فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ردیف را می توان ابزار ایجاد موسیقی و تکمیل یا تأکید معنا دانست و آن را در دو حوزه معنایی و موسیقایی بررسی کرد. در حوزه نخست، از آنجا که معنای ردیف پیوندی پنهانی با روحیه شاعر دارد، می تواند نشان دهنده روحیات و دغدغه های درونی او باشد. از سوی دیگر ردیف عنصر مکرر شعری است و معنای آن در رعایت سنتهای ادبی و محتوایی غزل نقش مهمی دارد. هنگامی که کلمه یا کلماتی در جایگاه ردیف قرار می گیرند، نقش موسیقایی آنها کمتر از معنا نیست. بنابر این بررسی نقش ردیف در ایجاد موسیقی و دلایلی که موجب افزایش این موسیقی می شود، حائز اهمیت است. این مقاله با این رویکرد، به بررسی ردیف در غزلیات سعدی و عماد فقیه کرمانی پرداخته است. این دو شاعر در دور ه ای قرار دارند که غزل فارسی هم از نظر محتوایی و هم از نظر موسیقایی به آخرین حد تکامل و شکوفایی خود رسیده است.
وزن های قالب مثنوی
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۰
حوزه های تخصصی:
ردیف در سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف حاصل تکرار است و از دیر باز تاکنون برای اهداف گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است. هر چه شعر فارسی مسیر تکامل را طی می کند، از ردیف های ساده در می گذرد و از قصیده سرایی سبک خراسانی، گرایشی به غزلسرایی که سرشار از عواطف و احساسات و نیازهای انسانی است، نشان می دهد و هر چه دامنه غزل گسترش بیشتری مییابد، بسامد ردیف چشمگیرتر می شود و شاعران سبک عراقی برای نمایش قدرت طبع و قریحه ذاتی خویش، ردیف های متنوع و دشوارتری را برمی گزینند. در این مقاله برخلاف نظر بیشتر قدما (که ردیف را مانع آزادی تخیل می دانستند)، با بیان دلایلی چون«کیمیاگری ردیف در تأثیر موسیقایی شعر، تسهیل در انتقال مفاهیم، ایجاد ارتباط و القای عاطفی بین شاعر و خواننده، ایجاد محوریّت کلام، تأکید بر تصویرسازی»، بررسی و منافعِ کاربرد ردیف های (حرفی، اسمی، ضمیری، مصدری، صفتی، قیدی، فعلی و جمله ای ..)، در دیوان قصیده پردازان سبک خراسانی و دیوان غزلسرایان مشهور سبک عراقی پرداخته ایم .
اشعار نیمایی سهراب سپهری در ترازوی عروض شعر کلاسیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری یکی از معدود شاعران نوپرداز معاصر است که حضوری عمیق و اثربخش در ادبیات فارسی و شعر ایرانی داشته است. در این تحقیق سعی شده تا با سنجیدن اشعار نیمایی این شاعر در ترازوی عروض شعر کهن فارسی، رابطه شعر او و شعر کلاسیک از نظر هارمونی وزنی نشان داده شود، بدین منظور تلاش شده که پس از بررسی و مطالعه اشعار این شاعر، ضمن معرفی عنوان اشعار چهل و هشت گانه او که در حوزه قالب نیمایی سروده شده اند، با ذکر نام منبع و نام بحر، بسامد بحرهای به کار گرفته شده را با استفاده از جداول به صورت درصد درآورده و پس از بررسی هفت شعر از اشعار نیمایی او، ویژگی ها و تحولات ایجاد شده در آن اشعار در مقایسه با وزن شعر کلاسیک نشان داده شده است.
