نظریه لیچ ، زبان شناس انگلیسی با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با استناد به تفاسیر است. وی اساس برجسته سازی را به دو شکل انحراف از قواعد حاکم بر زبان «قاعده کاهی» و افزودن قواعدی بر قواعد حاکم بر زبان «قاعده افزایی» می داند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که قرآن کریم با ایجاد تمایز اعرابی در برخی واژگان ، نوعی وقفه در کلام ایجاد و آن را برجسته می کند و از این طریق معنای مقصود را به مخاطب منتقل می سازد. اینگونه برجسته سازی در قرآن کریم در حوزه قاعده کاهی و هنجارگریزی نحوی به شیوه عطف اسم منصوب بر اسم مرفوع ، عطف اسم مرفوع بر اسم منصوب و عطف فعل مجزوم بر فعل منصوب و برای اغراضی چون مدح ، بیان تعجب و... رخ می دهد. همچنین در حوزه قاعده افزایی به شیوه تشبیه اسم غیرمنصرف به اسم منصرف توسط الف زائده و مرفوع شدن اسم إنّ برای خلق موسیقای کلام و توازن و اغراضی چون بیان عظمت و تعجب رخ می دهد.    
۱۰۳۱.

بررسی بینامتنیت قرآنی غزلیات فیض کاشانی بر اساس نظریه ی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت روابط بینامتنی ژرار ژنت فیض کاشانی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۶۶
بررسی روابط بینامتنی یکی از تأثیرگذارترین و کاربردی ترین مقوله های نقد ادبی به حساب می آید. از میان نظریه پردازان بینامتنیت، ژرار ژنت و نظریه ی او بیش از سایرین مورد توجّه قرار گرفته است. بینامتنیت ژنت یک ی از اقس ام نظریه ی ترامتنیت اوست. از نظر ژنت در صورت وجود عناصر مشترک میان دو متن، رابطه ی هم حضوری میان آن ها برقرار می شود. پس از ظهور اسلام، قرآن به عنوان یک زیرمتن از نظرگاه های مختلف زیبایی شناسی صوری و معنایی، مرجع و منبع بسیاری از شاعران بوده است. یکی از این شاعران فیض کاشانی عالم بزرگ شیعی در قرن یازدهم است. اصلی ترین زیرمتن تشکیل دهند ه ی اندیشه ی او در غزلیاتش قرآن کریم است. بی تردید در شرح و تفسیر صوری و معنایی غزلیات فیض بررسی روابط بینامتنی قرآن و شعر او موجب شناخت بهتری از شعر او می شود. این پژوهش به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و بر اساس روش کتابخانه ای انجام گرفته است. هدف این جستار، بررسی مناسبات بینامتنی قرآن و غزلیات فیض کاشانی است. برای این منظور از میان نظریه های مختلف بینامتنیت با انتخاب روش خاص بینامتنیت ژرار ژنت به بررسی بینامتنیت قرآنی غزلیات فیض پرداخته می شود. برآیند این پژوهش نشان می دهد که فیض به عنوان یک عالِم و مفسّر قرآنی از میان روابط سه گانه ی بینامتنی ژنت(صریح،غیرصریح و ضمنی) در سرتاسر اشعارش به وفور و با تشخّص بخشی و خلق مضامین شعری متفاوت به شیوه های صریح(به خصوص در حوزه ی واژگان)و ضمنی(به ویژه در حوزه ی مضامین) از قرآن بهره گرفته است.              
۱۰۳۲.

