فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
با ظهور رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا، رمان به سبب برخورداری از قابلیت نشاندادن واقعیتهای زندگی، جای حماسه را میگیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ، رمانهای رئالیستی را به عنوان اصلی ترین شکل اثر ادبی همخوان با جامعه بورژوایی مطرح میکند. پس از او پیرو و همفکرش، لوسین گلدمن نیز هر اثر سازگار با رئالیسم را اثری ارزشمند میداند، بنابراین با توجه به دیدگاههای این دو مارکسیست، در رمانهای رئالیستی شخصیتهایی وجود دارند که به سبب پای بندی به اصول و ارزش های راستین پروبلماتیک(مسألهدار)اند. از دیدگاه لوکاچ و گلدمن، قهرمان پروبلماتیک، فردی مسألهدار، بیآینده، معترض و پرمشکل است که در جهانی تباه، جویای ارزشهای کیفی و اصیل انسانی است. کنش و عملکرد چنین قهرمانانی، با لحاظ برخی تفاوتها و تشابهات، در رمانهای رئالیستی ایرانی نیز موجود است. در این پژوهش ضمن توضیح و تبیین قهرمان پروبلماتیک، رمانهای مدیر مدرسه جلال آلاحمد و سووشون سیمین دانشور از این جنبه مورد بررسی قرار می گیرند. قهرمانان این دو رمان به ترتیب (مدیر و یوسف) به دلیل مخالفت با جامعه تباه خود، بهعنوان افرادی پروبلماتیک معرفی میشوند.
الشخصیه الیهودیه بین التقابل والتضاد فی مسرحیه الاغتصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاول بعض الکتّاب المسرحیین أن یسلطوا الأضواء فی إبداعاتهم الفنیه على قضیه العرب المحوریه؛ قضیه الصراع العربی الإسرائیلی، لکنهم اختلفوا فی تناولهم للشخصیه الیهودیه باختلاف مراحل الصراع معه؛ فهناک من اتخذ موقفاً معادیاً من الیهود کلّهم على أساس أنهم أعداؤهم على الاطلاق، وهناک من اتخذ موقفاً إیجابیاً من الیهود سلبیاً من الصهاینه، على أساس أن الیهودیه غیر الصهیونیه. لکن إجمالاً تأثرت الکتابات العربیه عن الیهود بما کتب عنهم فی الآداب الأوربیه فصورت الیهودی کما برز فی مسرحیه "" تاجر البندقیه "" لمؤلفها شکسبیر. فشایلوک بطل المسرحیه شخصیه یهودیه یفعل أیّ شیء فی سبیل الحصول على المال من دون تبکیت ضمیر أو شعور بالذنب.
واختاروا -ومنهم الکاتب المسرحی سعد الله ونوس- مرحله حاسمه من مراحل الصراع وهی انتفاضه الشعب العربی الفلسطینی التی حدثت فی عام 1989، والتی جعلت شعب فلسطین یقف فی صفٍ واحدٍ لمواجهه العدو الإسرائیلی بهدف النضال من أجل التحریر، بعد أن اقتصرت على المواجهه العسکریه، وأیقنوا أن مؤشرات الصراع العربی الإسرائیلی فی المنطقه تؤکد أطماع الصهیونیه ونوایاها الإمبریالیه الإسرائیلیه المدعومه من الإمبریالیه الأمریکیه، وأشاروا إلى أن مهادنتهم ومعاهدات السلام التی أبرمت معهم ستکون واهیه، وستحمل فی طیاتها احتمالات تجدد الصدام والحروب.
انعکاس مکاتب ادبی و سیاسی جهان در شعر میرزاده عشقی
حوزه های تخصصی:
میرزاده عشقی یکی از شاعران نوپرداز و روشن فکر عهد مشروطه است که از تأثیرات انقلاب مشروطه به دور نماند. تحولات و رویدادهای روزگار در محورهای مختلف شعر او اثر عمیق گذاشت و قبل از بسیاری از هم عصرانش او را به سوی استفاده از واژگان فرانسوی و رویکردهای جدید ادبی سوق داد. او جزء اولین کسانی است که جان خود را در راه آزادی و عشق وطن فدا کرد. انعکاس مکاتب ادبی جهان از قبیل رئالیسم (در منظومه احتیاج)، سمبولیسم (سه تابلو مریم، قسمت هایی از کفن سیاه و برگ بادبرده)، رمانتیسم (قسمت هایی از ایده آل، کفن سیاه، رستاخیز شهریاران ایران، برگ بادبرده و ...) و پست مدرنیسم که شاعر در هاله ای از تخیل به شکستن سنت ها حتی مدرنیسم می پردازد و...؛ و مکاتب سیاسی از قبیل آنارشیسم یا جامعه بدون حاکم و فقدان حکومت، ناسیونالیسم افراطی و ضداومانیستی (اشعاری که در آن ها عشقی انسان را از ابله ترین حیوانات پست تر می داند) و... در اشعارش دیده می شود. در این مقاله تلاش می شود تأثیر این حوزه از ادبیات جهان بر شعر میرزاده عشقی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
تقلید و نوآوری در سوگ سروده های ابن رومی (مطالعه موردی ""در سوگ بصره"") (رثاء ابن الرومی بین الاتباع والابتداع (قصیدة رثاء البصرة نموذجا))
حوزه های تخصصی:
یعدّ الرثاء من أهم الأغراض الشعریة القدیمة و أصدقها، بل أصدق ضروب الآداب الإنسانیه على الإطلاق وأکثرها صلة بالنفس البشریة والتصاقاً بالوجدان الإنسانی، وهو من أکثر أغراض الشعر استمراریّة وبقاءا؛ فلهذا وبسبب الصلة الوطیدة بین موضوع الرثاء والنفس البشریة، قلّما نجد شاعرا وهو لا یقرض شعرا فی الرثاء، ولکن هناک بعض الشعراء قد برعوا فی قرض المراثی وهذا بسبب القدرة الذاتیة والحس الرهیف عندهم ولا ننسی البواعث الخارجیة على نفس الشاعر مثل الکوارث والمصائب الوارده علیه؛ وشاعرنا ابن الرومی أحد هؤلاء الشعراء البارعین فی قصائد الرثاء، وهو بصفته شاعر الرثاء حلت به کوارث جسام تحملها بصبر. ومن أجمل قصائده مضمونا وأسلوبا وجمالا، قصیدته "" رثاء البصرة"" والتی نظمها إثر الغارة الغاشمة التی واجهتها مدینه البصرة،حیث أثّرت هذه الفجیعة العظیمة تأثیرا کبیرا على نفسیة شاعرنا وانعکست فی شعره. وقد سعی الکاتب فی هذا المقال أن یسلّط الضوء على الجوانب المختلفة لهذه القصیدة (الموضوعیة - الأسلوبیة – المنهجیة - الفنیة و...) کنموذج شعری للشاعر تتجلّی فیه المیزات العامة لمراثیه.
موج سخن در غزل سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تکیه بر این نکته که سخن با گوینده اش شباهت دارد و به اعتباری عین گوینده آن است؛ نویسنده زیبایی پاره ای از سخنان را به پیرایه های آن هم چون صنایع بدیعی و لفظی آن نسبت داده و پاره ای دیگر را بی هیچ پیرایه ای زیبا دانسته و زیبایی آن ها را ذاتی می داند. و براساس رابطه لفظ و معنا در کلام سعدی؛ به اثبات این امر می پردازد و معتقد است که موج سخن سعدی در برگیرنده دو مسیر محوری: نخست سیر باطنی در جغرافیای ملکوتی وجود و دوم آینه داری در پیشگاه ذوق و لذت های روحانی است.
بررسی انتقادی زندگی عطار و منظومه های شعری او (دراسة نقدیة لحیاة العطار ومنظوماته الشعریة)
حوزه های تخصصی:
یعدّ فرید الدین العطار النیشابوری من أبرز شعراء إیران القدامی، وقد کرّس جلّ اهتماماته فی سبیل نشر الثقافة الصوفیة من خلال آثاره الأدبیة، فجمیع نتاجات الشاعر دون استثناء تتضمّن تفسیرا لبعض المفاهیم العرفانیة، وتصویرا لمسعی السالک وعنائه فی سبیل الوصول إلی الحقیقة التی تتخیّلها الصوفیة. وعلی الرغم من کثرة کتب التذاکر التی تناولته بالذکر إلا أن حیاته احتجبت تحت رکام من الغموض، أضف إلی ذلک کثرة الانتحال والوضع علیه حیث نسبوا إلیه کثیرا من المنظومات العلیلة التی لا تمتّ إلیه بصلة؛ فجاء هذا المقال لیظهر حقیقة ما انتجته قریحة العطار الشعریة ویقوم بتبیین هویته من خلالها ویدرس الفکرة الرئیسة التی اعتمد علیها الشاعر فی جمیع نتاجاته الشعریة.
تجلی اسطوره در شعر م. سرشک (شفیعی کدکنی)
حوزه های تخصصی:
اسطوره، پیوند بسیار نزدیکی با هنر، به ویژه شعر، دارد. اسطوره در فرهنگ و تمدن یک ملت ریشه دارد؛ و ادبیات، یکی از عوامل جاودانگی و حیات فرهنگ و تمدن ملّت ها است. شاعران، اسطوره ها، باورها و رؤیاهای مهم و کهن اقوام خود را می پرورانند و درنتیجه پیوند با اسطوره های دوران کهن تا باورهای زمان خویش، طی یک جریان درونی در ناخودآگاه جمعی، به پویایی و بازآفرینی آنها می پردازند.
بازتاب اسطوره ها در شعر م. سرشک بسیار چشمگیر است. وی پیوند عمیقی با ادبیات و فرهنگ قومی و دیدی وسیع به آن دارد تا جایی که باورها، اساطیر و رخدادهای مهم در آیینه اشعارش منعکس می شود. او به انسان عشق می ورزد و انسان های پاک و وارسته، فراتر از زمان و مکان در شعر او جلوه ای اسطوره ای می یابند.
در مقاله حاضر، تجلّی اسطوره ها به مفهوم عام و در گستره تاریخی ـ فراتاریخی در شعر م.سرشک در پنج دسته بررسی شده است: الف) تجلّی اسطوره های ملّی ـ قومی، ب) تجلّی اسطوره های پیامبران، ج) تجلّی اسطوره های عرفانی، د) تجلّی اسطوره های شاعران، هـ) تجلّی اسطوره های فرا ملّی ـ جهانی.
بررسی کهن الگوی آنیما در اشعار مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روانشناسی تحلیلی یونگ، آنیما مجموعه ناخودآگاهی است که منشأ بسیار دوری دارد و نمونه نوعی همه تجارب اجدادی بشر در باب موجود مؤنث و باقی مانده همه احساسات و تأثّرات حاصل آمده از زن و نظام سازش یابی روانی است که به میراث رسیده است. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر جلوهها و کارکردهای کهن الگوی آنیما، همچنین ویژگی های نهادینه در این بخش از روان، اشعار اخوان ثالث را به گونهای دقیقتر مورد کند وکاو قرار دهد. از آنجا که دوقطبی بودن، خاصیت ذاتی کهن الگوها است، در اشعار اخوان ثالث نیز میتوان بسیاری از کارکردها و فرافکنیهای مثبت و منفی آنیما را بررسی نمود و تحت تأثیر این کارکرد دوگانه، دیدگاه اخوان را نسبت به جامعه و محیط پیرامونش بخوبی توصیف کرد.
بررسی الگوی نشانه# معنا شناسی گفتمانی در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه# معنا شناسی گفتمانی، برآیند نشانه شناسی ساخت گرا و نظام روایی مطالعات معنایی است. این دیدگاه، جریان تولید معنا را با شرایط حسّی# ادراکی پیوند می زند و برای تولیدات زبانی، نوعی هستی شناسی قائل است. نشانه# معناشناسی گفتمانی، دلالت بر گونه رخدادی از حضور نشانه# معناها دارد و چگونگی کارکرد، تولید و دریافت معنا را در نظام های گفتمانی بررسی می کند. نشانه# معناشناسی گفتمان، در قالب فرایندها و در ابعاد مختلف عاطفی، شناختی، حسّی# ادراکی و زیبایی شناختی و... مطرح می شود که همه این گونه ها در انعطاف پذیر و سیّال بودن نشانه# معنا، اشتراک دارند و تحت نظارت فرایند گفتمانی بروز مییابند. در این فرایند، نشانه ها در همراهی با معناها، به گونه هایی سیّال، پویا، متکثّر، چند بُعدی و تنشی تبدیل می شوند. الگوی نشانه# معناشناسی، می تواند به عنوان روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل متون ادبی مطرح و زمینه ساز خوانشی تازه از آن ها شود. بررسی الگوی نشانه# معناشناسی گفتمانی در شعر قیصر امین پور، این حقیقت را آشکار می کند که او با رویکرد ناب و تازه به پدیده ها و در ارتباطی حسّی# ادرکی با آن ها، جریان زیباساز معنا را رقم می زند؛ جریانی پویا و سیّال که با پشت سر گذاشتن مفاهیم فرسوده و غبار گرفته، به نشانه ای متعالی تبدیل می شود. این نگاه، نشانه شناسی ساخت گرا را به نشانه# معناشناسی سیّال و هستی مدار پیوند می زند. این مقاله در پی آن است تا ضمن بررسی دو اصل و بُعد مهم حسّی# ادراکی و زیبایی شناختی نظام نشانه# معناشناسی گفتمان، به تحلیل شعر قیصر امین پور، بر اساس این الگو بپردازد تا بتواند در پرتو نگاهی نو و سیّال، به بررسی نحوه شکل گیری فرایند زیبایی شناختی در اشعار امین پور دست یابد.
لحن، صحنه پردازی و فضا ابزار انتقاد و اعتراض بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاه تأویل گرانه به عناصر داستانی، صحنه پردازی، فضاسازی و لحن شخصیت ها در تاریخ بیهقی و با کمک گرفتن از تداعی معانی و مفاهیم در محور عمودی و افقی کلام، این فرضیه را اثبات کنیم که ابوالفضل بیهقی از طریق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاریخ و داستان پردازی و زینت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوی و فضای غیرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس می توان ادعا کرد که قلم بیهقی، صرفاً محافظه کار نیست؛ بلکه قلم وی توأم با انتقاد است، انتقاد از مفاسدی که منجر به شیوع بی اعتمادی در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادی زیرکانه و همراه با رعایت شأن پادشاه.
بازتاب زیبایی شناختی سیمای پیامبران در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی و سرگذشت پیامبران به عنوان انسان هایی کامل و دارای شخصیّت آسمانی و سیره انسانی در اکثر متون ادب فارسی انعکاس یافته و یکی از غنی ترین منابع الهام در شکل گیری آثار هنری و ادبی، همواره سرچشمه مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، تحلیل سرگذشت پیامبران در قصاید خاقانی است. شاعر شروان برای طرح هنرمندانه اشعارش از سرگذشت هفده پیامبر بهره برده که جلوه های زندگی حضرت رسول اکرم (ص)، بالاترین کاربرد را در میان هفده پیامبر به خود اختصاص داده است. خاقانی با استفاده از داستان پیامبران، گاه تنها در پی ذکر گوشه های از زندگی آنان در قالب شعر است؛ امّا در بسیاری از مواقع، وی سرگذشت انبیا را وسیله ای برای طرح موضوع های مختلف می کند. شاعر با دست مایه قرار دادن داستان انبیا در پی طرح موضوع های متنوّعی است که در این میان، مدح، نخستین رتبه را دارد. این رویکرد خاقانی بر تعلّق خاطر شاعر به ممدوحان و دستگاه قدرت، ناظر است. شاعر شروان برای رسیدن به مقصود خویش از شیوه های بلاغیِ گونا گونی مانند تشبیه و اغراق بهره جسته است. وی با این شگردها، کوشیده است توصیف هایی دقیق و روشن از موضوع های شعریش ارائه کند.
گسترة عناصر نماد و اسطوره در اشعار سمیح القاسم و حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشغال فلسطین و حمله عراق به ایران، به عنوان دو رخداد بزرگ قرن بیستم، زندگی مردم دو سرزمین را تحت الشعاع خود قرار دادند. در این میان ادبیات – به ویژه شعر - به عنوان یکی از حوزه های اندیشة فلسطینی و ایرانی، شاهد تحولی بنیادین بود. شاعران دو سرزمین به موازات حملة دشمن، همدوش رزمندگان در برابر تهاجم به پا خاستند. از جمله این شاعران، سمیح القاسم و حسن حسینی بودند که با آفرینش اشعاری گونه گون میراثی ارزشمند در عرصه شعر پایداری به جای گذاشتند. یکی از شاخص های این نوع ادبی استفاده چشمگیر شاعر از مضامین نمادین و اسطوره ای است.
این پژوهش بر آن است تا میزان به کارگیری مفاهیم نمادین و اسطوره ای را در شعر پایداری سمیح القاسم و حسن حسینی بررسی کند و همسانی ها، تفاوت ها، تحولات و دگرگونی های معنایی این مضامین را در قالب نمودارها و جدول ها به صورت مستند ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سمیح القاسم و حسینی از نمادها و اسطوره ها ی طبیعی، انسانی، حیوانی و مکانی استفاده کرده اند، اما مضامین نمادین و اسطوره ای اشعار سمیح در مقایسه با اشعار حسینی ابتکار، تنوع و گسترش بیشتری دارد.
مقایسه شگردهای داستانی در روایت بیهقی و تنوخی از ماجرای افشین و بودلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی اثری ویژه در تاریخ و ادبیات فارسی است که شیوه نثر آن تأثیری ماندگار بر آثار و حتی اشعار پس از خود گذاشته است. شگردهای داستانی به کار رفته در این اثر، پژوهشگران فراوانی را برانگیخته تا از منظر داستانی به آن بنگرند. بررسی کارنامه بیهقی پژوهی در ایران نشان می دهد، به ماجراهای حسنک وزیر و افشین و بودلف بیش از دیگر ماجراها توجه شده است. ماجرای نخست در دوران بیهقی روی داده و دومی پیش از عصر او. آن چه تا کنون به آن توجه چندانی نشده است، چگونگی استفاده بیهقی از شگردهای داستانی و بازپرداخت حکایت هایی است که بیهقی از منابع پیش از خود گرفته است. با مقایسه روایت بیهقی از یک ماجرا با همان ماجرا در متنی کهن تر می توان با چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی و نگاه او به مخاطب آشنا شد. از همین رو، این پژوهش در پی بررسی و واکاوی چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی در ماجرای افشین و بودلف و تغییرات پدید آمده از سوی این نویسنده در این ماجرا است و بررسی راه هایی است که بیهقی آگاهانه و برای درگیر ساختن بیشتر مخاطب در روایت به کار برده است. برای مقایسه شگردهایی مانند ساختار، پیرنگ، تعلیق، توصیف، گفت وگو، شخصیت پردازی و فضاسازی در هر دو روایت بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان داد که بیهقی در خطوط اصلی و طرح کلّی حکایت تغییری نداده است؛ اما در چگونگی ارائه، برخی عناصر را به حکایت افزوده و بخش هایی را نیز جا به جا کرده است؛ شگردهایی مانند تعلیق و بحران، فضاسازی، توصیف، گفت وگو، شیوه ارائه روایت و معرفی شخصیت ها در این تولید و بازسازی هنری نقش پر رنگی داشته است.
نوستالژی در اشعار سنایی
حوزه های تخصصی:
سنایی شاعری صاحب سبک در ادبیات فارسی شناخته شده است. از آنجا که هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد، با کندوکاو در اشعار این شاعر بزرگ می توان به بررسی چشم انداز دیرینه و پنهان او پرداخت. نوستالژی از اصطلاحات روان شناسی است که وارد حیطه ادبیات شده است. نوستالژی، یا حسرت سروده، حسرت های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است به مخاطبان عرضه می کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست داده و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی معرفی کرده است؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان سنایی و تحلیلِ کارکردهای زبان در نوستالژیک کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مؤلفه هایی همچون اسطوره پردازی و گرایش به آرمان شهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می پردازد.
درآمدی بر سبک شناسی آثار ظهیری سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نویسندگان سده ششم هـ.ق ظهیری سمرقندی، صاحب آثار سندبادنامه و اغراض السیاسه است. سندبادنامه وی در زمره معروفترین آثار داستانی فارسی است که به نثر فنّی نگارش شده و در اسلوب پاره ای از متون منثور تأثیر گذاشته است؛ از این رو بررسی سبک شناختی آن حائز اهمیّت و بایسته است.
در جستار حاضر بر اساس سه مقوله: زبان، ادب و اندیشه، آثار ظهیری بررسی شده است. در بعد زبانی گفته شده است که مهمترین خصیصه زبانی آثار ظهیری، اشتمال آنها بر پارهای از واژه های مخصوص حوزه فرارود مانند گرنج، کنانه و ... است. علاوه بر این با نقل عباراتی نشان داده شده که فعل «ساختن» مثل «گرفتن» به عنوان فعلی آغازی، در آثار وی به کار رفته است.
در بعد ادبی، گفته شده که تشخّص ادبی آثار ظهیری مرهون بسامد بسیار آرایه های بدیعی چون انواع جناس، ترصیع و ... است.
در مقوله معنی و درون مایه، سبب تشخّص و تفرّد سندبادنامه را اشتمال آن بر حکایات مکر زنان با جهت اروتیک، دانسته ایم.