طنازی های یک ذهن قافیه اندیش
حوزه های تخصصی:
چند نکته عروضی
حوزه های تخصصی:
ساخت وزنی در شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیر طوسی در معیارالاشعار می پرسد: چرا باید هر وزن را به همان شکل که معین شده است تقطیع کرد، و چرا زنجیره هجاهای هر وزن را به یکی دیگر از اشکالِ محتملِ آن تقطیع نکنیم؟ (خواجه نصیرطوسی، 1369: 36). در این مقاله، در پاسخ به سؤال خواجه نصیر، کوشیده ایم تا ازطریق تحلیلِ ساختِ وزنی، در زبانِ شمرده و ادبیِ فارسی، به شیوه ای یگانه، یک دست و درعین حال مدلل، برای تقطیعِ 30 وزنِ پرکاربرد و رایج در اشعار عروضی یا کمّیِ فارسی دست یابیم. بحث کرده ایم که هر مصراع متشکل از دونوع واحد وزنی است: یکی واحدهای کوچک تر یا پایه ها، که لزوماً به هجایی دو مورایی ختم می شوند و تقریباً مطابق اتانین در ایقاع هستند، و دیگری واحدهای بزرگ تر یا ارکان که از ترکیب پایه ها شکل می گیرند و همان افاعیلِ عروضی را پدید می آورند. سپس نشان داده ایم که اگر هر مصراع را براساس سه شرطِ زیر به ارکانش تقطیع کنیم، به تقطیعِ واقعی و یگانه آن مصراع دست می یابیم: اول این که هر رُکن، که خود از ترکیب پایه ها به وجودآمده است، باید به هجایی سنگین یا دو مورایی ختم شود، دوم این که ارکان باید یا به صورت مکرر یا به صورت متناوب تکرار شوند، و سوم این که تعداد هجاها و نیز مجموع موراهای ارکانِ سالم باید در هر مصراع از اوزانِ متناوب، مساوی باشند. این دو ویژگیِ اخیر بسیار شبیه ویژگی میزان ها در موسیقی است، و مجموع همین عوامل است که زنجیره کلام را در اشعار فارسیِ کلاسیک ازیک سو موزون و ازسوی دیگر کمّی یا عروضی می سازد. درنهایت به این نتیجه رسیده ایم که تقطیع سنتی 17 وزن از 30 وزنِ پرکاربردِ فارسی، که همگی یا مکرر یا متناوب هستند، کاملاً صحیح است، اماتقطیعِ سنتیِ 13 وزنِ به اصطلاح مختلطِ دیگر، مثلاً «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» یا «مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن»، صحیح نیستند، و این اوزان را باید به گونه ای دیگر تقطیع کرد.
بررسی تطبیقی وزن های کمّی و تکیه ای هجایی در فارسی و گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا دو نوع وزن عروضی (کمّی) و تکیه¬ای- هجایی در فارسی و گیلکی به صورت تطبیقی بررسی شده، سپس ویژگی¬های ترانه در آنها مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر این، به این نکته نیز اشاره شده است که گویش گیلکی به خاطر نداشتن گونة معیار و به علت ویژگی های خاص دستگاه مصوتی آن، اصولاً مناسب وزن عروضی نیست و اشعاری که به وزن عروضی در این گویش سروده شده، اصول شعر عروضی در آنها، معیار یا یکدست نشده است و این همه، سبب شده است تا تمام این اشعار عملاً در قالب¬های وزن تکیه¬ای- هجایی، یعنی وزن اصیل و قدیم رایج در تمام گویش¬های ایرانی قرار بگیرند.
نقش ارجاع مقایسه ای در انسجام شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه زبانی هالیدی یکی از عواملی که سبب پیوند جمله های متن می شود مقایسه است. این عامل در کنار ارجاع شخصی و اشاره ای سه نوع ارجاع را در این نظریه شکل می دهد؛ زیرا از نظر هالیدی وقتی دو چیز با هم مقایسه می شود در واقع به هم ارجاع می دهد. ارجاع مقایسه ای، ارجاع غیر مستقیمی به یکسانی، تفاوت یا شباهت عوامل ارجاعی است. این نوع ارجاع به دو بخش تقسیم می شود: عام وخاص. ارجاع مقایسه ای عام به سه بخش یکسانی، شباهت و تفاوت تقسیم می شود. به دلیل اهمیت و بررسی دقیق تشبیه در زبان فارسی سعی شده است در حد امکان به نقاط مشترک این مقوله در ادب فارسی و نظریه هالیدی اشاره شود. هالیدی ارجاع مقایسه ای خاص را نیز به شمارشی و وصفی تقسیم می کند. اما نگارندگان به تبع مقایسه عام و امکانات تشبیه در زبان فارسی، نوع تشبیهی را نیز به آنها افزوده اند. در نظریه هالیدی انسجام علاوه بر ارجاع عوامل دیگری نیز دارد که عبارت است از: 1) جایگزینی و حذف2 ) انسجام واژگانی 3) ربط. البته نگارندگان به دلیل اینکه زبان ادبی را بررسی می کنند، عامل انسجام دهنده توازن نحوی را نیز به این فهرست اضافه کرده اند. به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان این مقاله تنها به بررسی یکی از این عوامل، یعنی ارجاع مقایسه ای، می پردازند.