بررسی و تحلیل سوره های فاتحه و بقره براساس نظریه بهینگی پرینس و إسمولنسکی (با محوریت کتاب معانی القرآن فراء)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهینگی محدودیت هایِ پایایی و نشان دار معانی القرآن فراء پرینس و إسمولنسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
نظریه بهینگی یک روی کرد محدودیت بنیاد در حوزه زبان شناختی جدید می باشد که در سال (1993م) توسط آلن پرینس و پاول إسمولنسکی مطرح شد. براساس این نظریه صورت های زبانی، ناشی از تعامل میان محدودیت های متقابل و متضاد می باشند و محدودیت ها، معیار تمایز میان برون دادهای برخاسته از درون داد اصلی قرار می گیرند. در این پژوهش با شیوه توصیفی– تحلیلی، انطباق معیارهای نظریه بهینگی در مسائل اسنادی برخی از آیات سوره های "الفاتحه و البقره "  با محوریت کتاب معانی القرآن فراء مورد تحلیل قرارمی گیرد. هدف محوری این پژوهش، انطباق معیار های انگاره بهینگی بر شواهدآیات قرآن کریم می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که قرآئت های قرآنی به عنوان متونی مستند و مرجع در سطح إستعمال و أداء لغوی، دارای بهینگی می باشند؛ ولی در انطباق با معیارهای رایج نحوی، سطح بهینگی متفاوتی دارند. در بررسی شواهد این دو سوره مشخص می شود که محدودیت هایِ پایایی مراعات و محدودیتِ نشان دارِ تخطی پذیرِ  مُهلِک (*!) به ندرت اتفاق می افتد و بیش ترین نقضِ محدودیت ها در مجال محدودیت هایِ نشان دارِ تخطی پذیرِ غیرمُهلک (*) واقع می شود و برون دادهای بهینه از منظر فراء، برون دادهایی می باشند که قرآئت مرفوع شاهد آیه را توجیه می کنند که این مساله متاثّر از تمایل فراء به اعراب مرفوع و نیز روی کرد او به عاملیّت مبتدا در رفع می باشد؛ در نتیجه در ترکیب های اسنادی، بیش تر به تقدیر، حذف وتأویل خبراهتمام دارد. محدودیتِ نشان دارِ غیر مُهلِک " الحذف والتقدیر" دارای بیش ترین نقض درتحلیل شواهد آیات می باشد.
۱۰۳۳.

بررسی طرح واره تصویری سوره یوسف (ع) بر مبنای نظریه زبان شناسی شناختی جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن سوره یوسف (ع) طرح واره تصویری استعاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
ذهن و زبان انسان و کارکردهای مختلف آن از جمله موضوعات قابل بررسی در قرآن کریم است؛ نظریه طرح واره تصویری یکی از مهم ترین ساخت های مفهومی در معنی شناسی شناختی است که رابطه تنگاتنگی با این موضوع دارد. در قرآن بسیاری از مفاهیم انتزاعی در قالب مجموعه ای از مفاهیم عینی بیان می گردد. چنین کارکردی در ساختار استعاری آیات، امکان درک پدیده های انتزاعی آموزه های قرآنی را از طریق انطباق استعاری پدیده های فیزیکی که ماهیتی ملموس دارند، فراهم می سازد. به عقیده جانسون، تجربیات ما از جهان خارج، ساخت هایی در ذهن ما پدید می آورند که ما آن ها را برای فهم موضوعات دیگر به گزاره های زبانی خود انتقال می دهیم. درواقع، طرح تصویری، نوعی ساخت مفهومی است که انسان بر اساس تجربیات فیزیکی خود در جهان خارج، آن ها را برای فهم عمیق تر جهان مهیا می سازد. این تجربیات عینی، امکان درک دیگر مفاهیم در حوزه های انتزاعی تر را به انسان می دهد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی- توصیفی به طرح واره های موجود در سوره یوسف (ع) بپردازد تا به این پرسش ها پاسخ دهد که در سوره یوسف کدام یک از طرح واره های تصویری موجود است؟ و برای درک دقیق تر معانی و مفاهیم، کدام یک از طرح واره های تصویری کاربرد بیشتری داشته اند؟ نگارندگان درصدد آن هستند که با استفاده از طرح واره تصویری به عنوان مهم ترین مفهوم زبان شناسی شناختی به رمزگشایی معنایی سوره یوسف بپردازند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که طرح واره های سوره یوسف در سه محور حجمی، حرکتی و قدرتی آشکارگی می یابند و در آن میان طرح واره قدرتی بسامد بیشتری نسبت به دیگر طرح واره ها دارد.    
۱۰۳۴.

