فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
سعدی درگلستان به دلایل چندی که اولین و مهم ترین آن همان رواج استفاده از آیات و احادیث در نثر فنی است، به گونه ای متفاوت به استفاده از آیات و احادیث پرداخته است.
حکایت نویسی که خود نوعی داستان با ویژگی هایی مخصوص، خاصه در نثر و کلام سعدی است،گلستان را به صورت نثری با ویژگی های انواع متون داستانی درآورده است. یکی از مهم ترین عناصرکه در واقع از عناصر اصلی تشکیل دهنده ی درام بوده و درحکایات بـه ابعـادگسـترده ای دیده می شود، دیالوگ یا مکالمه است؛ لذا آیات و احادیث، مناسب ترین جایی که می توانند درحکایات آورده شوند در خلال گفتـگوهاسـت که بـه گـونه ای کامـلاً طـبیعی در زبـان سـعدی در میان گفتـگوهــا آورده می شوند و هرگز کلام را از عادی بودن خارج نمی کنند. مکالمه های قرآنی به شکل های مختلف گاه از زبان شخصیت ها و گاه از زبان راوی بیان می شوندکه خود به سه شکل متفاوت در حکایات آمده است. نتیجه ی حاصل به روشنی بیانگر این مطلب است که، میزان کاربرد مکالمه های قرآنی از زبان راوی دارای بسامد بیشتری نسبت به کاربرد آن در مکالمه های دیگر اشخاص بوده است.
بررسی مضامین مشابه در ادبیات استعلایی امریکا و شعر سهراب سپهری (عنوان عربی: دراسة المضامین المشترکة فی أدب أمیرکا الاستعلایی وشعر سهراب سبهری)
حوزه های تخصصی:
شباهت های مضمونی بسیاری میان سپهری و استعلای امریکایی وجود دارد. استعلای امریکایی به صورت جنبشی ادبی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و فلسفی در مقابل قواعد متعارف و نهادینه جامعه، با نویسندگان و شاعرانی مانند رالف والدو امرسون، ناتانیل هاثورن و هنری دیوید ثورو شکل گرفت. ازنظر ادبی، آنان خواستار سبکی آزاد از قید و بند با محتوای طبیعت و ذات طبیعی انسان بودند. از نظر اجتماعی، مخالف زرق و برق جامعه مصرفی بودند. در مقاله حاضر سعی شده است شباهت درونمایه آثار استعلاییان و اشعار سپهری به تفکیک در هفت فصل بررسی شود.چکیده عربی:تتشابه أشعار سبهری، وأدب أمیرکا الاستعلایی من حیث المضامین تشابها کثیرا. ظهر أدب الاستعلاء کنهضة أدبیة، واجتماعیة، وثقافیة، ومذهبیة، وفلسفیة حیال قوانین المجتمع المألوفة، والثابتة، بظهور کتّاب وشعراء، أمثال: رالف والدو إمرسون، وناثانیال هاوثورن، وهنری دیفید ثورو.حاول هذا المقال أن یدرس المواضیع المشترکة بین هؤلاء الأدباء، وأشعار سهراب سبهری وفقا للبنود السبعة التالیة. 1. العقل الشهودی تجاه العقل العلمی والتجربی 2. تعامل أجزاء الوجود، والروح العلیا 3. استیعاب الطبیعة باعتبارها رمزا 4. الاعتقاد بأصالة الخیر فی مقابل الشر 5. رفض المادیة، والثورة الصناعیة الموجودة فی الثقافات الجدیدة 6. الاقتراب من الثقافة العامة 7. الإیمان بالکفاءة الذاتیة، والأخلاق الفردیة.
پرونده: هرتا مولر؛ ده فرمان برای نوشتن Herta Muller
حوزه های تخصصی:
شاعرانگی های آقای مدیر
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
تحلیل روایت شناسانه داستان گنبد پیروزه هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بررسی الگوهای پیرنگ در نظریه های روایت شناسی به این پرسش پاسخ می دهیم که «الگوی کنشهای» طرح داستان گنبد پیروزه چیست واین الگو بیانگر و نشاندهنده چیست. با این پژوهش ساختاری به شناخت ذهن بشر آنگاه که در حالت خلق روایت عرفانی است دست می یابیم. برای تحلیل این روایت از روش تودورف و گریماس استفاده شده است. اساس روش تودورف به شناسایی الگوی کنشهای داستانی و عنصر ثبت بنمایه اصلی اختصاص دارد. با شناسایی این دو مورد تایید می شود که روند شکل گیری و پیشرفت کنشهای داستانی در داستان ماهان با داستان هبوط تطابق دارد و بنمایه اصلی این داستان یکسان است. برای اثبات این یکسانی از روش گریماس استفاده می شود که بر پایه جفتهای متقابل داستانی و الگوی کنشگرها (شخصیتها) استوار است که از این طریق تناظر و برابری شخصیتهای دو داستان نشان داده می شود.