ردیف و تنوع و تفنن آن در غزل های سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف ـ که خاص شعر پارسی و واضع آن، شاعران پارسی گوی بوده اند ـ از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است و سخنوران رویکرد بدان را مهم تلقی کرده، کاربرد آن را مایه تفاخر و توانمندی خویش می شمرده اند.
ردپای ردیف را پیشتر از قرن دوم هجری قمری، حتی در ایران باستان می توان دید. این عنصر بلاغی خاصیت کمالی شعر را دارد و استقبال از آن از نظر ساختار زبانی، تاکید معنایی بویژه بُعد موسیقایی حائز اهمیت است؛ ردیف در غزل در طول حیات خود و بروز و حضور آن در آثار هنری منظوم نادره پردازان، سیر صعودی داشته و پس از ترجیع بند و ترکیب بند ـ که این دو هم، گونه تحول یافته تغزلها و منشعب از غزل هستند و با آن پیوند هنری دارند ـ بیشترین درصد آماری را به خود اختصاص داده است.
سنایی بیشتر اشعار خود را مردف سروده؛ او در بین همه شاعران سبک خراسانی، غیر از ادیب صابر ترمذی، بالاترین آمار ردیف را در غزل دارد؛ ردیف او بعضاً چند رکن عروضی را تشکیل داده، موسیقی غزل را دو چندان می کند. ردیف های او انواع کلمات: اسم، فعل، حرف، ضمیر، صفت و قید را در بردارد؛ افزون بر آن، ردیف های شبه جمله ای و جمله ای در غزلیات او فراوان دیده می شود.
سنایی بیش از شاعران دیگر به تنوع و تفنن و هنجارشکنی در ردیف روی آورده است؛ وی گاهی ردیف ها را هم معنی به کار نمی برد و زمانی در غزل مردف، قافیه را رعایت نمی کند؛ برخی از ردیف های این چنینیِ مولوی متاثر از اوست. او در بعضی موارد در غزل به خلاف سنت متعارف و معتاد، ردیف و قافیه را همچون قطعه غیرمصرع فقط در مصاریع زوج به کار می برد و خود را به التزام ردیف، در مصراع اول مطلع مقید نمی کند؛ یا به تفنی دیگر دست می یازد؛ بدین معنی که ردیف را به جای تکرار در «عروضِ» (پایانِ مصراع اولِ) مطلع، در «صدر» (آغاز مصراع اولِ)آن می آورد.
امیر خسرو دهلوی و موسیقی دیوان او
حوزه های تخصصی:
موسیقی دیداری در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان موسیقایی شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش موسیقایی قافیه در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قافیه یکی از جلوه های موسیقی شعر است؛ اما اغلب نقش صوتی و موسیقایی آن نادیده گرفته شده است. از آنجا که آشنایی حافظ با روابط پیچیده نظام آوایی کلمات، زنجیره ای از گوشنوازترین قوافی را در کنار دیگر تناسبها و تضادها، صنایع بدیعی و اشارتهای پنهان و آشکار آوایی و معنایی پدید آورده است، نگارنده می کوشد، نقش موسیقایی قافیه را با تکیه بر غزلیات حافظ مورد بررسی قرار دهد.
خوش تراشی واژه های قافیه، ساختهای محکم و گوناگون قافیه ،که اغلب از حروف نرم و روان یا حروف پر طنین تشکیل شده است، حسن استفاده حافظ از موقعیت مکانی قافیه در جهت تشخص لفظی و معنایی مفهوم مورد نظر، تاثیر طنین حروف قافیه در جبران محدودیتهای وزنی و القای عاطفه مورد نظر شاعر، تناسب آوایی اجزای بیت با حروف قافیه، تاثیر صامتها و مصوتهای مشترک بعد از روی در غنای موسیقی قافیه و اعنات در این مقاله به عنوان عوامل گوشنوازی قافیه در شعر حافظ مورد بررسی قرار گرفته است.
ریخت شناسی معنایی وزن در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم « شکل اثر ادبی » که در آثار فرمالیست ها اهمیت زیادی پیدا کرده است، به دو پیشنهاد مهم آن ها وابسته است: 1) هر نکته ادبی از واژه تا سخن، باید در پیوندی که با سایر نکته ها می یابد، بررسی گردد و شناخته شود و به این اعتبار شناخت ساختار یا شالوده اصلی اثر، مهمترین جنبه پژوهش ادبی است. 2) پژوهش «همزمانی » ــ که سوسور مطرح کرده است ــ روش اصلی پژوهش ادبی است. این مقاله، بر آن است تا با مبنا قرار دادن این دو اصل و با توجه به علم ریخت شناسی و تحلیل تئوری های فرمالیستی و ساختارگرایی در این باب، نگرشی تازه به عروض شعـری داشته باشد، چرا که ریخت شنـاسی وزن، به ما فرصت می دهد تا شعر را با همه عناصر ساختاری شکل بیرونی و نوای اندرونی اش بسنجیم. امروزه، علم عروض را نمی توان با میزانی معلوم و از پیش تعیین شده، اندازه گیری کرد، بلکه چون همه چیز در اکنون شعر ــ چه اکنونی که مولف خلق می کند و چه اکنونی که خواننده می آفریند ــ خلق می شود، بنابراین وزن را نیز، باید در اکنون آن جستجو کرد. مقاله حاضر، وزن را که اصلی ترین میزان تعیین کننده عروض شعری است، با توجه به رویکرد معناشناسی درون متنی، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و در نهایت، با پیشنهاد یک الگوی ساختاری مناسب، نمونه هایی از اشعار شاعران را، مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
بررسی و تبیین ماهیت علمی و معرفتی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت علمی ادبیات، به عنوان تجلی شهودی و روانی آدمی، تاکنون به طور کامل مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. اغلب نظریه پردازان ادبی نیز آن را از منظر زیباییشناختی و یا اخلاقی مورد توج ه قرار داده، و گاهی نیز آن را در حد التذاذ نفسانی پایین آورده اند. در حالی که میان کارکردهای غریزی ذهن و کارکردهای ادبی و در پی آن میان احساس و اندیشه انسان با جهان هستی رابطه هماهنگ و تنگاتنگی وجود دارد که از طریق تخیل ادبی این شناخت و ارتباط برقرار می گردد. جلوه های بیانی سخن ادبی نیز - مانند نماد، استعاره، تمثیل، رؤیا و داستان و...- همگی صورت های مختلف معرفتی و اندیشه زایی ادبیات به شمار می آیند.
در این مقاله سعی شده تا ضمن بررسی آراء نظریه پردازان مه م ادبی جهان، مؤلفه ها و مشخص ه های علمی و اندیشه زایی ادبیات نیز مورد شناسایی و تبیین قرار گیرد.
هنر شاعری یا شاعر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با بررسی پیوند ادبیات و هنر، درپی یافتن پاسخی برای این پرسش است که دلیل گستردگی این پیوند در شعرهای نظامی، به هنر شعر و شاعری برمی گردد - که قابلیت جای دادن سایر هنرها را در خود دارد- یا اینکه شاعر هنری به مانند نظامی، با آگاهی گسترده از هنرهای گوناگون، این گنجایی را در شعر ایجاد کرده است؟
ضرورت این تحقیق، نیاز پرداختن به مباحث میان رشته ای و بینامتنی است که امروزه در جامعه ادبی، فراوان احساس می شود و سنجه ما در این بخش، آمیختگی و جریان سازی هنرها در شعر است و به همین دلیل از برخی هنرها که تنها اشاره ای به آن ها شده بود، گذشته ایم.
آغاز پژوهش، بررسی ادبیات و هنر در مفهوم سنتی و خاص آن است و در ادامه با گریزی به تعریف هنر از دیدگاه نظامی، نمود هنرها در اشعار او برجسته می شود.