تمایز سوره های مکی و مدنی بر اساس نقش های زبانی (مطالعه موردی سوره های مریم و طه، نور و احزاب بر اساس الگوی ارتباطی رومن یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی قرآن کریم سوره های مکی و مدنی نظریه ارتباطی یاکوبسن نقش های زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۲۲۱
متنی و مخاطبان آن شکل و نمود متفاوتی دارد. شرایطی که گیرنده پیام در سوره های مدنی دارد متمایز از سوره های مکی است، این تفاوت در شرایط موجب تمایز در معنی نیز شده است؛ از این رو می توان با رویکردهای جدید زبانشناسانه این تمایز را بصورت علمی روشن نمود. بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن تمرکز کلام متوجه هر کدام از عناصر کلام باشد، نقش و کارکرد کلام نیز متمایز می گردد. فهم و درک مضامین آیات با دید خطاب گونه بر آن ها هدفی است که این پژوهش بر آن است؛ محقق گرداند. تفاوت در مخاطب و بافت خطاب چه تأثیری در نقش های زبانی و جهت گیری خطاب دارد؟مساله و پرسشی است که پژوهش حاضر با توجه به کارکرد نقش های زبان در دریافت و فهم مفاهیم مبتنی برالگوی زبانشناسیِ یاکوبسن بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد تا با بررسی تفاوت مخاطب و گیرنده و اثر آن در کارکردِ زبانی پیام، افق جدیدی برای فهم و دریافت قرآن کریم و تمایز سوره های مکی و مدنی گشاید. بدین منظور از میان سوره های مکی قرآن، دو سوره مریم و طه که ارتباط دو جانبه در آن مشهود است، و از میان سوره های مدنی دو سوره نور و احزاب به صورت گزینشی انتخاب گردید تا با دیدی مقایسه ای؛ انواع خطاب ها مورد تبیین قرار گیرد. با توجه به ویژگی تعلیمی و آگاهی بخشی نقشِ ترغیبی زبان، کاربرد این نقش نسبت به سایر نقش های زبانی در قرآن کریم به ویژه آیات مدنی غالب است. جهت دار بودن پیام به سوی موضوع با ویژگی قایل صدق و کذب بودن عبارات؛ یعنی کارکرد ارجاعی زبان از دیگر نقش های پرکاربرد در میان آیات مورد نظر بود. اکثر خطاب های موجود در سوره ها نسبت به بندگان، خطاب هایی غیر مستقیم بوده و خداوند از زبان پیامبران خویش پیام را به تمام مخاطبان القا می کند.    
۱۰۳۵.

بازنمایی تمثیل «بیت عنکبوت» در متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عنکبوت بیت عنکبوت تمثیل غار ثور تصویرسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۸
یکی از شیوه های بلاغی در سخن، استفاده از تمثیل است. قرآن کریم نیز بسیار از تمثیل، استفاده کرده است. تمثیل بیت عنکبوت یکی از مشهورترین تمثیل های ساده و محسوس قرآنی برای استدلال و اقناع است. در قرآن کریم، عمل کسانی که به غیر خدا و بت ها تکیه کرده اند، به بیت عنکبوت تشبیه شده که سست ترین خانه است. تمثیل بیت عنکبوت در ادبیات فارسی نیز بازتاب فراوانی دارد و سخنوران فارسی از این تمثیل قرآنی بسیار استفاده کرده و در ساخت و پرداخت تصاویر بلاغی به شیوه های گوناگون بهره برده اند. در این مقاله با هدف آشنایی با بازتاب این تمثیل در ادب فارسی و شناخت چگونگی استفاده شاعران از تمثیل عنکبوت، به روش توصیفی تحلیلی، بیش از چهل اثر ادبی را بررسی و نقش عنکبوت را در آن ها تحلیل کرده ایم. در این تحلیل داده های تحقیق با توجه به کارکرد اصلی، دسته بندی شده و به کارگیری عنکبوت در نقش های نمادین، مشبه به، حضور در فرهنگ عامه و نجوم بررسی شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شاعران در مدح، وصف، پند و اندرز و توصیف اشخاص و حیوان و احوال گوناگون از تشبیه بیت عنکبوت یا نام عنکبوت استفاده کرده اند. عنکبوت در بیان شاعران و سخنوران هم جنبه مثبت دارد و هم منفی. در جنبه مثبت عنکبوت مشبه به و نمادی از رازپوشی، تلاش برای رزق، نمونه ای از موجودات ضعیف روزی خورنده، قانع و گوشه گیر و مشبه به عشق است. از دیدگاه منفی، عنکبوت نمادی از کم همتی و سستی و ناتوانی، حقارت در هدف، مظهر دنیا و تعلقات آن، فریبکار و زورگو و نماد آرزو و حرص است. شاعران در تصویرسازی نیز از نام و ویژگی های ظاهری عنکبوت استفاده کرده و آن را مانند خورشید و شیشه شکسته دانسته و نمونه ای برای تشبیه احوال، مایه عبرت و پرهیز از غرور دانسته اند. در فرهنگ عامه نیز باورهایی درباره عنکبوت و تار آن در ایران و دیگر ملل وجود دارد.
۱۰۳۶.