با توجه به شواهد نتیجه این می شود که داستان ماهان در طبقه بندی قصه های عرفانی قرار می گیرد و سرچشمه و ریشه آن داستان هبوط است.
پشت دست این سطرها
ترس از زبونانه مردن / دغدغه چگونه مردن : نگاهی به فال خون
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان تاثیرپذیری منوچهری دامغانی از معلقه امروالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منوچهری دامغانی سراینده سده پنجم هجری توجه ویژه ای به زبان و ادبیات عرب داشته است. به کارگیری واژه ها و اصطلاحات عربی، حتی واژه های غریب و نامانوس، اشاره به نام نزدیک به سی سراینده عرب در دیوان او، اشاره به مطالعه و حفظ دیوانهای سرایندگان عرب، بهره گیری از اسلوب و درون مایه سروده های عربی، برخی از مصادیق این توجه محسوب می شوند. مقاله حاضر در حوزه ادبیات تطبیقی و با هدف بررسی میزان تاثیرپذیری منوچهری دامغانی از معلقه امروالقیس انجام شده است. نتیجه بیانگر تاثیرپذیری منوچهری دامغانی در دو چامه خود از معلقه امروالقیس در محور عمودی و موتیف است. علی رغم این موارد، در محور افقی ابتکار و استقلال عمل منوچهری، بویژه در زمینه توصیفات کاملا به چشم می خورد. همچنین نتیجه این پژوهش می تواند به شناخت بهتر قصاید منوچهری و دریافت بهتر بخشی از ادبیات تطبیقی کمک می کند.
نگاهی به فراهنجاری دستوری در اشعار م. سرشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد صورت گرایان روسی، هر شاعر و نویسنده برای آفرینش اثر ادبی خود، به انواع فراهنجاری ها و قاعده افزایی ها در زبان دست می زند و با نامتعارف ساختن آن، باعث نوعی برجسته سازی می شود. یکی از این فراهنجاری ها، گریز از قواعد دستوری حاکم بر زبان است که در واقع، وجه تمایز زبان ادبی از زبان غیر ادبی نیز هست. در این شیوه شاعر با تخطی از قواعد دستوری، گزاره پیام را به پس زمینه فرستاده و خود پیام را در معرض کانون توجه مخاطب قرار می دهد. از آنجایی که ذات شعر بر دستور گریزی بنا شده است، نمود این گونه فراهنجاری در شعر هر شاعری فراوان است؛ اما نحوه استفاده از این امکانات به توجه به توانایی، نبوغ و استعداد هر شاعری متفاوت است. در این پژوهش فراهنجاری دستوری در اشعار م. سرشک (شفیعی کدکنی) مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که او چگونه با برهم زدن و آشفته کردن محور جانشینی (بخش صرفی) و محور هم نشینی کلام (بخش نحوی) در جهت غریبه کردن زبان شعری اش گام برداشته است و این تغییرات تا چه مایه در آفرینش اشعار او مهم بوده است. نتیجه پژوهش بیان کننده این واقعیت است که این آشفتگی بیشتر در محور هم نشینی کلام روی داده و در تمامی موارد آن، اصل جمالشناسیک و رسانگی رعایت شده است.
بررسی شعر هوشنگ چالنگی و تأثیر آن بر جریانهای شعری دهه¬های 50 تا 70(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهه چهل شمسی یکی از درخشان¬ترین مقاطع شعر معاصر فارسی است. در این دهه، جریانها و موج های زیادی مانند موج نو، شعر دیگر و شعر حجم از دل شعر نیمایی سر برآوردند. هوشنگ چالنگی از جمله شاعرانی بود که در این دهه به شعر بیوزن موج نو گرایش پیدا کرد و به همراه چند شاعر، گروه «شعر دیگر» را تشکیل دادند که بعدها هسته نخستین «شعر حجم» شدند. آموخته¬ها و آموزه¬های شعری چالنگی در دهه پنجاه سرمشق شاعران جوان مسجدسلیمان قرار گرفت و از پس آن و با حمایت پرشور منوچهر آتشی، موج ناب پا گرفت. چالنگی از زبانی ویژه در سروده¬هایش بهره گرفته است. شعرِ او، شعری موجز است. توجه به عناصر اقلیمی و طبیعت زادبوم خویش در سرودههایش جلوه¬ای تازه به شعرهایش بخشیده است. بازآفرینی اسطوره در شمایلی تازه، فراروی از تقطیع نیمایی، تصویرهای فراواقعی، آشنایی¬زدایی و استعاره¬گرایی از دیگر ویژگیهای شعری اوست.
شهادت نامه کسی از ما
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزه های تخصصی: