فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
آیة هفتم سورة مبارکة حمد یا فاتحةالکتاب از جمله آیاتی است که در معنای آن، میان مفسّران و مترجمان قرآن کریم اختلاف است. در این جستار، قسمت پایانی این آیة کریمه، یعنی «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّین» مورد توجّه می باشد که هم در اِعراب و نقش کلمات و هم در تفسیر و ترجمة آنها تفاوت قابل توجّه میان عالمان قرآنی مشاهده می شود. پرسش مقالة حاضر این است که آیا «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّین» نقش وصفی برای «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم» دارد، یا عبارتی متمایز از آن است. با بررسی تفاسیر، کُتُب مربوط و تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که عدّه ای معتقدند تعبیر فوق، وصف همان «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم» یعنی کسانی است که مغضوب خداوند نبوده اند و گمراه نشده اند، ولی غالب آنها، تمایز بین این دو قسمت از آیه را پذیرفته اند و آیة مبارکه را بدین صورت ترجمه کرده اند: «ما را به راه کسانی که به آنها نعمت دادی، هدایت فرما، نه غضب شدگان و نه گمراهان». این پژوهش با بهره گیری از روایات تفسیری، بر ترجمه و تفسیر دوم تأکید دارد و آن را ترجیح می دهد.
معرفی منظومه ی عاشقانه ی «سلیمان وبلقیس» زلالی و مقایسه ی آن با قرآن و تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر قرآن و حدیث در دیوان مولانا حسن کاشی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران ایرانی از آغاز پیدایش زبان فارسی، کم و بیش به قرآن کریم و احادیث توجّه داشته اند. این توجّه در سده های هفتم و هشتم با گسترش معارف اسلامی و اندیشه های عارفانه به اوج خود می رسد. مولانا حسن کاشی، شاعر پارسی گوی شیعی سده ی 7 - 8 ه . ق به اقتضای تربیت خانوادگی، علاقه ی شخصی، ذهنیّت مذهبی و سنّت انعکاس معارف اسلامی در شعر پارسی با این منابع معرفتی آشنایی عمیق داشته و در اشعار خود به ویژه در قصاید به مناسبت های مختلف از آن ها بهره گرفته است. موضوع پژوهش حاضر بررسی تأثیر قرآن و حدیث در شعر اوست و پس از اشاره ای به احوال شاعر، به شیوه های مختلف استفاده ی وی از قرآن و حدیث از جمله تلمیح، تصویر، اقتباس، ترجمه، تأویل و تفسیر و حلّ پرداخته شده است. هم چنین ترکیباتی که شاعر در به کارگیری آن ها وامدار قرآن و حدیث است، بررسی شده؛ در نهایت اهداف شاعر از کاربرد قرآن و حدیث از جمله استشهاد و استناد، تشبیه و تمثیل، تعلیل و توجیه، برهان و استدلال، تبرّک و تیمّن، توصیف و بررسی گردیده است. این پژوهش بیانگر تأثیرپذیری گسترده ی شاعر از قرآن کریم و به میزان کمتر از احادیث است. شیوه ی غالب اثرپذیری او تصویری و بیشتر با هدف توصیف به ویژه توصیف و منقبت حضرت علی (ع) است.
بیدل از بینشان چه گوید باز؟
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به توحید و یکتاپرستی از نخستین موضوعاتی است که در بطن ارزش های اخلاقی و اسلامی نهفته و در آثار ادبی زبان فارسی در لابه لای متون شاعران و نویسندگان گوناگون به این موضوع و مبحث از منظر صفات جمالیه و جلالیه خداوند پرداخته شده است. در آثار سعدی نیز حمد و ستایش و توصیف صفات گوناگون خداوندی و رابطه این صفات با انسان پیوسته مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله با رویکرد به دو صفت جمالیه و جلالیه خداوند و نمودهای آن در دیگر صفت ها در آثار سعدی پرداخته و بسامد هر یک از این موارد را بررسی و ارزیابی قرار داده است. تا جایگاه صفات قهریه و جمالیه خداوند و نیز نگاه سعدی به هر یک از این دو صفت تبیین شود.
نقدی بر ترجمة سورة بیّنة از طاهره صفّارزاده بر اساس الگوی انسجام
حوزه های تخصصی:
گرچه تاکنون نظریّه های گوناگونی دربارة میزان کارآمدی ترجمه در انتقال مفاهیم به وجود آمده، امّا تقریباً روش علمی متقن برای رسیدن به پاسخ دقیق و روشن این سؤال مطرح نشده است. با این حال، به نظر می رسد با به کارگیری برخی از نظریّه های جدید در حوزة تحلیل متن بتوان به پاسخ هایی درخور دست یافت. نظریّة جدید انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن (1985م.) از جمله روش هایی است که به کمک آن می توان میزان انسجام و پیوستگی متون و در نتیجه، متنیّت آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. افزون بر این، با توجّه به اهمیّت ترجمه در حوزة متون دینی و به ویژه قرآن کریم که برخاسته از جایگاه این دسته متون در حوزة اعتقادی و تربیتی است، به نظر می رسد بتوان با کاربست این نظریّه در متن ترجمه های موجود و مقایسه آن با متن اصلی، تا حدودی میزان کارآمدی ترجمه و توفیق مترجم را در انتقال مفاهیم ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و آماری سورة بیّنة و ترجمة آن از طاهره صفّارزاده را با استفاده از الگوی مذکور مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که با توجّه به درصد بالای انسجام و شباهت متن مقصد به مبدأ در نحوة کاربست عوامل انسجام، مترجم در انتقال مفاهیم سوره موفّق بوده است.
بررسی تطبیقی شعر احمد صافی و بهار (با تکیه بر موضوع دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر از آغاز حیات بشری، با همه لحظات آسمانی و زمینی اش، با انسان همراه بوده است. هرچند شعر در مکتب متعالی اسلام جایگاه واقعی و دینی یافت، در زبان های مختلف به ویژه عربی و فارسی تکامل خود را در قالب های متفاوت نشان داد.
اگر شعر و شاعری درخدمت خیر و صلاح جامعه باشد و جامعه بشری را به سوی اخلاق فاضله و ایمان به خدا سوق دهد، بدون تردید مورد تأیید اسلام است و قرآن و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) از چنین شعری حمایت می کنند. از صدر اسلام تا کنون، با تمسّک به سنّت پیامبر اکرم (ص)، از شعر به عنوان سلاحی کارآمد و حتی معنوی در دفاع از دین و مبانی آن و نیز مقابله با تهاجم دشمن استفاده شده است. در این خصوص، بهار و احمد صافی از نمونه های بارزی هستند که در لابه لای اشعارشان باورهای دینی و آموزه های اعتقادی نمودی روشن دارد. در این مقاله سعی شده است ظهور و بروز اندیشه های دینی در اشعار این دو شاعر معاصر به روش تحلیل محتوا بررسی شود.
نگاه قرآن مدارانه مولوی در معنوی سازی هیجان غم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که دستمایه های عرفانی برآمده از آموزه های قرآن کریم زمینة مناسبی برای مطالعات و تحقیقات نظری و بالینی روانشناسی را فراهم آورده است بدین جهت لازم است که در آثار عرفان اسلامی همچون مثنوی مولوی از این زاویه مطالعات جدید داشت که از جمله این موضوعات کار کرد هیجانی غم در روان انسان است که مولوی در مثنوی ضمن تبیین انواع هیجانات درونی انسان موضوع غم را با نگاه تحلیلی و با پیشتوانه معرفتی که از قرآن کریم دارد دقیق وارسی می کند و در مواردی به جای حذف غم به تبع قرآن کریم رویکرد معنوی سازی آن را دنبال می کند و در این جهت ملاک ها و اصولی را مطرح می کند که هیجان غم نه تنها مُخِلّ حرکت کمالی انسان نباشد بلکه تبدیل به عاملی پرشور در قرب به خداوند گردد. در این واکاوی های جزء جزء مولوی، در عوامل غم و طرح راهکارهای قاعده مند، اطلاعات ذی قیمتی در حوزة «معرفت نفس» است که نباید از مطالعات روانشناسی دست یابی به چنین نتایجی را انتظار داشت. مولوی در مثنوی برای معنوی سازی فرآیند هیجانِ غم، شیوه های «مهار»، «تعدیل»، «تنظیم» و «تبدیل» غم را مطرح می کند و مبنایِ همة این شیوه ها را مطابق تعالیم قرآن کریم بر معرفت از «بُعد معنوی خود» استوار می کند.
بررسی مفهومی و ساختاری آیات قرآن در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش آیات قرآن کریم در عمده متون قویم قدیم برجسته است. در این میان تأثیرپذیری کتاب نفثه المصدور از آثاربرجسته نثر مصنوع، اثر گرانسنگ شهاب الدین محمد زیدری نسوی از این کتاب آسمانی با بهره گیری از انواع شیوه های متداول از اقتباس و استشهاد، تلمیح، تأویل، ترجمه، نقل به معنا و... چشمگیر است، بطوری که این تأثیر در حدود یکصد و سی آیه در این کتاب رخ نموده است.
زمینه اصلی بحث در این مقاله تمرکز برکاربرد مفهومی و ساختاری آیات در این کتاب و گونه های ده گانه بکارگیری آنها بنا بر ذائقه نویسنده است که از اشراف عمیق وی و منشیان پر مایه دوران پر التهاب مغول و تاتار حکایت دارد.
حافظ و مقوله جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته تا کنون، شناختِ حافظ، دغدغه بسیاری از محقّقان زبان و ادب فارسی بوده است و در این میان بحثِ جبر و اختیار جایگاهی ویژه داشته و دارد. چنانکه بسیاری، حافظ را جبری انگاشته اند و اندکی بر اختیارمداری او پای فشرده اند و تعدادی هم او را ابن الوقت دانسته و در واقع به جمعِ میان جبر و اختیار معتقد گشته اند و جالب اینجاست که همه این صاحب نظران جهت اثبات مدّعای خویش به ابیاتی از حافظ تمسّک جسته اند؛ اما حقیقت چیست؟ و آیا اصلاً راهی برای رسیدن به نظری قطعی در این زمینه وجود دارد یا خیر؟ در این نوشتار کوشیده ایم تا بدین سؤال پاسخی درخور دهیم و معیّن سازیم که مبنایِ حافظ در این بحث، لاجبرَ و لاتفویضَ بَل امرٌ بینَ الامرَین است و نه چیزی دیگر. امّید که در نظر افتد و راهگشا باشد.
تحلیل شکل مبنا بر غزل حافظ با رویکرد قرآنی واژه یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به شکل و فرم آثار ادبی و تحلیل رویکردهای شکل مبنا با توجه به نظریات ادبی با تکیه بر واژه یوسف(ع) در غزلیات حافظ و قرآن کریم محور اصلی مقاله است. نظر به این که نگاه فرمی و شکل مدار بر محور مزبور مسبوق به سابقه نیست و کار بکری است، لذا ضرورت دارد تا در این زمینه با تکیه بر حاصل نظریات شکل مبنا و فرمی، کار عملی و بومی صورت پذیرد. به همین منظور تبیین اصالتهای شکلی فرمی غزل حافظ و قرآن کریم در این مقاله اهمیت داده شده است.
در این نگاه اصالت واژگانی حافظ، تبیین عناصر سازنده غزل حافظ و قرآن کریم با تکیه بر واژه یوسف(ع)، میزان پیوند این عناصر، چگونگی پیوند این عناصر، گونه های تناسب و تعامل، اعم از زبانی، زیبایی و موسیقایی، دستوری و تبیین اشارات قرآنی در شعر حافظ به عنوان زیرساخت غزل حافظ و... اثبات شده است.
طنز در شعر عاشورایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی مفاهیم دینی و مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
بینامتنیت قرآنی و روایی در شعر دعبل خزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت (intertextuality) از جمله گرایش های نقد جدید می باشد که به ارتباط و تعامل بین متون می پردازد؛ بر اساس این نظریه، هیچ متنی خودبسنده نیست و آثار ادبی در تعامل با یکدیگر می باشند. بر طبق این نظریه، متون و گویندگان آن ها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته اند. این نظریه در حوزه ی ادبیات ملل بازتاب و کارکردی غیرقابل انکار دارد؛ چرا که عرصه ی ادبیات، نقطه تلاقی افکار و اندیشه هاست و شاهکارهای ادبی هر ملتی پیوسته مورد تقلید و تأثر گویندگان و سرایندگان هر دوره است.
متون دینی از جمله منابعی است که ادیبان مسلمان از آن بهره ی بسیار برده اند. قرآن کریم شاخص ترین و مهم ترین این متون می باشد که جنبه های ادبی و بلاغی آن در کنار مفاهیم و آموزه های اخلاقی آن موجب شده است تا جایگاه ویژه ای در میان ادیبان مسلمان بیابد. آنان همواره با سرچشمه ی زلال قرآن و مفاهیم والای آن مأنوس بوده اند و مضامین قرآنی را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در آثار خود بازتاب داده اند؛ از جمله ی آنان، شاعر متعهد و برجسته ی شیعی، دعبل خزاعی می باشد که شعر و زندگی خود را وقف دفاع از اهل بیت پیامبر (ص)، گسترش آرمان های تشیع و نشر فرهنگ قرآن و حدیث، با زبان شعر کرد.
روابط بینامتنی قرآن کریم با اشعار دعبل به گونه ای زیبا و هماهنگ صورت پذیرفته است. این شاعر شهیر شیعه از آیات قرآن و احادیث شریف نبوی در اشعارش بهره ی فراوانی برده و ژرفای این تأثیرپذیری لفظی و معنوی در اشعارش کاملاً نمایان است. در واقع شاعر، زبان شعریش را با زبان آراسته ی قرآن و أحادیث زینت داده است. شکل بینامتنی اشعار دعبل با قرآن و أحادیث، از نوع بینامتنی مستقیم یا آشکار و روابط میان آن بیش تر از نوع نفی جزئی (اجترار) و گاه نفی متوازی (امتصاص) می باشد.
این جستار به بررسی شعر دعبل خزاعی از منظر روابط بینامتنی می پردازد و پس از ارزیابی اشعار وی بر اساس اصول و قواعد این نظریه، بر آن است تا تأثیرپذیری وی از آیات و روایات را تبیین کند.
بررسی روابط بینامتنی میان شعر «صفی الدین حلی» و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث دینی از مهم ترین ساختمایه های شعری و از پربارترین منابع الهام گیری شاعران در جهت واگویه ی احساسات درونی و اندیشه های ایشان محسوب می گردد. در این بین قرآن کریم به واسطه ی عمق معانی، غنای واژگانی و ویژگی های منحصر به فرد هنری و بلاغی، در مقام ارزشمندترین منبع دینی الهام بخش نزد شاعران و ادیبان مسلمان قرار دارد. به گونه ای که ایشان در شعر خویش با کلام وحی رابطه ی بینامتنی برقرارکرده، از این آبشخور سرشار در سطوح مختلف مفهومی، لفظی و اسلوبی بهره برده اند. یکی از شاعرانی که عبارات و معانی قرآنی از اصلی ترین دستمایه های هنری او محسوب می گردد، «صفی الدین حلی» است. در جستار پیش رو، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی نظرات گوناگون ناقدان غربی و عربی پیرامون نظریه ی بینامتنیت وانواع آن، انواع رابطه ی بینامتنی قرآنی در شعر«صفی الدین حلی» نقد وواکاوی خواهد شد که شامل هفت نوع رابطه ی بینامتنی کامل متنی، کامل تعدیلی، جزئی، واژگانی، اسلوبی، الهام گیری و اشاره ای(تلویحی)می باشد. نتایج جستار حاضر حاکی از آن است که رابطه ی بینامتنی قرآنی در مدائح نبوی و مراثی شاعر از بسامد بیشتری برخوردار است. از طرفی بینامتنی کامل تعدیلی، اشاره ای و جزئی بیشتر مورد توجه صفی الدین حلی بوده است.
اسلوب خطاب و نقش آن در تبیان معارف قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های اعجاز قرآن کریم، اعجاز بیانی و وجه زبان شناختی آن است. بدان گونه که از اسلوب های گوناگون ادبی برای تعلیم و تربیت مخاطبان استفاده کرده، در خلال این اسلوب ها بر قلب، فکر و رفتار آن ها تأثیر گذاشته است. مقاله حاضر به بررسی اسلوب خطاب وتاثیر این شیوه ادبی- به عنوان یکی ازمقدمات تفسیر- بر تبیین معارف قرآنی می پردازد. معارف قرآنی، مباحث اعتقادی، اخلاقی و احکام شرعی را در بر می گیرد. ترتب این سه نوع دانش نیز بسیار با معناست، یعنی در طبقه بندی آموزه های دینی، ابتدا عقاید و نظام بینشی مورد توجه و شناخت قرار می گیرد، پس از آن به نظام ارزشی یعنی اخلاق و اصول مربوط به آن پرداخته می شود تا به فوائد آن که سلامت روان فرد و تقلیل و حل کشمکش های جامعه است، آگاهی لازم حاصل شود و در نهایت نظام عملی و احکام مقرر شده از جانب خداوند حکیم بررسی می گردد.
بررسی تأثیر قرآن بر اشعار غلام رضاخان ارکوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر قرآن بر اشعار شاعر شهیر کرد تبار، غلام رضا خان ارکوازی است. دیوان اشعار غلام رضاخان در میان مردم ایلام و استان های کرد زبان هم جوار، مشهور است. یکی از دلایل شهرت این شاعر تربیت صحیح خانوادگی و پرورش وی در یک محیط دینی و فراگیری آموزه های قرآن و تأثیر آن بر فکر و اندیشه ی وی بوده است.
چون این مقاله در صدد بیان تأثیر قرآن بر اندیشه ی شاعر و تبیین محیطی است که در آن پرورش یافته و زندگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را در آن جا گذرانده است؛ از این رو، طبق روش مرسوم با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد موجود و آثار منظوم شاعر، فرایند ابعاد مختلف زندگی وی به اختصار ترسیم شده است. بررسی ها نشان می دهد غلام رضا خان طی حکمی از سوی حسن خان ابوقداره( نوه ی اسماعیل خان) به ریاست کل طایفه ی ارکوازی منصوب شده است؛ ولی بعد ها مورد خشم و غضب والی پشتکوه قرار گرفته و خان دستور داده او را در غل و زنجیر کنند؛ و در زندان به او سخت گرفته اند. در نتیجه، فشار روحی، روانی و جسمی زندان باعث شده که برای تعدیل این سختی ها با خدا راز و نیاز کند و حاصل آن اشعار زیبایی است که با الهام از آیات قرآن سروده است.
مراتب النفس عند ناصر خسرو (مراتب نفس از دیدگاه ناصرخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم ابومعین ناصرخسرو قبادیانی بلخی شاعر و متکلم و فیلسوف قرن پنجم در دیوان اشعار و آثار منثور خود، انسان را نقاوه ی آفرینش و هم سنگ عالم کبیر می داند. به نظر وی انسان از دو جزء نفس و جسم ساخته شده است. نفس، جزء زنده، دانا و نامیرنده است و جسم، جزء زنده ی میرنده اوست. نفس دارای مراتبی است که از آن میان نفس عاقله برترین و سالار و نگهبان سایر نفس ها به شمار می آید. ناصرخسرو در آثار خود از مراتب نفس با تعابیر مصطلح عربی و نیز فارسی یاد می کند. در این مقاله کوشش شده تا نگاه ناصرخسرو درباره ی مراتب مختلف نفس در آثار منثور و دیوان اشعار وی بررسی شود.
تصویر هنری داستان حضرت آدم در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی هنری ازجمله روش های زیبایی سازی یک اثر ادبی است. قصه های متنوع وگسترده قرآن کریم از اعجاز بیانی و زیبایی خاصی برخوردارند. داستان های قرآن، هنر و زیبایی را تعریف نمی کنند تا انسان را در وادی بحث های نظری زیبایی شناختی حیران و سرگردان رها کنند بلکه زیبایی واقعی را نشان می دهند و چشم و دل زیبا بین و جان های پاک را به تماشا فرا می خوانند. حوادث داستان حضرت آدم که متضمن آموزه های دینی – تربیتی است در هفت سوره قرآن دکر شده است و با حرکتی رو به جلو از رابطه علی و معلولی برخوردار است.
پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی در نظر دارد ویژگی های هنری داستان حضرت آدم را از طریق پرداختن به جلوه ها و تصویرهای هنری و عناصر ساختاری آن بررسی و تحلیل کند تا از این طریق روشن گردد که تخیل حسی و پدیده ی تجسم امور در داستان های قرآن از جمله داستان حضرت آدم، نقش زیادی در زیبایی هنری آن داستان ایفا می کند و هماهنگی زیبایی بیان با زیبایی تصویر در راستای اهداف سامیه قرآن، سرشار از زمینه های مختلف تأثیر است.
شخصیت های منفی کربلا (جنایتکاران) در شعر عاشورایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
مقاله به زبان عربی: بررسی جایگاه خلیفه در شعر الأخطل (صورة الخلیفة فی شعر الأخطل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه خلیفه اموی در شعر الأخطل التغلبی – شاعر امویان – می پردازد و نقش این جایگاه را با تمامی مظاهر آن بررسی خواهد کرد. الأخطل در شعر خود بطور قابل توجهی به خلیفه اموی توجه داشته و از او مکرر در شعر خود یاد کرده است، این جایگاه از سه منظر قابل تأمل است:
جایگاه دینی
جایگاه سیاسی
جایگاه سنتی
بطور کلی الأخطل، خلیفه اموی را دارای جایگاهی دینی معرفی می کند که با سیاست نیز پیوند دارد و این پیوند را می توان از رهگذر دلایل باطلی که درباره اثبات حق امویان در خلافت اقامه می کند، دریافت. پژوهشگر با تکیه بر توصیف و تحلیل و در برخی موارد با کمک از تاریخ، به توضیح و تبیین رویدادهایی که متن در آن خلق شده، پرداخته است.