نشانه شناسی رمزگان های تشویق و تهدید در سوره «قلم»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی رمزگان سوره قلم تشویق تهدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
نشانه شناسی علمی است که به واکاوی نشانه ها ی زبانی و رمزگان های موجود در متون ادبی می پردازد تا با بازشناخت مفاهیم مستتر آن ها و کشف لایه های پنهانی، به خوانشی جدید در متن برسد. قرآن کریم که مهم ترین منبع تعلیم و تربیت اسلامی است، نیازمند استخراج اصول تربیتی بر مبنای مسائل جدید تربیتی است و برای تفسیر تخصصی تربیتی آن باید لایه های معنایی نشانه های آن مورد مطالعه قرار گیرد. یکی از رویکردهای مهم تربیتی قرآن، ترغیب، تشویق، ترهیب و تهدید برای جلب توجه مخاطبان است. نشانه شناسی رمزگان تشویق و تهدید به عنوان پرکاربردترین روش های تربیتی در قرآن کریم از اهمیت فراوانی برخورداراست. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی برمبنای منابع کتابخانه ای به صورت موردی، به بررسی نشانه شناسی رمزگان های تشویق و تهدید در سوره قلم و تبیین رویکرد تربیتی آن پرداخته است. در این سوره، از رمزگان های فرهنگی و هرمنوتیک و نمادین برای بیان اسباب نزول و تاب آوری پیامبر در برابر آزار واذیت مشرکان و تقابل صفات نیک رسول خدا (ص) در برابر صفات رذیله مشرکان، در راستای تربیت دعوت گر به روش تشویق و برای تنبیه مخالفان از شیوه تهدید به منظور آرامش قلب پیامبر اکرم(ص) و ثبات قدم وی در مسیر دعوت به دین اسلام استفاده شده است.
۱۰۳۷.

تحلیل رده شناختی رویدادهای حرکتی درافعال زبان قرآن- رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی شناختی رویدادهای حرکتی پویایی نیرو فعل بنیاد تابع بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۷۴
رویدادهای حرکتی مفاهیمی هستند که در جهان خارج از ذهن رخ می دهند و غالباً به وسیله افعال، مفهوم سازی می شوند.این رویدادها در زبان های مختلف به شکل های گوناگون رمزگذاری می شوند. تنوع در نحوه رمزگذاری رویدادهای حرکتی، سبب تقسیم بندی رده شناختی زبان ها می گردد. این پژوهش بر مبنای بازنمایی مفاهیم معنایی رویدادهای حرکتی در افعال زبان قرآن انجام گرفت تا مشخص شود که آیا رویدادهای حرکتی مطابق آنچه تالمی (2007) ادعا می کند، در رابطه با افعال زبان قرآن نیز صادق است یا خیر؟ در قرآن کریم انواع مختلف افعال حرکتی به منظور مفهوم سازی امور انتزاعی مثل پاداش، عذاب، حساب، ذکر استفاده شده است. این مفاهیم گاهی از طریق افعال حرکتی شیوه نما بیان می شود که مسیر در آن ها از طریق تابع، مفهوم سازی شده است و گاهی مسیر در خود فعل واژگانی شده است. تابع در زبان قرآن معمولاً در قالب سازه هایی همچون حروف جر یا سایر سازه های معنایی مرتبط با فعل بیان می شوند. براساس رویکرد شناختی تالمی، زبان ها به دو گروه «فعل بنیاد» و «تابع بنیاد» تقسیم می شوند. در گروه اول رویدادهای مربوط به پویایی نیرو، همچون مسیر، شیوه و سبب از طریق فعل و در گروه دوم، در قالب مداری بر حول ریشه فعل و از طریق تابع بازنمایی می شوند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رده شناسی افعال زبان قرآن بر روی پیوستاری (فعل بنیاد/تابع بنیاد) قرار دارد که به سمت تابع بنیاد بودن گرایش بیشتری دارند.
۱۰۳۸.

تحلیل روایت داستان موسی (ع) در قرآن بر مبنای مفهوم کرونوتوپ میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: الگوی زمان - مکان زمان خطی زمان رمزی داستان موسی (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
داستان های قرآن کریم از حیث آنکه بافتار روایی دارند، می توانند از لحاظ علم روایت شناسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند. در این نوع تحلیل، ارتباطات درون متنی میان مؤلفه های روایت بررسی می شوند. از میان قصه های قرآن، داستان موسی (ع) دارای گسترده ترین متن روایت است که در سوره های مختلف به شکل پراکنده نزول یافته است. میخائیل باختین با ابداع مفهوم «کرونوتوپ» که در آن نسبیت میان دو عنصر زمان و مکان و ارتباط آنها با یکدیگر و قیاس این دو مؤلفه با سنجه های عینی و زمینی آن، مورد تحلیل قرار می گیرد، به تحلیل روایت در قصه می پردازد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که با استفاده از ابزار کرونوتوپ، داستان موسی (ع) در قرآن واجد چه ویژگی های منحصر به فردی است که آن را از روایت داستان این پیامبر در تورات ممتاز می کند و اینکه روایت هستی این پیامبر چه همسانی و تفاوتی با داستان های دیگر پیامبران در قرآن دارد. نتیجه تحلیل نشان می دهد که قرآن کریم در قسمت های قابل تطبیق با تورات از زمان و مکان سنجه پذیر تبعیت نمی کند و در بخش هایی از قصه موسی که در تورات روایت نشده و تنها قرآن به نقل آن پرداخته است، مانند موسی و خضر، زمان و مکان، ویژگی رمزی و جادویی می گیرند. 
۱۰۳۹.

بازخوانی انسجام ساختاری سوره یوسف در پرتو نظریه نظم متقارن (با تاکید بر دیدگاه جواد انور قریشی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم انور قریشی سوره یوسف ترکیب حلقه صنعت قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۶۴
اغلب اندیشمندان غربی قائل بر گسسته بودن محتوای قرآن هستند اما برخی از اندیشمندان این اجماع را نپذیرفته و تلاش نموده تا انسجام ساختاری متن قرآن را اثبات نمایند. مقاله حاضر با درپیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رویکرد «جواد انور قریشی»، قرآن پژوه معاصر خواهد پرداخت. وی با تکیه بر نظریه نظم متقارن به تحلیل بلاغی سوره یوسف می پردازد. اندیشه نظم متقارن نشان خواهد داد که متن قرآن منسجم است و هر آیه، در جای درست خود قرار گرفته است. این مقاله، نخست به معرفی مفهوم نظم متقارن پرداخته و پس از آن نظم کامل سوره یوسف را از دیدگاه جواد انور قریشی بیان کرده و به نقد و بررسی آن می پردازد. انور قریشی سوره یوسف را به بیست و یک بخش تقسیم می نماید و به صورت معکوس میان بخش های سوره ارتباط برقرار کرده و یک مدل کلی و فراگیر را از ارتباط بخش های سوره ارائه می کند. وی معتقد است که خواب پادشاه مصر به عنوان یازدهیم بخش، در مرکز ساختار سوره یوسف قرار می گیرد و  ده بخش انتهایی سوره یوسف بازظهوری از ده بخش ابتدایی سوره می باشد. ازجمله نقدهایی که بر کار وی وارد است؛ می توان به عدم ذکر مبانی تقسیم بندی و پریشانگی در تقسیم بندی آیات اشاره کرد. از نتایج این پژوهش اثبات ساختار منظم سوره یوسف در قالب نظریه «نظم متقارن» می باشد.
۱۰۴۰.

بازخوانی انسجام ساختاری قرآن کریم در پرتو نظریه نظم متقارن از دیدگاه ریموند فرین (مطالعه موردی سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب حلقوی ریموند فرین سوره بقره نظم متقارن صنعت قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
سخن از انسجام و پیوستگی متن قرآن به گذشته های دور در اندیشه قرآن پژوهان مس لمان برمی گردد. به رغم باور عموم قرآن پژوهان غربی به پراکن دگی م تن ق رآن، در دوران معاص ر دسته ای از ایشان با اتکا به دانش های ادبی و زبانی، در پی اثبات انسجام و پیوس تگی ای ن متن مقدس در قالب نظریه نظم متقارن بر آمده اند. مقاله حاضر با در پیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رویکرد «ریموند فرین»، قرآن پژوه معاصر خواهد پرداخت. وی با رویکردی ادبی به اثبات انسجام ساختاری سوره بقره می پردازد. این مقاله، نخست به معرفی مفهوم نظم متقارن پرداخته و پس از آن دیدگاه ریموند فرین در نظم سوره بقره را بیان کرده و به نقد و بررسی آن می پردازد. ریموند فرین سوره بقره را به نُه بخش تقسیم می نماید و به صورت معکوس میان بخش های سوره ارتباط برقرار کرده و یک مدل کلی و فراگیر را از ارتباط بخش های سوره ارائه می کند. از جمله نقدهایی که بر کار وی وارد است؛ می توان به عدم ذکر مبانی تقسیم بندی ارائه تفاسیر اشتباه از سوره بقره، معیوب بودن برخی از ساختارهای درون بخشی سوره بقره، عدم توانایی قرار دادن یازده آیه پایانی بخش C’ در ساختار کلی سوره، ناکافی بودن شواهد تقارن میان بخش ها اشاره نمود. از نتایج این پژوهش اثبات ساختار منظم سوره بقره در قالب نظریه نظم متقارن می باشد که نشان می دهد سوره بقره منسجم است و هر آیه درست همانجایی از متن که باید قرار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان